- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری درسهایی از انیمیشن گربه چکمه پوش583MB40 دقیقه
- فایل صوتی درسهایی از انیمیشن گربه چکمه پوش38MB40 دقیقه
درسهایی از انیمیشن گربه چکمه پوش
از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
سلاااااام سلااااااام سلامی به گرمی رابطه ی بسیار زیبا این دو فرشته مهربون
سلامی به زیبایی پرادایس بی نظیر
سلامی به گرمی نگاه پر از مهر استاد عزیزمون
سلام استاد جااااان سلام خانم شایسته عزیز که انقدر قدرتمندانه کنار استاد عزیزمونه و دوربین به دست و خستگی ناپذیر هم هست قطعا که خداوند در وجود شماست قطعا ک خداوند از قدرتش به دست های بانو شایسته داده و از نفوذ کلامش به استاد عزیزمون که صحبت هاش مثل قران حقه و تگه مثل وحی منزل قبولش کنیم قطع به یقین زندگیمون عوض میشه
استااااد واقعیت من یکبار متن نوشتم و آماده بود برای ارسال منتها دستم خورد برگشت به صفحه قبل و متن کلا پاک شد اولش ناراحت شدم چون واقعا با کای اشک نوشته بودمش ولی بعد با خودم فکر کردم حتما خیری هست حتما نشانه ای هست و وقتی بیشتر فکر کردم متوجه شدم آخر متن به عشق دلم گفتم یه متنی نوشتم که میشه متن انتخابی ،دینگم خورد فهمیدم با وجود اینکه کلی مطلب راجع به حرف مردم در متن قبلی نوشته بودم اما خودم هنوز درگیرشم و مت جه شدم این متن باید برای خودم بنویسم نه اینکه بشه متن انتخابی
خداااایا عااااشقتم که در هر لحظه مارو هدایت میکنی با نشانه هات بهم میفهمونی که کار درست چیه
من با دیدن این فایل خدامو پیدا کردم ،همون خدایی که همیشه یلدای کوچولوی خودش سوار بر دوشش میکرد و با خودش میبرد و تو مسیر دست رو هرچیزی میزاشتم نه نمیگفت چون یادگرفته بودم تسلیم باشم و از مسیر فقط لذت ببرم و کارامو بسپرم دست خدا من فقط شکرگزار نعمتاش باشم و بزارم خدا کارارو درست کنه انقدر به نتیجه نچسبم انقدر با عقل کوچیک خودم نخام کارارو درست کنم
واااای که چقدر این گرمی دست خدا که دستمو گرفت رو دارم حس مسکنم میکنم چقدر خوبه دوباره رو دوش خدا سوار بشم با موهاش بازی کنم مثل بچه کوچولوهایی که میرن گردن باباشون ،این حس دارم الان ،
خدایا منو ببخش که تورو فراموش کرده بودم
خدایا منو ببخش که وهابیت تو یادم رفته بود
خدایا منو ببخش که یادم رفته بود که تسلیم تو باشم خدایا منو به خاطرتک تک لحظه هایی که به تو شرک ورزیدم ببخش
استاد جااااان تو با من چه کردی با این فایل تحولی در من ایجاد کردی که که گمشده امو پیدا کردم
یافتم یافتم سقراط که میگن دقیقا الان منه ،یافتم من انقدری ارزشمنده که نمیشه با هیچ چیزی مقایسه کرد
خدا انقدر منو دوس داره و عاشق من که میخواد منو به خواسته هام برسونه،اون ور دنیا به بنده ی نازنینش الهام میکنه که یه انیمیشن ببینه و با اون انیمیشن با بندش صحبت میکنه، جلاالخالق
این فایل مختص مختص منه یعنی دقیقا برای من ساخته شده ،خدایا شکرت به خاطر تک تک انسان هایی که شدن دستت تا منو به تو برسونن
استاد جان با دیدن این فایل کلی منقلب شدم و به وضوح دیدم که چقدر جالبه که همه ی ما این شخصیت هارو در درونمون داریم هر سه شخصیت گربه چکمه پوش ،سگ مثبت اندیش و دختر گلدی لاکس
گربه چکمه پوش شخصیتی که ترس در وجودش هست ،مغروره،کارارو میخواد خودش انجام بده و روی توانایی هاش حساب کنه در صورتی که باید روی خدا حساب کنه ،از مسیر زندگی و هدفش لذت نمیبره فقط به هدف فکر میکنه و نتیجه و همه ی ایناس که باعث میشه با زور به همه چی برسه و هر چی جون داره از دست میده
،شخصیتی که غرورش اجازه نمیده حتی رابطه ای عاطفی رو برقرار کنه
شخصیت دختر گلدی لاکس
شخصیتی که نعمت هایی که تو زندگیش هست رو نمیبینه و میره که یه چیز دیگه ای رو پیدا کنه ،خانواده ای که داره و بدنبال خانواده است به قول شاعر میگه آب در کوزه و ما گرد جهان میگردیم
و اما شخصیت سگ مثبت اندیش
شخصیتی که آروم و بدنبال لذت بردن از زندگی و نگاهش به زندگی همیشه مثبت هستش و از لحظه لحظه زندگیش لذت میبره و میدونه که کسی هست که کاراشو انجام میده و اون فقط باید تسلیم باشه و آروم باشه اونباید فقط لذت ببره فقط باید پارو بزنه به قول شاعر که میگه
کسی آمد که حرف عشقو با ما زد !
دل ترسوی ما هم دل به دریا زد !
به یک دریای طوفانی دل ما رفته مهمانی …
چه دوره ساحلش از دور پیدا نیست …
یه عمری راهه و در قدرت ما نیست …
باید پارو نزد وا داد ! باید دل رو به دریا داد !
خودش می بردت هر جا دلش خواست …
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست …
به امیدی که ساحل داره این دریا !
به امیدی که آروم میشه تا فردا !
به امیدی که این دریا فقط شاه ماهی داره !
به عشقی که نمی بینی شباشو بی ستاره !
دل ما رفته مهمانی به یک دریای طوفانی …
باید پارو نزد وا داد ! باید دل رو به دریا داد !
خودش می بردت هر جا دلش خواست …
به هر جا برد بدون ساحل همونجاست ..
.
یه آیه از قران هم هست
مَنْ یسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَی اَللّٰهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اِسْتَمْسَک بِالْعُرْوَهِ اَلْوُثْقیٰ وَ إِلَی اَللّٰهِ عٰاقِبَهُ اَلْأُمُورِ
و هر کس تسلیم خدا شود و با تمام وجود به پرستش او روی آورد قطعاً به محکم ترین دستاویز چنگ زده است و فرجام کارش نجات و رستگاری است، چرا که فرجام کارها به سوی خداوند و در اختیار اوست.(لقمان- 22)
تسلیم بودن بهترین شخصیتی که میشه هرکسی داشت و این در سگ مثبت اندیش بود حتی نگاهش انقدر زیبا بود که گل های گوشتخوار برای اون شده بودن وسیله ای برای راحت شدن مسیر مثل گلستان شدن آتش برای ابراهیم
مثل شکافته شدن دریا برای موسی
واآی که چقدر میشه از یک انیمیشنی که براحتی میشه ازش رد شد و فقط به عنوان یک کارتون تماشا کرد ین همه ازش آگاهی دریافت کرد
عاااااشقتونم استاد سپاسگذارم به خاطر وجود شما که وجودتون از وجود خداست
حالا میخوام تجربه خودم بگم و بگم چرا این فایل مختص منه ،من و عشق دلم اسفندماه پارسال یه تصمیمی گرفتیم البته بیشتر تصمیم من بود اینکه خونه رو تحویل بدیم و وسیله هارو بفروشیم و مهاجرت کنیم اینکارو کردیم اول عشق دلم فرستادم ترکیه و بعد هم قرار شد منم برم قضیه اونجوری که ما میخواستیم نشد و عشق دلم مجبود شد بعد از سه ماه برگرده ایران و ما چون خونه نداشتیم رفتیم خونه ی مادرم اینا
تک تک این شخصیت هارو من تو این چندماه تجربه کردیم شدم گربه چکمه پوش چنان غروری منو گرفت و گفتم با توانایی هایی که دارم خودم میسازم شبانه روز کار کردم بدون هیچ لذتی از مسیر فقط با خودم میگفتم باید پول بسازم ،باید همه چید درست کنم یه هدف گذاشتم ففط به نتیجه فگر کردم تازه یادم رفت که خدایی هست من بایدبسپرم به اون ،نه اینکه با این عقل کوچیکم مشکلاتم خودمو حل کنم از کسی کمک نمیگرفتم میگفتم خودم این غرور لعنتی به خاک سیاه میکشونه و تمام جون هایی که داری میگیره باعث میشه آدم هایی که دوسد دارن نبینی چون به قول اون گربه یک کسی بیشتر از اون دوسد دارن و اونم غرورت
انقدری مغرور شدم که میگفتم من ،من انجام میدم خدایا منو ببخش که در برابر تویی که قدرت مطلق هستی قد علم کردم واااااااامصیبتا به من، یادم میافته از خدا خجالت میکشم
و واقعا از ته قلبم توبه میکنم از خدا طلب آمرزش میکنم خدایا منو ببخش ،مثل گربه چکمه پوش ترس وجودم گرفت ترس من از نوع ترس از حرف مردم بود ترسیدم گفتم بخوام بیام برگردم بزارم دیگران به من کمک کنن مردم چی میگن ،یا بخام بیام تو اون منطقه خونه بگیرم مردم چی پشت سرم میگن وااااای از این ترس ، واگه با ترسات روبرو بشی خدا بهت پاداش میده ،واقعا فهمیدم که من بدون خدا هیچم هیچ،همه چیو باید بسپرم به خدا و فقط فقط روی خدا حساب باز کنم ولاغیر
شخصیت دختری که خانواده داشت ولی دنبال خانواده بود ،فردی که نعمت هایی که جلو چشمش نمیبینه و ناسپاس ،این نو خصلت رو هم داشتم خانواده ام همیشه پشت من بودن همیشه همیشه هوامو داشتن ولی انقدر که شرایط سخت رو برای خودم سخت تر کرده بودم که محبت های خانواده رو نمیدیدم تا حرفی میزدن به خودم میگرفتم و ناشکری میکردم ما بعد اینکه عشق دلم اردیبهشت اومد رفتیم خونه مادرم اونجا با ناشکر هایی که داشتم همش گیر میدادم به خانواده ام که شما به من اهمیت نمیدین دقیقا مثل گلدی دنبال چبز دیگری بودم
ااااای خدا منو ببخش به خلطر ناسپاسی ام
منو ببخش که نعمت بزرگی مثل خانواده بهم دادی و ندیدم
خدایا من توبه میکنم توبه ام بپذیر
خدایا منو ببخش که دست هایی که فرستادی دستمو بگیرن ندیدم وفقط غر زدم منو ببخش
و اما خداروشکر میکنم که شخصیت سگ مثبت اندیش رو داشتم ،با توجه به محصولاتی که از سایت استاد خریده بودم و فایل های رایگان شخصیت مثبت اندیشی هر ازگاهی کار میکرد
مادامی که کنترل ذهن میکردم
مادامی که توکلم به خدا میکردم
ما امی که حالم خوب نگه میداشتم
مادامی که از مسیرمون لذت میبردم
نتایج خودشون نشون میدادن
به خاطر اینکه روی محصول کشف قوانین زندکی و ثروت یک از لحاظ مالی درامد ماهیانه 15 میلیون رو داشتم و قرارداد داشتم
دلیلش این بود که توشرایط سختی که بود شروع میکردم به شکرگزاری،به خودم یادآور میشدم که باید حالمو همیشه خوب نگهدارم
چون قانون بدون تغییر خداوند همینه
احساس خوب=اتفاقات خوب
احساس بد=اتفاقات بد
و همیشه به خودم متعهد میشدم که من هستم که با افکارم زندگیمو را میسازم به خاطر همین هر زمانی که این قانون هارو رعایت میکردم شخصیت سگ مثبت اندیش دز من پدیدار میشد وشرایط بهتر میشد
خدایا شکرت که استاد عزیزم ،پیامبر زمانمون رو با هدایت به یک انیمیشن دستمو گرفتی و منو از تاریکی ها بیرون اوردی
خدایا شکرت که قدرت درک بهم دادی و منو هدایت کردی
خدایا شکرت که فهمیدم من بدون تو هیچم
خدایا شکرت فهمیدم من هیچ وقت با عقل کوچیکم نمیتونم زندگیمو درست کنم و باید بسپرم به تو
خدایا شکرت که من هم نظرکرده ی توام که تگر هم یه مدتی میرم تو خاکی میای و دستمو میگیری و میاری تو صراط مستقیم
خدایا شکرت
خدایا ما رو ببخش و بیامرز و مارو هدایت کن به مسیر انسان هایی که به آن ها نعمت دادی نه گمراهان
خدایا ای خدااااای مهربان و وهاب من ،من فقیر توام
سلام و احترام به دوست عزیزم ممنون که وقت گذاشتین و کامنت بنده رو خوندین ،انشا… که موفقیت های روز افزونتون اینجا بنویسین
کامنت نوشتن و کامنت خوندن خودش یکی از راه های کار کردن روی خودمون ،منم خودم زیاد اهل نوشتن نیستم دوس دارم نتیجه های بزرگ بگیرم بعد بیام بنویسم و این اشتباه ،از کوچیکترین چیزهایی که درک میکنیم باید بنویسیم با نوشتن و کامنت گذاشتن صدر صد تمرکزت میره روی نوشته و آگاهی هایی که درک کردی و این خودش یعنی تمرین باعث میشه کنترل ذهنت قویتر بشه ،من خودم تجربه کردم مادامی که تو سایت هستم کامنت میزارم کامنت میخونم مقاله هایی که خانم شایسته زحمت کشیدن ،از عقل کل استفاده میکنم نتایج خیلی زودتر و واضحتر اتفاق میافتع واقعو اینو با پوست و گوشت و استخونم درک کردم ،خوشحالم که شدم دستی از دستای خداشدم تا بتونم آیه ای از قران رو اینجا بنویسم بشه نشانه ای برای شما خداروشاکرم
همیشه همیشه گفتم وقتی با هر حرکتی دستی از بنده ای رو میگیری مطمن باش دست دیگه ات تو دست خداست
راستی دوست عزیزم باورتون نمیشه موقعی که این کامنت نوشتم انقدز اشک ریختم که زلال شدن قلبم رو حس میکردم ،اشکام بند نمیومد حس خیلی قشنگی بود انگار سرم گذاشته بودم تو دامن خدا داشتم باهاش حرف میزدم اونم دست نوازشش رو سرم میکشید میگفت چیزی نیست خودم درستش میکنم قربونت برم ،خیلیییییی حس عجیبی …
برای شما دوست عزیز این حس و حال رو از خدا براتون میخوام