درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

استاد عباس منش در این فایل، از دل موضوعی که به‌ظاهر طنزآمیز است، از زوایای مختلف این اصل اساسی را به ما یادآوری می‌کند که:

  • ورودی‌های ذهن چگونه باورها، پیش‌فرض‌ها و انتظارات ما را از وقوع اتفاقات آینده شکل می‌دهند.
  • این انتظارات و ذهنیت‌ها در هر لحظه:
    • از یک سو، تجربه‌های هم‌فرکانس با خود را وارد زندگی‌مان می‌کنند.
    • از سوی دیگر، به یک اتفاق خنثی – که هیچ معنایی نداشته است – در زندگی ما معنا می‌بخشند.

به این صورت که:
اگر این ذهنیت و انتظار مثبت باشد، احساسات مثبت و شرایط دلخواه را از دل آن اتفاق خنثی برای ما خلق می‌کنند؛
و اگر منفی باشد، از دل هیچ ، شرایط نادلخواه را برای ما می‌سازند.

این فایل را با دقت گوش دهید و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    112MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

350 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «احمد رضا جهانشاهی» در این صفحه: 1
  1. -
    احمد رضا جهانشاهی گفته:
    مدت عضویت: 2149 روز

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دوستان سایت عباس منش

    همین الن داشتم کامنت بچها میخوندم ی سری مثال یادم اومد گفتم بگم خالی از لطف نیست

    من بعضی وقتا شده ک میخام لباس بخرم و میرم پاساژ و از بوتیک های خرید میکنم ک قیمتشون مناسبه و منطقی هست ولی همون لباس تو ی سری از مال ها شاید چند برابر قیمت میفروشن بعد ما فکر میکنیم اصله و فلانه در صورتی ک این باور ذهن هست ک اره اون برند فلان پاساژ تیشرت میده 10ملیون اصله اونی میده 1ملیون جنسش بده بعد من میگم اقا مگه چقدر میخای ی لباس بپوشی که حالا بگردی تیشرت 10ملیونی بخری

    یا مثلا من خودم کاسبم ی جنس اگر قیمت پایین بگی نمیخرن فکر میکنن فیکه و قلابی ولی همون جنس قیمت بالا میگی مردم میخرن میگن چون گرونه پس اصله در صورتی این بازی ذهن و باور ماست .

    بار ها و بار ها پیش اومده رفتیم جنس بخریم طرف گفته اصله خوبه و فلان ما خریدیم ولی اگر اون جنس خوبم بود طرف میگفت نه جنسش معمولی هست ما نمیخریدیم میگفتیم بدرد نمیخوره این باور ذهن ما داره تعیین میکنه

    و اینکه یکسری از اتفاقات و مساعل خنثی هستن مثلا راجب طعم ی غذا مثل قرمه سبزی اگر من تاحالا نخورده باشم و یکی بگه غذای خوش مزه و لذیذ هست خب طبیعی وقتی میخوری همین احساس میکنی ولی اگر یکی یا چند نفر بگن قرمه سبزی بد مزه و بو سبزی میده فلان حتی اگر این طوریم نباشه ذهن به صورت پیش فرض و ناخوداگاه این طوری فکر میکنه

    راجب ارتباط با ادم ها اگر روز اول میری ی جا سر کار از کارمندان بپرسی رعیس چطور ادمیه حقوق چطوری میدن و اینا خب اونا با تجربه های قبلی جوابت میدن اما اگر راجب فردی از کسی تحقیق نکنی و بگی قطعا ادم خوبی ادم بد وجود نداره این خوب بد ما تعیین میکنیم ممکنه یکی برای من بد باشه ولی برای خانوادش خیلی ادم خوب مهربون باشه این ب طرز نگاه من بر میگرده

    خیلی مثال های دیگه هست در روز مره همه میتونیم پیدا کنیم ک به طور ناخوداگاه ذهن پیش فرض داره اتفاقات رقم میزنه

    خب تو جهانی ک هرچیزی باور کنی همون رخ میده من بیام بهترین اتفاقات باور کنم ک رخ بده چرا بیام به منفی ها توجه کنم

    عاشقتونم این دید گاه بعد خوندن کامنت ها نوشتم و امید وارم ک تاثیر گذار باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: