درسهایی که از المپیک ریو آموختم

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

ماجرای مایکل فلپس و بازگشتِ دوباره اش به المپیک ۲۰۱۶ و افتخاراتی که کسب کرد، درس هایی مهم از قوانین کیهانی را با خود داشت.

این ماجرا به ما یاد می دهد، هر چقدر هم موفق باشیم، باید نقشه ای برای رسیدن به موفقیت های بیشتر بکشیم.

هر چقدر که اهداف بزرگی را به تحقق رسانده باشیم، باز هم باید هدف بزرگتری برگزینیم.

به ما یاد می دهد که روزهای زندگی ما در این دو، سپری می شود:

یا در شور و شعف تکاپوی رسیدن به اهداف مان هستیم

یا سرگردان و پریشان، درگیر مشکلات بیهوده ای هستیم که جهان به خاطر نداشتن هدف و انگیزه برای حرکت و رشد، پیش رویمان گذارده است.

پس طبق توصیه قرآن:

“فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَب:  پس هنگامى که از کار مهمى فارغ شدى به مهم دیگرى بپرداز”، یادمان باشد که مهم ترین قدم حتی قبل از رسیدن به هدف، تعیین گامِ بعدی و هدف بعدی است.

پیام این آیه، یکی از مهم ترین موضوعات در تحقق خواسته ها است.. همان چیزی که مایکل فلپس و افرادِ موفقِ زیادی در جهان، به دلیل نادیده گرفتنش، درگیر مشکلاتِ بیهوده ای شدند که آنها را تا مرز سقوط پیش برد. همان اساسی که دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها به آن تأکید دارد.

در واقع سقوط مایکل فلپس نیز از لحظه ای آغاز شد که فکر کرد دیگر تمام مرزهای ممکن را طی و آنقدر موفقیت کسب کرده که دیگر چیزی بعنوانِ موفقیت بیشتر، برایش وجود ندارد.

اما جهان راه خودش را دارد. همواره در حال رشد و گسترش است، برایش رکود و سکون معنایی ندارد. فرقی نمی کند چقدر موفقیت کسب کرده باشید، زیرا هدف او رشد و گسترش بیشتر است.

زیرا قوانینش می گوید، هر چقدر که موفق باشید، باز هم می توانید موفق تر باشید.

هر چقدر ثروتمند باشید، باز هم می توانید ثروتمند تر باشید.

هر چقدر شاد باشید، باز هم می توانید شادی بیشتری را تجربه کنید.

زیرا ما به دنیا آمده ایم تا رشد کنیم و با رشدِ خودمان به گسترشِ جهان کمک کنیم.

پس یا با تعیینِ هدف مان، خود را با حرکتِ جهان، هماهنگ و به رشدش کمک می کنیم یا با دستِ خود، خود را در چاهی می اندازیم که به خاطر نداشتنِ هدف، در چرخه ای از مشکلات عجیب و غریب گرفتار آمده و مرتباً از یک مشکل به مشکل دیگر، از یک نگرانی به نگرانی ای دیگر، از یک شکست به شکستی دیگر، از یک اشتباه به سمت اشتباهی دیگر بر خورد می کنیم…

تا جایی که یا تسلیم شده، مانند مایکل فلپس پیام جهان را دریافت و هدفی بزرگتر برای خود دست و پا می کنیم و مانند او تصمیم می گیریم به جای پرداختن به مشکلاتی بیهوده که نتیجه ی بی هدفی مان بوده، از نیروی مان شور و اشتیاقی می سازیم تا موجب شود، هر صبحگاه به اهداف جدید و چالش های جدیدی که برای خود ساخته ایم، سلام کنیم

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    293MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی درسهایی که از المپیک ریو آموختم
    22MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

316 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمود کاظمی» در این صفحه: 1
  1. -
    محمود کاظمی گفته:
    مدت عضویت: 962 روز

    به نام خداوند وهاب وعظیم

    خداوند رو سپاسگذارم که بازم یک فرصت دیگه رو بهم داد تا یک روز دیگه از روز شمار تحول زندگیمو تیک بزنم

    که این بودنم در روز شمار تحول زندگیم خودش یک هدف بود وهست که تا آخرین روزش وبا هر ورقش یک کامنت از خودم بجا بزار که رد پایی از با ور سازی هام باشه خدارو هزاران مرتبه شکر که تا به اینجا 87 روز رو سپری کردم

    87 روزی که هر روزش واقعا تحولی در زندگیم ایجاد کرده که روز اول تصورشم نمی تونستم بکنم

    در هایی از آگاهی به روم باز کرده که هر کودمش کیلو متر ها منو از قبل خودم جلو تر برده واین روند می دونم ادامه داره تا جایی که من متعخدم به رشد وپیشرفت هر روزه ام

    واقعا باید هدف مشخص کرد اونم قبل از رسیدن به هدف قبلی

    چون اگر هدفی نداشته باشیم برای اجراش دنیا مارو وادار میکنه به حرکت ولی این حرکت که در راستای اهداف خودمون نیست وبه دنبال حل مسائل پوچ وبی ارزشیه که فقط مارو گرفتار میکنه نه اینکه باعث رشد وپیشرفتمون بشه

    یک مثل واضح دارم از پدر بزرگ خودم

    که وقتی خودشو باز نشسته کرد وخونه نشین شد هر بلایی که فکر شو بتونینن بکنین سرش اومد

    پدر بزرگم کشاورز بود وکشاورزی که چندینو چند هکتار زمین داشت دام داری داشت

    ومشغول به فعالیت های خودش بود

    ودر این حال که سنشم نزدیک به 70 سال بود سالمو سر حال بود وتمام کار های خودشو انجام میداد کارای مربوط به کشاورزیی که داشت دام داری که داشت ومسائلشو کامل خکدش هندل میکرد ودر عین حال تاکید میکنم سلامت کامل بود نخ قرصی ته دارویی نه دکتری هیچی

    ولی چی شد؟ خودشو باز نشسته کرد وخونه نشین شد ومیگفت دیگه من بسمه به اندازه خودم کار کردم

    و مشکلات سرو کلشون پیدا شد

    اول از همه جسمش به مشکل خورد دچار دکترو عمل جراحی چشم شد.

    بعد از اون پروستاتش دچار مشکل شد و دوباره عمل جراحی وگرفتاریای بیمارستانو از این حرفا

    بعد از دچار مسایل مالی شد جوری که قبلا یکی از سرمایه دار های شهرمون بود ولی بعدش به جایی رسید که واقعا از نطر مالی به مشکل بر خورده بود

    وبیشتر ملک هاشو از دست داد آبو زمیناشو فروخت وبه شکلهای مختلف از دستشون داد.

    حالا اینارو گفتم که به خودم اولا یاد آوری بشه که مهم نیست حتی مثل پدر بزرگتم اینقدر زمینو آب داشته باشی وقتی باز نشسته بکنی خودتو وخونه نشین جهان مجبورت میکنه به حرکت کردن ولی لین بار نه برای حرکت در جهت رسیدن به خواسته هات بلکه حرکت در رفع مشکلاتی که تمومی ندارن برات و هر روز بیشترم نیشن وکارو به جایی میرسونه برات که واقعا توی چند سال از 100 میرسونتت به زیر 100

    پس باید همیشه هدف داشت حتی قبل از رسیدن به هدف اولی چون جهان کارش اینه باید رشد بکنی وپیشرفت به قول قرآن بعد از رسیدن به مهمی به مهم دیگری بپردازید چون قانونش اینه

    یا رشد میکنی یا پس رفت چیز دیگه ای وجود نداره توی این دنیا پس چه بهتر که رشد بکنم وبهتر بشم هر روز وجهانو جای بهتری بکنم تا از برکاتش تا آخر عمرم بر خوردار باشم

    یه زمانی منم اوج خکاستم این بود که به جایگاهی برسم ودیگه همه چیو رها بکنم ولی حالا میفهمم که باید همیشه به دنبال تحقق هدفی باشم پس فرقی نداره چا جایگاهی دارم یا بعدا قراره برسم این حرکت ورو به جلو همیشه باید باشه چه حالا چه بعدا که به خواسته های العانم رسیدم

    پس باید همیشه ادامه داد وبهبود داد

    خدارو بی نهایت سپاسگذارم برای بودنم در این سایت واین آگاهیی های بی انتهایی که رایگان در اختیارمونه خدارو هزاران بار شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: