نشانه های قانون جذب در قرآن

خدایا شکرت که به من گفتی این آگاهیا رو الهی شکرت

استاد ؛ عجب فایلی بود این فایل به نظر من خودش یه دوره است دمت گرم استاد

خدا خیرت بده

درس امروز ؛

“هیچ برگی بدون اذن پروردگار نمیفته”

1) احساس خوب = اتفاقات خوب

یعنی هر چقدر شما بیشتر شاد باشید اتفاقاتی که شادی بیشتری رو برای شما به وجود میاره تو زندگیتون بیشتر میشه

هر چقدر شما بیشتر لذت ببرید، بیشتر امیدوار باشید بیشترخوشحال باشید ، بیشتر آرام باشید

زندگی؛ اتفاقات ، شرایط، افراد و موقعیت‌هایی رو وارد زندگی شما می‌کنه که احساس آرامش، شادی، لذت و خوشحالی بیشتر و بیشتر می‌شه،

در تمام قرآن به صورت واضح گفته شده که یک مومن غمگین نیست .

قانون اینو میگه اگر شما احساس شادی داشته باشید اگر شما در تمام طول روز جوری به زندگی و شرایط زندگی نگاه کنید که احساستون خوب باشه امکان نداره شما اتفاقات بدی را تجربه کنید .

اگر شما خوشحال و امیدوار باشید و اگر احساس خوب داشته باشید شما همواره در تمام شرایط فقط و فقط اتفاقات خوب را تجربه می‌کنید و برعکسش هم صادقه اگر غمگین و ناراحت باشید قانون اینو میگه که زندگی و جهان اتفاقاتی رو برای شما به وجود میاره که ناراحتی بیشتری را در بردارد

اما اگر خوشحال باشید و شاد باشید شما دارید به جهان هستی اعلام می‌کنید که من شادی بیشتری را می‌خوام اون دریافت می‌کنه و شادی بیشتری رو برای شما به وجود میاره ، اتفاقات شرایط و موقعیت‌ها و در واقع آدم‌هایی را وارد زندگی شما می‌کند که شادی بیشتری را تجربه کنید اگر بخواهیم بازم توضیح بهتری داشته باشیم؛

اینه که جهان فرکانس ما را دریافت می‌کنه و اونو تبدیل می‌کنه به ماده یعنی اون انرژی رو دریافت می‌کنه و تبدیل می‌کنه به اتفاقات شرایط و وارد زندگی ما می‌کند.

بریم سراغ دیدگاه قرآن سوره یونس آیه 62؛

دوستانِ خداوند، نه ترسی دارند و نه غمگین می‌شوند.

این آیه واضح نشون میده که اگر انسان رابطه‌اش با خدا اتصال قوی داشته باشه نه غمی دارد و نه ترسی،

یحزنون فعل مضارع است یعنی در تمام طول زندگیشون غمگین نیستند نه اینکه یک بار و دو بار غمگین نیستند یعنی این فعل یک استمرار رو داره نشون میده.

2) ایمان مساوی با پیروزی؛

هر چیزی هم اتفاق افتاد باز هم خداوند تاکید می‌کنه به خاطرش ناراحت نباش چرا که اگر غمگین باشی چیزهای بیشتری  را از دست می‌دهی اگر ناراحت باشی همینیم که داری از دست میدی این یک قانونه و به همین دلیل  حزن‌ها در قرآن با (لا) اومده ،

در مثال شاگردان و مدیر و معلم ،

چقدر این دیدگاه قشنگه که خداوند نمی‌ذاره پیامبر احساس بدی پیدا کنه نسبت به افرادی که در کفر بر یکدیگر سبقت می‌گیرند به پیامبر میگه این موضوع رو به دل نگیر اینا به ضرر خودشونه، خودتو اذیت نکن ( خیلی خیلی موضوع مهمیه )

چقدر زیبا خداوند احساس غم و ناراحتی را از پیامبر می‌گیره

میگه خودتو درگیر نکن ، خودتو غمگین نکن به خودت نگیر،

تو زندگیمون یاد بگیریم اگر داریم تلاش می‌کنیم و نتیجه نمی‌گیریم و یا افرادی که داریم براشون تلاش می‌کنیم اما اونا بی توجهی میکنند ، به دل نگیریم اونا خودشون ضرر می‌کنند اتفاقی برای ما نمی‌افته احساسمونو خوب نگه داریم

مثل یک معلمی که شاگرداش درس نمی‌خونن ولی میاد با عشق درسشو میده و میگه من دارم تلاشمو می‌کنم

نتیجه ایمان به خدا احساس آرامشه، احساس امیده، احساس عشقه، احساس شادیه ، نه احساس غم ،

3) اتفاقات در یدِ خداونده ؛

اگر احساس بدی داریم این به این معنی است که ما ایمان نداریم کسی که به خداوند ایمان داشته باشه نه غمگین میشه نه ترسی داره ترس به خاطر بی‌ایمانیه غم به خاطر بی‌ایمانیه ،

اگر ما ایمان داشته باشیم که خداوند فرمانروای جهان کارشو کامل و درست انجام میده و هیییییییییچ برگی بدون اذن خداوند روی زمین نمیفته و اتفاقات در ید خداونده ، اون وقت دیگه نگران نیستیم می‌دونیم که همه چیز خیره یک نیرو در این جهان وجود داره و اون هم نیروی خیره ، نیروی عشقه ، نیروی خوبیست و اگر غمگین میشیم و می‌ترسیم و اگر نگران هستیم به این معناست که ما ایمان نداریم،

4)  روابط با دیگران ؛

یاد بگیریم تو زندگیمون به خاطر رفتار بد آدما، به خاطر مکر اون‌ها ، احساس خودمونو خراب نکنیم ناراحت نباشیم و خودمونو درگیر نکنیم اگر خودتو درگیر اون موضوعات کنی اتفاقات نامناسب بیشتری برات به وجود میاد، اگر ناراحت بشی شرایط بدتری را تجربه خواهی کرد خداوند چقدر آگاهانه و فوق العاده احساس بد را از پیامبر دور می‌کنه و میگه آنها هر کاری می‌خوان بکنن تو اصلاً نگران نباش چون اگر نگران نباشی به تو آسیبی نمی‌رسه این قانونه

کار من اینه که نگران نباشم ، همه چیز به نفع من رخ میده

خداوند از من محافظت می‌کنه

همه چیز عالیه

خلاصه که تا اینجا که من فهمیدم خداوند میگه سعی کن کار درست رو انجام بدی و به هیچ دلیلی غمگین نشو تاکید می‌کنه هیچ دلیلی ناراحتت نکنه اگر تو کاری رو اشتباه انجام دادی حتی اگر دلت برای کسی سوخت حتی اگر پشت سرت حرف زدن و … هیچ و هیچ

مومن کسیه که اصلاً ناراحت نمی‌شه چون ایمان داره، خداوند میگه غمگین نباش ناراحت نباش من هواتو دارم تو فقط سعی کن کار خودتو درست انجام بدی و ناراحت نباش من کار خودمو بلدم

من با تو هستم بهت کمک می‌کنم

این حرفیه که ما باید هر روز به خودمون بزنیم در هر شرایطی از زندگی خودمون در روزهای سخت زندگیمون

خیلی موقع ها هست که ما به خودمون حق میدیم

که ناراحت باشیم اما این آیه‌ها نشون میده حتی در بدترین شرایط اگر ناراحت باشی اتفاقات بد رو تجربه می‌کنی سکوت کن و اجازه بده خداوند کارشو انجام بده

کسی که ایمان داره خداوند رو باور داره کسیه که قبول داره تمام اتفاقات جهان به دست خداونده نگران هیچ چیز نیست خداوند به مادر موسی کسی که ایمان داشت تاکید می‌کنه نترس و غمگین نباش چرا که اگر غمگین باشی اوضاع برای تو سخت می‌شه

در واقع حس آرامش و ایمان به خدا موسی رو به مادرش برمی‌گردونه

از هرچی بترسی سرت میاد به خاطر هرچی نگران باشی از دستش میدی اینا قانونه

اگر ایمان داشته باشیم و رها کنیم

اگر باور داشته باشیم و رها کنیم

مطمئناً طبق قانون همه اتفاقات به نفع من خواهد شد

این ایمان واقعی می‌خواد

این احساس خوب واقعی می‌خواد

این احساس آرامش واقعی می‌خواد

مومنان میگن خدایا شکرت که اندوه را از من دور کردی،

خدایا شکرت که ناراحتی رو از من گرفتی با هدایت شدنم به شنیدن این فایل.

ایمان مساوی دوری از اندوه و دیدن عشق و آرامشه و

بی‌ایمانی مساوی اندوه و ناراحتیه

غم و ایمان نمی‌تونند در یک جا باشند

نمی‌تونه نور و تاریکی در یک جا باشه

نمی‌تونه سلامتی و بیماری در یک جا باشه.

استاد ؛ همه نکاتی که تو این فایل بود طلایی بود ولی یه سریاش انگار نشست به جونم انگار رفت تو مغزم ،

شکرت معبودم ،

دستت طلا استاد،

نمی‌تونه خیر و شر در یک جا باشه

نمی‌تونه فقر و ثروت در یک جا باشه

تشکر کنیم و از خدا بخواهیم که غم را از ما بگیره

الهی آمین

بعد از هر خنده خنده بیشتره

خدایا شکرت غم را از ما گرفتی

این رابطه با خداست که غم را دور می‌کنه

اگر از حرف کسی ناراحت میشی به خودت نگیر

اونا به خودشون بد می‌کنن

دوستان این حرفا به این معنی نیست که ما هرگز نباید غمگین بشیم ما انسان هستیم ، آدم آهنی نیستیم ، ما انسانیم با عواطف انسانی ،

توقعی نیست که غمگین نشیم اما توقع هست در وضعیت ناراحتی و غم نمونیم و خودمونو به وضعیت آرامش بکشیم

ناراحت عصبانی و نگران شدن طبیعیه برای همه جهان اتفاق می‌افته هیچکس نیست که بگه من تا به حال ناراحت و غمگین نشدم

اما مهم اینجاست که این فرکانسو ادامه ندیم و اگر لحظات کوتاهی رو فرد ناراحت باشه براش هیچ اتفاق بدی نمی‌افته،

بنابراین اگر موقعی هم ناراحت بودی نگران نشو که وای من غمگین شدم اتفاقات بدی برام میفته من عصبانی شدم الان از در و دیوار بدبختی برام به وجود میاد نه ،

با مقدار کمی عصبانیت و غمگینی هیچ اتفاقی برای فرد نمی‌افته این طبیعیه فقط باید سعی کنیم رها بشیم و ازش بیایم بیرون،

نکته جالب اینجاست که برای غمگین شدن افسرده شدن سال‌ها باید ناراحت بود ولی برای خوشحال شدن با یک روز افکار  مثبت انسان به آرامش و شادی می‌رسه این یک قانونه .

یعنی اگر حتی خیلی ناراحتم بودی با یکی دو روز افکار مثبت سریع برمی‌گردی چون نیروی حاکم بر این دنیا مثبت و خیره

به خاطر اینکه جریان هستی جریان خیره

و وقتی ما در مسیر درست داریم حرکت می‌کنیم مثل کسیه که در مسیر سرپایینی داره حرکت می‌کنه خیلی زود به مقصد می‌رسیم اما مسیر غمگینی سربالایی است که باید خیلی غمگین باشی خودتو داغون و ناراحت بکنی یعنی مسیر سختیه

خیلی موقع‌ها هست ما به خاطر افکار منفی و ترس‌هامون این ترس‌ها رو انقدر می‌پرورونیم در ذهنمون که همون اتفاق می‌افته و بعد میگیم من می‌دونستم این اتفاق می‌افته و فکر می‌کنند بهشون الهام شده در حالی که این الهام نیست این ساخته ذهن که خلق شده

مثل داستان حضرت یعقوب که خورده شدن یوسف توسط گرگ را برای خود خلق کرد در حالی که فقط زجرشو یعقوب کشید و یوسف که نمُرد و حتی عزیز مصر هم شد .

این یعنی نمی‌تونه فردی با ساخته‌های ذهنش به کسی دیگر که این باورها رو تو ذهنش نداره آسیبی برسونه یا دردسر درست کنه ، راه خودشو میره

یعقوب برای یوسف دردسر درست نکرد یعقوب برای خودش دردسر درست کرد

در این زمان‌ها باید بتونیم احساس خودمونو کنترل کنیم در واقع وظیفه ما همینه؛

غمگین نباشیم

ناراحت نباشیم

بتونیم بپذیریم

بتونیم رها کنیم

و بتونیم ایمان داشته باشیم.

یعقوب نتونست از قانون استفاده کنه و سال‌های سال از فرزندش دور شد نتونست بپذیره این جدایی رو و خیر درش ببینه و آرام بگیره و خوشحال باشه و ایمانشو حفظ کنه و بابت چیزهایی که داره سپاسگزار باشه به همین دلیل یوسف را سال‌های سال ندید بیمار شد و این دردسرها رو کشید این قانونه …

قانون قانونه ، هیچ تفاوتی برای پیامبرش و غیره نداره

اگر ناراحتی خودت را حتی به خدا عرضه کنی به این معنی است که داری فرکانس بد می‌فرستی که خداوند می‌فرماید در مورد ناراحتی‌های خودت هم با من صحبت نکن

خلاصه تاکید اینه اگر احساس بدی داری در موردش حرف نزن , ننویس , صحبت نکن در موردش , فکر نکن …

و بذار اون احساس بد بگذره ، رهاش کن ، بپذیرش و بدون که درِش خیر هست ، برگرد به نعمت‌هات فکر کن به چیزایی که به خاطرش سپاسگزار خداوندی .

حضرت ابراهیم به این خاطر مرد درجه یک قرآنه که تونسته بود عواطف و احساساتش رو به طرز باورنکردنی کنترل کنه ؛

و نکته اینجاست اگر می‌خوایم از زندگی و دنیا لذت بیشتری ببریم باید بتونیم این کارو انجام بدیم

و احساساتمون رو مدیریت کنیم و در شرایط بسیار سخت هم احساسمون رو خوب کنیم

و این کار شدنیه

با تمرین شدنیه

با باور شدنیه

ما اگر در این مسیر قرار بگیریم اتفاقات عالی برامون میفته و تبدیل به یک انسان ضربه ناپذیر می‌شویم یک انسانی که هیچ چیز نمی‌تونه اونو غمگین و ناراحت کنه

یک ابراهیم …

به شرط این که بتونیم ایمان داشته باشیم به خدا و هر شرایطی رو بپذیریم و نگرانش نباشیم نذاریم شرایط و اتفاقات ظاهری احساسمونو بد کنه

5) انما نجوا من شیطان :

نجوا همون گفتگوهای ذهنیه که صب تا شب داره تو ذهن ما به ما میگه بدبخت شدی اینو از دست میدی و

اوضاع داره سخت میشه رقابت داره بیشتر میشه و …

(خلاصه همین چرت و پرتایی که هممون میدونیم ) گفتگوهای ذهنی ای که هر روز از صبح تا شب داریم‌ با خودمون میگیم ،

” انما ” در قرآن یعنی: این است و دیگر جز این هیچ نیست یعنی دقیقا ، به درستی ، مطمعنا بدون شک ، نجوا تنها از سوی شیطان است ،

برای چی ؟ برای اینکه مومنان را غمگین کند ،

این گفتگوهای ذهنی که شروع میکنه به صحبت کردن با ما ، وقتی چیزی میشه ، یا بصورت کلی این نجواها شروع میکنه به ادامه دادن و اوضاع رو هی بدتر و بدتر جلوه میده ،

اگر دقت کنیم خیلی از این نجواهای ذهنی هیچ وقت اتفاق نمیفته، اما ما همچنان به حرف اونا گوش میکنیم و اونارو باور می کنیم، اینا همشون یک توهمه، که از سمت شیطانه ما نباید این توهماتی که شیطان وارد ذهن ما میکنه رو قبول و باور کنیم،

این نجواها کار شیطانه، وظیفه شیطانه این کارو انجام بده ، شیطان اصلا اومده که فقط همچین کاری رو انجام بده ، وقتی انسان در شرایط سختی قرار میگیره ذهن انسان شروع میکنه در مورد بدبختی و نگرانی صحبت کردن

این وظیفه ما هم هست که نگاهمونو عوض کنیم، این کار باید آگاهانه صورت بگیره

اگر روی خودت شناخت و آگاهی نداشته باشی

اگر خودت آگاهانه روی خودت کار نکنی

مطمعنا ذهن تو فقط تو رو فریب میده و اوضاع رو برات بدتر میکنه

و در ادامه آیه کاملا توضیح میده نجوا از سمت شیطانه برای اینکه مومنان رو غمگین کنه ، ولی به اندازه شی ای نمیتونه به کسی ضربه بزنه ، دوستان این توهمات را باور نکنید چون هیچ ضربه ای به ما نمیزنه به اندازه شی ای به ما ضربه نمیزنه .

خداوند راهشم داره توضیح میده میگه وقتی این نجواها میاد که میگه اوضاع بد شد و … مومنان این حرف ها را باور نمی‌کنند و هیچ کاری نمی‌کنند این کار شیطانه که می‌خواد ما رو غمگین کنه مومنین فقط باید به الله توکل کنند و همین کافیست و وقتی ما الله رو باور می‌کنیم احساسمون خوب میشه .

پس اگر کسی به ما گفت غمگین باشیم این دیدگاه, دیدگاه شیطانیه

به طور واضح و آشکارا داره تو قرآن توضیح میده این نجواها رو باور نکنیم، ایمانمون رو حفظ کنیم ، احساس خوب فقط موقعی به وجود میاد که ما توکل کنیم به الله ، موقعی که باورش کنیم ، موقعی که قدرتشو باور کنیم

و بعد اتفاقات خوب برامون میفته .

ذهن جایگاه شیطانه و قلب جایگاه خداونده.

ذهن ما هیچ وقت به ما احساس خوبی نمیده اگر اتفاقات بد بیفته و ما روی ذهنمون کار نکرده باشیم هیچ وقت نمیاد بگه داره برات اتفاقات خوب میفته مثلاً در مثال بچه‌ای که دیر اومده از مدرسه به خونه ،

چرا مادر ، هیچ وقت این فکر به سرش نمی‌رسه که حتماً تو کوچه داره با بچه‌ها بازی می‌کنه

یا خداروشکر چقدر بچه شادابی دارم

یا شاید تو مدرسه‌اند و دارن تکالیفشونو می‌نویسند و به هم کمک می‌کنند یا شایدم دنبال گربه‌ای کردن و دارن اینور و اونور می‌دون

و یا شاید هر اتفاق جالب دیگه‌ای داره می‌افته ، چرا اینجوری فکر نمی‌کنیم؟

چون شیطان نمی‌ذاره اینجوری فکر کنیم؛

این کار باید یک فکر آگاهانه باشد؛

هیچکس اگر روی فکر خودش کار نکرده باشه تو این شرایط هیچ وقت فکر خوب نمی‌کنه چون این نجواها همواره اوضاع رو بدتر نشون میده،

مگه اینکه ما روی ذهن خودمون کار کرده باشیم و این کارو آگاهانه انجام بدیم ،

به همین خاطر وقتی اتفاق ناجالبی می‌افته فقط افکار منفی به وجود میاد

در شرایط اینطوری ذهن انسان هیچ وقت مثبت نگاه نمی‌کنه

ذهن همیشه به بدترین اتفاق ممکن فکر می‌کنه

و اونو انقدر واقعی نشون میده که احساسات انسانو برمی‌انگیزه

این نگرانی انسانو نشون میده،

این افکار توهم زا رو نشون میده،

که کار شیطانه .

امیدوارم که بتونیم از این به بعد مچ شیطانو بگیریم

از این به بعد هر فکری ، هر دیدگاهی ، هر نگرشی که به ما احساس بدی میده به این معناست که ؛

این دیدگاه این فکر و این نگرش از جایگاه شیطان برخاسته

و

هر فکری و هر دیدگاهی که به شما احساس آرامش میده

احساس اطمینان میده ، احساس شادی میده ، به این معناست که خداوند داره با شما صحبت می‌کنه؛

به همین راحتی میشه این پیغام‌ها رو شناخت.

پیغام‌هایی که احساس بدی میده احساس اضطراب و ترس واحساس نا امیدی و عصبانیت میده ،

فقط و فقط جایگاه شیطانه

این یک توهم بزرگه اینو باورش نکنید و بارها و بارها دیدیم این احساسات ترس آور و زجرآور برای ما به وجود اومده و دیدیم هیچ اتفاقی نیفتاده ،

بارها و بارها ما نگرانی‌های بیهوده و مزخرفی رو داشتیم که دیدیم با گذر زمان یک توهم الکی بود که ما به خاطرش کلی خودمونو اذیت کردیم و هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد ،

پس اسلحه شیطانو بشناسیم و خدا رو باور کنیم و اون وقته که زندگی ما سراسر شادی و عشقه ، مهربانی و زیباییه …

از خدا می‌خوام که ما را به راه راست هدایت کنه ، امیدوارم بتونیم تو این مسیر حرکت کنیم

به راه کسانی که به آنها نعمت داده نه کسانی که بر آنان غضب کرده و نه گمراهان هدایت کنه.

خدایا تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم.

به نظرم باید این فایل رو تا آخر عمرم ببینم و تکرارش کنم از بس مهم و حیاتیه.

استاد جایی گذری یک مکالمه ای از برنامه ای در تلویزیون که خانواده داشتن میدیدن شنیدم ، برنامه در مورد مسایل معنوی و مذهبی بود و ظاهرا تجربه فردی بود که حالتی شبیه به کما رو تجربه کرده و هدف برنامه این بود که تجربیات فردی رو بگه که رفته و عالم دیگه رو دیده و برگشته ،نکات جالبی که من شنیدم تو اون تایم کوتاه این بود که ، ایشون میگفتن: از بین افرادی که براشون دعا میکردن چهره 2 نفر از خانواده شون خیلی نورانی بوده و اون دو نفر ویژگی ای که داشتن این بوده که دعا میکردن و امیدوار بودن  و باقی افراد خانوادشون هم ، دعا میکردن، ولی انرژی دعاشون رو با ناامیدی ای که داشتن خنثی میکردن و نتیجه نمیداد ،من داشتم با خودم میگفتم این همون گاز و ترمز ماست ، یه پا رو گازه ولی نتیجه رو نقطه پایانی رو با احساس خوب تجسم نمیکنیم ، یا همون مفهوم درخواست دادن و رها کردنشه

اینکه خدا شنیده و اجابت کرده ، این همون احساس خوب داشتنه و …

حالا به بیان دیگه ای عنوان شد ،

استاد یه جمله دیگه از ایشون که توجه منو جلب کرد این بود که میگفت بیماری که همه افراد مشترکا داشتن شک بود ، ( به قول استاد تو اون فایله میگفتن ، شک ، تردید ، دودلی بزرگترین اسلحه شیطانه ) نقطه مقابلش میشه همون ایمان داشتن ، یعنی همین اینکه تا جایی که میتونیم موفقیتمون در رسیدن به نتیجه رو و نقطه پایانی رو تجسم کنیم ولی اگر جایی هم نشد بتونیم هر آنچه الان هست رو بپذیریم و خواسته مونو رها کنیم خداوند شنیده و اجابت شده.

چقدر جالبه و چقدر قانون درسته این روزا که من دارم روی این فایل گرانبها کار میکنم ، باید دقیقا همون تایمی که اونجا هستم این جملاتو بشنوم ، اینا همه قانونو ثابت میکنه

من دقیقا همین چن تا جمله رو از اون برنامه یک ساعت و خورده ای ببینم که متناسب با این فایلی باشه که من رو چند روزه درگیر خودش کرده و من دارم با عشق روش کار میکنم ،

نکته آخرشم این بود که این تجربه براش این نتیجه رو داشته که همه ما تو آغوش خداوندیم و هییییچ نگرانی ای معنی نمیده ، و همه چیز خیر مطلقه ، و هدف از خلقت ما زندگی کردن خودمون و رسیدن به درونمون و همون خود شناسیه

من در آغوش خداوندم یا همون هیچ برگی بدون اذن پروردگار نمیفته ، همون ایمان داشتن به خدایی که منو حمایت میکنه اینا همه محتویاتی بود که من اون شب به صورت تصادفی از برنامه تلویزیونی شنیدم و خداوند با بیانی دیگر و به این وسیله این مفاهیم رو به من بیشتر آموخت و یادآوری کرد