درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3 - صفحه 3
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2025/03/abasmanesh-9.webp
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2025-03-25 23:00:252025-04-30 07:29:45درسهایی از توت فرنگی 19 دلاری | قسمت 3شاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد عزیز
استاد یاد 20 سال پیش افتادم که ما فامیلها را به صرف شام به خونه مون دعوت کردیم ووقتی که شام آوردیم
شام مرغ بود یکی از دختر های فامیل که خیلی ادا اصول داشت برگشت به مادرم گفت که عمه عجب غذای خوشمزه ای درست کردی واقعا این مرغه..؟..
وپدر همینطوری برگشت گفت نه بوقلمون هست وهمه گفتند پس بگو چقدر خوشمزه شده وکلی تشکر کردنند
درصورتی که یه ساق بلقمو اندازه یه مرغه اصلا استخوان بندی این کلا فرق داره ومن بعد ها به مادرم به شوخی میگفتم که فامیل های شما هیچی سرشون نمیشه فرق بوقلمون
با مرغ نفهمیدن
الان که فکر میکنم میبینم اصلا اونا تا اون شب که دعوت بودنند بوقلمو نخورده بودنند و هیچ پیش فرضی نسبت به بقلموننداشتند ومرغ را به جای بوقلمو پذیرفتند
وذهن شو به این فکر نمی کرد که بوقلمو این همه کوچیک باشه
بنام خدای مهربان
یه باوری هستش که میگن به اندازه انسان های روی زمین خدا وجود داره یعنی به همون اندازه هم باور در مورد خدا وجود داره و یک تصویری از خدا در ذهن ما حک شده بقول استاد یکی خدارو وهاب میبینه یکی رزاق میبینه یکی بخشنده میبینه یکی عذاب دهنده
هر طور ببینی همونطور برات در زندگیت به وجود میاد
همه اتفاقات زندگی ما به خاطر اون تصویری علتش که از خدا در ذهن خودمون ساختیم یکی زندگی را یک بازی ساده و زیبا میبینه یکی زندگی را فقط سفر کردن و رسیدن به ثروت را کار لذت بخش میدونه
یکی ثروت ساختن را یک کار طاقت فرسا میدونه
بی نهایت باور وجود داره و بی نهایت راه وروش
هر طور باور کنیم و تصویر سازی کنیم همون برامون شکل میگیره
حالا باور من اینه زندگی یعنی لذت بردن و شادی کردنه؛ اگر به این باور قدرت بدهم و تکرار کنم از همون لحظه نشانه ها را خواهم دید ولی مشکل همه ما در ادامه ندادن هاست و بخاطر همین همیشه دنبال یه راه میانبر و یا یه تکنیک خاص و جادو میگردیم
به نام خدای مهربان
سلام به همه ی عزیزان
تقریبا نوشته ی من سوالیه ،با اینکه دلم نمیخواد راجع به این مسائل و اتفاقات صحبت کنم و هر چند من حتی قبل از اینکه شروع کنم به همون فایل های دانلودی هم کلا خیلی خیلی کم راجع به اتفاقات منفی صحبت می کردم ، ولی از موقع شروع کار روی قوانین به صورت لاک پشتی دیگه بیشتر تلاشم بودکه توجه نکنم و حتی نشنوم خیلی چیزا رو ، ولی این اتفاقات و این تضادها پیش میاد دیگه ،
چون زیاد باورهای خیلی خراب و مشرکانه نداشتم احساس می کردم همین لاک پشتی حرکت کردن روی قوانین و مداومت حتما با خرید یه محصول بهتر و بهتر نتیجه می گیرم ، دومین جلسه رو که گوش دادم کلا دارم بهتردرک می کنم ولی دقیقا این چند روز به فکر بودم که پس چرا رابطم باهمسرم اونجوری که باید باشه نیست ؟ یعنی باور خودم مشکل داره ؟ یعنی به چه چیزمنفی توجه می کنم ؟ من که تمام سعی و تلاشم اینه که مومنتوم منفی رو نذارم شکل بگیره و نذاشتم شکل بگیره ولی این فاصله توی این سال جدید افتاد ،
حالا این که مطمئنم درست میشه ولی به قول استاد اصلا طبیعی نیست و من هم از همون قبل از استاد کلامم این بود که اصلا من مخالف اینم که میگن دعوا شیرینیه زندگیه ، اصلا مسخرس ، دعوا و قهر اصلا هم شیرینی نداره به خصوص موقعی که من بیشتر مواقع سکوت می کنم و اصلا دعوایی ندارم و معمولا جواب غر زدن ها رو نمیدم …
این به کنار ، حالا چیزی که نذاشت بخوابم این بود که : اول این که می پذیرم مشکل از خودم بود که اعتماد کردم به کسی که کلا ندیدم و نمی شناختم و فقط با یه تماس تلفنی صورت گرفت برای خرید یه کالایی و من به بیعانه فرستادم و بعد از واریز که تماس باهاش گرفتم دقیقا توی صحبتاش احساسم گقت این کلاهبرداره …
چند دقیقه ای گذشت و فکرم مشغول بود و …
لابه لای فکرا هم هی می گفتم علی نذار مومنتوم منفی شکل بگیره و احساست رو بد نکن و …
خلاصه این سه تومن برا حال حاضر من مبلغ کمی نیست ،
سریع با پلیس فتا تماس گرفتم و سوال پرسیدن و گفتم دقیقا میدونم که اشتباه از خودم بود ،
بهم گفتن شماره کارتش رو داری ؟ خوندم براشون و دیدم گفتن حسابشو مسدود کردیم و فردا برو فلانجا و فلان جا شکایت کن ،
من اومدم هی فکرام رو تغییر میدادم و گفتم از زاویه های مختلف نگاه کنم که احساسم بد و بدتر نشه ،
اول اینکه کلا صحبتش رو نکردم با هیچ کس در صورتی که شرایط آماده و مهیا بود که صحبت کنم و مومنتوم رو شکل بدم ،
قبل از انتقال پول تقریبا دوهفته ای بود که پیگیر یه وسیله ی خوب بودم و این رو که دیدم گفتم این مشخصات همونه تقریبا که می خوام ، و توی فکرم نیومد که بخوام شک کنم ،
حالا هر چقد فکر کردم که چه پیش فرضی داشتم که این اتفاق افتاد نفهمیدم، نه به خاطر پوله ، درسته پوله زحمت کارم توی بیابونه و حقمه که درست ازش استفاده کنم ، ولی فکرم بیشتر درگیر قانونه ، درگیر پیش فرضه ، درگیر احساسمه ،
توی همین ساعات اتفاق من هی مرور میکردم ،
هی تاب میخوردم و خوابم نمیبرد ،
اومدم توی سایت دیدم درس های توت فرنگی 3 اومد توی سایت ، گفتم حالا که خوابم نمیبره و برای سحری هم باید بیدار بشم بذار گوشش بدم ،
خیلی استفاده کردم ازش و سپاسگزار خدا و استاد و صحبتای بچه ها هستم ،
ولی باور نامناسب و پیش فرض و احساس بد رو ندیدم قبل از این اتفاق ،
نمیدونم این چه تضادی بود که الان پیش اومد ،
الان فقط میتونم بگم خدایا ذهنم ، قلبم ، همه ی من در اختیار خودته ، خودت هدایتم کن ، مرا آسان کن برای آسانی ها …
بهترین اتفاقات رو براتون آرزومندم
بنام خدای مهربان
سلام دوست عزیز امیدوارم حال دلت عالی باشه همین جوری داشتم از کامنتت می گذشتم ولی حسی وادارم کرد که برگردم ویکبار دیگه بخونم
دوست عزیز اگر نوشته هات را بخونی خودت جواب سوالت را پیدا میکنی
بعد از واریز که تماس باهاش گرفتم دقیقا توی صحبتاش احساسم گقت این کلاهبرداره …
پس خودت این اتفاق را جذب کردی حتی اگر اون شخص کلاهبردار هم بود اگر شما ذهنیت مناسبی داشتید سعی میکردید با باورهای خوب خلاف این را به خودت ثابت کنید
دوست عزیز من تازه دوره هم جهت با جریان خداوند را تهیه کردم وهنوز جلسه دوم را دارم کار میکنم
درسته که ما باید حواسمون باشه که مومنتوم منفی شکل نگیره ولی نباید نگران باشیم یا استرس داشته باشیم
این اتفاقی است که افتاده سعی کن از این اتفاق درسش رو بگیری وبعنوان تجربه در خریدهای بعدی ازش استفاده کنی بعد هم با این دید نگاه کن که درسته من 3 تومن از دست دادم ولی باور دارم خداوند رزاق هست
باور دارم هر روز ثروت ونعمت به سمت زندگی ام روانه هست وقطعا با داشتن احساس خوب جهان پاداش بزرگتری را به شما خواهد داد
موفق باشید
سلام خانم زارع عزیز ،
ممنون از توضیحت، آره دقیقا نذاشتم اون مومنتوم منفی قدرت بگیره و حتما درس هایی توش هست ، و به قول استاد هیچ مسیر نادرستی تهش خوب نیست و همچین آدمای که از اعتماد سواستفاده میکنن ته داستان براشون خوب نیست ، ان شاالله که خدا هدایتمون کنه به مسیر درست و بتونیم بهتر تصمیم بگیریم و همیشه احساسمون رو بهتر و بهتر کنیم ،من که خیلی جا داره تا بتونم احساسم رو به سمت پایدار بودن ببرم ولی توی جاهایی که هستم اما حتما قدرتم زیاده که توی این جمع های منفی که هستم خدا میخواد هی ادامه بدم و کار کنم روی خودم تا به جاهای آرام تر و بهتر هدایت بشم که بتونم راحت تر روی خودم کار کنم و نوسان احساسم رو کمتر کنم،
بازم ممنون ازت
شاد و سلامت و ثروتمند باشی
بسم الله ارحمن الرحیم
سلام با عشق خدمت همه دوستان عزیز و استاد عزیز مان
ذهن ما زندگی ما
اگر قاعده بازی این است پس هر چقدر بهتر و زودتر ذهن را دستم بگیرم و نگذارم مثل قبل باری به هر جهت باشد زندگیم را بهتر ساختم
شاید ذهن خیلی از ماها مثل یک بچه جنگلی باشد که حالا اومده شهر و با تمدن آشنا شده قرار است از این به بعد قانونمند زندگی کند
پس اول با این بچه راه بیایم آرام آرام بهش یاد بگیم که یکهو رَم نکند اگر یادش رفت اگر اشتباه کرد از مثل قبل رفتار کرد سرزنش و تنبیه نکنیم برای بهبود هاش جایزه بدهیم
از وقتی این مجموعه توت فرنگی را استاد گذاشتن ٫دیدم خودم موقع تلفن زدن به بعضی آشنا ها با پیش فرض اینکه وااای دوباره می خواهد سین جیم کند یا کی حوصله نصیحت دارد با طرف صحبت کردم و اغلب همون را دریافت کردم اما برعکس با بعضی ها با این پیش فرض که کلی می خندیم و حرف های خوب می زنیم صحبت کردم و باز همون شده !
خوب الان من متوجه شدم که با پیش فرض مثبت به اون افرادی که ذهنیت خوبی هم ندارم باید صحبت کنم اما دایم اون اتفاقات گذشته را ذهن می آورد جلو چشمام ،تجربیات قبلی را میاورد . بهتر است بهش بگم آروم باش اون مال قبل بوده وقتی قانون نمیدونستی وقتی جنگلی و یلخی بودی الان متمدن سپس بیا اول یک مکالمه خوب و کوتاه تجسم کن بعد نتیجه را ببین .اگر یکم هم نزدیک بود به تجسمم ،روی کنم بگم آفرین
اما یک هو نیام توقع صد داشته باشم یا اینکه خب دیگر فهمیدم ،همه جا خوب عمل می کنم! که اگر هم یکجا نشد از خودم توقع بیجا داشته باشم.
اما اون چیزی که مهم است همیشه مد نظر داشته باشم این است که ذهن ما با باورهاش با پیش فرض های دارد یک اتفاق را جور دیگری تفسیر می کند طوری که حتی بینایی شنوایی بویایی و حتی لامسه ما را می تواند تحت تاثیر قرار بدهد
این باورهای محدود کننده رو تو خودم بگردم پیدا کنم و بعد شک کنم که چرا این جور فکر می کنم
بشینم ریشه این نوع تفکرم را پیدا کنم و اگر کمکم نمی کند تغییرش بدهم
باور درست بسازم تکرار کنم عمل کنم تا جایگزین بشود
خدایا شکرت برای امروز ،هدیه زندگی امروز، یک قدم بهبود امروز ما را بنده ی خودت و فقط خودت غرق نور و رحمت خودت قرار بده
بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدایی که قاضی الحاجات است برآورنده تمام حاجت هاست اون کسی است که خواسته را در دل ما می اندازد و توانایی تحقق خواسته ما را هم دارد . او توانی مطلق است او قوی عزیز است او حکیم و علیم است او علی کل شیء قدیر است
به شرطی که ما باورش کنیم به همون اندازه که باور کنیم به همون اندازه به خدا اجازه می دهیم که قدرتش را تو زندگیمون پیاده کند .
استاد تو فایل توت فرنگی قسمت 3 می گویند بیایم به باورهای محدود کننده شک کنیم با خودمون فکر کنیم ریشه این نوع تفکر کجاست چرا اینجوری فکر می کنم
بعد از شنیدن فایل ، به حرف استاد عمل کردم و از خودم سوال پرسیدم تا به باورهای محدود کننده ام شک کنم ریشه تفکر اشتباهم را پیدا کنم و اگر این نوع تفکر بهم کمکی نمی کند تغییرش بدهم .
چرا تو ذهن من پول در آوردن سخته ؟
چون فکر می کنم برایش باید یک کار فیزیکی زیاد و خسته کننده انجام بدهم یا زمان و انرژی زیادی بگذارم و معلوم نیست نتیجه بدهد
چرا برای ذهن من کار کردن سخته ؟
چون باید انرژی و زمان بگذارم خسته هم بشوم اما معلوم نیست نتیجه بخش باشد
چرا می گویم پول کمه؟
چون فقط تجربه زندگی خودم و بزرگ شدنم را باور کردم که همیشه باید قناعت کنی و پولی که داری را دو دستی بچسبی چون از کجا می خواهی دوباره پول بیاری و به این همه انسانی که به راحتی پول دارند و خرج می کنند توجه نمی کنم و نمیبینم
چرا هیچ کاری نکردن را دوست دارم؟
کمبود اعتماد به نفس
چون باور ندارم عرضه ی انجام کاری را داشته باشم چون در کودکی و جوانی هر کاری خواستم بکنم افراد مهم زندگیم گفتن تو از پسش بر نمی آیی، این کار برای تو سخته ، تو توانش را نداری ظریفی.
چرا معمولی بودن را دوست دارم ؟
چون باور های والدین و مذهبیم ساده زیستی را تو مغزم کرده .
چرا الان ایده می آید به ذهنم ولی این دست و اون دست می کنم برای اجرایش؟
چون فکر می کنم نتیجه نمیدهد یا اگرم هم نتیجه بدهد خیلی دیر است این همه زحمت بکشی وقت بگذاری انرژی بگذاری آخرم معلوم نیست نتیجه بدهد.
خب حالا ریشه این باورها بر می گردد به
1. کودکی و نحوه بزرگ شدنم . خب اون ها که تموم شده من موندم و آینده آیا ادامه دادن این نوع تفکر بهم کمکی می کند ؟ قطعا نه ! پس بیام فرکانس های الانم را درست کنم با ساختن افکار تکرار شونده قدرتمند کننده با دیدن الگو ها و تحسین کردنشون و باور کردن امکان پذیری خواسته ها چون برای اون ها شده و برای خودم هم قبلا شده
2. کمبود اعتماد به نفس
که نمیتوانی از پس این کار بر بیای . آیا تا حالا کارهای خیلی سخت حتی ناممکنی نبوده که انجامش دادم و بهش رسیدم . چرا موارد زیادی را تو زندگیم دارم. خوب همون ها را مرور کنم به یاد بیاورم در موردشون بنویسم
3 باور وقت و انرژی بگذاری معلوم نیست نتیجه بدهد
کمال گرایی و پرفکت بودن
مطمئن شدن از نتیجه گرفتن
اولاً که چه بخواهی چه نخواهی وقت میرود و انرژی هم دارد مصرف میشود عمر هم که دارد می گذرد پس بهتر نیست شروع کنی که پیش وجدان خودت راحت باشی که تلاش کردم دوماً تا حالا چند تا کار تو زندگیت انجام دادی که معلوم نبود نتیجه بدهد اما فقط اقدام کردی منتظر نتیجه نموندی دست به کار شدی و نتیجه داد حتی اگر هم نتیجه نداد تجربه های جدید و اطلاعات خوبی بدست آوردی مثل همین مهاجرتت چقدر جاهای مختلف اقدام کردی همش نتیجه داد ، نه ، اما کلی اطلاعات بدست آوردی و همچنین سرگرم هدفت بودی عوض اینکه بشینی و افکار باطل داشته باشی یا تو زندگی مردم سرک بکشی و خاله زنک بشی
این بهانه ها نشانه این است که هنوز صد در صد باور نکردی قانون نتیجه می دهد هدفت برات واضح نیست . اما اون خدایی که همین الان به این خوبی هدایتت کرد به این مسیر که خودت را بررسی کنی افکار غلط و جواب هاشون با راه حل را پیدا کنی اگر بهش اعتماد کنی توکل کنی بهش بسپاری به سر منزل مقصود هم می رسونتت چون اون از هر مسیری می تواند نعمت را وارد زندگیت کند کافیه بهش اجازه بدهی و هدایت را بپذیری کافیه باور کنی شدنیه.
برای باور کردن هدفت، این دو قدم را بردار:
اگر رؤیایی از وجودت شعله ور شده، آن را ممکن و شدنی ببین
باور کن همان خدایی که این رؤیا را به تو داده، توانایی تحقق اش را نیز به تو بخشیده است.
هر کاری که لازم است انجام بده تا خواستهات برایت باور پذیر شود:
آنقدر آن را تجسم کن … آنقدر دربارهاش بنویس… آنقدر افرادی که آن رؤیا را دارند، را تحسین کن و آنقدر نشانههای فضل و برکت خداوند و پتانسیل این جهان ثروتمند برای حمایت از رویایت را ببین تا انگیزهی لازم برای حرکت، در تو رشد کند.
همین کارهای به ظاهر ساده، هدفت را جلوی چشمانت و در مرکز توجهات قرار میدهد. انگیزههایت را بیدار و وجودت را سرشار از چنان نیرویی میکند و قدمهایی را بر میداری که غیر ممکنها هم ممکن میشود.
سید حسین عباس منش
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام به استاد عباسمنش عزیز و استاد شایسته عزیز
و سلام به همه همراهان
خدارا شکر گذارم که این همه لحظات خوب و امکانات عالی را در اختیارم قرار داد تا بتونم ذهنم و افکارم را کنترل کنم تا بتوانم با خودم در صلح باشم
من ازخودم میگم زمانی که کارگر بودم
تازه شروع تغییر باورهای من بود با دوره دوازده قدم از استاد عباسمنش
البته ناگفته نماند نزدیک به دوسال از فایل های دانلودی داخل تلگرام از استاد گوش میکردم ولی سایت استاد رو نداشتم
و اینکه با جدیت تغییر خودم هدایت شدم به سایت استاد
میخام اینو بگم
من آموخته بودم باید کیفیت خودم را بالا ببرم تا بشود تغییرات بنیادین رو در خودم ایجاد کنم
با هر بار بهتر کردن خودم یک لول بالاتر میرفت مدار من
من کارگری که میکردم به خودم میگفتم بیا کیفیت خودت رو ببر بالا
کم کاری به هیچ عنوان نداشتم
از جون و دل با لذت فراوان کارگری میکردم
و همین هم بود همه شرکت دارهای داربستی دوست داشتند تا من براشون کار کنم
بارها سر اینکه من براشون کار کنم شرکت دارها با هم بحث میکردند که حسن محمدی رو نبرید سر کار فقط برای من میخواد کار کنه
ولی وقتی به خودم میگفتند که بیا فقط برای ما سر کار پاسخ من این بود
که هر کجا که به خیریت من باشه خداوند برام فراهم میکند
دیگه جوابی نداشتند برای صحبت من
و بین اون افراد آرامشی ایجاد میشد که منی که حسن محمدی باشم
هیچ تاثیری روی کارشان ندارم
جز اینکه بهتر کارهاشون جمع میشود
و اینکه از کیفیت و راحتی خودم همیشه برای خودم تحسین میکردم و خداوند پاسخ این ارزشمندی که برای خودم ایجاد کرده بودم را برام بهترین نتیجه را به ثمر گذاشت
من با بهترین روش صاحب یک شرکت کوچک شدم برای خودم
نه سرمایه داشته نه هیچ با اینکه شروع داشتن شرکت داربستی سرمایه زیادی میخواهد
ولی خداوند برام اعتبار شد
و سرمایه اولیه شد برای شروع یک شرکت کوچک و من از اون زمان هم برای افراد کارگری میکردم و زمانی که کار برای خودم داشتم کارهای خودم را هم انجام میدادم
تا یک سالی اینجوری کار کردم وبعد از یک سال چنان خوب نتیجه ها بالا میومد که من حتی خودم باورم نمیشود چطور شد
چون این باور. را از دوره های استاد دریافت کرده بودم روی خودم کار کنم همه چیز درست میشود
و به همین منوال پیش رفتم تغریبا بعد از سه سال که من صاحب شرکت خودم هستم
فقط با سه نفر که برام کار میکنند
من بیشترین درآمدها را میسازم .البته که گذاری یکی دو نفر دیگه هم به عنوان کمکی سر کار با خودم همراه میکنم ولی اینو میخام بگم که درآمد من با اینکه هنوز خیلی زیاد سرمایه ندارم
به اندازه شرکتهایی که کلی سرمایه بالا دارند و کلی کارگر و فلان دارن من به اندازه اونها درآمد کسب میکنم
قیمت های من با کیفیت است
قیمت های اونها کم و ضعیف ولی من با همین قیمت بالایی که به مشتری ها میگم
همیشه سرم شلوغه
چرا که باورم را با کیفیت درست کردم
کیفیت اینکه به خودم هیچ گاه نگفتم من نمیتونم
همیشه اون انگیزه تغییر بیشتر در من شعله ور بوده .ومنو به شرکت موفقی رسانده
البته الان که دارم پیش میروم
خیلی خوب و بهتر دارم از استاد یاد میگیرم که باز هم هزینه هایم را کمتر کنم کیفیت خودم را بالاتر ببرم
و از این مسیر توحیدی ام لذت بیشتری ببرم
استاد اینو بگم
دانشجویان شما همه شبیح شما شدن .استاد یک الگوی خوبی برای همه ما بودین و هستین
و استاد جان
اینو بگم همه ماو خودم که خودم را بیشتر میشناسم شما رو همیشه به عنوان دستان خداوند دانستم که خداوند شما رو سر راه ما قرار داده تا بیشتر خدا را باور کنیم
و این همه نعمتی که شما در اختیار دارین رو من همیشه میگم خداوند اینجوری داره به همه ما وعده میدهد که در مسیر توحید خودمان را قرار دهیم
نعمات الهی بهمان داده میشود تا بیشترین لذت را ببریم
الان که دارم این کامنت زیبا را مینویسم
صدای یک پرنده که خیلی زیبا است داره به گوشم میخوره
انگار که در دل طبیعت هستم و این صدای پرنده داره به گوش من میخورد
منو برده تو دل پرادایس استاد ممنونم که با همه ما این آگاهی ها رو به اشتراک میگذارید
از خداوند سپاس گذارم که منو داره در هر لحظه هدایت میکند
خدایا شکرت
به نام خدا
سلام و درود فراوان خدمت استاد عباسمنش
تشکر فراوان دارم از استاد عباسمنش به خاطر این فایل هدیه ای مناسب و سرشار از آگاهی.
سلسله فایل های هدیه ای درس هایی از توت فرنگی 19دلاری بهترین هدیه ای نوروزی من برای ایام عید نوروز بود و آرزومندم که گروه تحقیقاتی عباسمنش در سال جدید به بیشتر از اهداف و خواسته های خود برسند.
متاسفانه افراد زیادی هستند که زندگی را برای خود و دیگران سر باور های خرافی مثله تلسم و جادو و حنبل و این ها سخت و درد آور کرده اند و چقدر هوشمندانه خانم سحر آیات قرآن را مانند دعا نویس نوشته است و بسته بندی کرده است و به پدر بزرگ خود داده است و او متوجه نشده و کلی از ایشان به خاطر این دعا تشکر کرده است.
و اما چقدر هوشمندانه خانم فروغ توضیح دادن که مادرشان به ایشان گفته که به فلان عروسی نرو و از این حرف ها و ایشان عکس یک عروس اعیانی و زیبا را به مادر خود نشان داده و در کمال تعجب مادر ایشان گفته است که دیدی گفتم که چقدر این افراد بیکلاس هستند و نکته ای جالب ماجرا این است که خواهر ایشان نیز گفته مادر را تایید کرده و این نشان میدهد که باور اشتباه باعث میشود چهره ای زیباترین عروس های جهان را زشت و بیکلاس ببینیم،جمله ای کلیدی ماجرا این بود که خیلی باید مواظب باشیم که نظر دیگران برای ما اهمیت نداشته باشد وروی کنترل ذهن کار کنیم و مراقب باشیم چه طور باور های ما عملکرد ما را تغییر میدهند.
به نظر من کسب و کار استاد عباسمنش را جریان هدایت الهی دارد مدیریت میکند و استاد عباسمنش با اجرا کردن طرح های خداوند برای کسب و کارخود،اینقدر سایت موفقی دارد که از افرادی که آپارتمان ها و تبلیغات آن چنانی و کلی کارمند دارند بسیار موفق تر بوده و چقدر کیفیت آموزش های استاد عباسمنش از سایرین بهتر و بالاتر است.
واقعاً حس خوب و حال عالی بهترین دستاوردی است که از سایت گروه تحقیقاتی عباسمنش انسان کسب میکند و این حال خوب در هر شرایطی میلیون ها دلار ارزش دارد و کیفیت آموزش های استاد عباسمنش با مکتب حضرت ابراهیم و آموزه های حضرت مسیح و آیین حضرت محمد قابل مقایسه است و اصلاً آموزش های استاد عباسمنش با افراد دیگر و شاگردانشان که بعد از استاد عباسمنش وارد حوزه ای موفقیت شده اند قابل مقایسه نیست و اصلاً نمیتوانیم آنها را رقیب استاد عباسمنش فرض کنیم.
آرزومندم که تاکنون از ایام عید و ماه مبارک رمضان نهایت لذت را برده باشید.
در پناه خدا
انشاالله که امسال بهترین سال همه امون باشه
بله همه چیز بر میگرده به باور هر فرد و اینکه خداوند ما رو جزیی از وجود خودش خلق کرده و قدرت خلق کنندگی رو در اختیار و جز صفات انسان قرار داده ولی با توجه به گذشت زمان و ورودی های ذهنی مان ما از اصل خود دور مانده ایم و خداوند راه سعادت و برگشت به اصل خود رو بوسیله هزار دستانش که یکیش شما خوبان هستین داره به ما یاداوری میکنه مایی که جوینده و طالب هستیم
چون هرکسی کو دور ماند از اصل خویش. باز جوید روزگار وصل خویش
بله همه ما در تلاشیم تا با هدایت های خداوند و یاداوری و تلنگرهای استاد عباسمنش بر گردیم به اینک ما خالق زندگی خود هستیم و این باور دوباره در وجود ما رشد کند که هرانچه را که بخواهیم و ذهنمان باور میکند میتوانیم بدست بیاریم و خداوند خودش در کتاب اسمانیش فرموده ما سرنوشت قومی رو تغییر نمیدهیم مگر به دستان خودش
و امسال ما در اینجا تصمیم گرفتیم که سرنوشت خودمون رو خودمن خلق کنیم و بهترین ها را که لیاقتش را داریم ار سلامتی شادی ثروت و سعادت برای خودمون خلق کنیم و فقط و فقط روی خودش حساب کنیم و فقط و فقط خودمان مسول زندکی خودمان هستیم نه هیچ کس دیگر و حال و احوال خودمون رو به هیچ کس و هیچ چیز گره نزنیم ،پس پیش به سوی خلق بهترین ها با قدرت
امیرکاوه عزیز و دوست داشتنی بهت تبریک میگم که بالاخره دستت به نوشتن کامنت باز شد و رد پا داری از خودت به جا میذاری که بدونی که کی هستی و چه قدرتی داری ،افرین بهت ️️
سلام و درود
انشاالله که امسال بهترین سال همه امون باشه
بله همه چیز بر میگرده به باور هر فرد و اینکه خداوند ما رو جزیی از وجود خودش خلق کرده و قدرت خلق کنندگی رو در اختیار و جز صفات انسان قرار داده ولی با توجه به گذشت زمان و ورودی های ذهنی مان ما از اصل خود دور مانده ایم و خداوند راه سعادت و برگشت به اصل خود رو بوسیله هزار دستانش که یکیش شما خوبان هستین داره به ما یاداوری میکنه مایی که جوینده و طالب هستیم
چون هرکسی کو دور ماند از اصل خویش. باز جوید روزگار وصل خویش
بله همه ما در تلاشیم تا با هدایت های خداوند و یاداوری و تلنگرهای استاد عباسمنش بر گردیم به اینکخ ما خالق زندگی خود هستیم و این باور دوباره در وجود ما رشد کند که هرانچه را که بخواهیم و ذهنمان باور میکند میتوانیم بدست بیاریم و خداوند خودش در کتاب اسمانیش فرموده ما سرنوشت قومی رو تغییر نمیدهیم مگر به دستان خودش
و امسال ما در اینجا تصمیم گرفتیم که سرنوشت خودمون رو خودمن خلق کنیم و بهترین ها را که لیاقتش را داریم ار سلامتی شادی ثروت و سعادت برای خودمون خلق کنیم و فقط و فقط روی خودش حساب کنیم و فقط و فقط خودمان مسول زندکی خودمان هستیم نه هیچ کس دیگر و حال و احوال خودمون رو به هیچ کس و هیچ چیز گره نزنیم ،پس پیش به سوی خلق بهترین ها با قدرت
امیرکاوه عزیز و دوست داشتنی بهت تبریک میگم که بالاخره دستت به نوشتن کامنت باز شد و رد پا داری از خودت به جا میذاری که بدونی که کی هستی و چه قدرتی داری ،افرین بهت ️️
با توجه به نکات مطرحشده، تجربههای شخصی خودتان دربارهی پیشفرضهای ذهنی و درسهایی که از این قسمت گرفتهاید را در بخش نظرات همین قسمت با ما به اشتراک بگذارید.
چشم چشم اطاعت
مریم بانو جانت سلامت
خیالت باشه راحت
یادش به خیر کودکی چقدر شیرین بود همه چیز …
البته به لطف آموزه های سایت الان هم هست
درود فراوان خداوند فراوانی بر استاد فراوانی
اینقدر خالصانه و بی ریا و درست و درمون استاد گرانقدر صحبت کردین درست مثل عسل آدم می خواد توی دهن نگه داره …
در عرفان همه می خواهند کودک باشند آنها خصوصیات بسیار عالی و نگرش و ذهنیتی زیبا دارند دنیای آنها بازی است و همیشه بدون هیچ دلیلی می خندند و شاد هستند اجازه دهید خاطراتی از کودکی بچه ها بگویم یک روز که مهمان داشتیم بچه ها ما را دعوت کردند برای مهمانی و اول باید زنگ می زدیم البته به صورت فرضی دینگ دینگ بله بفرمایید خیلی خوش اومدین … خلاصه پشتی گذاشته بودن برای مهمونا از اون ور هم بیسکویت و قوری و استکان که بعضی از وسایل پذیرایی حقیقی و بعضی فرضی بود و کلا بچه ها راحت بودن و قرار صبحانه خوردن بود با اینکه مهمانی در شب بود به حضورتون عارضم چای ریختن و تعارف و ادای آدم بزرگا و براتون شیرین کنم …. چقدر این لباستون قشنگه دیروزرفتیم خارج خریدیم و همین طور باز چای و نان و پنیر و بفرمایید
من گفتم نگار جان قرار هست اتفاق خاصی بیافتد یا فقط دارین صبحانه نوش جان می کنید….
ایشون گفتش نه فقط همین هست تا آخر نمایش گفتم خوب من می روم و هر وقت قرار شد اتفاقی بیافتد خبر بدین من همین نزدیکی هستم زود میام
اونها گفتن باشه فقط باید دوباره زنگ بزنید و در واقع اجازه بگیرید یادمه اجازه گرفتن براشون خیلی مهم بود گفتم باشه….
آخه پیش فرض ذهنی من این بود که الان باید اتفاقی بیوفته در حالی که بچه ها با همون مهمون بازی و خوردن چای داشتن لذت می بردند و دوست داشتن بزرگ تر ها نمایش اونها را ببینند و به نظرشون کار جالبی بود و واقعا هم بود…
یادمه وقتی می خواستن بخوابند بهشون می گفتم اگر بچه های خوبی باشین فرشته مهربان زیر بالشت شما اسباب بازی و خوراکی که دوست دارید می گذاره یه مجسمه فرشته که پشتش آیینه بود و بال داشت هم گذاشته بودیم و می گفتیم از آسمون میاد و از توی این آیینه وقتی که خواب هستید ظاهر میشه
آره بچه ها ذهنیت پاکی دارند و چه خوبه هر ذهنیتی که خوبه را نگه داریم و ذهنیت و پیش فرضهایی که باور قدرتمند کننده نداره را رها کنیم
از آنجا که باور ساختنی است
بهترین باورها و ذهنیت مثبت و سازنده همراه با نگرش زیبا بسازیم
ذهنمان را مانند کودکان چون آیینه پاک و صاف و بی آلایش نگه داریم و صفا و سادگی و روح لطیف و پر از آرامش و شادی را با هیچ چیز عوض نکنیم.
حواسم باشد همیشه فرشته مهربان با ماست و بی هیچ دلیلی همیشه شاد باشیم قطعا امروز و این لحظه بهترین و عالی ترین روز و لحظه هست
با سپاس از استاد گلمان که اینقدر ساده و آسان و زیبا پیچیده ترین مسائل ذهنی و روانشناسی و رفتار شناسی و قدرت ذهن و ساختن پیش فرض ها و باورها و اعتقادات عالی را به ما یاد می دهند.
ممنون از یار مهربان مریم بانو و عوامل دسته گل سایت خانم فرهادی عزیز و آقا ابراهیم خان وسپاس از یکایک دوستان عزیزان و سروران گرامی ،خصوصا عزیزانی که کامنت می گذارند و باعث شادی استاد و ما می شوند،قدردان هستند و ارزش این آموزه ها را به خوبی می دانند و به سادگی از کنارش عبور نمی کنند،دل بزرگ و دریایی دارند ،آرامش از نگاه و رفتار و نوشتار و گفتارشان موج می زند ،گذشت دارند و به سادگی از کنار ناخواسته ها عبور می کنند و می خندند هنگامی که کسی بخواهد مرغابی دل آنها را از آب بترساند،بدون هیچ دلیلی شاد هستند و انرژی بالایی دارند آنها خاضع و فروتن هستند و اینچنین خداوند پاداش محسنین و نیکوکاران و خیرین را می دهد.
راستی یکی از پیش فرضهای ذهن من این بود که نیکوکاران و خیرین حتما باید مدرسه و دانشگاه….بسازند تا اینکه اجر المحسنین را در سوره های قرآن خصوصا یس و ص یوسف …خواندم و درک تازهای پیدا کردم همین که شما لبخند می زنید و نفس عمیق می کشید و می گویید امروز چه روز خوبی است یعنی شما نیکوکار هستید و خداوند چه زیبا پاداش نیکوکاران را می دهد.
درسی که من گرفتم این بود که احسان کردن و نیت خوب همان پیش فرض و باور قدرتمند کننده ذهنی است که قرار است اتفاقات خوب را رقم بزند احسان و نیکی و بر و شادی از ذهنیتی پاک و با صداقت و شناخت درست ذهن شروع میشود و با ماندن و نگه داشتن در این مدار انشاءالله به حسن و نیکی و شادی بیشتر هدایت می شویم.
ایام به کام عیدتون مبارک طاعات قبول حق باشد انشاءالله
سلام به استاد عزیزم که هر جلستون با اینکه محوریتش یه موضوع خاصیه که خیلی درس داره و خودتون هم به نکاتش اشاره میکنین در کنارش همیشه برای شخصه من خیلی خیلی درس هایی مفید دیگه ای توی صحبت هاتون بوده
خیلی مواقع راجب اینکه چرا نباید حرف و نظر مردم درکل برامون مهم باشه فکر میکردم باخودم میگفتم اگه دیگران نسبت به من نظر مثبتی دارن یا ری اکشن هاشون مثبته باتوجه به باور های خودم و احساس خودم نسبت به خودمه وبرعکسشم همینطور پس نظر بقیه اونقدراهم بد نیست میتونه آینه ای از درون من باشه
اما الان که داشتین راجب این مثال عروسی که فروغ خانم نوشته بودن صحبت میکردین به این سوال قدیمی ذهنم جواب داده شد با این مثال و امثالش، که خیلی برای خودمم اتفاق افتاده بیشتر متوجه بی ارزشی کامل حرف بقیه شدم که چقدر افراد میتونن متعصبانه و کورکورانه قطعی نظر بدن وچقدر میتونن روی نظر دیگران تاثیر بذارن افرادی که فکر نمیکنن و ورودی هاشون رو کنترل نمیکنن
واقعا ممنونم ازتون استاد و همه عزیزان سایت