پیشنهادی سرنوشت ساز برای تعطیلات عید

سلام استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی

شروع سال جدید را به همه اعضای خانواده ام تبریک می گم، انشاالله نتایج عالی در سال 1400 و اولین سال از قرن جدید تجربه می کنیم.

ما انسانهایی هستیم که باورها و نتایج قرن قبل را با خودمون به این قرن منتقل نکردیم.

شاید شرایط زندگی امروز ما مشابه چند روز قبل و قرن قبلی باشه ولی مطمئن هستم افکار و باورهای این لحظه ما که فقط 4 روز از قرن جدید گذشته با قرن قبلی خیلی تفاوت داره.

البته برای افرادی که بهای تغییر کردن را پرداخت می کنند و انتظار ندارند با چند فایل گوش دادن و چند خط نوشتن خداوند تغییر جهت داده و نعمت های بی نهایت را وارد زندگی آنان کند.

همین چند دقیقه قبل بود که ویدیوی جدید اینستاگرام استاد که در حال حرکت به سمت پرادایس بود رو دیدم.

وقتی شنیدم فایل های جدید روی سایت گذاشته برای شروع تحول از همین ایام عید سریع اومدم سایت که از این محتوا استفاده کنم.

خیلی برام جالب بود که دیدگاه من در 5 سال گذشته در لیست دیدگاه های منتخب قرار داشت.

اول از همه دیدگاه خودم رو خوندم و شرایطی که در 5 سال قبل داشتم رو مرور کردم.

چقدر امروز برام واضح تر شده که عمل کردن به گفته های استاد چقدر تونسته از من شخصیت متفاوتی بسازه.

5 سال قبل نتیجه خاصی در زندگی من نبود و من به حرف های استاد باور داشتم و انجام میدادم.

زمانی که به طبیعت می رفتم انواع افکار منفی در ذهنم مرور می شد که این وقت رو بجای تلف کردن بهتره بری مغازه رو باز کنی بلکه مسافرای نوروزی خرید انجام بدن و قسط های فروردین رو بتونی پرداخت کنی.

آخه فروردین ماه به دلیل تعطیلی زیاد به مشکل پاس کردن چک ها بر می خوردم

اما من تصمیم قاطع گرفته بودم که مدتی به شیوه استاد عباس منش زندگی کنم و خود استاد می گفت که فقط 3 ماه به شیوه من عمل کنید اگه خوشتون اومد ادامه بدید و اگه خوشتون نیومد به همون شیوه قیلی زندگی کنید.

من امروز با اطمینان اعلام می کنم که استاد عباس منش عزیز من خوشم اومده و بعد از سه ماه که هیچی، الان 6 ساله داره ادامه میدم.

وقتی این فایل رو دیدم به خودم تبریک گفتم که امروز هم مانند 5 سال قبل همچنان در حال تمرکز بر خودباوری و خودسازی هستم و اتفاقا در همین چند روز ابتدای قرن جدید با جدیدت خیلی بیشتری دارم روی مباحث مورد علاقم کار می کنم.

در دیدگاه 5 سال قبل نوشتم که من فایل های استاد رو با برنامه ویرایش صدا برای خودم خلاصه می کنم و صدها بار گوش می دم.

امروز که 5 سال گذشته همچنان این کار رو انجام می دم.

البته به شکل بهتر و حرفه ای تری دارم فایل های استاد رو به صورت تصویری خلاصه می کنم.

به مراتب زمان بیشتری نیاز داره که یک فایل رو به صورت تصویری خلاصه کنی ولی من این زمان رو سرمایه گذاری برای ساختن زندگی می دونم.

اتفاقا همین چند هفته قبل بود که گام نهم رو تهیه کردم و توضیحات استاد درباره عبارت های تاکیدی رو گوش دادم

5 تا فایل بی نظیر درباره قدرت کلام و استفاده از عبارت های تاکیدی

و یک فایل شگفت انگیز درباره توضیحات سوره حمد

یه وقت هایی شیطان ذهنم منو مسخره میکنه که تو دیگه کی هستی

6 ساله داری فایل گوش میدی هنوز هم از شنیدن این حرفها ذوق زده میشی

معلومه که هیچی یاد نگرفتی والا چرا باید از شنیدن فایل هایی شبیه به هم انقدر ذوق زده بشی

ولی من جوابی براش ندارم

چون در این سالها یاد گرفتم که جواب بهش ندم

فقط عمل می کنم

ادامه میدم و کاری که بهم احساس خوبی میده رو تکرار می کنم

شاید برای دوستان باورپذیر نباشه ولی من همین دو سه روز قبل بعد از 6 سال متوجه شدم که آیه اول سوره حمد که “بسم الله الرحمن الرحیم” هست چه معنی داره

35 ساله که از این عبارت استفاده می کردم و نمی دونستم معنی اون چیه

هر وقت هم که معنی فارسی این عبارت رو می خوندم نوشته بود “به نام خداوند بخشنده ی مهربان”

منم تصور می کردم خوب پس با خدایی طرف هستم که گناهان من رو می بخشه

حالا نگو باور اصلی در پس این داستان اینه که من عقیده دارم انسان گناهکاری هستم و به همین دلیل خداوند وعده داده که من گناهان شما رو می بخشم.

تازه فهمیدم که این بخشنده بودن برای گناهان نبوده بلکه به معنای عطا کردن، دهنده بودن و هستی بخش بودن است.

همین یک کلمه رو در ذهن تغییر دادن نیاز به جهاد اکبر داره

اینکه باورم در مورد بخشنده گناهان بودن خداوند رو با بخشنده و عطاکننده نعمت ها تغییر بدم

حال و روز عجیبی دارم

در دنیای بیرون از من شرایطی پیش اومده که تمام خانواده من رو درگیر خودش کرده و خیلی منطقی است که من هم پا به پای اونها در توجه به اون موضوعات به ظاهر نگران کننده هر لحظه در احساس بد باشم.

گروهی تشکیل داده بودند و من رو هم عضو کرده بودند که هر لحظه درباره وضعیت پیش آمده اطلاع رسانی کنند.

بیشتر از چند ساعت نتونستم در گروه خانوادگی حضور داشته باشم.

خارج شدم

و سعی کردم به صورت آگاهانه تمرکز و حواسم به موضوعات موردعلاقم باشه

اتفاقا شنیدن جلسه ششم قدم نهم چقدر به من کمک کرد که شرایط بهم ریخته ذهنم رو جمع و جور کنم و در شرایط حساس کنونی در حال و هوای احساسی متفاوتی باشم.

به لطف خدا خبرهای جدید درباره اون شرایط امیدوار کننده است و چقدر خوشحام که در این ده روز من مثل بقیه در حال و احساس بد نبودم و الان از شنیدن نتیجه لطف و رحمت خدا بیشتر لذت می برم.

چند شبه که نیمه های شب برای فایل گوش دادن از خونه خارج می شم

در دل شب و سکوت شهر قدم می زنم و فایل هایی که از قدم نهم برای خودم تهیه کردم رو گوش می دم و چقدر انرژی و انگیزه بیشتری برای ادامه دادن پیدا می کنم.

امروز که 5 سال از دیدگاه قبلی من برای این فایل می گذره به لطف خدا در شرایط بسیار متفاوتی هستم.

اتفاقات خوب بسیاری رو تجربه کردم و چند تایی هم اتقاقات ناخواسته رو تجربه کردم.

در این مدت به این درک رسیدم که وقتی آگاهانه روی ورودی ها کار کنم و سعی کنم دیدگاه های جدید در خودم ایجاد کنم به صورت خودبخودی شرایط خوب و دلخواه را تجربه خواهم کرد.

در این میان مسائلی پیش می آید که مورد انتظار ما نیست و در لحظه اول احساس ناامیدی ایجاد می کند که چرا این اتفاق رخ داد

من که دارم روی خودم کار می کنم پس چرا اینجوری شد؟؟؟

موضوع تاثیرگذاری که درمورد من باعث پیشرفت و حل مسائل شده ادامه دادن در هر شرایطی بوده

یعنی شرایط بیرونی به ظاهر اصلا رضایت بخش نبوده ولی من همچنان فایل های خودم رو گوش میدادم و تمرینات رو انجام دادم و الان هم دارم انجام می دم

ادامه دادن سبب شد که نهال نوپای من قوی تر بشه و امروز بسیاری از مسائل که 5 سال قبل کمر منو خم می کرد امروز خم به ابروی من نمی یاره.

در این 5 سال مسائلی رخ داد که بعدا متوجه شدم رخ دادن این مساله برای این بود که در من خواسته جدیدی شکل بگیره

خواسته ای که بهتر از خواسته قبلی بود و من نمی دونستم چطور باید به شرایط بهتر برسم و با بودجود اومدن اون ناخواسته من خودبخود متوجه شدم که من چه چیزی رو دوست دارم تجربه کنم.

همه مسائل برطرف شده و من از آنها عبور کردم فقط به این دلیل که ادامه دادم.

هیچ مساله ای باعث نشده که من از مسیری که در پیش گرفتم منصرف بشم.

در شروع آشنایی با استاد عباس منش تصور می کردم که چند ماه به خودم فشار می یارم و نظر خدا رو درباره خودم تغییر میدم و نعمت و ثروت وارد زندگی میشه و دیگه کار تمومه

ولی هرچه جلوتر رفتم دیدم هیچ روزی نخواهد رسید که بتونم کار کردن روی افکار و باورها رو رها کنم چون هرچه دیدگاه من بیشتر تغییر کرد نگاه من به مسائل هم تغییر می کرد و به این نتیجه می رسیدم که تا الان هیچی نمی دونستم تازه از الان باید شروع کنم.

مثل همین موضوع درک معنی کلمه بخشنده بودن خداوند در قرآن .

الان که تازه متوجه شدم بخشنده بودن به چه معنی است تصور می کنم که تا امروز هیچ موفقیتی نداشتم و تازه از امروز می تونم اون قدرت و توانایی خلق کردن رو که خداوند در وجود من قرار داده رو باید تجربه کنم و چقدر ذوق و شوق دارم برای ادامه دادن.

امروز که 6 سال از همراهی من با استاد عزیز می گذره درآمد ماهانه من بیش از 50 برابر شده.

این در حالی است که سال اول به گفته استاد من تعیین کردم درآمد من 3 برابر بشه.

اگر هر سال 3 برابر می شد الان باید 18 برابر شده باشه ولی بیش از 50 برابر شده.

در طی 6 سال 50 برابر

و این در حالی است که در 6 سال های مشابه قبل درآمد من تغییر خاصی نمی کرد و البته بدهی های من بیشتر می شد.

و همچنین وقتی شرایط خودم رو با اطرافیانم مقایسه می کنم اصلا قابل مقایسه نیست

در شرایطی که به ظاهر همه چی در کشور ما بدتر شده و این مساله رو در حرف ها و زندگی اطرافیانم مشاهده می کنم ولی شرایط برای من به کلی تفاوت داره

بهترین روز های زندگی من، همین روزهایی است که به نظر خیلی ها بدترین شرایط زندگی است.

این تفاوت در نتیجه من با اطرافیانم فقط به دلیل تصمیم آگاهانه من برای وارد کردن اطلاعات متفاوت به ذهنم و تمرین کردن برای منطقی کردن داده های جدیده.

اینکه من هر روز فایل گوش می دم هنوز هم برای اطرافیان من مسخره به نظر می رسه.

اینکه می بینند خیلی وقتها در جمع های فامیلی کتاب مطالعه می کنم براشون تعجب داره که چطور می تونم کتاب بخونم.

اینکه جوابی برای سوالاتشون و گله و شکایت هاشون ندارم عقیده دارند من عین کبک سرم رو کردم تو برف و از اوضاع و احوال پیرامونم خبر ندارم و این طریق زندگی کردن را مسخره می دانند.

اما من می دانم که کبک بودن چه نتایجی دارد.

استاد در دوره آفرینش به قانون خارپشتی اشاره کرد ولی من تصور می کنم قانون کبک بودن بیشتر کارآیی دارد.

اینکه همیشه سرم تو برفی است که خودم ایجادش کردم.

برفی سرشار از آگاهی ناب و الهی

برفی سرشاز از احساس خوب و توجه به نکات مثبت

6 سال است که به عقیده دیگران کبکی هستم که سرم در برف است و من امروز چقدر رضایت دارم از کبک بودن

از ندیدن آنچه دیگران تصور می کنند باید ببینند چون نمایش داده می شود

از نشنیدن آنچه دیگران تصور می کنند باید بشنوند چون پخش می شود

و از تجربه نکردن آنچه دیگران تجربه می کنند و تصور می کنند باید تجربه کنند و این امتحان الهی است

استاد عزیز و دوستان هم فرکانسی

امروز بعد از 5 سال از دیدگاه قبلی این نوشته را بر دیوار کوچه های دنیای عباس منش نوشتم تا یادگاری باشد برای سال های آینده سال هایی که سرشار از نعمت و تجربیات لذت بخش است.

نمی دانم فرصت بودنم در دنیا تا چه روزی خواهد بود اما می دانم تا آن روز همیشه در این مسیر خواهم بود و تلاش می کنم خودم و خدایم را بهتر بشناسم و تجربه کنم و می دانم آنچه با خود از این دنیا می برم، تجربیاتی است که منشاء آنها را خداوند می دانم.

چقدر تفاوت دارد، من در 35 سال زندگی هرچه اتفاقات بد در زندگی پیش می اومد رو از طرف خدا می دونستم کوله بار آخرتم پر بود از ناخواسته هایی که از بانی اونها رو خدا می دنستم با این 6 سال زندگی ام که هرچه اتفاقات خوب در زندگی ام تجربه کردن رو از طرف خدا می دونم و اون چند اتفاق ناخواسته رو تضادی از طرف دنیا برای بهبود حرکتم به سمت مسیر صراط المستقیم

خدا رو شکر که در زندگی مادی از فرصت یافتگان بودم تا کوله بار خودم رو از تجربه های لذت بخش الهی پر کنم.

در پناه خداوند بخشنده باشید