نشانه های قانون جذب در قرآن - صفحه 13 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh1-2.gif
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2015-06-06 18:07:082021-08-26 18:44:24نشانه های قانون جذب در قرآنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام و تشکر از استاد عزیز ، خانم شایسته مهربان و تمام اعضای این خانواده صمیمی و عالی.
این فایل میتونم بگم یکی از بی نظیرترین و عالی ترین و تاثیرگذارترین فایل هایی بود که تا به الان گوش دادم . مخصوصا اینکه گفته شده بود از حزن خود حتی پیش خدا هم نباید صحبت و گله کنیم هر وقت حسم منفی میشه ، مثل تلنگری به من میگه فورا از اندوه بیرون بیا و نمون . چون دیدم که اندوه باعث شد حتی حضرت یعقوب که پیامبر خدا بود از خواسته ش دور بمونه . حالا می فهمم چرا چندسال پیش خواب ایشون رو دیدم گویا میخواستن بگن غمگین مباش.
و یک نکته عالی تر اینکه نجواهای شیطان یا افکار منفی که در ذهنمون میاد تاثیری ندارن مگر باذن الله . چون من به دلیل و بهانه اینکه وسواس فکری دارم و افکاری نامطلوب در ذهنم تکرار میشه گاهی از اون افکار میترسیدم ولی الان میدونم که نباید به اون ها توجه کنم و اون افکارو قدرتمند بدونم و با بی توجهی به اون نجواها و توجه به قدرت الله بسیار بسیار حال من و شهامت من برای زندگی کردن بیشتر شده و هر بار آیات الله رو مرور میکنم که لاخوف علیهم و لا یحزنون ، میدونم نباید ترس و اندوهی به دلم راه بدم. و باید عشق و خدا و شهامت رو در قلبم جایگزین کنم که اینها از نشانه های ایمانه.
و الان انگیزه ای به مراتب بیشتر از قبل برای شاد بودن و شادموندن دارم چون فهمیدم اندوه پیش خدا هم حتی پسندیده نیست. و فهمیدم هرچقدر شادتر باشم به خدا نزدیکترم، ینی باورم نمیشه خدا اینقدر خوب و عالیه، این خیلی خیلی عالیه که : هرچقدر شادتر باشم به خداوند نزدیکترم
بی نهایت سپاسگزارم از استاد عزیز که آیه های قران رو این چنین برای ما معنی کردن تا متوجه حقیقت خدا و قرآن بشیم و همچنی بی نهایت سپاسگزارم از خانم شایسته عزیز و تمامی همکارانشون که این فایل بی نهایت تاثیرگذار رو برای ما در این سفرنامه انتخاب کردن برای شما بهترین و زیباترین آرزوها رو از خداوند مهربان دارم.
روز 11 سفرنامه من
سلام خدای من . سلام استاد بینظیر من . سلام به خودم که در آینده این کامنت رو میخونم … و دوستان عزیزم …
خیلی وقته که ازین فایل گذشتم ولی ردپایی براش باقی نذاشته بودم
بارها این فایل رو شنیدم ولی همزاد پنداری نکردم البته که نکاتش رو در حد درکم گرفتم و مثل همیشه حض بردم ولی
امروز بعد این همه مدت به ندای قلبم چشم گفتم باز امدم گوش کردم این فایل بینظیر رو
و ایندفعه برای اولین بار قرآن دست گرفتم و همراه استاد عزیزم پیش رفتم
خیلی تجربه خوبی بود
این روز ها من هم درگیر کلاس های آموزش رانندگی هستم به لطف خدا
و درگیر کارهای طلاق و جدایی.
چند شبه با کمی غم و اشک میگذرونم ولی سریعا بعدش میام تو سایت و حالم رو خوب میکنم بعد میخوابم که مبادا در حال غم بمونم
از طرفی جدایی برام سخته چون زندگی و خانوادم رو دوستدارم
از طرفی شک دارم سر گرفتن مهریه
چون به همسرم گفتم نمیخوام چیزی ازت بگیرم
از بابتی هم میدونم که این رابطه نه راه پس داره نه پیش چون رفتار همسرم یک الگو تکرار شونده س. در زمان خوشحالی ….خوبه …. و زمان عصبانیت چشمش رو میده روی همه چیز و…. . البته که این دفعه آخر من تصمیم بر جدایی نداشتم چون نمیخواستم از مشکلم فرار کنم . ولی ایشون نخواست ادامه بدیم و من هم پذیرفتم
اینو میفهمم که نجوای شیطان بهم میگه
مهریه تو بگیر حقته اون این همه بهت بدی کرده از تو از تنت استفاده کرده براش بچه آوردی هیچوقت قدرتو ندونسته نه طلایی نه مراسمی نه خونه خوبی کتک خوردی خورد شدی تو کاری نداری درآمد چشم گیری نداری بقیه چی میگن چقدر بدبختی چقدر مظلومی همیشه بقیه حقتو میخورن اون خیلی زرنگه در کنار تو و با کمک تو به هرچی خواست رسید و هزاران هزار نجوای دیگه که از باورهای محدود کننده منه چون تو همچین جامعه ای بزرگ شدم که میگن ارزش داره بجنگی و مهریه تو بگیری که خیلی هم پررو نشه
ولی الهامات دلم میگن زهرا این در شان تو نیست که این مدلی مهریه بگیری به زور و با منت درسته در قرآن گفته شده ولی گفته مرد مهریه رو مثل یک هدیه الهی بده نه اینکه به زور و منت و قسطی و خورد خورد آخه مگه من خورد خورد امدم با ایشون زندگی کردم که حالا این جوری باشه . بعدشم اگه من تو این مسیر کل کل و کشمکش مهریه بیوفتم واقعا حالم بد میشه منفی میشم روحم خسته میشه . من ارزشم خیلی خیلی بیشتر ازیناست که برای ماهی سه تومن بخوام حرص بزنم . از اینا گذشته من باور قلبی و ایمان دارم وقتی که آرامش داشته باشم و رها باشم آنقدر میتونم خودم با توکل بر خدا ثروت بسازم که این سه تومن ها توش غرق بشه . من اینجوری حس میکنم حتی اگه قرار همسرم مبلغی رو به عنوان مهریه بمن بده باید باید باید در کمال احترام و عظت باشه با خواست قلبی و رضایت نه با خشم کینه . چون من خیلی ارزشمند و قابل احترامم . من اینو از استاد یادگرفتم که خواسته هام رو فقط به یاد داشته باشم ولی عجله هرگز حرص هرگز ناسپاسی و آه و ناله و نفرین و غصه ابدا .
با خودم حس میکنم اگر مهریه ام رو اینجوری که دلم میخواد بده . ممنونم ازش و خوشحال . و ایمانم قوی میشه چون اصلش خدا بهم هدیه الهی داده . اما اگر هم نده بازهم هیچ اتفاق بدی نیوفتاده و من اصلا و ابدا ناراحت نیستم چون حسابی روش باز نکرده بودم . اصلا نبود اون مهریه نمیتونه منو بدبخت کنه یا فقیر بشم یا از گشنگی بمیرم . مثل همیشه خیلی شاد و خوشحال و شکرگذارم . من با این مثال خودم رو قوی میکنم که خدای من از زمان جنینی تا الان که 26 سال عمر با عظت گرفتم . یک روز . حتی . یک روز هم . منو به حال خودم رها نکرده . نشده یک روز گشنه باشم . نشده یک روز از سرمای زمستان بلرزم یا از گرمای تابسون تب کنم . نشده یک شب بدون سرپناه باشم یا آواره . همیشه در آغوش گرم خانه و خانواده با مهر و محبت و عظت و احترام زندگی کردم . حالا چیشده که من بخوام آینده خودم رو در گرو مهریه یک انسان ببینم که خودش به خدا محتاج .؟؟؟ چرا از اون چیزی رو طلب کنم؟؟؟ وقتی میدونم طرف مقابلم در 6 سال زندگی چطور بامن رفتار کرده و چه نگاه نادرستی به من داشته ؟ آیا شخصیت من و ایمان من باید به همین سادگی خورد بشه؟ اصلا و ابدا
خیلی ها بهم میگن مهریه ت رو نبخش . یچیزی ازش بگیر . نفقه ای . فلانی . بلانی …. ولی من میگم…. من به پول هیچ بنی بشری محتاج نیستم خدا منو اختیار دار خودم آفریده پس خودم . خودم رو ثروتمند میکنم با باور به الله .
من داشتم شک میکردم به گرفتن یا نگرفتن ولی امروز با این فایل متوجه شدم . گرفتن مهریه همانا و غصه خوردن و خورد شدن عظت و شرک هم همانا پس خوشحال میمانم و خدا برایم کافیست . نظران دوستان عزیزم در عقل کل هم خیلی خیلی بهم کمک کرد و آروم شدم .
نزدیک بود اصل رو از فرع اشتباه بگیرم که بازهم خدا منو هدایت کرد .
الحمدالله رب العالمین.
با سلام و ادب و احترام خدمت این خانواده بزرگ و درستکار
به محض گوش دادن به این فایل تمام وقایع زندگیم جلوی چشمم روشن شد اینکه چه مواقعی غمگین بودم و چه حادثه ای رخ داد و مواقعی که آروم بودم و نور امید تو دلم بود چه نتایجی گرفتم .واقعا یه دنیا فرقه بین امید و نا امیدی و ترس و شجاعت و نتایجی که از اونا میگیریم.
کار شیطان وسوسه کردن ما با نجواهی منفی ذهنه در مواقعی که احتیاج به آرامش داریم مارو دعوت به خشم و نا امیدی میکنه اما وقتی اون نجواهارو ساکت کنیم میتونیم آروم بگیریم و آگاهانه به خودمون انرژی مثبت بدیم تا آرامتر بشیم و به احساس خوب برسیم.
چقدر قشنگه وقتی به خدا میگیم بهت ایمان دارم ای پروردگار من تو با دستان خودت گره ی زندگیمو باز کن.چه شیرینه ایمانی که توی دلمون احساس میکنیم مواقع سختی.
همیشه این حس رو تجربه میکنیم اگر یه ایمان واقعی بسازیم.
من خودمو میشناسم حتی اگر چند ثانیه بخوام به نجواهای ذهنی گوش بدم افسار ذهنم به دست شیطان میفته و دیگه کنترل احساسم سخت میشه اما چنین مواقعی اگه خونه باشم میرم سراغ دفترم و با خدای خودم صحبت میکنم و آرامش میگیرم و سپاسگذاری میکنم به خاطر قدرت زیادی که به ما داده.
همیشه همه چی رو برعکس به ما گفتن. به ما گفتن با عقلت تصمیم بگیر نه با دلت عقل منطقیه و قلب احساساتی و برای همین نمیتونی با قلبت تصمیم بگیری و ما هرروز
از ندای خداوند در قلبمون دورو دورتر شدیم چه موقع هایی که موقع از ته دل خندیدن استرس داشتیم نکنه اتفاق بد بیفته و اون خنده خشک میشد.چه باورهای غلطی رو تغذیه میکردیم چقدر غذاهای مسموم به ذهنمون خوروندیم.الان دیگه میتونم از ته دل بخندم با صدای بلند و مطمئنم که بعدش اتفاقات بهتری برام میفته.و خیالم راحته از رب م.از پروردگاری که همه چیز رو با نظم و قانون آفرید نه خرافات .تمام قران نشانه ست برای ما پراز مثالهاییه که نشون میده چه چیز مهم و اصل مطلق شناخته میشه توی زندگی ما .اینقدر گاهی درگیر حرفای بیهوده و خرافات و عقاید بیهوده میشیم که زندگی کردن یادمون میره دچار شرک میشیم و از راه اصلی دور میشیم.بیایم با خیال راحت شاد باشیم و بخندیم دوراز حرفهاو حدیثها دوراز خط قرمز هایی که برای خودمون کشیدیم از این پیله فاسد بیایم بیرون و رها باشیم و فقط به خدا تکیه کنیم تا اتفاقات خوب رو برامون رقم بزنه.
از خدای مهربان و بخشنده میخام به همه ی ما ایمان راسخ و قوی عطا کنه.
موفق و موید و پایدار باشید.
به نام خدای مهربان
سلام نداجون آفرین به دل بزرگ و پر امیدت که داره با هدایت درونش به سمت جلو به سمت خوشبختی حرکت میکنه .از اینکه دوستان الهی و فهیم واکاهی چون شما دارم خداروسپاسگزارم.عاشقتم استاد وخانم شایسته ????????
سلام طیبه جون امیداوارم سلامت و پایدار باشید منم همیشه به دوستانی مثل شما افتخار میکنم و سعی میکنم از این آگاهی ها توی زندگیم استفاده کنم.
۱۳ امین روز سفرنامه ام – قانون جذب در قرآن
با سلام خدمت دوستان عزیز
این دفعه دومی بود که داشتم این فایل رو میدیدم اما ایندفعه کلا ذهنم رفت رو یه موضوع دیگه (یه زاویه متفاوتی برام نمایان شد)٫ زاویه ای که خیلی بهم کمک کرد که بدونم کجام و چه وضعیتی دارم ٫٫٫ این دریافت من بیشتر مرتبطه با تغییر باور ها و تمرکزی که باید برا اینکار گذاشت٫
سال های سال جامعه و دین به من میگفتن باید غمگین باشی٫ غم خوبه و باید همیشه بخشی از زندگیت باشه٫ اما خنده و احساس خوب نه !! آخرش کار دستت میده، آخر خنده گریه هست و ٫٫٫ جملات مشابهی که از هزاران طریق در گذشته وارد ذهنم شدن٫
مخصوصا من که توی خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شدم و کلا همیشه اطرافیانم رو هم (دوستان و همکلاسی های مدرسه) پر از افراد مذهبی میکردم٫
نصف سال شمسی فقط عزاداریه٫ به مناسب های مختلف٫ منم که همیشه دوست داشتم از طرف بزرگتر ها (فامیل ها و معلم های مدرسه) خوب بنظر بیام و پسر مثلا مومن با خدایی بنظر بیام تعهدی تو ذهنم شکل داده بودم که توی این مناسبت ها تا میتونم خودمو غمگین جلوه بدم٫ اصن شادی تو ذهنم حرام (taboo) معرفی شده بود٫
حالا چطور انتظار دارم بعضی وقتا بیام در یه مدت کوتاه تمام اون باورها رو بصورت بنیادی تغییر بدم ؟! بنیادی یعنی چی ؟ یعنی همون تعهد و شاید حساسیتی که من دوران کودکیم برای غمگین بودم داشتن دقیقا برعکس بشه و من یه تعهد و یه حساسیتی نسبت به شاد بودم پیدا کنم !!
این یعنی باور پولادین به همون قانون “احساس خوب = اتفاقات خوب احساس بد = اتفاقات بد”
که بخاطر همین باور هم میام ورودی ها رو کنترل میکنم و ذهنم رو کنترل میکنم و ادامه ماجرا ٫٫٫ که نحوه این کار رو سیدحسین تو محصلات و فایل های مختلف بیشتر توضیح میده٫
اما همش از اون ایمان به “احساس خوب = اتفاقات خوب احساس بد = اتفاقات بد” شروع میشه٫
به این میگم تغییر باور بصورت بنیادی که اصلا این موضوع به معنای واقعی کلمه بشه اساس و پایه زندگیت که به هیچ وجه اجازه ندی احساست بد بشه (تو احساس بد بمونی)٫ چجوری ؟ با کنترل ذهن که نزاری اون نجواهایی (که بقول قرآن از طرف شیطانه) تو ذهنت مدام پچ پچ کنن٫
نکته و دریافت دومم هم تقریبا برمیگرده به همین موضوع که اگه من الان دارم میبینم سیدحسین بقول خودش بهشتی رو در زندگیش خلق کرده بخاطر همینه که بنیادی تغییر کرده٫ من وقتی تصور میکنم که اون اوایل هیچ الگویی مثل خودش نبوده، که همچین دیدگاهی رو به قرآن و توحید و ٫٫٫ داشته باشه اما خودش با عشق اومده قرآن رو با این دیدگاه خونده که واقعا من توی جهان ندیدم کسی قبل سیدحسین قرآن رو اینجوری دیده باشه٫ اینقدری خونده و زیر و رو کرده و ذهنش رو غرق کرده با ورودی های مثبت که منجر شده به عمل و بعد نتیجه های بزرگ و هنوز هم برای هزاران نفر توضیح داده و میده٫ خب این میشه تغییر باور بصور بنیادی که بعد این نتیجه بوجود اومده٫ (تکرار میکنم که اون اوایل هیچکس اینجوری فکر نمیکرده٫ هیچ الگویی مثل خودش نبوده )
حالا همینو میام مقایسه میکنم با خیلی از افرادی که در این وبسایت هستن (از جمله گذشته خودم) که یه بار یا ۲ بار میام این فایل رو مثلا گوش میکنم و پیش خودم میگم به به عجب حرفای درست و قشنگی، خدا رو شکر که دیگه اینا رو بلدم !! و بعد به همون زندگی قبلی، با همون عادات و رفتار قبلی ادامه میدم٫
و بعد یه مدتی میبینم نتیجه ای که میخوام رو نمیگیرم و بعد فکر میکنم مشکل از قانونه وگرنه من که اینا رو “بلدم” !!
+ بعد تازه فهمیدم که سیدحسین وقتی قیاس میکنه تغییر باورهای خودش رو به یادگیری ۱۰ تا زبان، اغراق نمیکنه٫ الکی نمیگه٫ (فایل “تغییر باورها به روش استاد عباس منش”)
+ وقتی میاد از اعمالش در گذشته میگه، بزرگنمایی نمیکنه (فایل “ایمانی که عمل نیاورد حرف مفت است”)
+ وقتی میبینم اینقدر تخصصی با منطق ریشه های حزن رو در قرآن بررسی میکنه و برا من توضیحش میده، حالا میفهمم چه بک گراندی پشتشه٫
اینا رو اول از همه به خودم گفتم که تکلیفم با خودم مشخص بشه٫ بدونم اون رویاها رو آرزوهایی بزرگ و تجربه بهشت در همین دنیا چه تعهد و تمرکزی میخواد٫ از خدا سپاسگزارم که در همچین سن کمی به این آگاهی ها هدایت شدم و توی ۱۸ سالگی این نتایج خوبی گرفتم و البته که داره مدام تعهدم بیشتر میشه٫ سپاسگزارم
سلام آقاے حکمت
گل پسر ما امیرمہدے عزیز
ایمان بہ عمل و تلاشتون در تغییر باورھاتون بسیار تحسین برانگیزہ
و نکتہ برداریتون مختصر و کاربردیہ
( تغییر باور بہ اندازہ یاد گرفتن 10 زبان خارجے تلاش میخواد ،،،،،
و یاد گرفتن آگاھیہا بدون عمل مثل حرف مفتہ و ھیچ نتیجہ ندارہ )
خیلے خوب فہمیدین و اشارہ کردین
خوبہ کہ این نکات رو بنویسم و
جلوے چشمم بذارم کہ بیشتر بتونم ب خودم یاداوریش کنم
ممنون
ھمیشہ در پناہ اللہ یکتا شاد باشید
الحمدلله الذی هدانا لهذا و ما کنا لنهتدی لولا ان هدانا الله . اعراف \۴۳
سپاس خدایی که ما را به این «نعمت ها»هدایت کرد و اگر ما را هدایت نکرده بود راه نمی یافتیم
سلام به استاد بزرگوار و تمامی همسفرای معنوی ام .
بازم خدا رو بینهایت شکر و سپاس بابت این سفر و مسیر مستقیم زیبا و سرسبز و پرهیجانش .استاد آیه اول کامنتم که هدیه مطالعه روزانه م از هشتمین روز سفره گویای احساس حقیقی م از هدایت الله وحضور در این سایت بی نظیره .
اشنایی من با آموزشای شماچند ماه پس از فوت پسر دانشجوم که بیمار شده و بیمارستان در خاج از کشور بستری بود و منم که ازش دور بودم و قانون جذبو نمیدونستم همونطور که خداوند در سوره یوسف فرموده فکر میکردم طبیعیه نگران باشم و با وجودیکه بسیار می نوشتم و با خدا صحبت میکردم و فرزندمو به خداوند می سپردم اما عدم ایمان حقیقی ام خودشو با ترس و نگرانیم نشون میداد البته به لطف خدا آیات «۱۵۵تا ۱۵۷ سوره بقره» خیلی کمکم کرد تو مراسمش آرامش داشته باشم .
بعد از این تضاد به لطف خدا با شما از طریق همین فایل آشنا شدم و ازتون ممنونم که قانون رو عالی توضیح دادین که بطرزی معجزه وار دریچه ای از آگاهی رو به روم باز کرد و تصمیم به شاد بودن گرفتم و حتی زمانیکه دیگران در مورد فرزندم با غم و ناراحتی صحبت میکنن آرومم و حالم خوبه و دوس دارم فرکانس شادی ارسال کنم آخه تازه فهمیدم احساس خوب مساویه با اتفاقای خوب .و باور دارم جایگاه فرزند عزیزم عالی و در آغوش پرمهر خداس .
اینبار که فایلو دیدم دونه دونه آیات رو در آوردم هر ۴۲ آیه البته همراه با تکاملم زمان زیادی برد چن روزه مشغولم و بالاخره تونستم انجامش بدم و خیلی بهتر قانون و اینکه احساس بد مساویه با اتفاقات بد با آیه مربوط به حضرت یعقوب و اینکه خودشون غم بیشترو جذب کردن برام باز شد سپاسگزارم از توضیح عالیتون
منم حس کودکیو داشتم که برا اولین بار چیزیو یاد گرفته بقدری ذوق داشتم از اینکه هر آیه درکمو از قانون ثابت الهی بیشتر میکنه که دوس دارم روزها پای مطالعه و درک کلام نورانی الله وقت بذارم الهی شکر به عنوان شکر نعمت دوس دارم آیاتو که از ابتدای قرآن به ترتیب نوشتم اینجام برای تشکر از ربم بنویسم
۱_بقره /۳۸ : گفتیم همه از آن پایین روید ،پس اگر از جانب من هدایتی برایتان آمد هر کس از هدایت من پیروی کند نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین شوند.
۲_بقره /۶۲ محققا کسانی که ایمان آوردند و آنها که یهودی شدند و مسیحیان و صابئان هر کدام به خدا و روز قیامت ایمان آورند و عمل صالح کنند پاداش آنها نزد پروردگارشان است و نه خوفی بر آنهاست و نه غمگین شوند .
۳_بقره/۱۱۲ آری هر کس خود را تسلیم خدا کند و نیکوکار باشد پاداش او نزد پروردگارش است و نه خوفی بر آنهاست و نه اندوهگین شوند .
۴_بقره /۲۶۲ کسانی که مالشان را در راه خدا می بخشند و بدنبال بخشش خود منت و آزاری نمیاورند اجرشان نزد پروردگارشان محفوظ است و نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین شوند .
۵_ بقره /۲۷۴ : کسانی که اموال خود را شب و روز ، پنهان و آشکار انفاق میکنند اجر آنها نزد پروردگارشان محفوظ است و نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین شوند .
۶_ بقره /۲۷۷ : همانا کسانیکه ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و نماز به پا داشته و زکات دادند پاداش انها نزد پروردگارشان است و نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین شوند .
۷_ آل عمران / ۱۳۹ : و سست نگردید و غمگین نشوید ، که اگر مومن باشید شما برترید .
۸ _ آل عمران / ۱۵۳ : آنگاه که می گریختید و به کسی توجه نمی کردید و پیامبر از پشت سرتان شما را فرا میخواند پس خدا نیز شما را غمی روی غم سزا داد تا بر آنچه از دست داده اید و آنچه بر سرتان آمده غم نخورید و خدا به آنچه میکنید اگاه است .
۹ _ آل عمران / ۱۷۰ : آنان به انچه خدا از فضل خود ارزانی شان داشته خوشحالند و از سرنوشت همرزمانی که هنوز به آنها ملحق نشده اند شادمانند نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهگین می شوند .
۱۰ _ آل عمران /۱۷۶ : و کسانی که به کفر می شتابند تو را اندوهگین نسازند که آنها هرگز ضرری به خدا نمیرسانند خدا میخواهد برای ایشان در آخرت بهره ای قرار ندهد و برای آنها عذاب بزرگی است .
۱۱ _ مائده /۴۱ : ای پیامبر کسانیکه در کفر شتاب می ورزند تو را غمگین نسازند …
۱۲ _ مائده/ ۶۹ :بی گمان آنها که ایمان آوردند و انها که یهودی شدند و صابئی ها و مسیحیان هر که به خدای یگانه و روز جزا ایمان بیاورد و عمل نیکو انجام دهد نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین میشوند .
۱۳ _ * انعام / ۳۳ : ما نیک میدانیم که آنچه ایشان میگویند تو را سخت غمگین میسازد ولی در واقع آنها تو را تکذیب نمیکنند بلکه ظلم پیشگان آیات خدا را انکار میکنند .
۱۴ _ انعام / ۴۸ : ما پیامبران را صرفا بشارتگر و بیم رسان میفرستیم پس هر که ایمان آورد و اصلاح کند نه خوفی بر آنهاست و نه محزون میشوند .
۱۵ _ اعراف / ۳۵ : ای فرزندان آدم چون پیامبرانی از خودتان سوی شما آیند که آیات مرا بر شما حکایت کنند هر کس پرهیزکاری کند وبه صلاح آید نه بیمی بر آنهاست و نه غمگین شوند .
۱۶ _ اعراف / ۴۹ : آیا اینانند کسانی که سوگند خوردید که خدا آنها را مورد رحمت خود قرار نمیدهد؟ به بهشت در آیید نه بیمی بر شماست و نه اندوهگین میشوید .
۱۷ _ توبه / ۴۰ : اگر او را یاری نکنید البته خدا یاریش کرده آن دم که کافران او را بیرون راندند دومین دو نفر بود ، آنگاه که آنها در غار بودند وقتی به همراه خود می گفت : اندوه مدار که خدا با ماست .پس خدا آرامش خود را بر او نازل کرد و او را با سپاهیانی که نمی دیدید تقویت نمود و سخن کافران را پست ترین قرار داد و سخن خداست که همواره برترین است و خدا شکست ناپذیر حکیم است .
۱۸ _ توبه / ۹۲ : و نه بر آنها که چون نزد تو آمدند که سوار کنی ، گفتی چیزی ندارم که بر آن سوارتان کنم ، و آنها برگشتند در حالی که از غم اینکه چیزی ندارند خرج کنند ، چشمانشان اشک میریخت .
۱۹ _ یونس / ۶۲ : آگاه باش که اولیای خدا را نه بیمی است و نه اندوهگین میشوند .
۲۰ _ یونس / ۶۵ : سخن آنها تو را محزون نکند ، عزت به تمامی از آن خداست او شنوای داناست .
۲۱ _ *یوسف / ۱۳ گفت :این که او را ببرید ، سخت مرا اندوهگین میکند و میترسم از او غافل شوید و گرگ او را بخورد .
۲۲ – یوسف / ۸۴ : و از آنها روی گرداند و گفت ای افسوس بر یوسف ! و همچنان که اندوه خود را فرو میخورد ، چشمانش از غصه سپید شد .
۲۳ _* یوسف /۸۶ : گفت من شرح درد و اندوه خویش را فقط با خدا میگویم و از خداوند چیزی میدانم که شما نمیدانید .
۲۴ _ حجر / ۸۸ : چشمان خود را به امکاناتی که به گروه هایی از آنها داده ایم خیره مکن و برای ایشان اندوه مخور و بال محبت خود را بر مومنان بگستر .
۲۵ _ نحل / ۱۲۷ : و صبور باش که صبر تو جز به توفیق خدا نیست و بر ایشان محزون مباش و از آن مکری که میکنند دل تنگ مدار .
۲۶ _ مریم / ۲۴ : پس از طرف پایین پایش او را صدا زد که : غم مدار پروردگارت زیر پای تو چشمه ی آبی پدید آورده است .
۲۷ _ طه / ۴۰ : آنگاه که خواهرت راه میرفت و میگفت آیا کسی را به شما نشان دهم که سرپرستی او را عهده دار شود ؟پس تو را به آغوش مادرت بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و اندوه نخورد و شخصی را کشتی و ما تو را از اندوه رهانیدیم و بارها تو را آزمودیم ،پس چند سالی در میان اهل مدین به سر بردی ، انگاه ای موسی برطبق تقدیر و برنامه ای آمدی .
۲۸ _ انبیا / ۱۰۳ : آن دلهره ی بزرگتر آنها را غمگین نکند و فرشتگان استقبالشان کنند این همان روزی است که به شما وعده داده میشد .
۲۹ _ نمل / ۷۰ : و بر آنان غم مخور و از نیرنگ هایی که میزنند دل تنگ مباش .
۳۰ _ قصص / ۷ : و به مادر موسی الهام کردیم که او را شیر ده و چون بر او ترسیدی به دریایش بیفکن و نترس و اندوه مدار که ما او را به تو باز میگردانیم و از پیامبرانش قرار میدهیم .
۳۱ _ قصص / ۸ :پس خاندان فرعون او را گرفتند تا سرانجام دشمن جان آنان و مایه ی اندوهشان گردد ، آری فرعون و هامان و سپاهشان خطاکار بودند
۳۲ _ قصص / ۱۳ : پس او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و غم نخورد و بداند که وعده ی خدا درست است ، ولی بیشترشان نمیدانند .
۳۳ _ عنکبوت / ۳۳ : و هنگامیکه فرستادگان ما به سوی لوط آمدند از حضورشان بدحال شد و در کارشان فروماند . گفتند نترس و غم مدار که البته ما تو و خاندانت را نجات میدهیم ، جز همسرت که در میان قوم باقی میماند .
۳۴ _ لقمان / ۲۳ و هر کس کفر ورزد کفر او تو را غمگین نکند بازگشتشان به سوی ماست پس آنها را به آنچه کرده اند آگاه خواهیم کرد . بی تردید خدا به راز دلها آگاه است .
۳۵ _ احزاب / ۵۱ : هر کدام از آن زنان را که بخواهی به تاخیر می اندازی و هر کدام را که بخواهی نزد خود جای میدهی . و اگر هر کدام را که دور کرده بودی بطلبی بر تو باکی نیست این نزدیک تر است به اینکه چشم های ایشان روشن شود و محزون نشوند و همگی به آنچه به ایشان داده ای خشنود گردند و خداوند آنچه در دلهای شماست میداند و خدا دانای بردبار است .
۳۶ _ *فاطر / ۳۴ : و گویند سپاس خدایی را که اندوه را از ما برد . به راستی پروردگار ما آمرزنده ی قدردان است .
۳۷ _ یس / ۷۶ : پس گفتار آنها تو را محزون نکند .قطعا ما آنچه پنهان میدارند و آنچه آشکار میسازند میدانیم .
۳۸ _ زمر / ۶۱ : و خدا پرهیزگاران را به سبب کامیابی شان نجات می دهد . به آنها نه بدی می رسد و نه اندوهگین میشوند . ( چقدر این آیه امیدبخش کسانیه که مراقب کانون توجهشون هستند مثبت فکر میکنند و احساس خوب دارن فرکانس عشق و شادی ارسال میکنن میگه به سبب توفیقی که در این کار دارن نجات یافته ن . خدایا شکرت قطعا خودت به همه مون توفیق دادی الهی شکرررر.)
۳۹ _ فصلت / ۳۰ : بی گمان کسانی که گفتند پروردگار ما خداست ، سپس ایستادگی کردند ، فرشتگان بر آنها نازل میشوند که بیم مدارید و غمگین مباشید و مژده باد شما را به بهشتی که وعده داده می شدید .
(استاد بزرگوارم و مریم جانم یاد اون صحبتی که در مورد زمان ورودتون به امریکا تعریف کردین و اینکه اونقدر ایمان داشتین و با آرامش شما، خود اون مامور همه فرمو پر کرده و شما بدون بازرسی وسایلتون رد شدین ………. و مژده باد شما را به بهشتی که وعده داده شدید پرادایس زیبامون و لذت ببرید عزیزان .)
۴۰ _ زخرف / ۶۸ : ای بندگان من ! امروز بر شما بیمی نیست و شما غمگین نخواهید شد .
۴۱ _ احقاف / ۱۳ : محققا کسانیکه گفتند پروردگار ما خداست و استقامت کردند نه بیمی بر آنهاست و نه غمگین میشوند.
۴۲ _ مجادله / ۱۰ : جز این نیست که نجوا از شیطان است تا کسانی را که ایمان آورده اند محزون کند ولی جز به اذن خدا هیچ آسیبی به آنها نمیرساند و مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند .
خدارو شکر میکنم بابت اینکه تازه فهمیدم نجوا همون صداهای ذهنمه و زمانیکه باهاش همراهی نکنم و به رب قدرتمندم توکل کنم ،به اذن خداوند هدایت میشم به وفور و فراوانی مسیر مستقیم .
(آیاتی که ستاره دارن بدون لا هستند )
خدایا شکرت بابت رشدم در سرعت کامنت نوشتنم . سپاسگزارم .
همگی در پناه هدایت الله یکتا شاد باشید و انرژی مثبت .
سلام دوست عزیزم
سپاس گزارم ازشما ک تمام ایات ک کلمه حزن در اونهابکاررفته رو باما ب اشتراک گزاشتین واقعاعالی بود ک تمام ایات از غمگین نبودن میگفتن و هرجا ک غمگین باشی اتفاقات بدب دنبالش میاد و ب خواستت دیرمیرسی تازمانی ک بفهمی و کانون توجهتوبرداری ازروی اون موضوع و غمگین نباشی
لذت بردم در پناه حق
سلام دوست و همسفر معنوی ام
ممنونم از توجه شما .امیدوارم قلبمون منور به کلام خداوند و عمل کنیم به قوانین ثابتش.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همه دوستان.
این کامنت مربوط به روز یازدهم این سفرنامه تحول درون هست.
خداروشکر که یک روزه دیگه هم بصورت متوالی شرایط مهیا شد و تونستم فایل روز جدید رو ببینم و الان درموردش کامنت بنویسم.بارها در لحظاتی ازین فایل بغض کردم و چشمانم خیس شد.جالبه زمانی که این فایل رو برای دانلود گذاشتم، رفتم با اون گوشی سادم کلنجار میرفتم رادیوش رو وصل کنم و فرکانس اون رو برای موجهای مختلف دستی تنظیم میکردم.میخاستم بیارم رو موج رادیو قران و ببینم چه ایه ای الان میخونه.که البته موفق نشدم.و جالبه وقتی نشستم فایل رو گوش کنم استاد گفتن اگه یه رادیو دست بگیرید و موج اون رو تغییر بدید متوجه میشید اطراف ما پر از امواج رادیویی و فرکانسی هست.
این فایل واقعا فایل بسیار نورانی هستش.حسم الان اینه که دوست دارم بینهایت درموردش صحبت کنم اما نمیدونم از کجا بگم.
اونجایی که گفته شد نور با تاریکی، فقر با ثروت،بیماری با سلامتی و…. درکنار هم نمیتونن باشن یکی از بهترین لحظات این فایل بود.اینکه تعارف و مماشات رو با خودمون بزاریم کنار.مخاطب خودم هستم.با خودمون روراست باشیم.قوانین رو نخایم دور بزنیم.ادا درنیاریم.یا در مسیر ایمان هستیم یا نیستیم.حتی من که الان یازده روزه این به جرات میتونم بگم دوره رو پشت سرگذاشتم ایا احساسم خوب هست؟ایا اگر الان که در مواردی در شرایط سختی هستم تونستم ذهنم رو کنترل کنم؟
یجای فایل استاد گفتن اگر فکر میکنید که میتونید بگید نه من دیگه الان واقعا شرایطم سخته و حق دارم احساسم بد باشه به این مثالهای قرانی نگاه کنید.و من انصافا در مثال حضرت مریم و مادر حضرت موسی جواب دادم به این سوال استاد.
جوابم این بود که خیر قطعا شرایط من از شرایط این دو راحت تره.پس وقتی اونها در اون شرایط ایمان نشان دادند و بازی رو به قول معروف سه بر هیچ به نفع خودشون بردند، مگر نه اینکه خدای همه ما یکیس؟؟
پس چرا ما ممکنه اون نتیجه رو نگیریم؟؟به نظرم استاد بازی رو کسی میبره که ایمان و باور به خدا داشته باشه.این خلاصه داستانه.و سخت ترین قسمت ماجرا.به نظرم تفاوت کسانی که نتایج بزرگ میگیرن و کسانی که به قول شما در فایل انگیزش سوم “معمولی” هستن در همینه.
واسه من که اینطوره.ما بعضی مواقع فقط فکر میکنیم که خدا رو باور داریم .من الان که به یه مشکل کوچک درمورد خرابی گوشی موبایلم برخوردم دارم عیار ایمان و باورم به خدا رو میفهمم.وقتی در مورد یه گوشی ساده این سوالات در ذهنم میاد اخه از کجا قراره حل بشه از چه راهی با کدوم پول و…
خب انصافا چطور انتظار دارم خواسته های میلیاردی اتفاق بیفته.
خدایا تو خود شاهدی که من در مسیر تو و در مسیر توحید در تلاشم هر آنچه که در توان دارم روی خودم برای بهتر شدنم کارکنم.از تو میخاهم همانگونه که تا اکنون مرا تا این نقطه راهنمایی کردی، ازین به بعد هم به اگاهی های بیشتر و اصلاح خودم و تقویت ایمان و اگاهی ها و دریافت الهامات هدایتم کنی.
و به قول خودت در قران که در این فایل از زبان استاد شنیدیم، غم و ناراحتی و عصبانیت و همه انچه که نامطلوب تو است را از همه ما دورکنی.خدایا تو خود گفتی از تو حرکت از من برکت.از تو میخاهیم برای همه ما که به دنبال درک حقیقت به راه افتاده ایم برکت خود را روانه کنی.و همه مارو شکرگزار قراردهی تا انشالله به قول خودت شکرگزار باشیم تا مارا زیاد کنی و ظرف وجودمان را بزرگ و بزرگتر کنی.
استاد چقد زیبا گفتید انما یعنی فقط و فقط نجوا از شیطان است.استاد جان شما قطعا خوب میدانید، سخت ترین کار ممکن کنترل ذهن در شرایط سخت در برابر نجواهای شیطان است.این دقیقا همان نقطه ای است که عیارسنجی میشویم.من یکی از مواردی که برای کنترل ذهن بهم کمک میکنه اینه که به این فکر میکنم که مگر نه اینکه همه ما موجودات ابدی هستیم، پس چرا باید برای این مسایل مقطعی و کلا مسایل دنیا ناراحت باشیم.
امشب با مادرم صحبت میکردم میگفت پدربزرگت هیچ موقع برای فوت کسی لباس مشکی نمیپوشید.اکثر مواقع در زندگی لباس سفید میپوشید و میگفت این لباس مشکی به درد اون شخص نمیخوره و اینها رسم و رسومات پوچ هست.پدربزرگم یکی از مذهبی ترین ادمهایی بود که محل ما در کل دوران این چند دهه به خود دیده بود و جالبه بیسواد بودن و فکر میکنم حتی از روی قران هم نمیتونستن بخونن.ولی انگار با قوانین اشنا بودن.به مادرم گفتم فکر کنم اون کلا با غم بد بود.با غصه.گفت اره دقیقا کلا با غم و غصه بد بود.اون که نه قانون جذبی شنیده بود نه محقق بود نه هیچ.ولی انسان حقیقت طلبی بود.هرکس به دنبال حقیقت باشه بالاخره در زمان خودش و راه مخصوص خودش هدایت میشه.فقط کافیه روراست باشیم با خودمون و خدای خودمون.
استاد این فایل پر از در گرانبهاست.انگار که وارد یک اقیانوس بی کران شدیم.
و چقد این حرفا شنیدنش برای من به موقع بود.
ممنونم استاد از شما و خانم شایسته بخاطر این فایل و این سفرنامه و انشالله در زمان مناسب شمارو استاد عزیز در اغوش میگیرم و غرق در بوسه میکنم.
یا رزاق یا وهاب.
خدانگهدار همگی
به نام الله یکتا
امروز مصمم شدم که بلاخره ردپای روز یازدهم رو بگزارم. سپاسگزارم از خدایی که منو هر لحظه هدایت میکنه و از وقتی که بیشتر باورش کردم جهانم بسیار قشنگتر شده، استاد ازتون ممنونم این فایل هم بی نظیر بود. یادمه دفعات اولی که این فایل رو گوش دادم همون روزهای اولی که با شما آشنا شدم انقدر این بخش از حرفاتون که خدا نمیخواد ما ناراحت و نگران باشیم با درونم سازگار بود که کامل بدون هیچ مقاومتی قبولش کردم و بخشی از وجودم آروم شد انقدر که به تضاد برخورده بودم در این مورد…نمی فهمیدم خدایی که منو آفریده چرا باید بخواد من غمگین باشم گرچه عین عموم مردم حرکت کرده بودم.
ولی خب به دلیل اینکه به افراد قدرت داده بودم و شرک داشتم و باور نداشتم تنها نیروی جهان از آن ربم هست که اون هم قدرت رو به خودم داده اینو باور نمیکردم که افکار و نجواها و گفتگوهایی که در درون من هست تنها از سوی شیطان برای محزون کردنه منه و از همه مهمتر ذره ای تاثیر در زندگیم نداره و نمی تونه بهم ضرری برسونه. میشنیدم و به دلم مینشست ولی در عمل باز هم میترسیدم و نگران میشدم و غمگین میشدم و اصلا هم تلاشی برای بیرون اومدن ازش نمیکردم.
الان که تکاملمو طی کردم الان که نشانه ها رو دنبال کردم و نشانه ها بزرگ و بزرگتر شدن و تبدیل به معجزه شدن خیلییی بهتر این قضیه رو درک کردم این که همه چیز خودمونیم همه چیز رو خودمون خلق میکنیم ..هیچ کس تو زندگی ما هیچ تاثیری نمیتونه بزاره اگه کسی به ما بدی ای میکنه در واقع خودمون اون رو برانگیخته کردیم و اون رفتار مسببش خودمونیم…اینو کسی میگه که میگفت باید از این خونه و از این اطراف برم تا خوشبختی رو بفهمم تا تاثیر دیگران رو تو زندگیم کم کنم و چون چسبیده بودم به این قضیه اوضاع بدتر میشد که بهتر نمیشد ولی الان من مکانمو اصلا تغییر ندادم…سعی هم نکردم کسی رو تغییر بدم فقط تکیه کردم به خدا باور کردم همه چیز خودمم البته در حد خودم و مطمعنم بیشتر میتونم به الله به ربم تکیه کنم.. از همه مهمتر باور کردم هیچ کس به کمک من نیاز نداره نیاز نداره به من و همه چیز عوض شد و من اون تنهایی دلچسبی که می خواستم رو چندوقته تو همین جایی که هستم دارم و الان چقدر عاشق خونمم … نمیدونی استاد دارم با یه لبخند بزرگ و بغضی که گلومو گرفته اینارو مینویسم و از خدا به خاطر این قوانین زیبا بخاطر اینکه همه چیز رو به دست خودم داده ممنونم و از شما که دستی شدید برای یاد دادن این قوانین ممنونم…
عاشق این آیه م نجوا تنها از سوی شیطان است که می خواهد مومنان را محزون کند ولی جز به اذن خدا نمی تواند ضرری به آنها برساند پس مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند..
موقع هایی که نگران میشم این آیه رو برای خودم تکرار میکنم و آروم میشم و یادم میارم که ترس و نگرانی و غم طبیعیه فقط باید ازش بگزریم نه با زور و بحث البته … یاد مثال شما برای مادری که بچه ش دیر میاد خونه و نجواهاش میفتمو مچ شیطان و ذهنمو میگیرم و واقعا که ذهن ناخودآگاه نمیتونه فکر و احتمال خوب بده…
هدایت شدم به نوشتن فایل هایی که روم تاثیر میذاره مثلا برای این فایل از اونجایی که این آیه رو می گید تا آخرش رو نوشتم و مدام هر وقت که نیاز مرور میکنم و متوجه شدم که شما چقدر با مثال و تکرار توضیح میدید و به خاطر همینه که واقعا با گوش دادن فایل ها باورسازی میشه
واقعا الهییی شکر رد پای این روز رو هم گذاشتم
سلام خدمت دوستان عزیزم و استاد مهربان
تحلیل های استاد از آیات قرآن واقعا عالی و آگاهی بخش بودن.نکاتی که من خودم ازاین فایل یاد گرفتم:
اگر ما به هردلیلی تو زندگی احساس بدی داریم،یعنی ازفرکانس خداوند که همان فرکانس خوبی هاست،دور شده ایم.رابطه نزدیک و پیوند محکم با خداوند،نتیجه احساسی که دارد،احساس خوب است.و دورشدن از خداوند و کمرنگ شدن رابطه با او،نتیجه احساسی که دارد،احساس بد و ناامیدی است.
حتی در بدترین شرایط زندگی هم که ممکن است به خودت حق بدهی ناراحت و غمگین باشی،اما اگر احساس بدی داشته باشی،در روزهای بعد،اتفاقات ناراحت کننده بیشتری را تجربه خواهی کرد.و قانون قانون است و کاری به شرایط تو ندارد.
غمگین شدن،ناراحت و عصبانی شدن و…طبیعی است و ما نباید از خودمون انتظار داشته باشیم که همیشه حالمون خوب باشه و هیچوقت غمگین نباشیم.ماکه آدم آهنی نیستیم.ما انسانیم و عواطف و احساس داریم.اما چیزی که اصله و چیزی که خداوند ازمون میخواد،اینه که توی فرکانس بد و حالت غم و ناراحتی نمونیم.وبا جایگزین کردن احساس خوب،خودمون رو از احساسات بد بکشیم بیرون.
اگر غم و ناراحتیِ خودت رو حتی به خداوندهم عرضه کنی،بازم به این معناست که داری فرکانس بد به جهان هستی ارسال میکنی و داری اتفاقات بدتر رو به زندگیت دعوت میکنی.
زمانی که نجواهای درونی به سراغت میان که باعث میشن احساست بد بشه،تنها به خداوند توکل کن و مطمئن باش که خدا،حافظ توئه و هیچ چیز و هیچ کسی نمیتونه کوچکترین آسیبی بهت وارد کنه؛اگر که تنها خدارو باور بکنی.
داشتن احساس خوب،اتفاقی نیست و زمانی درما ایجاد میشه که با خدا بتونیم رفیق باشیم و قدرتش رو باور کنیم و باور کنیم که هرچیزی در دستان اون قرار داره.اگه شرایط زندگیت سخت شد و احساس کردی که هیچ کنترلی روش نداری،پس رها کن و اجازه بده که خداوند،که تنها رب و قدرت جهان هست،سکان زندگیت رو به دست بگیره و کارش رو انجام بده.
اگه روی ذهنت کار نکرده باشی،اون هرگز به سمت خوبی ها تمایل پیدا نمیکنه و اتفاقات خوب رو برات بوجود نمیاره.سیستم ذهنی ما انسانها جوری طراحی شده که بطور طبیعی به چیزهای منفی گرایش داره.پس اگر که میخوایم کنترل زندگی مون رو به دست داشته باشیم و همیشه اتفاقات خوبی رو تجربه کنیم،باید تا آخر عمرمون روی ذهنمون کار کنیم.اونم بصورت کاملا(آگاهانه).
همه چیز از قدرت باور ما نشات میگیره.تمامی اتفاقات و شرایطی که هرکسی تو زندگیش تجربه میکنه،نتیجه باورهای درونیِ خودش و فرکانس های مکرری هستش که به جهان ارسال کرده و هیچ چیزی اتفاقی نیست و هیچ موقعیتی همینجوری پیش نمیاد.بلکه ماخودمون خلقش میکنیم؛با باورهایی که داریم،باهدف هایی که برا خودمون انتخاب میکنیم و با اشتیاق هایی که نسبت به موضوعات مختلف از خودمون بروز میدیم.پس خداوند به هیچ کسی ظلم نمیکنه و همه ما مخلوقات در عدالت کامل به سر میبریم و خودمون تعیین میکنیم که چجور زندگی داشته باشیم.
به امیداینکه تک تک ما بتونیم خوب زندگی کنیم و جهان رو هم جای بهتری برای زندگی کنیم.☘☘🕊
بنام خدای قوانین تغییرناپذیر
خدایاشکرت
و سپاسگزارم هرلحظه اگاهی های نابت رو نصیب قلب و روحم میکنی
.
من که محو اینهمه جلال و جبروت و قدرت نامتناهی الهی تو هستم
چقدر ارام میشم
چقدر تسکین روحم هست
چقدر قلبم به شعف میاد
از این اگاهی های الهی
خدایاشکرت
خدایا چه زیبا بنده هات رو به صراط مستقیم هدایت میکنی
چه کدهای اساسی میدی
استاد جان میگید چرا دقت نکردیم؟
از نگاه خودم میگم چونکه هربار این کتاب رو میخوندم فکر نمیکردم مخاطب من هستم.
فکر نمیکردم خداوند داره با من هم حرف میزنه
همیشه انگار نوشته های این کتاب مخاطبانی جهنمی داره که باید بدانند و اگاه باشند جاشون تو جهنمه و مابقی هم برای ادمهای از جنس پیامبر و امام بوده
من هیچ وقت قرآن رو انکار نمیکردم
اعتقاد داشتم وقتی یک کتاب ساده رو بعد از هربار خوندن درک متفاوتی دارم پس قطعاا قران کتابی نیست که با یکبار خوندنش بخام اظهار نظری کنم
اما خب هیچ وقت عمیق نشدم
تا چندین سال قبل که همسرم شروع به مطالعه و تحقیق قرانی کرد
و اینطوری من هم وارد وادی قران شدم
دست نوشته هاش رو تایپ میکردم و خب محو درک متفاوتش میشدم
و همزمان با ایشون، با استاد ریاعی اشنا شدم و خب بازهم منظری جدید و تازه از درک قرانی برویم گشوده شد.
اما تفاوت عمده ایست بین این هر دو عزیز با شما که شاید در جایی دیگر درباره اش بنویسم
در انتها از هرسه شما عزیز قدردانم
سپاسگزارم که کلام دلنشبن خداوند رو در قلب و روحم حک کردید
سپاسگزارم که دری جدید برویم باز کردید
و بصیرتی نو
قدردان شما هستمـــ
امروز بیش از هفت ساعت به فایلهای شما گوش میدادم
این اگاهی رو سه بار گوش دادم
بی نظیر و تاثیر گذار
شماره ایاتی رو که متذکر شدید برای یاداوری خودم اینجا قرار میدم
یونس 62/65
بقره38/62
ال عمران153/176/139
انعام48/33
نحل127
مریم24
فاطر34
یوسف 13/84/85/86
قصص7/8
مجادله10
خدایا شکرت
سپاسگزارم من رو درمسیر رسیدن به خواسته هام پر از اگاهی های زندگی بخش میکنی
part 4
دوبار کلمه ی حزن در این آیه ها اومده و هر دو بارش هم بدون “لا” اومده و این نتیجه ی حزن یعقوب بود. یعقوب نتونست احساساتشو کنترل کنه و نابینا شد، یعقوب نتونست از قانون استفاده کنه و سالهای سال یوسف رو ندید، یعقوب نتونست وابستگی شو از فرزندش دور کنه، نتونست رها کنه، نتونست بپذیره، نتونست این جدایی رو خیر درش ببینه و آرام بگیره و خوشحال باشه و ایمانشو حفظ کنه و به همین دلیل یوسف رو سالهای سال ندید و بیمار شد و نابینا شد و این دردسرها رو کشید. این قانونه، قانون اصلا براش تفاوتی نداره که شما پیامبر هستی یا کافر، مسلمان هستی یا مسیحی، سیاه پوست هستی یا سفید پوست، به هر شکل و برای هر فرد این قانون صدق میکنه: احساس بد = اتفاقات بد
اگر غم خودتو حتی به خدا عرضه کنی به این معناست که داری فرکانس بد میفرستی. خداوند میفرماید حتی در مورد ناراحتی های خودت هم با من صحبت نکن. احساس منفی = اتفاقات منفی. فرقی نمیکنه که احساس منفی داری با کی درد دل میکنی، خیلی از افراد وقتی که غمگین میشن میان درد دل میکنن مخصوصا خانمها، صبح یک احساس بدی رو تجربه میکنن و از صبح تا شب در مورد احساس بد با بقیه صحبت میکنن، با مادرشون، با خواهرشون، با دوستشون و … نمیدونن که احساس بد و صحبت کردن درباره احساس بد، احساس بد بیشتری ایجاد میکنه. احساس غم، احساس ناراحتی، احساس ناامیدی = اتفاقات بد و شرایط بدتر. به خاطر همینه که تاکیدم بر این هست که اگر احساس بدی داری در موردش صحبت نکن، در موردش ننویس، در موردش با کسی حرف نزن، در موردش فکر نکن و بذار احساس بد بگذره، برگرد به نعمت هات فکر کن، به چیزهایی که به خاطرش سپاسگزار خداوند هستی.
همون موقع که حضرت یعقوب یوسف رو از دست داد مطمئنم هزاران نعمت داشت که با توجه کردن به اونها احساسشو خوب کنه. من خودم در شرایطی قرار گرفتم که فرزندمو از دست دادم، وقتی که فرزندمو از دست دادم واقعا احساس خوب داشتن کار خیلی سختی بود من اینو قبول دارم اما من به خاطر اینکه این قوانین رو درک کرده بودم تونستم بعد از 3 ساعت احساس خودمو خوب کنم و خداوند رو سپاس بگم به خاطر اینکه بچه ی من رو به من داد و مدت ها من با اون لذت بردم و بعد بچه رو از من گرفت و پیش خودش برد و یه روزی هم من خواهم رفت و من تونستم با تغییر دیدگاه و سپاسگزاری به خاطر بقیه ی نعمت های خداوند خودم رو به احساس خوب برسونم و ایمان دارم که هرکسی میتونه این کار رو انجام بده و من تونستم این کار رو انجام بدم و شما هم میتونی این کار رو انجام بدی حتی در مورد مرگ عزیزان. اینو باید از ابراهیم یاد بگیریم که ابراهیم به فرمان خداوند چاقو رو زیر گلوی اسماعیل پسرش میذاره، اینقدر وابسته نیست، اینقدر ایمان داره، اینقدر مطمئنه، اینقدر توحید و یگانه پرستی در تمام وجودش ریشه دوانده که این کارها رو انجام میده. تفاوت بین ابراهیم و یعقوب تفاوتی هست که توی قرآن کاملا واضح توضیح داده شده به همین دلیله که خداوند بارها و بارها به پیامبر اسلام میگه پیرو ابراهیم باش به خاطر اینکه اون الگو و اسوه ی قرآنه، به خاطر اینکه اون مرد شماره یک قرآنه، به خاطر اینکه اون تونسته بود این کارها رو انجام بده، اون تونسته بود کنترل عواطف و احساسات خودشو به شکل باورنکردنی به دست بگیره، اون تونست فرزندشو و همسرشو در زمانی که فرزندش طفل شیرخواری بود به فرمان خداوند رها کنه وسط بیابان و نگران هیچ چیز نباشه و نترسه و 20 سال بعد برگرده! این تفاوت انسان هاست و اگر میخواهیم از زندگی و دنیا لذت بیشتری ببریم باید بتونیم این کار رو انجام بدیم، باید بتونیم در شرایط بسیار بسیار سخت احساس خوبی رو تجربه کنیم و این کار شدنیه، با تمرین شدنیه، با باور شدنیه. این صحبت ها باید باور ما رو تغییر بده. من به شما قول میدم که اگر در این مسیر قرار بگیرید اتفاقات عالی برای شما رخ میده و شما یک انسان واقعا ضربه ناپذیر می شوید، یک انسانی که هیچ چیز نمی تونه اونو ناراحت کنه و غمگین کنه، یک ابراهیم، به شرطی که بتونیم ایمان داشته باشیم به خدا و هر شرایطی رو بپذیریم و نگرانش نباشیم و نذاریم که اتفاقات و شرایط ظاهری احساس ما رو بد کنه. آیه ی بعدی سوره ی قصص آیه ی 8 این بار هم “حزن” بدون “لا” اومده و ببینیم که چرا بدون “لا” اومده:
فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِیَکُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ۗ إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا کَانُوا خَاطِئِینَ
خاندان فرعون او را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن و مایه ی اندوهشان شود، مسلماً فرعون و هامان و لشکریانشان در اشتباه بودند
اینجا که حزن هم اومده برای کی اومده؟ برای فرعون و هامان. و اما آیه ی بسیار بسیار مهم که حزن بدون “لا” اومده و با “لـ” اومده یعنی برای محزون شدن، برای غمگین شدن. بسیار این آیه آگاهی دهنده هست. سوره ی مجادله آیه ی 10 خداوند میفرماید:
إِنَّمَا النَّجْوَىٰ مِنَ الشَّیْطَانِ لِیَحْزُنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَلَیْسَ بِضَارِّهِمْ شَیْئًا إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَلْیَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
نجوا مسلما کار شیطان است که میخواهد مومنان را غمگین کند ولی به جز به اذن خدا نمیتواند ضرری به آنها برساند بنابراین مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند
نجوا همون گفتگوهای ذهنیه که صبح تا شب داره تو مغز ما به ما میگه بدبخت شدی، کارتو ازت گرفتن، بیکار میشی، ترکت میکنه همسرت، بی پول میشی، بچه تو از دست میدی، مریض میشی، دلار داره میره بالا، اوضاع داره سخت میشه، رقابت داره بیشتر میشه، گفتگوهای ذهنی که هرروز از صبح تا شب ما داریم با خودمون صحبت میکنیم. دوستان “انما” در قرآن یعنی این است و جز این نیست، یعنی دقیقا، به درستی که، مطمئنا، بدون شک. نجوا تنها از سوی شیطان است، برای چی؟ برای اینکه مومنان را غمگین کند.
این گفتگوهای ذهنی ای که شروع میکنه با ما صحبت کردن وقتی یه اتفاق بدی میفته از سوی شیطانه. مثلا به ما خبر میدن که آقا شرکت میخواد تعدیل نیرو کنه، تو ذهن خیلی از ما این اتفاق میفته که خوب ما بیکار شدیم، از کار حتما ما رو اخراج میکنن، بعد دیگه این گفتگوها شروع میکنه: بله تو رو اخراج میکنن، تو آدم بی کفایت و بی لیاقتی هستی، نمیتونی برای خونه درآمد ایجاد کنی بعد دیگه اجاره خونتو نمیتونی پرداخت کنی، این گفتگو ادامه پیدا میکنه، همسرت ازت شاکی میشه ازت جدا میشه میره، وسایلتو صاحبخونه میریزه وسط کوچه، توی خیابون چادر زدی داری یه گوشه ای زندگی میکنی و این نجواها شروع میکنه به ادامه دادن و اوضاع رو هی بدتر و بدتر و بدتر جلوه میده.
خیلی از این نجواها، خیلی از این گفتگوهای ذهنی اگر دقت کنید هیچوقت اتفاق نمیفته اما ما همچنان به حرف اونا گوش میکنیم و اونا رو باور میکنیم. اینا یک توهمه که از سمت شیطانه. توی کسب و کار خودمون زنگ میزنن میگن که آقا فلان بارت توی گمرک گیر کرد نیومد، دوباره این گفتگوها شروع میکنه به صحبت کردن: بدبخت شدی، بیچاره شدی، چک هاتو نمیتونی پاس کنی، خیلی از ما این گفتگوها رو باور میکنیم و باهاش به قعر چاه میریم و به نابودی میرسونیم خودمونو فقط به خاطر یک توهمی که شیطان در ذهن ما داره ایجاد میکنه. این نجواها رو باور نکنید این نجواها کار شیطانه، وظیفه ی شیطانه که این کار رو انجام بده، شیطان اومده که یه همچین کاری انجام بده فقط، کارش همینه، وظیفه ش همینه.
در شرایط بسیار سختی همه ی ما قرار میگیریم، وقتی که شما در شرایط سختی قرار میگیرید ذهن شما فقط در مورد بدبختی و نگرانی و ناراحتی صحبت میکنه و این وظیفه ی شما هست که نگاهتو عوض کنی، این کار باید آگاهانه صورت بگیره. اگر روی خودت آگاهی نداشته باشی اگر روی خودت شناخت نداشته باشی اگر خودت آگاهانه با خودت کار نکنی مطمئن باش ذهن تو تورو فقط فریب میده و اوضاع رو فقط برات بدتر میکنه. به همین زیبایی در این کتاب خداوند توضیح داده شده “انما النجوا من الشیطان” برای اینکه مومنان را غمگین کند و ادامه ی آیه کاملا توضیح میده میگه ولی به اندازه ی شیئی نمیتونه به کسی ضربه ای بزنه الا به اذن الله. دوستان این توهمات رو باور نکنید چون هیچ ضربه ای به شما نمیزنه، به اندازه ی شیئی به شما ضربه نمیزنه. و ” مومنان باید تنها بر خدا توکل کنند” خداوند راهش رو هم داره توضیح میده میگه وقتی این نجواها میاد که میگه اوضاع بد شد، بدبخت شدی، همسرت ازت جدا میشه، بچه ت از دست رفت، کارتو از دست دادی، دلار رفت بالا، مجوزت فلان شد، این هیچ کاری نمیکنه شما باورش نکن. این کار شیطانه که میخواد ما رو غمگین کنه، مومنین فقط باید به الله توکل کنند و همین کافیست. وقتی شما الله رو باور میکنید احساست خوب میشه.
پس فقط در یک جای قرآن گفته که “برای غمگین کردن” و اونم کار کی بوده؟ کار شیطان بوده. پس اگر کسی به تو گفتش که باید غمگین باشی این دیدگاه دیدگاه شیطانیه. به صورت واضح و کامل، آشکارا توی قرآن داره توضیح میده این دیدگاه دیدگاه شیطانیه که باید غمگین باشی و این نجواها رو باور نکنیم و ایمانمون رو حفظ کنیم. امیدوارم که تو این برنامه دیدگاه خودمونو در مورد غم تغییر داده باشیم، باور خودمونو تغییر داده باشیم و ایمان داشته باشیم که احساس خوب = اتفاقات خوب. احساس خوب فقط موقعی به وجود میاد که ما توکل کنیم به الله، موقعی که باور کنیم، موقعی که قدرتشو باور کنیم و بعد اتفاقات خوب برامون میفته اما اگر نجواهای ذهنمون رو باور کنیم اتفاقات بد میفته برامون، ذهنی که جایگاه شیطانه. قلب جایگاه خداونده و ذهن جایگاه شیطانه، اینو (ذهن رو) باورش نکن.
ذهن شما هیچوقت احساس خوبی به شما نمیده. اگر اتفاقات بد بیفته ذهن شما اگر روش کار نکرده باشی هیچوقت نمیاد بگه اتفاقات خوب برات داره رخ میده. من برای شما مثال میزنم، خیلی موقع ها این مثال رو در مورد خانم ها میزنم، فرض کنید که یک خانمی فرزندش هرروز ساعت 12:30 ظهر میومده خونه، الان ساعت 1:30 هست و فرزندش هنوز به خونه نیومده و این نجواها شروع میکنه به گفتگو کردن. این نجواها میگه بچه ت تصادف کرده، بردنش بیمارستان، احتمالا پزشک ها نتونستن براش کاری بکنن و کار تموم شده و الان به تو زنگ میزنن که بیای مثلا جسد رو شناسایی کنی و دقیقا مادر داره همین صحنه ها رو تو ذهنش می بینه و این نجوا داره هی به این روند ادامه میده. به همین دلیله که وقتی بچه میاد خونه به محض اینکه مادر می بینه محکم میزنه توی گوشش میگه از اون موقع تا حالا کجا بودی؟ دل من هزار راه رفت! یعنی چی هزار راه رفت؟ این کار شیطانه. چرا مادر هیچوقت این فکر رو نمیکنه که چه جالب بچه ی من ساعت 12:30 هرروز میومد امروز ساعت 1:30 نیومده حتما داره تو کوچه با بچه ها بازی میکنه چقدر بچه ی شادابی دارم، شاید دنبال یه گربه ای کردن دارن میرن دنبال گربه اینور اونور، شاید تو مدرسه نشستن دارن تکالیف همدیگه رو می نویسن دارن به همدیگه کمک میکنن و شاید هر اتفاق جالب دیگه ای داره میفته چرا اینجوری فکر نمیکنه؟ چون شیطان نمیذاره که اینجوری شما فکر کنید و این کار باید یک فکر آگاهانه باشه. هیچ کس اگر روی فکر خودش کار نکرده باشه در این شرایط فکر خوب نمیکنه چون این نجواها همواره اوضاع رو بدتر نشون میده مگر اینکه شما رو ذهن خودت کار کرده باشی و این کار رو آگاهانه انجام بدی. بخاطر همینه وقتی که یه اتفاق بد میفته فقط افکار منفی به وجود میاد یعنی اینجوری نیست که اگه شما فرزندت دیر برسه خونه ذهن شما بگه چه جالب، چقدر خوب شد که دیر اومد حتما داره اتفاقات خوب براش رخ میده، ذهن هیچوقت این کار رو نمیکنه، ذهن به بدترین اتفاق ممکن فکر میکنه و اونو برات انقدر واقعی نشون میده که شما گریه میکنید، شما عصبی میشید، شما به پزشکی قانونی زنگ میزنید و شما توی گوش بچه تون میزنید. این نگرانی شما رو نشون میده، این اضطراب توهم زا رو نشون میده که کار شیطانه. امیدوارم که از این به بعد مچ شیطان رو بگیرید. از این به بعد هر فکری، هر دیدگاهی، هر نگرشی که به شما احساس بدی میده به این معناست که این دیدگاه، این فکر و این نگرش از جایگاه شیطان برخواسته و هر فکری و هر دیدگاهی و هر نگرشی که به شما احساس آرامش میده، احساس اطمینان میده، احساس شادی میده این به این معناست که خداوند داره با شما صحبت میکنه به همین راحتی میشه شناخت، میشه پیغام ها رو شناخت. پیغام هایی که احساس بد میده، احساس ترس، احساس اضطراب، احساس ناامیدی، احساس خودکشی، احساس یاس، احساس عصبانیت میده فقط و فقط جایگاه شیطانه و خودتون دیدید بارها و بارها این احساس های ترس آور و زجرآور برای شما به وجود اومد اما هیچ اتفاقی نیفتاد. بارها و بارها ما نگرانی های بیهوده و مزخرفی داشتیم که با گذر زمان دیدیم که یک توهم الکی بود که ما شب تا صبح به خاطرش نخوابیدیم و گریه کردیم و هیچ اتفاق بدی هم نیفتاد. پس اسلحه ی شیطان رو بشناس و خدا رو باور کن و اون وقته که زندگی تو سراسر شادی و عشقه، سراسر زیبایی و مهربانیه. امیدوارم که بتونیم در این مسیر حرکت کنیم. از خدا میخوام که ما رو به راه راست، به راه کسانی که به آنها نعمت داده نه کسانی که برآنها غضب کرده و نه گمراهان هدایت کنه. خدایا تنها تو را میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم.