درس‌هایی از انیمیشن گربه چکمه پوش

بنام خداوند بخشنده مهربان

سلام عرض میکنم به شما استاد عباس منش عزیزم و سرکار خانم شایسته گرامی

واقعا چقدر عالیه که شما حتی به یک کارتن که در نگاه اول فقط برای سربندی بچه ها ساخته میشه اینقدر زیبا با نگاهی متفاوت قانون رو ازش الگو برداری میکنین

و اینقدر خلاقانه به یک کارتن جذبه و شکل متفاوت تری میدین .

من شخصا از سال های قبل به دیدن کارتن خیلی اهمیت میدادم . من مثل شما به این نکته توجه نمیکردم که چقدر عالی میشه یه کارتن رو به این زیبایی و خلاقانه نگاه کرد

اما این موضوع از سنین نوجوانی در من وجود داشت که دنیای بچه گانمو خیلی دوست دارم و با تجسم سازی و تصویر سازی ذهنی بی نهایت حالم خوب میشه .

وقتی که توی دوره 12 قدم در این مورد صحبت میکردین و میگفتین که چطور میشه با تجسم سازی به خواسته هامون نزدیک تر بشیم چون باعث حال خوب میشه . من کاملا آگاهانه و بدون حتی ذره ایی مقاومت تاییدش کردم .

من تمام کارتن هایی که میبینم رو با توجه به اینکه شما همیشه تو تمام محصولات و فایل های رایگان هم اشاره ویژه ایی دارید اینکه باید به اصل هر چیزی توجه کنیم و من همیشه با دیدن هر کارتن این اصل برام بوجود میومد که من میتونم به خواسته هام برسم . درسته یک سری از موضوعات کارتن ها در دنیای واقعی غیر ممکن هستن اما میگفتم این اتفاق توی دنیای کارتن انجام شدنی بود و کارکتر های این داستان با یک ایمانی قوی و اراده ایی محکم بهش رسیدن و براشون لذت بخش میشد . منم این موضوع برام بصورت ناخودآگاه درونم شکل میگرفت و به موضوعاتی که توی دنیای واقعی خودم هم میتونم برسم و فقط باید ایمانم را به جهان نشون بدم .

امروز با تعریف نگاه شما از این کارتن که من قبلا دیده بودم آگاهیامو بیشتر کرد و یه نگاه جدید رو به من داد که واقعا هیچ چیز توی زندگی ما اتفاقی نیست .

هر موضوعی رو اگه بتونیم اصل و اساس اون رو درک کنیم خیلی درس ها برای ما خواهد داشت .

واقعا اگر جهان و قوانین رو به شکل یک قطار فرض کنیم و انسان هارو مسافرین این قطار حس کنیم هرجا که ما از این قطار پیاده بشیم ما استپ خوردیم و توقف کردیم ولی اون قطار با سرعت به حرکتش ادامه میده . زمانی که گربه به هر شکلی تصمیم رو به توقف و پیاده شدن از قطار میکنه باعث میشه خودش دچار ترس و نگرانی ها بشه.

یا داستان اون سگ که دنیارو یه اتفاق ساده و خوشایند می دید و دقیقا دنیا و جهان براش پر از لذت و رسیدن به خواسته هاش به راحتی بود .

و اینکه اون دختر که با خرس ها بود یک مدت طولانی تمام اون خواسته ایی که براش آرزو شده بود رو در کنارش داشت اما چون توی افکارش خوشبختی و خواستشو متفاوت میدید هیچ لذتی از زندگیش نداشت و همیشه دچار استرس و نگرانی و ترس بود .

ویا اون جادوگر وقتی انسان راه رسیدن به آرزوهاشو عوامل جانبی میدونه و فکر میکنه فقط با داشتن یک سری ابزار میتونن به خواسته هاش برسه و خودشو توانایی هاشو بی ارزش میدونه دنیا همون ابزارهارو وسیله نابودی اون افراد قرار میده .

از نکته دیگه این کارتن اون گرگ که فرشته مرگ هست دنبال کسانی میگرده که با ترساشون مانع رشدن مثل یک علف حرز به این ادم ها نگاه میکنه و دائم در حال پاک سازی این علف های حرز میشه و

تنها کسانی یا موجوداتی پایدار و ماندگارترن که با ترس هاشون بشدت روبرو میشن و مثل صحنه آخر گرگ و گربه چشم تو چشم میشن و نمیترسن اونجاس که دنیا و حتی به نوعی مرگ سره تعظیم فرود میاره و تابع خواسته ما میشن .

وقتی خودمون رو بشناسیم و باور کنیم که چه قدرتی داریم و اینان و توکل به خدارو سرلوحه کارمون قرار بدیم همه چیز در اختیار ما قرار میگیره و نیازی به مخفی کردن خیلی چیز ها نداریم .

خدا رو شاکرم که از شما استاد عزیزم یاد گرفتم که از هر چیزی درس واقعی اون رو بگیرم

باز هم صمیمانه از شما استاد عزیرم تشکر میکنم و برای شما و سرکار خانم شایسته و تیم بی نظیرتون بهترین هارو آرزو میکنم و

در پناه ایزد یکتا شاد سلامت و ثروتمند و سعادتمند باشید .