آدمهای زیادی به خاطر باورهای محدودکنندهشان نتوانستهاند حتی با وجود تلاش بسیار به موفقیت مورد نظرشان برسند. به همین دلیل به این نتیجه رسیدهاند که موفقیت امری شانسی است.
آنها فکر میکنند تنها راه ثروتمند شدن برای آنها،برنده شدن در قرعه کشی، لاتاری، قمار و … است. به همین دلیل است که همواره از هر فرصتی برای امتحان کردن بخت و اقبال خود استفاده میکنند.
به همین دلیل مشتری پر و پا قرص رمالها، دعانویسها، کف خوانها و قربانی ترفندهایی به نام پونزی هستند.
در حالیکه جهان راه خودش را میرود و پیرو قوانین خودش است.
اگر ما آدمهای باهوشی باشیم، به جای تلاش برای برنده شدن در قرعه کشی یا لاتاری و …، سعی میکنیم تا به کمک شناخت قوانین جهان و تبعیت از آنها به اهداف مان برسیم.
یکی از مهمترینِ این قوانین این است که:
مهم نیست شما چه خواستههایی داری، بلکه مهم این است که چه باورهایی درباره آن خواسته داری. مهم نیست چه کلماتی بر زبان میآوری، مهم این است که چه فرکانسی درباره آن خواسته به جهان ارسال میکنی. زیرا در جنگ میان خواستهها و باورها، همواره باورها پیروزند. زیرا جهان به فرکانسهای شما باخورد میدهد و نه به کلام شما.
بنابراین، اگر خواستهات رسیدن به استقلال مالی است، تنها راه رسیدن به این خواسته، ساختن باورهای هماهنگ با این خواستهاست و نه شانس و اقبال.
وقتی اصل این جهان را که میگوید تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورهای خودمان است را درک کنیم، شانس و اقبال اعتبارش را از دست میدهد.
آنوقت به خوبی درک میکنیم که ثروت نمیتواند یکشبه ایجاد شود. به همین دلیل نیز در پی شیوههای یک شبه ثروتمندشدن نخواهیم بود زیرا درک میکنیم که ثروت نتیجه ساختن باورهای ثروت آفرین است و این باورها یک شبه ایجاد نمیشوند. بلکه باور ساختن نیازمند تکامل ارتعاشی است.
اگر در اعماق وجودمان باور کنیم که خداوند بیشتر از ما می خواهد که به اهدافمان برسیم، اگر حمایتِ خداوند را باور کنیم و قوانینش را درک کنیم اگر با تلاش ذهنی ِ زیاد و با تغییرِ نگاه مان، با تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه از زندگی مان، شروع به ساختن باورهای هم جهت با خواسته هایمان نماییم، آنگاه در فرکانس و مداری قرار می گیریم که طبق قانون، خود به خود و از راه های طبیعی و ساده، اتفاقات به نحوی رقم می خورد که ما را به خواسته هایمان برساند…
این همان اهرمِ قدرتمندی است که برای رسیدن به اهدافمان به آن نیاز داریم…
سید حسین عباسمنش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD83MB7 دقیقه
- فایل صوتی آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم6MB7 دقیقه
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد جان سلام به مریم جان سلام به دوستانم
موضوعی که بیشتر در این فایل توجهم را جلب کرد بیشتر از همان موضوع اعتقاد مردم به شانس ،این موضوع بود که مردم شادی را در جایی بیرون از خودشون جستجو میکنن . هر چه برای رسیدن به خوشی در بیرون خود تجربه های مختلفی را تجربه کنی دنبال تجربه چیزهای بیشتر و بیشتر میشوی چون نه تنها تو را به خوشی نمیرسانند و این نیاز درونی را برطرف نمیکنند بلکه انسان را نیازمندتر و خلا درونی را بزرگتر میکنند.
یعنی این خوشی های با مشروبات و روابط نامشروع و جشن های انچنانی و کلا همه ی این شلوغی ها نه تنها فقط یک مسکن خیلی موقتی که حتی گاهی از چند ساعت فراتر نمیرود بلکه احساس نیاز انسان را ببیشتر میکند.
بنابراین تا از درون به صلح نرسیدی و ارتباطت را با خدا نزدیکتر نکردی با هیچ وسیله ای به خوشی و شادی نمیرسی.
اینها را برای خودم میگویم تا از خودم و خلوت خودم فرار نکنم و پناه ببرم به ارتباط گرفتن با ادمها در دنیای مجازی-
تا برای راضی و خرسند بودن و برای شاد بودن ،بودن آدمی را نخواهم.تا هویتم را از بودن با کسی نگیرم.تا دوست داشتن خودم مشروط به توجه و تایید هیچ ادمی نباشد.
خداراشکر در این زمینه به لطف و هدایت خدا پیشرفت هایی داشتم و حالا با حرف استاد که گفتن تکامل میخاد همه چیز ،یه شبه رسیدن وجود ندارد،این پیشرفت ها را میبینم و چراغ راهم هستند که ادامه دهم .
دیشب خیلی ذوق کرده بودم که وقتی در مدار درست و در مدار خواسته ات قرار بگیری ، یهو به خودت یه نگاه میکنی و میبینی در حال تجربه خاسته ات هستی همین قدر طبیعی و همینطور که این خاسته ها شکل گرفته خاسته های فعلی هم همینقدر طبیعی اتفاق میوفتد.فقط به روند اعتماد کن.به خدا اعتماد کن
در پناه خدای هدایتگر باشید.
سلام دوست عزیز لیلا جان
صفای وجودتان را احساس کردم .یک حسی درونم جان گرفت که از جنس شوق است.
توصیف اول دیدگاهتان اینکه گفتید از فراز قله عشق همه چیز را زیر دست خودت میبینی و همه چیز در نظرت کوچک می اید چون در فراز قله خدا هست .این توصیف خوبی برای استاد عزیزم است .استاد این تقلاهای مردم برای رسیدن به خوشی را کوچک میبیند.چون ایشان به خدا رسیدن
لیلا جان خیلی خیلی ممنونم چقدر زیبا و تاثیرگزار