درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

استاد عباس منش در این فایل، از دل موضوعی که به‌ظاهر طنزآمیز است، از زوایای مختلف این اصل اساسی را به ما یادآوری می‌کند که:

  • ورودی‌های ذهن چگونه باورها، پیش‌فرض‌ها و انتظارات ما را از وقوع اتفاقات آینده شکل می‌دهند.
  • این انتظارات و ذهنیت‌ها در هر لحظه:
    • از یک سو، تجربه‌های هم‌فرکانس با خود را وارد زندگی‌مان می‌کنند.
    • از سوی دیگر، به یک اتفاق خنثی – که هیچ معنایی نداشته است – در زندگی ما معنا می‌بخشند.

به این صورت که:
اگر این ذهنیت و انتظار مثبت باشد، احساسات مثبت و شرایط دلخواه را از دل آن اتفاق خنثی برای ما خلق می‌کنند؛
و اگر منفی باشد، از دل هیچ ، شرایط نادلخواه را برای ما می‌سازند.

این فایل را با دقت گوش دهید و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    112MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

350 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نرگس پرورش» در این صفحه: 1
  1. -
    نرگس پرورش گفته:
    مدت عضویت: 2234 روز

    به نام خداوند هدایتگر مهربانم

    کهف

    قَالَ لَهُ مُوسَىٰ هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلَىٰ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا ﴿66﴾

    موسی به او گفت: آیامن تو را پیروی کنم که از آنچه به تو آموخته اند، مایه رشدی به من بیاموزی؟(66)

    قَالَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطِیعَ مَعِیَ صَبْرًا ﴿6٧﴾

    گفت: تو هرگز نمی توانی بر همراهی من شکیبایی ورزی. (67)

    وَکَیْفَ تَصْبِرُ عَلَىٰ مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا ﴿6٨﴾

    و چگونه می توانی بر چیزی که به آن احاطه نداری شکیبایی ورزی؟ (68)

    قَالَ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا وَلَا أَعْصِی لَکَ أَمْرًا ﴿6٩﴾

    گفت: اگر خدا بخواهد، مرا شکیبا خواهی یافت، و هیچ فرمانی را از تو مخالفت نخواهم کرد.

    الهی به امید تو و با طلب یاری از تو

    خدا رو شکرگزارم که در اولین لحظات اشتراک این فایل آگاهی بخش در مدار دریافتش قرار گرفتم و برخلاف همیشه که میگفتم بذار سرفرصت و … به این بهانه و با نگاه کمال گرایانه ذهنم گوش دادن به فایل رو به تاخیر مینداخت همون لحظه پلی کردم و شروع کردم به نوشیدن جرعه جرعه کلام ناب استادم…

    استاد شما گفتین من بعد از سالها و هرروز صحبت کردن از قانون هنوز تشنه‌ی شنیدن این آگاهی ها هستم . منم همینطور هستم استاد. تکرار این آگاهی‌های ناب برای منِ فراموشکار واقعا ضروری و لازم و لازم و لازم هست . یعنی هربار که به این صحبت‌ها گوش میدم و سیراب میشم تا میرم وارد زندگی روزمره میشم و یه روز میگذره و برمیگردم و فایل رو تو گوشم پخش میکنم می‌بینم چقدر نیاز دارم به شنیدن. چقدر نیاز دارم به این تکرار . چقدر اگر حواسم نباشه ممکنه همه چی فراموشم بشه و منم گول بخورم مثل خیلی از آدما و عامل شرایط و زندگی خودم رو به بیرون ربط بدم .

    خدایا شکرت برای این تکرار و این ذکر مداوم که من رو در دسته‌ی تقوا پیشگان قرار میده .

    استاد باید بگم این لحن صداتون ، وجودتون ، جذبه و کاریزماتیک شخصیت‌تون در فایلهای اخیر ، هزار برابر از چند سال پیش و فایلهای قبلی بیشتر شده و چقدر من به وجود شما افتخار میکنم . چقدر افتخار میکنم که شاگرد استادی هستم که هرروز داره ارتقا پیدا می‌کنه و خودش مصداق این اصل هست که «همیشه جا هست برای بهتر شدن و رشد کردن سقفی نداره» . امیدوارم من هم شاگردی شایسته باشم و من هم هرروز بهتر از روز قبل و هر ماه و سال بهتر از ماه و سال گذشته باشم و شما هم با دیدن و خواندن نوشته‌های من به من افتخار کنید .

    چطور ذهنیت و باورهای ما داره اتفاقات رو شکل میده ؟!! یه اصل اساسی . و این اصل رو استاد من در تمام عناصر هستی و تمام مشاهداتش میبینه و درک می‌کنه و چقدر عالی با مثال و فکت منطق و باورهای درستی رو ذهن شکل میدن تا من هم روش ساخت باور رو یاد بگیرم . باید فکت و مثال بیارم.

    پیش‌فرض‌ها همواره در حال رهبری کردن ذهن هستن. انتظارات ما شکل میده واقعیت رو .

    یک فرد با انتظارات مثبت اتفاقات مثبت رو جذب میکنه و یک فرد با انتظارات منفی اتفاقات منفی رو جذب می‌کنه . جهان هم اتفاقات رو با باورهای ما ایجاد و هماهنگ می‌کنه .

    و اینکه ذهنیت ما از یک موضوع یکسان برداشتهای متفاوتی خواهدداشت . ذهنیت مثبت از اون اتفاق برداشت مثبت داره و به همون نسبت رفتار و واکنش مثبت و احساسات مثبت رو بروز میده . و ذهنیت منفی از همون اتفاق برداشت منفی و به همون نسبت رفتار و واکنش منفی و احساسات منفی بروز میده.

    قدرت باور و قدرت ذهن

    جهان مثل آینه است که آنچه بهش می فرستیم به ما برمیگردونه . وقتی یه سری افکار می‌فرستیم که افکار مثبتی هست و احساس شادی و اعتماد به نفس میده جهان اتقاق و آدمها و شرایطی رو وارد زندگی ما می‌کنه که این باور و احساس تشدید بشه .

    اگر ما نگاهی خاص به یه خوردنی داشته باشیم واقعا کیفیت متفاوتی رو از اون خوردنی در جسم و مذاق خودمون تجربه میکنیم . چون در ذهنمون این نگاه هست تعبیر متفاوتی از اتفاقات خواهیم داشت .

    آنچه انتظار داریم اتفاق می‌افته چون ما اینطور فکر میکنیم .

    اگر انتظار داشته باشم که امروز روز خیلی خوبی باشه روز خیلی خوبی رو تجربه میکنم. اگر انتظار داشته باشم که صحبت خوبی رو با دوست و یا فرد مقابلم دارم قطعا اتفاق خوبی می‌افته و اگر انتظار داشته باشم که یه فاجعه و با ناخوشایندی قراره اتفاق بیفته همینطور میشه .

    چون ما این افکار رو می‌فرستیم و جهان شرایطی رو ایجاد می‌کنه که هماهنگ باشه با افکار ما . در واقع ذهن ما جوری برنامه ریزی شده که ورودی ها رو جوری تعبیر و تفسیر کنه که هماهنگ باشه با باورهاش .

    یعنی اگر باورش این باشه که نعمت و ثروت کم هست در جهان اطلاعاتی که دریافت می‌کنه رو جوری تفسیر می‌کنه که باورهاش رو تایید کنند .اگر باورش این باشه که ثروت و نعمت بینهایته به همین نسبت چیزهایی رو تجربه می‌کنه که این باور براش تایید بشه. اگر باورش این باشه که هرسال برای من سال خوبی خواهد بود چون من هستم که با باورهام زندگیم رو رقم میزنم اون وقت زمام زندگی رو به دست میگیره و با ساختن باورهای درست زندگی خوبی رو برای خودش خلق می‌کنه ک هربار بهتر از قبل باشه.

    ذهن اگر چیزی متضاد با باورهاش ببینه ردش می‌کنه و جوری تفسیر می‌کنه مثلا وقتی باور کرده که موقعیت مناسب برای ثروت نیست، یا اکثر مردم فقیر هستند و پول ندارند و خلافش رو می بینه در جامعه اینطور تفسیر می‌کنه که طرف شانس داره یا اینکه خدا براش ساخته و یا حتا اینکه دزد و قاچاقچی و مال مردم خور و … هست … و توجیه های رو میاره ک با باورهاش هماهنگ بشه .

    بنابراین وقتی انتظارت این هست که این کالا خیلی گرون و خاص و ارزشمند هست تجربه‌ی متفاوتی رو از اون کالا خواهی داشت در حالی ک اون کالا کالایی معمولی و همگانی بوده ولی چون تو به این شکل باور کردی که خاص و منحصر به فرد هست احساس و برداشت متفاوتی رو تجربه می‌کنی ازش . چون ذهنیت داره تجربه رو ایجاد می‌کنه . باورها داره کار رو انجام میده . اگر که تو کالایی رو بخری که همه ازش تعریف میکنند و اون رو خاص می‌دونن تو تجربه‌ی بهتری خواهی داشت از اون کالا نسبت به کالایی که همه نظر منفی درموردش داده باشن و درموردش بد گفته باشن.

    اطلاعاتی که دریافت کردی و ذهنیتی که شکل گرفته باعث میشه ذهنت به اون تجربه شکلی رو بده ک هماهنگ باشه با باورهات .

    در مورد فیلمها ما دقیقا همین برداشت رو داشتیم . وقتی رتبه imdb رو در مورد فیلمها می‌خوندیم و فیلم رو می‌دیدیم برداشت متفاوتی از اون فیلم داشتیم و

    چون اون فیلم در رتبه‌ی بالایی بود خود به خود ما منتظر بودیم تا چیز خاص و متفاوتی در اون فیلم ببینیم و برداشت‌های خاصی از اون فیلم داشته باشیم و در مورد آهنگ هم همینطور .وقتی درموردش کلی تعریف و تمجید می‌خوندیم ناخودآگاه منتظر بودیم با یه چیز خاص رو ب رو بشیم .

    نظرات و برداشت‌هایی که آدمها در مورد کالا و محصول و تجربه‌ای ارائه میدهن ذهنیتی رو در انسان ایجاد میکنند و ذهنیت شکل گرفته انتظار ایجاد میکنه و تو با این انتظار اون موضوع رو تجربه می‌کنی. ذهنیت تو به کانون توجه‌ت و به نگرش ت و در نتیجه به تجربیات ت شکل میده. یاد نمایشگاه‌های هنری می‌افتم ک مثلا افراد برای یه تابلوی نقاشی که از نظر ما یه چیز نامفهوم هستند چند هزار دلار پول میدن و ما تعجب میکنیم که خدای من! و دهن مون از تعجب باز می مونه … اما چون در مورد اون اثر و مفهوم پشتش کلی براشون ذهنیت ایجاد شده و اونها باور کردند اون رو، به همین شکل حاضرند پول هنگفتی براش خرج کنند .

    وقتی با یه ذهنیت خاص با یه فرد تازه رو ب رو میشیم قطعا مطابق ذهنیت خودمون انتظارات ما و رفتارهای ما شکل میگیره و ما برداشتهایی از اون دیدار و آشنایی خواهیم داشت که هماهنگ باشه با اون اطلاعات و ورودی ها . و جالبه که الان متوجه میشم ذهنیت منفی در مورد آدمها دادن یا گرفتن چقدر می‌تونه تجربه متفاوتی از روابط رو برای ما شکل بده و به همین دلیل هست که قرآن اینقدر غیبت کردن رو مذموم و ناپسند می‌دونه چون ذهنیت میده وقتی تو پشت سر یه فرد با کسی که نمی‌شناسه ش صحبت منفی می‌کنه تو داره به اون فرد در مورد اون شخص غیبت شونده نگرش میدی …

    ما با آموزه‌های استاد داریم یاد می‌گیریم که اطلاعات ورودی چطور داره باورهای ما رو شکل میده و این باورهای شکل گرفته و ذهنیت ساخته شده چطور داره تجربه های ما رو شکل میده و چطور میتونیم این روند رو در دست بگیریم و تجربه‌های متفاوتی رو برای خودمون خلق کنیم .

    اگر به یک فرد باوری بدی در مورد چیزی ک هست یا ویژگی ای که داره و … داده بشه می‌تونه اون باور تاثیر بالایی داشته باشه در زندگی اون فرد . مثل وقتی که بچه بودیم افسانه‌ی دوقلوها رو میدیدم و اینکه اون دونفر باور کرده بودن که اگر دست همدیگه رو بگیرن میتونن اتفاقات خاصی رو رقم بزنن و قدرتشون چند برابر میشه و تو همون عالم بچگی ما هم باور میکردیم چون می‌دیدیم که واقعا اون‌ها در موقعیت و چالشهای مختلف وقتی کنار هم قرار می‌گیرند و دست همدیگه رو می‌گیرن قوی‌تر میشن و از پس اون مشکل ب وجود اومده برمیان.

    خود من چون در محیطی بزرگ شدم که باورهای اشتباهی رو در مورد خودم و آنچه دارم مثل صدام و یا ظاهرم بهم داده بودند و چون افراد نزدیک زندگیم این رو به من داده بودن من هم باور کرده بودم که صدای زشتی دارم و یا زیبا نیستم و مثلا موهام زشته چقدر هم این مورد در تجربیاتم تکرار میشد و می‌شنیدم و می‌دیدم و افراد مختلف تایید میکردن باور من رو ‌… تا اینکه من از اون محیط جدا شدم و در محیط دیگه ای قرار گرفتم و دید و نگاهم در مورد خودم و توانایی هام تغییر کرد و اون وقت چقدر از افراد مختلف شنیدم که صدات خیلی قشنگ و منحصر به فرد هست و یا موهای فردار ت خیلی زیبا هستند و خیلی تک ن و … چون خودم باورم متفاوت شده بود و هربار با تایید شدن از طرف محیط بیرون تقویت شد تجربیاتم هم متفاوت شد و دیگه برام به یه موضوع بدیهی و تکراری تبدیل شده که افراد از صدای من و یا از زیبایی من تعریف کنند . در حال که سالها از همین چیزی که داشتم و بودم در دوران کودکی در رنج و عذاب بودم . همه چیز در این مورد برام تغییر کرد وقتی باورهای من در مورد خودم تغییر کرد .

    تازه انگار الان داره برام جا می افته که همه آنچه در من نرگس ساخته شده پیش فرضها و باورهایی هست که از محیط و جامعه و خانواده منتقل شده و چطور زندگی من حول این باورهای شکل گرفته چرخیده و رقم خورده … خدای من !!

    خداوند یاورم باشه تا این سریال بسیار آموزنده و عالی رو دنبال کنم و به این شکل دریچه ای از آگاهی های ناب و متحول کننده در ذهنم شکل بگیره و از من نرگس متفاوتی بسازه . نرگسی که با ذهنیت قدرتمند کننده و توحیدی زندگی متفاوت و طلایی ای رو برای خودش خلق خواهد کرد .

    خدایا شکرت

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم 🩶

    و از دوستان عزیزم 🩶

    طبق رسم استاد آرزو میکنم امسال بهترین سال زندگی برای همه ما باشه و هرسال از امسال بهتر باشه .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: