ما در جهانی زندگی میکنیم که در هر لحظه، نتیجهی فرکانسها و کانون توجهمان را به شکل اتفاقات، آدمها و شرایطی که تجربه میکنیم، وارد زندگیمان میکند. در جهانی با این اصل و اساس، چه کاری میتواند اساسیتر از شناختن فرکانس خواستهها و بهبود همیشگی باورها باشد.
مسئله این است که، هرکدام از ما به تناسب محدودیت باورهایمان، گاریای از افکار منفی و باورهای محدودکننده به دنبال خود یدک میکشیم و به همان اندازه که مقاومت در برابر تغییر آن باورها به خرج میدهیم، خود را وارد مسیرهای سختتر و جادههای سنگلاخیتری میکنیم، چرخهای آن گاری فرسودهتر میشود و حمل آن را دشوار تر میکند.
سنگینیِ این گاری و سختی این مسیر همواره بر دوشمان خواهد ماند، تا زمانی که دست از مقاومت برمیداریم و رابطهی میان «باورهایمان» و «جنس اتفاقات مسیری که وارد آن شدهایم» را پیدا میکنیم و عزم خود را برای تغییر آن باورها جزم میکنیم.
ساخته شدن باورهای قدرتمندکنندهی جدید و تغییر نگرش قبلی، آرام آرام چرخهای این گاری را تعمیر میکند، بارش را سبکتر میکند و به تناسبِ باورهای قدرتمندکنندهی جدیدی که ساخته میشود، اسبهای قویتری به آن میافزاید که طی مسیر را برایمان سادهتر میکند.
هرچه سعی میکنیم آگاهانه، با تمرکز بر نکات مثبت زندگیمان به احساس بهتر برسیم، امکانات بیشتری به گاریمان میافزاییم که مسیر را برایمان لذتبخشتر میکند.
هرچه به کمک کنترل آگاهانهی ذهن، مدت زمان بیشتری در احساس خوب میمانیم، به جادههای سرپایینیتر و هموارتری هدایت میشویم و آرام آرام گاریمان تبدیل به ماشینی میشود که مسیر را برایمان سادهتر میکند.
این مسیر تکاملیای است که در دوره ۱۲ قدم در حال رخ دادن است. به همین دلیل وقتی در قدم ۱۲ام به زندگیات نگاه میکنی و نتایجات را با چک آپ فرکانسی قدم اول مقایسه میکنی، متوجه میشوی که چگونه از آن گاری زهوار در رفته، ماشینی تمام اتوماتیک و راحت ساختهای.
موضوع دوره ۱۲ قدم، بسیار فراتر از مثبت اندیشی است. موضوع این دوره، سلامتی، عشق، آرامش، ثروت و معنویتی است که حقیقت زندگی من است.
در جلسات این قدمها، دلایل این نتایج و چگونگی ایجاد آنها را برای افرادی شرح میدهد که، آماده ایجاد این تغییر و خلق چنین نتایجی شدهاند و حاضرند بهایش را با عشق بپردازند.
این دوره «همان چگونگیای» را شرح میدهد که، مرا از کارگری و رانندگی با تاکسی، به زندگی در شرایط کنونیام رسانده است. نتایجی که حاصل:
- تغییرات وسیع در باورها و شخصیتام،
- تلاش برای یافتن پاشنههای آشیل و حل ریشهای مسائل، به جای تلاش برای تغییر عوامل بیرونی.
- یافتن ترمزهای ذهنی و برداشتن مقاومتهای ذهنی به جای، تقلا و سختکوشیهای فیزیکی.
- و در یک کلام، حاصل درک این اصل که تمام اتفاقات زندگیام نتیجهی فرکانسهای خودم است
- و تلاش برای ارسال فرکانس خواستههایم به کمک کنترل ذهن میباشد.
تمرینات و آگاهیهای این دوره، آرام آرام توانایی کنترل ذهن و «عادتِ تمرکز بر نکات مثبت» را در ذهنتان میسازد و شخصیت شما را به گونهای تغییر میدهد که بتوانی در هر لحظه، آگاهانه به اتفاقات زندگیات به گونهای نگاه کنی که، به احساس بهتری برسی و مدت زمان بیشتری در آن احساس بمانی.
آنوقت است که به قول قرآن: لاخوف علیهم و لاهم یحزنون میشوی. زیرا کل داستان تغییر، «احساس خوب=اتفاقات خوب» است.
اگر نشانهای برای هدایت به این دوره و خلق آگاهانهی زندگیات دیدی، به جمع صمیمی ما در این دوره بپیوند. چرا که خداوند هدایتهایش را به زبان نشانهها آشکار میکند و یادت باشد که قلبت به راحتی این نشانه را میشناسد.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD243MB20 دقیقه
- فایل صوتی «گاریِ زهوار در رفته ی افکار محدودکننده» را رها کن18MB20 دقیقه
دوستانی که به صورت نوشتاری ارتباط برقرار میکنن یا میخوان تجربه خواندن نوشتاری فایل گزارش قدم چهارم رو هم داشته باشن – برای درک بیشتر خودم نوشتم – تقدیم با عشق به شما:
به نام خدای مهربان. سلام خدمت شما دوست عزیز. من سید حسین عباس منش هستم و سپاسگزار خداوندم که به من فرصت داد در خدمت شما عزیزانم باشم دوباره. حتماً میدونید یک دوره ای رو آماده کردیم به لطف خدای مهربان به نام دوره ۱۲ قدم که برنامش به این شکله که هر ماه ما یک قدم داریم، توی هر قدم حدود چهار تا پنج تا جلسه ۴۵ دقیقه تا یک ساعته هست و طبق رسمی که تا الان بوده ما هر وقتی یک قدمی به اتمام میرسه یک توضیحاتی در مورد اون قدم میدیم و در مورد کل دوره دوازده قدم میدیم و دوستانی که دوست دارن میتونن بخرن و از قدم اول شروع کنن اگر قدم اول دوم سوم چهارم خریداری کردن میتونن از قدم پنجم با ما ادامه بدن. بریم سراغ دوره ی دوازده قدم و قدم چهارم. حالا من کلیت دوره رو بگم، ببینید بچهها دوره دوازده قدم که حالا مصادف شده با سفر ما به دور آمریکا درواقع اون نگرشیِ اون عملکرد و باورهاییِ که من این سالهای سال تو ذهنم ایجاد کردم و این نتایج تو زندگیم آوردم. یعنی یک قانون کلی رو من بارها و بارها گفتم یک قانونی رو من درک کردم که تمام اتفاقات زندگی من تمام منظورم تمامه اتفاقات دیگه. سلامتیم. روابطم، ثروتم. تمام شرایطی که برام بوجود میاد، همه ی اتفاقات زندگی من رو خودم دارم خلق میکنم حالا یا آگاهانه دارم این کار رو انجام میدم یا ناآگاهانه این کار رو انجام میدم. در هر صورت دارم خودم دارم این کار رو انجام میدم. این نیست که کسی از بیرون بتونه روی زندگی من تأثیر بزاره یا خدا چیزی رو میخواد یا خدا چیزی رو نمیخواد. این درواقع کلیت آنچه که من درک کردم که اتفاقات خودم دارم خلق میکنم، خودم دارم رقم میزنم و این کار رو دارم با افکارم انجام میدم. با افکار منظورم با باورهایی که دارم. باورها افکارین زیاد تکرار میشن توی ذهن ما. درواقع ما در حال ارسال فرکانس هایی هستیم در هر لحظه که اتفاقات و شرایطی رو وارد زندگی ما میکنه که هم گام باشه با فرکانس های ارسالی ما. یعنی اگر ما تمام صبح تا شب تمرکزمون بر روی نازیبایی هاست. غر میزنیم. مسائل سیاسی، بحث میکنیم، این اینجوری شد، اون مریضی اومده، اون بلا سرمون داره میاد، جنگ میخواد بشه، فلان میخواهد بشه، نگاهمون، توجهمون اگر به چیزهایی که باشه به ما احساس بدی میده اتفاقاتی وارد زندگی ما میشه که از جنس همون هاست که احساس بدی به ما میده. اگر بتونیم افکارمون کنترل کنیم باورهای مناسبی ایجاد کنیم کانون توجهمون رو روی چیزهایی بزاریم که به ما احساس بهتری میده، اتفاقات به شکلی رقم میخوره که به ما احساس بهتری میده. شرایط خوب میشه. چرخ زندگی.. من همیشه میگم چرخ زندگی روون تر رووون تر روون تر میشه. یعنی یک سری ها هستن توی زندگیشون توی مسیر زندگیشون انقدر افکار بیماری زا دارن مثل گذشته خود من که زندگیشون درده. درده. رنجه. ناراحتیه. روابط عاطفی نامناسب. بی پولی. بی کاری. مثل این میمونه تو مسیر دارن حرکت میکنن یک گاری خیلی سنگین به خودشون بستن. من این مثال رو زدم تو یکی از دوره های دوازده قدم. گفتم گفتم که خیلیها گاری به خودشون بستن. گاری چی؟ گاری افکار منفی. گاری باورهای اشتباه. یک گاری سنگین با چرخ های زنگ زده چندین تن بار توی مسیر سنگلاخ سربالایی توی هوای وحشتناک سرد با پای برهنه دارن این مسیر رو به سختی و زنجر میرن. زندگی خیلی از افراد به این شکله. زندگی گذشته منم به همین شکل بود. من تصمیم گرفتم گاری رو باز کنم. گاری افکار منفی و باور اشتباه رو باز کنم. هرچقدر این کار رو بیشتر کردم، هرچقدر توجه ام رو گذاشتم به چیزهایی که در زندگیم هست.. به جای اینکه توجه کنم به چیزهایی که نمیخوام.. به جای اینکه بحث کنم به آدمها توجه ام رو بزارم روی چیزهای زیبا.. آگاهانه فکرم رو کنترل کنم.. آگاهانه در مورد اون چیزهایی که به من احساس بهتری میده صحبت کنم.. یعنی یک جوری بشه زندگی من باری به هر جهت نباشه.. تصمیم بگیرم صبح که از خواب بلند میشم آگاهانه تصمیم بگیرم آقا هر اتفاقی بیفته من سعی میکنم جوری به اون اتفاق نگاه کنم که به من احساس بهتری بده. سعی میکنم نگاهم رو عوض کنم. کانون توجه ام رو عوض کنم. وقتی که من این کار رو انجام دادم دیگه اون گاری رو نکشیدم. مثل فردی شدم که اولش به ترتیب بود دیگه ..تکاملی.. اول گاری سبک سبکتر شد بعد چرخ هاش بهتر شد بعد مسیر صاف شد و بعد من پابرهنه بودم کتونی پوشیدم بعد هوا خیلی خوب شد بعد هوای بهاری شد و نسیمی خنک میوزید بعد گاری انقدر سبک شد دیگه کلاً از گاری رها شدم بعد یواش یواش مسیر سرپایینی شد آسفالت شد بعد یواش یواش جنگل و زیبایی و قشنگی و بعد دوچرخه پیداکردم و بعد دوچرخه سوار شدم و بعد مسیر زندگی زیباتر و راحتتر و آسون تر شد و بعد یک موتور زیبایی و بعد ماشین زیبایی و هواپیما خلاصه و مسیر همینجوری زیباتر آسانتر لذت بخش تر شد. خب؟ این چیزیه که توی زندگی من الان دارید میبینید. اتفاقاً مصادف شده با فایلهای که عزیز دلم برای سفرنامه داره آماده میکنه و میبینید دیگه این زندگی ماست. یعنی فایلهای سفرنامه که الان بیست و خوردهای قسمتش روی سایت قرار گرفته، و شاید بگم بالای ده پونزده قسمت دیگش آماده شده که آن شاءالله در روزهای آینده بر روی سایت قرار میگیره، زندگی ماست. و شما دارید میبینید زندگی من روابطم با فرزندم.. روابطم با عزیز دلم.. سلامتیم.. موقعیت هایی که اتفاق می افته.. آدمهایی که تو زندگیمون میاد.. شرایطی که برام بوجود میاد.. شما دارید میبینید خب.. داریم آمریکا رو میگردیم لذت میبریم و هربار اتفاقات زیبایی میفته .. این دیگه چیزی نیست که کسی توش شکی داشته باشه.. شبهه ای داشته باشه، حالا من کی بودم؟ میتونید برید فایلهای رویاهایت را باور داشته باش قسمت اول دوم ببینید. کسی که توی اون شرایط توی بندر عباس راننده تاکسی بوده، یک تاکسی دنده آرژانتینی که همیشه گیربکسش خراب بود.. بعد توی مسیر بین فلکه برق تا اسکله باهنر مسافر کشی میکرد، تازه قبلش تازه اون موقع اوضاع اون موقع اوضاع خوب بود.. قبلش که کارگر بودم اصلاً توی کشتی سازی کارگری میکردم و از اونجایگاه از اون شرایط از اون موقعیت به اینجایی که الان هست و دارید زندگیش رو میبینید رسیده فکر نمیکنم اصلاً کسی تو دنیا باشه که انقدر راحت زندگیش رو.. دوربین بیاره تو زندگیش و زندگیش رو همه جوره نشون بده. فقط دلیل این برنامهها و دلیل عشقی که ما به این کار داریم اینکه که شما باورتون تقویت بشه. شما بدونید که آقا میتونه زندگی زیبا بشه.. دلیلش اینه که میخوایم الگوهای مناسبی ایجاد کنیم. برخلاف صبح تا شب رسانهها اخبار که درمورد بدبختی و بیماری و مشکلات و جنگ و همه بدن مرگ بر این مرگ بر اون صحبت میکنن ما خیلی ساله بحث الانم نیست.. سالهای ساله من دپارم این کار رو انجام میدم.. حالا الان خیلی منسجمتر داریم این کار رو انجام میدیم و الا قبلاً همیشه اونهایی که با برنامههای من در ارتباط هستن میدونن سالهای ساله زندگیم رو شرایطم رو و نتایج اون نوع تفکری که توی ذهنم ایجاد کردم دارن نشونتون میدم. ما اومدیم به جای اون افکار و باورهای منفی و ناراحتکننده و محدود کننده اومدیم بیایم بگیم یک جوری دیگه هم میشه به دنیا نگاه کردا.. یکجور دیگه میشه نتیجه گرفت.. نه اینکه بگیم فقط بحث مثبتاندیشی باشه ها.. نه این نیست که مثلاً بگیم نه دنیا خیلی خرابه دنیا خیلی داغونه آدمها خیلی بدن اما بیاید مثلاً ما مثبت اندیش باشیم. ما گیر ندیم.. ما بگذریم.. از این صحبت ها.. نه بابا این حرفا چیه.. دنیایی که توش زندگی میکنم حقیقتی که وارد زندگی من میشه.. واقعیت زندگی من زیباییِ قشنگیِ لذتِ عشقِ آرامشِ ثروتِ نعمتِ سلامتیِ عشقِ.. میدونید؟ زیباییش و قشنگیش اینه که این نیست که بگم اوضاع بده من سعی میکنم که خوب بش نگاه کنم.. خب؟ چمیدونم من درد دارم ولی مسکن میخورم که درد رو احساس نکنم و الا درده هست.. این نیست.. تو زندگی من این نیست.. نه دردی نیست که من بخوام مسکن بخورم.. همه چیز زیبایی و قشنگیه.. اما قبلاً درد بوده.. قبلاً ناراحتی بوده.. با تغییر تفکر این چیزی که الان هست بوجود اومده خب؟ و سعی کردیم که بهتون نشون بدیم. تو دوره دوازده قدم خب مسما به صورت خیلی حرفهای تر با افرادی که آماده ترن کار میکنیم. دوره دوازده قدم دوره ای که یک سال حداقل طول میکشه.. الان توذهنم اینه که ۱۲ قدم رو حداقل اگر زنده باشم ادامه بدم.. ممکنه بیشترم بشه.. ممکنه ۱۳-۱۴-۱۵ هم قدمها اضافه بشه نمیدونم.. ولی یک برنامهای دارم برای اونهایی که متعهد هستند.. اونهایی که باور دارن که یعنی اون تیکه اول باور دارن زندگی ما دست خودمونه .. میتونه زندگیمون رو با افکارمون تغییر بدیم.. حالا برای اینکه کمک کنم که چطور افکارمون رو تغییر بدیم چه باورهایی بیشتر بهم کمک میکنه پاشنه های آشیلمون چیه چطور ترس هامون رو ازش بگذریم.. اصلاً چهجوری من این مسیر رو گذروندم دوره های زیادی رو آماده کردم. روانشناسی ثروت یک، دو و سه در مورد ثروت بوده. دوره عشق و مودت در روابط در مورد روابط بوده. دوره ی جهان بینی توحیدی دوره ی کشف قوانین زندگی.. دوره ی عزت نفس.. دوره ی هدفگذاری اینها دوره هایی بوده که برای دوستانی که میخواستن حرفهای تر بهتر توی مسیر گام بردارن آزمون خطا کمتر بکنن در یک کلام.. مثل یک فردی که میخواد مکانیکی رو خودش یادبگیره.. با فردی که نه میره پیش یک اوستا مکانیک و اون بهش میگه .. بهش میگه من خودم ۴۰ سال بالا پایین کردم این تجربه ۴۰ سال زندگی منه .. تجربه ۴۰ سال کار کردن با ماشین هاست.. میفهمم الان اگر فلان صدا رو از ماشین شنیدیم احتمال زیاد مشکل از فلان قسمت ماشینه نمیخوای بری بقیه جاهارو برسی کنی.. راهی که توی دوره دوازده قدم داریم میریم شبیه آینه یعنی من تجربه خودم رو میگم نتایج خودم رو میگم.. دیدگاههای خودم رو میگم.. مسیری که باید طی بشه رو میگم.. مسیری که طی کردم و خیلی خیلی دیگه شرایط من رو میدونید از همه لحاظ یک شرایط آرمانیه.. یک شرایطی رویایی برای همه..ازلحاظ مالی از لحاظ روابط از لحاظ سلامتی.. این چیزیه که من برای اونهایی که آمادن.. من قبلاً گفتم باز هم میگم.. دوره های من محصولات من برای همه مردم جهان نیست.. برای یک عده بسیار قلیلی که یکجور دیگه فکر میکنن.. تعهد دارن.. حاضرن بها بپردازن برای تغییر زندگیشون.. وقت بزارن.. انرژی بزارن.. هزینه کنن.. برای اینکه زندگیشون تغییر بدن.. همونجوری که برای خوراک و پوشاک و مسکن هزینه میکنن.. اونقدر برای تغییر زندگیشون برای سرمایه گذاری روی خودشون ارزش قائل هستن که وقت میگذارن.. مثل من این صحبتهایی که برای شما میکنم احتمالاً تو سفرنامه بهش رسیدید اینها اینجوری نیست من بیام برای شما یک سری حرفهای قشنگ بزنم و بعد برم به شیوه خودم زندگی کنم.. اینها زندگیه منه.. اینها زندگیه منه.. کاری که هر روز صبح تا شب دارم انجام میدم.. نگرش منه.. تمرینهایی که خودم دارم انجام میدم.. یعنی تمرینهایی که تو دوره ۱۲ قدم میگم، کارهایی که با بچهها انجام میدیم چیزیه که خودم دارم انجام میدم.. کل زندگیم از وقتی که قانون رو درک کردم دارم انجام میدم.. هربارم خب مشخصاً حرفهای تر میشم بهتر میشم تکاملم رو طی میکنم کاملتر میشم.. آمادهتر میشم.. خب؟ به همین دلیل دوره دوازده قدم رو آماده کردم چهار قدمش گذشته .. چقدر چقدر عزیزهای فوقالعادهای تو این دوره هستن.. به خدا انقدر من لذت میبرم از کامنت دوستانی که دوره ۱۲ قدم هستن.. انقدر آگاهه.. انقدر دانایی بخشِ.. انقدر مسیر رو ساده میکنه برای هممون که حد و حساب نداره.. یک عدهای هستن توی دوره دوازده قدم دارن میان بهاش رو پراختن ارزش قائلن.. زمان میزارن برای خودشون.. تمرین هاشون رو انجام میدن و توی قسمت کامنت ها مشارکت میکنن در مورد تمرینهایی که داده میشه.. اونها دارن نتایجشم میگیرن.. تازه نتایج هی هربار هربار بیشتر و بیشتر میشه.. یعنی من اون موقع تازه با این قوانین آشنا شده بودم نتایجی که اون اوایل میگرفتم خیلی برام شگفتآور بود.. ولی نتایجی که الان دارم میگیرم با ادامه دادن این مسیر خُب.. خب مسلماً خیلی خیلی بالاتره.. خیلی بزرگتره.. هر روز من واقعاً نمیتونم حدس بزنم که ۵ سال بعد ۱۰ سال بعد من در چه جایگاهی هستم.. یعنی انقدر میتونه نتایج بزرگ و بزرگ و بزرگتر بشه در تمام ابعاد که به خدا حدس زدنش کار سختیه .. یعنی هر چقدر که من بزرگ فکر کنم میدونم نتایج میتونه بزرگتر بشه.. من دارم محدودش میکنم.. این مسیری که من توی دوره دوازده قدم داریم طی میکنیم.. با یک سری بچههای گل و دوستداشتنی و فوقالعاده که داریم مسیر رو میایم و کار میکنن روی خودشون یعنی میدونید.. داریم توی دوازده قدم یاد میگیریم طبیعی زندگی کنیم.. یاد میگیریم که به خداوند اجازه بدیم نعمتها رو وارد زندگیمون بکنه.. یاد میگیریم که جلوی جریان نعمت و خوشبختی رو تو زندگیمون نگیریم.. خب.. یعنی این نعمت و ثروت تو زندگی همه ما میتونه باشه.. ما یاد میگیریم که مقاومت کمتر کنیم.. یاد میگیریم گاری رو سبکش کنیم.. سبک و سبک و سبکترش کنیم مسیر رو لذت بخش تر کنیم.. ما داریم این کار رو انجام میدیم.. داریم تمرین میکنیم.. هربارم یک تمرینی داریم.. توضیح میدیم در موردش.. جواب سؤالهای دوستان رو میدیم، کار میکنیم.. در مورد مسائل قرآنی صحبت میکنیم و اون نگاه فوقالعاده لذت بخش و شیوای خداوند رو در قرآن اون رو پیدا میکنیم در موردش صحبت میکنیم که چطور قوانین توضیح داده شده اما هزار و چهارصدساله افراد به جای اینکه به اصل بچسبن رفتن سراغ فرعیات توی دین و مذهب، بحث اسلام و نمیدونم مسیحیت نیست.. تمام ادیان یک جورایی به جای اینکه اصل رو پیدا کنن رفتن سراغ فرع.. ما سعی میکنیم خیلی خیلی ساده خیلی راحت با زبون خودمونی بیایم در مورد قوانین صحبت کنیم.. بیایم کار کنیم روی خودمون.. این کاریه که داریم توی دوره دوازده قدم انجام میدیم. خدارو صدهزار مرتبه شکر چهار تا قدم رو با هم رفتیم.. قدم پنجمم شروع شده و جلسه اولش هم روی سایت قرار گرفته.. دوستانی که تا قدم چهارم با ما بودن میتونن قدم پنجم رو بخرن.. دوستانی هم که میخوان از اول دوره رو شروع کنن باید از اول قدم با ما همراه بشن یعنی از قدم اول اول شما میتونید قدم اول رو خریداری کنید بعد سی روز وقت دارید برای اینکه قدم دوم رو با تخفیف ویژه تهیه کنید با تخفیف ۴۰٪ و بعدش ۳۰ روز وقت دارید برای قدم بعدی و به همین شکل. یعنی یک دوره ای که با الهامات من به خدا اصلاً هیچ ایده ای ندارم برای اینکه جلسات بعدی قدم چهجوری پیش بره. هیچ چیزی. فقط از خدا میخوام کمکم کنه هدایتم کنه و من بیام جلوی این موبایل و بشینم با شما صحبت کنم در مورد قوانین صحبت کنم در مورد نتایجم صحبت کنم در مورد این زندگی و در مورد چیزی که دارم باهاش زندگی میکنم صحبت کنم نه در مورد رویاهام نه در مورد چیزهایی که دوست دارم بهش برسم، چیزهایی که بهش رسیدم چیزهایی که آگاهانه.. قوانینی که دارم آگاهانه ازش استفاده میکنم و دارم نتیجه میگیرم، این کاریه که ما داریم تو دوره دوازده قدم انجام میدیم. خیلی خیلی پیشنهاد میکنم تو این دوره ثبت نام کنید. خیلی خیلی دوره ی خوبیه.. خیلی بهتون کمک میکنه اما باید متعهد باشید. شرطش تعهده. شرطش اینه که واقعاً به این نتیجه رسیده باشید که بابا من میخوام زندگیم رو تغییر بدم. بابا من میخوام یک آدم دیگه ای بشم. من میخوام روابط عاطفی فوقالعاده برای خودم ایجاد کنم. من میخوام از لحاظ مالی پیشرفت کنم. میخوام دریچه های رحمت و نعمت پروردگار به روی من باز بشه. من میخوام سلامتیم رو بدست بیارم. یعنی شرطش اینه که به اینجا برسی. بگی من بابا میخوام خودم رو شخم بزنم .. میخوام از زندگیم لذت ببرم. میخوام این چند روزه دنیا رو عالی زندگی کنم و آخرت رو هم بسازم.میخوام هم دنیا رو داشته باشم ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخرت حسنه.. میخوام هم دنیا رو داشته باشم هم آخرت رو داشته باشم. هم زیبایی و نیکی و ثروت و سلامتی و خوبی اهدنا الصراط المستقیم. صراط الذین انعمت علیهم غیر المغضوب علیهم و لضالین.. به راه کسانی که به آنها نعمت دادی من میخوام هم نعمت این دنیا رو داشته باشم و هم نعمت اون دنیا رو داشته باشیم. این کاریه که ما داریم در دوره دوازده قدم به لطف خدا انجام میدیم و تعداد بسیاری از دوستان تو این دوره شرکت کردن و نتایجشون گویای تاثیرگزاری این دوره هست هرچند که من بارها و بارها گفتم این کاری که تو دوره ها انجام میشه کار من نیست کار خدای منه واقعاً من هیچ آمادگی هیچ برنامهای من تهیه نمیکنم از قبل من فقط میام و اجازه میدم که خداوند من رو هدایت کنه و به همین شکل داره دوره ها آماده میشه و به همین دلیل هم تأثیر گزار هست. من همیشه میگم به سؤال دوستانی که میگن نمیدونیم دوره رو بخریم نخریم شروع کنیم یا نه میگم از خدا بپرسید. ببینید نشانهها چی میگن. اگر تو این چند روزه نشانه ای دیدی؟ از اینکه باید دوره رو شروع کنی نشانهها رو خودتون میفهمید اصلاً هر کسی خودش نشانهها برای هر کسی شخصاً قابل فهمه این نیست که نشانههایی که من درک میکنم شما بفهمید یا نشانههایی که شما درک میکنید من بفهمم.. ممکنه یک اتفاق یکسان بیفته ولی چندین و چند معنی داشته باشه برای افراد مختلف شما خودتون بهتر میفهمید که خداوند داره چطور شما رو هدایت و راهنمایی میکنه. به نشانهها توجه کنید اگر آمادش باشید خداوند با زبان نشانهها با شما صحبت خواهد کرد هدایتتون خواهد کرد و اگر نشانه ای دیدید که باید این دوره شرکت کنید از قدم اول شروع کنید اگر قدمها رو با من اومدید تا یکجایی از ادامه قدم شروع کنید و بخدا بدونید که زندگی میتونه بهشت باشه تو همین دنیا. میتونه زیبا باشه .. میتونه پر از شادی باشه.. اگر ما تغییر بدیم خودمون رو.. یعنی این نیست که مثلاً بگیم که من میخوام مثل قبل فکر کنم مثل قبل عمل کنم همون راه و روش قبلیم رو داشته باشم ولی نتایج متفاوت بگیرم.. نه اینطور نیست.. باید تغییر بدی.. باید خیلی چیزها رو تو وجودمون تغییر بدیم.. من خیلی چیزها رو تو وجودم تغییر دادم. این نتایجی که تو زندگی من هست حاصل تغییرات افکارمه.. باورهامه.. حاصل تعهدی که به خودم دادم.. و دارم ازش لذت میبرم و دارم استفاده میکنم.. به جای اینکه توی گرما ۴۰-۵۰ درجه شرجی بالای ۹۸ درصد بندرعباس تو تاکسی قراضه خرابی که همیشه مشکل داشت بشنیم با مردم بحث کنم سر ۵۰ تا تک تومنی کرایه .. با مامور راهنمایی رانندگی بحث کنم سر اینکه چرا دور میدون داری مسافر سوار میکنی.. با مامور تاکسیرانی بحث کنم سر اینکه چرا آرم تاکسی بالا چپ خاموشه.. دارم توی آمریکا با اتوبوسی که الان دارم توش فیلمبرداری میکنم با یک خونه ی همراه دارم مسافرت میکنم الان ایالت خیلی زیادی رو تا اینجا اومدیم از فلوریدا اومدیم جرجیا بعد اومدیم ویرجیانا. وست ویرجینیا، پنسیلوانیا.. و نیویورک و الان که کلیولند هستیم اوهایو خیلی جاها رو رفتیم و این چیزیه که تو زندگیم دارم تجربه میکنم از اون شرایط.. از اون شرایط.. اگر تعهد داشته باشی اگر روی خودت کار کنی دنیا پاداشی بهت میده که اصلاً الان نمیتونی تصورش کنی.. به خدا چیزی که الان تو زندگی من الان هست من نمیتونستم اصلاً ده سال پیش حتی تصورشم بکنم چیزی که الان تو زندگیم هست.. انقدر میتونه اوضاع تغییر کنه. عاشقتونم. دوستتون دارم ان شاءالله توی دوره میبینمتون. هر کجا هستید در پناه الله یکتا شاد باشید سالم باشید خوشبخت باشید ثروتمند باشید و سعادتمند در دنیا و آخرت. خدانگهدارتون باشه.
سلام خانم رضوی گرامی، خودم تایپ کردم٫