درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش

از میان نظراتی که شما دوستان عزیز در بخش نظرات این قسمت می نویسید، نوشته ای که بیشترین ارتباط با محتوای این فایل را داشته باشد، به عنوان متن انتخابی این قسمت انتخاب می شود.
منتظر خواندن نوشته تأثیرگذارتان هستیم
  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش
    583MB
    40 دقیقه
  • فایل صوتی درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش
    38MB
    40 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

794 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مهدی کاتبی» در این صفحه: 1
  1. -
    مهدی کاتبی گفته:
    مدت عضویت: 1247 روز

    به نام خداوند یکتا

    سلام به استاد عباسمنش عزیز و بانو شایسته مهربان

    سلام به خانواده عزیزم

    در دوره شیوه حل مسائل در مورد تفاوت اعراض و حل مسئله صحبت میکنید، حالا چه ربطی به این فایل داره از نظر من؟ ما بعضی وقتا از مسائلی که مربوط به خودمون هست رو به بهانه اعراض ازش کنار میذاریم و نمیریم تو دلش، در صورتی که مسئله اعراض نیست ما ترسیدیم از حمله به اون ترس

    سال گذشته من میخواستم وارد شغل املاک بشم چون احساس میکردم قراره منو به یک سرمایه اولیه قابل قبول برسونه و من بعد از کسب سرمایه میرم سراغ علاقم ولی ترس از اینکه اگر اشتباه باشه این دیدگاهت عقب میفتی و زمان از دست میره میخواست اجازه نده من اقدام کنم، به هر حال من رفتم سراغ املاک و اون اندازه ای که لازم داشتم هم در آوردم اما فکر میکنید چی شد؟ من هیچ عددی رو اختصاص ندادم به علاقم و هدفی که بخاطرش اومدم املاک، همه رو خرج کردم انگار فراموش کرده بودم من هدفی داشتم، ولی اگر اون اقدام رو انجام نمیدادم خیلی از باور های الانم شکل نمیگرفت که مهم ترینش باوره این بود که میزان در آمد ربطی به عنوان شغلی نداره و همش فرکانسه من توی املاک آدمایی رو دیدم که عدد های خوبی میساختن اما وضعیت زندگانی کاملا معمولی بود و آدمایی دیدم که هیچ کدوم از فاکتور هایی که جامعه برای املاکی ها در نظر گرفته رو نداشتن و خیلی آدمای صادقی بودند و عجیب از کار و زندگیشون لذت میبردن، به هر حال بعد از دو سه ماه کار کردن روی خودم و دوره ‌شیوه حل مسائل فهمیدم من اگر به خدا توکل کنم حتما میتونم بدون سرمایه برم سراغ کاری که بهش علاقه دارم و انجامش بدم

    یک کج فهمی که من داشتم راجع به قوانین این بود که من اگر درست عمل کنم یک سری مسائل کامل حذف باید بشه از زندگیم، مثل ترس و مثل دیدن فقر و…

    در صورتی که کار کردن روی قوانین به این معنی نیست که تو قراره اینا از دنیا پاک کنی

    نه اینا هست، تو کدوم راهو میخوای بری؟

    دیروز توی محیط کارم یک ویدئویی پخش کردن از اینکه انجام دادن شغل ما، نیاز به یک سری فاکتور داره که اگر اینارو نداری از همین الان بازنده ای اینو بدون،( بماند که من شخصی که در ویدئو صحبت میکرد رو میشناختم و شهودم گفت این ویدئو رو نبین پاشو برو خونه ولی من از اینکه کارفرمام ناراحت بشه ترسیدم)

    خلاصه این آدم شروع کرد به حرف زدنو کلی نقشه راه رو سخت جلوه داد دقیقا مثل بعضی کاراکتر های این انیمیشن که نقشه رو نگاه میکردن وحشت میکردن و بعد شروع کرد بدگویی راجع به قوانین، که آره یک سری آدم میان میگن با باور های درست میشه فلان کرد و اینا، اسم آقای آزمندیان هم آورد که بگه خودش سال 83 شاگرد این آقا هم بوده ته اینا چیزی نیست زندگی به باور نیست، استنادش هم به این حرفش این بود که اگر این آدما با باور ها موفقیت کسب کردن چرا خودشون با باور هاشون یه مغازه رو نمیتونن بیارن بالا چرا دوره میفروشن؟

    یاده شما افتادم که در دوره شیوه حل مسائل به وضوح توضیح دادید که چطور با باور ها بیزینس تند خوانی رو راه اندازی کردید، با قوانینی که برای مردم توضیح میدادید ولی همون مردم میگفتن تو که قوانین رو میدونی دنبه ات کو؟ یاده ساعت ها مطالبی که از شما دیدم افتادم که میگه آدم اگر فقط به هدایت خدا عمل کنه مهم نیس شرایط چیه؟ سن چقدره؟ مردی یا زن؟

    آره ما میترسیم و به ترس هامون هم هدایت میشیم و هم زمان شدن من با پخش اون ویدئو بخاطر عوامل بیرون نبود من در لایه های عمیق ذهنم به حرف های اون آقا باور داشتم که به صحبتاش هدایت شدم، دوست ندارم بگم من اینو حل میکنم و فلان

    دوست دارم وقتی نتیجه دارم بیام بنویسم ازش ولی به این نتیجه صد در صدددددد رسیدم، که من هربار به خدا توکل کردم و یه اقدامی کردم شاید از نظر نزدیک ترین افراد زندگیمم اشتباه بوده اما درون من حس میکرد همین درسته، الانم میگم صد در صد به این نتیجه رسیدم که کنترل ورودی و دوری از فضای مسموم مجازی هم خودش یه پله مهم برای نزدیک ماندن به ندای الله هست

    عاشقتونم استاد خداروشکر بابت اینجا این سایت این بچه ها

    عاشقتم خدای مهربان من شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای: