دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟! - صفحه 33
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2017/05/abasmanesh-1.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2017-05-07 08:13:102020-10-19 00:14:12دولت ها و ایجاد شغل!؟ واقعاً؟!شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز و مریم جان و دوستان هم فرکانسی ام
استاد کاش این حرف شما من زودتر شنیده بودم یا بهش میرسیدم استاد عزیزم من 6سال از زندگیم حروم شد بخاطر اینکه چشمم به دولت بود برای کار و درآمد دقیقا 6 سال با خوانواده قشنگ جنگیدم تا درس بخونم آخر سر با کلی مشقت لیسانس گرفتم دوسال دنبال کار تو دولت و شرکت ها بودم چقد اقوامی قول میدادن تو درس بخون من برات پارتی جور میکنم کار درست میکنم
نچ نچ حالا اصلا فکر میکنم کاش از 15 سالگی این حرف شما یکی بهم یاد داده بود و مسیرم عوض میکردم
من تو 29 سالگی رفتم یه فنی حرفه ای یه حرفه یاد گرفتم از تو خونه شروع کردم و حالا به درآمد نه خیلی زیاد رسیدم ولی از پس خرج خودم بر میام
من دقیقا وقتی از همه از فامیل از دولت از شرکت ها نا امید شدم رو خودم حساب کردم البته با سایت و آموزش ها وشنیدن و عمل کردن به حرف های شما حالا کار دارم یه کار آزاد و مورد علاقه ام
بنام خدای روزی دهنده ی بی حسابم
هوالرازق وهوالغنی
سلااام ب خانواده ی عزیزم
ردپای 52
من این فایل و تاحالا نشنیده بودم
خییلی عالی بود مخصوصا با کامنت مرضیه ی عزیز خیلی قابل درک شد برام
اینقد برام باور قدرتمند کننده داشت
اومدم نوشتمش تودفترم
ک بارها بخونم و باورهای قدرتمند کننده بسازم
خداروشکر میکنم ک بااین آگاهیا همدار شدم ،من تازه متوجه شدم ک ته ته ذهنم این بود ک بشینم فقط رو خودم کار کنم
و هیچ حرکتی نکنم و هیچ مجرایی و باز نکنم خودش یکهو شرایط فراهم میشه
الهی شکرت
امروز متوجه شدم وقتی قدرتو بدی یکی بیرون از خودت و رو بقیه حساب کنی
شرکه
و دقیقا امروز برای من اتفاق افتاد یعنی من خودم ،قدرتو دادم دست کسی ک ازش درخواست کردم و شرک ورزیدم
خدایا منو ببخش من درحق خودم ظلم کردم
به نام خدایی که هدایت میکند دردانه هایش را
خدایا شکرت
دلم میخواد با خدای خودم در روز 52ام سفرنامه صحبت کنم.
خدایا میبنی چطور درحالی که احساس اضطراب دارم اما میگم باید من ادامه بدم؟
من میخوام زندگیم رو تغییر بدم من میخوام روابط ضعیفم رو به روابط عالی تبدیل کنم من میخوام ارتباط با خودم رو به بهترین نوع رفتار تغییر بدم من میخوام خودم رو مثل روشنی و به وضوحی که میشه در آب خودت رو ببینی و از تمیزی و دیدن هرچی اون ور آب هست لذت ببرم و کیف کنم که خودم رو نیازهام رو خواسته هام رو بشناسم.
من میخوام خیلی ثروتمند بشم. من میخوام ثروتمند بشم با رسیدن به خواسته هام، با رسیدن به خواسته ام که پیدا کردن علاقه‌م هست.
من دیروز قدمم رو برداشتم رفتم و راجب ماشین خفنی که دیده بودم از صاحب اتوگالری پرسیدم و چقدر نگران بودم مسخره شم، اما چقدر اقای مودب و مهربونی بود و بین حرفاش فهمیدم چقدر باورهای ثروت ساز داره مخصوصا راجب باور فراوانی که صحبت کرد و گفت.
خداوندا همه چیز تویی
منجی تویی
منم تویی
این دفتر و قلم هم تویی
تو همه چیزی
تو چی نیستی؟
تو اشک هایم هستی وقتی میریزم
تو شجاعتی وقتی قدم برمیدارم
تو آرامشی وقتی در قلبم می ایستی
تو منی وقتی واضح تر روشن تر می‌شوم
تو انرژی وقتی میخواهم زندگی را بسازم
تو ثروتی
تو عشقی
تو سلامتی
تو این هوای خنک روزهای اول مهری
تو چی نیستی؟
تو زیبایی چهره‌ی منی
تو حال خوب منی
تو سرانگشتانمی وقتی می‌نویسم
تو چی نیستی؟
تو منی
تو با من عجین شدی
تو من رو رها نمیکنی
تو هر لحظه من رو هدایت میکنی
من تنها نیازم به توست
به تو که هدایتم کنی
به تو که قدم بعدیم را بگویی
به تو که در آغوشم بگیری
به تو که من را روشن تر و پاک تر از آلودگی ها کنی
به تو که من را به خواسته هایم برسانی
به تو که قلبم را بغل بگیری
به تو که بگذاری روی شانه هایت بنشانم
تو چی نیستی؟
تو چی نیستی؟
خدایا من عاشقتم
و من میدانم که تو هدایتم میکنی وقتی هنوز در این مسیرم هنوز برای حال خوبم تلاش میکنم یعنی من در مدار و فرکانس خوبی هستم یعنی من دارم ایمانم را ثابت میکنم وقتی قدم برمیدارم یعنی دارم ایمان را نشان میدهم.
خدایا من عاشقتم
خیلیی دوستت دارم و هزاران هزاران هزاران بار شکرت
بنام یگانه هستی
روزشمار تحول زندگی من قسمت 52
سلام به استادان نازنینم ودوستان توحیدیم در این مکان الهی
دولت ها وایجاد شغل!؟ واقعا ؟!
چرا واقعا چرا آدمها فکر می‌کنند که دولت باید براشون شغل ایجاد کنه اصلا مگه میشه شغل رو یکی دیگه برا آدم ایجاد کنه استاد جان حتی اگر کسی با قوانین وجهان فرکانسی هم آشنا نباشه پذیرفتن این موضوع که دولت باید براش شغل ایجاد کند امری هست که در قالب هیچ عقل سالمی نمیگنجه مگه دولت از علایق ومهارتهای شخصی تک تک افراد آگاه هست نه اینکه شغل هرکس باید مایه آرامش ونشان علاقه وعشقش به آن شغل باشه
وحالا با درک این مطلب که در دنیایی زندگی میکنیم که با فرکانس های ما کار میکند در جهانی که طراحی شده تا فقط اساس فرکانس های مارابه شکل اتفاق وتجربه در زندگیمان پدیدار سازدفردی غیر از ما قادر است تعیین کننده نوع شغل ومیزان درآمد ما باشد؟
انتظار داشتن از دولت ،پدر،مادر،دوست وآشنا هیچ تغییری در اوضاع ایجاد نمی‌کند وقادربه راه اندازی هیچ کسب وکاری برایت نیست وهیچ ثروتی خلق نمیکنه واین طرز فکر شرک محض است
شرک یعنی نادیده گرفتن توانایی که به تو در انتخاب سرنوشتت داده شده وواگذار کردن آن به عامل بیرون از خود این یعنی شرک به خدا وابسته شدن به غیر خدا
دیدن جهانی پراز فرصت های بیشماربرای ایجاد شغل …وهرآنچه میخواهی تنها نیاز به نگاهی یکتا پرستانه دارد تا بتوانی بپذیری که خداوند قدرت خلق خواسته هایت را به تو داده است
هر انسانی می‌تواند اگر بخواهد برای خودش شغل ایجاد کند چه دیگران بخواهند وچه نخواهند
همه جای دنیا بازاری هست ،نیاز وعرضه ای هست واگر تو الان سرمایه کافی نداری از قدمهای کوچیک با نشان دادن ایمانت وتوکل بخداوند شروع کن به ایجاد شغلی که دوستش داری وباور داشته باش بی نهایت فرصت داریم تا برای خودمان کار کنیم ما توانایی این را داریم که برای خودمان وخانواده اما وهزاران نفر شغل ایجاد کنیم باخلاقیت وایده های جدید ونیازی به کمک کسی نداریم
خداوند راسپاسگزارم بخاطر درک این آگاهیها
درپناه حق شاد وثروتمند وسعادتمند وسلامت باشید در دنیا وآخرت
به نام مهربان پروردگارِ باسخاوتم که هدایتم کرد به این آگاهی های توحیدی تا باشناخت قوانین ثابتش ،توحیدی تربشم و خالق عامدانه ی خواسته هام باشم
استاد عباسمنش عزیزم اصلا نمیدونم چندسال قبل بود که این آگاهی رو شنیدم اما یادمه که مقاومت شدیدی داشتم ،درواقع داشتم شاخ درمیاوردم که مگه میشه شغل به دولت ربط نداشته باشه
واصلا رابطه ی این باور مخرب با مشرک بودن رو درک نمی‌کردم
برام بسیار منطقی بود که شغل ربطی به باورهای محدودیت های درونم نداشته باشه وبااین تفکر سمی، کاااملا قدرت رو به عوامل بیرونی داده بودم و منم مثل عموم مردم درگیر بی کاری تورم بی پولی و غیره بودم
می‌دونم الان بیشتر از شش ساله که با آگاهی های توحیدی شما آشنا شدم اما
دقیقا نمیدونم چه زمانی این اتفاق برام افتاد و کی اینقدر برام منطقی شد که،شغل هم درست مثل تمااااام تجربه های دیگرم نمود فیزیکیه فرکانس هامه،حالا می‌دونم که این موضوع حاصلِ کار کردن تمرکزی و لیزری روی باور هامه و وحی منزل دونستن حرف های شماست و در عمل تو زندگیم اجرا کردنشونه تا جایی که منی که قبل از آشنایی با شما دیپلمه و بی کار بودم الان لیسانس دارم تو محل کارم هستم (شرکتی بین المللی و پرآوازه که دفتر مرکزیش تو سوئیسه) نشستم و در تایم استراحتم اومدم تو سایت و دارم آگاهی نوش جان میکنم در حالی که درآمدم بیش از ده ها برابر شده
و الان که باز این فایل رو می‌شنوم میبینم چقدر باخودم درصلحم وچقدر برام منطقه که همه چییییییز به باورها و دنیای درونم مربوط باشه حتی شغلم ….
درحالی که اون بیرون ،به هرکسی نگاه میکنی از بیکاری میناله و تمام فکرو ذکرش تورم و بی پولی و نون شبشه…
خدایا شکرت که هدایتم کردی به آگاهی های توحیدی این سایت تا با شناخت خودم ، باشناخت خدای خودم و قوانین جهان هستی ،خالق عامدانه ی خواسته هام باشم
من عاشق شغلم هستم و خودم می‌دونم که خودم آفریدمش ،با کار کردن روی خودم و قدرت رو از دیگران گرفتن و مشرک نبودن.
یقین دارم تازمانی که دراین مسیر هستم و متعهدم به کار کردن رو خودمم ،قطعا از فراوانی جهان هستی بهرمند میشم و بااین طبیعت که اساسش رشد و پیشرفته هماهنگ هستم و فراوانی رو وارد تجربه زندگیم میکنم.
استاد عباسمنش عزیزم سپاسگزارم که این آگاهی ها رو دراختیارمون قرارمیدین تاخوب زندگی کنیم و کمک کنیم جهان جای بهتری برای زیستن باشه
دوستتون دارم و عشق برای همه ی بچه‌های سایت توحیدی عباسمنش 🟢
به نام خداوندوهاب وعظیم
امروز بااین فایل تصمیم گرفتم که واقعاا تعهدی دوباره به خودم وخواسته هام بدم وبرسم بهشون که تمامشون فقط در گروه فرکانسهای خودمن نه هیچ فرد یا عمل دیگه ای که اون بخواد منو به خواستهاهام وآرزوهام برسونه یا اون کاری برام بکنه.که اگر اینجوری فکر بکنم این خود شرکه شرک به خدایی که منو غرق در نعمت وفرآوانی آفریده.
چقدر این متنو که نشوته شد بودرو دوست دارم و می خوام که درکش بکنم با تموم وجودم که:
دیدن جهانی پر از فرصت های بی شمار برای ایجاد شغل، ایجاد روابط خوب و ایجاد هر آنچه که می خواهی، تنها نیاز به نگاهی یکتاپرستانه دارد تا بتوانی بپذیری خداوند قدرت خلق هر خواسته ای را به تو داده و هیچ عاملی جز فرکانس های تو، کمترین نقش و قدرت در خلق تجارب زندگی ات را ندارد.
چقدر دقیق وروشن قانون خداوند داره بیان میشه درونش
چقدر جای تامل وتغیر نگاه داره توی زندگیم در جای جای زندگیم باید این نگاهو بیشترو بیشتر پیاده بکنم که فقط باید بر روی رب العالمین حساب بکنم ولاغیر
چون وقتی روی خداوند حساب میکنم ونگاهم یکتا پرستانه میشه تازه می تونم قبول بکنم که این خودمم دارم خلق میکنم شرایط زندگیمو واین خودمم که دارم می سازم زندگیمو و وقتی اینجوری بپذیرم میرم دنبال راه حلش وراه حلشم تازه خداوند هدایتم میکنه به سمتش واونه که راهو نشونم میده.الله اکبر از این همه رحمت وبزرگی که در وهم هم نگنجد
خدایاا بی نهایت سپاسگذارتم وقدر دان بی نهایت نعمت وآگاهیی که بهم دادی
خدایا شکرت
وانروز روز 52 از روز شمار تحول زندگیم بود
به خدا که چه اسم زیبایی انتخاب کردین مریم خانم
روز شمار تحول زندگی من
دوستتون دارم هرکجا که هستین در پناه حق باشید
روز 52 فصل دوم روز شمار تحول زندگی من:
این فایل چقدر عالی این اصل اساسی رو توی زندگی برای ما توضیح داده
استاد واقعا سپاسگزاریم
وقتی من این قانون رو فهمیدم که خودم خالق زندگی خودم هستم با افکار با فرکانسها با باورهام با کانون توجهم در واقع
عدل خدا رو متوجه شدم آروم شدم و خیلی از باورهای من اصلاح شد.
خدارو هزاران مرتبه شکر برای این آگاهی
انتظار من از دیگران به صفر رسیده
هیچ کسی مسئول اشتغال زایی خوشبختی و یا ناخوشبختی من نیست
و چقدر به موقع گفتید که به آدم بیکار پول ندیم
اون باید خودش بره کار کنه.
این جمله رو هم باید با طلا نوشت:
اگر هنوز سرمایه ای نداری، قدم ها را از ساده ترین کاری که در شرایط کنونی ات قابل اجراست، بردار، کم کم فروش، بازاریابی و خدمات مشتری را بیاموز و به جای انتظار داشتن از عاملی بیرون از خود، با شناسایی مشکلات جامعه اطرافت و حل آن مشکلات، کسب و کاری بیافرین. این یعنی توحید ناب
به نام خداوند مهربان
سلام استاد جان مریم نازنین و دوستان گلم
حالتون چطوره؟؟؟؟
من که به لطف خدای مهربانم عالی عالی عالی تر از همیشه
اصلا من هرروزی که فایل های سفرنامه میبینم بعد سوال برام پیش میاد فایل روز بعد جواب سوال روز قبلی هست
الله اکبر
خدایا هزار مرتبه شکرت
مریم جان ممنون واقعاً
استاد عزیزم مرسی بخاطر آگاهی های ناب الهی که بهتون الهام میشه و شما با ما به اشتراک می‌گذارین
فایل 51که در مورد تصمیم گیری بود که گوش دادم گفتم خب اوکی من تصمیم گرفتم ولی از کجا شروع کنم بدون سرمایه که نمیشه بدون پشتوانه همسر و خانواده و کشور که نمیشه اصلا اجازه خانواده لازمه
ولی امروز جواب گرفتم که با باور درست از همین جایی که هستی شروع کن تکاملت طی کن کم کم و پله به پله اگر پات رو ترمز نباشه بووووووووم بهش میرسی ولی تکاملت طی بشه
باید ایمان داشته باشی که اگر خودت بخواهی هیچ کس نمی‌تونه جلو تو بگیره
تو فرکانس بفرست در مدار درست قرار بگیر همه چیز به طور کاملا طبیعی درست میشه
نخواه همین حالا یه سالن بزنی نه تو باید کم کم چم و خم کار یاد بگیری حرفه ات یاد بگیری تو 50خودت بذار تا خدا هم 50خودش بذاره که صد کارت درست بشه نه کمک همسر نه خانواده نه کشور تو بدون کمک اونا داری نفس میکشی قلبت داره خون پمپاژ میکنه داری راه میری داری غذا میخوری فک میکنی اینا راحته واقعا چطور این نفس کشیدن به این سختی وما ناچیز می‌دونیم اگر خدا نبود چطور ما نفس می‌کشیدم چطور واقعا
الهی صد هزار مرتبه شکرت برای هر دم و بازدم
وقتی برای این کارا به کمک کسی نیاز ندارم پس برای شروع کسب و کارمم به کسی یا سرمایه کسی نیاز ندارم من اینقدر توانمند هستم که با باور های درست شروع به پولسازی میکنم و خداوند دل ها نرم کند برای من و جهان کرنش میکند در مقابل من
الهی شکر
من با این سفرنامه یاد گرفتم که
شرک دارم و دارم روش کار میکنم
یاد گرفتم عزت نفس ندارم و دارم روش کار میکنم یاد گرفتم باور محدود کننده برای ثروت و روابط دارم و دارم روش کار میکنم
یاد گرفتم تصمیم بگیرم و نتیجه بی تصمیمی عزت نفس است
یاد گرفتم همه چیز باور های من است یاد گرفتم من زندگی خودم با تیشه ای که در دستمه خراب کنم و الان از نو با باور های درست دارم میسازمش این خانه از پای بست باید ویران میشد باید زمین باور های غلطم شخم میزدم
یاد گرفتم با فایل های رایگان سایت که ارزشمند ترین و گران ترین فایل هاست و استاد این هدیه گران‌بها تقدیم ما دوستان کردند کار کنم و خودم را در مداری قرار بدهم تا بتوانم فایل ها دوره ها را خریداری کنم
یاد گرفتم تشکر کنم و این به معنای شرک نیست یاد گرفتم فراوانی و برکت زندگیم را ببینم
یاد گرفتم که خداوند دوست دارد من ثروتمند موفق و شاد باشم
الهی شکر
دوستتون دارم
یا حق
سلام
52 روز از سفرنامه گذشت و کلی دستاورد و نعمت داشت برای من،خدایا شکرت بابت نعمت های زندگیم
من یعنی چیزی میگم که شاید شما هم بهش معتقدید،
حداقل نیمی از اعضای سایت شاغل دولتی هستن و این دیدگاه من شاید روشون تاثیر بزاره
مردم،مخصوصا مردم ایران،کلا دنبال نق زدن هستند،
اقا من معتقدم همونی که داره غر میزنه که پول نیست،نون نیست،آب نیست،کوفت نیست و و و
همون آدم رو اگه دولت بزاره سرکار و یه شغل دولتی بهش بده،دقیقا دو سال بعد شاکی میشه از شرایط کاریش،که اقا حقوقم کمه،من بیشتر از حقم زحمت میکشم،مزایا ندارم، خونه بهم نمیدن،چرا ماشینم پرایده،چرا دم روباه بزرگه،چرا گوش خرگوش درازه و اراجیف دیگه،
حالا ابتدای هر سال،دولت میاد 33 درصد به حقوقش اضافه میکنه و مثلا از ماهی 15 میلیون تومان میشه تقریبا 20 میلیون تومان دریافتی،حالا شغلش چیه،مثلا حراست شهرداری،کارش چیه؟از 7 صبح بشینه توی بخش نگهبانی و سرش رو بکنه توی گوشیش و چای بخوره تا تایمش تمام بشه بره خونه،
بعد هم توی تاکسی،سر صف نونوایی و جاهای دیگه،ادای انسان های فهمیده رو در میاره میگه دولت ها مثل خر از ملت کار میکشن و به اندازه بز بهش خوراک میدن،و میگه اولا که دولت بی عرضه و شغل برا ملت ردیف نمیکنه،ما هم که سر کاریم از بیکاره ها بیشتر دغدغه داریم،
میخوام اینو بگم،مردم یا چشمشون به دولته،یا چشمشون دنبال بهانه که خودشون و زندگی لجنشون رو توجیح کنن،
وگرنه آدم باعرضه که از زیر سنگ هم پول در میاره،
بخدا آدم میشناسم که کارگر گاری کش توی بازار مسجدسلیمان بود توی کودکی،
حالا دو تا فروشگاه پروتئینی داره تکی قلب بازار که در سن 25 سالگی به درآمد روزانه 20 میلیون تومان سود خالص قانع نیست،میگه کمه این عدد و باید بیشتر بشه،
در صورتیکه پدر همون یه مستخدم و بابای مدرسه بود که با بدبختی زندگی می‌کرد تل این بچه بزرگ شد و خودش بقیه خانواده رو نجات داد
میخوام بگم که ،آدم با عرضه وسط جنگل میتونه گلیم خودش رو از آب بیرون بکشه،
آدم بی عرضه هم اگر یه دولت کامل هم پشتوانش باشن باز هم هیچ پُخی نمیشه
شاد باشید و ثروتمند
روز پنجاه و دوم از سفرنامه من؛
به نام یگانه معبود جهانیان…
و باز هم همزمانی دیگر… الله اکبر…خدایا شکرت…
واقعا چطور میشه که انقدر قشنگ و منظم تمام فایلهای سفرنامه با الهامات خدا به مریم گلی جان گفته شده که همشون در روز مناسب و با توجه به خواسته های ما بهمون گفته میشه…
الله اکبر… خدایا شکرت…
خدا بار دیگه از زبان استاد جانم با من حرف زد، دیروز تو متن سفرنامه ایی که نوشتم و توضیح دادم که دچار سردرگمی و شک شدم و استاد عزیز دلم خیلی قشنگ بهم گفت که تصمیم بگیر و انقدر دو به شک نباش که این خود خود شرکه، و امروز هم در تکمیل مباحث دیروز داره بهم میگه که افراد موفق از صفر شروع کردن و با طی کردن تکاملشون،کمکم مهارتشونو بالا بردن و تونستن بیزینس خودشونو راه بندازنو کارآفرینی کنن و به خیلی های دیگه نون برسونن، و هرگز ننشستن که دولت یا خانواده یا دوستان یا هر عامل بیرونی کاری براشون انجام بده و فرصتهای شغلی بی نهایته…
یاد خودم افتادم که پنج سال پیش هیچ جا نمیتونستم کار پیدا کنم و با توکل به خدا از کار کردن تو رستوران شروع کردم و یه گارسن نوپا شدم که هیچی بلد نبود و هیچ تجربه ایی نداشت ،طی کشیدم، توالت تمیز کردم، پنجره پاک کردم، ظرف شستمو گوش کردمو کار یاد گرفتم، طریقه ارتباط برقرار کردنو یاد گرفتم، مسئولیت پذیری و مدیریت رو یاد گرفتم، رشد کردم و تکاملمو طی کردم و بعد خدا هدایتم کرد به کار بهتر و رفتم تو پروژه ملکی و دوباره یاد گرفتمو تکاملمو طی کردمو بعد کلی فروش انجام دادمو تونستم درآمدمو در یک سال سه برابر کنم، پس انداز کردم و به لطف و‌کمک خدای مهربونم تونستم با پول خودم، بدون قرض و وام و کمک گرفتن از کسی بیزینس خودمو راه بندازم…
درسته هنوز بعد از گذشت یک سال تو بیزینسم به نتایج دلخواه نرسیدم ولی همین که تونستم از مسیر درستی تکاملمو طی کنم و روی پای خودم بایستم و محتاج هیچ کس نباشم که کمکم کنن، حتی همسرم ،خیلی خیلی خیلی به خودم افتخار میکنم و میبالم…
کاش ما انسانها انقدر فراموشکار نبودیم که من این همه موفقیت و رشد و خودسازی و تکاملو نادیده و کم نمیدیدم، و شرک نمیورزیدم که چرا نتایج مالی برای من اتفاق نمیفته در صورتی که من در عرض پنج سال از صفر تونستم خودمو برسونم به یک کسی که صاحب بیزینس و برند خودشه و رییس و آقا بالاسر خودش شده که میتونه به افراد خیلی زیادی در آینده نه چندان دور کمک کنه تا اوناهم سروسامون بگیرن و بتونن به موفقیت برسن…
خدایا منو ببخش که تا شرایط بر وقف مرادم نیست، ناله میکنمو بی تاب میشمو ایمانم ضعیف میشه…
خدا جونم منو ببخش که با وجود هدایتم به این سایت و خانواده الهی و معنوی عباس منش که تو این یک سال کلی کمکم کردن و کلی از باورها و فرکانسهام تغییر کرده ،ولی هنوزم گاهی میزنم جاده خاکی و هرچیزی که بافته بودمو پنبه میکنم…
خدای مهربونم کمکم کن و هدایتم کن به مدارهای بالاتر، به آگاهی های بیشتر، به درک و فهم عظیم تر، تا با کوچک ترین ناخواسته هایی بهم نریزمو بتونم کنترل ذهنمو در دست داشته باشمو بتونم همیشه به تو توکل کنمو هرگز شکی به دلم راه پیدا نکنه…
خدای بی همتام شکر تورو به جا میارم که نمیذاری از مسیر منحرف بشمو سریع هدایتم میکنیو برم میگردونی به راه راست…
شکر تورو به جا میارم که منو لایق بودن اینجا در کنار استاد جان عزیزم و مریم گلی مهربون و دوستان و همسفران بی نظیرم دونستی، تا بتونم قوانین جهانو بهتر درک کنم و توحیدی بشم…
الهی شکرت که هستی و برامون خدایی میکنی…
در پناه الله یکتا و بی همتام شاد و سلامت و خوشبخت و سعادتمند و ثروتمند باشین…
یا حق…