کلید اجابت دعاها - صفحه 35 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/12/abasmanesh-2.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-12-25 22:16:062024-12-25 22:21:50کلید اجابت دعاهاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام به استاد عزیز
سلام به دوستان خوب خودم
ممنون استاد عزیز هستم که ما را با این آگاهی ها اشنا می کند
از خدای خودم هستم که همیشه در بهترین موقعیت من را هدایت می کند
با نشانه های خودش دستهای من را می گیرد
او همیشه در کنار من است ولی من گاهی اوقات خودم را درگیر روزمره گی های اطراف خودم می کنم و در نهایت فراموش می کنم که باید او را بخوانم
از او کمک بگیرم
روی او حساب باز کنم
با او صحبت کنم
اما باز من را رها نمی کند
باز به من دل می بندد
باز از اینکه او را بخوانم خوشحال می شود
باز به من بهترین راه ها را نشان می دهد
از همه مهمتر از حال خوب من لذت می برد
از موفقیت من شاد می شود
از نتایج و دستاوردهای من کیف می کند
وقتی که توانسته ام به یک موفقیت و دستاورد برسم پس باز هم می توانم موفق بشوم
باز هم می توانم به راحتی و آسانی به دستاوردهای دیگری دست پیدا کنم
این شدنی است و فقط کافی است که من باور کنم که می شود
باور کنم که شدنی است همه اینها زمانی برای من به وجود می آید که من به خدای خودم باور داشته باشم
به او اعتماد کنم
این بزرگترین نکته و درس است
دقیقا زمانی که من می خواستم شغل جدید برای خودم شروع کنم همین ترس ها مانع از این می شد که من بخواهم جلو بروم
همین نگرانی ها باعث می شد که من همیشه درجا بزنم
اما در خودم این نکته را ساختم که می توانم و تغییر خواهم کرد
در خودم این را خواستم که می توانم شروع کنم
و همین خدای بزرگ جوری همه چیز را برای من هموار کرد و جوری مسیر را برای من هموار کرد که واقعا باورم نمی شد که به این آسانی کار من جور بشود و من بخواهم جلو بروم
چقدر زیبا است زمانی که روی او حساب باز می کنی و او به آسانی و راحتی و بهترین راه ممکن کارها را جلو می برد
این همان خدایی است که همیشه در کنار من بوده است اما من او را نمی دیدم
او را نادیده می گرفتم و با افکاری که داشتم دنبال بنده بودم آنهم دنبال بنده ای بودم که خود او آفریده همان خدایی بود که من نام او را به زبان می آوردم اما در کل نگاهم به دستهای دیگری بود
وای که چقدر اوقات راه را بیراه می رفتم
چقدر دنبال حاشیه بودم و اصل را نمی دیدم
او بزرگترین و برترین قدرت در این جهان است چرا من از او کمک نگیرم بجای اینکه درگیر شخص باشم
اکنون به این درک و منطق رسیده ام و همیشه دل به او و هدایت او می سپارم و در نهایت او من را جلو می برد
او اکنون من را صاحب کسب و کار خودم کرده است
او اکنون من را شاد و ازاد کرده است
او اکنون قدم به قدم در حال اجابت کردن خواسته های من است
ممنون خدای خوب خودم هستم که همیشه در کنار من است و همیشه در حال هدایت کردن من است
سپاس از استاد عزیز
سپاس از خدای هدایتگر خودم
سپاس از خدای فراوانی ها
سلام و درود بر استاد عباس منش عزیز و همراهان
فایل بسیار خوب و تاثیر گزاری بود . از گوش سپردن به آن لذت برم. موردی که برای من خیلی جالب بود همین مورد فراموش کردن است . ما فراموش می کنیم چه بودیم و الان چه هستیم . کجا بودیم و الان کجا هستیم . چه اعتقادات و باورهای مسمومی در خصوص خدا ، دنیا ، جهان هستی ، سرنوشت و ….. داشتیم و الان چقدر متفاوت فکر می کنیم .
فراموش می کنیم که قدرت دست خداست نه بنده او . نه فلان وزیر و نماینده و نه هیچ کس دیگه .استاد درود بر شما که چقدر زیبا بیان کردی که ما خودمان هستیم که مانع اجابت آنچه که می خواهیم هستیم .
دم شما بابت این فایل زیبا و تاثیر گزار گرم . باشد که قدری بیشتر بیندیشیم .
به نام الله یکتا
سلام به همه دوستانم
خدارو صدهزار مرتبه شکر بابت این صبح زیبا
و خدا رو صد هزار مرتبه شکر بابت این فایل ارزشمند
خوب شروع کردم کارکرد قدم ها رو یکی یکی انجام دادن و رسیدم به قدم دوم جلسه دوم یکبار گوش دادم به فایل و ی مقدار این سیمان های ذهنی رو تونستم شل کنم
وقتی برگشتم به منوی اصلی سایت دیدم ی فایلی با این مضموم اومده که کلید اجابت دعاها
خیلی دوست دارم فایل های توحیدی رو و خیلی از همون ابتدا بیشتر این فایل ها رو گوش میدادم
بیشتر این میل باطنی من و این درون من انس میگیره با فایلهای توحیدی و قرآن و سپاسگذاری و یکی از دلایل نتایج من میتونه این باشه
همون توی شروع داستان اومدن توی سایت
همیشه وقتی نجوایی میومد شروع میکردم به سرچ کردن توی قرآن و مثلا این آیه ها میومد که ما اگه قرآن رو بر کوه نازل میکردیم از شدت ترس متلاشی میشد
یا اینکه الم نشرح لک صدرک
مگر این قلب من و سینه من چیه که تونسته این آگاهی ها رو بپذیره و باهاش در صلح باشه در صورتی که سنگ متلاشی میشه
یا به قول ی آیه دیگه میگفت که ما دل ها رو نرم میکنیم برات نگران نباش
میخوای محصولات رو با قیمت خوب بفروشی با سود خوب ما دل آدم ها رو نرم میکنیم
یا این آیه که ابراهیم رو توی آتش میندازن و گلستان میشه
یعنی توی هر جهنم دره ای هستی
توی هر شرایط به ظاهر سختی هستی
بدون که خداوند توانایی این رو داره که اون شرایط رو به نفع تو تغییر بده
من خودم شرایط زیاد سختی رو تجربه کردم ولی همون شرایط به ظاهر سخت بود که منو به این مسیر هدایت کرد
یاد داستان سختی موسی میوفتم که ی نفر رو به قتل میرسونه و وقتی کلی بلا به خاطر باورهای خودش سرش میاد و میبینه عوامل بیرونی باعث این موضوع شدن میگه که خدایا من به هر خیری که از تو به من برسه فقیرم
و این آیه سوره مریم که استاد اشکم رو درآوردی
واقعا ما هیچیم و از هیچ خلق شدیم
و این آیه از سوره واقعه اگه اشتباه نکنم که میگه حتی توانایی این رو داریم که خطوط سر انگشتان شما رو بازسازی کنیم
حتی میتونیم استخون های شما رو جمع کنیم
و این منطق ها به من میگه برای درخواست های که میکنی قدرت رب رو در نظر بگیر
سپاسگذاری کن بابت هر آنچه که به تو داده شده
خدایا شکرت که من رو از هیچ خلق کردی و به من قدرت حرف زدن یاد دادی
به من قدرت حرکت کردن و لمس کردن و چشیدن و بوییدن و دیدن زیبایی ها رو دادی
خدایا شکرت که من جزیی از خودتم
خدایا شکرت که هر بار منو هدایت میکنی
و وقتی از مسیر درست تو حرکت میکنم نعمتهای بیشمارت را ارزانی من میداری
خدایا شکرت برای حضور سید حسین عباس منش در زندگی من
خدایا شکرت که من رو در مداری قرار دادی که آدم های شایسته رو باهاشون حشر و نشر داشته باشم
کلامشون که کلام توستت رو ببینم
و گوش بدم و زندگی خودم و اطرافیانم رو به خوبی و آرامش و سلامتی و ثروت رقم بزنم
و چقدر خوبه اینجوری فکر کردن کلا من ادمیم استاد وقتی یکی برام تعریفی میکنه حرفی میزنه از هر موضوعی وارد اون موضوع میشم و همون لحظه تجسمش میکنم
و چقدر با حرف های شما وارد موضوعات خوبی میشم و تجسمی زیبا میکنم که زندگی من هم خارج از این تجسمات نیست
استاد عزیز خیلی سپاسگذارم بابت همه چیز بابت این وقت هوایی که میزارید خیلی از این موضوع ها که در قالب فایل های رایگان میزارید واقعا اونقدر ارزشمندن که میتونید بابتشون بهایی پرداخت کنید اما از لطف و بزرگی که دارین اینو رایگان در اختیار ما قرار میدین تا با پیشرفتمون این انرژی در جهان تکثیر بشه که میشود از هیچ انسان ساخت
و میشود از هیچ سلامتی ساخت
از هیچ ثروت ساخت
از هیچ روابطی روابطی عالی ساخت
از هیچ معنویتی معنویتی عالی ساخت
سلام خدمت استاد و هم فرکانسی های عزیزی که کامنت رو میخونند
ریشه غم ب خاطر اتفاقاتی هست که در گذشته اتفاق افتاده هیچ کس ب خاطر اتفاقی در آینده غمگین نمیشه
حسرت خوردن و اشتباه کردن ها هم جزوی از گذشته
باید اینو بدونم هیچ انسانی نبوده ک اشتباه نکرده باشه با اشتباه ها میفهمم ک تنها کسی ک بی نقص و عیبه خداست اونه ک فقط میتونه کامل رفتار کنه ب خاطر همین تو قرآن اومده ک نگاه کنین ب آفرینش آیا کوچکترین خللی می بینید؟
هیچ کس نبوده ک اولین باری ک سوار ماشین یا موتور شده خانوش نکنه هیچ کس
گذشته رو نمیشه تغییر داد
اما خدا نوید یک آینده یهتر رو میده نوید تحقق وعده هاش رو
مژده میده ک میتونم دعاهاتو اجابت کنم
مژده اجابت میده
مژده اینو میده ک ی زمانی میرسه ک نه غمی داشته باشی نه ترسی ب شرطی ک هدایت هامو پیروی کنی ایمان داشته باشی ب توانایی من
یادت بیاد زمان هایی ک هیچ امیدی برای تغییر نداشتی اما از من خواستی و کن فیکون کردم برات
یادت باشه ک منبع تمام نعمت هات منم
همواره منو ب پاکی یاد کن و شکر کن منو و تقوا پیشه کن و از مقام من بترس تا بلکه رستگار شوی
ترکیب عمل های خودت در گذشته باعث شد تا همچون شرایط سختی برات ب وجود بیاد خوبی اون شرایط این بود ک فهمیدی ک هر چی ک گفتم تو قرآن برای خودته برای رستگاری خودته
خوبیش اینه ک الان با جون و دل ب دستورات عمل میکنی و از حد و مرزی ک تعیین کردم خلاف نمیری باشد ک رستگار شوی
اگر میخای هم در دنیا حسنه بدم هم در آخرت باید درست زندگی کنی تا رستگار شوی
فقط کسانی از خدا در دنیا و آخرت حسنه میخان ک ب آخرت ایمان دارند
کسانی ک ب آخرت ایمان داشته باشن درست عمل میکنن
وعده دادم بهت باورش کن ک اگر باورش کنی حالت عالی میشه
هر چی رو میخای از من بخام ک من منبع خیرم
تو فقیری ب خیری ک از جانب من بهت برسه
اونایی ک فکر میکنن خودشون دارن ب موفقیت میرسن رو رها کن تو بندگی منو بکن بدون ک ناتوانی و نادانی و هیج کاره ای
من ب هر کسی اینارو نمیگم میزارم هر جقدر ک میخان مغرور بشن و خودشون رو بپرستن
خاص بودی ک بهت فهموندم ک همه جیز منم و تو هیچی نیستی
وقتی بفهمی ک هیچی نیستی دیگه با غرور ب خودت صدمه نمیزنی فرصت هارو از دست نمیدی فقط ب حرف من گوش میدی اگر ک کل دنیا هم بگن نه تو گوش نمیدی فقط ب قول استاد خرف هاشونو گوش بده شاید از یک سمت دیگه ای بلید نگاه کنی و نکته ای رو نمیدونی
لطف کردم بهت فهموندم ک هیچی نمیدونی و هیچ کاری نمیتونی و بلد نیستی
لطف کردم بهت ک بهت فهموندم ک منم ک دارم کارهارو انجام میدم منم ک بلدم منم ک توانایم
بزار اونها عمرشون در استرس و غم و ترس بگذره
من آرامش رو ب هر کسی نمیدم من مژده ب هر کسی نمیدم
از طرفی هم ب این فکر نکن ک تو خاصی نه اصلا
ب قول استاد تو نه از کسی برتری نه از کسی پایین تر
این باور درست باعث میشه با تکبر ب خودت آسیب نرسونی و خیرهایی ک بهت رسوندم پرپر نشن
منو فقط بندگی کن و از من ک منبع خیرها هستم بخاه تا هدایتت کنم ب راه درست ب راهی ک تو بندگی میکنی و لذت میبری منم خدایی و نعمت ها رو ب زندگیت وارد میکنم
مگه تو نبودی ک با خوندن ایه های قرآن ک شیطان نمیتونه بنده های خالص رو گمراه کنه
مگه تو نبودی ک ازم خواستی ک چ جوری میتونی خاص بشی تا گمراه نشی
اینطوری میتونی خاص باشی ک مغرور نشی فکر نکنی ک استعداد خاصی داری همه خیرها از طرف منه
ب ازای هرکدومش پاک بدار منو از شرک و شکر کن
آیا به آنچه میکارید اندیشیدهاید؟
آیا شما آن را میرویانید یا ما رویانندهایم؟
به نام خدا
سلام خدمت دوستان عزیز
با تمام وجود از استاد عزیز تشکر می کنم، درود برشما که انقدر رشد کردید که به چراغ راه تبدیل شدید
خداوند به عنوان نیرویی که اجابت درخواستهای بندگانش را بر عهده گرفته، چه جایگاه و چه قدرتی دارد؟
لا اله الا الله یعنی هیچ چیزی وجود نداره، هرچه هست الله است
همه هستی از یه انرژی واحد و ثابت به نام خدا تشکیل شده که بر تمام زرات وجود خودش هم آگاهه هم توانا.
هیچکس هیچ قدرتی از خودش نداره.
. شما تیر نینداختید، ما تیر انداختیم. انفال17
. من به آنچه در دل دارید آگاهم. آل عمران 29
. آنچه در آسمان ها و زمین است ملک خداست. بقره 284
هر چه ما بتونیم از قدرت آدما و عوامل بیرونی بکاهیم خیلی راحت تر می تونیم به خدا قدرت بدیم و توحیدی تر می شیم
ما به عنوان درخواست کننده، چقدر توانایی درک این جایگاه را داریم، چقدر به قدرت این نیرو باور داریم و چقدر در این مسیر متوکلیم؟
شخصا خیلی جای کار دارم ولی هرجا باورش داشتم مثل آب خوردن و بدون نگرانی مسائلم و حل کرد و نشدترین کارها رو انجام داد برام.
من به اندازه ای که سیستمی بودن خدا رو بپذیرم، قوانین و درک کنم و به قدرت بی انتهای خدا پی ببرم به همون اندازه می تونم متوکل تر باشم. هر چی به یاد بیارم که خدا کارهایی رو برام انجام داده که خارج از محدوده توانایی و عقل من بوده بیشتر باور و اعتماد می کنم، من باید با ابزار منطق برای ذهنم رسیدن به اون خواسته رو طبیعی کنم، با مثال آوردن یا الگو و منطق آوردن.
به محض واضح شدن یک خواسته، ذهن ما با چه منطق هایی امکان پذیری اجابت خواسته هایمان را غیر ممکن نشان می دهد و ایمان ما به وعده های حتمی خداوند را تبدیل به شک و ناامیدی می کند؟
*خدا که از ازل رحمن و رحیم بوده، لطیف، کریم، رزاق و…بوده و هست و از طرف خدا مشکلی وجود نداره ولی ذهن من با توجه به شرایطی که الان دارم رسیدن به اون خواسته رو غیر ممکن نشون می ده.
ما چگونه می توانیم با ابزار منطق، استدلال های محدود کننده ذهن درباره غیر ممکن بودن ها را، زیر سوال ببریم؟
من یه وسیله ای برای خونه می خوام که پول خریدش و ندارم، ذهن من می گه نمی شه، باید چند ماه کار فیزیکی بکنی که اونم برا فلان مسائل مهم تر خرج می شه پس اصلا نمی شه و فکرشم نکن. من می گم آقا من فلان موقع برا خرید تخت خواب بچه ها هم پول نداشتم و به دخترم گفتم تصور کن تو تختت خوابیدی بعد از یه هفته دو تا تخت حرفه ای برا بچه هام هدیه گرفتیم، اون موقع هم پول نداشتیم، طرف گفت چهارتا تخت گیرم اومده یکی رو برا بچه خودم نگه داشتم باقی رو جا ندارم منتت و دارم بیای ورداری ببری، خودشم اومد برام بست، چه خوب.
یا برا خرید ماشین شارژی برا پسرم به ذهنم می گفتم می شه می گفت بابا اون شانسی بود، تو دیگه خیلی پر رویی مگه می شه هر بار به سادگی به خواسته هات برسی و ازین غلطا، آقا ماشین شارژی هم جور شد داستان هدایتهاشونم که قشنگیای خودشون و دارن.
دو سال پیش یک ریال پول رهن نداشتم هیچ، یکی دوماه کرایه خونه هم بدهکار صابخونه قبلی بودم، البته برا خونه مقاومتی نداره ذهنم، هدایت شدم به یه خونه کلید نخورده از بهترین منطقه شهر، آروم، بدون پرداخت رهن و کرایه، جای خوب، همسایه های خوب، صابخونه چندتا کار هم برام گرفت، وقتی هم اومدیم از اون خونه مهاجرت کردیم بابلسر، چقد ناراحت بود می گفت انگار دارم چیز بزرگی رو از دست می دم تو می خوای بری، باور کنید از بزرگواریشون به زور می خواست دست من و ببوسه.
برا ذهنم مثال زیاد دارم که ازین به بعد باید برا ذهنم منطقی کنم، البته ایشونم خیلی گردن کشه.
چگونه در فرایند دریافت خواسته، کنترل ذهن و تقوای مستمر به خرج دهیم و متوکل بمانیم؟
وقتی به خواستهی هرچند کوچکی رسیدم از اون برای ایمان بیشتر به ذهنم منطق بدم، مدام از این مثال ها برا ذهنم بیارم و مهم تر از اون سپاسگزاری بکنم(متاسفانه خیلی ضعیف عمل کردم، چون گفتم هنوز به اون شرایط نرمالی که می خوام نرسیدم پس اینا به درد نمی خوره)
یادآوری و سپاسگزاری مدام که آقا من برای شغلم از ته دل سپاسگزاری کردم غروب همون روز یه کار خوب برام جور شد.
چگونه باور به ” امکان پذیر بودن رسیدن به خواسته ها ” را بسازیم و این باور را مرتباً تقویت کنیم؟
با به یاد آوردن صفات خدا و گسترش اون ها در ذهنم که خدا بر همه چیز تواناست، خدا بر همه چیز محیطه و علم داره، به نیاز من آگاهه و دوسم داره و برای من خوبی می خواد، تنها قدرت کیهان خداست، ازم خواسته بدون هیچ واسطه ای، بدون هیچ احساس گناهی ازش درخواست کنم و پذیرا باشم، باور کنم که من و به خواسته هام می رسونه و اگر دیر به خواسته ای رسیدم، خوشبین باشم که قراره بهترش و بهم بده و ظرفم و آماده کنم.
کدام ویژگی شخصیتی، به صورت مستمر در حال منطق ساختن برای امکان پذیری دریافت خواسته هاست؟
ویژگیِ سپاسگزاری.
چه نگاهی ما را همواره در مدار دریافت وعده های خداوند برای دریافت نعمت ها قرار می دهد
این نگاه که خداوند نه تنها می تونه من و به خواسته هام برسونه، علمش و داره، راهشو بلده، قدرتشو داره، بلکه هدف خداوند گسترش جهانه و با رسیدن من به خواسته هام جهان گسترش پیدا می کنه.
خدایا شکرت برای این فایل بی نهایت ارزشمند که خودِ خدا هم به زکریا می گه باورات و درست کن و این یه مهر تاییده که ما بهترین استادو داریم و در مسیر بسیار خوبی هستیم.
سلام و احترامات به اضافهی ارادات !
استاد نازنین امیدوارم حالتون همیشه همینطور عالی باشه.
خیلی نکات قشنگ داشت این فایل.
لذت بردم خصوصا اونجایی ک داستان ذکریا علیه السلام را باز کردید و همچنان امید دادن الله به حضرت محمد صلی الله .
این فایل باید صدبار بشنویم که در مدار درک بهترش قرار بگیریم.
من تا الان دوبار شنیدم ولی نیازه بازم بشنوم که بهتر درک کنم.
استاد در هرموضوعی صحبت کردید میشه در مورد کنترل احساسات و خشم یک فایل تهیه کنید.
خصوصا بودن در خانوادهایی ک پدر و مادر اصلا درصلح نیستند هر روز جر و بحث وجود داره و پدر یا مادر خانواده هرقدرم تو رو خودت کار کنی ولی از قصد چیزی میگن که تو عصبانی بشی.
خیلی ممنون میشم درین مورد صحبت کنید.
من خیلی زیاد رو خودم کار میکنم ولی گاهی کنترل احساس از دستم میره
چی کار کنیم صبورتر بشیم
آرامتر بشیم
احساساتی شدنُ کنار بذاریم.
اگر درین مورد صحبت کنید خیلی زیادددددد ممنون میشم.
سلام استاد عزیز .خیلی دلم میخواد جزو اولین نفراتی باشم که اینجا کامنت میزارم .اولا من عاشق اون گردنبند زیبا شدم و چقد بهتون میاد .
ماشاله ده سال جوون تر شدین با کاهش وزن .لباس هم که نگم فوق العاده به شما میاد و جذابتر از همیشه .استاد من این حرفارو میشنوم و از شنیدنش لذت می برم و وقتی در مرحله اجرا میرم می بینم خیلی ایمانم ضعیفه ….
میدونید رفتن به مدار ایمان و عمل صالح زمان میبره و حتما پلکانی است .من هر لحظه خودم به خداوند می سپارم اما هر وقت بحرانی پیش میاد نجواهای ذهنی اجازه نمیدهند من با ایمان عمل کنم .
حدود 10 ماهه من دارم قدم ها رو دنبال میکنم و هر دفه در جدیدی بروم باز میشه و واقعا کوبیدن و از نو درست کردن ذهن شخصی مثل من سخته و من دارم انجامش میدم …و خدا رو سپاسگذارم نتایج زیادی هر چند کوچک گرفته ام .
من شخصی بودم که افکار منفی زیادی داشتم و دارم و کنترول سخت بود و تقریبا دو هفته پیش با گوش دادن به فایل های رایگان تصمیم گرفتم کات کنم .بله تعهد کردم کات و کنسل کنم تمام چیزهایی رو که دوست ندارم .تمام افکاری که من دوسشون ندارم و تمام چیزهایی که از ذهنم میگذرند در صورتیکه رویدادهای خوبی نخواهند بود…
و تعهد چقد خوبه .وقتی باخودت تعهد میکنی انگار تمام هستی همراه توست تا به تعهد پایبند باشی…
استاد من بارها و بارها این سوره رو خوندم زمانی که حضرت زکریا درخواست فرزند داشت .و شما باعث شدید من با دید قانون به این آیات نگاه کنم و اونو در زندگی ام پیاده کنم…
امیدوارم حضور خداوند رو هر لحظه احساس کنیم نه از دید مذهبی و نه از دید محدود .بلکه به این صورت که ما اگر به قوانین عمل کنیم پاسخ دریافت میکنیم مثل آینه که قانونش مشخص است ذهن ما هم تمام افکار رو مثل آینه نمایش میده برامون.پس دوباره تعهد میکنم که به چیزی که دوستدارم فقط فکر کنم …سپاس از شما و از خانم شایسته عزیز
خدایا شکرت بابت وجود این دانشگاهی که با آگاهیهاش هر روز منو به تو نزدیکتر میکنه
سلام به استاد بزرگ توانایی که باعث وصل مجدد ارتباطم با خالقم شده
شما زندگی ما رو تبدیل به بهشت کردی استادد
بهشتی پر از امنیت و آرامش
هر وقت به این فکر میکنم که اعضای عزیز این خانواده بزرگ جزو چند درصد اقلیت افرادی هستند که راز جهان هستی رو می آموزیم به خودم میبالم و سجده شکر به جا میارم که خداوند به من لطف کرده و برای بیداری انتخابم کرده و به من اجازه داده که نزدیکش بشم و بیشتر بشناسمش.
خدایا شکرت .نمیدونم چه جمله ای وجود داره که اون شکر خالصانه و از صمیم قلب رو اظهار کنه.
استاد من دارم تکامل رو از فایلها و زندگی شما می آموزم، که هر روز آگاهیهاتون بزرگ و بزرگتر میشه و ما رو آگاهتر میکنه .
هر بار فاصله بیشتری بین خلق فایلها میافته میدونیم که حتما گنجی در راهه و بیصبرانه منتظر شمائیم که ببینیم اینبار چی واسه مون رو میکنید ؟
خدا رو شکر بابت لایق دونستن ما برای دونستن این آگاهیهای ناب .
چقدر خوبه که همیشه به یاد داشته باشیم از کجا به کجا رسیدیم و رد پاهای خداوند رو توی زندگیمون مرور کنیم
معجزاتی که خداوند توی زندگی من انجام داده قابل شمردن نیست و وقتی فکر میکنم کجاهای زندگیم منو در آغوش خودش حفظ کرده احساس غرور میکنم و به قول استاد قلبم انگاری بزرگ میشه و جا باز میکنه.
من بچه که بودم هر روز سر صف واسه مون سوره ضحی رو با صوت میخوندن و من عادت کرده بودم هر روز زمزمه میکردمش بدون اینکه بدونم معنیش چیه حالا که اینجا شنیدم چه معنی زیبایی داره به وجد اومدم .کاش زودتر این اینا متوجه میشدم که خدا هیچ خصومتی با ما نداره و منتظر سوزوندن ما توی دیگهای مذاب نیست .
درباره سوره طلاق به این زیبایی و راحتی توضیح داده و آدمها رو توی انتخاب زندگی آزاد گذاشته برعکس تا ما شنیدیم از زشتی و گناه طلاق شنیدیم و توی خانواده هامون زنان مطلقه رو به چشم یاقی میبینن. از وقتی یادم میاد قدیم میگفتن زن باید با لباس سفید بره خونه شوهرش و با کفن سفید برگرده .با این باورها چه زنانی افسرده نشدن و چه زنانی زندگی خودشونو نابود نکردن .
حتی دختر عمه خودم وقتی به ازدواج دومش اعتراض کرد خانواده ش گفتن چه بمیری چه بمونی اینبار حرف طلاق نیست و دختر بیچاره از زور و فشاری که روش بود خودکشی کرد .
چه انسانهایی که براثر ناآگاهی و شناخت اشتباه وترس از خداوند عمرشون به باد نرفته و زندگیشون تباه نشده.تا جایی که یادمه همه اطرافیانم احساس گناه داشتن و همه کارها رو خطا و همه اتفاقات رو قهر و غضب خداوند میدونستن.
استاد بزرگترین هدیه خداوند به من آشنایی سایت شما و آشتی با خداونده و تنها آرزوم اینه که همه آدمها به این آگاهیها پی ببرن و با خدای خودشون آشتی کنن و از هدیه زندگیشون استفاده بهینه کنن.
خدایا شکرت بابت این هدیه الهی و فرصتی که در اختیار من قرار دادی .
سلام خدمت استاد عزیزم وخانم شایسته بزرگوار وهمه همراهان نکاتی که توجه منو بعدازشنیدن این فایل جلب کرد به این صورت بود نشانهای که برای حضرت زکریا جهت اینکه باور کنه که خداوند میتونه خلق کنه اون چیزی که به نظر تو غیر منطقیه از جنسی بود که به حضرت زکریا کمک میکرد که باورش قوی بشه این تفاوت زمانی دیده میشه به پیامبر دیده دقت میکنید مژلا حضرت موسی نمیدونم به واسطه اینکه توی قصربزرگ شده و قطعاً باورهایی که فرعون به عنوان پدرش حالا پدر ناپدریش بهش داده از جنس قدرت بوده و اون نشانهاش تبدیل به قدرت شده ولی نشانه حضرت زکریا به این صورت که در حالی که قدرت تکلم داره نتونه حرف بزنه ولی حضرت موسی نشانه اش اینکه چوبی که قدرت تحرک ندارد تبدیل به مار متحرک میشه این جنس باور هر پیامبر با توجه به موقعیتش هست که درمورد زکریا اینکه ابزاری که تو فکر میکنی اون اثربخشی رو داره در صورتی من خالق آن هستم واثرش را من در وجود آن قراردادم باور زکریا زگ از بعد ضعف بود اومد قدرت تکلم ازش گرفت گفت نگاه کن اگر قدرت تو ابزار بود تو الان میتونستی صحبت کنی اینکه چه جنس نشانه هایی به زندگی ما می آید برلی هدایت کاملا منطق برباورها ودیدگاه های ماست با توجه به اینکه خدا عالم بر وجود ما ومیداند چه نشانه ای باعث هدایت ما میشود حال هرچه قدر جنس باورهای ما در جهت مثبت قوی تر باشه نشانه های هدایت ما هم ازجنس وسعت وفزونی وقدرت جهت هدایت میشود ازخدای مهربان بابت بزرگترین نعمتش در زندگی ام که خودش هست ممنونم وبعدازآن میخواهم هرروزشناخت ما را ازخودش وخودمان بیشتر باورهای ما ازتوانایی هایش قوی ترکند که بهواسطه این شناخت واین قدرت باور خلق کنیم زندگی بهتر ولذت در پرتو آگاهی وانس با معبود
سلام به خانواده عباسمنش
با توجه به این که چندین سال هست دارم با شما و گفته هایتان زندگی میکنم و عمل میکنم …یک سوال درونم هست که وقتی باورهای ما زندگی ما رو میسازند و این رو تاکید میکنم که همه رو از خود شما یاد گرفتم و با توجه به گفته مولانا که خودتون گفتید تو بندگی چو گدایان به شرط مزد نکن که خواجه خود روش بنده پروری داند…و با توجه به آیه قرآن که میگه چه بسا چیزی رو میخواهید که به ضرر شماست و چیزی رو نمیخواهید و به سود شماست …و میگه شما نمیدانید و من میدانم…آیا خواسته ها و باورسازی کردن برای رسیدن به خواسته ها یک نوع مقاومت به حساب نمیاد؟؟؟؟چون وقتی ما در مدار بندگی و اعتماد و توکل و تسلیم قرار میگیریم خود به خود این باورها ما رو آسان میکنند برای آسانی و بهترین نسخه خودمون ….ولی وقتی شما انتخاب خواسته و باورسازی برای رسیدن به خواسته رو به ما آموزش میدهید…ما باید تصمیم بگیریم که خودمان انتخاب کنیم و این با تسلیم و بندگی متضاد میشه …اما هستند در جهان افرادی که به بشریت کمک کردند و از رنج بیهوده بشر کاستن و زندگی رو جای بهتری کردند …مثل بودا …مثل مولانا …مثل محمد…مثل ابراهیم…..و من از شما بسیار آموختم اما این سوال رو داشتم …که آیا خواسته داشتن باعث مقاومت نمیشود؟؟؟آیا به جای خواسته داشتن،،پذیرش و قدردانی ما را به بهترین نسخه خودمون هدایت نمیکنه؟؟؟چون به دانستن خواجه توهین میشه اینجوری …چون میگیم ما میدانیم و خدا نمیداند!!!!!!پس خودمون دست بکار بشیم و بریم به دست بیاریم وگرنه خدا نمیدونه ….آیا مسیر زندگی با به دست آوردن خواسته هاست؟؟؟آیا مسیر مسیر اجازه دادنه و پذیرشه؟؟؟
آیا کسی که با باورسازی های شما به کلی از خواسته هاش رسیده خوشحال تره یا کسی که داره با خدای خودش با پذیرش خودش در مسیر خودش بدون مقایسه خود با استاد عباسمنش و افراد نتیجه گرفته در سایتش خوشحال تره؟؟ چون با هیچ انسانی خودش رو مقایسه نمیکنه پس در مسیر خودش از کسی عقب نیست و از مسیر لذت میبره چون آگاهه به خودش و خدای جهان و همچنین منتظر چیزی نیست…شاید باید اجازه داد خدا از طریق ما خلق کنه نه ما از طریق خدا؟؟؟شاید خداوند بهتر از ما خلق خواهد کرد اگر اجازه دهیم؟؟؟شاید پروسه کاری ما پروسه کاستنه نه افزودن….کاستن نگرانی و ترس و شک ..؟!؟