درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 2 - صفحه 18

247 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    عصمت دهقانی گفته:
    مدت عضویت: 1182 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان سلام به استاد و دوستان عزیزم

    در رابطه با باورها و تاثیر اون ها در زندگیمون

    تجربه هامو میگم که هم باورهای خودم قوی بشه که چقد باورها در زندگی تاثیر دارند

    یادمه از یکی شنیده بودم پودر نسکافه باعث میشه اگ شب بخوری خابتو بهم بزنه و نزاره بخوابی و منم اینو باور کردم و پذیرفتم ووقتی برای اولین بار خوردم اصلا نخوابیدم از همون جا رفته بود توی ذهنم که اگر من اینو بخورم نمیتونم بخابم یکبار دیگه هم خونه دوستم خوردم تا صبح بیداربودم و اصلا نخوابیدم

    چندشب پیشم شوهرم برام درست کرد و چند ساعت نمیتونستم بخابم غافل از اینکه شوهرم هم از همونا خورده بود ولی راحت خابیده بودسرچ کردم دیدم خیلی ها نوشتند ما نسکافه میخوریم تا صبح تخت میخابیم اتفاقا باعث خواب راحتمون میشه

    اونجا فهمیدم پس واسه همه اینجوری نیس

    من چون اینو باور کردم و پذیرفتم نسکافه بخورم تا صبح بیدارم همینو تجربه کردم

    یک تجربه دیگه ای که دارم

    قبل عید رفتم شالی رو خریدم از یک مغاذه نسبتا با کلاس با قیمت بالا

    400 خریدم

    بعد که دوبار پوشیدم اینقد چروک و بد شد فکر میکردی یک شاله کهنه سرته

    اماخالم از یک جایه کناره رفته بود شالی گرفته بود با قیمت نصف شاله من ولی از شال من خوشگل تر و جنسش بهتربود

    و من چون ذهنیتم این بوده که جایی که رفتم شال بگیرم چون مکانش باکلاسه حتما جنسش خوبه

    اما درحالی شال بعداز مدتی از اون شال هایی که ارزون ترند بدتر دراومده

    بعد متوجه شدم همش ذهنیته و باورها که کارهارو پیش میبره

    ممنونم از استاد عزیزم بابت فایل های بی نظیرتون خداقوت بهتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  2. -
    علی میرفخررجایی گفته:
    مدت عضویت: 1493 روز

    استااااااد پیدا کردم

    چطور من اصلا به این توجه نکرده بودم و همش هم دنبال راهکار بودم؟؟؟

    نمی‌نویسم دقیقا آسیبو که شما بتونید کامنتو بخونید

    من میلیون ها بار در مورد کمرم باور اشتباه شنیده بودم و باااااور کرده بودم بااااور کرده بودم همین الان هم باورمه که این خوب شدنی نیست و باید کنترلش کنی فقط!!!

    یا اصلا برای چی به وجود اومد؟!

    من بااااورم این بود که زیاد نمیتونم بایستم

    من باااااور کرده بودم آره دیگه گودی کمر دارم

    و از همه بیشتر بااااااور کردم که یا فقط عمل یا فقط کنترل،

    خب

    من چرا نمیام از قانون استفاده کنم؟

    چرا تا حالا استفاده نکردم از قانون؟

    باید بشینم منطقی به ذهنم بگم که چرا من اینو باور کردم؟!

    پس چرا بقیه اینطور نشدن؟؟

    آدم هایی که در موردش صحبت نکردن؟!

    آدم هایی که انتظار اینو نداشتن ؟!

    من چرا باور کردم؟!

    فقط از خدا می‌خوام کمکم کنه بتونم تغییر بدم باورمو تو زمینه ی سلامتیم

    باید به خدا بگم هدایتم کنه الگو نشونم بده بهم ثابت کنه بهم بگه از بینهایت طریق که اشتباه فکر میکردم

    نه اینکه بخوام دنبال راهکار بگردما

    باور کنم که اصلا ز بیخ اشتباه فکر میکردم

    و باید با همون فرمونی که این آسیب هارو تو جسمم خلق کردم باید با همون فرمون به حالت طبیعی برش گردونم

    چقدر این چهارتا فایل تاثیر گذاره

    مرسی واقعا

    واااای یکیش همینه که حتما باید صاف بشینی وگرنه …

    همین الان سرچ کردم

    که آیا صاف نشستن دلیل بر آسیب ندین کمر هست؟!

    بعد فقط چشمم خورد به همین

    که صاف نشستن برا کمر مضر است!!!!

    خنده دار نیست

    من کاری ندارم درسته یا غلطه ها

    می‌خوام اولین باورو تو ذهنم بشکنم

    که اصلاااااا دلیل نیست بدن من تو هر حالتی بهترینه خودش بهم میگه الان تو چه حالتی قرار بگیر هیچ ربطی ندارن هیچی اتفاقی هم نمی افته

    الان که داره یادم میاد من یه دوست داشتم هم همیشه اصلا خمیده میشت در حدی که واقعا به اصطلاح گرد بود پشت کمرش ، اما چرا اون هیچیش نیست؟! چرا من اینطوریم؟!

    یا من فکر میکردم به خاطر مدل گاردم و طرز ایستادنم تو بوکس که اینطوری شدم با خاطر چرخش کمر،

    بابا قهرمان جهانش فلوید می ودر پس چرا چیزیش نشد!!!!!

    ای خدا

    یا تو باشگاه هرکس رد میشه میگه کمرتو باید صاف بگیری و گرنه به کمرت فشار میاد،

    من یه فیلم تو یوتویوب دیدم طرف حالت دولا داشت رکورد لیفت میزد !!!! دولاااا!!!!

    تاکید میکنم نمی‌خوام بگم این درسته یا این غلطه ها

    می‌خوام بگم که این باورها هستن که به صورت صد در صد دارن نتایج رو رغم میزنن

    بابا ما جادوییم به خدا این چه قانون اعجاب انگیزیه

    مرحله ی اول تغییر باور ها شکستن باورهای قبیله

    و مرحله ی بعد ایجاد باورهای درسته

    مثل این باور که هر اتفاقی هم که بیفته یا افتاده بدن من از پسش بر میاد

    مگه وقتی من دستم زخم میشه نگرانم که خوب نشه؟!!!

    من خودم تو مفصل کتفم تو یکی از بازی هام آسیب دیدم

    دکتر گفت میتونی پلاتین بگذاری ولی دامنه ی حرکتیت محدود میشه.و میتونی بزاری همینطور بگذره خودش خوب میشه،

    و خوب شد

    بعد از 1 سال من اصلا دیگه ردی از مشکل تو مفصل کتفم نداشتم ایییین همه هم مبارزه کردم تمرین کردم بعدش

    فقط به خاطر اینکه من حرف دکترمو بااااور داشتم و گفتم میگذارم خودش خوب بشه،

    و بعدش هم هداااایت شدم تا تقویت کنم عضلاتشو و بعدم که کلن خوب شد،

    دندنم بالاترها آسیب دیده و خودش خوب شده چون باورمون اینه که خودش خوب میشه وگرنه اگه اونم راهکار داشت یه راهکاری برای در می‌آوردن که حتما اینطور که ما میگیم باید انجام بدید تا خوب بشه !!!

    ذهنه

    ذهنه که داره کارها و انجام میده

    باورهای که داره کارهارو انجام میده

    یا مثلا وقتی شما دوره ی قانون سلامتی رو گذاشتین

    من فکر میکردم که تنها راهش اینه که غذامو درست کنم

    اما اییییین همه ورزشکار که مثل خرس میخورن

    ایییین همه آدم چاق که صاف صاف راه میرن و فعالیت فیزیکی میکنن

    چرا اونا چیزیشون نیست؟؟

    اولین راه همین تغییر این باورها همین منطقی ثابت کردن به ذهنمه

    بابا من سالمم سالم بودم هیچیم نیست چرا من رو خودم عیب گذاشتم یا دیگران،و ایییینقدر بهش دامن زدم یا به قولی مومنتوم در موردش راه انداختم اینقدر در موردش با خودم با بقیه با خدا صحبت کردم که شده این،

    باید به همین طریقی که اومدم تا اینجا

    باید به همین طریق برگردم

    انشاالله خدا کمکم کنه،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
    • -
      setare mohamadi گفته:
      مدت عضویت: 237 روز

      سلام دوست من وقتتون بخیر

      از کمر درد گفتین یاد تصادف خودم افتادم که حدودا 16 یا هفده سال پیش برام رخ داد قبل از اون تصادف خیلی دلم میخواست برم ی ورزش رزمی ..وقتی تصادف کردم پزشکم نتیجه ی عمل و پنجاه پنجاه اعلام کرده بود بعد تر خواهرام اینو بهم گفتن اول به ی دکتر دیگه مراجعه کردم و فقط کوفتگی تشخیص داد منم حدودا ده روز راه میرفتم کم کم توی پاهام احساس ضعف کردم و زمانی که توی حالت نشسته بودم توی قسمت پایین کمرم کمی احساس سوزش داشتم بعد اون به ی پزشک دیگه مراجعه کردم که شکستگی مهره ی کمر تشخیص داد و منو بستری کردن و یادم نیست دقیقا چند روز بعد عمل شدم و پزشکم بهم گفت خدا خیلی دوست داشته که تا الان قطع نخاع نشدی چون یک سانت مونده بود که برای همیشه تجربه ی راه رفتن رو از دست بدی ..در هر صورت من عمل شدم .

      و همونطور که گفتم بعد خونوادم بهم گفتن چند روزی که دیرتر عمل شدی به این خاطر بوده که پزشکم نتیجه رو پنجاه ..پنجاه پیش بینی کرده بود و داداشم داشته تحقیق می‌کرده که منو ببرن ی شهر دیگه برای عمل هر چند پزشکم یکی از بهترین‌های شهر بود …بالاخره عمل من انجام شد و چند تا مهره ی شکسته داشتم که پلاتین گذاشتن …دکترم گفت به هیچ عنوان و در هیچ زمانی نباید ورزش کنی فقط میتونی توی آب راه بری حتی اگه ی روزی باردار هم بشی ممکنه مشکل ساز بشه …حدودا هشت سال پیش بعد از مرگ پدرم من ی مقدار اضافه وزن پیدا کردم و اینکه نیاز به فضایی داشتم که غصه هامو تخلیه کنم رفتم بدنسازی ثبت نام کردم و هر چقدر اطرافیان تلاش کردن که برای کمرت مشکل ساز میشه من قبول نکردم …الان نزدیک به هشت سال هستش که دارم بدنسازی کار میکنم و سنگین هم کار میکنم فقط ی بار ی مقدار کمرم گرفت و از اون به بعد هیچ مشکلی نداشتم …چون حرف پزشکم رو باور نکردم و ایمان داشتم که هیچ مشکلی پیش نمیاد .

      به خدا میسپارمتون

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علی میرفخررجایی گفته:
        مدت عضویت: 1493 روز

        سلام ستاره خانوم درود بر شما

        خیلی ممنونم بابت به اشتراک گذاری تجربتون

        این تجربه ی مشا هم ثابت می‌کنه که همه چیز باوره واقعا همه چیز باوره

        اصلا قانون اعجاب انگیزیه که هر طور باور کنی برات رقم میخوره

        من خودم یه هم باشگاهی داشتم که عمل کرده بود و سنگین هم تمرین می‌کرد و مبارزه میکرد

        ولی هنوز کسی رو ندیدم که مثلا بگه کمرم خودش خوب شد در حدی که اثری ازش نیست

        من اینو باور کنم حله

        مطمئنم با تکرار کردنش برام اتفاق میوفته

        البته من تجربه کردم که وقتی تمرکزم رو از روش بر میدارم و بهش فکر نمیکنم و کارای دیگه میکنم اصلا تو اون مواقع هیچ اتفاقی نمی افته،

        اما

        این باوری که شما به من دادی خیلیییی خوب بود

        یعنی بهم ثابت کرد که همه چیز ذهنیه

        من در مرحله ی اول دارم سعی میکنم بهش بی توجهی کنم و اینو ورد زبونم کنم که خوب میشه خودش خوب میشه و هر ایده ای هم میاد برای تقویتش یا عضله سازی انجام میدم و اینو بهم به خودم تلقین میکنم که با انجام همین حرکات به زودی خوب میشه،

        آهان من واقعا اعتقاد دارم به مغذ قلم و آب قلم و پای مرغ

        میتونم از اونا هم برای تلقین پذیری استفاده کنم

        مرسی که کامنت شما این ایده هارو بهم داد

        شادو پیروز باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          setare mohamadi گفته:
          مدت عضویت: 237 روز

          سلام آقای علی

          امیدوارم که همیشه سلامت باشین و همونی بشه که براتون خیره و خوشحالتون می‌کنه .

          من تعدادی از شاگردام هم مشکل جدی کمر داشتن

          ولی اومدن و با تمرین درست با جدیت دارن ادامه میدن و هیچ مشکلی هم نداشتن تا به الان خدا رو شکر … وقتی اومدن برای ثبت نام من ازشون در مورد اینکه مشکل کمر و زانو درد دارن یا نه پرسیدم که بتونم برنامه ی درستی رو براشون طراحی کنم وقتی بهشون اطمینان میدم که اگه به حرفم گوش بدین و طبق اون چیزی که من بهتون میگم عمل کنید مشکلی پیش نمیاد به حرفم اعتماد میکنن منم همیشه حواسم هست به نحوه ی تمرین و اجراشون ولی نگران نیستم چون اطمینان دارم که همه چیز سر جای درستشه بنا بر این نباید نگران چیزی باشم .

          من اینو فهمیدم که ذهن می‌تونه خیلی قدرتمند عمل کنه اگه در راستای مسیر درست ازش استفاده کنی بدون شک ی خروجی خوب بهت تحویل میده ..و اینکه من فک میکنم تاثیر حرف آدمایی هم که قبولشون داریم می‌تونه باورای

          ما رو قوی تر کنه.

          به خدا میسپارمتون

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
    • -
      مجتبی گفته:
      مدت عضویت: 4011 روز

      به نام خدا

      سلام علی جان ؛ امیدوارم حالت عالی باشه ، کامنتت منو یاد چنتا موضوع انداخت ، حتما برات جالبه ؛

      من چون وزنه میزنم چنتا ایراد توی بدنم بود و فکر میکردم بخاطر وزنه های سنگینه ؛

      مثلا مدت زیادی مچ راستم درد میکرد ، من با همون مچ بازم وزنه میزدم ، بعد از کلی وقت که دیدم حتی با استراحت هم خوب نمیشه گفتم خدایا من واقعا راهی بلد نیستم خودت درستش کن تو بهترین شفا دهندگانی ، خیلی عجیب بود خودش خوب شد و اصلا یادم رفت درد میکرد تا بعدها یهو یادم اومد چقدر راحت و قشنگ خدا شفا داد منو ؛

      دوباره تو استخون پشت بازو سمت چپ درد طولانی مدتی داشتم که اونم خوب نمیشد ، بازم گفتم خدایا تو بهترین شفا دهندگانی خودت خوبش کن ، اینم دقیقا مثه مچم خوب شد که اصلا من متوجهش نشدم و بعدها فهمیدم دیگه دردی ندارم ؛

      دوباره یمدت بود دهنم طعم نا جالبی گرفته بود ، بوی بد نبود ، فقط یه طعم ناجالبی گرفته بود ؛ خلاصه بازم گفتم خدایا تو بهتر بلدی خودت درستش کن ، به طرز عجیبی بمدت چهار پنج روز غروبها به خوردن آبجوش میل زیادی پیدا کرده بودم ، منکه اصلا نمیدونستم دلیلش چیه ولی آبجوش رو میخوردم ؛ خیلی راحت و عجیب بعد از چهار پنج روز میل من به آبجوش از بین رفت و جالبه که طعم دهنم هم خوب شد ؛

      یا یبار مهره پشت‌گردنم درد گرفته بود که بازم گفتم خدایا تو بهترین شفا دهندگانی خودت درستش کن ، اونم براحتی مشکلش حل شد خداروشکر ؛

      میخوام بگم اگه واقعا باور کنیم این خدا رو ، برای هرررررررررررر مسئله ای جواب و راه حل ساده داره ، هررررررررررر مسئله ای ؛

      ولی من تو مسائل مالی هنوز اونقدر باورش نکردم متاسفانه و مشخصه که تو بحث مالی نتایجم ضعیفه ؛

      باوررررررررر و فقط باوررررررر ماست که دست خدا رو میبنده یا باز میزاره تو زندگیمون ؛

      عاشقتم ، یا حق

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
      • -
        علی میرفخررجایی گفته:
        مدت عضویت: 1493 روز

        سلام آقا مجتبی عزیز

        درود بر تو

        مرسییییی باور عالی بود اگر برا شما شده برای منم میشه

        اصلا برای خودم تو قسمت های دیگه ی بدنم این اتفاق افتاده ها

        یعنی دیگه تو سابقه ی 15 سال ورزش بارها آسیب تو قسمت‌های مختلف بدنم پیش اومده اما چون مقاومتی در موردش نداشتم خودش خوب شده واقعا

        من خودم به این مواردی که الان تو جسمم دارم دامن زدم یا خیلییییی موضوع رو تو ذهنم پیچیده کردم واقعا

        به قول استاد ما تو ذهنمون داریم مسائل رو پیچیده میکنیم

        و من واقعا تو بعضی از موارد خیلییییی موضوعاتی تو ذهنم پیچیده و سخت و نشدن میکنم

        در صورتی که افرادی هستن که خیلی راحت وو آسون به راه حل مسئله هدایت میشن به هر شکلی

        درنهایت خیل راحت خوب میشه

        پس در درجه ی اول من باید بیام سعی کنم مسائل رو تو ذهنم راحت کنم ساده کنم آسون کنم بعد آروم آروم حسش میکنم جواب رو یا اجازه میدم درست بشه یا باور مناسب بهم گفته میشه که در موردش ایجاد کنم خدارو شکر

        مجتبی جان خیلی ازت ممنونم بابت الگوهایی که بهم دادی و این باور

        که به خدا میگم خدایا من نمیدونم خودت خوبش کن و خوب شده

        این عالی بود منم می‌خوام اینو باور کنم و بهش بگم من نمی‌دونم تو می‌دونی خودت خوبش کن

        مرسی ازت مجتبی جان

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    محمدرضا قناد باشی گفته:
    مدت عضویت: 772 روز

    سلام

    یادم میاد دوره راهنمایی که بودیم یه نفر بود

    که مچ مینداخت و مچ همه رو میخوابوند حتی مچ معلم ها رو هم میزد دست چپ اش حتی قوی تر بود چون چپ دست بود …یه روزی من گفتم آنقدر تمرین میکنم که مچ این فرد رو بزنم من قبلش مچ مینداختم در عرض 3 ثانیه مچ همه و من رو میزد یه روزی بعد از باور سازی که من کلی تمرین کردم و به خودم چون میگفتم تمرین کردم پس باید بتونم مچش رو حداقل توی 10 ثانیه نگه دارم چون باور داشتم که میتونم 10 ثانیه نگه دارم به طرز باور نکردنی بیشتر از 10 ثانیه دستش رو نگه داشتم ..الان که داشتم این فایل رو میدیدم متوجه شدم که نا خودآگاه داشتم این قانون ذهن رو اجرا میکردم ….خیلی دوستون دارم ……استاد عاشقتم ..

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  4. -
    امیرحسین ترکمان گفته:
    مدت عضویت: 2063 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربانم

    به نام خدای هدایت گرم که هر آنچه دارم از آن نعمت اوست

    خدای مهربانم من رو به ثبت یک ردپای کار آمد در مسیر زندگیم هدایت کن

    سلام استاد عزیزم ، خانم شایسته گرامی

    و دوستان عزیزم در سایت بی نظیر عباس منش

    امید دارم براتون شما هم خوشحال و ذوق زده این فایل ها باشید و کیفشو ببرید ؛ ترکیب این فایل ها با جلسات دوره هم جهت دقیقا به مانند سوپر ست های عضله سازی عمل میکنه

    خدای مهربانم بی نهایت شکرت بابت این محبت

    حدودا از ساعت 1 بامداد برای مطالب بی نظیر دوره ، دیدگاه های فوق العاده دوستانم زمان گذاشتم کلی نکته و موضوعات کلیدی برام رقم خورده . خدای من شکرت

    3 سوالی که در ابتدای توضیحات این جلسه درج شده بود ناخودآگاه فقط و فقط من رو به یکسری پاسخ خاص هدایت میکرد

    باورهای ما و پیش فرض های ما

    دو موردی که پتانسیل دارن یک توت فرنگی رو تا عرش اعلاء نجومی بالا ببره و پتانسیل داره همون توت فرنگی رو پوچ و بی ارزش کنه

    پتانسیل داره برای قدمی کلی مانع تراشی کنه یا مسیر و هموار و در دسترس برای ما تدایی کنه

    کلی مثال و دست آوردهای فوق العاده از دوستانم مطالعه کردم که سبب قوت قلب من ، محکم تر و قوی تر شدن باورهای من شد

    نقش باورها و پیش فرض هامون در مورد هر چیز چقدر بابت نتیجه برای برخورد باهاش تاثیر گزاره

    دقیقا زمانی که توی سایت به مسئله درج دیدگاه بر خورد کرده بودم ، اولین فکری که از ذهنم گذشت این که سیم کارت تو به مشکل خورده یعنی چیشده و حتی شماره خطا رو هم سرچ زدم ببینم یک موضوعی شخصیه یا عمومی

    یک کلید واژه کوچیک هم میتونست علامت سوال و تو مخی بعدی رو برای من ایجاد کنه که یعنی چی چرا اینجوری شده و کلی هدر رفت انرژی رو به دنبال داشته باشه

    مخصوصا اینکه با کلی احساس خوب دیدگاه نوشته بودم و در تلاش برای ثبتش بودم

    بعد از یکی دو بار امتحان که دیدم نشد ، باز خوانیش کردم تو کلیپ بوردم ذخیره کردم و گذاشتم برای فردا ثبتش رو و اون نجوا ها که به قول استاد به صورت پیش فرض ذهن تمایل داره بیشتر به مسیر ناخواسته پیش بره کنترل کردم و با احساس خب از این موضوع عبور کردم

    نا گفته نماند شاید تموم این مکالمات ذهنی تو کمتر از 1 دقیقه اتفاق افتاد و حل شد

    و خداروشکر میکنم که خدای مهربونم به من قدرتی از جنس عزت بخشیده که همه چیز رو بتونم تحت کنترل در بیارم و مدیریتش کنم

    نکته ارزشمندی که در پس آموزش های این جلسه به دست آوردم این بود که هر زمان برای حرکت در مورد هر موضوع یا شخصی ، بیام قبل از ملاقات و برخورد باهاش بهترین و دلخواه ترین پیش فرض رو بسازم ، باورهای مناسب رو تدایی کنم و با قدرت ، شهامت و آرامش قدم بردارم برای مذاکره در مورد هر چیز کوچک یا بزرگ با هر شخص برند یا معمولی

    و از طرف دیگه داستان که من وظیفه خودم رو به درستی انجام دادم نتیجه رو به خدای رحمان و رحیم بسپارم

    چون خدا فقط منبع خیر ، ثروت ، آرامش و سلامتیه ، فراوانی ، نور ، تعالی ، رشد و….

    همگی در پناه الله مهربان شاد ، سلامت ، ثروتمند ، سعادتمند و باحال خوب در دنیا و آخرت باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  5. -
    حاتم خُرم گفته:
    مدت عضویت: 640 روز

    بنام خدای رزاق و وهاب

    سلام خدمت استاد عزیزم و مریم خانم شایسته بهترین و مهربون

    واقعا خدارو صد هزار مرتبه شکرش که منو هدایت کرد به این فایل فوقالعاده زیبا و تاثیر گذار که من میدونم هر فایل یکه از استاد گوش میدم انقلابی میکنه توی زندگی من و تاثیراتش هزاران هزار برابره توی زندگیم و زندگیم متحول میشه

    واقعا استاد من هر بار مثلا رفیقی بهم میگفت یکساعت دیگه میام پیش خودم میگفتم رفت تا پنج ساعت دیگه و واقعا هم بطور عجیبی این رفیق بد قول درمیومد که زمان خیلی بیشتر از زمانی که ب من گفته بود حضور پیدا میکنم میگذشت و نمیومد خودشم حیرت زده میشد الان متوجه شدم که دلیلش چیه خدایاشکرت

    مثلا من ابمان دارم که هر وقت فایل های شمارو گوش میدم و به خدا نزدیک میشم و با خدای خودم صحبت میکنم حالم خوبه و تمام اتفاقات عالی برام میفتن و رقم میخورن و اینطود هم میشه خدایاشکرت

    من همیشه به خودم میگم من لایق بهترین هام من ادم فوقالعاده و بینظیرو خلاقی هستم و هوش و ذهن قویی دارم واز بس اینو به خودم گفتم همه هم اینو بهم میگن بدکن اینکه این باور منو بدونن

    من همیشه ایمان دارم که خداوند مساعل زندگی منو به راحتی حل میکنه

    استادامسال یک ساعت قبل از سال تحویل بشه با خودم گفتم امسال سال خیرو برکت و شادی و ارامش و ثروته و همش میگیم میخندیدم و موفقیت کسب میکنیم و اول سال اومدم نوشتم که بدون اینکه این قانون و بدونم هدف های امسالم نوشتم یک مغازه میخوام بگیرم حداکثر بیست متر که 18 متریش گیرم اومد و نوشتم رفتن پیس حسین بدرود و دیدم دوره ارایشگری و از همون اولم هی میگفتم برم پیش این استاد توی ارایشگری خبره میشم چون عالی اموزش مبده و باورش کرده بودم و الان توی دوره هستم این. دوتا هدف از هدفای بزرگ زندگیم بودن و الان بهشون رسیدم خدای بی نهایت بار شکرش بابت این همه خوبی که در حق ما میکنه استادتازه این استاد ارایگشری هم که پیششم متوجه شدم دوره روانشناسی ثروت 1و 2 شمارو هم تهیه کدده و حرف خوب همو میفهمیمم خدایابی نهایت بار شکرش

    و من امروز 9 برج 1. 1404 هستش به دوتا از هدف های اصلی زندگیم رسیدم امسال سالی پر از خیرو پول برکت و سلامتی و موفقیته و شادیه برای من دوستت دارم استاد

    رد پا از حاتم فوقالعاده خلاق و بینطیرو دوست داشتنی 1404.01.09

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    الهام رهنما گفته:
    مدت عضویت: 1584 روز

    به نام خدای مهربون و حمایتگرم

    الهی صدهزار مرتبه شکرت برای همین لحظه ای ک دارم درکش میکنم ب همه چی آگاهانه توجه میکنم و لذت میبرم و ب نسبتی ک رعایت میکنم خوشگل تر میشه مثل آواز گنجشک ها ک توجه میکنم و تو دلم ازشون سپاسگزاری میکنم برای زیباتر کردن محیط اطرافم بعد انگار خدا جایزه میده و یه پرنده خوش صداتر می‌فرسته برام اسم اون پرنده رو نمیدونمم ولی بقدری زیبا میخونه ک میتونم ساعتها محوش بشوم خدای من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم مرا ب راه راست ب راه کسانی ک ب آنها نعمت دادی هدایت کن الهی صدهزار مرتبه شکرت

    خیلی برام جالبه بعد شنیدن این آگاهی های ناب ک در قالب ی اسم بامزه برامون دسته بندی کردین مثال هایی تو ذهنم میاد ک تو زندگیم بوده ولی همش این فکر بوده ک خاصیت زندگیه نه اینک اینطوری بشینم و ریشه ای نگاه کنم بهشون مثل استاد برای ذهنم دلیل و منطق بیارم

    یاد پدرم بخیر وقتی ب یه بیماری دچار شد خیلی آزمایش و نمونه برداری و اینجور کارها روش انجام دادن پدرم خیلی خوب خودشو نگه داشته بود چون تا اون موقع هیچ جواب قطعی نداده بودن هی بهمون میگفت من اگ بفهمم چمه میرن ورزش میکنم پیاده روی میکنم ب خودم میرسم انگار میخاست ذهنش و یجوری قانع کنه ک باهاش مقابله کنه با روحیه ای ک ازش سراغ داشتم حتی بجنگه با بیماریش ،شکستش بده بعد اینک جوابا اومد دکترش خیلی صریح بهش گفت وضعیتت خوب نیس و خیلی پیشروی کرده پدرمم چون خیلی شوخ بود با همون لحن شوخی گفت دکتر چقد وقت دارم دکترم جای روحیه دادن خیلی قاطع گف 3 ماه از همون روز ک برگشت خونه دگ بلند نشد و هرروز بود ک بد و بدتر شد وضعیتش و آخرشم جسمش از بین رفت این یه مثال خیلی واضح تو زندگیم بود ک همزمان با حرفهای استاد تو ذهنم تداعی شد و گفتم درستههههه پدر من واقعا ذهنیت قوی و باورهای خوبی نسبت ب زندگی نداشت همینم شد ک زود دنیارو ترک کرد یا در مورد بیمارستان ک پر ویروس و باکتری و ایناست منم ی زمانی اینطوری بودم ولی مثل استاد نمیومدم برای ذهنم مثال بیارم و حلش کنم قبل آشناییم با استاد خیلی دوس داشتم ذهنم و آکبند نگه دارم ک مبادا خیلی اذیت شه و در واقع من بودم ک خودمو قربانی شرایط میکردم ک مبادا ذهن جان ناراحت نشه ولی ب لطف پروردگارم و تعهد ب خودم و استفاده از آموزه های استادم تا حد بسیار خوبی میتونم از پسش بیام و کنترلش کنم استاد قشنگمم عاشقتونمممممم واقعا خیلی دوستون دارم

    استاد قشنگم عاشقتونم

    مریم جونم عاشقتم

    خانواده قشنگم عاشقتونم

    خدای یکتا و بی همتای من بی نهایت عاشقتممممم

    الهی ک همیشه در پناه خودش شاد و سالم و پرروزی و آروم باشین

    فعلا.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    محمدرضا گفته:
    مدت عضویت: 1987 روز

    به نام خدا

    خداوند رو شاکرم که روز به این خوبی را نصیبم کرد.

    یکی از بهترین راه هایی که باعث می شود صبح حالمان خوب شود دوش گرفتن روزانه، صبح ها بعد از خواب است، مخصوصا دوش آب سرد که استاد هم در حرف هایشان در فایل ها و دوره های مختلف به این قضیه اشاره کرده اند.

    درمورد درس، بهترین ذهنیت برای یک دانش آموز این است که باور داشته باشد او توانایی یادگیری بسیار زیادی دارد، وقتی که این ذهنیت را باور داشته باشیم دیگر لازم نیست که در خانه بیشت از اندازه مطالعه کنیم، همه چیز را در کلاس درس یاد میگیریم. این باور باعث شد که من در این ترم بالاترین معدل را نسبت به ترم های قبل داشته باشم.

    خداوند عزیزم رو شاکرم که با شنیدن و دیدن برخی چیز ها در مورد استاد و کلا بقیه، ذهنیتم در مورد مردم و ارتباطات عوض می شود و راحت تر می توانم با بقیه ارتباط برقرار کنم و خداوند انسان های درست و قابل اعتمادی را برایم هدایت می کند.

    هنوز سال شروع نشده، این روز ها بهترین روز های سالم هستند، واقعا، واقعا زندگی ام طوری شده که همیشه روز های جرید از روز های قبلی بهتر شده اند، تقریبا هر روز بهترین روز سالم و یا حتی زندگی ام هست، خداوند قدرتمند رو بابت این قضیه هزاران بار، هزاران بار شکر می کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  8. -
    حسین رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 2786 روز

    سلام عرض ادب

    دقیقا یک دقیقه بعد از گوش دادن این فایل من به دوست صمیمی سیاه پوست ام که بالای 20سال بود دیدم ، و کلی زوق کردم احوال پرسی و چقدر برام جالب بود که من در حین گوش دادن این فایل داشتم رفتارم با سیاه پوست ها که در محلمون بودن و باهاشون دوست بودم در ذهن آنالیز میکردم، و در زمان کوچکی ام رفتارم و گفتارم نصبت به همشون خوب بود.

    من بیماری آلرژی که داشتم از طریق باورهای خوب که استاد از طریق یک محصول ((فایل صوتی سلامتی)) 7سال پیش داشتین از سایت گرفتم و بارها و بارها گوش دادم و نوشتم ) و به مسیری هدایت شدم که هم آلرژی نسبت به فصل سال و گرد غبار و…. از بین رفت و آلرژی ام خوب خوب شد

    و به

    ورزش یوگا هدایت شدم مه الان هم مربی یوگا و شاگردان زیادی دارم ،

    و هم قهرمانی های کشوری و آسیایی در این رشته ورزشی به لطف خدا کسب کردم.و شده رشته ورزشی ام

    استاد سپاسگزارم از فایلهای تاثیرگذار خوبتون ، بینهایت از شما سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  9. -
    سعیده فاضلی گفته:
    مدت عضویت: 611 روز

    به خداوند جان وخرد ،خداوند مقتدرم

    سلام به استاد نازنینم .خواب ندارم چون می خواهم با احساس خوب بخوابم برای همین اومدم اینجا تا یک کامنت دیگه آماده کنم

    سلام به بانو شایسته جان وسلام به دوستان آگاه و رشد یافته ام

    دقیقاً همینه احساس خوب =اتفاقات خوب

    بعد تمرکز چه داستان عجیبی است

    من مدتی داشتم به رویاهایم تمرکز میکردم وآنقدر نشانه ها آسان ‌و عالی در مسیر من قرار میگرفتند که خودم باور نمیکردم از دوربین عکاسی و کتونی مورد علاقه ام تا سفرهٔ عقد ‌و ازدواج وسلامتی وشادی دوچرخهٔ مورد علاقه ام و خانه های آنچانی که دوست دارم در آنها زندگی کنم …

    تربیت کردن ذهن

    من امسال مثل هر سال یک نوشته دارم و آن را با عدد 1404آغاز کردم 1404بار شادی ،پول های شگفت انگیز،اتفاقات عالی،تلفن‌های سوپرایز کننده و بینظیر ،مکالمه های عاشقانه وطولانی مدت 1404 مرتبه سفرهای خارج از کشور وداخل کشور ،1404بار رستوران رفتن ،رقصیدن ، خریدهای بزرگ ،هدفمند ،موفقیت های شخصی واجتماعی ووووووو فکر کنید 1404مرتبه در 365روز چه می شوددددد!

    به مسئلهٔ مهمی اشاره کردید استاد تربیت کردن ذهن یعنی آماده کردن ذهن برای اتفاقاتی که در ذهن ما محدود وغیر ممکن ودور وبیهوده است وحتی ذهن بیمار را برای یک جنگ تمام عیار آماده می‌کند ذهنی که وسواس دارد ذهنی که مدام به گذشته فکر می‌کند به فرصتهایی که از دست داد یا می‌توانست به دست بیاورد به کارهای که نکرد به پولهایی که از دست داد ووو این یک حقیقت است که ما با افکارمان زندگیمان را می سازیم در واقع ساختار زندگی از افکار ما شکل می‌گیرد.

    دقیقاً دایی من از امریکا برای مامانم یک زمانی دارویی آورد که التهاب را آرام می‌کند وعقیدهٔ خواهرم این بود که این چه دارویی است حتی به درد سرماخوردگی هم می‌خورد و مادرم نیز از آن استفاده می‌کرد و میگفت عالی است.

    من در دانشگاه مشکل تست زدن داشتم ونتوانستم این مسئله را حل کنم حتی دوستم از دستم پاکن را میگرفت که من گزینه ای را پاک نکنم چون سؤالات بصورت تست بود و پیش فرض من این بود که در کنکور از جواب تخصصی های پایانی جا ماندم چون همه تمرکزم روی تست پاک کردن ‌و جواب درست پیدا کردن بود در حالیکه تست مشکلی نداشت مشکل از ذهن من ‌و باور من بود که آن را پیچیده کرده بودم یادم می آید که دوستم برایم دفترچه ای از سؤال آماده می‌کرد که فقط من تست زدن را یاد بگیرم اینقدر برای جواب تردید نداشته باشم واتفاقاًدر عربی با وجود اینکه در کنکور بالای سی درصد بود در دانشگاه با مشکل روبرو شدم و بعدها فهمیدم کلاً من اصلا ً در آن دانشگاه دوست نداشتم ادامه تحصیل داشته باشم خلاصه چه مسائلی داشتم ووو

    ذهنیت ما توجه ما را شکل می‌دهد و بعد رفتارها شخصیت ما می شود وعادتهای ما

    حالا چه رسد به اینکه دروغ باشد.

    اتفاقاً این مسئله که اشاره کردید به آن بحث نژاد پرستی من اصلاًپیش فرضی نداشتم وخیلی با خواستگارم راحت بودم و چقدر با هم گفتگو داشتیم و چقدر خودم را توانستم بهتر بشناسم او حتی خیاطی وکفاشی هم بلد بود و من چقدر تحسینش کردم وحتی در پانزده سالگی خود در تابستان در بازار کار می‌کرد من اولین سفر م با یک آقا در زمان آشنایی من با ایشان بود. ولی جامعه ذهنیت منفی داشت ومتأسفانه حرف میزند…

    من در تجربه های بیماری خود دقیقاً متوجه می‌شود وقتی با جسمم صحبت می‌کنم و متکی می‌شوم به قدرت جسمم زود خوب خوب میشوم ولی وقتی به بیماری فکر می کردم که چکار کنم ‌حالا باید قرص بخورم و کلافه می شدم واقعاً پروسه من طول میکشید البته نتایج خوبی را دارم میبینم سرفه هایی که خودش درمان شد ببخشید دورهٔ قاعدگی این بار که هیچ دردی نداشت من به لطف الله دارم در دورهٔ جدید استاد چیزهایی را در خودم میبینم که قبلاً از آنها خیلی دور شده بودم .

    بله بله درست است ذهن هر چیزی به خوردش بدهیم همان را به ما نشان می دهد واین یک قانون است

    شاد وثروتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    کیمیا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1929 روز

    به نام الله هداتگرم

    سلاام به استاد عزیزتر از جانم و همه دوستان هم فرکانسی خودم

    فَقُلْ حَسْبِیَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَیْهِ تَوَکَّلْتُ وَهُوَ رَ ُّ الْعَرْشِ الْعَظِیم. (سوره 9، التوبه، آیه 129)

    بگو خداوند مرا کافى است، خدایى جز او نیست، بر او توکل کردم و او صاحب عرش عظیم است.

    اصلا هرچی بیشتر گوشش میدم هی مثال های بیشتر و‌تجربه های بیشتری یادم‌میاد که چجوری این ذهن من منو کنترل کرد من متوجه نشدم.

    چقدر بابت حرف های دیگران بدون شناخت ادمها قضاوتشون کردم‌و‌بابت باور های قبلی که داشتم رفتار متفاوتی نشون دادم‌ و اونها متناسب با رفتار من رفتار کردن و من متوجه آن ‌نشدم.

    اما گاهی هم شده من رابطه متفاوتی با بقیه دوستام با یک شخص داشتیم یعنی اونا روابط بدی باهاش تجربه کردن و من خیلی رابطه خوبی رو تجربه کردم همه گفتن این ادم خیلی بداخلاق خیلی بد رفتار میکنه خیلی زرنگی میکنه و من با خودم میگفتم چجوری ممکنه این آدم که خیلی با من مهربون هست و دقیقا زمانی که این باور ها در من هم شکل گرفت دقیقا همون رفتاری رو که اونها میگفتن رو دیدم از اون آدم و این بخاطر این بود که من ذهنم قبول کرده بود حرفای دیگرانو.

    ایندفعه شروع کردم به ساختن باور های خوب راحب آدم ها و با خودم هربار تکرار کردم اگر به نکات مثبت ادمها توجه کنم فارغ از اینکه اشخاص با دیگران چه رابطه ای دارن با من رفتار خوبی میتونن داشته باشن.

    مثال درس ریاضی خیلی بهم کمک کرد تا الان بتونم در ذهنم عادی سازی کنم که اگر براش تلاش کنم راحت میتونم برسم بهش و هرکاری که فکر میکنم انجام دادنش نیاز به هوش خیلی بالایی داره یا من از پسش برنمیام فقط بخاطر اینه که تو ذهن من اینطوری شکل پیدا کرده.

    حالا کد جدید براش مینویسم و انجامش میدم و بخودم میگم ببین اگر فلانی تونسته منم میتونم تا الان خودم فکر میکردم و باور کردم که نمیتونم حالا باورش رو‌میسازم.

    خدارشکر که این مسیر رو یاد گرفتم و‌ واردش شدم خدارشکر که یادگرفتم ذهنم رو کنترل کنم یادگرفتم توجهم رو بزارم‌ روی نکات مثبت یاد گرفتم اعراض کنم از ناخواسته ها.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای: