آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

آدمهای زیادی به خاطر باورهای محدودکننده‌شان نتوانسته‌اند حتی با وجود تلاش بسیار به موفقیت مورد نظرشان برسند. به همین دلیل به این نتیجه رسیده‌اند که موفقیت امری شانسی است.

آنها فکر می‌کنند تنها راه ثروتمند شدن برای آنها‌،برنده شدن در قرعه کشی، لاتاری، قمار و … است. به همین دلیل است که همواره از هر فرصتی برای امتحان کردن بخت و اقبال خود استفاده می‌کنند.

به همین دلیل مشتری پر و پا قرص رمال‌ها‌‌، دعانویس‌ها‌، کف خوان‌ها و قربانی ترفندهایی به نام پونزی هستند.

در حالیکه جهان راه خودش را می‌رود و پیرو قوانین خودش است.

اگر ما آدمهای باهوشی باشیم‌‌، به جای تلاش برای برنده شدن در قرعه کشی یا لاتاری و …‌، سعی می‌کنیم تا به کمک شناخت قوانین جهان و تبعیت از آنها به اهداف مان برسیم.

یکی از مهم‌ترینِ این قوانین این است که:

مهم نیست شما چه خواسته‌هایی داری، بلکه مهم این است که چه باورهایی درباره آن خواسته داری. مهم نیست چه کلماتی بر زبان می‌آوری‌، مهم این است که چه فرکانسی درباره آن خواسته به جهان ارسال می‌کنی. زیرا در جنگ میان خواسته‌ها و باورها‌، همواره باورها پیروزند. زیرا جهان به فرکانس‌های شما باخورد می‌دهد و نه به کلام شما.

بنابراین‌‌‌، اگر خواسته‌ات رسیدن به استقلال مالی است‌، تنها راه رسیدن به این خواسته‌‌، ساختن باورهای هماهنگ با این خواسته‌است و نه شانس و اقبال.

وقتی اصل این جهان را که می‌گوید تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثناء نتیجه باورهای خودمان است را درک کنیم‌، شانس و اقبال اعتبارش را از دست می‌دهد.

آن‌وقت به خوبی درک می‌کنیم که ثروت نمی‌تواند یک‌شبه ایجاد شود. به همین دلیل نیز در پی شیوه‌های یک شبه ثروتمندشدن نخواهیم بود زیرا درک می‌کنیم که ثروت نتیجه ساختن باورهای ثروت آفرین است و این باورها یک شبه ایجاد نمی‌شوند. بلکه باور ساختن نیازمند تکامل ارتعاشی است.

اگر در اعماق وجودمان باور کنیم که خداوند بیشتر از ما می خواهد که به اهدافمان برسیم، اگر حمایتِ خداوند را باور کنیم و قوانینش را درک کنیم  اگر با تلاش ذهنی ِ زیاد و با تغییرِ نگاه مان، با تمرکز بر نکات مثبت هر لحظه از زندگی مان، شروع به ساختن باورهای هم جهت با خواسته هایمان نماییم، آنگاه در فرکانس و مداری قرار می گیریم که طبق قانون، خود به خود و از راه های طبیعی و ساده، اتفاقات به نحوی رقم می خورد که ما را به خواسته هایمان برساند…

این همان اهرمِ قدرتمندی است که برای رسیدن به اهدافمان به آن نیاز داریم…

سید حسین عباس‌منش

 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    83MB
    7 دقیقه
  • فایل صوتی آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم
    6MB
    7 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

1025 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «صفورا کوشککی» در این صفحه: 4
  1. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    بنام یکتای جان.

    روز دوازدهم سفرنامه

    آنچه از سفر به لاس وگاس آموختم.

    بار اولی که این فایل رو دیدم خیلی مدارم پایین تر بود اونموقع نمیتونستم حرفای استاد رو درک کنم که چرا استاد این حرفارو میزنه.مگه چه ایرادی داره تفریح و خوش گذرونی.خب چه اشکالی داره خوش گذرونی زیاده از حد. این کجاش بده؟ برام سوال بود که این چه منافاتی با قانون داره.مگه خود استاد همیشه نمیگه همیشه به فکر خوب کردن احساستون باشید.خب تفریح هم یکی از راهاشه دیگه چرا پس استاد این قضیه رو رد میکنن.

    با خودم میگفتم مگه میشه تو یه همچین محیطی رفت و خوش نگذروند.مگه میشه جایی باشی که تمام بساط شادی خوش گذرونی فراهم باشه و تو خوشحال نباشی و بهت خوش نگذره…..

    تا اینکه فهمیدم بله میشه

    تا اینکه یادم اومد چندین سال پیش که با جمع فامیلا رفته بودیم شمالو و چقدر تو ماشین بزن و بکوب و جیغ و داد و هوای عالی و دریا و جنگل همینکه به خودم میومدم میدیدم چقدررر از درون حالم بده.این تصویر مثل روز برام روشنه انگار که همین الان اتفاق افتاده.تو اوج اون جیغ و داد و صدای موزیک وخنده ها وسر صداها یک لحظه از پنجره ماشین به فضای بیرون خیره شدم.یه سوال بزرگ اومد تو ذهنم که همه ی بساط شادی که فراهمه پس چرا من احساس غم میکنم.؟

    جوری این تصویر برام واضحه که انگار دیروز من این سوالو از خدا پرسیدم و امروز جوابم رو داد.با اینکه سالیان ساله ازش میگذره.

    اونموقع ها خیلی پیش میومد که تو مهمونیا و عروسیا تو اوج بزن و بکوب یهو به خودم میومدم که بابا لامصب چته تو.بقیه رو ببین چقدر داره بهشون خوش میگذره چه مرگته تو؟.کی فکرشو میکرد جواب اون چرای بزرگ ذهنمو تو این فایل استاد پیدا کنم.

    خدایا بزرگیتو شکر که هیییییییچ درخواستی رو بدون اجابت نمیذاری حتی اگه سالیان سال ازش بگذره.من شاید یادم بره که چی خواستم ازت ولی تو هییییچ وقت یادت نمیره.

    تازه میفهمم اون روز از درون داغون بودم و به خاطر همین نمیتونستم احساس شادی داشته باشم که هر چند اونموقع حتی با واژه ی احساس هم بیگانه بودم و فقط میدونستم حالم خوب نیست.نمیدوستم چرا و به چه علت.

    تازه میفهمم اون روزا ارتباطم با منبع قطع بود به خاطر همین دریچه های قلبم بسته شده بود و نمیتونستم شادی رو به قلبم راه بدم.

    تازه حرف استاد تا مغز استخونم نفوذ میکنه و درک میکنم اگه از درون حالم خوب نباشه اگه به منبع وصل نباشم اگه با خدا رابطم درست نباشه محاله که بتونم لحظه ای شادی رو لمس کنم.

    حالا میفهمم برای تجربه ی شادی نیازی نیست حتما افراطی تو مهمونیا به فکر خوش گذرونی باشم.چون چیزی که حال منو خوب میکنه اون بیرون نیست درون منه.

    سپاسگذار خداوندمم سپاسگذار استاد بی نظیرمم به شکل بی نظیری دستی از دستان خداوند تو زندگیم شدن.

    در پناه جان جهان همگی عزیزانم شاد ثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    سلام لیلای شب خیز عزیزم

    من هنوز فایل این قسمت رو ندیدم و اولین کاری که کردم این بود که کامنت شما رو خوندم.انگار خدا از زبون شما جواب منو داد.این روزها به شدت مقاوتها و نجوا های ذهنیم زیاد شده خیلی برام جای سوال بود که چرا این روزها هرچقدر بیشتر دارم روی خودم کار میکنم اینهمه ذهنم آشفته است.همین امروز صبح یک لحظه از نظرم گذشت که دیگه مثل قبل روی خودم کار نکنم فایده اش چیه هر چی بیشتر کار میکنم انگار بیشتر افت میکنم تا اینکه پیام شما مرحمی شد به زخم جانم.چقدرررر آرامش گرفتم از این جمله الهییتون که اول باید این کوه باورهای کهنه فرو بریزه.این مقاومت های ذهنی دووم نمیاره اگه با ایمان ادامه بدی.

    با خودم تکرار میکنم دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور…

    سپاسگذارم ازتون لیلای عزیزم.

    خالق دلم شکرت🙏🏻🙏🏻

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    سلام امیرحسین عزیز

    واقعا از خوندن کامنتت به وجد اومدم و تحسینت میکنم که قدم در این مسیر الهی گذاشتی که کمتر از یک درصد افراد جامعه به این مسیر هدایت میشن.همینکه با استاد عباسمنش آشنا شدی و صحبت ایشون به قلبت نشسته بزرگترین قدمه .چون اکثریت جامعه چون که در فرکانس پایینی هستن اولا که اصلا با استاد آشنا نمیشن دوما اگر هم اتفاقی فایلهای ایشون رو میبینن یا باور نمیکنن یا مسخره میکنن این رو به عینه تو اطرافیانم دیدم.پس شما خیلی از اکثریت آدما جلو هستی و از این بابت بهت واقعا تبریک میگم.

    در مورد سوالت که گفتی آیا دوره ی اون شخص رو ادامه بدی یا استاد رو.من هم قبلا در شرایط شما قرار گرفتم و چون بهای اون دوره رو پرداخت کرده بودم خیلی برام سخت بود که بتونم بذارمش کنار و از فایلهای رایگان استاد استفاده کنم.اونموقع من تصمیم گرفتم که اول اون دوره رو تموم کنم تاعید بعد بیام تو دوره ی استاد عباسمنش.

    با اینکه همون موقع هم متوجه بودم که سطح آگاهی ها و انرژی استاد عباسمنش فوق العاده بالاتر از اون استادی بود که من تو دوره اش بودم ولی چون اولا به اندازه ی الان آگاهی نداشتم دوما در مدار آگاهی های استاد نبودم و از طرفی نمیخواستم پولی که هزینه کردم هدر بره اون دوره رو ادامه دادم و تا عید تمومش کردم.

    از عید وارد سایت استاد شدم .ولی اون دوره کجا و فایلهای رایگان استاد کجا.

    من تا آخر عمرم قدردان استاد قبلیم هستم چون من قانون جذب رو با ایشون شناختم واگر با ایشون آشنا نمیشدم شاید هیچ وقت فایلهای استاد رو حتی نگاه هم نمیکردم .چون قبلا دیدم این بود که چرا یه آدم باید فلااان قدر از دوره هاش پول بگیره.مگه چی قراره بگه و بی انصافیه و…

    استاد قبلیم به من یاد داد که چرا باید بهای هدفم رو بپردازم و من اینو اینقدر تکرار کردم که رفت تو پوست استخونم.به نظرم حرفهای استاد قبلی پیش زمینه ی حرفای استاد بود برام چون اگه اون دوره رو شرکت نمیکردم در خیلی از موارد در مقابل حرفهای استاد جبهه میگرفتم ولی چون آمادگی داشتم شکر خداوند مقاومتهام کمتر شد.

    از طرفی هم گوش دادن به فایلهای استاد قبلی باعث شد که الان تفاوت استاد عباسمنش با بقیه ی اساتید قانون جذب رو بفهمم که زمین تا آسمون فرقشه.یعنی به قدری جنسش و انرژیش بالاست که اگر در مدارش باشی قشنگ متوجه میشی که این آگاهی ها از یه نیروی برتر داره میادو تورو مجذوب خودش میکنه.و فوق العاده قابل اجرا و عملیه.

    آگاهی های استاد قبلیم متضاد با استاد عباسمنش نبود ولی اون استادم انگار در مقابل استاد عباسمنش یه قطره در برابر دریای بیکران بود.و در حد همون قطره بودنش چیزهای خوبی ازش یاد گرفتم.چیزهای فوق العاده خوب.ولی استاد عباسمنش کجا و…کجا؟

    خواستم بگم اگر از قلبت پیروی کنی قطعا در مسیر درست قرار میگیری .شاید لازم باشه خودت تجربه کنی دوره های دیگه رو تا بفهمی که استادهای دیگه چقدررر سطح آگاهیشون کمه و از اون به بعد پرو پا قرص بدون هیچ شکی مرید استاد عباسمنش بشی.شاید هم در مدار باشی ونخوای از این بیشتر وقتت رو صرف آگاهی های کم کیفیت کنی و هر چند که بهایی هم پرداختی از اون بگذری تا چیزهایی رو بدست بیاری با استاد عباسمنش که ارزشش هزاران بار از اون بهایی که پرداخت کردی بیشتره.

    اول فقط با توجه به زیبایی ها و نوشتنشون هرچقدررر که کوچیک باشن سعی کن احساست رو خوب کنی و در احساس خوب که قرار بگیری جواب بهت گفته میشه خدا باهات حرف میزنه.نیازی نیست دنبال جواب بیرون از خودت باشی.

    در مورد اعتیاد هم که گفتی به نقطه ی عجز رسیدی بازهم بهت تبریک میگم چون این نقطه ی عطف تمام آدم های موفق دنیاست.همینکه از این وضعیت خسته شدی یعنی آماده ای برای یه تغییر بزرگ.بهت پیشنهاد میکنم فایل نتایج دوستان قسمت ۲تا ۶ که گفتوگوهای هادی عزیز هست رو نگاه کنید خیلی بهت کمک میکنه.abasmanesh.com

    لینکش رو برات گذاشتم.قطعا خداوند دوستت داره و کمکت خواهد کرد.مطمئن باش.عجله ای برای گرفتن پاسخ هات نداشته باشی.احساست رو که خوب کنی به آرامش که برسی خدا خودش باهات حرف میزنه و راه رو نشونت میده.همسر منم درگیر اعتیاده از وقتی که یاد گرفتم قدرت رو از عوامل بیرونی مثل مواد مخدر بگیرم و به خدا بدم زندگیم داره بهتر و بهتر میشه.هنوز دقیقا نمیدونم همسرم تو چه مرحله ایه چون در موردش نمیخوام حرف بزنم باهاش.فقط احساس میکنم که هروز داره بهتر و بهتر میشه.یادت باشه این ماییم که به عوامل بیرونی قدرت میدیم.قدرت رو فقط به خدا بده و باور کن که خداوند بالاترین قدرتهاست اونوقت میبینی که چقدر راحت و طبیعی ناخواسته ها از زندگیت میرن بدون اینکه نیاز باشه شما تلاش زیادی بکنی.باور کن که ارزشمند هستی.باور کن که لایق بهترین ها هستی باور کن که به هرآنچه که رویاشو داری میرسی.این وعده ی خداونده.

    بخوانید خدا را تا اجابت کند شما را.

    در پناه جان جهان از ته قلبممم برات بهترین ها رو آروز میکنم برادر عزیزم.از خدا میخوام بهترین ثروتها و نعمت هارو در در زنگیت سرازیر کنه و یه روزی بیای از دست آوردهای بزرگت برامون بنویسی و ما کلی ذوق کنیم.انشاءالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    صفورا کوشککی گفته:
    مدت عضویت: 1177 روز

    سعید عزیز بسیار از خوندن کامنتت خوشحال شدم و تحسینت میکنم که اینقدر تونستی رو احساست مسلط باشی و احساست رو خوب کنی.اصلا مهم نیست که روزی چندبار از مسیر منحرف میشی مهم اینه که هر بار سریعتر از قبل برگردی و این روند رو ادامه بدی.قطعا بهترین ها در انتظارته.از خداوند برات ثروت و سعادت آرزومندم برادر عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: