جهان به گونه ای خلق شده که به فرکانس های شما پاسخ می دهد. یعنی شما مانند یک دستگاه تولید کننده فرکانس هستی و جهان دستگاهی است که فرکانس های شما را دریافت و آنها را تبدیل به تجربه هایی نموده و وارد زندگی تان می کند.
درک این قانون، تحولی اساسی در زندگی ام آفرید زیرا به من آموخت که مهم ترین کار زندگی ام این است که با کنترل ورودی های ذهنم، با تمرکز بر نکات مثبت هر چیزی در اطرافم و تجربه ام، باورهای قدرتمند کننده ای بسازم تا فرکانس های قدرتمند کننده ای به جهان ارسال نمایم که موجب رخ دادن اتفاقاتی بشود که تجربه شان را دوست دارم.
این قانون مرا در این باره به یقین رسانید که احساس خوب = اتفاقات خوب و احساس بد = اتفاقات بد.
اما این سوال بزرگ در ذهنم بود که اگر خداوند قرآن برای هدایت مان آفریده، چرا چیزی درباره چنین اصل مهمی نشنیده ام؟
چرا خانواده ی به شدت مذهبی ام که مدام در حال مطالعه قرآن اند، اینقدر آدمهای ناشادی هستند.
چرا همیشه با التماس و تضرع با خدا صحبت می کنند؟
چرا رابطه شان با خداوند، اینقدر غم انگیز است؟
با این سوالات، سراغ قرآن رفتم. شروع به جستجوی تمامی آیاتی نمودن که حاوی ریشه “حزن” بود.
نتیجه این تحقیق، دنیایم را تغییر داد. من خدایی را در قرآن یافتم که اساس قوانینش “احساس خوب داشتن” است. خدای من، خدای زیبایی، شادی و سرور است. خدایی که مدام به پیامبرش حتی در بدترین شرایط، امر می کند که غمگین نباش
مادر موسی را در لحظه حساسی که فرزندش را به نیل می اندازد با نوای “غمگین نباش” آرام می کند
به نظرم این خدا ستودنی است و پیروی از قوانینش که می گوید احساس خوب= اتفاقات خوب، برایمان کافی است.
سید حسین عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD616MB52 دقیقه
- فایل صوتی نشانه های قانون جذب در قرآن47MB52 دقیقه
به نام انرژی معجزهگر و قدرتمندی که از رگ گردن به من نزدیکتر است و به خوشبختی و ثروتمندی و داشتن زندگی عاشقانه و رویایی برای من بیشتر از خودم مشتاق است
به نام سیستم قانونمندی که قدرت خلقکنندگی تمام اتفاقات زندگیم را به دست باورها و افکار خودم داده، تا بتوانم با حفظ احساس خوب و ارسال فرکانس مناسب، از راههای لذتبخش و آسان به تمام آرزوها و شرایط دلخواهم برسم
به نام خدای قدرتمند و مهربانی که جهانی سرشار از عشق و فراوانی و نعمت و فرصت و ثروت و خوبی و زیبایی و آدمهای خوب را به بینهایت مقدار آفریده
و من را نیز موجودی بسیار ارزشمند خلق کرده که لیاقت دریافت هدایتها و تجربه همه نعمتهایش را دارد.
سلام به همه زیباییها، خوبیها، آدمهای خوب و باایمان، سلامتی، آرامش، آسایش و رفاه، عشق و وفاداری، ثروت و ثروتمندی، صداقت، درستی، لذتهای پاک و تجربههای ناب، موفقیت، خوشبختی، سعادتمندی و هر ذره و جریانی از خوبی که در جهان زیبا و غنی ما در جریان است.
*
_ ما زمانی اتفاقات خوب را تجربه میکنیم که احساس خوبی داشته باشیم.
– به عبارتی: «احساس خوب = اتفاقات خوب»
– هر چقدر ما آرامتر، خوشحالتر و امیدوارتر باشیم و هر چقدر بیشتر لذت ببریم، اتفاقاتی که شادی بیشتر را برای ما میآورند، در زندگیمان بیشتر میشوند.
– در واقع، بر اساس قانون فرکانس جهان هستی، اتفاقات، شرایط، افراد و موقعیتهایی وارد زندگی ما میشود که آرامش، شادی، لذت، خوشحالی و امید، بیشتر و بیشتر میشود.
– بطور واضح، در تمام قرآن گفته شده که یک مومن، غمگین نیست.
– اگر شما در تمام طول روز، جوری به زندگی و شرایط خود نگاه کنید که احساستون خوب باشه، احساس شادی داشته باشید، امکان ندارد که اتفاقات بد را تجربه کنید.
– اگر خوشحال و امیدوار باشیم، اگر احساس خوب داشته باشیم، همواره و در همه شرایط، اتفاقات خوب را تجربه میکنیم و البته برعکس این قضیه هم صادقه.
– وقتی خوشحال هستیم، در واقع داریم فرکانسی به جهان هستی ارسال میکنیم که من شادی بیشتری را میخواهم و جهان هم این فرکانس را دریافت میکند و شادی و خوشی بیشتری را در شرایط مختلف و بیشتر قرار میدهد و وارد زندگی ما میکند.
– جهان هستی فرکانس من را دریافت کرده و آن را تبدیل میکند به اتفاق و شرایط و سپس وارد زندگیم میکند.
– حالا که این قانون را میدانم، طبیعتا باید ابتدا مراقب ورودیهای ذهنم و سپس مراقب گفتگوهای ذهنیم، افکار غالب، باورهام، احساس و فرکانسهایی که به جهان هستی ارسال میکنم، باشم.
– اگر احساس بدی داریم، یعنی از خداوند تبعیت نمیکنیم. در حقیقت، وقتی رابطه قشنگی با خدا داشته باشیم، این رابطه نتیجهاش احساس خوب است.
– چراکه رابطهای زیبا با منبع انرژی یعنی خداوند، قطعا نتیجهاش خوب است. (همچنین، کمرنگ شدن این رابطه، نتیجهاش احساس بد است.)
– اگر در فرکانس مثبت، ایمان، توکل، خوشحالی، امید و آرامش باشی، قطعا پیروز میشود.
و اگر در فرکانس منفی، غم و اندوه، ناراحتی و ناامیدی باشی، حتما شکست میخوری.
– اگر ایمان داشته باشیم که خداوند یعنی قدرتمندترین فرمانروای جهان، داره کارش رو درست انجام میده و تمام اتفاقات در ید خداوند است و برگی به اذن خداوند روی زمین نمیافتد، آن زمان دیگه نگران نیستیم، دیگه نمیترسیم، دیگه ناراحت نیستیم، چونکه میدونیم همه چیز خیره؛ در واقع یک نیرو وجود داره و آن هم نیروی خیر و عشق و آرامش است.
– رابطه خوب داشتن با خدا = دور شدن غم و اندوه
– اگر احساس بدی داری، در موردش صحبت نکن، ننویس، با کسی حرف نزن، بگذار احساس بد بگذرد، بشین به نعمتهایی که در زندگی داری فکر کن، بشین چیزهایی که بابتش از خداوند سپاسگزاری را به یاد بیاور.
– در شرایط سخت و ناراحتکننده، احساس خودت را خوب نگه دار؛ چراکه اگر در این مسیر باشی، اتفاقات عالی برایت رخ میدهد.
*
کلمه حزن 42 بار در قرآن به کار گرفته شده، که از این تعداد، 35 بار بصورت نفی بوده است. بدان معنا که «نباید غمگین بود.»
یونس-62
أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
آگاه باشید که دوستان خدا هرگز هیچ ترسی (از حوادث آینده عالم) و هیچ حسرت و اندوهی (از وقایع گذشته جهان) در دل آنها نیست.
بقره- 38
قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِیعًا ۖ فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدًى فَمَنْ تَبِعَ هُدَایَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
گفتیم: همه از بهشت فرود آیید، تا آن گاه که از جانب من راهنمایی برای شما آید، آنان که پیروی او کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد.
بقره- 62
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا
خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.
(نکته: نتیجه ایمان، عمل صالح است.)
آلعمران- 139
وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ
شما هرگز سستی نکنید و (از فوت متاع دنیا) اندوهناک نشوید، زیرا شما فیروزمندترین و بلندترین ملل دنیایید اگر در ایمان ثابت قدم باشید.
آلعمران- 153
إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَىٰ أَحَدٍ وَالرَّسُولُ یَدْعُوکُمْ فِی أُخْرَاکُمْ فَأَثَابَکُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِکَیْلَا تَحْزَنُوا عَلَىٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا مَا أَصَابَکُمْ ۗ وَاللَّهُ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
(به یاد آرید) هنگامی که به مکانهای دوردست میگریختید و توجه به احدی نداشتید در حالی که پیغمبر شما را به یاری دیگران در صف کارزار میخواند! پس خداوند (به کیفر این بیثباتی) غمی بر غم شما افزود تا از این پس بر آنچه از دست رفت یا برای رنج و المی که به شما میرسد اندوهناک نشوید، و خدا به هر چه کنید آگاه است.
(نکته: اگر ناراحت و غمگین باشی، چیزهای بیشتری را از دست میدهی.)
آلعمران- 176
وَلَا یَحْزُنْکَ الَّذِینَ یُسَارِعُونَ فِی الْکُفْرِ ۚ إِنَّهُمْ لَنْ یَضُرُّوا اللَّهَ شَیْئًا ۗ یُرِیدُ اللَّهُ أَلَّا یَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِی الْآخِرَهِ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ
(ای پیغمبر) تو اندوهناک مباش که گروهی به راه کفر میشتابند، آنها هرگز زیانی به خدا نرسانند و خدا میخواهد آنها را در آخرت هیچ نصیبی ندهد، و نصیبشان عذاب بزرگ و سخت دوزخ خواهد بود.
انعام-48
وَمَا نُرْسِلُ الْمُرْسَلِینَ إِلَّا مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ ۖ فَمَنْ آمَنَ وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ
و ما پیغمبران را جز برای آنکه مژده دهند و بترسانند نفرستادیم، پس هر کس ایمان آورد و کار شایسته کرد هرگز بر آنان بیمی نیست و ابدا اندوهگین نخواهند بود.
(نکته: نتیجه ایمان، احساس آرامش، امید، عشق و شادی است. اگر غمگین هستی، یعنی ایمان نداری؛ زیرا کسی که به خداوند ایمان دارد، نه میترسد و نه غمگین میشود.)
یونس- 65
وَلَا یَحْزُنْکَ قَوْلُهُمْ ۘ إِنَّ الْعِزَّهَ لِلَّهِ جَمِیعًا ۚ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ
و سخن منکران خاطرت را غمگین نسازد، که هر عزت و اقتداری مخصوص خداست و او شنوا و داناست.
نحل- 127
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّهِ ۚ وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلَا تَکُ فِی ضَیْقٍ مِمَّا یَمْکُرُونَ
و تو (ای رسول) صبر و تحمل پیشه کن که صبر تو تنها به (توفیق) خداست، و بر آنها (که ترک کفر و عناد نمیکنند) غمگین مشو و از مکر و حیله آنان دلتنگ مباش.
(نکته: به خداوند ایمان داشته باش، و اگر درباره تو حرف بد بزنند و توطئه بچینند، با آنها درگیر نشو، چراکه خداوند از تو محافظت میکند، اتفاقات خوب برایت میافتند و همه چیز به نفع تو رخ خواهد داد.)
مریم- 24
فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا
پس از زیر آن درخت (روح القدس یا فرزندش عیسی) او را ندا کرد که غمگین مباش که خدای تو از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد.
(نکته: در بدترین شرایط، اگر باز غمگین باشی، باز هم اتفافات بد را تجربه خواهی کرد. بنابراین در هر شرایط سختی هم که قرار داری، توجه و تمرکزت را از ناخواستهها بردار و روی نعمتها، زیباییها و چیزهای خوبی از زندگیت بگذار تا بوسیله آنها، به راحتی به احساس خوب، آرامش و شکرگزاری برسی.)
قصص- 7
وَأَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ أَنْ أَرْضِعِیهِ ۖ فَإِذَا خِفْتِ عَلَیْهِ فَأَلْقِیهِ فِی الْیَمِّ وَلَا تَخَافِی وَلَا تَحْزَنِی ۖ إِنَّا رَادُّوهُ إِلَیْکِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِینَ
و به مادر موسی وحی کردیم که طفلک را شیر ده و چون (از آسیب فرعونیان) بر او ترسان شوی به دریایش افکن و دیگر هرگز مترس و محزون مباش که ما او را به تو باز آوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم.
(نکته: از هر چیزی بترسی سرت میآد؛ چون ما معمولا به چیزهایی که ازشون میترسیم خیلی توجه میکنیم و تمرکزمون رو روشون میزاریم. از طرفی، اگر به خاطر چیزی نگران باشی، از دستش میدهی. اما نکته اینجاست که اگر ایمان قلبی داشته باشی و اون چیز رو رهاش کنی، مطمئن باش همه اتفاقات به نفع تو رقم خواهد خورد و این احساس آرامش واقعی خواهد بود.)
فاطر- 34
وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ ۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَکُورٌ
و گویند: حمد خدا را که حزن و اندوه ما ببرد، همانا خدای ما بسیار بخشنده جرم گناهکاران و پاداش دهنده سپاس شکر گزاران است.
(نکته: ایمان = دوری از اندوه
ایمان = آرامش، عشق، خوشحالی، امید
در واقع وقتی نور هست، تاریکی وجود ندارد، چراکه نمیشود نور و تاریکی در یکجا باشند.)
(نکته: بعد از هر خنده و شادی، گریه نیست؛
بلکه بعد از هر خنده، خنده بیشتر است.)
انعام- 33
قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَیَحْزُنُکَ الَّذِی یَقُولُونَ ۖ فَإِنَّهُمْ لَا یُکَذِّبُونَکَ وَلَٰکِنَّ الظَّالِمِینَ بِآیَاتِ اللَّهِ یَجْحَدُونَ
ما به تحقیق میدانیم که کافران در تکذیب تو سخنانی میگویند که تو را افسرده و غمگین میسازد. (دل شاد دار) که آن ستمکاران نه تو را تکذیب میکنند بلکه آیات خدا را انکار میکنند.
(نکته: این طبیعی است که بعضی اوقات ناراحت و اندوهگین باشیم، ولی توقع این است که در وضعیت غم و اندوه نمانیم و از این وضعیت خودمون رو رها کنیم، بریم به سمت آرامش، امید و خوشحالی.
عصبانی شدن امری کاملا طبیعی است، اما مهم این است که این فرکانس مسمومکننده را ادامه ندهیم و خودمون رو به سمت آرامش، ایمان، توکل، خوشی و امید برسونیم.
یک روز ناراحتی کردن، اشکال نداره و تو رو دپرس نمیکنه؛ ولی نزار مدتها در افکار منفی بمونی.
بنابراین با یکم غمگین بودن نترس، اما بترس از ماندن طولانیمدت در فرکانس غم و اندوه؛ چون اگر به قدرت برسه، آن زمان اتفاقات بد رخ خواهد داد.
اما خبر خوب این است که در زمانی کوتاه، فرد دپرس و یا افسرده نمیشود؛ اما با یک روز، افکار مثبت داشتن و خوشی کردن، فرد میتواند به آرامش و شادی و امید و احساس خیلی خوب برسد.
چراکه نیروی حاکم بر جهان، نیروی خیر و خوبی است.
چراکه جریان هستی، جریان خیر و خوبی و عشق و زیبایی است.
و وقتی شما در مسیر درست قرار داری، مثل این است که در جادهای سرپایینی قرار داری و به همین خاطر، خیلی زود و راحت به مقصد میرسی.)
یوسف- 13
قَالَ إِنِّی لَیَحْزُنُنِی أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَأَخَافُ أَنْ یَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَأَنْتُمْ عَنْهُ غَافِلُونَ
یعقوب گفت: من از آن دلتنگ میشوم که او را ببرید و ترسان و پریشان خاطرم که از او غفلت کنید و طعمه گرگان شود.
(نکته: اگر نگران موضوعی باشی و برایش ترس داشته باشی، آن موضوع برایت اتفاق خواهد افتاد؛
و آنگاه که رخ داد، فکر نکن تو پیشگویی کردی، تو پیشگو نیستی، چراکه تو خودت برای خودت دردسر خلق کردی.)
یوسف- 84 و 85 و 86
وَتَوَلَّىٰ عَنْهُمْ وَقَالَ یَا أَسَفَىٰ عَلَىٰ یُوسُفَ وَابْیَضَّتْ عَیْنَاهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ کَظِیمٌ
آن گاه یعقوب (از شدت حزن) روی از آنها بگردانید و گفت: وا اسفا بر فراق یوسف! و از گریه غم چشمانش سفید شد و سوز هجران و داغ دل بنهفت.
قَالُوا تَاللَّهِ تَفْتَأُ تَذْکُرُ یُوسُفَ حَتَّىٰ تَکُونَ حَرَضًا أَوْ تَکُونَ مِنَ الْهَالِکِینَ
فرزندانش (به ملامت) گفتند: به خدا سوگند که تو آن قدر دائم یوسف یوسف کنی تا از غصه فراقش مریض شوی و یا خود را به دست هلاک سپاری.
قَالَ إِنَّمَا أَشْکُو بَثِّی وَحُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
یعقوب گفت: من با خدا غم و درد دل خود گویم و از (لطف بیحساب) خدا چیزی دانم که شما نمیدانید.
(نکته: اگر غمت را حتی به خداوند عرضه کنی، یعنی با احساس بد داری فرکانس بدی را به جهان ارسال میکنی.
و احساس بد = اتفاقات بد
بنابراین
به دنبال ایجاد احساس خوب باش که = اتفاقات خوب)
همچنین خداوند به حضرت نوح در آیه 37 سوره هود میفرماید:
وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا وَوَحْیِنَا وَلَا تُخَاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا ۚ إِنَّهُمْ مُغْرَقُونَ
و به ساختن کشتی در حضور و مشاهده ما و به دستور ما مشغول شو و درباره ستمکاران که البته باید غرق شوند دیگر با من سخن مگوی.
نکته اینجاست که حتی خداوند در این آیه به حضرت نوح میگوید که در مورد ناراحتیهای خودت با من صحبت نکن.
یعنی فرقی نمیکنه با چه کسی داری درد و دل میکنی، باید بدونی که از خدا که بالاتر نداریم و خود خدا میگوید که در مورد مشکلات و ناراحتیها، تحت هیچ شرایطی با کسی حتی خودش، صحبت نکنیم؛ چراکه احساس منفی، اتفاقات منفی را بوجود میآورد. و احساس مثبت، بوجود آورنده اتفاقات خوشایند و دلخواه است.)
قصص- 8
فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ
اهل بیت فرعون (آسیه) موسی را (از دریا) بر گرفت تا در نتیجه دشمن و مایه اندوه آل فرعون شود (و به مشیّت خدا فرعون دشمن بزرگ خود موسی را به دامان بپرورد) که همانا فرعون و هامان و لشکریانشان بسیار نادان و خطا کار بودند.
مجادله- 10
إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُون
همیشه نجوا و راز گفتن از (نفوس شریره) شیطان است که میخواهد مؤمنان را دلتنگ و پریشان خاطر کند، در صورتی که هیچ زیانی به آنها نمیرساند جز آنکه امر خدا باشد و مؤمنان باید همیشه بر خدا توکل کنند.
(نکته: نجوا و حرفهای منفی، تنها از سوی شیطان است، برای غمگین کردن مومنان.
اگر من روی خودم آگاهی و شناخت داشته باشم، اگر آگاهانه روی خودم کار کنم، ذهن من نمیتواند من را فریب دهد.
وقتی نجواها در ذهن زمزمه میشوند، اگر مومنان فقط به خداوند توکل کنند، احساسشان خوب شده و طبیعتا اوضاع آنها نیز بهتر میشود.)
*
بنابراین به عنوان نتیجهگیری میتوان گفت که:
غمگین بودن، دیدگاهی شیطانی است.
تا آنجا که میتوانی از غم و اندوه و مشکلات اعراض کن و درباره آنها حتی با خداوند هم سخن نگو.
حتی هنگام دعا و عرضه نیاز به پیشگاه خداوند، با گریه و ناراحتی از او درخواست نکن و اتفاقا با اطمینان، خوشحالی و امید از خداوند درخواست کن، آرزو کن، آن هم آرزوهای بزرگ، آرزوهای زیاد که تمامی ندارند؛ چراکه این کار، نشاندهنده یقین و ایمان قلبی تو به قدرت و لطف بیانتهای خداوند است. (نامه 31 امام علی به امام حسن)
در هر شرایط سختی هم که بودی، کانون توجه و تمرکزت را از روی مشکلات و ناراحتیها بردار و به زیباییهای زندگیت و نعمتهای بیشماری که به تو داده شده توجه کن، تا احساست خوب شده و روحیه سپاسگزاری در تو زنده شود.
چراکه احساس خوب مساوی است با اتفاقات خوب.
و احساس خوب زمانی بوجود میآید که ما به خداوند توکل کنیم و قدرتش را باور داشته باشیم تا اتفاقات دلخواه و خوشایند برای ما رخ دهد.
بدان قلب جایگاه خداوند است و ذهن جایگاه شیطان؛ بنابراین روی ذهن خودت خوب کار کن.
و حواست باشه، هر فکری که به تو احساس آرامش، اطمینان، امید و شادی میدهد، بدان معناست که خداوند داره با تو صحبت میکنه؛ و هر فکری که احساس ناامیدی، ترس، غم و اندوه میدهد، تماما از سوی شیطان است.
به همین خاطر، به چیزی فکر کن که مایه آرامش، اطمینان، امید و شادی تو باشد و این احساس خوبی که داری، تو را به اتفاقات خوب، خوشایند و دلخواهت برساند و باعث شود به راحتی، رویاهایت را به تجربه زندگیت تبدیل نمایی.
خدایا خداوندا:
إِیَّاکَ نَعْبُدُ وَإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ
تنها تو را مى پرستیم و تنها از تو یارى مى جوییم
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ
ما را به راه راست هدایت فرما
صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلَا الضَّالِّینَ
راه آنان که گرامى شان داشته اى نه [راه] مغضوبان و نه [راه] گمراهان
*
وقتی استاد عباسمنش این جمله رو گفتند که “نور و تاریکی نمیشه در یکجا باشند…” یاد آقای آلبرت اینشتین افتادم که خدا رو توصیف کردند:
«روزی یکی از استادان دانشگاه با سوالی سعی کرد به شاگردانش ثابت کند که دین و مذهب همه خرافه است. او سوال خود را اینگونه مطرح کرد: به نظر شما خدا همه چیز خلق کرده است؟
شاگردان همگی با قاطعیت پاسخ داد: بله او همه چیز را آفریده است.
استاد گفت: پس اگر خدا همه چیز را آفریده، شیطان را هم او آفریده است و ما می دانیم که صفت هر شخص مانند ذات اوست. پس می توان اینطور نتیجه گرفت که از آنجا که خدا خالق شیطان است انگار که مثل اوست و یعنی خدا شیطان است!
دانشجویان هیچ پاسخی نداشتند و سکوت کردند.
چند دقیقه بعد یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و گفت: استاد می توانم از شما سوالی بپرسم؟
استاد پاسخ داد:بله می توانی. در این کلاس سوال پرسیدن آزاد است.
دانشجو ایستاد و پرسید: به نظر شما سرما وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: این دیگر چه سوالی است البته که سرما وجود دارد. مگر تا کنون آن را حس نکرده ای؟
همه کلاس به سوال دانشجوی جوان خندیدند.
دانشجو ادامه داد: من با شما موافق نیستم. در واقع سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی وجود دارد که قابل اندازه گیری و انتقال باشد. گرما قابل اندازه گیری است ولی سرما نه. در واقع سرما عدم وجود گرماست. این نام را بشر بر روی عدم وجود گرما قرار داده است.
دانشجو دوباره پرسید: تاریکی وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد.
شاگرد گفت: دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور هم مانند گرما چیزی است که می توان آن را مورد مطالعه و آزمایش قرار داد، اما تاریکی را نمی توان. شما هیچ وقت قادر نخواهید بود تاریکی یک مکان را اندازه گیری کنید. اما میزان نور را با استفاده از طیف های مختلف آن می توان اندازه گرفت.
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: آقا، شیطان وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: خب همانطور که گفتم شیطان وجود دارد. هر جا که جنایتی رخ می دهد و کارهای ناشایست صورت می گیرد میتوانیم حضور شیطان را در آنجا درک کنیم.
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل این طور که شما آن را تعریف کردید وجود ندارد. شیطان را به راحتی می توان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما.»
آن دانشجو، آقای آلبرت اینشتین بود.
*
خدایا شکرت که باز هم امروز من رو متوجه نکات بسیار مهمی کردی که بتونم با درک اونها، به شخصیت ایدهآلی که برای خودم میخوام و زندگی رویایی و دلخواهم. نزدیکتر بشم.
خدایا، من همیشه آمادگی دریافت برکات، نعمات، نکات و آگاهیهای بیشتر رو از جانب تو دارم و پیوسته از اینکه هدایتم میکنی تا آدم بهتری باشم و زندگی فوقالعادهای رو تجربه کنم،
و به گسترش جهان زیبایی که خلق کردی کمک کنم
و اثر خوبی از خودم به جا بزارم
و در آخر کار، هم خودم از خودم راضی باشم
و هم تو از من راضی باشی،
هزاران مرتبه شکر.