درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش
    583MB
    40 دقیقه
  • فایل صوتی درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش
    38MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

794 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «الهام رجب پور» در این صفحه: 2
  1. -
    الهام رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 2949 روز

    سلام استاد جانم و مریم جان عزیزم

    سلام دوستان قدرتمندم

    امروز دوتا تجربه برای در لحظه حال بودن و توجه به نکات مثبت داشتم که خیلی برام لذت بخش بود

    دوست داشتم باهاتون به اشتراک بذارم

    وقت دندون پزشکی داشتم و رفتم سوار تاکسی شم تاکسی ی مقدار دیر اومد و بعدم خوردیم به ترافیک

    ذهنم یکم نجوا داشت که دیر میرسی(چون آدمیم که به موقع رسیدن برام مهمه ،هم همزمان نجوا میومد که به وقت دکتر نمیرسم،هم خود سرزنشی)البته شاید در حد خیلی کم یکی دو دقیقه

    تو ذهنم بود رسیدم اونجا چی بگم و….

    بعد یهو به خودم گفتم الهام الان فقط به لحطه ی حال بچسب بعدا وقتی رسیدی اونجا هر چی‌میخوای بگو

    (ترافیکم شدید بود)

    گفتم خب بیا تو لحظه ی حال،و شروع کردم

    به حس کردن بیناییم،شنواییم و شکرگزاری کردن بابتشون

    اینکه میتونم رنگ ها رو ببینم و تشخیص بدم

    صداها رو بشنوم و تشخیص بدم

    همینطور غرق شده بودم واسه چند لحظه

    یهو دیدم راه باز شد

    استاد واقعا باز شد و بعد اون ماشین جوری با سرعت میرفت که من نه تنها دیر نرسیدم بلکه یه ربع هم زودتر رسیدم به مطب دکتر

    قبلش هم تو کد نویسی صبح نوشته بودم میخوام کار دندونم کم باشه مثل سری پیش نباشه سریع انجامش بده و…

    و دقیقا همین اتفاق افتاد سری پیش 45 دقیقه طول کشید

    این سری 20 دقیقه

    الهی شکرت رب من

    خب میرسیم به برگشت

    موقع برگشت از مطب یه تاکسی وایساده بود

    و من تنها مسافرش بودم

    هی اول نجوا اومد که داری الاف میشی پاشو برو سر خیابون شاید زودتر بری و…

    آفتابم بود

    دوباره آگاهانه گفتم بیا از لحظه لذت ببر

    صبحش یکی از دوستان یه هتل از مارماریس ترکیه برام فرستاده بود

    یهو یاد اون افتادم

    چشمام رو بستم گفتم خودت رو تصور کن تو ساحلش نشستی و داری آفتاب میگیری

    آخخخ چقدر چسبید

    تو همین حین آفتاب گرفتن بودم دیدم

    چند تا مسافر دیگه سوار شدن و راه افتاد ماشین

    چقدر این در لحظه بودن و لذت بردن و کنترل ذهن مهمه

    چقدر مسیرو برامون هموار تر و قشنگتر میکنه

    الهی شکر برای این مسیر

    برای این آگاهی ها

    برای وجود پر برکت شما استاد جانم که ما رو با این قوانین آشنا کردین

    قلبتون پر از عشق و نور

    عاشقتونم

    خدا کارشو بلده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    الهام رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 2949 روز

    سلاااام فاطمه جانم

    ممنون که برام نوشتی عزیزم

    دقیقا خیلی باید حواسمون به این قضیه باشیم که در لحظه بمونیم،از لحظه لذت ببریم،

    به قول استاد جانم هر چند وقت یه بار در طول روز از خودمون بپرسیم سلام حالت چطوره؟چه احساسی داری؟

    اگر ترس داری یعنی تو اینده ای

    اگر غم یعنی تو گذشته ای

    پس خودمون رو بیاریم تو لحظه حال

    تمرکز روی همین لحظه و داشته هامون

    بودن در لحظه بزرگترین هدیه ایه که‌میتونیم به خودمون بدیم…

    پس از خودمون دریغ نکنیم

    با خودمم الهام از خودت دریغ نکن لذت و آرامش در لحطه بودن رو

    موفق باشی عزیزدلم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: