نشانه های قانون جذب در قرآن

ب نام خدا

سلام ب خونواده صمیمی عباسمنش

درس هایی ک از این فایل گرفتم

استاد راستش من این فایلو ۲،۳سال پیش هم از شما شنیدم ولی انگار امسال آماده ی دریافت آگاهیهاش هستم وقتی تو فایلهای دیگه میگفتین احساسات خوب برابر اتفاقات خوب،احساسات بد برابر اتفاقات بد درک نمیکردم و میگفتم لازم من ببینم فرکانس ها چطور کار می‌کنن ببینم درک کنم ک واقعا احساسات بد برابر اتفاقات بد تا باور کنم یعنی کارکردش میخواستم درک کنم هنوزم اینطوریم ولی وقتی تو این فایل مثال هایی از مادر موسی و یعقوب نبی گفتی تازه فهمیدم ۱چیزی هس ک خداوند تو قرآن مثال زده از پیامبرانش و گفته.بیشتر وقتها باورسازی از طریق قرآن دیگه برام حجت.و حرفی برام نمیزاره ب قولی انقورت تو کار نمیارم.

۱چیزی شاید اینی ک میخوام بگم بی ربط ب این فایل نی این روزها دستمو رو فرکانسام بیشتر کردم و تا۱نگرانی یا هر حس نامناسب دیگه ای از چیزی ب ذهنم میاد میگم ببین حواست باشه نگرانی نگرانی بیشتری برات میاره ها.

خب طبق قانون تمرکز.تمرکز بر هرچی اونو بیشتر وبیشتر میکنه شادی شادی بیشتر میاره و گریه گریه بیشتر.خنده خنده میاره برخلاف باور عموم ک میگن ب ماخوشی نیومده هر وقت خندیدیم ۱اتفاقی افتاده بلایی سرمون اومده

چند روز قبل دوستم میگفت ما بعد خونه سازیمون چون نما کار کردیم از بیرون خونمون تو چشم و ب محض اینکه نقل مکان کردیم ب خونمون چند روز پشت سرهم برامون اتفاقات ناگوار افتاده ب چشم اومدیم و اصلا باقاطعیت میگفت

یا تو عقد پسر داییم خب ۱خانم لازم بره واس ساویدن کله قند رو سر عروس داماد و خب من نظرم این بود ک من برم و از اونجایی ک من جداشدم دختر خاله پسردایی گفت ن ۱خانم مجرد باید بره و خب خیلی این هس ک واس تازه عروس و داماد خانم مطلقه کاری نکنه مبادا عروس داماد هم ۲بخته شن خلاصه عقد انجام شد ولی چند ماه بعد از هم جداشدن واین برای من درس بود چ من میرفتم واس کله قند ساویدن چ نمی‌رفتم اینا از هم جدا میشدن ولی فرقش اینجا بود ک اگه من میرفتم و این اتفاق بعدش میفتاد شاید خودمم باورم میشد ک من نباید سر عروس و دامادقند میساویدم ولی دیدم ربطی ب آدمش نداره و خب برای خودمم جالب بود مثل یعقوب ک ب بچه هاس کلید دادو گفت میترسم گرگ یوسفو بخوره واین اتفاق نیفتاد ولی بچه هاش اینطور وانمود کردن و این ربطی نداره ب پیش گویی ما.بلکه ما خودمون با باورهامون داریم این اتفاقاتو رقم میزنیم

خدایاشکرت باعشق ک فهمیدم واگویه های ذهنم وسوسه های شیطان و با اون واگویه ها بهش خط میدیم و خب همیشه این واگویه ها هستن ولی ما لازم روشون دقت داشته باشیم اول بشناسیمشون و بعد آگاهانه روشون کار کنیم و البته اینا مفیدن چون باورهای مخرب مارو بهمون یادآور میشن و کار کردن رو خودمون مثل چند وقت قبل تو محل کارم دوستم اومد تا اونجا مشغول بشه و درخواست کار داد یهو نگرانی افتاد ب جونم اینم اومد تعدادمون زیاد شد شیفت هامون کمتر میشه شیفت کمتر بشه حقوقمون کم میشه خلاصه از این حرفها این فایلو ک شنیدم اول اینکه فهمیدم اون از ناحیه شیطون ک ترس و نگرانیو بهم القا می‌کرد همچنین باور کمبود ک لازم روشون کار کنم و شرک نسبت ب خداوند ۲.اینکه واقعیت نداره وسوسه شیطان و خب جنس وسوسه های شیطانو کم کم میفهمم

آیه ای ک بیشتر برام قابل محسوس بود ک اگه ناراحت باشیم ناراحتی رو ناراحتی میاد اون آیه مربوط ب جنگ احد بود حتی در چنین مواقعی سعی کنیم میوه و موهبت اون اتفاقو ببینیم

و اینکه آیه مربوط ب حضرت مریم ک گاها ما حق داریم از چیزی ناراحت بشیم بترسیم مثل خدشه دارشدن آبرومون ولی حتی تو این مواقع هم نباید تو ناراحتی بمونیم

و اینکه حتی اگه ناراحت شدم باز هم استرس نداشته باشم ک ای بابا الان من ناراحت شدم بلافاصله برای من حتما اتفاق بدی میفته چون خودش اصلا ۱حس نامناسب ناراحتی رو ناراحتی

خدایاشکرت باعشق ک این فایلو دیدم اینبار با آگاهی جدیدتر دقت بالاتر و خب مدارم بالا رفته و خدایاشکرت باعشق برای سایت عباسمنش

خدایاشکرت باعشق ک شادی ب این معنی نیس ک ما نباید ناراحت نباشیم چون ناراحتی بخشی از احساسات ماست شادی یعنی من دیدمو نسبت ب وقایع جوری تنظیم کنم ک بتونم با درس گرفتن یا الهام گرفتن از اونها احساس بهتری نسبت بهشون داشته باشم و فقط لازم یکم احساسم فرق کنه.و خب این باور باگول زدن خودمون هم فرق داره

الهی شکرت ک بعد۱وقفه تونستم آگاهیهامو ب اشتراک بزارم و این ردپا هم ثبت شد الهی ب شرط عمل