کلید اجابت دعاها - صفحه 14
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-25 22:16:062024-12-25 22:21:50کلید اجابت دعاهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم:
خدای من ،چی بگم از اگاهی های ناب این فایل،چقدر ارزشمند هست،چقدر قشنگ استاد چند ایه رو برامون معنا کرد،جوری که بتونیم تو زندگی مون ازش استفاده کنیم،من که تا حالا اینجوری با قران انس نگرفته بودم،جوری که احساس کنم واقعا خداوند حواسش به همه ما هس،برخلاف اونکه همیشه به ما گفتن خداوند عذاب میکنه همه ما رو،چون ما فقط گناهکاریم،یعنی فقط ترس از خدا رو در دل ما انداختن ،به جای اینکه به ما احساس ارزشمندی بدهند،خدایا شکرت به خاطر این فایل خوب.
استاد چه قدر جالبه که اصلا دقیقا شما دست گذاشتید روی مسئله من،یعنی ما مدتها درگیر مسئله ناباروی هستیم ،و همون سالهای اول ،دکتر گفت با شرایط شما نمیشود و نهایت چون سن تون هم بالاست ،حالا تیری تو تاریکی هس،بیایید و مراحل درمانی رو هر چه زودتر انجام بدین،حالا این یه طرف قضیه بود و طرف دیگه مسایل دیگه بود ، خلاصه همسرم که صد درصد باور کرد و افسردگی گرفت،منم با اینکه عشق بچه نبودم ولی به خاطر همسرم و حرف های اطرافیان تا حدودی افسرده شدم،با اینکه هر دوی ما مذهبی هستیم ولی واقعا حتی امید اینکه بتونیم از مسیر اسان پدر و مادر بشویم رو باور نداشتیم.
واقعا خداوند بر هر کاری تواناست،همانطوری که در زمستان که درختان می میرند و چوب خشک میشوند،در بهار جوانه میزنند و سرسبز میشوند.
خدایی که تمام کهکشان ها رو افریده ،برایش هیچ غیر ممکنی وجود نداره.
محدودیت فقط در ذهن ماست،مثلا میگیم چجوری با این شرایطی که دارم به اون خواسته برسم؟و چون با ذهن محدودمان راهی براش نداریم کلا بی خیالش میشیم، در صورتی که خداوند رب العالمین هس.
این فایل رو باید هزار بار گوش کنیم تا اونجایی که شیطان میاد و میگه چجوری ؟ایمانمون قوی بشه،مثلا برای بچه ،اون خدایی که به حضرت زکریا و حضرت مریم بچه داد،میتونه به ما هم بده،ما به اندازه ای که رحمانیت و رزاقیت خداوند رو باور کنیم،میتونیم ازش بهره ببریم،و فقط به زبان اوردن فایده نداره،اینکه ما بگیم خداوند رزاق هس،اما چشممون به رئیس مون باشه یا حتی به دست افراد پولدار فامیل که یه کمکی بکنند،این فایده نداره و شرک هس،اگر این رو باور کنیم که خدا همیشه با ما هس،اونوقت فقط از خدا شرم میکنیم که گناه کنیم،و باج به هیچ بنده ای نمیدیم،به خاطر کسی دروغ نمیگیم،غیبت نمیکنیم،چون فقط خدا رو صاحب قدرت مطلق میبینیم.
یه سری افراد تو زندگی من هستن که از روی رودربایستی و اینکه بعدا نگن که مثلا مریض شدیم و فلانی نیومد دیدنمون،میرفتم عیادتشون،فقط ده دقیقه که بیشتر مینشستم ،دیگه بنده خدا شروع به غیبت میکرد و من هم از رودربایستی هیچ چیز نمیتونستم بگم ،و بعدش خودم دچار مریضی و عذاب وجدان میشدم،خلاصه این قضیه بارها تکرار شد ،تا به خودم تعهد دادم فقط 5دقیقه برم و احوالپرسی کنم و خداحافظ شما،اگر بیشتر بمونم همون قضیه تکرار میشه،یعنی اگر من اینو قلبا باور کنم که خداوند قدرت مطلق هس ،پس دیگه رودربایستی از کسی رو باید کنار بزارم،و خدا میدونه اون طرف با این غیبت هم خودش همش مریض هس و هم به اطرافیان انرژی منفی میده، خیلی خیلی متعهد شدم که را درست رو برم ،فارغ از اینکه دیگران تایید کنن یا نه،استاد هزاران بار ازتون سپاسگزارم که قوانین رو برامون توضیح میدید ،هر دفعه از یه جنبه ای ،تا به درک بیشتر برسیم .
خدایا شکرت
به نام یگانه فرمانروای هستی
سلام سلام سلام ؛ سلام و صد تا سلام به روی ماه همتون
استاد عزیزم؛ همیشه احساس من بعد از یه انتظار طولانی، اومدن یه فایل توحیدی روی سایت است. و این بار هم همینگونه شد و حلاوتش به روح تشنه ما بیشتر چسبید که ازتون بینهایت سپاسگزارم.
إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ
وعده خداوند حق است
خداوند همواره به ما وعده های خوب می دهد، اما چرا خیلی راحت نادیده شان می گیریم؟!
چرا خیلی سریع فراموششان می کنیم؟!
برعکس چرا وعده های شیطان را جدی می گیریم؟!
چرا وعده های شیطان رو فراموش نمی کنیم؟!
وعده های خداوند: فراوانی؛ فزونی؛ نعمت؛ ثروت؛ آرامش؛ خوشبختی؛ رضایت؛شادی؛مغفرت؛ بهشت…
وعده های شیطان: کاستی؛ کمبود؛ بدبختی؛ فقر؛ شقاوت؛ استرس؛ عجله؛ خشم؛ غم؛ قصاص؛ جهنم…
همه هم قبول داریم که خوب وعده های خداوند خوبند و انتخابمون باید همون باشه.
پس چی میشه که در عمل داریم پشت سر شیطان حرکت می کنیم و قدم بر میداریم؟!
ما در هر لحظه دو انتخاب بیشتر نداریم. در هر لحظه یا داریم به سمت خداوند حرکت می کنیم یا به سمت شیطان!
در این دنیای مادی چیزی به اسم سکون و ایستایی معنی ندارد.جهان همواره در حال حرکت و پیشرفت است.
اگر ما قدم به سمت خداوند برنداریم؛ دقیقآ مانند اینست که داریم به سمت شیطان قدم بر میداریم.
لذا هر کجا خدا نیست؛ شیطان هست
هر کجا روشنایی نیست؛ تاریکی هست
هر کجا نور نیست؛ ظلمت هست
دلیل اینکه خداوند در زندگیمان کمرنگ است. دلیل اینکه وعده های خداوند را زود فراموش می کنیم و جدی نمی گیریم
و برعکس حضور شیطان در زندگیمان پر رنگ است و وعده هایش را فراموش نمی کنیم و جدی می گیریم اینست که:
این مائیم که باید به سمت خداوند حرکت کنیم. این مائیم که باید خودمان را به خداوند نزدیک کنیم. این مائیم که باید
از خداوند درخواست کنیم. این مائیم که باید از خداوند یاری و هدایت بخواهیم. این مائیم که محتاج خداوندیم.
وَإِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنّی فَإِنّی قَریبٌ ۖ أُجیبُ دَعوَهَ الدّاعِ إِذا دَعانِ ۖ فَلیَستَجیبوا لی وَلیُؤمِنوا بی لَعَلَّهُم یَرشُدونَ﴿186﴾
و هنگامی که بندگان من، از تو در باره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا میخواند، پاسخ میگویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند)!
اگر خدا را نخوانیم؛ اگر به سمت خدا حرکت نکنیم، ایستایی و سکون همان حرکت کردن در جهت شیطان است. به
همین دلیل است که دائما باید در مسیر درست در حرکت بود.زیرا شیطان دائمآ حاضر و آماده است تا ما رو در جهت
مخالف این مسیر هدایت و راهنمایی و تشویق کند.
=============================================================================
چند وقت پیش داشتم به این جمله فکر می کردم که چرا خداوند گفته
هر خیری که بهتون میرسه از جانب من است و هر شری بهتون میرسه از جانب خودتان است!
توی بحث مدارها در دوره 12 قدم توضیح دادن که ما منبعی بنام منبع شر نداریم.
اگر خداوند را بعنوان منبع خیر در نظر بگیریم. زیرا محدودیت و کمبود و صفات بد در خداوند راه ندارد. و نعمت و خیر خداوند بی
انتهاست.
«شر» جایی است که خیری در آن نباشد.اگر خورشید را همانند منبع خیر در نظر بگیریم، هر چقدر که ما به این منبع نزدیکتر شویم و در مدار
نزدیکتری نسبت به آن قرار بگیریم، نور و روشنایی و گرمای بیشتری را دریافت می کنیم. و برعکس.
یعنی هر چقدر از این منبع دورتر شویم تاریکی و ظلمت و سرمای بیشتری را تجربه می کنیم.
پس نعمت و ثروت و خوشبختی و سعادت و شادی و آرامش بی نهایت است. اگر من دریافتش نمی کنم دلیلش این نیست که
خداوند مرا از آن محروم کرده است.بلکه دلیلش اینست که این منم که تو غار رفته ام و گرنه
بیرون خورشید هست. بیرون گرما هست. بیرون روشنایی هست. من خودم، خودم را ازین نعمتها محروم کرده ام. وگرنه
بی نهایت نور و روشنایی و گرما و نعمت هست. اگر من هم برم بیرون نعمت ها رو دریافت میکنم. براحتی؛ بصورت
بدیهی؛ بدون تقلا و زحمت.
وقتی که میائیم خودمان را از «خیر» محروم می کنیم در واقع داریم «شر» رو به زندگیمان دعوت می کنیم. وقتی که خودمان را از نعمت محروم
می کنیم، در واقع داریم با اینکار به خودمان ظلم می کنیم.
وقتی که ما به منبع «خیر» وصل نمی شویم؛ وقتی که ما منبع نور و روشنایی رو در زندگیمان قطع می کنیم
آنوقت است که داریم «شر» و تاریکی و ظلمت را به خودمان هدیه می دهیم!
بهمین دلیل است که خداوند گفته است که هر «خیری» که دریافت می کنید از جانب من است.
خداوند مظهر بخشندگی و مهربانیست و تمام هستی و دنیا با نعمت هایش را برای ما خلق کرده است.که استفاده کنیم و شکرگذارش باشیم.
اگر «خیر » خدا در زندگیمان کم است، این خود مائیم که خودمان را از آن محروم کرده ایم و به خودمان ظلم می کنیم
و بجایش «شر» شیطان را به زندگیمان دعوت می نمائیم.
جهان سلف سرویس خداوند است. اگر من به این رستوران دعوت شده ام و نشسته ام و چشمم به دست و دهان دیگران است
و دارم آب دهانم را قورت می دهم و خودم قدم بر نمی دارم تا برای خودم غذا بکشم
و شاکی ام از اینکه دیگران بمن غذا تعارف نمی کنند و گرسنه می مانم؛ مقصر خودمم نه صاحب رستوران یا دیگران. یا حق
بنام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و مریم جان و همه دوستان بهشت عباسمنش
خدایا نمیدونم چی بنویسم فقط از صبح که این فایلو گوش دادم و همزمانیهاشو با این دوروز قبلم دیدم
دلم میخواست بنویسم
بنویسم که دیروز داشتم جلسه 7 قدم 2 رو نت برداریشو کامل میکردم واونجا هم استاد داشتن در مورد آیه زیبای
وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌۖ أُجِیبُ دَعۡوَهَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِۖ فَلۡیَسۡتَجِیبُواْ لِی وَلۡیُؤۡمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمۡ یَرۡشُدُونَ١٨6
صحبت میکردند ودوباره این مطالب برام تکرار شد
واینکه وقتی داشتم این ایه رو مبشنیدم ومینوشتم وبعدش زمانیکه داشتم فصل 6 کتاب رویاها رو میخوندم در مورد سبک شخصی در مورد اون مثال جنگل سازی درمورد شکرگزاری
یه آن به خودم گفتم :
فدات بشم استادجونم که تو انقدر سخاوتمندی که تموم صحبتهایی که تو دوره هات داری رو حتی تو فایلای هدیه هم بارها میگی
ولی از اونجایی که شاید حس کنیم رایگانه و حرف خاصی نیست
یا اینکه چون ظرفمون کوچیکه به راحتی از کنارش میگذریم
یا اینکه چون هنوز تکامله طی نشده درکش نمیکنیم و رد میشیم
وامروز باز این فایل صحه گذاشت به افکار دیروزم
من پریروز برای ابلاغ رای یه پرونده رفتم دادگاه
قبلش مدام میگفتم قراره امروز کلی چیز یاد بگیرم
همه افرادی که باهاشون برخورد میکنم درکمال احترام باهام رفتار میکنند وهمشون حلقه ای طلایی هستن که کارمن عالی پیش بره
و بعد برخلاف انتظارم که فکر میکردم باید همون جا موضوع حل بشه دادگاه منو ارجاع داد دفتر خدمات قضایی و اونجا هم با یه سری چالش مواجه شدم
ولی تا تموم شدن این پروسه مدام داشتم تو دلم میگفتم :
الهی وربی من لی غیرک میگفتم:
حسبناالله ونعم الوکیل
وبه چشم دیدم که چطور دستان خدا به شکلی غیرقابل باور به کمکم اومدن تا این پرونده ثبت بشه
ازمدیردفتردادگاه که وقتی گفت باید بری دفاتر خدمات گفت برو فلان دفتر
ومنم با اینکه همیشه جای دیگه ای میرفتم خدا هلم داد به سمت اون دفتر
وقتی تو دفتر به چالش برخوردم مدیر دفتر شماره یه اقایی رو داد که ازش راهنمایی بخوام
اون آقا تو لحظات اخر برداشت و با راهنماییش مسیر کار برام هموارشد
وقتی کارم تموم شد واومدم بیرون با مرور وقایع
گفتم قربونت برم خدا وقتی که تونستم اروم باشم واز خودت کمک بخوام چطور همه دستانت رو بسیح کردی برام
که بدون اینکه از هیچ کدومشون درخواستی کرده باشم خودشون منو به سمت مسیر راحت هل میدادن
الله اکبر به بزرگیت
وقتی اومدم خونه و رفتم شکرگزاریهامو نوشتم
رفتم قران رو براشتم و گفتم خدایا ازت ممنونم که اینهمه کمکم کردی که یاریم کردی مسائل رو حل کنم و با حلشون هم اعتمادبنفسم رفت بالاتر هم کلی چیز یاد گرفتم . گفتم خدایا تو هم یه چیزی بهم بگو
ودقیقا سوره مریم اومد
کٓهیعٓصٓ(١)
کهیعص (این حروف رموز و اسرارى است در میان خدا و رسول صلّى اللّٰه علیه و آله و سلّم)
ذِکۡرُ رَحۡمَتِ رَبِّکَ عَبۡدَهُۥ زَکَرِیَّآ(٢)
در این آیات پروردگار تو از رحمتش بر بندۀ خاصّ خود زکریا سخن مىگوید
إِذۡ نَادَىٰ رَبَّهُۥ نِدَآءً خَفِیࣰّا(٣)
(یاد کن حکایت او را) وقتى که خداى خود را پنهانى (و از صمیم قلب) ندا کرد
به خدا اشکم در اومد که اینطوری خدا بهم گفت وقتی مخفیانه منو خوندی منم از روی رحمتم مسیرو برات هموار کردم
ودقیقا امروزاستاد ادامه این سوره رو توضیح دادن
چی بگم چی میتونم بگم که این دنیا بخاطر خداوندوقوانینش همش عشقه و عشقه و عشقه
راستی استاد جونم چندشب پیش خواب شما ومریم جونو میدیدم
یادم نیست کجا بودیم ولی داشتم به مریم جون میگفتم باورم نمیشه که دارم از نزدیک میبینمتون
ولی دختر من همیشه اینو باور داشت مخصوصا از وقتی اون قسمتهایی از سریال زندگی در بهشتو رو که خانواده رایان میومدن پرادایس وبچه هاشون چادر میزدن رو دیده بود
همیشه میگفت مامان مام بریم پرادایس استاد اجازه میده که منم چادر بزنم ؟
چون میدونه شب ما صبح امریکاست میگه باید شب راه بیفتیم که وقتی میرسیم استاد بیدار باشن
یا میگه مریم جون از اون نونها یا پیتزاها برا مام درست میکنن ؟ اخه میدونه سبک تغذیتون عوض شده با حسرت میگه
تو ذهنش اینه که مابخاطر دیدن شما میایم امریکا پس مستقیم هم میایم اونجا.
بعدشم یادمه داشتم با شما در مورد قانون صحبت میکردم خیلی خواب خوبی بود یه شب کامل باشما ومریم جان و صحبتهای دلنشین که البته بقیش رو یادم نیست.
واینو بگم چندبارتاحالاخوابتون رو دیدم
وموقعی بوده که من تو یه چالش بزرگ کنترل ذهن کردم و ازدید الخیر بش نگاه کردم همون شب دقیقا خوابتون رو دیدم
وهربار گفتم ببین انگار استادبا اومدنشون به خوابت میخوان بهت جایزه بدن.
استاد عزیزم ممنونم ازتون بخاطر فایلهای زیبا واگاهی بخشتون بخصوص فایلهایی که آیات قران روهم چاشنی صحبتهای دلنشینتون میکنید دیگه من یکی هزاربار میرم به عرش و برمیگردم
واقعا خداروشاکرم که شما رو افرید ومنو درمسیر شما وصحبتهاتون قرار داد.
خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت
به نام خدا ی نزدیکم
به نام خدای بزرگم
به نام خدای مهربانم
به نام اوکه نامش ویادش چن صباحیست آرامش بخش دل و جانم است
خدایی که چه آسان وچه زود پاسخ میدهد
استاد انگار تمام حرفاتون خطاب به من بود قدم به قدم خداداره از زبان شما راه روبه من میگه نه اینکه بگم بعضی از حرفاتون مربوط به مسائل این روزای من هست نه به خود خدا دقیقا حرفای شما طوری گفته میشه که انگار دقیقا همون کاریه که من باید همین الان انجام بدم وبعد قراره نتیجه ش روببینم خیلی از جاها وقتی داشتین صحبت میکردین موبه تنم سیخ میشد استاد از این هم زمانی اینهمه آگاهی احساس میکردم من گنجایشم کمه برای این آگاهی ها چندین بار گفتم الله اکبر از قدرت خداوند متعجب بودم احساس میکردم خدا در کنارم حضور داره هرچقد صحبت کردین من خداروبزرگتر دیدم حس کردم لمس کردم
احساس عجیبی داشتم که نمیدونستم چیه
بااینکه من فقط 40 دیقه از فایل روفقط گوش دادم
میدونین استاداحساس میکنم گوش کردن این فایلا داره یه چیزی روتومن تعقیر میده
وابستگیهام کمتر شده
زندگیم داره روونتر پیش میره
حااالم خوبه استاد
نگران نیستم
وقتی گفتین اگه ریئس یه جایی بهمون بگه این کارو برات میکنم وماخیالمون راحتره چون میدونیم اون همه کاره س هیچ کس جلودارش نیس وهرچی اون بگه قطعا همونه پس دیگه نگرانی نداری
گفتم زینب ببین تو یه خواسته ای داری مثلا داشتن روابط عاشقانه طلاقم گرفتی بچه هم داری
تو یه خانواده سطح پایین هم هستی
بیااینو بذار توذهنت که یه آدمی که قدرتمندترین آدمه این شهره اومده بهت میگه زینب تمام آدمهای خوب این شهر تحت اختیار منن من همشوون رومیشناسم
اختیار همشون رودارم اونابهتریینن هیچ مشکلی باشرایط توندارن وبه من قول داده بهترینش رو برام بیاره
ولی اون خدایی که میخواد کمکم کنه هزااااااااااااااران برابر قدرتش از اون ادم بیشتره پس خدایا همه چی باتو من آرومم من خوشحالم من عاشقتم
باور دارم زندگی زیباست
قدرت خداست
من لایق بهترینهااا هستم
هرروز زیباییها وچیز های خوب به راحتی وارد زندگیم میشه
سلامتی بی انتهاست وهرروز بیشترمیشه
پس خدایا شکرت
بنام خالق تمام فرمان روایی جهان هستی !
سلام بر استاد توحیدم و درود خانم شایسه عزیز
امید وار هستم در هر کجای دنیا هستین خوش و آرام باشید!
و درود برای تمام همفرکانسی های عزیزم
خدا را شکر این هم فایل هم طبق فایل های همیشه گی دروقت معین برایم آمد !
مه در همین چندین روز است درگیری های دارم در مورد آغاز سیمنار های خود به سطح همین محیط که زندگی میکنم در هر بار تصامیم تردت دنبالم میامد ولی این بار با شنیدن این فایل کاملا قناعت کردم که باید شروع کنم برای آغاز ماموریت جدید خودم
روی یک دوره ای کار میکنم برای اینکه بتانم تمام علم خود را در آن دوره طبیق کنم و از الله میخایم در هر لحظه کمکم و همکاریم کند
برای خود بار ها و بارها گفتیم من که اصلا در مقابل آگاهی های که الله دارد من هیچم و این بار بطور جدی این دوره را آغاز میکنم همان طور که دوره آمازون را آغاز کردم و نتایج عالی گرفتم این بار هم بطور جدی این دوره را آغاز میکنم و گفته میتانم هدف کلی این دوره فقط و فقط توحید است و میخایم تمرکزی کار کنم و از نتایج اش حتما مینویسم !
در این چند وقت زیاد درگیر بودم بلاخره گفته استاد همان نگاه اول که دیدم این موضوع ودوره را که پلان دارم حس آرامش داشتم و حالا اینجا ردی پای گذاشتم تا باشد یکروزی بیایم و بخانم !
خدایا برایم توفیق بده تا باشد که من در هر لحظه ازین مراحل استفاده کنم به بهترین شکل ممکن !
خدایا تو برایم توفیق بده که بتانم شکر گذار تو باشم در هر لحظه !
خدایا این پلان که گرفتیم برایم توفیق بده در عمل به بهترین شکل ممکن کار کنم !
و خدایا میخایم اولین سیمنار خود را دایر کنم خودت کمکم کن !
میدانم در این مسیر جدید چالش های است ولی هدفم همین را تعیین کردیم خدایا کمکم کن !
به نام یگانه پروردگار جهانیان
وعده های خداوند حتمی است
اما چرا وعده ای که خداوند داده (وعده ی فزونی و …)برای ما اتفاق نمیوفته؟
چون ما به شرایط فعلی نگاه میکنیم و میگیم خب اون رابطه،اون سطح از ازادی مالی و … اتفاق نمیوفته
یک سری باورهای محدود کننده داریم که باعث میشه خواسته هامون محقق نشه
اینجا مشکل از فرستنده نیست بلکه مشکل از گیرنده است
کار کردن روی باور ها باید منجر شه به این که بگی امکان پذیر هس، میشود که شرایط تغییر کند و ثروت به زندگی ات جاری شود
هراندازه ک باور کنی شرایط و زندگیت بهتر میشه،به همون اندازه زندگیت بهتر میشه
خداوند هس ک فرمانروایی میکنه
وقتی دعا میکنیتو داری از کسی درخواست میکنی که هیچ محدودیتی در تواناییش نیست
برای خودت تو ذهنت هر خواسته ای که داری رو ،امکان پذیر کن،منطق بیار برای ذهنت که میشود
پس:
بدان که از چه کسی داری درخواست میکنی،از خداوندی ک قدرتی بی انتها دارد
منطقی کن برای ذهنت ک میشود
یاداوری کن که کجاها خدا برا کارهای زیادی انجام داده
سپاسگزار باش،یعنی به یاد بیار چ نعمتهایی بهت داده شده،یعنی باور ب امکان پذیر بودن خواسته ها
همون خدایی ک این نعمت ها رو بهت داده،بقیه نعمت هایی ک میخوایی رو هم بهت میده
تقوا داشته باش،کنترل ذهن
سپاسگزاری دروازه ی دریافت نعمتهاست،چرا؟چون منطقی میکنه برات ک قبلا شده،بازم میشه،قبلا نعمتهای زیادی دریافت کردی باز هم دریافت خواهی کرد
سپاسگزاری تمرکزت رو میبره روی تمرکز بر نعمتها،و دریافت بیشتر نعمتها
خدا از جایی ک فکرشو نمیکنی بهت روزی میده؛اگر برخداوند توکل کنی خداوند برای تو کافیست
خداوند بر همه چیز تواناست
هنگامى که بندگان من،از تو درباره من سؤال کنند(بگو:)من نزدیکم،من همواره در حال اجابت درخواست کسانی هستم که درخواست میکنند
پس اجابت کنید مرا و به من ایمان بیاورید،باشد ک رشد کنید
(باور کن که خدا جواب میده)
خداوند وعده ی فزونی و مغفرت میدهد
پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی بشی :)
مقایسه کردن،احساس رضایت رو نابود میکنه ××
با خودت صحبت کن راجع به نعمتهایی ک خداوند بهت داده
و خوشبخت منم که تنها تو را میپرستم و تنها از تو یاری میجویم ….
به نام تنها خالق جهان
سلام به استاد عزیز و مریم جان و همه ی هم فرکانسی های خوبم.
چندسالی هست که عضو این هستم و پیگیر فایل های استادم به طور مستمر ولی تا الان هیچ کامنتی و هیچ رد پایی از خودم نذاشتم. اما امروز بعداز شنیدن این فایل حسی تو وجودم ازم خواست حالا که خواسته تو، همین الان بعداز شنیدن این آگاهی ها برآورده شد بهتره که بری تو سایت و کامنت بذاری! درجا ذهنم مقاومت کرد و طبق معمول گفت آخه من چه حرفی برای گفتن دارم؟! همیشه برای کامنت نوشتن یه مقاومت عجیبی به خرج میده!!!
اما امروز از خدا خواستم که تو نوشتن کامنت کمکم کنه:)
بذارید بهتون بگم که چه معجزه ایی باعث شد منو ملزم به کامنت نوشتن کنه ، شب گذشته منو همسرم برای اینکه حال و هوایی عوض کنیم رفتیم بیرون تا داخل شهر دور بزنیم، تمام مدت تو مسیر ساکت بودم و داشتم با خدا صحبت میکردم ،از زیبایی ها لذت میبردم و شکرگزاری میکردم.
اینطور مواقع وقتی همسرم ازم میپرسه که چرا ساکتی در جواب بهش میگم که روحم رو داخل این همه زیبایی که دارم میبینم پخش کردم و دارم لذت میبرم:)
خلاصه که با کلی حال و هوای خوب به خونه برگشتم و زیبایی هایی رو که دیده بودم و با همسرم تجربه کرده بودیم رو داشتم دوره میکردم و درموردش باهمسرم حرف میزدم.
اتفاق جالب آخر شب رخ داد،دستم به طور ناگهانی شروع به بی حس شدن کرد و بعداز اون کل بدنم به طرز عجیبی لمس شد و به شدت حالم بد شد و همسرم خیلی ترسید یه مدتی توی همین حال بودم، یکم شرایط رو کنترل کردم که بتونم بخوابم ولی همچنان دستم به طور کامل بی حس بود اونم به طرز عجیبی.
صبح که از خواب بیدار شدم دستم همچنان به همون شدت شب گذشته بی حس بود بدون اینکه تغیری توی وضعیتش ایجاد بشه.
معمولا هر روز صبح تو محوطه ی خونه پیاده روی میکنم و با خدا صحبت میکنم،شکرگزاری میکنم و بعد به فایل های استاد گوش میکنم.
امروز هم گفتم برم پیاده روی کنم شاید از این حال و هوا بیرون بیام و بتونم ذهنم رو متمرکز کنم رو زیبایی ها و به شرایط دستم فکر نکنم .
یه جورایی میخواستم ذهنم رو کنترل کنم
همیشه چندین برگ از فایل هایی که در حال پیگیری کردن هستم مثل سریال ها و فایل های آموزشی و… از سایت عباس منش هم زمان تو گوشیم باز هست. امروز هم برنامه این بود که فایل چطور از یک فرد بد بین به یک فرد خوشبین تبدیل شویم رو مجددا گوش کنم، این بار دقیق تر!
فایل رو پلی کردم و شروع کردم به گوش کردن تا اینکه یه حسی بهم گفت یه سر به سایت بزن ببین فایل جدیدی اومده یا نه، همون لحظه همین کار رو کردم و دیدم بله استاد فایل جدیدی رو روی سایت قرار دادن و من شروع کردم به گوش کردن فایل و شنیدن آگاهی های نابی که انگار برای شخص من صرفا آماده شده بود:) پیاده روی تمام شد و به خونه برگشتم اما همچنان فایل رو با همه ی وجودم گوش میکردم ، فایل رو نگه میداشتم و به حرفای استاد فکر میکردم .
استاد جان اون تیکه از فایل که گفتید خدا میگه شما رو به وجود آوردم حتی وقتی که چیزی نبودید پس اجابت خواسته ها برای خدا چیزی نیست رو هزار بار تو ذهنم تکرار کردم.
من قبل از اینکه به این فایل گوش کنم دستی رو داشتم که به شدت از شب گذشته داشت اذیتم میکرد و همسرم دائما ازم میخواست که بهتره به دکتر مراجعه کنیم ، بعداز شنیدن این فایل شروع کردم به در خواست کردن و همه ی تمرکزم رو گذاشتم روی درخواستم انگار یه جورایی میخواستم آگاهی های این فایل رو به خودم ثابت کنم ، از طرفی هم ذهنم نجوا میکرد که درسته خدا اجابت میکنه هر لحظه همه ی خواسته ها رو اما اون تیکه از فایل رو نشنیدی که استاد میگفت مقداری از خواسته ها رو دریافت میکنیم که ما هم باور های درستی رو داشته باشیم ؟؟؟ تو الان باور های درستی نداری و امکان خوب شدن دستت نیست بهتره بری دکتر !
به کارش ادامه میداد و نا امیدم میکرد و دائم این تیکه رو بهم گوش زد میکرد که نمیشه!!!
اما کوتاه نیومدم و هر بار در مقابلش به خدا میگفتم به وجودم آوردی وقتی که وجود نداشتم پس اجابت خواسته من برای تو هیچ کاری نداره ( دوست داشتم این رو برای خودم برای شخص مرضیه با حل این مسئله یک باور قدرتمندی کنم) بارها و بارها درخواست کردم و صدای ذهنم رو در مقابل درخواستم میشنیدم تا اینکه تو همین تقابل و کشمکش خوابم برد در صورتی که به خدا میگفتم منتظر خوب شدن دستم هستم!
وقتی چشمم رو باز کردم دیدم دستم کاملا خوب شده تنها و تنها کلمه ایی که گفتم این بود که خدااااایاااااشکرررررت:))))
ازم خواست این اتفاق رو با تمام اون چیزی که تو همین چند ساعت گذشته بود رو به همین سادگی و وضوح بنویسم اولش مقاومت کردم ولی بعدش گفتم چشم:)
با تمام وجودم شکرگزار سلامتی که هر لحظه داره بهمون هدیه میکنه هستم.
شکرگزار بودن شما و این فایل های ناب و ارزشمند هستم.
شکرگزار این سایت و هم فرکانس بودن با شما عزیزان هستم.
تمام آنچه که برای من تو همین مدت کوتاه اتفاق افتاد رو به ساده ترین شکل ممکن نوشتم که رد پایی از خودم از این معجزه به جا گذاشته باشم.
بهترین های الهی رو برای شما و همه ی عباس منشی های عزیز آرزو میکنم:)
خدانگهدار
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد و خانم شایسته
استاد هفته گذشته مسله ای برای من در کار جدیدی که خداوند معجزه کرده پیش اومد . و من چند شب این جمله را مینویسم خدایا با ایمانی که به تو دارم قول میدم این آقا را هم تسلیم خودت میکنی همانطور که صاحب خونه من 2 سال پیش تسلیم خودت کردی گوشی دادی دستش و گفتی زنگ بزن به فاطمه من که بعد از 3 روز تماس گرفت و گفت امسال هم بشینید. و پارسال گفت ما حریف ایمان شما نمیشیم البته بعد از اینکه قطع کرد گفتم خدایا حریف تو نمیشه چون ایمان را هم تو به من دادی. حالا بماند که 6 سال پیش خدا معجزه کرد و این صاحبخونه را توی زندگی من آورد که خودش مونده بود وقتی میخواست قولنامه بنویسه میگفت من نمیدونم اینجا چیکار میکنم. چون همش طی این دو سال به صاحبخونه گفتم با ایمانی که به خدا دارم قول میدم تا وعدهای که در قران به من داده را رقم نزنه این در به روی من نمیبندد. قسم میخورم خدا هر وقت این قول به کسی دادم یا مکتوب کردم و به خودم گفتم هرگز و هرگز و هرگز من دروغگو حتی پیش خودم نکرد چه برسه پیش بندهاش، و استاد من این،اعتماد از کجا یاد گرفتم از قرآن که خداوند وعده داده هر کس به من ایمان داشته باشه ایمانش ضایع نمیکنم. و به قول رزا من این از شما دارم. ( که قرآن روخوانی نکنم و با تعقل و تفکر بخونم و البته هر چیزی که میخوام الگوهای از قرآن پیدا میکنم. ) از همسر از فرزند از ثروت میگم همانطور که به اینها دادی منهم فاطمه تو هستم.
ببخشید من با جزئیات میگم. این میخواستم عرض کنم این صحبت آخر شما در مورد سوره ضحی دقیقا” قولی که نوشتم خدایا با ایمانی که به تو دارم قول میدم این آدم را هم تسلیم میکنی . اسناد با تمام ایمانم این قول میدم چون قبلا” خدا غیر ممکن ترین من ممکن کرده وجود همسرم در زندگی من هست که اون هم یک،داستان شنیدنی داره ولی دلم میخواد با فیلم براتون تعریف کنم. و امروز این فایل هم در مورد کار من بود.
و هم چند روز پیش در جایی خانمی باردار بود. من هیچی به خدا نگفتم که خواسته من هم هست ولی از آنجا که شما استاد همه ما هستید به قول آزاده جون ، خداوند در قرآن گفته قلب شما به تسخیر منه ، استاد این فایل هدیه خداوند به من که مثل همیشه من عاشق خودش میکنه و نشانه هست برای من ، انشالله معجزه رب یگانه که این روزها ادر قانون انتظار هستم.( قل فنتظرو انی معکم منتظرین و سیعلمون ) که از این ایه من فقط و فقط در زندگی برای معجزه استفاده میکنم و تکرار میکنم و خب نتیجه کاملا معلوم ، بیام و بنویسم که خداوند استاد ابن بار هم به وعده اش عمل کرد.
اگر تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور
خدایا عاشقتم و سپاسگذارم.
استاد خیلی خیلی خیلی از شما سپاسگذارم به الهامات قلبی عمل میکنید و خداوند من هدایت کرد که بشنوم . بهترینها را از رب یگانه برای شما میخواهم. این جمله من الهی الهی الهی 150 سال محکم تو بغل رب یگانه باشید.
بنامخداوند دانا وتوانا و عالم و هدایتگر جهان هستی
خدایا شکرت برای همه داشته های کوچکوبزرگی که دارم
الهی هر آنچه دارم از آن توست که به من رسیده ، من به هر خیری از جانب تو محتاجم
جان جانانم ،من را به راه راست هدایتم کن و نعمت و فراوانی را بر زندگی آن جاری کن
تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم
درود بر استاد عشق و توحید و مریم بانوی نازنین که دستی شد دوباره از سوی خداوند برای یک فایل ارزشمند پرانرژی در سایت با دادن قرآن کلام خداوند به استاد عباس منش
سلام به همه دوستان هم مدارم و قدردان تک تک شون با کامنتهای قشنگی که مینویسند در هر فایلی که در مسیر اجرای قوانین الهی کمک کننده هر کدوم از ماست .
چقدر این فایل و دوست داشتم ، دیروز که برای خواسته هام از خداوند الهام و نشونه و هدایت الهی طلب کردم ، امروز که در این فایل توحیدی شنیدم ذکریای پیامبر هم برای اجابت دعایش از خداوند نشونه خواست و خداوند هم نشونه داد به او گفت: سه روز نمیتونی صحبت کنی .
امکان پذیر بودن خواسته ها و آرزو هامون با :
1)باور و ایمانواطمینان قلبی به خداوند خالقی که رزاق و رحمان و رحیم و توانا و قدرتمند جهان هستی است.
2) منطقی کردن ذهن و مغزمون با نشون دادن الگوهایی از آنچه که خداوند بارها و بارها در زندگی خودمونو اطرافیانمون بدون هیچ محدودیتی جاری کرده …
عاشق آیات قرآن شدیم این روزها با این فایلهای اخیر و درک وفهم مون با ترجمه زیبای استاد چقدر زیباست ، کلام خداوند در گفتگو با پیامبران چقدر میتونه واسمون کاربردی باشه اگر اجرا کنیم ، تکرار کنیم و تمرکز کنیم بر تقوی و کنترل ذهن ..
تایید تایید تایید شکرگزاری در تک تک فایلهای استاد ، کلید خوشبختی و رسیدن به احساس خوب و اگر در لحظه لحظه زندگی مون تکرار کنیم ، در تضادهای زندگی توجه کنیم به نکات مثبت ، در لحظه اکنون و مسائل و خواسته هایی که دارم فقط روی خودم و باورهام تمرکز بزارم و بنویسم و هرروز ذهن منطقی امو خلع سلاح تر کنم .
خوشحالم که این روزها خداروشکر دارم روی هر دوموضوعی که استاد تو این فایل تاکید داشتند کار میکنم، میدونم نتایجی که میخوام هم تکاملی ، در زمانومکان مناسب به سادگی و آسونی میاد.
سلام بر شما استاد عباسمنش عزیزو ارزشمندم و مریم جان عزیزم
استاد من چقدر خوشبختم که هرگاه به هر مسئله ای برخورد میکنم و به سایت شما مراجعه میکنم خداوند منو به سمت فایلی که نیاز هست بشنوم و ببینم هدایت میکنه.
استاد اسم دخترم مریم هست و این اسم رو دقیقا من زمانی که به دنیا اومد به دلیل اینکه مادر بزرگش نمیزاشت اسم مورد نظرمو بزارم رو دخترم از سر ناچاری قرآن رو باز کردم و سوره حضرت مریم اومد و به همین دلیل اسمشو گذاشتم مریم و اون موقع خییییلی حضرت مریم رو هم دوست داشتم.
دو شب پیش دخترم گفت میشه معنی سوره ای رو که اسمم رو انتخاب کردی بخونی برام،و من همین آیات رو از ابتدا معنیشو میخوندم،اما استاد من امروز که این فایل شما رو دیدم اول از همه ذوق زده شدم حساااااابی و متوجه شدم اصلا توجه نمیکنم به پیامی که این سوره میخواسته به من بده و چقدر به درستی و به جا شما تحلیل میکنید،از خدا میخوام قدرت تحلیل درست رو به من هم بده تا دریافت کنم چیزی که باید رو.
استاد جان دقیقا درست میفرمایید خدا بد قول نیست ماییم که اعتماد نداریم و بر اساس چالش های اطراف و سرعت گیرها میگیم خب چطوری با این مشکل یا مسئله خدا برام حل کنه اینارو،گیرنده من هنوز به خوبی تنظیم نشده یعنی دارم روش کار میکنم هرروز فایلهای شما رو گوش میدم و متوجه باگهای خودم میشم و یکی،یکی با دوستم در میون میزارم و لحاظش میکنم در سبک زندگی و رفتارهام.
الله اکبر استاد از این نشانه ای که خداوند به حضرت ذکریا داد و زمانی که شما فرمودید اینو به جرات میگم که منقلب شدم و چقدر ما منبع اصلی رو رها کردیم و چسبیدیم به بنده هایی که نفسشون دست خداوند یکتا هست،اینا رو به خودم میگم استاد.
من میخوام منطق ذهنمو بشکنم وخلع سلاحش کنم و اعتمادم به خداوند رو میخ کوب کنم تو وجودم.چون همین مورد هست که امکانپذیر بودنش رو در ذهنم زیر سوال میبره.
سوره بعدی که طلاق هست،الله اکبر،الله اکبر استاد یعنی انگار این فایل واسه من بارگزاری شده خدایا هزاران بار شکرت
من بر همین اساس که فکر میکردم ناتوانم در ایجاد درآمد و اینکه میمونم تو هزینه های خودم و دو فرزندم 13سال از عمرمو گذاشتم واسه زندگی مشترکی که هیچ قسمتیش جای من نبود
اما زمانی که توکل کردم و اون زندگی رو ترک کردم خداوند به طرز شگفت انگیزی بمن کمک کرد و از جاهایی که فکرشو نمیکردم بمن روزی رسوند،منی که فکر نمیکردم بتونم اون سالها یه پفک کوچیک واسه فرزندانم بخرم،طلا خریدم،سفر رفتم با فرزندانم،هدیه های ارزشمند دریافت میکردم به کسب و کاری هدایت شدم که تونستم همه این موارد رو ایجاد کنم و من شکفتم من با توکل به خدا پس از اون زندگی و خروجم رشد کردم،رشد کردم و رشد کردم خدارو بابتش هزاران بار شکر میکنم.
باز هم خداوند رو شکر میکنم بابت داشتن استاد آگاه و ارزشمندی چون شما
وتشکر میکنم از شما و مریم جان بابت زحماتتون خدا حفظتون کنه.
عاشششششششقتونم.
در پناه الله یکتا باشید.