درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

استاد عباس منش در این فایل، از دل موضوعی که به‌ظاهر طنزآمیز است، از زوایای مختلف این اصل اساسی را به ما یادآوری می‌کند که:

  • ورودی‌های ذهن چگونه باورها، پیش‌فرض‌ها و انتظارات ما را از وقوع اتفاقات آینده شکل می‌دهند.
  • این انتظارات و ذهنیت‌ها در هر لحظه:
    • از یک سو، تجربه‌های هم‌فرکانس با خود را وارد زندگی‌مان می‌کنند.
    • از سوی دیگر، به یک اتفاق خنثی – که هیچ معنایی نداشته است – در زندگی ما معنا می‌بخشند.

به این صورت که:
اگر این ذهنیت و انتظار مثبت باشد، احساسات مثبت و شرایط دلخواه را از دل آن اتفاق خنثی برای ما خلق می‌کنند؛
و اگر منفی باشد، از دل هیچ ، شرایط نادلخواه را برای ما می‌سازند.

این فایل را با دقت گوش دهید و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    112MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

350 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهرداد غنچه-اسما ابوتراب» در این صفحه: 1
  1. -
    مهرداد غنچه-اسما ابوتراب گفته:
    مدت عضویت: 2364 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم جانم و تمام بچه های سایت

    به نام خدا

    اسما ابوتراب:

    استاد من فایل رو تا دقیقه 15 دیدم ولی یهویی یاد یه فیلمی افتادم ک دوست داشتم بنویسم براتون

    یادمه چندین سال پیش یه سریالی دیدم که با دیدن قسمت اولش احساس بدی بهم دست داد و دیگ ادامه ندادم

    جریان اینجوری بود ک نشون میداد یک گروه ادم های بزرگ تری هستند که ما رو دارن رهبری میکنند و ما اختیاری از خودمون نداریم

    بعد از اونم خیلی سریال ها و فیلم هایی بودن ک میخواستن نشون بدن ما داریم توسط یک گروه خاصی رهبری میشیم..

    الان که خوب دارم نگاه میکنم اینکه ما توسط ذهنمون داریم رهبری میشیم و میپذیریم هر چی اون گفت میپذیریم هر مشکل و استرس و اضطرابی رو

    به شخصه با کوچک ترین صدای غیر قابل پیش بینی انچنان استرس میگیرم ک هر لحظه انتظار دارم ی اتفاق بدی بیوفته

    یا اینکه انچنان کمبود پول رو باور دارم ک وقتی یک واریزی برام میاد دو دستی میچسبم بهش ک نکنه تموم بشه

    یا انچنان به بقیه قدرت میدم که گاها متوجه میشم دارم باج میدم بهشون

    یا انچنان تشنه توجه دیگران میشم ک مدام تلاش میکنم بهترین باشم برای دیگران

    اینا همش ناشی از بازی ذهنی منه

    استاد برای من شما نقش هیرو داستانم رو دارید

    وقتی حرف میزنید من اگاه میشم ک نه این تو نیستی این همون برنامه ایه ک داره تو رو رهبری میکنه ولی تو فرمانروای اونی تو میتونی اونو عوض کنی باید هوشیار باشی.

    متاسفانه این برنامه اینقدر قویه که شاید من تونستم تو عرض این سه سال یه کلمه از اون کد رو تغییر بدم

    البته که میشد بهتر باشم و مقصر خودمم

    احساس میکنم بزرگ ترین ظلم به خودم اینکه این برنامه رو بپذیرم شاید حتی شرکم میتونه باشه اینکه من در خدمت ذهنم باشم نه ذهنم در خدمت من…

    اینو میدونم که تغییر این سیستم یک اراده محکم میخواد که هر لحظه حواسم باشه

    ولی خوشبختانه قابل تغییر هست ولی به قول دوره کشف قوانین اولین باور اینکه بپذیرسم میتونیم تغییرش بدیم این منم که خالق زندگی خودم هستم و میتونم این زندگی رو بهتر کنم

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: