ما در جهانی زندگی میکنیم که در هر لحظه، نتیجهی فرکانسها و کانون توجهمان را به شکل اتفاقات، آدمها و شرایطی که تجربه میکنیم، وارد زندگیمان میکند. در جهانی با این اصل و اساس، چه کاری میتواند اساسیتر از شناختن فرکانس خواستهها و بهبود همیشگی باورها باشد.
مسئله این است که، هرکدام از ما به تناسب محدودیت باورهایمان، گاریای از افکار منفی و باورهای محدودکننده به دنبال خود یدک میکشیم و به همان اندازه که مقاومت در برابر تغییر آن باورها به خرج میدهیم، خود را وارد مسیرهای سختتر و جادههای سنگلاخیتری میکنیم، چرخهای آن گاری فرسودهتر میشود و حمل آن را دشوار تر میکند.
سنگینیِ این گاری و سختی این مسیر همواره بر دوشمان خواهد ماند، تا زمانی که دست از مقاومت برمیداریم و رابطهی میان «باورهایمان» و «جنس اتفاقات مسیری که وارد آن شدهایم» را پیدا میکنیم و عزم خود را برای تغییر آن باورها جزم میکنیم.
ساخته شدن باورهای قدرتمندکنندهی جدید و تغییر نگرش قبلی، آرام آرام چرخهای این گاری را تعمیر میکند، بارش را سبکتر میکند و به تناسبِ باورهای قدرتمندکنندهی جدیدی که ساخته میشود، اسبهای قویتری به آن میافزاید که طی مسیر را برایمان سادهتر میکند.
هرچه سعی میکنیم آگاهانه، با تمرکز بر نکات مثبت زندگیمان به احساس بهتر برسیم، امکانات بیشتری به گاریمان میافزاییم که مسیر را برایمان لذتبخشتر میکند.
هرچه به کمک کنترل آگاهانهی ذهن، مدت زمان بیشتری در احساس خوب میمانیم، به جادههای سرپایینیتر و هموارتری هدایت میشویم و آرام آرام گاریمان تبدیل به ماشینی میشود که مسیر را برایمان سادهتر میکند.
این مسیر تکاملیای است که در دوره ۱۲ قدم در حال رخ دادن است. به همین دلیل وقتی در قدم ۱۲ام به زندگیات نگاه میکنی و نتایجات را با چک آپ فرکانسی قدم اول مقایسه میکنی، متوجه میشوی که چگونه از آن گاری زهوار در رفته، ماشینی تمام اتوماتیک و راحت ساختهای.
موضوع دوره ۱۲ قدم، بسیار فراتر از مثبت اندیشی است. موضوع این دوره، سلامتی، عشق، آرامش، ثروت و معنویتی است که حقیقت زندگی من است.
در جلسات این قدمها، دلایل این نتایج و چگونگی ایجاد آنها را برای افرادی شرح میدهد که، آماده ایجاد این تغییر و خلق چنین نتایجی شدهاند و حاضرند بهایش را با عشق بپردازند.
این دوره «همان چگونگیای» را شرح میدهد که، مرا از کارگری و رانندگی با تاکسی، به زندگی در شرایط کنونیام رسانده است. نتایجی که حاصل:
- تغییرات وسیع در باورها و شخصیتام،
- تلاش برای یافتن پاشنههای آشیل و حل ریشهای مسائل، به جای تلاش برای تغییر عوامل بیرونی.
- یافتن ترمزهای ذهنی و برداشتن مقاومتهای ذهنی به جای، تقلا و سختکوشیهای فیزیکی.
- و در یک کلام، حاصل درک این اصل که تمام اتفاقات زندگیام نتیجهی فرکانسهای خودم است
- و تلاش برای ارسال فرکانس خواستههایم به کمک کنترل ذهن میباشد.
تمرینات و آگاهیهای این دوره، آرام آرام توانایی کنترل ذهن و «عادتِ تمرکز بر نکات مثبت» را در ذهنتان میسازد و شخصیت شما را به گونهای تغییر میدهد که بتوانی در هر لحظه، آگاهانه به اتفاقات زندگیات به گونهای نگاه کنی که، به احساس بهتری برسی و مدت زمان بیشتری در آن احساس بمانی.
آنوقت است که به قول قرآن: لاخوف علیهم و لاهم یحزنون میشوی. زیرا کل داستان تغییر، «احساس خوب=اتفاقات خوب» است.
اگر نشانهای برای هدایت به این دوره و خلق آگاهانهی زندگیات دیدی، به جمع صمیمی ما در این دوره بپیوند. چرا که خداوند هدایتهایش را به زبان نشانهها آشکار میکند و یادت باشد که قلبت به راحتی این نشانه را میشناسد.
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD243MB20 دقیقه
- فایل صوتی «گاریِ زهوار در رفته ی افکار محدودکننده» را رها کن18MB20 دقیقه
به نام خداوند بخشنده ی مهربان سلام به استاد عزیزدل من
سلام به خانوم شایسته گلم
تمام اتفاقات زندگی ما بدون استثنا به وسیله ی افکار ما رقم میخوره درواقع به وسیله ی باورهای ما
ادم ها شرایط ایده ها و سلامتی و عشق و وارد زندگیمون میشه
حالا باورها چی هستن باورها همون افکاریه که همش داره تکرار میشه
راستش من همیشه فکر میکردم اینکه میگیم افکار مارو،ورودی های ذهنیمون داره تشکیل میده و تبدیل به باور میشه فقط همین دیده ها شنیده ها و اخباره ک داره این اتفاقو برامون رقم میزنه ،اما هنوزباور کامل نداشتم ک این احساس خوب و بده ک نتایج زندگی مارورقم میزنه
بخاطر همین تا میدیدم مامانم زده شبکه اخبار کلی دعوا و جر بحث میکردم که اونو قطع کنه
بعد ک مامانم کانال روعوض،میکرد
من هنوزم احساسم بدبود و اون عصبانیتی ک از ورودی های بد داشتم تو وجودم میموند و فکر میکردم ک ورودی هاموکنترل میکنم اما نمیدونستم با بحث کردن و جدل کردن واحساس بدی ک دارم خودم رو از مدار خواسته هام. دارم دور میکنم
استاد این جمله ی شما بمن خیلی کمک کرد اینک گفتید اگر میبینی با بحث کردن بادیگران احساست بد میشه ،مهم نیست ک توی اون بحث پیروز بشی یا نه
این رو بدون ک تو به مدارهای پایین تر و ناخواسته هات سقوط خواهی کرد
ازون ب بعد دارم سعی میکنم کم تر بحث کنم وقتی میتونم اعراض کنم از ناخواسته هام چرا باید بحث کنم ک مثلا خودم پیروز باشم بقیه بهم بگن حق باتوعه،
تا من اروم بشم .
حالا بعد ازین جریان که فمیدم اشتباهه بحث کردن باادما دیگ اینکارو انجام نمیدم اما ی وقتاییم ک این،کارومیکنم و احساسم بد میشه
ذهنم میگه ببیننن بااینک قانون رو میدونستی اشتباه کردی بحث کردی خودت رو عصبانی کردی
و اینجا دوره احساس لیاقت میاد به کمک من
و من بخودم میگم عزیزدلم الهی دورت بگردم
هیییچ اشکالی نداره تو اشتباه کردی
همه اشتباه میکنن این طبیعیه
الان تو بهتر قانون رو درک کردی
فهمیدی باید بتونی خودت رو کنترل کنی
خودت باید،باخودت حرف بزنی. و خودت رو اروم کنی
توی این دنیا هیچکس کامل نیست
عوضش یاد میگیری توی موقعیت های بدی،احساست رو به شکل بهتری کنترل کنی
و بعد احساسم خوب میشه
هم یاد میگیرم ک دفعه بعد چطوری برخورد کنم هم احساسم بهتره
پس من هم پله قانون رو بهتر متوجه شدم
هم ب سمت اتفاق های بهتر هدایت میشم
چون حسم خوبه
سپاسگزارم استاد جان بابت این دوره ها این فایل ها
ک،همیشه قانون رو برای ما مرور میکنن
عاشقتونم امیدوارم خداوند به همه ی ما این
قدرت رو بده ک نجواهای ذهنمون رو کنترل کنیم وهی توی این کار بهتر و بهتر شیم
تا روزی برسه ک با یه ماشین اتومات شیک وقدرتمند
با کولر و بخاری و تجهیزات به مسیر خواسته هامون هدایت بشیم
در پناه الله. یکتا شاد و ثروتمند باشید استاد جانم