درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2 - صفحه 1

247 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عباس حیدری گفته:
    مدت عضویت: 1372 روز

    سلام و عرض ادب

    استاد راستش تاثیر ذهنیت بر همه عیانه

    یک ذهنیتی که داداش من داره اینه که پدر مادر من خیلی به من توجه میکنن

    و با اینکه بنظرم اتفاقا برعکسه ولی اون چیزایی رو میبینه که باورش رو تایید میکنه

    حرفایی رو میشنوه که باورش رو تایید میکنه

    البته این توجه کردنه و توی اولویت بودنه با کارکردن روی خودم ایجاد شده نه فقط توی خانوادم بلکه اکثر جاها

    یکی از ذهنیت هایی که دوست دارم راجبش صحبت کنم بحث شیرین پوله

    ذهنیت من همیشه این بوده که پول کمه پول ساختن سخته پولدارا آدمای خاصین ما(خانواده ما) گنجشک روزی هستیم خدا برام نخواسته | اگر بابام پولدار بود … | اگر بابای بابام پولدار بود … | اگر یه الگوی خوب توی فک و فامیل بود … و هزاران ذهنیت منفی دیگه که باعث شده

    به محض شنیدن اسم پول مومنتوم منفی بگیرم

    به محض شنیدن که میگم واقعا در کسری از ثانیه

    یعنی اسم دلار طلا پول خونه و … بیاد حال من بد میشه

    اسم ازدواج بیاد ازونجایی که ذهنیت من اینه که باید پول داشته باشی تا ازدواج کنی حالم بد میشه

    در حدی که حتی نمیتونم تجسم کنم ازدواج رو

    حتی نمیتونم تجسم کنم پولدار شدن رو

    از بس ترمز هام زیاده

    و چیزی که جهان نشونم میده هم همونه

    البته من خیلی روی خودم کار کردم و خیلی از قبلم بهترم ولی هنوزم دارم تقلا میکنم!

    به قول شما سه سال و خورده ای دارم کار میکنم روی خودم در جنبه های مختلف(در همه جنبه ها داغون بودم :) )

    ولی تا یه حرف منفی میشنوم سریع حالم بد میشه

    این یعنی که باوری شکل نگرفته

    البته که میگم نتیجه هام تغییر کردن ولی نه اون حد زیاد(منظورم تغییر بنیادین باورهامه)

    کافیه لحظه ای غفلت کنم میبینم که مومنتوم شکل گرفته

    خصوصا از حرف این و اون که ماشالله توی خونه و مهمونی و سر کار و حتی دانشگاه پره!

    ولی من ذهنیت بسیار خوبی راجب سلامتی ساخته شد برام فقط با شنیدن حرف های شما و باورهای شما راجب سلامتی

    و همین مورد باعث میشه هیچیم نشه! موقع پندمیک هم هیچیم نشد به لطف الله

    جالبه دو هفته پیش سر کلاس بودیم و یکی از بچه ها عطسه کرد و بعدش دستش رو گذاشت روی شونه یکی دیگه از دوستام

    جالبه اون دوستم داشت افکارش رو بیان میکرد :

    الان مریض شدم، جلسه فردام رو نمیتونم برم، … پس برم خونه مولتی ویتامین بخورم و ….

    جالبه وقتی داشت افکارش رو بیان میکرد به خودم گفتم من اصلا حتی به این فکر نکردم که این عطسه کرد! چه برسه به بعدش

    خب دلیل نتایج هم همین جاها مشخص میشه که من خداروشکر همیشه جسمم سالمه مریض نمیشم ولی توی بقیه بحث ها لنگ میزنم

    چون توی سلامتی من باورهای عالی دارم (البته که اگه ورودی ها کنترل نشن همونم خراب میشه!)

    ولی راجب پول رابطه مردم و … باورهای خوبی ندارم

    خصوصا راجب خدا

    این ذهنیت راجب خدا همه چیز رو تغییر میده

    واقعا خیلی بحث گسترده ای هست که ما خدارو چه شکلی میبینیم

    وقتی به فایل های توحیدی گوش میدم میبینم فرسنگ ها فاصله دارم با باور ابراهیم و حتی شما

    عملکردم و ذهنیتم

    این پیش فرض راجب محله های مختلف ایران هم اینطوریه

    مثلا طرف لره طرف …

    و بعدش هزاران برچسب

    جوری مردم روی این موضوعات حساسن که تا با کسی آشنا میشی اول میگه شما کجایی هستی؟

    بعد این تکمیل میشه توی بحث ماه تولد

    کافیه طرف بگه من فلان ماهیم … -> اگر ذهنیت طرف مقابل مثبت باشه ازون به بعد همه چیز تغییر میکنه و اگر منفی باشه هم همینطور

    بارها شده همه به من میگن تو چطور دهه هشتادی هستی؟ تو دروغ میگی! پس چرا شبیه این ویژگی نسل Z نیستی؟

    تو چطوری توی فلان ماه به دنیا اومدی؟ تو چطوری فلان شهری هستی؟ تو جدا توی فلان منطقه تهران که به ذهنیت اونها جای نامناسبیه بزرگ شدی و اینطوری هستی؟

    تو واقعا مدرسه دولتی درس خوندی و رتبه شدی؟

    تو واقعا مشاور نداشتی؟

    تو واقعا …

    چون همه ماها ذهنیت هایی از قبل داریم و طبق اون هدایت میشیم …

    پس چقدر خوبه که ذهنیت مثبت بسازیم از همه چیز

    مثلا یکی از تشکر های جانانه من از شما و مریم بانو نشون دادن آمریکاست

    اینقدر این ذهنیتی که شما در من ساختید قوی و محکمه که اگه کل دنیا پشت سر آمریکا حرف بزنن فحش بدن بگن آمرریکا جنایت کاره و … روی من پشیزی تاثیر نداره

    و چون ذهنیت قوی دارم لذا نه بحث میکنم نه میخام خودم رو اثبات کنم و …

    جالبه من توی مواردی که ضعف دارم مثل اعتماد به نفس مثل پول مثل رابطه همیشه میخام اثبات کنم که ذهنیت من درسته و شماها اشتباه میکنید

    ولی جاهایی که واقعا نتایجم پایداره و باورهام تثبیته اصلا کاری به کار کسی ندارم

    خلاصه که دست مریزاد استاد

    مطمئنا کنترل ذهن کار سختیه اولش وقتی تربیت نشدست

    ولی امان از وقتی که افسارش رو دست بگیرم …

    ارادتمند شما

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 45 رای:
  2. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1489 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه ی عزیزانم

    سناریو نویسی :صبح که از خواب بیدار شدم

    قبل از تمرین ستاره ی قطبی یک سناریوی کلی

    از روزم را می‌نویسم تا با پیش فرض ذهنی خوبی

    با روزم مواجه بشم

    مثلا :

    ((ـ امروز با احساس بهتری تمرین ستاره قطبیم

    را نوشتم و نسبت به قبل چقدر سرحال تر

    و پر انرژی تر بودم بیشتر شاد بودم و بیشتر از ته دل خندیدم

    ــ امروز نکات مثبت را بهتر نوشتم و با دقت بیشتری

    از زیبایی ها عکس گرفتم به فراوانی ها بیشتر توجه کردم

    و کلا روز فراوانی بود و فراوانی بیشتر ی وارد زندگیم شده

    ــ امروز با هدایت خدا متوجه قدم بعدی برای کسب درآمد

    از طریق علاقم شدم

    ــ امروز تغذیه خوب و مناسبی را نوش جان کردم

    ــ امروز مراقب ذهن و جسمم بودم که چه ورودی

    دریافت می‌کنه و با فیلتر احساس خوب و کیفیت

    خوب اجازه ی ورود داده شد چون من باارزشم

    ــ امروز قدم کوچکی برای رشد خودم برداشتم

    ــ امروز صلاهم را با کیفیت و احساس خوبی انجام دادم

    ــ امروز ارتباط خیلی بیشتر و لذت بخش تری با ربم داشتم

    چرخ زندگیم امروز خیلی آسان و روان چرخید

    ــ امروز جهان وجه مثبتش به من نشون داد و

    همه ی افراد با عشق و احترام باهام برخورد کردن

    ــ امروز همزمانی های خوبی برام به وجود اومد و

    در زمان مناسب با افراد مناسب قرار گفتم

    ــ امروز با مومنتوم مثبت روزم را شروع کردم و در مومنتوم

    مثبت هستم و با جناب مومنتوم مثبت قرار داد ابدی

    بستم و بهم وفا دار هستیم .))

    این سناریو را می‌خوام هر صبح تکرار کنم و با

    هدایت خدا هر بار نکته ی مثبت تر و قویتری را گرفتم بهش اضافه میکنم و در ادامه بهش عکس های خوبی هم اضافه میکنم که بهش ربط داشته باشه، مثلا

    عکس یک غذای خوشمزه ی با کیفیتی که خوردم یا فراوانی که دیدم یا زیبایی که دیدم

    ساعت گوشیم را روی سه وعده بذارم

    ساعت بیداری

    ساعت نماز ظهر

    ساعت نماز مغرب

    که در این زمانها این سناریو را مرور کنم

    به مدت 21 روز این سناریو را انجام میدم و

    بعدش سناریوی هفتگی و بعدش ماهانه و

    سالانه را با هدایت ارباب می‌نویسم .

    من درحال رشد و پیشرفت هستم

    من در مومنتوم مثبت هستم

    هر روز ظرفم بزرگتر میشه

    هر روز آسانتر میشم برای آسانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  3. -
    علی حقی گفته:
    مدت عضویت: 1960 روز

    سلام به همه دوستان عزیز خودم و استاد گرامی

    در مورد این ذهنیت منفی و مثبت واقعا حرف استاد صحیحه : من خودم عادت داشتم اگر میخواستم جایی برم(مثلا یه اداره) از دوستام می‌پرسیدم ببینم کسی رفته اونجا یا نه

    اونها هم با توجه به مدار خودشون مثلا میگفتن اگه بری پیش فلانی سریع کارت رو راه میندازه و من میرفتم و کارم به همون سرعتی که شنیده بودم راه می‌افتاد

    یه وقتایی هم پیش میومد که دوستان میگفتن : وااااای میخوای بری فلان جا؟؟!!!! باید ده بار بری و بیای تا کارتو انجام بدن ، خیلی سخت میگیرن ، مو رو از ماست میکشن و …

    همون‌طور که حدس میزنید دقیقا همینطور میشد ، میرفتم و دهنم سرویس میشد تا کارم انجام بشه

    بعدها یاد گرفتم(قبل از آشنایی با قوانین) که اصلا اطلاعات جمع نکنم و همیشه فرض رو بر این بذارم که کار من به راحت‌ترین شکل ممکن انجام خواهد شد و در اغلب موارد هم همینطور میشد

    الان هم برای بازاریابی گهگاهی میرم اینور و اونور ؛ قبل از رفتن معمولا دم در اونجا می‌ایستم و چند تا نفس عمیق میکشم و فکر میکنم که باهام بهترین برخورد رو خواهند داشت و حتما یه من جواب بله میدم

    و معمولا هم اینکار جواب میده، یعنی اول ذهنیتم رو مثبت میکنم و بعدش میرم

    الان هم سعیم بر اینه که هرجایی که می‌خوام برم و هرکاری که می‌خوام بکنم اول ذهنیت خودم رو درست کنم و به نکات مثبت اون کار توجه کنم و بعدش انجامش بدم

    ایشالا خدا تو این راه بهم کمک کنه

    آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 23 رای:
  4. -
    مرضیه رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 929 روز

    به نام خدای هدایتگر

    سلام به استاد بزرگوارم

    وخانم شایسته عزیز

    ودوستان گرامی

    چه صحبتهایی گفتین استاد که انگار برای منه وحتما این دقتی بوده که شما هم روی دانشجو هاتون دارین

    من صبح که بیدار میشدم نمی فهمیدم چی شده که احساسم میاد پایین

    واز اون همه انگیزه قبلش خبری نبود

    با شروع دوره هم جهت با جریان خدا کم وکمتر شده بود و

    البته با کار کردن این دوره شناخت بهتری از خودم پیدا کردم از هر طریقی که می‌توانستم راه درست رو پیش میگرفتم و در کل خیلی سریع حالم خوب میشد .

    الان با این صحبتهای شما باز بهتر خودم رو شناختم

    ومتوجه شدم که چه آچاری باید دد دست بگیرم

    البته با شروع دوره تونستم بهتر این حال خودم رو خوب نگه دارم ️

    و مسلط تر به خودم باشم

    گواهی هنوز از خودم غافل میشم وبه سمت دیگران

    نگاه میکنم وانتظار دارم …

    ولی سریع برمی‌گردم و با خودم خلوت میکنم که چی شده، من که خودم خالق زندگیم هستم وقدرت زندگی من دست خداست

    وخدا همه چیز رو برام حل می‌کنه

    چقدر خوب گفتین استاد دید گاهمون نسبت به بقیه رو مثبت نگه داریم

    اتفاقا اینم یه پاشنه آشیل هست که دارم

    .نظر دیگران قبلا برام مهم بود خصوصا عزیزانم

    در باره اطرافیان وبه دلیل دلسوزی هم که میشد میخواستم دیگران رو نجات بدم

    این پاشنه آشیل دلسوزی کار دستم داده

    ودارم با خودم کنار میام که این کار دردسره ودست از دلسوزی بردارم حتی برای خودم

    اینکه دیدگاه مثبتی نسبت به دیگران داشته باشیم

    خیلی به من کمک کرده

    گاهی با فردی که بقیه میگفتن این آدم خیلی بد اخلاقه واین جوره واصلا با کسی روی خوش نشون نمی ده برخورد داشتم ومن میگفتم همه آدما فوق العاده و بر خورد اون آدم با من خیلی محترمانه وعالی بود وهمه میگفتن تو فرق میکنی

    ولی در جایی غرور … بلدم بلدم در وجودم باعث شد که این خصلت خوبم رو کنار بزارم و دیدم نسبت به فردی مثل بقیه شد و از همون غرور که من قانون رو می‌دونم واینا نمی دونن وباید کمکشون کنم از دست این آدم نجاتشون بدم

    ودلسوزی وغرور بی جا چنان منو از بالا به پایین آورد که هنوز ترکش هاش رو از اون عادت های قبلم میخورم

    یعنی گاهی فراموش میکنم در شرایطی که پیش میاد

    مثلاً تو جمعی صحبتی پیش میاد ومن حواسم نیس و حرفی کوچیک میگم ویه لحظه به خودم میام که نه من من خلقش کردم با دید گاهم

    وشروع میکنم تا یکی دو ساعت با خودم صحبت میکنم که اون آدم خوبیه واین منم که دیدم منفی شده بود و با توجه به صحبتهای اطرافیان دیدم منفی شده بود پس حواسم باشه

    این تله از نزدیک خیلی گول زننده است واز دور میشه فهمید ولی از نزدیک خوشگل به نظر میرسه

    استاد ممنون بابت این دوره بی نظیرتون

    شاگرد زرنگ کلاس نیستم و خیلی جای کار دارم

    نتایجم رو عمیق خودم میفهمم واز نظر دیگران نمیشه بهش نتیجه گفت ولی اونقدر زیاده که فقط خودم میفهمم ومهمترینش حال خوبیه که دارم و خواسته هام شدنیه واین که من خیلی جای کار دارم

    سالها باید روی این دوره کار کنم تا بتونم مسلط به خودم بشم ونتایج من اینه که می‌دونم نتیجه آماده است وآماده بوده من آمادگی شو نداشتم

    حالا خدا رو بیشتر شناختم ووعد ه خدا رو میخوام باور تر باورتر کنم

    اینکه من خوش شانسم که در این دوره زمونه زندگی میکنم واین جا حضور دارم وبه این سبک زندگی رسیدم وهر روز منتظر رشدم

    هر روز یه روز زیبای دیگه ای ومن زنده ام ویه فرصت دوباره برای دیدگاهی بهتر دارم وهر اتفاقی هدایتی از سوی خداست برای رسیدن من به خواسته هام

    وخدا رو بارها شکر می کنم بابت وجود استادم

    بابت من جدید

    بابت این همه تغییر در شخصیت من

    بابت تغییر لحظه به لحظه

    بابت بهار زیبا

    بابت رشد گیاهان

    بابت لطف خدا که شامل حال همه جهان وجهانیان هست

    بابت این سایت بینظیر

    بابت آگاهی های ناب

    بابت ثروت‌ها ونعمت ها که همیشه جاریست

    بابت فرصتهای فراوان همیشگی

    بابت هدایت‌های عاشقانه همیشگی خداوند

    میتونم بگم تا حالا بهترین اتفاقی که در این سالها تجربه کردم تهیه این دوره بوده

    از صداقت شما واستادی که جایی برای تامل ندارم

    از رشد درونی

    از رابطم با خدا انگار فاصله ها رفته ومن بر دوش خدا هستم

    دیگه هر چی میخوام پیشمه فقط کار کردن روی خودم با ایمانم باید همواره بیشتر وبهتر بشه که با توکل به خدا در مسیر لذت بردن هستم واین ایمان خیلی باهام رفیق شده

    داداش ایمان مرام و معرفتش خدایی

    تنها نیستم دیگه وصلم به خدا و دارم یاد میگیرم این مدلی زندگی کنم

    دارم یاد میگیرم با این روش زندگی عادت کنم

    از آگاه شدن به خودم

    هر روز بهتر و بهتر میشم

    ممنونم ممنونم ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  5. -
    سید حسن گفته:
    مدت عضویت: 1063 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام استاد. عزیزم

    با آموزه هایی که از شما یاد گرفتم

    این بوده که همه اتفاقات رو خودمان با افکارمان داریم ایجاد میکنیم

    و از جایی که مدت هاست دارم روی مومنتوم مثبت کار میکنم تمام نکاتی که وارد ذهنم میشود جزو کلماتی هست که باید آن. را بشنوم و اون مداری هست که من. در آن قرار دارم .وقتی خودم برای خودم ارزش قائل هستم همه شرایطی که قرار میگیرم همه به اندازه ارزش های خودم هست

    و اینکه استاد شما در میان بهترین ها قرار می‌گرفتین و قرار می‌گیرین همان ارزشمندی هایی هست که در خودتان ایجاد کردین

    و این دوره با ارزش هم جهت با جریان خداوند خیلی کمک میکند. که بتونم ارزش ها رو در خودم ایجاد کنم و با هر بار انجام تمرینات منو به درجه از مراحل موفقیت بالاتر میبرد و به لطف الله من دارم نتیجه‌های افکار مثبتم را دریافت میکنم خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
  6. -
    عطر خدا🌧 گفته:
    مدت عضویت: 241 روز

    بنام خدایی که هر لحظه در حال هدایت و حمایت ماست

    من چندین بار در شهرهای ایران جابجا شدم و زندگی کردم و هر کجا رفتم اشنایان گفتن مردم فلان شهر ،فلان اخلاق بد رو دارند و هزارتا بدی از مردم هر شهر میگفتن و من اصلا نپذیرفتم و هر شهری رفتم و چند سالی زندگی کردم جز اصالت مهربانی ادب و احترام نجابت چیزی ندیدم و اصلا ذهنیتمو منفی نکردم

    ودر محل کارم همکارم مدام از بدیهای صاحبکارم میگفت و منکه تازه به اونجا رفته بودم آگاهانه توجه م مینداختم رو نکات مثبت صاحبکارم و حدود چهار ماه بود که میرفتم و میمومدم صاحبکارم با همکارم اصلا خوب برخورد نمیکرد و همکارم مجبور شد تسویه حساب کرد و رفت بخاطر ذهنیت منفیش از محل کار و صاحبکارم ولی صاحبکارم هوای منو داشت چون گوش بحرفهای همکارم‌ندادم و ذهنیمو خراب نکردم و به تنها نیرویی هم که عیدی داد من بودم و در مورد کرونا هم من تو بیمارستان بودم و همکارام همه مریض شدن و من ماسک هم نمیزدم و مریض هم نشدم خدا روشکر چون ذهنیت وحشت ایجاد نکردم از این بیماری در صورتیکه تست یه مراجعه کننده مثبت بود و از ترس فلج شد و دوباره که تست گرفتن منفی بود و تست اول اشتباه بود و بنده خدا الان فلج شده فقط بخاطر ذهنیت مرگ از بیماری که داشت

    و همیشه یاد گرفتم هر جور شده حتی در شرایط حاد هر چند خیلی سخته اولش ولی ذهنیتم رو منفی نکنم که شرایط رو تلخ و سیاه کنم ما به اتفاقات شکل میدهیم با دیدگاهمون

    با تشکر از استاد و خانم شایسته خدا قوت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 21 رای:
  7. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1216 روز

    بنام الله یکتا که هرآنچه دارم از اوست

    سلام خدمت استاد عزیز و همه دست انددرکاران این مجمع بهشتی .خدا ر بی نهایت سپاسگزارم برای بودن کنار شما استاد عزیز و تمامی دوستان هم و فرکانسم در این سایت الهی

    قبل از اینکه از خودم مثالهایی بزنم راجب این قانون یعنی که افکار ما خالق 100%اتفاقات زندگی ما هستن میخوام راجب موضوعی که ذهنمو مشغول خودش کرده حرف بزنم ..من از وقتی با استاد آشنا شدم این تکه کلام استاد که بقول خودشون الان شده جملات قصار که راجب این صحبتها نباید با کسی حرف بزنیم چون اونا نمیتونن بفهمن و اصلا توی باغ نیستن ..امروز این موضوع رو بهتر درک کردم و فهمیدم که چقدر ما بچهای این سایت متفاوت هستیم با تما کسانی که میشناسم .وقتی که من فهمیدم قانون چیه خیلی دوسداشتم با اینکه خود من دقیق این موضاعات درک نکرده بودم ولی با همه راجب این حرفها صحبت کنم و چون ساعتها به فایلهای استاد گوش میدادم و تمریناتشو انجام میدادم و نتایجی هم گرفته بودم دیگه تصمیم داشتم به هر کی میرسم راجب این حرفها صحبت کنم اما توی این چند سال آشنایم با استاد تازه درک کرردم که چقدر اشتباه کردم و حتی همون آدمهای که ادا فهمیدن حرفهای منو در میاروردن هم اصلا متوجه این صحبتها نبودن و حتی منو به تمسخر میگرفتن .فهمیدم که آدمها رو اصلا نمیشه به این سادگی متقاعد کرد که قانون اینه ما با افکارمون داریم هر لحظه زندگی خودمونو خلق میکنیم .آدمها از هر منطقی و از هر زاویه ای باهام بحث میکردن که بگن حرفشون درسته و من اشتباه میکنم .به لطف دوره هم جهت با جریان خداوند الان چند وقتی هست که تصمیم گرفتم بجای بحث کردن با آدمها در مورد قانون بیام و دنبال مشترکاتی باشم که با آدمهای اطرافم دارم نه چیزهای که باعث اصتکاط بینمون میشه .از وقتی آگاهانه این کارو کردم خیلی روابطم با آدمها بهتر شده و دیگه بحثی با کسی نمیکنم دوسداشتم قبل از هر چیزی این موضوع بیان کنم ..اما بریم سراغ آگاهی های این فایل

    ما هر چیزی رو که در طول شبانه روز تجربه میکنیم از جهان اطرافمون بخاطر باورهای ما که بصورت پیش فرض در وجود ما نهایدنه شده ..از پدر و مادر گرفته تا محیط بیرون مدرسه و رسانها و تلوزیونه که این پیش فرضها رو در ذهن ما ایجاد میکنه و بخاطر همینه که استاد اینقدر تاکید داره که باید ورودیهامونو کنترل کنم و باورهای خوب بسازیم تا همونجور که پیش فرضهای غلط در ذهن ما شکل گرفته همونوطور هم باورهای خوب رو بصورت کد در ذهن خودمون ایجاد کنیم

    یه مثال از خودم

    من تقریبا 15 سال پیش بخاطر ریزش شدید مو داشتم کچل میشدم و هر کاریکه لازم بود رو انجام دادم تا این اتفاق نیافته یکسال زیز نظر پزشک گیاهی بودم ولی هیچ فایده نداشت و تصمیم گرفتم رها کنم چون خسته شده بودم .اما به هیچ عنوان دوس نداشتم همچین اتفاقی برام بیافته .یه روز یکی از دوستان و مشتریان بهم گفت یه دکتر خوب هست که هر کی رفته جواب میگیره و منم تشویق کرد که برم منم گفتم هر کاری کردم اینم انجام میدم .وقتی رفتم دکتر اولین جمله ای که گفتم این بود که بهترین داروها رو برام تجویز کن اصلا هزینش مهم نیست اونم برام توضیح داد و قرار شد 6 ماه زیر نظرش باشم منم گفتن بچشم .وقتی رفتم سمت داروخونه منتظر بود نسخه گرون قیمت تحویلم بده ولی در کمال ناباوری هزینه داروهای من اینقدر پایین بود که در مقابل داروهای گیاهی که استفاده کردم اصلا بچشم نمیومد بخاطر همین رفتم پیش دکتر و خیلی شاکی بودم بهش گفتم چرا داروی ایرانی برام تجویز کرده من داروی خارجی میخوام .اونم در جواب فقط یه جمله بهم گفت که برو استفاده کن اگر جواب نداد هر چی دلت خواست به من بگو .این یه جملش چنان بهم انگیزه داد که مطمئن بودم جواب میده و اصلا شبا که استفاده میکردن با این تجسم خوابم میبرد .در کمال ناباوری بعد از دو ماه هر کسی که من میدید بهم میگفت که خطاب به من رفتم کاشت زدم و وقتی میگفتم نه همه تعجب میکردن و اصلا باورشون نمیشد .جالب اینجاست به خیلی از مشتریانم این داروها رو تجویز میکردم ولی روی عده کمی از اونا تاثیر داشت و اکثرا به محض معرفی این دارو ها اولین سوالشون این بود که مضراتش چیه .در حالی که من اصلا به مضرات حتی فکر هم نمیکردم

    این مثال ساده از همون روزها که اصلا از قانون چیزی نمیفهمیدم بحث قدرت افکار و ذهنو برام پر رنگ کرد در زندگیم

    مثال دیگم در مورد ارتباط با یکی از همکارا من در محیط کارمه که خیلی به وضوح میفهمم نسبت بهش مقاومت دارم و حتی چند باری هم سعی کردم تمرکز کنم روی نقاط مثبتش ولی به صورت یو یو عمل میکنم و به همون نسبت هم همیشه با هم مشکل داریم .با توضیحات استاد تازه میفهمم که باید بتئنم مومنتوم مثبت د این مورد شکل بدم بهش

    سپاس بی کران به استا عزیز که با زمحمت بسیار این فایلها رو برای ما تدوین میکنه

    استاد عزیز امروز یکم کلافه بودم و مومنتوم منفی داشت شکل میگرفت و به محض رسیدن خونه اومدم سایت و مطمئن بودم امروز یه فایل میاد که جواب من باشه و از اون حس منفی منو بیرون بکشه که همینطورم شد

    از خداوند براتون طلب سلامتی و ثروت بی نهایت آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 50 رای:
  8. -
    کبری مشتاقی گفته:
    مدت عضویت: 904 روز

    به نام خالق زیبا و قدرتمندم خدای خوب و مهربان و هدایتگرم به سمته زیبایی و ثروت

    سلام به استاد عزیزم و مریم زیبایم و دوستان هممدارم

    چرا ذهن رسیدن به خواسته رو سخت یا پیچیده می‌کند ؟ به نظر من به دلیل باورهای اشتباهی که از گذشتگانمان به ما داده شده و از همه مهمتر ما اونا رو باور کردیم و الگوهای اشتباه رو می‌بینیم

    و اون ورودی‌ها برامون باور اشتباه ساختن و همان می‌شود و رقم می‌خورد

    و چه می‌شود که ذهن رسیدن به یه خواسته رو آسان و راحت میکند؟باز هم همون باور برای ما کار می‌کند در هر دو صورت باور ست که اتفاقات رو رقم می‌زند و یا سخت و آسون می‌کند

    پس باید روی‌ باورها بیشتر کار کرد

    وقتی کنترل ذهن نداشته باشیم و مواظب ورودیها نباشیم نا خودآگاه نکات منفی رو دنبال می‌کنیم

    و اتفاقات بد هم رخ می‌دهد احساسه بد مساویست با اتفاقات بد

    ولی وقتی کنترل کنیم ذهن و ورودی‌شو و ذهن رو عادت میدیم به یافتن نکات مثبت احساس خوب می‌شود و پاداش میگیریم از خداوند

    پس باید مدام ذهن رو کنترل کنیم تا نتایج پایدار باشه چون همه چیز از کنترل ذهن میاد

    در پناه خداوند باشین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 14 رای:
  9. -
    پریا حیدری گفته:
    مدت عضویت: 930 روز

    به نام خداوند خالق سبز بهاران

    سلام به استاد عزیز و مریم شایسته ی عزیزم

    سلام به همه ی دوستان

    امیدوارم امسال برای هممون همون سالی باشه که پر از اتفاق های عالیه

    پر از نعمت های غیر منتظرس

    پر از برکته

    پر از رزقی که به دنبالمون باشه

    پر از احساس خوب

    پر از رابطه هایی از جنس رهایی

    پر از آرامش ،

    صلح با خود

    پر از عشقی عمیق با خداوند

    پر از خلق اتفاقات دلخواه

    پر از اعتماد به خداوند پر از باورهای توحیدی

    پر از عمل به آموزها

    پر از کنترل ذهن عالی

    پر از باورهای مفید

    پر از………..

    استاد جان این ذهنیت خیلی خیلی مهمه ولی تا به امروز آنقدر بهش دقت نکرده بودم امروز متوجه شدم حتی خیلی از رابطی که نتونستم ادامه بدم به خاطر همین ذهنیتم بوده

    مثلا چند ماه پیش در محل کارم

    استخر ناجی جدید اومد ،

    قبل از اینکه ما باهاش آشنا بشیم سرناجی بهمون گفت این اومده جای یکی از شماها رو بگیره…

    من با کمک خداوند واجرای عمل به قانون با باورهایی مثل :

    خداوند روزی من رو از هر طریقی میده

    همه چی دست خداونده

    هر چیزی هر اتفاقی میافته خیره

    و اگر من از اینجا برم حتما به جای بهتری میرم چون عالی عمل می‌کنم ،

    خداوند همیشه بهترین اتفاق هارو برام رقم میزنه

    هیچ فردی نمیتونم مثل من عمل کنه پس من روز یا حتی ساعت ناجی بودنم تغییر نمیکنه …..

    باعث شد ،

    ساعت، روز یا حتی از اون استخر برم که حتی اگه تغییر میکردم مطمئن بودم بهتر میشه

    عوض نشد …

    ولی ذهنیتم نسبت به اون فرد بسیار تغییر کرد چون همکارم ساعت هاش تغییر کرد،

    خیلی کم میتونستم باهاش ارتباط بگیرم و حتی نکات مثبتش ببینم و حتی نمیتونستم ذهنم رو کنترل کنم و اشتباهاتشو‌ خیلی میدیدم و تعریف میکردم و باعث می‌شد این چرخه تکرار بشه

    امیدوارم از امروز ذهنیتم رو با توجه با قانون تکامل نسبت بهش پاک کنم و به نکات مثبتش توجه کنم.

    ممنونم استاد که با این فایل باعث شدید تضاد هایی که بهش بر میخورم رو متوجه بشم .

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 12 رای:
  10. -
    مهدیه وهبی گفته:
    مدت عضویت: 1799 روز

    به نام خدای رحمن و رحیم

    خدای رب العالمین

    خدای مالک یوم الدین

    مهربانم؛ تنها تو را بندگی میکنم

    و اجازه ی کمک و یاری تنها از خودت میخواهم

    که مرا به راه راست و به مدار هم جهت و هماهنگ با جریانت هدایت کنی؛

    که فقط آنهایی در آن مدار، لایق زندگی کردن هستند که پاداش ِ هماهنگی با تو را، از دستان پرمهر و لطف و فضل تو دریافت کردند 

    و تاج پادشاهی و ملکه بودن را با افتخار بر سرشان نهادی 

    و متنعم و سرشارشان کردی از نعمت ها و ثروت های بیکرانت، که ارزشمندترین نعمتت برای آنها، انس و الفت و نزدیکی و هم صحبتی با خودت بوده؛ که هدفت از آفرینش این جهان هستی هم همین بوده است و بس!

    خدایا شکرت که مرا هم لایق این هدایت دانستی و مرا به جایگاه ِ نزدیکی به خودت رساندی و در مقام قرب خودت جای دادی که با این نعمت، دیگر هیچ چشمداشتی به هیچ چیز دیگری ندارم!

    الهی به امید تو، به عشق تو، به رضای تو و به شوق دیدار ِ هر لحظه ی تو

    اول مهرماه امسال توی کامنتی که گذاشتم، 

    از هدایت ها، الهامات، نشانه ها و ایده هایی که خدای مهربانم منو به سمتشون هدایت کرد و از من ایمان، عمل صالح و اقدام در راستای اون هدایت ها و الهامات خواست براتون نوشتم

    حالا 6 ماه از اون روز گذشته؛

    و امروز اول فروردین 1404 هست و آغاز سال نو؛ که به نوبه خودم این سال جدید و شکوفایی طبیعت و بهار فصل ها و بهار دل ها رو به استاد عزیزم و همه دوستان نابم در این خانواده صمیمی و دوست داشتنی تبریک میگم

    من اقدام برای این هدایت ها را با دوره مقدس 12 قدم و همزمانی اش با پروژه ی “خانه تکانی ذهن” و در طی مسیر هم پروژه ی “مهاجرت به مدار بالاتر” شروع کردم و چکاپ فرکانسی ام رو در روز اول مهرماه برای خودم نوشتم

    لینک کامنتم در قدم اول: abasmanesh.com

    و تایم رو هم 6 ماهه گذاشتم که ماهی 2 قدم رو پیش ببرم و روی این تعهدم هم پایبند بودم، فقط چون از قدم 7 تا 9 رو کمی تکاملی تر پیش اومدم، پایان 5 ماه یعنی پایان بهمن ماه که باید تا قدم 10 پیش میرفتم، من به پایان قدم 9 رسیده بودم و اون زمان هم در سایت در فایل معرفی دوره “هم جهت با جریان خداوند” کامنتی گذاشتم

    لینک کامنتم:

    abasmanesh.com

    و ماه اسفند به صورت کمی فشرده، سه قدم آخر رو کار کردم که همزمان هم شد با دوره بینظیر “هم جهت با جریان خداوند” که لایق ِ همراهی با این دوره فوق العاده هم بودم و تهیه اش کردم و دارم باهاش پیش میرم

    و تونستم دقیقا در روز پایان سال 1403 که دِ تایم (the time) برای دوره 12 قدم گذاشته بودم اون رو به پایان ببرم و چکاپ فرکانسی پایان دوره رو هم نوشتم و مقایسه کردم و واقعا شوکه و شگفت زده شدم!

    از این جهت که اگر ما به تعهداتمون، سرسختانه و مستمر پایبند باشیم، پاداش های الهی و جایزه های جهان رو به نیکویی و با شگفتی ِ هرچه تمام تر دریافت خواهیم کرد که این برای من رخ داد!

    ( توی پرانتز اینو بگم که من قصد دارم برای ِ نمیدونم چندمین بار، دوباره این دوره مقدس و بینظیر 12 قدم رو که میدونم استاد عزیزم، در فرکانس فوق العاده ای این دوره رو با آگاهی ها و هدایت های الهی دریافت و ارائه کردند، از اول شروعش کنم و دیگه براش دِ تایم (the time) نمیزارم و میخوام بشه مثل وعده غذایی ام، جزوی از خوراک همیشگی و روزانه ی روحم در هر روزم!)

    من این تعهدم در مهرماه، همزمان شد با هدایت و الهامی از طرف خداوند برای مهاجرتی دوباره از شمال کشور که 2 سال و نیم در یکی از بهترین مناطقش زندگی کرده بودم، که من قصد داشتم آبان ماه مهاجرت کنم، ولی هدایت الهی اومد که مهاجرتم همزمان بشه با شروع این تعهد و شروع 12 قدم و شروع چکاپ فرکانسی یعنی اول مهرماه و هدایت شدم به مهاجرت به جزیره زیبای کیش؛ که خوشبختانه 4 ماه مامور به این مهاجرت بودم و دقیقا یه دوره دانشگاهی ِ خودسازی و پیشرفت شخصیتی برام بود که من عزتمندانه ازش سربلند بیرون اومدم و یه گام بلند و تصاعدی ِ تغییر مدار، اونجا به وضوح داشتم

    خوشبختانه همون طور که استاد عزیزم در دوره جدید “هم جهت با جریان خداوند” در مورد مومنتوم مثبت یعنی روی دور افتادن در جهت مثبت میگن؛ یعنی باید با تعهد و استمرار اجازه بدیم یه عادت در شخصیتمون شکل بگیره و به ثبات برسه و نتیجه ی اون تغییر و عادت شخصیتی یعنی در مدار درست قرار گرفتن و نتیجه ها لاجرم در زندگی مون پدیدار میشه 

    و در اصل باید گفت ما با شکل گیری مومنتوم مثبت و صحیح و درست، در مدار خواسته های قلبی و واقعی مون قرار میگیریم و لاجرم اونها در زندگی ما شکل میگیرند و ما به راحتی دریافتشون میکنیم

    من توی این 6 ماه ، هدف ها و تعهداتی برای خودم تعیین کردم که برای رشد شخصیتم و تقویت احساس لیاقت و خودارزشمندی ام بود، که مستمر و پیوسته بهشون عمل کردم و نتایجی که در شخصیتم و زندگیم رخ داد باورنکردنی بود که چه زود و آسان هدایت میشدم به آسانی ها و لذت های بیشتر در زندگیم و اینو بعد از چکاپ فرکانسی 12 قدم فهمیدم و باعث شگفتی ام شد و منو سپاسگزارتر و شکرگزارتر کرد به درگاه رب قدرتمندم

    یکی از تعهداتم در مورد قانون سلامتی بود که من خوشبختانه 2 سال میشه (از فروردین 402) که سبک تغذیه ام به روش قانون سلامتی هست ولی به ثبات خوبی نرسیده بودم، البته خیلی کم چیت داشتم ولی نتونسته بودم کامل و مستمر فست 24 ساعته داشته باشم و خیلی روزها 2 وعده بودم ولی دوست داشتم اتوفاژی در بدنم اتفاق بیفته و نتایجش رو در بدنم ببینم.

     که با این تعهدم فست 24 ساعت همیشگی دارم، وزنم از شروع دوره که  63 کیلو بود، الان روی 52 کیلو با قد 162 به ثبات رسیده و اتوفاژی رو احساس میکنم چون نتایج عالی گرفتم، 

    پیاده روی که سالها یعنی حدود 20 سال هست که داشتم و دارم ولی هیچ وقت پیوسته بیشتر از نهایت 2 ساعت نمیتونستم ادامه بدم که الان رسیده به روزی 4 ساعت پیاده روی پیوسته و مداوم در هر روز، که نشون میده انرژیم خیلی بالا رفته 

    و هدف من از این دوره بینظیر، انرژی جسمانی بالا و تمرکز ذهنی بالا بود که به هردوش رسیدم یعنی در طول 4 ساعت پیاده رویم، با تمرکز و ذهن باز، ایده ها و آگاهی ها و الهامات عالی بهم میشه و ارتباط بینظیری که با خدای خودم گرفتم که در هر لحظه از روز و شبم و برای هر کاری حتی کارهای کوچیک باهاش صحبت میکنم و بهم میگه چیکار کنم و هدایتم میکنه …

    در کل تعهد ِ سرسختانه و پیوسته باعث این همه نتایج عالی برام شده …

    در مورد سحرخیز شدنم سالها بود که ساعت 8 و 9 صبح بیدار میشدم و خیلی دوست داشتم که سحر و اذان صبح بیدار باشم و این معجزه رخ داد و از همون روزهای تعهدم ولی کاملا تکاملی این مومنتوم مثبت هم شکل گرفته و من هر روز 5 صبح بیدار میشم و متعهدانه تر سپاسگزاری هام و ستاره قطبیم را توی دفترم مینویسم و بعد هم قهوه صبحم و بعد هم 4 ساعت پیاده روی مستمر و گوش کردن به فایل ها و دوره ها و صحبت کردن در موردشون با خودم و خدای مهربونم، هدایت خواستن و ایده گرفتن و عمل کردن و …

    در مورد وضعیت مالی ام هم، بعد از مهاجرتم از شمال به کیش، سرمایه ام 400 میلیون تومان افزایش داشت و درآمدم هم 16 میلیون در هر ماه افزایش پیدا کرد، اون هم از نوع رزق ِ بغیرالحساب و رزق ِ من حیث لایحتسب و رزقی که به دنبالم میاد و من نیازی ندارم کار شاقی براش انجام بدم و بینهایت و هزارااان بار شاکر خدای مهربانم هستم برای رزاق و وهاب بودنش 

    در مورد آموزش گرفتن در زمینه کار مورد علاقم هم باز هم معجزه وار چند روز قبل از شروع دوره “هم جهت با جریان خداوند” به اون دوره آموزشی هدایت شدم و دارم همزمان با دوره جدید استاد، روی اون دوره آموزشیم هم متعهدانه کار میکنم و بسیار برای کارم عالیه

    محل زندگی فعلیم هم توی کامنت قبلیم گفتم که در حال حاضر بعد از زندگی ِ 4 ماهه یا بهتره بگم ماموریت 4 ماهه ام به کیش، به شهر محل تولدم برگشتم و در یک ویلای فوق العاده عالی و لاکچری و با تمام امکانات رفاهی که رزق بغیرالحساب از طرف خداوند بوسیله یکی از بهترین دستانش بود دارم تنهایی و در سکوت و خلوت و آرامش و در دل طبیعت زیبا در منطقه ای روستایی زندگی میکنم و هر روز بیشتر و بیشتر به اصلم، به خودم، و به خدای درونم و به ربّ ِ رحمن و رحیمم نزدیک و نزدیک تر میشم  …

    و در کل باید بگم یه مهدیه دیگه توی این 6 ماه تعهدم از من ساخته شده که از همه نظر صعود ِ مداری ِ عالی و بالایی داشتم؛

    از نظر ایمان، تقوا و کنترل ذهن و احساس، توکل، صبر و طی کردن تکامل، انس شدید با قرآن و درک فوق العاده ازش، عمل صالح، اعتماد به خدای مهربان، امید به زندگی فوق العاده بالا، سلامتی جسمی و روحی و روانی و ذهنی و فکری در حد بسیار عالی و بالا و ….

    اگر بخوام در مورد مسیرم، رفتارهام و عملکرد رشدم برای رسیدن به این همه نتایج فوق العاده بگم، باید یک کتاب قطور بنویسم!

    ولی اگر بخوام فقط اصل ِ و اساس و ریشه ی همه اون ها رو بگم :

    باید بگم “تعهد” ، “استمرار” و “ایمان و باور” به اینکه “خدا و جهان به شجاعان پاداش می دهد” و نتیجه همه اونها اصل ِ اساسی هست که استاد در دوره جدید روی اون تاکید دارن؛ یعنی: ” مومنتوم مثبت”

    خیلی نتایج ریز و درشت دیگه هم در ابعاد دیگه شخصیتم و زندگیم دارم که شاید بعدا اگه بهم گفته بشه بیام و در موردشون بنویسم

    از استاد عزیزم با تمام وجود و از اعماق قلبم سپاسگزارم که بهترین دستان خداوند توی زندگی ِ توحیدی ام هستند و بابت وجودشون هزاران بار خدا رو شاکرم

    شاید این کامنتم برای موضوع این فایل نبود، ولی من دوست داشتم نتایجم رو برای استاد عزیزم بنویسم

    و با کمی تغییر در جلسه پایانی قدم 12 هم گذاشتم

    الهی که همگی مون، همیشه در این صراط المستقیم، ثابت قدم باقی بمونیم به مدد هدایت های الهی

    در پناه الله مهربان، همگی همیشه سلامت و شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و آخرت باشیم

    خدایا شکرت، خدایا صدهزار مرتبه شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 176 رای:
    • -
      محمد گفته:
      مدت عضویت: 1051 روز

      سلام به شما مهدیه خانم عزیز

      خیلی خوشحالم از اینکه کامنت شما رو خوندم

      خوشحالم از اینکه نتیجه گرفتید

      من همیشه مشکل ماندن روی تعهد داشتم و دارم تلاش میکنیم این رو حل کنم و بهتر بشم

      وقتی خوندم که 6 ماه تعهد داشتید که حاصلش هم شد این نتایج عالی خیلی لذت بردم و گفتم ببین میشه

      میشه بهتر شد میشه متعهد موند و به نتیجه رسید

      ممنون از شما که این ها رو با ما به اشتراک گذاشتید

      انشالله همیشه موفق باشید

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
    • -
      فاطمه و رسول گفته:
      مدت عضویت: 1078 روز

      سلام مهدیه جاااااااانم

      عاشقتم من رفیق بهشتیییییییم

      نوروزت مباررررررک دوست نازنینم

      بهارررررررت پر از عشق و مهربونی وحااااال خووووب

      بی نهایت تحسینت میکنم برای دونه دونه نتایج خوشگلت

      برای احساس خوبت واتفاقهای خوب زندگیت .

      نوش جوووووونت همه ی نتایج قشنگ زندگیت عزیزدلم

      اسم دوره مقدس 12 قدم که توکامنتت به چشمم خورد

      حالم دلی تر شد و لذت بردم

      قلبم پراز هیجان خندید وکیف کرد ازبس دوستش دارم

      و این روزها با اگاهی های دوره ی الهی هم جهت با جریان خداوند شدن

      لذت فهم ودرک از دوره مقدس 12 قدم و دوره احساس لیاقت (خودشناسی محض)

      خیلی بیشتر احساس میکنیم واین خیلی قشنگه ….

      خداروشکر برای وجود ارزشمندت در این جهان زیبا وسایت بهشتی مون

      کلی از کامنت پربرکتت عشق و آگاهی نوش قلبم کردم خداروشکر

      الهی که همیشه سرشار ازنگاه خداوند باشی وزندگی خوشگلت در بهترین مدارها باشه ان شا الله

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 28 رای:
    • -
      زیبا گفته:
      مدت عضویت: 2496 روز

      به نام خداوند هادی و هدایتگر

      سلام مهدیه جان

      سال جدید رو بهت تبریک میگم

      به خودم قول دادم از اول سال دوره دوازده قدم رو مجدد کار کنم

      و از اینکه از نتایج گفتی خیلی خوشحال شدم

      و مصمم تر شدم

      چون باور دارم خودم زندگی رو خلق میکنم ک بابت تک تک اتفاقات بینهایت سپاسگزارم

      خدایا شکرت که در مسیر هدایت قرار داریم

      ما را به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن مرا به سمت خواسته ها و آسانی آنها هدایت کن

      شاد موفق و ثروتمند باشید در پناه خداوند متعال

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: