قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایم - صفحه 4 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/09/abasmanesh-4.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-09-20 07:03:092022-12-12 06:40:37قضاوت دیگران در حالی که در شرایط آنها نبوده ایمشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی شایسته
سلام به دوستان بهشتی در این سایت بهشتی
وقتی باور دارم خداوند در هر لحظه هدایتم میکنه و هرچی برام پیش میاد خیره دیگه هر اتفاقی هم بیفته خیالم راحت میشه که واقعا خیر و باید به دنبال خیریت اون باشم و البته اتفاقاتی که ناخواسته به وجود میاد مثل همین اتفاق امروز که ذهنم را مشغول کرد والان که دارم کامنت مینویسم احساس میکنم از ذهنم داره کنده میشه و حس خوب و احساس رضایت در ذهنم داره جاشو میگیره چون خداوند هدایتم کرده که کامنتمو بنویسم و این فایل بسیار فوق العاده نشانه ی من در ادامه ی این ماجرا بود که چقدر فوق العاده خداوند به این فایل هدایتم کرد .
داستان از اون جایی شروع میشه که من با پسر خالم تا حدود 40 روز پیش در شیراز مدت چند روزی را باهم گذراندیم و اون باورهای خاص خودشو داشت و مدام میگفت که متوجه شدم و درس گرفتم و خلاصه هر بار میگفت دیگه فهمیدم و یه جورایی فکر میکرد قانون تکامل درجا میتونه برای تغییر شخصیتش تغییر بده و بنده خدا از قوانین خداوند هم چیزی نمیدونست و منم هرزگاهی از این قوانین بخش میگفتم و سعی در اصلاح و تغییرش داشتم و البته رو خودم هم تقریبا کار میکردم .
چند روز قبل از تحویل سال من خیلی رو خودم کار میکردم و صبح بیدار میشدم و پیاده روی میکردم و کلی روی باورهام کار میکردم و فایل های استاد گوش میکردم تا اینکه یه الهامی واسم اومد که باید مهاجرت کنی به کیش و بلافاصله این کار کردم و دقیقا یک روز قبل از سال نو من کیش بودم و پسرخالم در شیراز موندگار شد خلاصه که بعد از سال تحویل با هم مکالمه ای داشتیم و بعدش دیگه ازش خبری نداشتم حتی خانوادشم ازش خبر نداشتن تا خود امروز که به من زنگ زد تا اینجای داستان داشته باشیم که اتفاقاتی که حدودا در این 40 روز واسه من افتاد تعریف کنم و بعدش ادامه ی داستان بگم .
زمانی که از شیراز راه افتادم با یه کرایه قایق جزیره رسیدم و هیچ جایی هم واسه خواب نداشتم و اولین بارم بود که به این جزیره ی زیبا و ثروتمند میام و چون رو خدا حساب کرده بودم و میدونستم که شرایط خوبی به وجود میاد و البته قبلاً تکاملم طی کرده بودم و یه بار دیگه مثل همین ماجرا را از تهران به شیراز با دوتا ساک و بدون جای خواب و کار طی کرده بودم و شرایط خوبی را بعدش خدای مهربان واسم رقم زد ویا این باور و اعتماد به خدا مجددا مهاجرت کردم که البته بهم الهام هم شده بود و این بار چون از قبل هم نتیجه داشتم عمل کردم و الان که این کامنت مینویسم در یکی از بهترین ویلاهای جزیره ی کیش در گرانترین منطقه هستم و یه بهترین امکانات را در اختیار دارم و هر چی که بخوام میخرم و شغل من اینه که غذا درست کنم برم استخر و کلی شنا کنم تو دریا برم دوچرخه سواری بهترین تغذیه را بخرم و هرچی که میخوام بخرم رو فایلهای استاد کارکنم و این همه نتیجه از ایمان و توکل به خدا اومده که قبلاً هم چند باری توضیح دادم و اما ادامه ی داستان با پسرخالم …
وقتی امروز بهم زنگ زد بهش گفتم آخه کجا بودی که گوشیت خاموش بوده و ازت خبری نبود و اونم گفت یه جای خوبی بودم و کلی از دیدگاههای جدیدش گفت و طوری صحبت میکرد که تغییر کرده و با خدا و نماز و قرآن آشنا شده و منم درمان از نتایجم گفتم و سریع گفتم که من با نتایجم صحبت میکنم و کلی از این نتایج و چیزهای که به دست آوردم به رخش کشیدم و همش میگفتم که آره من به دست آوردم و چنین کردم و تو هم هروقت نتیجه گرفتی بیا صحبت کن و خلاصه کلی از این صحبتها را زدم تو سر این بنده خدا و بازهم شروع کردم به اینکه باید اینطوری زندگی کنی و باورهاتو اینطوری درست کنی و به نصیحت کردنش و اونم در آخر مقاومت داشت و یه جوابی بهم داد که باعث شد حالم گرفته بشه و چقدر به خودم اومدم و گفتم وای مجید خیلی خیلی خیلی باید رو خودت کار کنی اما این باور دارم که هرچی واسم پیش بیاد خیر
تازه متوجه میشم که خیلی وقتها فقط فکر میکنم که دارم تغییر میکنم و تا در عمل مشخص نشه متوجه اون تغییر نمیشم و از این داستان درس بسیار بزرگی گرفتم که نخوام دیگران تغییر بدم و کاری به کسی نداشته باشم و البته این پاشنه ی آشیل من و خدارا شکر میکنم که متوجه این موضوع شدم و سعی میکنم رو خودم کارکنم و تعهد دادم که کاری به کسی نداشته باشم و نخوام دیگران تغییر بدم .
نکته ی مهم بعدی که از مکالمه ی با پسرخالم یادگرفتم اینه که من نمیدونم این مدتی که نبوده چیکار کرده و چه اتفاقی واسش افتاده و چه باورهایی درونش به وجود اومده بنابراین اصلا حق ندارم که قضاوت کنم و این که بخوام تمرکزم را بذارم رو این موضوع فقط انرژیم میگیره و از مسیر رسیدن به خواسته هام دور میشم و خدا را شکر میکنم که لااقل یه مقداری رو خودم کار کردم که در این اتفاقی که واسم افتاد خیریت ببینم و باعث بشه که کامنت بنویسم و سه خرده ذهنم را کنکاش کنم و احساسم خیلی بهتر بشه و همین باعث میشه که یادم بمونه که اصلا کاری به کسی نداشته باشم و نتایجم رو سر کسی نکویم و نخوام که به کسی نشون بدم که ببین به چی رسیدم و یا چی دارم و این زمان و انرژی برای تغییرات بهتر شخصیتم و نتایج بزرگتر مالی و جنبه های دیگر بذارم و هر بار از خداوند میخوام که بهم بگه که چطور بهتر بتونم رشد کنم و چقدر این مرا به سوی نشانه ام هدایت کن عالی و فوق العادست که هر زمانی ازش استفاده میکنم به شدت رشد میکنم و احساس میکنم که مدارم بالاتر میره .
واقعا کامنت نوشتن یک نعمت و در شروع ذهن کمی نجوا میکنه و مقاومت داره اما زمانی که شروع میکنی خدا بهت الهام میکنه و ذهن هم کم کم همکاری میکنه .
1.موارد اساسی و نکات کلیدی این فایل چیست ؟؟؟
_در شرایطی که آدمها یه کاری را انجام دادن قضاوتشون نکنم چون من جای اونها نبودم که بدونم چی شده و اصلا چرا باید زمان وانرژیم به این صورت هدر بدم .
_کاری به اینکه چه فردی چه تصمیمی گرفته یا چه مسیری را رفته نداشته باشم رو خواسته هام کار کنم و در جهت رسالتم قدم بردارم .
_معمولا وقتی نتیجه ها میاد قضاوت ها بیشتر شکل میگیره چون دیگه واسمون راحت میشه که بگیم باید اینطوری میشد یا فلانی باید این کار بکنه مثلاً یه بازیکن هنگام تک به تک با دروازه بان توپ خراب میکنه بعد کلی افراد که حتی پاشون به توپ هم نخورده میگن باید گل میزد یا چرا پاس نداد
_من جای دیگران نیستم ،باورهای دیگران ندارم اطلاعات دیگران ندارم بنابراین حق قضاوت هم ندارم کلا قضاوت تمرکز گذاشتن روی نکات منفی و اصلاح کردن دیگران است که نتیجش فقط حس بد و ثمره ی خوبی نداره پس آقا بیخیال قضاوت .
2.کدام یک از این موارد بیشتر به شما کمک کرده !؟؟
_اینکه من اطلاعات دیگران ندارم ،باورهای دیگران ندارم ،اطلاعات دیگران ندارم و مثال حضرت مسیح که میخوان شخصی را سنگسار کنن و ایشون میفرمایید هرکسی که خطایی نکرده اولین سنگ بزنه و خوب هیچ کسی نیست که خطا نکرده باشه بنابراین همه ی ماها خطا کردیم و این دیدگاه خیلی کمک میکنه که دیگران قضاوت نکنم و اصلا کاری به کسی نداشته باشم .
3.برنامه شخصی شما برای اجرای آن مورد اساسی در عمل چیست ؟؟؟
هرچقدر تمرکزم را روی تغییر دیگران و یا قضاوت کردن دیگران بذارم خطای بیشتری میکنم و از مسیر دورتر میشم و هرچقدر تمرکزم را روی خودم بذارم خیلی سریعتر یه خواسته ها و رساله اصلیم میرسم و امکان خطا کردنم خیلی خیلی کمتر میشه بنابراین خیلی واضح که باید انرژیم رو خودم بذارم و از خداوند میخوام که در این مسیر بهم کمک کنه .
خدایا شکر که این کامنت نوشتم و هرچی که واسم پیش میاد خیر و خداوند هر لحظه هدایتم میکنه
عاشق همتونم
🙋♂سلامی پر از عشق ب زیبات ترین افریده خداوندگار
در اول اینکه استاد لایک کردن این کامنت چقد عشق ب من میده از سمت شما
چقد چقد خوشحال وقتی صب زود اولین وقت سرکارهستم ومیرم سایت پس از دو سه روز فایل زیبا با پس زمینه زیبا میبینم
اصلن دیدن این عکس نما چقد حالم ادمو خوب میکنه خدایا شکرت برای هدایت من ب این فایل زیبا
و خیلی خیلی از خانوم شایسته سپاسگزارم برای این دوربین فوق العادش ک ب هدایت خداوند گوش میکنه و سر موقع دوربین را روشن میشه تا این الهامات فوق العاده را ما بشنویم
و ❤️عاشقانه استاد دوست دارم
هر روز و هر ساعت تو شکرگزاری من هستید
صب شب قبل خاب همیشه شکر گزار شما هستم برای این اگهی فوق العاده که ب ما یاد میدهید
چقد زیباتر شدید چقد اندام فوق العاده شده من برای هر روز همیشه بی نهایت سپاسگزارم استاد از شما برای این دوره سلامتی که وافعن اندام منو هم رویایی کرده استاد کاری کردید با ما هر روز چندین دقیقه جلو اینه وایمیسم و از دیدن خودم لذت میبرم و شکر گزاری میکنم
بینهایت ممنونم از شما
و اما قضاوت
سه سال پیش که من با شما آشنا شدم
یادمه از اونموقع تو فایل هاتون میگفتین..
و من ب خودم تعهد دادم.که هیچوقت کسی قضاوت نکنم
چون واقعن با قضاوت کردن حال خودمم هم بد میشد و ب قول شما دستمو میکردم تو آتیش
خدارو هزار برابر شکر اصلن کسای دیگه برای من مهم نیستن که بخام قضاوتشون کنم
اصلن این مسائل من همون اوایل دور ریختم که پیشرفتم خوب شد
و مطمئنن اون ادم بیلیون دلاری هم هیچوقت وقت نذاشته برای قضاوت کسی وقت روی خودش گزاشته تا اونقد پیشرفت کنه
استاد جان حرف شمارو با عشق میپذیرم
زیپ دهنمو مثل همیشه میبندم و تعهد میدهم ب شما هیچ کاری ب هیچ کسی نداشته باشم
اینقد خودمو دوست دارم اینقد
خدای خودمو دوست دارم
وقت میزارم روی خودم کار کنم
وقت میزارم با خدای خودم صبحت کنم
تا ب قول خانوم شایسته از صلح بودن با خودم دور نشم
خیلی خیلی ممنون برای این تصویر زیبا از بهشت
چقددلتنگ زندگی در بهشت هستیم
استاد عاششششششششششششقتم❤️❤️❤️
بنام خدای بخشنده ی مهربان
الهی شکرت که از صبح تا همین لحظه همه چیز زیبا بوده چون من تصمیم گرفتم بیشتر به زیباییها توجه کنم 😍
الهی شکرت که صبح زود از خواب بیدار شدم و تمام زیبایی های صبح رو در یک ساعت پیاده روی دیدم و پر انرژیتر شدم .
الهی شکرت که طبق درخواست ستاره قطبیم استادم یک فایل عالی رو در سایت قرار دادن و من تونستم استفاده کنم
الهی شکرت که میشه فراوانی رو در پرادایس دید و لذت برد .
الهی شکرت به خاطر فراوانی رنگ در درختان و آب درخشان و آسمان زیبا .
الهی شکرت که در فایل امروز روابط زیبای استادعزیزم و مریم جانم رو دیدم . چقدر تحسین برانگیزه این رابطه ی عاطفی . چقدر به هم میاین . چقدر هرروز زیباتر و جوان تر میشید خدایا شکرت .
استاد عزیزم و مریم بانو چقدر خوش هیکل تر و خوشتیپ تر هستید .سپاسگزارم به خاطر آگاهیهای نابی که بهمون دادین .
چقدر عالیه که با هم کامنت میخونید و با هم درباره زیباییها صحبت میکنید . خیلی تحسینتون میکنم . این رابطتون قابل ستایشه.
چقدر عالیه که مریم جان با این همه آگاهی و این همه اطلاعات باز هم میگن من دارم یاد میگیرم ….
اگر من بودم میگفتم من اینو فهمیدم یا اینو یاد گرفتم .
اما وقتی میگی دارم یاد میگیرم یعنی همواره در حال یاد گرفتن هستی و ظرفت خالیه . و اینطوری میشه که آدم رشد میکنه . خیلی تحسینتون کردم و این اولین درس ارزشمند امروزم بود و حتما سعی میکنم همواره ازش استفاده کنم و ظرفم خالی باشه برای دریافت . سپاسگزارم .
در مورد موضوع خیلی خوبی صحبت کردین استاد عزیزم و مریم جان زیبا و خوشتیپ. سپاسگزارم . من قبلا فکر میکردم حالا یبار صحبت کنی و آگاهیهارو یبار بکی بسه دیگه … ولی الان دارم متوجه میشم که شاید کلمات خیلی مهم نباشن اما آگاهیهایی که از طریق اون کلمات داده میشه هیچ وقت تکراری نیست و البته همیشه آموزنده ست.
استاد به چه نکات خوبی اشاره کردین . من دارم متوجه میشم که وقتی که ما کسیو ناخوداگاه در پستوی ذهنموی قضاوت میکنیم اولین واکنشی که نشون میدیم اینه که نظر میدیم . اولین مرحله ش اینه که در ذهنمون میگیم …. و بعد بلندتر به زبان میاریم .
استاد من ازتون یاد گرفتم و همچنان دارم یاد میگیرم که کسیکه نظر میده یا کسی که قضادت میکنه مرکز توجه و تمرکزش بیرون از خودشه . وگرنه اگر آدم به درون خودش برگرده انقد موارد هستن برای بهبود بخشیدن که اصلا وقت نمیشه که آدم بخواد به دیگران توجه کنه و اونارو اصلاح کنه .
دومین موردی که با بررسی متوجهش شدم اینه که ما آدما دیگران(غیر آشنا) رو قضاوت میکنیم و پشت سرشون صحبت میکنیم و دقیقا همون طور که مریم جان گفتن اینطوری فقط به نازیباییها توجه میکنیم و روی روابطمون تاثیر منفی میذاره، ما افراد نزدیک خودمونو بیشتر قضاوت میکنیم . بعد توجیح میکنیم که نه من چون فلانیو خیلی دوست دارم نمیخوام این کار اشتباه رو انجام بده ولی یکی تیست بگه به توچه آقااا ؟
با یه بررسی به این میرسیم که اصلا مشخص نیست نتیجه یک کار چی باشه . اگر یه سر مربی تصمیم گرفته یه نفرو از بازی خارج کنه و یکی دیگه رو بیاره تو زمین ، برای اون ممکنه اینطوری جواب بده . ممکنه اگر کسی دیگه بخواد این کارو انجام بده برا اون نتیجه متفاوتی داشته باشه . به این دلیل که آدمها با باورها و تجربه های متفاوتی که دارن نتایج متفاوتی میگیرن. استاد من نمیدونم بهترین راه برای قضاوت نکردن آدما چی میتونه باشه اما کاری که من انجام میدم و هربار هم لازمه که بهتر عمل کنم اینه که
بلافاصله خودم رو جای اون شخصی میذارم که اون کارو انجام داده و از دید اون فرد به قضیه نگاه میکنم. بعد میبینم اگر منم تو اون شرایط و با اون احساسات و با اون باورا بودم شاید اون کارو انجام میدادم. از دیدگاه من قضاوت دو وجه داره یکی قضاوت خودمون که در نهایت باعث سرزنش کردن خود میشه و باعث میشخ که ما از خودمون دوربشیم و صلح درونمون به هم بخوره و یکی قضاوت دیگران که نهایتا باعث نظر دادن میشه…
به نظرم ما آدما نمیتونیم خودمونو بذاریم جای بقیه تا متوجه بشیم اونا چه رفتارهاییو در ما قضاوت میکنن. یعن همش فکرمیکنیم که من اون کارو خوب انجام دادم . یعنی از دید خودمون نگاه میکنیم معمولا و خودمون رو درک میکنیم اما چون ممکنه دیگران تجربه های متفاوتی از ما داشته باشن اونارو درک نمیکنیم . چند روز پیش یک همسایه جدید اومده بود برامون و داشتن اثاث کشی میکردن و خیلی سر و صدا اینجاد شده بود دم ظهر . سر و صداشون طوری بود که جاداشت اعتراض کنیم
من داشتم فکر میکردم که خب ما هم وقتی اومدیم تو این ساختمون خیلی سر و صدا داشتیم . شااااید از دید خودمون خیلی کم سر و صدا بودیم یا سعی میکردیم که باشیم اما به هرحال اثاث کشی سر وصدا داره دیگه و اینطوری سعی کردم خودمو آروم کنم .البتخ که ناآرومم نبودم اما قبل اینکه ذهنم شروع به تجوا کردن کنه خودمو گذاشتم جای همسایه های جدید . من قبلا اصلا اینطوری نبودم و خیلی کمتر درک میکردم اما الان از شما یاد گرفتم که حتی خودمو هم قضاوت نکنم .
به نظرم وقتی تمام توجه و حواسمون به بهبود شخصیت و باورامون باشه با خودمون به صلح میرسیم . اون وقت هم قضاوت نمیکنیم هم نظر نمیدیم هم غر نمیزنیم چون به نظرم اینا با هم همراستا هستن . استاد من برای قضاوت نکردن یا نظر ندادن یه شیوه ای برای تمرین دارم و اون اینه که تا میخوام نظر بدم یا قضاوت کنم به خودم میگم این داستان به تو ارتباطی داره ؟ آیا میتونی تضمین بدی که اگر جای اون آدم با اون شرایط و احساسات بودی کار بهترین انجام میدادی که نتیجه مطلوبی داشته باشه ؟ اگر نمیتونی تضمین بدی اصلا صحبتی هم درباره ش نکن . چون به تو ارتباطی نداره . تجربه ها با من متفاوتن … استاد این باعث شده که خیلی ذهنم آرومتر باشه . تا وقت کسی ازم نپرسه نظر نمیدم تا میخوام کسیو قضاوت کنم خودمو جاش میذارم و درکش میکنم . احساس میکنم با خودم بیشتر به صلح رسیدم و توی ذهنم کلاف سردرگمی نیست .البته که همیشه وقتی آدم آگاهانه به خودش توجه کنه مواردیو پیدا میکنه که بخواد روی خودش کار کنه و همچنان جا داره که تمرین کنه تا بهتر بشه و منم صد در صد ازون آدما هستم .
استاد عزیزم و مریم زیبا به خاطر آگاهیهای ناب امروز سپاسگزارم .
سلام و درود خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته ی نازنین و عزیزم
واقعا خانم شایسته ی عزیزم از شما سپاسگزارم که بازم به فکر ما بچه های سایت بودین و کاری کردین که ما بازم شما دو عزیز خدا رو در کنار هم ببینیم و از تک تک حرفهای با ارزش استاد استفاده کنیم و تلنگری برامون باشه تا در این روزهای پر از آشوب و هیاهوی ایران به خاطر اتفاق اخیر که افتاده از مسیر دور نشیم من که با تمام وجودم دارم در این روزها مثل همیشه ی ایام کنترل ذهن کنم و دقیقا مثل یه لشکر یک نفره هستم چون همه جا حرف اتفاق تلخی هست که برای یکی از هم وطنانم در ایران پیش اومده و همه ی اطرافیانم و رسانه ها و …در حال بد و اتفاقا در قضاوت و توهین و غیبت و … به سر میبرن اما من آگاهم نباید مثل بدنه ی جامعه رفتار کنم و باید راهم رو از بقیه جدا کنم تا نتایجم با بقیه هم فرق کنه.
اول از همه میخوام تحسین کنم
این ملک زیبای شما رو استاد
چقدر دریاچه ی آرام و روان و زیبا بود
چقدر انعکاس تصویر درختان در آب زیبا بود
چقدر سرسبزی پارادیس و درختان انبوه زیبا بود
چقدر آسمان آبی پر از ابر زیبا بود
چقدر صندلی های چوبی و با کیفیت شما دو عزیز زیبا بود
چقدر دیدن تصویر شما دو عزیز روبه روی هم در این قاب زیبا بود
چقدر اندام شما دو عزیز زیبا بود
چقدر لباس های مرتب و تمیز مثل شخصیت شما زیبا بود
چقدر رابطه ی شما دو عزیز ستودنی هست
چقدر آرامش شما در این مکان ستودنی هست
چقدر آگاهی های شما استاد عزیز ، زیبا و تحسین برانگیز هست .
چقدر نوع و سبک زندگی شما زیبا هست
چقدر همه چیز در بهترین حالت خودش برای شما دو عزیز هست .
استاد از ته قلبم میخوام مثل شما و عزیز دلتون من هم با عزیزانم به جایی برای زندگی هدایت بشم که انرژی مثبت بیشتری از اونجا بگیرم که به
دور از افراد منفی و اتفاقات منفی و اخبار منفی و .. باشم که بتونم آرامش بیشتر و و حال خوب بیشتر داشته باشم تا تمرکز بر روی خودم وخواسته هام راحت تر بشه .
استاد عزیزم چقدر خوب که با عزیز دلتون در همچین مکانی هستین از اون عالیتر این هست که ملک از خودتون باشه و شما در کنار هم بشیینین و ساعتها در کنار دریاچه اش از خدا بگین از مسیر موفقیت و رشد وپیشرفت بگین هر چقدر شما و مسیر شما رو بیشتر پیدا میکنم حرف زدنم داخل جمع و با اطرافیان و حتی عزیزان نزدیکم هی کمتر و کمتر میشه .و باید بگم هر چقدر بخوام به سبک شما که سبک درست زندگی کردن و سبک خدا پسندانه هست ،بیشتر زندگی کنم کمتر باید به حرفهای پوچ و بی اساس بقیه گوش بدم .(یعنی هیچکس رو نباید قضاوت کنم و به قضاوتهای بقیه هم گوش ندم )
باید بگم من از کودکی آدم کم حرفی بودم و هنوزم هستم که بارها احساس خجالت از این رفتارم کردم ولی الان که در این مسیرم متوجه میشم چقدر کارم درست بوده اما حالا آگاهم که باید همزمان با این رفتارم که هر حرفی رو به زبون نمیارم از درون افکارم رو هم کنترل کنم که راهم درست تر بشه شاید بارها در جمع اطرافیانم قرار گرفتم و هر چقدر خواستم با اونها هم کلام بشم نشده هم صحبت بشم نشده چون عموم مردم کارشون اینه که وقتی دور هم جمع بشن قضاوت کنند ،غیبت کنن، تهمت بزنن، و حرفهای الکی بزنن. و…. و من از گذشته تا الان که شاگرد مکتب شما هستم هر گز هرگز به خودم اجازه نمیدم وارد این بحثها بشم (و خیلی وقتها از حرفهای بقیه و کانون توجه اونها تعجب میکنم که چرا اصلا فکر نمیکنن که صحبت بکنن و به خودم گفتم این چه حرفی هست که ایشون زد من نباید در اون بحثها شرکت کنم و کنار کشیدم )و بارها از طرف اطرافیانم مورد حمله قرار گرفتم که چرا تو هم در بحث شرکت نمیکنی حرفی نمیزنی و …. اما من تنها کاری که کردم سکوت کردم واگر. که میشده زودتر از اونجا بیرون رفتم و اگرنشده فقط به ظاهر در جمع بودم و اما توجهم جای دیگه بوده و هر چقدر بیشتر روی خودم کار میکنم در بین اطرافیانم خودم رو تنها تر میبینم که بر عکسش هم هست حرفهای اینقدر ساده ومثبت و انتخاب شده ی خودم شاید برای اونها هم جذاب نباشه و چون من کنترل ورودی دارم و هیچ اخبار منفی و صحنه ی منفی و و …رو نمیبینم شاید برای اونها فرد مورد نظر برای هم صحبتی نباشم اما حتی اگر از این تنها تر بشم حتی اگر از نظر هیچ فردی پذیرفته شده نباشم حتی اگر از نظر بقیه فرد عقب افتاده ای باشم چون اخبار روز دنیا رو نمیدونم و …. بازم در این مسیر میمانم .
اصلا اگر آدم نخواد دروغ بگه و غیبت نکنه و قضاوت نکنه و واکنش لحظه ای به اتفاقها نشون نده و دلسوزی و ترحم نکنه و از هیچکس انتظار و توقع نداشته باشه و کنترل ورودی داشته باشه و توحیدی باشه و فردی باشه در آزادی زمانی و مکانی و مالی آیا بازم میتونه پر حرفی کنه ؟؟
مگر در یک صورت مثل شما استاد که کانون توجه تون رو آگاهانه کنترل میکنید و در مسیر درست هستین و این عزیز دل رو هم داشته باشین که هم مسیر با شما باشه و کلی شاگرد عالی هم داشته باشی که هم مسیر با شما باشن و تشنه ی شنیدن این اگاهی ها باشن و گرنه صحبتی نمیمونه مثل بدنه ی جامعه که هر روز بخوایین در موردش حرف بزنین .
که شما هم استاد بارها در فایل گفتین اگر کسی در اطرافتون نیست که در مورد قانون باهاش حرف بزنین نباید ناراحت باشین بلکه باید با خودتون صحبت کنید و بارها گفتین من هم که از اول این عزیز دل رو نداشتم که باهاش صحبت کنم اینقدر با خودتون در صلح بودین تا ایشون وارد زندگیتون شده .و شما خلقش کردین
استاد دوست دارم با کسی هم نشین بشم که مثل شما در همچین روز رویایی با این منظره ی رویایی برام از خدا و قوانینش حرف بزنه و اگر نیست به خودم قول میدم با خودم و خدای خودم اینقدر غرق در لذت و هم صحبتی بشم که جبران تمام کمبودها بشه .
به نام تو ای پروردگار بینا و شنوای من ✡✡
(( قضاوت دیگران ))
استاد نازنینم با همه وجودم از شما سپاسگزارم بابت این فایلهای هدیه که هر دفعه با دیدن و درک این آگاهیها باعث میشید من متوجه بشم کجای زندگیم هستم ، در کدوم مدار هستم ، کدوم گوشه از وجودم هنوز تو تاریکیه ؟؟!!!!!
وای وای وای …. استاد من دقیییقا یکی از همین افرادی بودم که همیییییشه داشتم دیگران و چه خانواده چه دوست چه غریبه قضاوت میکردم و راهکار میدادم و به قول شما چقدرم احساس روشنفکری میکردم 🙈🙈 اما حالا
از طرفی میگم الهی العفو….
از طرفی میگم الهی شکر….
الهی شکر که از وقتی با شما و این سایت و این دوستان عزیز هم فرکانسی که حالا دیگه واقعااا خانواده خودم میدونمشون آشنا شدم و قدم در راه درست زیستن و طبیعی زیستن گذاشتم شروع کردم به دستور شما استاد عزیزم به خودشناسی .
خیلی برام سخت بود اولا که مچ خودم و ذهنمو بگیرم و حتی به خودم بقبولونم که بابااااا….. داری راهو اشتباه میری …. داری به خودت ظلم میکنی…. داری خودت به دست خودت فرکانسهاتو آلوده میکنی …. داری اتفاقات آینده خودتو مشابه همین چیزایی که میگی رقم میزنی ….. روشنفکری کجا بوووود؟؟؟؟
چقدر طول کشید تا بتونم تا حدودی ، تاکید میکنم هنوز تا حدودی روی ذهنم تسلط داشته باشم و همواره سعی میکنم ذره بین خودشناسیم دستم باشه و ببینم الان دارم به چی فکر میکنم و واگویه های ذهنم چیه ؟؟؟
خدای من …. خودم باورم نمیشه متوجه شدم که از صبح که بیدار میشم ذهنم شروع به قضاوت دیگران داره میکنهههههه تا آخر شب که میخوام سرمو بزارم رو بالش و بخوابم 🙈🙈🙈
ای واااای من …. کم کم متوجه شدم اصلا خود واقعیمو نمیشناسم تا این که با تمرکز و توجه به افکارم در شبانه روز ذره ذره متوجه میشدم داره تو وجودم چی میگذره ، چه فرکانسهایی دارم ارسال میکنم به جهان ؟؟
حتی در مورد همین صدام و هیتلرم هر وقت فکر میکردم میگفتم چه فجایعی به بار آوردن اگه من بودم محال بود این همه قتل و کشتار راه بندازم ، من آزارم به یه مورچه نمیرسه 🤔🤔🤔
ولی خدارو شکر آروم آروم با طی تکاملم یاد گرفتم نه تنها حق ندارم هییییچ بنده ای از بندگان خدا رو قضاوت کنم چون در شرایط اونا بزرگ نشدم و خبر از هیچی اون آدم ندارم بلکه به قول خانم شایسته عزیز من دارم به خودم ضربه میزنم اونم چه ضربه محلکی !!!!!!
که هم منو از مسیر مستقیم الهی دور میکنه به دلیل تمرکز بر روی نقاط ضعف و یا اشتباهات دیگران به جای تمرکز بر رفتار و افکار خودم ،
هم منو از اصل تمرکز بر نکات مثبت در هر چیز و هر کسی دور میکنه ، و به ذهنم دستی دستی یاد میدم که عه…. ببین تو هر چیزی میشه یه عیبی پیدا کردااااا….. به جای این که یادش بدم که عه…. ببین تو هر چیزی میشه یه چیز مثبت پیدا کرداااا….🤗🤗
اونوقت حتی اگه تو بهشتم باشم بازم عیب میبینم نه زیبایی چون به ذهنم اینجوری خوراک دادم و اونم همیشه گرسنگیشو میخواد با عیب جویی برطرف کنه.
این روزا هر وقت جایی ، لحظه ایی مچ ذهنمو میگیرم که داره یا قضاوت میکنه یا بندگان خدا رو به طریقی مسخره میکنه سعی میکنم سریع به یه چیز زیبا نگاه کنم یا یه خاطره یا کلام زیبا رو به یاد بیارم ولی وقتی میبینم زورش زیاده و دست بردار نیست اگه شرایطش و داشته باشم بلند بلند شروع میکنم به گفتن عبارات تاکیدی مثبتی که حالمو خوب میکنه و به قول استاد قلبمو باز میکنه و اگه شرایط بلند گفتن و نداشته باشم هر چند دقیقه یکبار به ضربدری که روی مچ دست چپم زدم نگاه میکنم. 😅😅 ( آخه چند وقتی هست که به صورت هدایتی صبحها به محض بیدار شدن و قبل از نوشتن ستاره قطبی عزیز این ضربدر رو روی مچ دستم پر رنگ میزنم که تا دیدم یادم باشه خط اول یعنی فقط، خط دومی که روش میاد یعنی مثبت ، پس میشه × ((( فقط مثبت ))) 😊😊)
و وقتی زاویه نگاهو ذهنمو تغییر میدم خدا میدونه چقدر احساس شعف و سبکی میکنم و پشت سر هم اتفاقات خوب میوفته .
به خودم یاد آور میشم که : شیرین عزیزم ما همه روح های مجردی هستیم که هر کدوم مسئولیت اعمال و رفتار خودمون رو داریم و هر کسی به طور جداگانه و از یک راهی متفاوت این عالم رو درک و تجربه میکنه و هر کس در یک مداریه که مختص خودش و آگاهیش نسبت به این عالمه . پس قضاوت نه تنها کار روشنفکرانه ای نییییست بلکه خیییلی هم احمقانه و راه به خطا رفتنه . چون فرکانس قضاوت هم فرکانس به شدت نامناسبی هست برای من .
پس تمرکز کن روی خودت که تنها مسئول فرکانسهای خودتی نه دیگران .
حق با شماست استاد جان ، این روزا وقتی تو جمعی هستم که دارن حرف کسی رو میزنن یا کسانی دارن قضاوت میشن یا حتی خودم وسوسه میشم که از رفتار کس یا کسانی ایراد بگیرم اونهارو ظالم بدونم سریع حس بدی پیدا میکنم انگار یه هُرم داااغ یا فشرده شدن قلبم رو حس میکنم و میفهمم زنگ خطر به صدا درومده در حالیکه قبلا شاید ساعتهااااا می نشستم تو جمعی که مدام حرف از این و اون بود و حکومت بود و فلانی و فلانی عییین خیالمم نبود .
ولی حالا زود جهان بهم هشدار میده و خدارو شکر میکنم این یعنی مدارم تغییر کرده ،
وقتی احساساتم بهم غلبه میکنه و میخوام از چیزی یا کسی انتقاد یا شکایت کنم و جلوی دهنمو میگیرم و میبندمش این یعنی مدارم تغییر کرده ،
وقتی کسی رو اتفاقی میبینم که قبلا شدیدا در حقم بدی کرده ( به ضعم اون موقع هام ، الان میدونم که جواب فرکانسهای خودم بوده )به جای حس نفرت بهش یه دفعه با خودم میگم عه… لباسش چه خوشرنگه و لبخند میزنم این یعنی مدارم تغییر کرده
و حالا حالا هااااا جا دارم برای تغییر 🙌🙌🙌
آیا این شکر گزاری نداره برام ؟
ایا این باعث نمیشه خودمو تحسین کنم ؟
ایا این باعث نمیشه ایمانم به قوانین فرکانسی جهان قویتر بشه ؟
آیا این باعث نمیشه طبق قوانین بدون تغییر عالم اتفاقات بهتری برام بیوفته؟
😍 از دست و زبان که برآید
😍 کز عهده شکرش به درآید
یا ربّ ؛ من و همه خانواده هم فرکانسی عزیزم رو در پناه فضل خودت قرار بده و
مارا همواره قدرت ببخش تا خفه کنیم نجوایی که از چپ و راست ، بالا و پایین ، عقب و جلو بر ما میتازد تا ما را شکرگزار نیابد که تویی قدرتمندترین عالم 🙏🙏🙏
بماند به یادگار
شیرین ♥️
سلام شیرین عزیزم چقدرررر دیدگاهت فوق العاده بود و چقدر حرف دل منو زدی با کلام های دلنشینت.
مخصوصا وقتی گفتی تو داری با قضاوت کردن کردن فرکانسهاتو آلوده میکنی چه تلنگر محکمی خوردم.
چقدر زیبا تونستی خودتو بپذیری با همین نیمه های تاریک وجودت.و تلاش کنی برای روشن کردن جانت.
بهم یاد دادی که اشکال نداره که تا به امروز هرچی که راهو اشتباه رفتم از این به بعدش رو درست کنم.بهم یاد دادی احساس بدی نداشته باش که چرا اینهمه شبانه روزی قضاوت کردی مهم اینه که الان فهمیدی اشتباهه و دیگه نمیخوای مثل قبل باشی.خدارو شکر کن بابت همین هدایت که خیلی ها همین رو هم هیچوقت متوجه نمیشن.
سپاسگذارم ازت شیرین عزیزم دیدگاهت خیلی بهم آرامش داد و اینکه فهمیدم نباید کمالگرا باشم چون این حس منو بد میکنه.باید خودمو همینجوری که هستم بپذیرم و تلاش کنم برای بهتر و بهتر و بهتر شدن.
در پناه الله جان شاد و ثروتمند باشید
درود بر تو صبا جانم ، خواهر عزیزم
الهی شکر …. الهی شکر….
که کلام من که اعتبارش تمام و کمال به خداوند سمیع و بصیرم بر میگرده باعث آرامش شما شده ،
چقدر از شنیدن این جمله ات خوشحال شدم و چقدر شاکر معبودم شدم که توانستم طبق هدایت او بنویسم و اون جملات از قلبم اومده بود که به جانت نشست .
آره نازنینم منم مثل خودت کمالگرا بودم اما به مرور و طی تکاملم که البته تا آخر عمرم طول خواهد کشید درک کردم که باید اول خودم را همانطور که هستم با تمام اشتباهات و نقاط ضعفم بپذیرم ، خودم رو دوست داشته باشم و بدانم که تنها و تنها خودم مسئول بوجود آمدن تمام اتفاقات و شرایط و آدمهای سر راهم خودم هستم و بس.
و بعد قدم در راه روشن الهی و درست زندگی کردن بزارم که خود خداوند فرموده که 《 ما توبه ی توبه کنندگان را میپذیریم 》
خوب وقتی خدایی چنین مهربان دارم که هییییچ وقت از منه بنده اش نا امید نمیشه و میگه (( صدبار اگر توبه شکستی باز آی …..)) چرا برنگردم ؟ چرا به لطف و فضل الهی امیدوار نباشم که نا امیدی خوده خوده شیطانه .
صبای عزیزم آنچه به دلت نشست کلام الهی بود و من فقط نویسنده بودم و با خوندن کامنتت اشک تو چشام جمع شد چون واقعااااا ایمان دارم که سخنی کز دل برآید _ لاجرم بر دل نشیند 🙏🙏
خواهرم آره درسته !!!! راهی که اومدی درسته …. لحظه ای شک نکن و گامهاتو با توکل و اعتماد به رب العالمین محکمتر و استوارتر بردار که او نه مارو فراموش میکنه نه قضاوت میکنه همیشه مارو دوست داره همیشه عاشقمونه . پس چرا دست به دستش ندیم ؟
نازنینم برات راهی روشن و قلبی پر از توحید به یگانه خالق هستی آرزو میکنم .
دوستدار شما
شیرین ♥️
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
روز196 روزشمار تحول زندگی من
خدا یا شکرررررررررت
سوره صافات
وَالصَّافَّاتِ صَفًّا ﴿1﴾
سوگند به صف بستگان که صفى [با شکوه] بسته اند (1) فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا ﴿2﴾
و به زجرکنندگان که به سختى زجر مى کنند
(2) فَالتَّالِیَاتِ ذِکْرًا ﴿3﴾
و به تلاوت کنندگان [آیات الهى] (3)
إِنَّ إِلَهَکُمْ لَوَاحِدٌ ﴿4﴾
که قطعا معبود شما یگانه است (4)
رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَیْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ ﴿5﴾
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است و پروردگار خاورها (5)
خدا یا شکرررررررررت هر آنچه دارم از آن توست
تنها تو را می پرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان
خدایا شکرت برای این فایل بینظییییر
که به موقع رسید
استاد عزیزم بینهایت سپاسگزارم
مریم نازنینم بینهایت سپاسگزارم
خدایا شکرت
استاد این روزها به درخواست برادرم برای زمینی که ارثیه پدری مان بود
و ایشون تصمیم به فروشش گرفته بود
و به رضایت و امضای خواهر برادرها نیاز داشت برای فروش
تا زنگ زد و بهم گفت میای بدون هیچ گونه مقاومتی جواب مثبت دادم
و دوروز به شهر دیگه ای رفتم تا کارش راه بیفتد
در اصل این مسیر خیلی به رشد خودم کمک کرد.
تا به تعلقات و زرق و برق های دنیوی دل ببندم
چون ممکنه هر جوری از بین بره
و فقط باید وابسته به خداوند بود تا اینکه به مال دنیا و تعلقات دنیوی دل ببندیم
و به توانایی ها و قدرتی که خداوند برای خلق زندگی ام بهم بخشیده تمرکز بزارم و تسلیم خداوند باشم و از مسیر رشدم لذت ببرم
خدا یا شکرررررررررت
استاد یه جورایی خانواده ام درگیر این تضاد بودند
نه اینکه بگم دنبال گرفتن حق و حقوقی باشند
ولی یه جورایی درگیر حاشیه ها و حرفهای پوچ و بیهوده ای که از قبل از هم دیگه به دل داشتند شده بودند
و بلطف خداوند و هدایت خداوند و آگاهی های ناب الهی که همواره در وجودم هست و این سایت الهی
من سعی کردم آگاهانه خودم را درگیر مسائل دیگران نکنم
خیلی به خودم افتخار کردم
که حتی وقتی از اطرافیانم چیزی میشنیدم ازش اعراض میکردم که درگیر حاشیه ها نشوم
و وقتی به گذشته و زندگی خودم نگاه میکردم
که وقتی خودم دوست ندارم مورد قضاوت کسی قرار بگیرم و دارم طبق اصول خودم زندگی میکنم
و اگر قضاوت و غیبت و بدگویی آدمها را پشت سر خودم ببینم
و اینکه دیگه برام اهمیت قبل را ندارد
چون باید خودم از خودم و طرز زندگی کردنم راضی باشم
چون دارم یاد میگیرم که از بدنه جامعه خودم را جدا کنم در اصل از باورهای محدود کننده جامعه
باید جدا شوم
و همانطور که برای خودم دوست دارم
اجازه بدهم تا دیگران هم هر جور راحتن زندگی کنند.
نمیگم در این اتفاقات دوروز گذشته صد در صد ذهنم را کنترل کردم
ولی واقعاً خیلی جاها بلطف خداوند عالی عمل کردم و خیلی سعی کردم که آگاهانه زیپ دهنم را ببندم و جو محیط را با گذاشتن یه آهنگ شاد تغییر بدهم تا فقط این ماجرا ختم به خیر شود و از شلوغی اطرافم به خلوت و تنهایی ام برگردم و از تمرکزم بر زندگی خودم لذت ببرم
و استاد دیروز دیگه واقعا داشتم از اون فضای دفتر خونه ای که بودم احساس خفگی میکردم و با تمام وجودم میخواستم که کارمون تموم بشه و از اونجا بیام بیرون
و هربار ذهنم میخواست اذیتم کنه سریع بلطف خداوند میامدم داخل سایت به کامنت خواندن و یا فایل گوش دادن و توجهم را روی نکات مثبت اون محیط میزاشتم و بابت کارمندهای صبور شکر گذاری میکردم تا کار به اتمام رسید و انگار من از زندان آزاد شده بودم .
و حتی هزینه دفتر خونه را هم از کارت خودم پرداخت کردم و به طرز عجیبی آرام بودم از اینکه این کار را انجام داده بودم
وقتی خواهر و برادرهام شوخی میکردن و میخندیدن و خودم هم از ته قلبم میخندیدم بسیار احساس خوبی داشتم و باهاشون شوخی کردم و در آخر گفتم دیگه به اون برادرم که فروشنده زمین بود و کارتش موجودی نداشت
هم بهتره که چیزی نگید یا بخواهید سرزنش کنید که چرا خواهرم پول دفتر خونه را داده
تو دلم گفتم همه اتفاقات به نفع من میشود.
و رها کردم و در احساس خوبی بودم .
و امروز صبح استاد این الهام بهم شد که حتی برای رها شدن و دل کندن از مال دنیا برات لازمه که بها هم پرداخت کنی که بیاد داشته باشی که هیچ چیزی غیر از خداوند ماندنی نیست
به تعلقات دنیوی دل نبند که همه چی گذراست
و اگر فقط روی خدا حساب باز کنی او همه چی بهت میده
تو فقط در مسیر خداوند هم جهت باش
به هدایت ها و الهامات قلبی آن گوش کن و باور کن که نیروی خیر در وجودت هست و همواره هدایت گر من است و عمل کنم به آنچه که با احساس خوب دریافت میکنم
تا مسیر تکاملم را بدرستی طی کنم و هر بار بهتر رشد کنم .
خدایا شکرت
چقدر امروز در آرامشم بلطف خداوند که انتظار فقط از خودم و خداوند باید داشته باشم
و هرگز به هیچ چیز این دنیا دل نبندم و نعمتهای که دوست دارم از فضل خداوند داشته باشم را بدست بیاورم و تجربه کنم و ازشون بگذرم و برم به پله های بالاتر به مدار بالاتر
خدایا شکرت من تسلیمم بدون تو هیچی نیستم
هیچی نمیدووووونم خودت کمکم کن
خدایا شکرت که هر بار با قدرت دادن به باورهای توحیدی حال دلم آرامتر و شادتر است
تسلیم ترم رهاترم بیخیال ترم
خدایا شکرت بابت پولی که در حسابم بود و هست
و هر روز در حال افزایش است درآمدم
خدایا شکرت برای هر روز یه درجه بهتر شدنم
استاد وقتی یکی از نزدیکان تماس گرفت و میخواست گله و شکایت و تضاد های زندگی اش را برایم بازگو کند
خیلی راحت گفتم من نمیتونم کسی را قضاوت کنم
هر کسی با خدای درونش در ارتباط است
من در ذهن دیگران نیستم
و در جایگاه کسی هم نیستم
من نمیدونم اون آدم چرا با شما چنین رفتاری دارد و دوست هم ندارم که بدونم چون به پیشرفت زندگی من کمکی نمیکند که هیچ باید تمرکزم هم از روی زندگی خودم بردارم و بزارم توی افکار و ذهنیت و رفتار و زندگی دیگران
پس بهتره من دخالت نکنم و اجازه بدهم خودتان تصمیم درست بگیرین
و من فقط مسئول شخص خودم هستم.
من خالق زندگی خودم هستم
من قدرت تغییر زندگی شخص خودم را بلطف خداوند دارم و از تغییر دیگران عاجزم و ناتوان
و هر کسی مسئول زندگی خودش است .
استاد عزیزم بلطف خداوند و با کنترل ذهن وبدون اینکه کسی را قضاوت کنم خیلی محترمانه به اون شخص گفتم لطفاً از ناراحتی هاتون با من درمیون نزارید که من اصلا آدم مناسبی برای گوش دادن به ناراحتی های شما نیستم
هر وقت خبر خوش و شادی داشتین منو در جریان بزارین تا در شادی هاتون شریک باشم و لذت ببرم .
و ایشون خیلی خوب متوجه کلامم شد و تماس خیلی خوب قطع شد.
خدایا شکرت هر خیری از جانب تو برسدمن فقیر ترینم.
استاد الآنم بعد از اتمام این ماجرا دارم سعی میکنم تمرکزم را روی زندگی خودم بزارم و آگاهانه با کسی در تماس نباشم و اگر تماسی صورت گرفت بتونم جهت دهی کنم به سمت خوبیها و تغییر زاویه دید بهتری داشته باشم و سرم را در زندگی خودم بزارم .
چون اگر بخواهم دل به دل ناخواسته های دیگران بدهم باز تو در و دیوارم و فقط بخودم ظلم میکنم .
پس آگاهانه کنترل ورودی ذهن میکنم و تمرکزم بر کارهای خودم است و به نعمتها و ثروتهاو فراوانی های جهان هستی میزارم و به آنچه که میخواهم در زندگی ام تجربه کنم توجه میکنم و از خوبیها حرف میزنم و شکر گذاری بابت مسیر الهی و استمرارم در این مسیر بهشتی میکنم
که خداوند حامی و هدایتگر م است در همه حال
خدایا شکرتایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است
خدایا شکرت که همواره ایمانم قوی تر توکلم بیشتر و باور و اعتمادم بخداوند بیشتر و بیشتر میشود.
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم.
خدایا شکرت که حتی آگاهانه سعی میکنم از همسرم هم راجع به اتفاقات ناخواسته ای که برایش رخ میدهد هیچی نپرسم و توجهم را روی نکات مثبت بزارم و به نعمتهای زندگی ام توجه کنم و لذت ببرم .
خدا یا شکرررررررررت که هر روز در مدار بهتری قرار دارم
خدایا شکرت به فضا و فراوانی تو ایمان دارم و فقط روی خدا حساب باز کرده ام.
خدایا شکرت که آگاهی و آرامش الهی همواره در وجودم هست ومنو هدایت و حمایت میکند.
خدایا شکرت برای تقویت باورهای توحیدی در درونم
خدایا شکرت که هر لحظه احساس شادی و آرامش و خوشبختی میکنم
خدایا شکرت که هر روز سعی میکنم بخاطر آرامشم به خاطر به صلح رسیدن با خودم
افکارم را درگیر حاشیه نکنم
و بیشتر روی اصل قانون تمرکز کنم
قانون همواره مومنتوم مثبت است.
قانون هموارهاحساس خوب اتفاقات خوب
است.
طبق قانون جهانبه هر چیزی توجه کنیم از اصل و اساس همان چیز وارد زندگی ام میشود
پس آگاهانه به زیبایی ها و نکات مثبت و شکر گذاری بابت نعمتهای الهی و بیاد آوردن نعمتهای خداوند در زندگی ام توجه میکنم
تا طبق قانون اتفاقات عالی وارد زندگی ام شود.
خدایا شکرت که زندگی الآنم حاصل افکار و فرکانس ها و باورهای گذشته من بوده
و از این لحظه من خودم را یه درجه بهتر و نزدیکتر به فرکانس خداوند میکنم و تغییر زاویه دید به اتفاقات و مثبت نگات کردن از زاویه بهتری
و رخ دادن هر اتفاق یه ذره بهتر بخودم افتخار کنم که من دارم با تغییر افکارم زندگی بهتری را خلق میکنم.
من خالق تمام اتفاقات زندگی ام هستم
من آماده ام من تسلیمم من اجازه میدهم تا خداوند مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده هدایت کند.
خدایا شکرت
که میخواهم از این لحظه از زندگی ام هر لحظه لذت بیشتری ببرم با این باور که من خالق بدون استثنا و صد در صد تمام اتفاقات هستم .
نه من قدرتی در زندگی دیگران دارم
و نه دیگران قدرتی در زندگی من دارند.
پس قضاوت و غیبت و بدگویی و عالم دهر بودن ممنوع
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم.
بنام خدای مهربان
سلام الهام عزیز
من همیشه کامنتات را باعشق دنبال میکنم ولذت میبرم از کنترل ذهنهایی که در مورد مسائل مختلف مینویسی ،تحسینت میکنم که اینقدر با قدرت عمل میکنی وهمیشه از کارهایی که انجام می دهی و از رفتارها وعملکردهات در برابر مسائل مختلف الهام میگیرم وخودم هم در زندگی ام عمل میکنم
دیشب وقتی کامنتی که روی فایل قبلی گذاشته بودید خواندم کلی لذت بردم وتحسینت کردم از هدایتهایی که نوشتید وچه زیبا وبراحتی خدا آسانت کرد برای آسانیها همان شب حسم گفت این احساس خوبی که گرفتم را با نوشتن دیدگاه به خودت برگردونم ولی من تسلیم نشدم دوباره آخرشب گفت بنویس براش وامشب که دوباره هدایت شدم به کامنتت انگار گم شده ای که راه پیدا کرده اینقدر ذوق کردم وخوشحال شدم وبا عشق واحساس عالی برات نوشتم امیدوارم این احساس فوقالعاده را در بهترین زمان ومکان به قلبت بنشینه
دوستت دارم دوست زیبای من
میبوسمت
در پناه نور وعشق الهی باشید
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام به فهمیه عزیزم دوست هم فرکانسی ام
الهی که نور خداوند هر لحظه در زندگی ات جاری و روان باشد
بسیار سپاسگزارم از توجه زیبا بینتون به کامنتهام که بلطف خداوند و انرژی الهی نوشته میشود
انشاالله که همیشه در حال هدایت و پیدا کردن راه های الهی در زندگی ات باشی همواره
دوست عزیزم کامنت شما همچون نوری از طرف خدا وند در زندگی ام در بهترین زمان و بهترین مکان بدستم رسید
دقیقا زمانی که داشتم با خواهر همسرم که ایشون رزین کار میکنه و من چندتا سینی کارشده مس و پردازم را بهش دادم تا برام رزین بریزه
و ازش خواستم وقتی خواست کار انجام دهد منم کنارش باشم تا کار را از نزدیک ببینم
و ایشون صدام زد و کنار هم بودیم و مشغول کار بود
که برای یکی از سینی ها که میخواست اندازه دقیق رزین بگیره
یه مقدار اندازه گیری اشتباه شد
و ظرف رزین رو کنار گذاشت
برای
یکی دیگه از سینی ها مواد رو آماده کرد و کار بخوبی انجام شد
و اما سینی اول که رزینش دقیق نبود به زعم خودش و گذاشت بعد همون رزین رو ریخت و کف سینی کامل خراب شد و رزین سفت شد و باید پاکسازی بشه و از نو کار را آماده کنیم
من همون موقع چشمم به نقطه آبی افتاد و لبخندی از جنس نور الهی در قلبم نشست
و کامنت شما را که دیدم کلی لذت بردم و گفتم هر اتفاقی بیوفته الخیر فی ما وقع است.
قطعا باید در این اشتباه درس درست گرفته بشه تا در کارهای بعدی دقت بیشتری تو کار باشه
و تمرکزم را گذاشتم روی اون سه تا سینی دیگه که خواهر همسر م خیلی با دقت بیشتری کار را به نحو احسنت انجام داد و همه چی عالی شد .و من آرام بودم بلطف خداوند
الهی که انرژی پاک خداوند همواره در تمام جنبه های زندگی ات جاری باشد و در سلامتی کامل از روح و ذهن وجسم و جان باشی
خدایا شکرت
سپاسگزارم دوست عزیزم
عاشقتم دختر خوب خداوند عزیز دردانه خداوند
دوست بهشتی ام
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم.
به نام خداوندی که قضاوت برازنده ی اوست.
سلام به استادعزیزمون ومریم عزیز.
به موضوع بسیار جالب ومهمی اشاره کردید که متاسفانه اکثر مردم ،دچارش هستن واکثرا این اخلاق نادرست، رادارن .
خود،من تاگذشته ی نه چندان دوراین اخلاق را داشتم که شرایط و موقعیت هرکسیوکه می دیدم ،قضاوتش میکردم .
باتوجه به صحبتهای استاد،میبینم حالاهم انجام میدم ،منتهی فرقش با گذشته اینه که بیشتردرموردکسانیه که بامن ارتباطی ندارن و فقط من دردنیای اطرافم می بینم .ودرموردشون ایده یانظرمیدم .مثل رسانه .
دقیق ترکه بررسی میکنم ،می بینم ازصب تاشب ،صدهاچیزی می بینیم ومی شنویم ودرموردشون نظرسنجی می کنیم .یاخودمونوجاشون میزاریم .خیلی راحت قضاوتشون می کنیم ،اکثرآدمهارااحمق تصور می کنیم ،انگارهیچکی بلدنیس ازپس کارای خودش بربیاد،یااینکه هیچکی حق اشتباه کردن نداره.
وانگارفقط ،این ماهستیم که خدای عقل ومنطقیم.
ظاهرااعتمادبه نفس نداریم ولی برای تحلیل کارای ،دیگران ،خوب بلدیم ایده و نظربدیم .
طبیعاتا،بایدآدم خودخواهی باشیم که بدون درنظر گرفتن شرایط طرف،کسی یاکسانی رابخواهیم سرکوب کنیم .
جالبه خیلی وقتها هم ،طرف راسرزنش هم می کنیم ،
دقت کنید،شایدخیلی جاهامن باعث کمبود اعتماد به نفس کسی شدم .خیلی جاها ممکنه حتی نااگاهانه،کسانی روتخریب کردم وخودم متوجه نشدم .چون فکر کردم فقط نظر دادم .
خیلی جاها کسی ازمانظریاایده ای ،نمیخاد،ولی ما،چون فکرمی کنیم طرف ،نیازداره بدون اینکه خودش بخاد،احساسمونومیگیم.شایدبااین کارمون طرف رانابودکنیم .
خلاصه اینکه فکر کنم خیلی وقتها بابیان کردن احساساتی که به ماربطی نداشته،نظرهاوپیشنهادی که کسی ازمادر،خاست نکرده،خیلی دلهاشکستیم ،خیلی آشوبهابه پاکردیم ،شایدخیلی جاهاعابرووحیسیت طرف رابردیم.
خیلی جاها باعث سنگ اندازی شدیم ،شایدپیش اومده باشه خیلی وقتهابااین اخلاق ،من باعث عدم رشدوپیشرفت کسی شده باشم .به جرات میتونم بگم شاید طرف خاسته کاری کنه ،من طوری ،توذوقش زدم که بنده خداازکرده ی خودش یاازتصمیم خودش ،منصرف شده باشه .
واااای حالم بدشد،الان که دقت میکنم ،میبینم چ اشتباهاتی داریم که اصلا بهش توجه نمی کنیم .
همانطورکه کلام مابرای خودمون اثربخشه،برای دیگران هم میتونه سرنوشت سازباشه.
جداازانرژی منفی ای که به جهان ساطرمی کنیم ،اینکه افرادی هستن که باتوجه به نگاه مردم وزاویه دید،اونهاممکنه تصمیمهاوانتخابهایی داشته باشند که من نوعی ،تواین موارد،دخالتهای بیجاونادرستی داشتم .
شاید برای من و تویی که الان یادگرفتیم و متوجه شدیم که هیچ کس ،جزخودمون عامل خوشبختی ویا،بدبختیمون ،نمیتونه باشه ولی ،چرا؟چراموضوع یامسئله ای که هیچ ربطی به من نداره ،من بایددرموردش حرف بزنم ودخالتی توش بکنم .
چراامسالی مثل من بایدباعث حال خرابی یادگرگونی حال کسانی باشم که درگیر از قوانین جهان ندارن .یاباکلام وقضاوتهام که درگیر ازاون جایگاه وشرایط ،طرف ندارم ،خودم راالوده به انرژی منفی واحساس بد،بکنم .
خب منم مسئول هستم که با مراقبت کردن از کلام خودم ،آسیب وصدمه ای نه به کسی ونه به جهان نزنم .قرار نیس که چون اون طرف صدای منویااحساس منونشنیدوندید،ینی هیچ اتفاقی نیفتاده.اگه همون لحظه به خودم یه نگاهی بکنم ،می بینم که یاداغ کردم یا عصبانی هستم یاصداموبالابردم یابااحساس بد،سازمخالفمودارم میزنم .درهرصورت حس و حالم خوب نیست .چون خلاف خواسته یاایده یاعقایدمنه.
به قول مریم جون ،وقتی کسی باخودش درصلح نباشه ،ازاین درگیریهازیادپیدامیکنه .خداروشکرهم که موضوع زیادداریم برای بحث کردن و قضاوت کردن.
استاد ازت ممنونم که در مورد موضوع به این خوبی صحبت کردید،خیلی ذهنم بازشد.
تمام رفتارهای بدخودم در این باره به خصوص درموردنزدیکانم ،برام تداعی شد.هرچندکه خیلی تاسف خوردم ولی انشالله با کمک خدا،سعی خودمون بکنم ازاین به بعددرموردهیچ چیزی که به من ربطی نداره،صحبت یابحثی نکنم.
متوجه شدم خیلی جاها،خودخواهانه رفتار کردم و خیلی آسیبهابه خیلیهازدم .بدون اینکه متوجه باشم .
حتمن که جبران میکنم .اگرچه بزرگترین وباارزش ترین جبران خسارت من ، سکوت کردن منه .
استاد،خیلی دوست دارم این سکوت کردن رایادبگیرم .میدونم بااین سکوتم چه بهشتی راهم برای خودم هم برای دیگران،می سازم .
هرچی می کشیم ازاین زبونمونه.
اکثرا اشتباهات من اززبونمه .بایدبیشترروش کارکنم وکنترلش کنم .
البته که از وقتی بااستادوبرنامه های ایشون هستم ،کلی فرق کردم .وسعی خودمومیکنم ، چندلحظه سکوت کنم.واتفاقافکرکنم ،بعدحرف بزنم .بله اینطوری کمترکسیوقضاوت میکنم .
به قول استادیه نیم نگاهی به خودمون بندازیم ببینم خودمون توزندگیهامون چکاره بودیم وچه کارایی کردیم .
همیشه وقتی درموردکسی میخوای حرف بزنی یاتوکارکسی دخالتی بکنی ،ازقانون (بمنچه ،بتوچه)استفاده کن .این استعاره راتوکتابهای نارانان ،خوندم .واقعن همون لحظه توذهنت یاکلامت بگی ،فک کنم بتونی سکوت کنی وازادامه دادن یاحتی بیانش ،منصرف بشی .
میدونیداشکال کاراینجاس،که مادرک ،متقابل از همدیگه نداریم ینی خودمونوتوجایگاه طرف ،نمی بینیم.
خیلی وقتها تصور اینکه ،منم اگه جای اون بودم شایداینکارومیکردم .منم اگه تواون شرایط بودم ممکن بودفلان کاروانجام بدم .وخیلی کارای دیگه……خلاصه بادرک شرایط اون فرد،میتونستیم قضاوتش نکنیم که همین قضاوت منجر به غیبت ،تهمت واحساس بد،بشه .
برای همه ی انسانهاخطاواشتباه پیش میاد،ماهنرکنیم خطاهاواشتباهات خودمون را درست ،راستی کنیم .اگه وقتمون رابرای خودمون بزاریم ،بعیدمیدونم وقت فکرکردن حتی به دیگران را داشته باشیم .
زمانیکه خودمون را غرق حرکت وتغییرات مثبت می کنیم ،و،وارددنیای درون خودمون میشیم ،بقدری احساساتمون نسبت به مردم وهرفردی ،تغییرمیکنه که ،هرپیشامدی از جانب کسی رو،راحت درک میکنیم ومیگم منم جای اون بودم شایداینکارومیکردم ،شایداینطورمیشد.اصلاشایدهیچ قضاوتی به رهنمون نیادوخیلی سطحی ازاون موضوع ردبشیم .بدون بالا پایین شدن .
خیلی وقتاما،ازروندزندگی کسی،تربیت فرزندکسی،خرج کردن کسی،کارکردن یانکردن کسی،پولداربودن کسی ،تنگدست بودن کسی، لباس پوشیدن کسی ،خوردن کسی،جایی رفتن کسی،حتی ازقیافه ی کسی ،خوشمون نیومده وراحت مورد قضاوت قراردادیمش.درحالیکه بایدبدونیم مادرجایگاهی نیستیم که بخاییم درموردکسی صحبتی کنیم ودخالتی داشته باشیم ،مگراینکه کسی ازمادرخاستی داشته باشه وخودش ایده یانظری بخاد.
همین توجه نکردن به این موضوعات ،ینی دوری کردن از احساسات منفی وبد،چون درهرصورت طرف رضایتی نداره توچ پشت سرش چ پیش روی خودش ،نظریاپیشنهادیاانتقادی بکنی .
پس بهتره عاقلانه وهوشمندانه رفتار کنیم و آگاهانه توجه وتمرکزمون به مثبتهاورفتارهاوکارهای خوب دیگران باشه.
من که باگوش کردن این فایل،خیلی شرمنده شدم وخیلی ازرفتارهاوافکارهای نادرستم ،تداعی شد.
ازاستادومریم جون سپاسگزارم .
از همین لحظه به خودم برای داشتن حال خوب ،به خودم قول میدم که حتمن رواین موضوع کارکنم وتغییرکنم.
خداراهم شکر میکنم وسپاسگزارخداوندهم هستم که هرروزبرای بهترزندگی کردن ،درس می گیرم .
استاد جونم سپاس .مریم جونم ازشماهم ممنون .
عاشقتونم
هردوعزیزید.
ب نام خدای هدایتگرم ک عااااشق خودش و صداش و هدایتشم
استاااد جانم مررررسی بابت این فایل عااالی ،مریم جانم ممنونم ک اگه پرفشاری شما نبود این فایل های زیبا تعدادش خیلی کمتر بود
ممنونم از خودم ک اینروزها بیشتر دارم خودمو کنکاش میکنم و این فایل هم شد نتیجه تلاشم
استاد جانم چقدر ب این فایل نیاز داشتم چون هر چی بیشتر در خودم دقیق تر میشم بیشتر میفهمم من آدمیم ک همش فکر میکنم در ظاهر دارم توجه میکنم ب زیبایی ها ولی وقتی منو بچلونی همون آدم قبلی زارت میزنه بیرون
یاسمنی ک ناخودآگاه همه رو قضاوت میکنه ، عه فلانی اینجوریه٫ بعد از درون بادی ب غبغب میندازه میگه منک اینطوری نیستم ،
این فایل بهمگفت بله یاسمن خانوم اگه جای فردی ک قضاوتش میکنی بودی هزاران برابر بدتر بود عملکردت …خداروشکر از وقتی ک روی خودم تمرکز میکنم خیییلی بهتر شدم ولی ب قول استاد پاشنه آشیل ها همیشه هست تا یه ذره بی توجهی کنی سریع نتایج گذشته بلکه بدتر برمیگرده یا شایدم ضربه بدتر نیست ما آگاه تریم و بیشتر دردمون میگیره
با تضادی ک با یکی از همکارام بهش برخوردم ب خودم اومدم٫ چون خواهرم خیلی رک گفت یاسمن تو با این همکارت مشکل داری با اون یکی هم مشکل داری ، فکر نمیکنی مشکل از توئه نه از بقیه ؟؟!!!… اینو خودم فهمیده بودم ولی حرف خواهرم مثل یک سیلی بود توی صورتم و درست و حسابی حالمو جا آورد تا با خودم خلوت کنم ، بشینم دقیق تر اخلاق و خصوصیاتمو بررسی کنم ببینم واقعا با خودم چند چندم … یا خود خدااااا ، چیااااا ک از خودم متوجه نشدم …
مثلا منآدمی هستم ک فکر میکردم خیلی منطقیم ولی دیدم هررررگز ، خدانکنه یکی یه حرف برخلاف میل من بزنه اصلا ازش متنفر میشم و همش تو این فکرم ک یهکاری بکنم اون بفهمه من درست گفتم، یا خیلی میخوام بگم من حالیمه و نظر بدم ، دیدم خدای من ، در هر موضوعی من اظهار نظر میکنم ، میگن اول فکر کن بعد حرف بزن دیدم من دقیقا برعکس عمل میکنم ، یا فکر میکنم چون من شاگرد استاد عباسمنشم الان دیگه همه چی حالیمه و بقیه فقط مضخرف میگن …هی نوشتم هی نوشتم دیدم خدای من ، ب قول استاد فقط آشغالارو گذاشتم زیرمبل ، یا مثلا دلسوزی های بیجایی میکردم ک آخرش ب ضرر خودم بود …
دیروز کلا ذهنم درگیر بود ، و متاسفانه این مواقع ک تو داری از وجود خودت اشتباهاتتو میکشی بیرون شیطان هم آروم نمیشینه شروع میکنه ب نجوا کردن و حالتو داغونتر کردن ، شیطون هی میگفت خاک تو سرت ببین فلان دختر چقدر رفتارش خوبه ، ببین فلانی چ سنگین و رنگینه و…….. داشت دیوونم میکرد
از طرفی صدای استاد تو گوشم میپیچید ک این خیلی خوبه آدم روی نقاط ضعفش کار کنه ، حتی اگه ذهنتو نمیتونی کنترل کنی زبونتو کنترل کن، گاهی اوضاع اینقدرام بد نیست ولی ذهن دوس داره بد جلوه بده…
خلاصه ک این جدال تو سرم بود ولی سعی کردم سپاسگزاری کنم و حرف منفی ب زبون نیارم … برای خودم قانون گذاشتم در هر مورد اول فکر کنم بعد صحبت کنم … و دیشب هم هدایت شدم ب این فایل ک انگار دنیارو بهم دادن … مریم جان گفتن در فایل دیگه استاد میگن تو حق نداری خودتو قضاوت کنی چ برسه ب دیگران … این خییییلی حالمو خوب کرد و بهم کمک کرد دیگه سعی کنم نه خودم نه دیگران رو قضاوت نکنم … استاد واقعا ممنونم بابت محبتتون…مریم جون ممنونم از شما بابت آماده کردن این فایل ها…
و ممنونم از همه همکلاسیام ک کامنت هاتون باعث درک بیشتر مطالب میشه…
تا درودی دیگر بدرود
به نام خداوند بی نظیر و بی همتا
یگانه ی عالمیان
صد هزار مرتبه شکر
شکر که در مدار این سایت و فایل های عالیش قرار گرفتم
هر بار که فایلی از زندگی در بهشت یا کلا گفتگوی مریم زیبا و دوست داشتنی و استاد عباسمنش میبینم ، شاید باورتون نشه اما عجیب روی حال و هوام تاثیر میذارن
نه فقط صرفا به خاطر مطالب مفید و آموزنده ای که در کلامشون منعقد میشه ، بلکه سبک زندگی که از این عزیزان میگیرم.
من ذاتا آدم عجولی هستم
کلا فی ذات میخوام به مقصد برسم و از مسیر چیزی بودن و رفتن به سمت چیزی اونجوری که شاید و باید لذت نمیبرم و کلا آدم نتیجه گرایی ام و عجله ای که توی خودم دارم اینو چند برابر میکنه .
اکه بخوام دقیق تر بگم از اون مدل آدمام که سرعت پردازش ذهنم انقدر زیاده که خیلی تند حرف میزنم ، کارام با سرعت انجام میدمو و لِکُ و لک نمیکنم .
این باعث شده که تغییرات شرایط حسیم هم بازه ی کوتاه و ضربتی ای داشته باشه یعنی واقعا و بی اغراق صفر تا صدم در عرض ۳ ثانیه طی میشه و کلا آدمیم که خیلی زود به هم میریزم و از اون طرف خیلی زود آروم میشم .
اینارو گفتم که بگم سبک زندگی ای که بعد دیدن فایل درگیرش میشم چیه .
آهان اینم بگم که اکثر مواقع فایل های تصویری ای که میبینم چ فیلم سینمایی چ آموزشی چ این فایل های بی نظیر استاد رو روی دور تند تند میبینم . کلا یعنی آروم و قرار ندارم
حالاااا کافیه یکی از فایل های استادو اتفاقی روی سرعت استاندارد ببینم ، آرامش و متانت و خونسردی مریم شایسته نازنین و استاد و حال و هوای پارادایس چنان تاثیری روی من میزاره که واقعا خودمو تافته جدا بافته از دیگران میبینم . چون حس میکنم تاثیر عمیقی توی همه ی ابعاد زندگیم میذاره. یعنی اون جمله ی: تو اروم باش مسیر بهت گفته میشه ، تو حالتو خوب کن کم کم پازل ها سر جاش قرار میگیره . اینکه توی شرایط نگرانی و استرس و بدو بدو نجواهایی که میاد از سمت شیطانه . وقتی نگران نبودی ، وقتی نگران نبودی ، وقتی نگران نبودی الهاماتو دریافت میکنی.چون الهامات وقتی میاد که آرومی .
واقعا بعد دیدن این فایل ها احساس میکنم همه چی رواله ، احساس میکنم دانشمندی هستم که گنج رو پیدا کرده و خوب میدونه مقصد کجاست و مسیر کدومه.
خدارو صد هزار مرتبه شاکرم بابت این نعمات .
خدارو شاکرم بابت هدایت به راه کسانی که نعمت داده .
منتظرم نتایجم انقدر بزرگ بشه که اگرم خواستم به قول استاد نقدی هم از کسی یا چیزی کنم ،بگم این نتایج من و مسیری هست که من رفتم
چون توی فضای کاری من که فیلم سینمائه ، یه مثال هست که میگن اکثر منتقد های فیلم و سریال ، کسانی هستند که نتونستن کارگردان بشن و خروجی ای داشته باشن و بعدش شدن منتقد آثار دیگران. البته این یه مثاله . حرف اینکه به جای نقد آثار دیگران و ارزش گذاری و گفتن اینکه باید و نباید ها چیه بهتره در جواب اون فیلم ،تو هم نگاه و دیدگاه خودتو در قالب یک فیلم بزنی . اگه میگی من اگه بودم اینجوری میکردم یا از این لنز استفاده میکردم یا خیلی چیزای دیگه ، بیا و کاری کن و بساز . اون وقت ببین توی اون شرایط چند مرده حلاجی.
در کل که کم پیش میاد نظر بدم اما یه حاهایی که از دستم در میره و شروع به گفتن باید و نباید میکنم باید بارها و بارها به خودم یاد اوری کنم که تو خود پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگوید که چون باید کرد .
خدایا کمک کن که هدایتت رو لحظه به لحظه دریافت کنیم
خدایا شکرت ک هدایتت رو لحظه به لحظه دریافت میکنیم
خدایا شکرت که من خالق زندگی خودم هستم
من حالمو خوب نگه میدارم و سیستم پاسخی نتناسب با اونو در زندگیم متجلی میکنه.
الهی شکرت
دیروز برای اولین بار روی زمین پول پیدا کردم از خوشحالی توی پوست خودم نمیگنجم . این نشانه ی بودن در مدار فراوانی و نعمت هاست .
الهی شکرت
بنام خداوند مهربانم
بسیار سپاسگذارم
کسی خوب میفهمه این صحبتها رو که خودش در این موقعیت قرارگرفته باشه زمانی درگیر اعتیاد بودم و همه می گفتن چه مرگته چرا یه جو غیرت نداری واقعا میخواستم اینکار رو نکنم ولی نمیشد تا که زمانش رسید به نقطه ای رسیدم که تونستم به نقطه ای رسیدم که با وجود اینکه حالم خوب بود ولی انگار یا باید می مردم یا رها می شدم یا اون موقع که می خواستم کسب و کارم رو شروع کنم بارها خودم به خودم می گفتم چه مرگته چرا شروع نمی کنی به هر دری میزدم کارم جور نمیشد تا اینکه زمانش رسید لحظه ای که شروع کردم به نقطه ای رسیدم که در آرامش مطلق بودم و انگار دیگه باید شروع می کردم آقای فروغی یک ترانه ای داره بنام مرغ گرفتار یه جاییش میگه تا که لحظه ای رسید لحظه ای پاک بزرگ لحظه ای که پنجره بغض دیوار و شکست اون پرنده پر کشیدو افق روشن رو دید هیچ وقت به هیچ کس نمیگم چه مرگته نمی گم آخه تو چته چرا نمیری پول در بیاری چرا این کارو میکنی یا اون کار رو نمیکنی چون خودم تو این وضعیت بودم با تمام وجود می خواستم ولی نمی شد تا وقتی که اون لحظه رسید دیگه باید انجام می شد بله حرف شما درسته هرگز کسی رو قضاوت نکنید خداوند در کتاب میگه( از بسیاری از گمانها بپرهیزید) خدا رو شکر می کنم و ممنون از شما