درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

استاد عباس منش در این فایل، از دل موضوعی که به‌ظاهر طنزآمیز است، از زوایای مختلف این اصل اساسی را به ما یادآوری می‌کند که:

  • ورودی‌های ذهن چگونه باورها، پیش‌فرض‌ها و انتظارات ما را از وقوع اتفاقات آینده شکل می‌دهند.
  • این انتظارات و ذهنیت‌ها در هر لحظه:
    • از یک سو، تجربه‌های هم‌فرکانس با خود را وارد زندگی‌مان می‌کنند.
    • از سوی دیگر، به یک اتفاق خنثی – که هیچ معنایی نداشته است – در زندگی ما معنا می‌بخشند.

به این صورت که:
اگر این ذهنیت و انتظار مثبت باشد، احساسات مثبت و شرایط دلخواه را از دل آن اتفاق خنثی برای ما خلق می‌کنند؛
و اگر منفی باشد، از دل هیچ ، شرایط نادلخواه را برای ما می‌سازند.

این فایل را با دقت گوش دهید و تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    112MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

350 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «اهورا میرزایی» در این صفحه: 1
  1. -
    اهورا میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 352 روز

    به نام حق

    سلام وقت همگی بخیر و سال نو مبارک امیدوارم سالی پر از برکت و ثروت و ارامش باشه برای همه

    خدمت استاد و خانوم شایسته خسته نباشید و خدا قوت عرض میکنم

    من در رابطه به فایل توت فرنگی باید بگم چن با این اتفاق افتاده که از همه جالب تر این بود که من به واسطه شغلم که ((کار تراشکاری و قالب سازی و تعمیرات قالب )) برای تایید گرفتن همیشه باید با واحد کنترل کیفیت هماهنگ میشدم برای تولید

    چن بار اتفاق افتاده بود در حین تولید قطعات کنترل کیفیت می امد از اندازه قطعات ایراد میگرفت و از ما میخواست که تعمیرات انجام بدیم، رو قالب تولید بعضی از وقتا واقعا من گیر میکردم چون همچی درست بود، دلیل نداشت که قالب کارشو درست انجام نده و من فقط چن دقیقه میشستم پایه پرس و بعد از بدون اینکه کوچک ترین کاری رو قالب انجام بدن دوباره ازشون درخواست میکردم دوباره اندازه قطعات و بزنن و کلی تشکر میکردن که عالی شده

    من چن سال هست که از اون مجموعه جدا شدم بعد از حرف های استاد بر‌گشتم به مروره خاطرات و این برام خیلی جالب بود همیشه که چطور این اتفاق می افتاد

    و حتی ی بار دوستم رفتیم فست فود و ازش پرسیدم‌چی میخوری ایشون گفتند همبرگر مخصوص و من که همیشه فک میکردم ابنا جفشت یکی و فقط پولش با هم فرق میکنه دو تا معمولی سفارش دادم

    وسطا گفتم من خودم معمولی سفارش دادم به نظرم زیاد فرق نمیکنه و ایشون یکم از ساندویچ منو خورد گفت چجوری متوجه نمیشی بیا یکم از ساندویچ من بخور ببین چقد فرق داره ….

    غذا وقتی تموم شد بهش گفتم کلی تعجب کرد گفت پس چرا انقد فرق داشت در واقعه باور این که مخصوص هست یا معمولی فرق داشت

    با تشکر از دوستان و استاد عزیز وخانوم شایسته پر انرژی با اون لهجه قشنگشون که هر وقت کلمه (ق) رو میگن من کلی کیف میکنم و کلی برای من خاطره زنده میشه

    و سپاس خدا رو که منو هدایت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: