درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

استاد عباس منش در این فایل، از دل موضوعی که به‌ظاهر طنزآمیز است، از زوایای مختلف این اصل اساسی را به ما یادآوری می‌کند که:

  • ورودی‌های ذهن چگونه باورها، پیش‌فرض‌ها و انتظارات ما را از وقوع اتفاقات آینده شکل می‌دهند.
  • این انتظارات و ذهنیت‌ها در هر لحظه:
    • از یک سو، تجربه‌های هم‌فرکانس با خود را وارد زندگی‌مان می‌کنند.
    • از سوی دیگر، به یک اتفاق خنثی – که هیچ معنایی نداشته است – در زندگی ما معنا می‌بخشند.

به این صورت که:
اگر این ذهنیت و انتظار مثبت باشد، احساسات مثبت و شرایط دلخواه را از دل آن اتفاق خنثی برای ما خلق می‌کنند؛
و اگر منفی باشد، از دل هیچ ، شرایط نادلخواه را برای ما می‌سازند.

این فایل را با دقت گوش دهید و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    112MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

350 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سمیه زحمتکش» در این صفحه: 2
  1. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1633 روز

    به نام خداوند بخشاینده مهربان

    ادامه کامنت این جلسه وچیزهایی که الهام شد وباید بنویسم .

    استاد مثلاً شما اومدید باورمون را نسبت به خدا عوض کردید .

    باوری که از بچگی با ترس وناامیدی وجهنم بود وخدایی که من می ترسیدم ازش .

    حالا شما نگاهتون به خدا تغییر کنه ،خدا به همون شکلی میشه که تو باورش کردی .

    خدای مهربان یا خدای خشمگین

    خدای بخشنده یا خدای مجازات گر

    چقدر نگاه به هر چیزی، دیدم را تغییر میده به خدا ،ونتایجم را متفاوت از خانواده ام کرد.

    خدای الآنم خدایی است ،مهربان که روی شانه هایش می شینم ،واسان میشه برای آسانی ها .

    من فکر میکردم باید همسرم تغییر کنه که دنیای من تغییر کنه ولی نگاهم تغییر دادم و باعث شد 9ماه دورشم از همسر وچقدر برام خوب شد .

    استاد شما واقعا نگاه وباورم را نسبت به خدا تغییر دادید ،وچقدر دنیای من فشنگتر شد .

    والان هم با دوره هم جهت با جریان خدا ،چقدر ذهنم را دوست دارم,باورتون میشه استاد جان

    هر وقت ذهنم یه چیزی میگه که منفیه ،بهش میگم ذهن جان ،باهاش نمی جنگم ،دوستش دارم .

    امروز یه لباس برای دخترم خریدم ولی دخترم دوستش نداشت وگفت برو پس بده مامان وپولش را بگیر خودم چیزی که دوست دارم بخرم .

    یه لحظه گفتم مگه پس میگیره بعدش گفتم به خودم آره ،وقتی ذهنم مثبت باشه ودبدم به همه انسانها خوب باشه حتما لباس را میگیره وپولش را راحت پس میده .

    با احساس خوب رفتم وتجسم کردم با آغوش باز لباس را میگیره وپولم را میده .

    رفتم وبا خوشرویی وارامش(قبلاً طلبکارانه وبا ترس می رفتم ونگاه اینکه بقیه می خواهند گولم بزنند می رفتم )براش توضیح دادم وگفت برو دوساعت دیگه بیا پول نقد ندارم،من هم گفتم باشه .

    دوساعت بعد رفتم وگفت اصلا لباس را نمی تونم پس بگیرم فقط تعویض دارم .

    از خدا خواسته بودم که کنارم باشه وزبان خانم را نرم کنه برام .

    ولی من آرام بودم ودوتا کلام که اون هم خدا حرف زد با زبان من ،اون خانم گفت باشه وپولم را راحت داد.

    این موضوع را مامانم قبلاً که یه لباسی خریده بود وبرده بود پس بده وبا اون آقا دعواش شده بود در حد کتک کاری .

    الان می فهمم که نوع نگاه وموندن در مومنتوم مثبت واحساس خوب ،برای من مثل اکسیژنه .

    و اینکه سمت خودم را درست انجام بدم وبقیه اش با خدا .

    چند سالی میشه به لطف خدا ،نگاهم به سلامتی خیلی تغییر کرده و باعث شده 7یا 8سال تغذیه خوب و بدون اینکه حتی یه قرص بخورم وهبکل خوب نتیجه اش شده .

    چون با نگاه بقیه که بخور کم بخور

    همه چی باید بخوری وگرنه فلان میشی

    آدم تا زنده است باید همه چی بخوری

    دیگه نگاهم تغییر کرده وباور قوی دارم که جسم من قویه و سلولهای قوی داره دیگه در فرکانس سلامتی هستم به لطف خدا .

    به خدا همه چی نگاه من به دنیاست .

    قربونت برم خدا ،چقدر خفنی با قوانینت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  2. -
    سمیه زحمتکش گفته:
    مدت عضویت: 1633 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    ای رب الارباب ،ای بزرگترین نیروی جهان ،نیرو وانرژیم را از تو دارم .

    بابت هر لحظه ام که سلامت هستم وبا پای خودم راه می روم روزی ام می دهی شکرت هزاران بار.

    تو بگو و بنویسم آنچه که هدایت توست

    سلام و درود به استاد جانم

    خلاصه و مفید ،هر چه هست از این ذهن است

    هرچه باور کردم ، دیدم ویا شنیدم در ذهنم شکل گرفت و بعد جهان آنچه را من باور کردم ،از جنس همان در دنیای بیرونم نشانم داد .

    یه ایرپاد داشتم که سه سال پیش خریدم وقیمتش بالاتر از ایرپادهای دیگه بود .

    تا اینکه دوهفته پیش کیس گوشی های ایرپادم خراب شد و رفتم یه ایرپاد دیگه با قیمت مناسب خریدم .

    حالا با اینکه می دونم خوبه ولی چون تو ذهنم گفتم اون ایرپاد خوب بود واین خوب نیست چیزهایی را می بینم که هی باور می کنم که این یکی خوب نیست .

    حالا اگر همون اول این ایرپاد را خریده بودم ومیگفتم خوبه دیگه ذهنم مقاومت نمی‌کرد که چون اون را گران خریدی واین مناسب ،پس به درد نمی خوره .

    تو دوره قانون آفرینش چقدر قشنگ تو صبح دادید در مورد قرص که اگر به قرص آهن را به به فردی که بیمار است وبگی این قرص از خارج از کشور آمده واز ریشه فلان درخت که کمیاب است آمده وطرف باور کنه ،جواب میده براش

    یا افرادی که روی ویلچر هستند وبهسپن بگی به نام حضرت مسیح توشفا یافتی ،وباور کنه وخوب بازیگری هم باشی ،اون شفا پیدا می‌کنه .

    با دوره هم جهت با جریان خدا ،دارم بهتر این ذهن را به لطف خدا می شناسم والگو بهتر دستم آمده که من تا الان هر چی که از بچگی گفتند وباور کردم ،در بیرون برخورد کردم باهاش .

    همین امروز قبل از اینکه بیرون برم داشتم می گفتم همه انسانها وجودشون خوبه چون از وجود خدا هستند ودبدم هر وی برخورد کردم با انسانها ،همگی اخلاقشون ورفتارشون عالی بود با من .

    همه چی از نگاه وباورم ،میاد چون خوب بود را خودم تعریف می کنم .

    اگر بگم تهران برای من بهترین جا برای زندگی است خب برای من بهترین جا میشه ،با اینکه برادرم در تهران سربازبوده وتجربه خوبی نداشت وهمش می خواست از تجربه ای که دیده که نتیجه باورش بوده را به من القا کنه ولی من می‌گفتم اون این را باور کرده و نتیجه اش را دیده ،ولی برای من می اونه این جا پله ترقی ام باشه

    باور من برای من است ودنیای بیرون من از همین ذهنیتی که باعث شد باور کنم تشکیل میشه وباور بقیه هم از ذهنیتی که بهشون گفتند ولاجرم همون را تجربه کردند تشکیل میشه .

    حالا چقدر در مورد ثروت وروابط وهر چی که راضی نیستم ،باورکردم و نتیجه رضایت کننده نبود برام وحالا می فهمم من می تونستم آنچه که بقیه به من قبولاندند ومن باور کردم باعث شده راضی نباشم .

    این ذهنم را باید از اول بریزم بیرون ،ببینم چی باور کردم از اینکه مردها فلانند ،باید بچسبی به شوهرت

    یا شوهرت باید پول بیاره برات وثروت آدم را فلان می کنه …..

    این باورها را اگر همون اول در خانواده می گفتند که ثروت خوبه وباید پول بسازی ،اگر من با ذهن مثبت می پذیرفتم خب نتایج هم بهتر میشد .

    نگاه متفاوت به یه چیز یکسان ،نتایج را هم متفاوت می‌کنه .

    باید مراقب باشم چی می بینم ،چی می‌شنوم ،چی باور می کنم چون ذهن خیلی کارها میشه باهاش انجام بدی وله نفع خودم استفاده کنم نه به ضررم .

    خدایا شکرت بابت ذهن که به ما بخشیدی که باعث شد زندگی خودمون را خودمون خلق کنیم وازاد ما را آفریدی .

    استاد جان سپاس بابت این فایل

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای: