درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2

  • چه می‌شود که ذهن، رسیدن به یک خواسته را سخت و پیچیده می‌کند، و چه می‌شود که همان ذهن، رسیدن به یک خواسته را ساده و آسان؟
  • چه می‌شود که فرد ناخودآگاه به دنبال یافتن نکات منفی است، و چه می‌شود که توجه یک فرد، معطوف به یافتن نکات مثبت در هر موقعیت می‌شود؟
  • چه می‌شود که بعضی از آدم‌ها خوش‌شانس هستند و مرتباً فرصت‌ها و نعمت‌ها را حتی از دل هیچ جذب می‌کنند، و چه می‌شود که بعضی‌ها آن‌قدر بدشانس‌اند که بدترین سناریوی ممکن برایشان رقم می‌خورد؟

در این فایل، استاد عباس منش با مثال‌های ملموس، این اصل اساسی را در خلق اتفاقات زندگی توضیح می‌دهد که:
اگر ذهن، آگاهانه برای باورهای قدرتمندکننده، انتظارات مثبت، و پیش‌فرض‌های سازنده تربیت نشود، این ذهنِ رهاشده، به‌صورت خودکار خود را برای اتفاقات منفی، انتظارات بدبینانه، و باورهای محدودکننده آماده می‌کند. در نتیجه، مسیری عصبی در ذهن شکل می‌گیرد که ناخودآگاه، تمایل به تقویت مومنتوم منفی دارد.

به همین دلیل، فردی که ذهنیت منفی دارد، اصولاً با مواجه‌شدن با هر تضاد یا چالشی، تمایل دارد بلافاصله بدترین سناریوی ممکن را از آن اتفاق برداشت کند…

همین مسیر عصبی در ذهن، سبب می‌شود که وقتی فرد هدفی مشخص می‌کند و برای آن قدم برمی‌دارد، ذهنش به جای تمرکز بر ایده‌ها، فرصت‌ها و راهکارها، بر یافتن موانع احتمالی متمرکز شود. در نتیجه، مسیری که اصولاً آسان بود، تبدیل به یک مسیر ناهموار می‌شود و فرد را از یک مانع به مانع بعدی می‌کشاند، تا جایی که عطای خواسته را به لقایش می‌بخشد و مسیر را نیمه‌کاره رها می‌کند.

در دوره “هم‌جهت با جریان خداوند”، استاد عباس منش برای حل ریشه‌ای مسئله‌ی خواسته‌های به‌ثمر‌نرسیده، به سرچشمه‌ی اصلی بازمی‌گردد: یعنی ایجاد باورهای مرجع که ذهن را به‌طور خودکار به سمت افکار تقویت‌کننده‌ی مومنتوم مثبت سوق می‌دهند.

آگاهی‌ها و تمرینات این دوره، مسیری عصبی جدید در ذهن دانشجو ایجاد می‌کنند، به گونه‌ای که ذهن او به‌طور خودکار به سمت انتظارات مثبت متمایل می‌شود. در نتیجه، به طور خودکار، قدرت ذهن در خلق خواسته ها، در خدمت خواسته ها و اهداف دانشجو قرار می گیرد و از هموارترین مسیر، بیشترین ثمرات حاصل می شود.

این فایل را با دقت گوش دهید، نکته برداری کنید. سپس درس هایی که گرفته اید یا تجربیاتی که در این زمینه دارید  را در بخش نظرات این فایل با ما به اشتراک بگذارید.

منتظر نظرات تاثیرگذارتان هستیم.


مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» 


درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 1

درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2
    104MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2
    33MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

247 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    به نام الله بخشنده و بخشایشگر

    خدارو شکر میکنم که این روز فوق‌العاده رو بهم هدیه داده

    دیروز دوباره میکسی که از این 4 تا فایل درست کردم رو با یک صدای فرکانسی زیرش،

    گوش کردم

    و نمی‌دونم چطور بگم

    خیلی این 4 تا فایل تاثیر گذاره برای من

    و هر بار با شنیدنش خندم میگیره گریم میگیره فکر میکنم تجسم میکنم لذت میبرم

    و کلی احساس باحال و خوب رو موقع شنیدنش تجربه میکنم

    چیزی که سخن گفت بیام بنویسم که البته دیروز بود

    و الان فرصتش شد که بیام بنویسم

    و الان هم تقریبا نیم ساعتی بود که غرق تجسم خواسته هام بودم

    و یک هو رسیدم به این فکر که اصلا دوست ندارم به کسی پیفرضی در مورد چیزی بدم و بیشتر دوست دارم الهام ببخشم و کمک کنم خودشون هم فکر کنن و به نتیجه گیری برسن

    کاری که دقیقا استاد با ما میکنه

    و خیلی از مواقع دلیل و منطق و فکت میاره و چیزیه که در موردش فکر کرده تعقل کرده و بهش رسیده و با این حال باز هم مارو تشویق می‌کنه به فکر کردن و نوشتن تحربیاتمون و چیزهایی که از درون تک تک هر کدوم از ما بیرون میاد

    من خودم این شیوه ی آموزش رو خیلی خیلی تو این لحظه میپسندم

    چون حس میکنم این یک رفتار خدای گونست

    یک نگاه خدای گونه پستشه

    که هیچ درست و غلطی نداره

    و هر کدوم از ما میتونیم به جواب و درک صحیح خودمون برسیم

    که قطعا در مرتبه ی آگاهی کیهانی

    آگاهی هایی هست که به زندگی ما به خوشبختی ما به سعادت ما کمک می‌کنه و مخالف این موضوع که ساخته و پرداخته ی ذهن هست مارو به رنجو سختی میندازه،

    ،

    حالا بهم الهام شد که بیام بنویسم که تو چه مواردی بر خلاف جامعه و اطرافیانم فکر کردم و با پیشفرض دیگه ای زندگیم روکارم رو ورزشمو ادامه دادم و به نتیجه رسیدم:

    میدونین توی تمامی مواردی که من به خواسته ای رسیدم که بقیه میگفتن نمیشه یا سخته یا هرچی

    من ایمان رو میبینم

    یعنی یک ایمانی که باعث میشد من بتونم ادامه بدم و به نتیجه ی رسیدن به خواستم فکر کنم

    ،

    من یادم میاد همیشه توی کسبو کار پدرم

    از بچگی

    با پیش فرض امید واری ادامه میدادم با اینکه خیلی از مواقع صحبت های نگران کننده از پدرم می‌شنیدم

    اما همیشه در من یک امید واری بود یک ایمانی بود به اینکه شرایط بهتر میشه مشتری هامون بیشتر میشن سفارشتتمون بیشتر میشه

    البته خب چون من مثلا در مواردی همین رو تجربه کرده بودم

    اون موقع هایی که حالا به خاطر باورهای پدرم و ترس‌هایی که احتمالا سراغش میومد از طریق اخبار رسانه دوست و غیره و پدرمنم کسیه که واقعا کنجکاوه تو همه چی ببینه کجا چه اتفاقی افتاده و کی چیکار کرده و چی شده ،

    و خب به خاطر همین ها بالا پایین زیاد بوده

    اما من اون موارد ی که اتفاقات خیلی خوب میفتاد خیلی به من انگیزه میداد و دوست داشتم همیشه اونطوری باشه و همیشه هم در نهایت اون اتفاق خوبه که من توی ذهنم میساختم رخ میداد،

    اما بود ترین حالتش که خیلی برای خودم عمیق بود

    زمانی بود که بعد از سربازی طی یک اتفاقاتی کل سیستم یه جورایی افتاد دست من

    و من هم با همون ایمان همیشگیم و توکل به خدا و باور اینکه میشود ، شروع کردم و اینقدر با خودم گفتم و گوی های امید وار کننده میکردم و توکل داشتم که بالاخره اتفاق قشنگا شروع کرد به رخ دادن

    و اون چیزی که همیشه تو وجودم میخواست رو بعد از یک سال تجربه کردم یعنی من دوست داشتم همییییشه کار داشته باشیم سفارش داشته باشیم سرمون شلوغه باشه و کلی مشتری داشته باشیم

    و همیشه هم این موضوع باشه و به سمت بهتر و بهتر شدن بره و اینو فهمیدم که از شخصیت رهبر گونه ی من بوده،

    و ما به جایی رسیدیم که تمام آنچه که خودمونو همیشه لایقش میدونستم تجربه کردم اینقدر سفارش داشتیم که واقعا سفارشات بعدی رو باید برای 6 ماه دیگه قول می‌دادیم

    و من توی تموم اون لحظات وقتی الان به اون موقع نگاه میکنم میبینم همش ایمان بوده

    و شکر خدا تو زمانی بود که من خیلی به خدای خودم وصل بودم حال اون موقع نیمدوسنتم که خداوند با این دقت کار می‌کنه ، ولی همون قرآن خوندن های هر روزه ی من ،اون نماز خواندن های سر وقت من، منو پر میکرد از ایمان، از توکل ، و واقعا هم درخواست میکردم صحبت میکردم با خدا،

    اما خودش شاهده اصلاااا درک الانم رو نسبت بهش نداشتم

    یعنی یه جورایی شانسی و بگیر نگیر دار باهاش حرف میزدم یا مثلا حتی خیلی از مواقع باهاش طارف میکردم و مثلا روم نمیشد بهش بگم یک میلیارد فروش امروز بهم بده بیشتر از فرعیات میرفتم باهاش جلو که خدای نکرده حرف پول نزده باشم که یه وقت خدا نگه ببین منو برای پول میخواد !!!!!

    و با این حال این طرفند کار میداد و هر روز رزقو روزی و برکت بیشتری میومد توی کسب و کارمون و زندگیمون و حالا هم ماشین خوب شکر خدا خریدم هم خونه و …

    و الان که بهش نگاه میکنم اون ایمان و اون باورهای من که دوست داشتم تجربشون کنم باعث شد من به اون خواسته برسم،

    در صورتی که تا قبلش که من مسئولیت کل داستان رو نداشتم اوضاع همون بالا پایینه بود و حتی خیلی بیریخت تر،

    خلاصه اون تجربه و اون اتفاق خیلی اعتماد به نفس منو بالا برد ،

    ،

    من با پیشفرض مثبت رفتم سربازی و کلییییی اتفاق خوب تجربه کردم ،

    باز هم وقتی برمی‌گردم و میبینم ، اون ایمان و اون توکل و اون احساس لیاقت باعث شده بود که من در تمام لحظات خدمتم تجارب خوبی رو کسب کنم ،

    من با پیشفرض مثبت اومدم تهران و همه چیز به نفع من بود ، حتی داور ها وسط رینگ مسابقه با من حرف میزدن و از من طرفداری میکردن در این حد

    ،

    من خیلییییییی روابط برام لذت بخش برای همین از همون روز اول آشنایی با استاد با پیشفرض مثبت پیش آدم ها میرفتم و به آدم ها نگاه میکردم و با آدم ها ارتباط برقرار میکردم و هر بار هی نتیجه بهتر و بهتر و بهتر شد و الان یه جورایی توی ذهنم این موضوع ثابت شده با اینکه می‌دونم بازهم هر روز باید روش کار کنم

    اما وااااقعا من فقط زیبایی تو آدم ها میبینم و حالا به محض اینکه رفتاری مخالف باورها و عقایدم میبینم سعی میکنم ایگنورش کنم نادیدش بگیرم یا همون اعراض کنم ،

    ،

    من با پیشفرض فراوانی به دنبال انبار بهتر و نزدیکتر و ارزان تر گشتم و خداوند هدایت کرد و پیدا شد خیلی راحت و زود

    با توجه به اینکه پدرم مثل همیشه دم از کمبود و اوضاع بد میزد

    ،

    من با پیشفرض مثبت کلیییی درخواست دادم به آدمهای مختلف تو شرایط مختلف و همیشه نتیجه اونجوری شده که من میخواستم

    ،

    مثلا با پیشفرض مثبت و ایمانی که از کارهای قلبی برام به وجود اومده بود

    موقع کرایه مغازه به صاحب مغازه گفتم چک تخلیه هم میشه نگیرید ؟! و با اینکه همه حتی توی همون بونگاه شوکه شدن که این چطور قبول کرد

    اما صاحب مغازه قبول کرد

    و باز هم رفتم تو دل باورهای محدود کننده ی پدرم

    ،

    من با پیشفرض مثبت وقتی سفر میکردم به جای جای شمال تجربه ی 180 درجه ای باقبل داشتم و فقط کمک و عشق و زیبایی دیدم

    ،

    من با پیشفرض مثبت بر خلاف رفتار قبلم، به یکی دوتا دختر درخواست دوستی دادم توی این سه چهار سال ، و تو هر دو مورد نه تنها رد نکردن بلکه بال هم در آوردن :))))

    ،

    من با پیشفرض مثبت بدون هیچ اطلاعی از آینده

    رفتم ترکیه با دست خالی ،با اتوبوس،

    از همون لحظه ای که نشستم تو اتوبوس، دیدم نشستم کنار دستان خداوند، و رفتم استانبول و بدون اینکه حتی دقیقه ای توی خیابون آواره بمونم ، رفتم زیر سقف و یک زندگی برای من از همون اول استارست خورد با شغل و درآمد،

    .

    من با پیشفرض مثبت از مردم اونجا درخواست میکردم و عاشقانه بهم کمک میکردن ،

    بارها برام کارت اتوبوس میزدن بدون اینکه ازم پول بگیرن،

    ،

    من با پیشفرض مثبت رفتم توی یک باشگاه بوکس لوکس و همشون باهام رفیق شدن و تمرین می‌کردیم ،

    حتی الان که ایرانم هنوز،هی بهم پیام میدن که کی میای،

    ،

    من با پیشفرض مثبت در مورد چک های برگشتی 4 سال پیشم ادامه دادم و بعد از دوسال خیلی راحت حل شد،

    .

    من با پیشفرض مثبت مثلا میرم بازار یابی میکنم و خداوند پاسخ میده و مشتری هست و خرید می‌کنه ،

    من با پیشفرض مثبت همیشه پرقدرت تمرین کردم و ادامه دادم و مسابقه برام جور میشد و من قهرمان میشدم،

    ،

    من با پیشفرض مثبت توی آموزش بوکس کارمو شروع کردم و ادامه دادم و مشتری هام بیشترو بیشترو بیشتر شدن،

    .

    استاد یه چیزی تو صحبتاتون گفتین که حتی امروز من ناخود آگاه توی دفترم نوشتمش دوباره

    که

    ماااااا داریم مسائلو تو رهنمون پیچیده میکنیم

    به خصووووص در مورد پول ثروت

    ما تو ذهنمون سختش کردیم دور از دسترسش کردیم پیچیده کردیم

    در صورتی که وااااااقعا کار آسونیه

    واااااقعا لذت بخشه

    وااااااقعا در دسترسه

    وااااااقعا بی نهایته

    حالا خودم هنوز خیلی به این واقعنه باور ندارم اما هرچقدر دارم روش کار میکنم

    به خودم بیشتر میخندم یا خیلی یواشکی به دیگران

    که واقعا چرا ما داریم اینقدر خودمونو زجر میدیم ؟؟؟!!!

    به خدا اینقدر شیییییرینه ثروت ساختن

    اینقدررررر راحته

    ایییییینقدر لذت بخشه

    ایییینقدر معنویه و پر از احساس خوبه

    به خدا

    پول خیلی مقدسه

    پول و ثروت حس میکنم یک عصاره ی خالصی از انرژی پاک الهیه

    یعنی واقعا الان دوست دارم تمام پول ها خیلی خوشگل صاف ترو تمیز باشن و مراقب باشم اون زیباییشونو حفظ کنم

    چون دارم درک میکنم که چقدر پاکه چقدر خالصه

    تو درواقع توی هر زمینه ای داری عشق میدی

    و اون عشق حالا به صورت پول بهت بر میگرده

    و هر چقدر بیشتر عشق بدی بیشتر بهت بر میگرده

    چه موقعی که داری خلقش میکنی

    چه موقعی که داری باهاش خریدی انجام میدی

    ،

    ما توذهنمون داریم رابطه ی عاشقانه رو برای خودمون سخت و پیچیده میکنیم

    بابا این طبیعی و کاملا یک امر الهیه

    که با یک جنس مخالف باشی

    روح ما اینو میخواد

    و هم پسر عاشقانه میخواد یک رابطه ی خوب داشته باشه

    هم دختر

    به همون میزان که پسر میخواد دختر هم میخواد و برعکس

    و یکی از قشنگ ترین لحظات زندگیه

    و بییییی نهایت فرد مناسب هست که تو دوست داشته باشی و بتونی باهاش لذت ببری و در آرامش باشی

    زیاده فراوانه

    به خدا

    هر روز دارم دختر ها و پسرهای فوق‌العاده ای رو میبینم که میگم خدای شکرت چقدررررر انسان خوب و بینظیر وجود داره

    و البته که هیچ کسی کامل نیست

    و هر کسی به جوریه و این زیباییه جهانه

    و برای خودم این تفاوته خیلیییییی قشنگه که میبینم چقدر علایق متنوع چقدر سلیقه های متنوع

    و

    بدون هست و خیلی زیاده و افراد می‌خوان که رابطه برقرار کنن و لذت ببرن و خودتو لایق بدون با هرچی که هستی

    افراد بسیار زیادی تو همین لحظه هستن که تو باهاشون حال میکنی و اونا هم با تو حال میکنن

    ،

    تو بحث مشتری

    کلییییییییی مشتری هست کلی نیاز هست برای تو برای محصولت برای خدماتت

    اصلا کار سختی نیست

    اصلا دور از دسترس نیست خیلی راحته خیلی راحته

    کافیه خودت تو ذهنت داستان رو پیچیده نکنی خودتو کارتو باور داشته باشی و عرض کنی خودتو عرضه کنی خودتو و هست و اتفاق میوفته اگر برای یک نفر شده پس برای تو هم میشه

    اصلا سخت نیست،

    .

    مهاجرت

    با چیزایی که خودم تجربه کردم و از استاد و بچه ها تو سایت شنیدم

    فهمیدم چقدرررررر آسون و راحته

    فقط و فقط اگر بتونی کاری به هیچی نداشته باشی

    و از کسی مشورت نگیری

    و دنبال اطلاعات نگردی

    و نگران زبانو شغلو چمیدونم چیزای مختلف نباشی

    و خودتو لایق بدونی

    و با ایمان حرکت کنی

    حس میکنم خیلییییییی راحت و باحال اتفاق میوفته

    من که خودم می‌خوام امتحانش کنم و شهد شیرینشو بچشم و بعد هم بیام براتون در موردش بنویسم باورمون قوی بشه،

    .

    دیگه چه چیزایی رو تو رهنمون سخت و پیچیده کردیم؟!!

    آهان

    خودم استاد پیچیده کردن مسائل تو ذهنم بودم

    و الان دارم هربار بهتر میشم،

    توی سلامتی جسمم

    خدا می‌دونه چقدر پیشفرض توی ذهنم داشتم و دارم در مورد سلامتی جسم که واقعا 99 درصدشو اصلا خودم در موردش فکر نکردم،

    فقط شنیدیم و قبول کردم و شده جزئی از زندگیم،

    ،

    حالا دارم سعی میکنم یکی یکی اصلاحشون کنم،

    و خدارو شکر اینقدر این مدت از لحاظ جسمی بهترم که هر روز دارم خدارو شکر میکنم

    خود خدا قشنگ بهم میگه چیکار کنم چه حرکت اصلاحی بزنم چه ورزشی کنم راه برم؟ بدوعم؟ بدنسازی برم؟ هوازی برم؟ وزنه برم؟

    اصلا عاشقشم

    همه چی رو بهت میگه

    کافیه به قلبت توجه کنی،

    .

    خلاصه که خیلیییییی باحاله این 4 تا فایل

    و خیلی ایده و نکته میشه از توش کشید بیرون

    و من خودم عاشق اینم که برم تو دل پیشفرض های محدود کننده ی قبلیم و چیزایی که بقیه میگفتن و میگن،

    خیلییی حال میده،

    بعد که میبینی مثلا چشمای بقیه از حدقه میزنه بیرون خیلیییییی حال میده :))))

    بنده خداها

    ،

    و اصلنم علاقه ای ندارم چیزی رو به کسی ثابت کنم

    فقط خودم مهمم و زندگی خودم مهمه که حرکت کنم و اونطوری که دوست دارم زندگی کنم و لذت ببرم

    حالا بقیه اگر تو مدار باشن میبینن و باور میکنن و حرکت میکنن که اونم باز به من ربطی نداره، اون کار خداونده،

    .

    ولی تو سایت میگم چون اینجا همه جزو یک خانواده هستیم و فضای امن منه و اینجا داریم بهم کمک میکنیم تا سرعت رشد و پیشرفت مون و البته لذت و شادیمون از زندگیمون بیشتر بشه،

    ،

    و خدارو شکر که این جا هست و مینویسیم و لذت می‌بریم ،

    خدارو شکر که استاد هست و ما میتونیم از کلامشون استفاده کنیم و از دیدنشون لذت ببریم،

    ،

    خدارو شکر بابت امروز و خدارو شکر بابت همه ی دوستان

    خدارو شکر بابت زندگی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 7 رای:
  2. -
    خدامنو دخترم ----شماهمه😂 گفته:
    مدت عضویت: 170 روز

    سلام ودرود

    استااااااااااد چقدرآموزشهات برام زودنتیجه میده مرسی ازشما این قانون فراونی و شکرگزاری وفکرمثبت خیلی خوبه هرچی میخاااااااام جذب میکنم خدایاشکرت – سلامتی -اندام عالی -اخلاق مهربان – شوهرباکلاس – ثروت – عشق – قربون صدقه – دعوت به مهمانی – وسایل نو – جذب فرزندم – مثل بارون روی سرم میباره استاااااااد – هروز لاغرتراز دیروزمیشم -وشادتر وپرانرژیترمیشششششششم – خدایاشکرت

    ازاینیستا وتلگرام اصلا خوشم نمیاد چند دفعه حذف کردم بازنصبش کردم بگوچرا؟!!!

    بدلیل فرصت ازدواجی که خدا برام اورده مجبورم اینیستاروتحمل کنم – استاااااادتوجنگلی هستم گم شدم دوتا فرصت ازدواج عالی دارم نمیدونم کدومش راه من هست وباید توکدوم راه قدم بردارم – بخدا نمیدوننننننننننم -این قانون فراوانی هم داستانها- من میتوانم سختتربن روزهاروپشت سربگذارم – خدا پناه من هست -خداعاشقمه و راهها روبرام بازمیکنه –

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سماء گفته:
    مدت عضویت: 3485 روز

    بنام خداوند قادر متعال

    سلام دوستان همراه من

    من خیلی این فایل های توت فرنگی رو دوست دارم و امروز برای بار چندم به قسمت دوم گوش کردم به نظرم بعضی نکات رسید که میخوام اینجا به یادگار بزارم:

    تاثیر پیش فرض در ذهنیت ساختن ما خیلی مهم است یکی از تجربیات من در این مورد مربوط به محیط کار قبلی من میشه یه مدیری وارد سازمان شد و یکی از کارشناسان گفت که اینو میشناسه و خیلی ادم بداخلاق بی ادب و تندخویی و اصلا نمیشه باهاش کار کرد خوب قاعدتا همه این نظر رو باور کردن و هر روز واقعا اتفاقی میفتاد که اون بنده خدا روی عصبانی تندخویی و بی ادبی خودش رو نشون میداد در نتیجه همه بیشتر به این نتیجه میرسیدند که این اقا خیلی فرد ناشایستی برای این پست هست. ما درباره این بنده خدا با ذهنیت منفی نگاه میکردیم و فقط نکات منفی اون فرد رو میدیدیم.

    من میخوام بعنوان اینکه این موضوع رو برای خودم اثبات کنم و یک هفته دیگه باز کامنت بزارم تا رد پایی از خودم بجا گذاشته باشم اینو اینجا بگم؛

    الان حدودا دو ماهی میشه که میخوام حدود 3 کیلو وزن کم کنم ولی هربار میخوام اینکارو کنم نمیشه و این باور در ذهن من وجود داره که من عاشق شیرینی و تنقلات هستم و چجوری میتونم نخورم در صورتیکه من دو سال قبل حدود 45 روز اصلا کربوهیدارت و قند مصرف نکردم و حدود 10 کیلو وزن کم کردم ولی الان خیلی برام سخته شیرینی نخورم ولی از فردا میخوام به مدت یک هفته با این ذهنیت که بدن من هیچ احتیاجی به قند نداره و میتونم خودمو از قند بی نیاز کنم و از همه مهمتر میخوام خوردن خودمو اصلاح کنم شروع کنم به رعایت و به این فکر کنم من وقتی تونستم 45 روز قند نخورم پس بازم میتونم و در این مدت اصلا خودمو وزن نمیکنم و بعد از یک هفته اینجا نتیجه نهایی رو مینویسم. من میدونم که موفق میشم چون انگیزه لازم برای شروع و حرکت در این مسیر رو دارم.

    یکی دیگر از نکات این فایل بحث شانس بود من خودم به شخصه اصلا به شانس اعتقاد ندارم چون از نظر من شانس با عدالت خداوند سازگار نیست ولی اینکه استاد میگن وقتی باور به خوش شانسی داریم موقعیت و فرصت های خوب را جذب میکنیم کاملا درسته.

    خدایا من بی صبرانه منتظرم یک هفته سپری بشه و از نتیجه فوق العاده خودم اینجا بنویسم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    مهدی وجدی گفته:
    مدت عضویت: 501 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام به استاد عزیزم و خانوم شایسته عزیز و دوستان هم مسیر.

    چقدر این فایل به جا بود برای من چقدر آگاهی های این فایل برای شرایط الان من بود.

    من 6 روزی هست به تهران مهاجرت کردم برای کار و دوستی که اومدم پیشش برای کار قبل از اینکه بیام راجب افرادی که باهاشون سر و کار دارم صحبت کرده بود و یه جورایی همش تمرکزش روی نکات منفی این افراد بود و همش راجب نکات منفیشون با من صحبت می‌کرد اما من توی دلم همش میگفتم که نه من ویژگی های خوبشون رو در میارم تا اینکه اومدم اینجا و من با توجه به حرفای اون دوستم همش واکنش نشون میدادم اما بازهم اون حرفایی که اون به من زده بود اتفاق رخ نداد و اون آدم ها به مراتب خیلی خیلی بهتر با من برخورد دارن و بهم احترام میزارن اما الان تصمیم دارم به صورت کاملا جدی بیام و باهام رو هم راجب به این افراد هم تهران هم مردم تهران در جهت خوب بسازم و البته باید بگم که من هیچ باور بدی راجب به تهران از قبل نداشتم و همیشه تهران رو شهری خوب با مردم خوب و آب هوای خوب و قابلیت رشد و پیشرفت میدیدم و توی همین چند روزه کلی اتفاق خوب برای من افتاده و من با کلی آدم خوب آشنا شدم و کلی زیبایی دیدم و خیلی خیلی خوشحالم که الان این آگاهی هارو گوش دادم تا بتونم بهترین رفتار این آدم هارو بهترین جلوشون رو برانگیخته کنم و کلی اتفاق خوب رقم بزنم تا ایمانم بیشتر بشه باورهام نسبت به این موضوع قوی تر بشه خیلی خوشحالم خیلی خیلی عاشقتونم

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      علی میرفخررجایی گفته:
      مدت عضویت: 1493 روز

      سلام مهدی جان عزیزم امیدوارم عالی باشی

      خیلی خوش اومدی به شهر پر خیر و برکت تهران با مردم با فرهنگ و بی نظیرش

      می‌نویسم که هم خودم باورم قوی تر بشه هم تو دوست عزیزم

      منم همیشه وقتی میومدم تهران مردمشونو شهر پر از فراوانی رو

      اینکه کسی کاری به کار کسی نداره

      کسی فوضولی تو کار کسی نمیکنه

      خیلی اتفاقا به هم کمک میکنن

      من با این پیشفرض ها همیشه دوست داشتم بیام تهران

      و چهار سال پیش که به خاطر خواسته ی شدید خودم و ارسال فرکانس ها خیلی راحت و عزت مندانه هدایت شدم تهران

      خداوند خودش شاهده که هر کجا رفتم تو هر باشگاهی رفتم تو هر مسابقه ای تو هر کاری تو هر داستانی همههههه بهم کمک کردن

      همه عاشقم شدن

      و من بعد از یه مدت و مسافرت های متعدد

      مهدی جان فهمیدم که اصلا فرقی نمیکنه تو کجا باشی

      من همین تجربه رو که توی تهران داشتم توی شمال کشور هر نقطه ایش بگی داشتم توی جنوب کشور سمت قشم هرمز کیش داشتم

      توی ترکیه که اصلا زبونشونم نمی‌فهمیدم و قبلا هم یک سری فیلم ها و حرفها دیده بودم و شنیده بودم در مورد ترکیه،

      اما به خاطر فکت های قبلی و ایمانی که در مراحل قبلی آورده بودم

      حتی توی کشور غریب هم همه عاشقم میشدن و عاشقانه دوست داشتن کمکم کنن

      من دیگه ذره ای به این موضوع شکی ندارم

      که ما هستیم که با باورهامون با فرکانس هامون با مداری که توش هستیم داریم رفتار انسان هارو با خودمون تعیین میکنیم ،

      مهدی جان حتی فرقی نمیکنه پایین شهر باشی وسط شهر باشی بالا شهر باشی اصلا تو شهر نباشی

      تو اگر نگاهتو مثبت کرده باشی

      اول نشانه هاشو میبینی بعد باورت قوی تر میشه

      بعد ایییینقدر رفتار خوب آدم ها در همه جا باهات خوب میشه که تو دیگه شکی نداری

      که تو

      هرکجا باشی

      همه چیز به نفع توعه

      همه عاشقت میشن

      همه دوستت دارن

      همه میخوان بهت کمک کنن،

      من چون خودم خیلی روابط برام مهم بود

      اولین چیزی که از همون اصفهان روش کار کردم روابط بود

      و من همونجا کلییییی رفتار جدید و متفاوت از قبل می‌دیدم و با اون باور تقویت شده اومدم تهران و اینجا هم میخواستم این باورو به خودم ثابت کنم

      که جهان پر از مردمان نازنین صادق دوست داشتنی فوق العاده آیه که از هر جهت به من کمک میکنن

      و دیگه اینقدر برام تکرار شده و هادی شده که برام یک اتفاق طبیعی و بدیهیه

      که البته همیشه بابتش عمیقأ سپاسگذاری میکنم از خداوند ،

      و بهت این نوید رو میدم که اصلااااا تنها نیستی

      و ببین که خداوند چطور قدم به قدم دستتو میگیره و بهت تو این مسیر عزت میده اعتبار میده دوستهای خوب میده و با ایمان ادامه بده و ببین معجزات خداوند رو در تک تک لحظات زندگیت

      و هر روز صبح هم ازش بخواه بگو می‌خوام همه باهام رفتار خوب داشته باشن همه عاشقم بشن

      من بینظریم من فوق العادم من دوست داشتنی هستم

      ،

      تهران فوووووق العادست همه چیش

      همه ی آدمهاش

      من با ایمان بهت میگم

      این تجربه ی من بوده با باورهای درست

      ، دمت گرم که مهاجرت کردی و وعده ی خداوند حقه که به شجاعان پاسخ میده

      در پناه خدا باشی همیشه

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        مهدی وجدی گفته:
        مدت عضویت: 501 روز

        سلام علی جان دوست عزیزم

        خیلی خیلی ازت ممنونم بابت اینکه تجربه زیبای خودت رو با من به اشتراک گذاشتی.

        تقریبا از یک ماه گذشته که تهرانم و میتونم بگم دارم بهترین روزهای عمرم رو با بهترین آدمهای زندگیم سپری‌ میکنم و هر روز من بهتر از دیروزه و شرایط روز به روز داره برای من بهتر و بهتر میشه و با آدم‌های بهتری آشنا میشم و واقعا افراد همیشه دوست دارن بهم کمک کنن و خداوند مسیر رو داره برام به زیباترین شکل ممکن میچینه و نشانه ها رو برام میفرسته و قدم‌های بعدی رو برام مشخص میکنه.

        دقیقا حرف شما درسته وقتی افکار و باور های درستی نسبت به اونجایی هستیم داشته باشیم هرکجا که باشیم جهان بهترین شرایط و آدم‌هارو برای ما میفرسته و خیلی خیلی خوشحالم از اینکه این تصمیم رو گرفتم و مهاجرت کردم و خیلی خیلی از شما ممنونم که تجربه زیباتون رو باهام به اشتراک گذاشتید.

        موفق باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رستا بانو 717 گفته:
    مدت عضویت: 770 روز

    سلام به تک تک دوستان عزیزم

    استاد عزیزم ممنونم

    چقدر کلام شما آشناست

    و چقدر زندگیش کردم

    استاداین ذهنیت که در موردش صحبت کردین درست و دقیق همینه که شما میگین

    از موقعی که شروع کردم روی خودم کار کردن خیلی واظح این آگاهی های که میگین رو درک میکنم

    واقعا همچی به نوع نگرش ما بستگی داره

    یه اتفاق یک سان برای 2تا آدم میفته

    اما نگاه اون آدم ها به اون اتفاق مثبت و منفی بودنش رو مشخص میکنه

    چقدر من در زندگیم و اطرافم این الگو رو زیاد دیدم

    وقتی که خودم فکری منفی میاد ذهنمو در گیری کنه سعی میکنم

    ذهنیتم رو به سمت مثبت هدایت کنم الگو مثبت بیارم و از گذشته براش مثال بزنم

    و افکارمو جهت میدم به سمت گفته های شما

    که خودم آرو کنم

    و واقعا هم همین جور میشه من نتیجه دل خواه رو میگیرم

    و بخودم میگم چه خوب چه جالب نتیجه میده

    این جهان نه خوب نه بد ن شاد نه غم گین ،

    این نوع نگاه ماست این نوع نگرش ماست که جهان رو شادیا غمگین میبینیم ، خوب یا بد میبینم

    جهان خنثاثت ما با نوع نگاه و باور مون بهش شکل میدم

    و این معنایی واقعی زندگیه که تو هر جور باور کنی هرجور نگاه کنی همون جور زندگیش میکنی ،؛تمام

    خدایا شکرت خدایا ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: