«گاریِ زهوار در رفته ی افکار محدودکننده» را رها کن - صفحه 8

253 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    فرشته کوهستانی گفته:
    مدت عضویت: 1311 روز

    بنام الله یکتا

    استاد عزیزم و مریم جانم سلام

    من باور دارم ما بدنیا اومدیم تا از زیبایی ها لذت ببریم از دنیای مادی لذت ببریم

    اما ذهن دنیایی ما،به سمتی رفته که فکر کردیم ما بدنیا اومدیم تا امتحان بشیم تا زجر بکشیم و بعدش از دنیا بریم تا عذاب اشتباهات دنیا رو ببینیم

    اکثر ما از این خدا بیزار بودیم که منتظره ما خطا کنیم تا مجازاتمون کنه

    اما شما خدای واقعی رو بمن شناسوندید

    یاد دادید که خدا رو هرجور ببینی همونه

    چون ما در دنیای فرکانسی زندگی میکنیم

    چون ما بی نهایت ثروتمندیم

    من مثال گاری رو تحسین میکنم به حقیقت من تو اون وحله ی اول بودم یه گاری زنگ زده با چرخ دنده های خراب،با باورهای منفی و مخرب داغون،در یک سربالایی پر از سنگلاخ

    با وجود استمرار کار کردن رو خودم الان یکم چرخهای گاریم روان شده و یکم بار گاریم کم شده

    از خدا میخوام منو هدایت کنه باورهایی بسازم که بتونم گاریم و با دوچرخه،دوچرخه رو با موتور،موتور رو با ماشین و ماشین رو با هواپیما عوض کنم و از زندگی دنیا و آخرتم لذت ببرم

    درپناه الله یکتا شاد ثروتمند و سعادتمند باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    محمدرضا رضایی گفته:
    مدت عضویت: 1446 روز

    بنام یگانه معمار هستی

    سلام

    واقعا خداروشکر برای اینهمه آگاهی .

    استمرار در این موارد برای من بسیار مهم بوده و من خیلی ازش کمک گرفتم برای اینکه واقعا تمرکز و توجه ام گاهی در ناخواسته ها میره و گوش دادن به این فایلها باعث میشه که من بازهم برگردم به مسیر درست .

    ممنونم از استاد عزیزم که اینفدر با عشق هست و من بشدت دوست دارم .

    استاد دیشب یک خواب بسیار عجیب دیدم ،

    دیدم در یک سمینار بودم که انسانهایی که اونجا بودند چهره های بسیار زشتی داشتند و ترسناک بودند و ناراحت بودند و باهم دعوا میکردند . من بلند شدم از وسط راهرو اومدم جلوی آنها و با صدای بلند حرفهای شما رو میزدم . بهشون میگفتم این واقعیت شما نیست این واقعیت زندگی نیست که ناراحت باشید و سختی بکشید و حرفهای دیگر که الان یادم نیست ولی با تمام وجودم میگفتم و بعدش من شمارو دیدم که وارد سالن شدید و صدای من تبدیل به صدای شما شد .

    واقعا خواب زیبا و عجیبی بود .

    امروز این فایل بسیار زیبا رو گوش دادم که در مورد تمرکز و توجه روی نکات مثبت بود و مثال بسیار زیبای شما در مورد این گاری .

    من همزمان دارم کتاب رویاها رو میخونم و مینویسم اش الان فصل 2 هستم و در اونجا هم دقیقا به همین مطلب اشاره کرده بودید اون قسمتی که من داشتم مطالعه اش میکردم و این تکرار امروز برایم خیلی مفید بود .

    بشدت علاقه دارم دوره ی 12 قدم رو شروع کنم ولی برنامه ریزی ام اینگونه است که ابتدا کتابهای شما رو تموم کنم و همزمان هم فایلهای دانلودی رو مثل همین روز شمار رو تموم کنم و هر زمان خدا هدایتم کنه آغازش کنم .

    مطمعنم من وارد این دوره بشوم وقتی که میام بیرون ازش در قدم 12 به جایی رسیدم که حتی خودمم حیرت کنم از این همه پیشرفت و این همه قدرت و شکوه ،

    چه برسه به اطرافیانم …

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    علی گفته:
    مدت عضویت: 1266 روز

    به نام خدا💕

    روز ۹۴ سفر من……

    از اون روز که با سایت آشنا شدم و سعی کردم زندگیم رو تغییر بدم و با مفاهیمی مثل ورودی های ذهن،کنترل ذهن،کانون توجه،احساس خوب و…. آشنا شدم زندگیم دارای تحولی هرچند اندک شده و حداقل چیزی که نصیبم شده این بوده که اگه لغزشی داشتم سعی کردم سریع برگردم به مسیر،اگه حالم خراب شده زودتر از قبل خودم رو به احساس خوب رسوندم،دیگه کمتر تو گذشته غرق شدم،اخلاقم بهتر شده،از لحاظ مالی حداقل اقدام کردم که دیگه قرض نکنم از نظر سلامتی حالم بهتر از قبل شده،شاید بعضی مواقع قضاوت کنم ولی خیلی کمتر از قبل شده،سعی میکنم دیگه غیبت نکنم،با قرآن آشتی کردم،دوباره نماز میخونم،نسبت به گذشته بیشتر به خدا فکر میکنم و امیدوارم به جایی برسم که تمام امورم رو به خدا بسپارم و…..

    و تمام اینهارو مدیون هدایت خدا به این سایت و کمک دوستان بزرگوار در این سایت هستم.

    خدایا شکرت بابت تمام داده هایت به من🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  4. -
    سها صادقی گفته:
    مدت عضویت: 1279 روز

    سلام و درود خدمت خانواده ارزشمند و آگاه عباس منش و عرض احترام خدمت استاد جان. من اولین باری هست که در سایت می نویسم. آن زمان سال 88 که شما و همسر نازنینتون در خانه معلم تجریش سمینار برگزار می کردید من در سمینارهاتون شرکت می کردم و حتی یه دفتر کوچیک اون زمان داشتید من اونجا هم اومده بودم استاد جان من از همون زمان از مدار شما خارج شدم و مسیر یا مسیرهای بسیار سختی رو طی کردم با نتایج نه چندان مطلوب چون باورهای بسیاردردناکی من رو احاطه کرده بود و همچنان اسیر اونها هستم ولی چند ماه پیش یک ویس از یک صدای آشنا که انگار از عرش خدا می آمد من و دوباره در مدار شما قرار داد من بیشتر زمانم به مطالعه سایت شما و سه تا ثروتی که تهیه کردم می گذرد.استاد جان روزهای بسیار سختی رو می گذرانم اما با صدای شما نور به تاریکی های من می تابد و من متوجه جهل مطلق خودم می شوم. ولی استاد من متوجه شدم که مدارم به شدت پایینه چون هم شب عیدی اومیکرون گرفتم هم به شدت انسداد پول و ثروت دارم. اما تلاش می کنم و از این سنگلاخ عبور می کنم و بعد می آیم برای همه عزیزان و استاد ارزشمندم تعریف می کنم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    افسانه گفته:
    مدت عضویت: 1622 روز

    بنام خدای بخشنده و مهربان

    سلام به دوستای گلم

    روز۹۴ سفرزیبای منه

    خدایا شکرت بابت امروز

    بازهم یه فایل فوق العاده ی دیگه خدایاشکرت که شنیدم فایل امروز رو هم، اینکه بازم یه جمله ی تکراری که اگه هزار بار دیگه هم تکرار بشه بازم کمه اونم اینه که تو جهم رو آگاهانه بزارن روی زیباییا و به احساس بهتر برسم و ذهنم رو کنترل کنم اینکه کانون توجهم رو عوض کنم اینکه زاویه ی دیدم رو تغییر بدم. خدایا شکرت که امروزم پراز آگاهیهای ناب بود

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  6. -
    ابراهیم آقا Brj_auto_glass گفته:
    مدت عضویت: 2207 روز

    سلام دوستان

    روز ۹۴ سفرنامه

    همه زندگی ما را افکاری که توسط ورودی ها در ذهنمان تکرار میشه به وجود میاریم این افکار غالب تبدیل میشه به باور و باورند در مورد هر موضوع ما را میبرد به مدار اون موضوع چه خوشمان بیاید چه بدمان بیاید

    اگر بتوانیم کانون توجه رو بزاریم روی چیزایی که احساس بهتری میده (که واقعا دشواره تو شرایط بحرانی) اونوقت جهان پاداشهای بزرگ و نفیس میده

    به یه تضادی برخوردم با همسایه محل کارم که چند روزه درگیرشم و هرکار میکنم نمیتونم در موردش صحبت و فکر نکنم اینه که استاد میگه تا عمل نکنی از نتیجه خبری نیست خودم میفهمم که داره از مسیر دورم می‌کنه ولی هر کار میکنم نمیتونم جلوی ذهنم رو بگیرم

    اگه می‌خوام چرخ زندگیم روان بشه باید این گاری مستحلک و داغون رو از خودم باز کنم

    امروز یه کاری تو اداره پست شهرمون داشتم گفتم میرم تمرین آگهی تبلیغاتی رو انجام هم انجام بدم هر کاری کردم که بلند بشم از روی صندلی برم پیش کسی باهاش صحبت کنم نمی‌تونستم انگار صندلی چسبیده بود بهم . نجواها می‌گفت شلوغه بزار یه وقت دیگه . الان بخوای به یکی بگی بقیه میشنوند داری چی میگی و …..

    میدونم دلیل این افکار منفی و نجواها از کجا داره آب میخوره از باور کمبوده از باور عدم عزت نفسه از باور در ذهن قدرت رو به دیگران دادنه

    استاد نتیجه ای که داره میگیره به خاطر تعهدشه من نتایجم به خاطر تعهد سستیه که دارم وگرنه چه فرقیه بین من با استاد؟

    جهان تو مواقع بحرانه که نمره را اعلام می‌کنه مثل معلمی که تا امتحان پایان سال رو ندی بهت نمره کارنامه را نمی‌ده

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
    • -
      سپیده گفته:
      مدت عضویت: 1375 روز

      سلام دوست خوبم

      چ جالب من انروز چقدر ب کلمه تعهد برخوردم و چ کلمه پر مفهمومی…تعهد….

      و اینکه من با اینک دوره عزت نفس رو ندارم ولی چون قبلا از استاد و از کامنت های بچه ها شنیده بودم ک ی تمرینی هس ب اسم اگهی بازرگانی ک باید اول خصوصیات مثبتت رو روی کاغذ بنویسی بری توی ی جمع غریبه و برای بقیه از خصوصیاتت بگی و من همیشه تو ذهنم بود ک این کار رو انجام بدم با خودم میگفتم نه باا صبر کن دوره رو بگیری بعد ببین استاد چی گفته اونجا بزار قشنگ موضوع باز بشه برات بعد انجامش بده ولی از ی طرف هم میگفتم ب اندازه اگاهی اللنم باید اقدام کنم تا خدا و جهانش ببینن ک من متعهدم برای رشد و برای عزت نفسم…

      اتفاقا همین امشب داشتیم با شوهرم در مورد همین تمرین حرف میزدیم و من گفتم این ایده چندبار اومده تو ذهنم ک برم انجانش بدم ولی از بس نجوا میاد نمیتونم حتی قلم بردارم ک روی کاغذ شروع کنم ب نوشتن ببینم اصلا چیزی میدونم از خصوصیاتم ایا یا ن؟؟؟

      حتی در همین حد حرکت نکردم

      و الان با این کامنتتون و جوابی ک دارم مینویسم متوجه شدم ک خدا بهم میگه تو هیچ حرکتی نمیکنی اون وقت توقع داری ک رشد هم بکنی؟؟؟

      پس من همین حا تعهد میدم ک برم اولین قدم رو بردارم و حداقل ترین کار رو بکنم و شروع کنم ب نوشتن خصوصیاتم و درمورد شخصیتم فکر کنم….

      چقدر این همزمانی و هم مکانی های خدا جالبه واقعا من ک اینقدر از این همزمانی و هم مکانی ها میبینم باز هم برام جالبه…

      من رو ب کامنت شما هدایت کرد درست وقتی ک داشتم درمورد این تصمیمم حرف میزدم….

      امیدوارم و هم من و هم همه دوستان ب تعهد هایی ک برای رشدمون میدیم پایبند باشیم….

      ب زودی از نتایجم مینویسم…..

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    رضا ملتفت گفته:
    مدت عضویت: 1981 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    سلام به استاد عزیزم🌹، سلام به مریم خانم شایسته مهربون و دوست‌داشتنی🌺 و سلام به دوستای عزیزم در خانواده صمیمی عباس منش🌷، امیدوارم حال همگی عالی باشه.

    استاد عزیزم🌹، خیلی عالی بود این فایل، من این قانون برام مرور شد که صد در صد زندگیم رو خودم دارم میسازم، اینکه مطالب شما رو دنبال میکنم، خدا رو شکر میکنم که من رو با شما آشنا کرد و منم که وقت میذارم و الان کار میکنم و درآمد دارم، این منم که ستاره قطبی انجام میدم و یا توی یادگیری زبان انگلیسی، پادکست گوش میدم، این منم که با توجه کردن به هر موضوعی دارم فرکانس‌هایی به جهان ارسال میکنم. منم که دارم زندگیم رو خلق میکنم و به قول استاد تمام اتفاقات زندگیم رو خودم دارم خلق میکنم یا آگاهانه یا ناآگاهانه.

    هر کدوم از ما یه گاری از افکار محدودکننده به خودمون بستیم، اینکه تصمیم بگیریم فکر کنیم به این موضوعات، اینکه بنویسیم، کامنت‌های دوستان رو بخونیم، الگوهای مناسب رو ببینیم و تحسین کنیم، این باعث میشه به درک بهتری برسیم، هر بار گاری رو سبک و سبک‌تر کنیم، چرخ زندگی روونتر بشه، پامون رو از روی ترمزها برداریم، این ترمزها می‌تونه برداشته بشه، این نتایج می‌تونه تغییر کنه، بعضی وقت‌ها فکر میکنم دیگه نمیتونم بهتر بشم، یا راهی ندارم جز اینکه تسلیم نجواها بشم، ما یاد میگیریم بگیم نه، البته با دلیل و منطق، نه اینکه بجنگیم با اون نجوا و احساسمون بدتر بشه، چون این حس رو تجربه کردم این نجواها و پاشنه‌های آشیل برای هرکسی خیلی سخت و منطقی هستن، خیلی تکرار شدن، ما باید باور کنیم راه دیگه ای هم وجود داره و بگردیم اون راه رو پیدا کنیم.

    استاد درباره دوره دوازده قدم گفتید و از اینکه با طی کردن تکامل قراره توی تمام جنبه‌های زندگی از قبیل ثروت، سلامتی، معنویت و روابط روی خودمون کار کنیم، روی افکار و شخصیتمون کار کنیم، گفتید چقدر لذت میبرید از خوندن کامنت‌های بچه‌ها، پس باید کامنت‌های دوستام رو مطالعه کنم. گفتید بعد از قبول اینکه خودمون هستیم که زندگیمون رو میسازیم، مهمترین موضوع تعهده، ما باید با یه تعهد محکم بخوایم تغییر کنیم و زندگیمون رو بسازیم. این تعهد یعنی ما هم یاد بگیریم یه سری اصول و قانون برای خودمون داشته باشیم و بهشون عمل کنیم، ایمانی که عمل نیاره حرف مفته، ما باید حرکت کنیم، اون ایمان و باور اگر واقعی باشه اگر منطقی شده باشه توی ذهن، باید به ما انگیزه و انرژی برای حرکت کردن بده.🌺 خدایا شکرت🙏

    وای خدای من، از شما یاد گرفتم که این ذهن همیشه تشنه است و این مطالب هیچوقت تکراری نمیشه، چون درک من هربار داره بهتر میشه، چون باید همیشه روی این باورها کار کنم، مگه میشه با یک بار غذا خوردن توی کل هفته هیچی نخورد، مگه میشه با یکبار نفس کشیدن بگیم این کار تکراری شده و نمیخوام دیگه نفس بکشم، چون به اندازه کافی اکسیژن ذخیره کردم، توی این مثال به اندازه کافی باور ساختم، نه، این باوره عامل اصلی خلق اتفاقاته، من نیاز دارم به کار کردن روی باورهام، اگه می‌خوام زندگیم دست خودم باشه💪، نیاز دارم به خوراک مناسب دادن به ذهنم و این ذهن همیشه تشنه است🔶

    من یاد گرفتم که ما تعهدی ندادیم که زندگیمون همراه با زجر و سختی باشه، ما توی دوازده قدم یاد میگیریم که طبیعی زندگی کنیم🦋، یاد میگیریم گاری رو سبکش کنیم. خدایا صدهزار مرتبه شکرت🙏

    استادم تحسینتون میکنم که اینقدر نتیجه گرفتید و توی دوره میخواید از نعمت‌هایی که دارید و واقعیت زندگیتون هست، صحبت کنید و نه رویاهاتون🌹 و شما تکاملتون رو طی کردید و پشت دوربین قرار میگیرید و مطالب به این صورت تهیه میشه و من یاد گرفتم با باور کردن این نعمتها و تکرار کردن این موضوع که میشه این نعمتها رو داشت و این نعمتها برای هرکسی هست که خدای خودش رو باور کنه و انگیزه و باورهای درستی درباره خواسته‌هاش داشته باشه، به سمت این نعمتها هدایت بشم.

    خانم شایسته عزیز🌷، از شما هم بخاطر تهیه و مرتب کردن روزشمار تحول زندگی من، بینهایت ممنون و سپاسگزارم.🙏 خدایا شکرت🌺

    امیدوارم همه شما دوستان عزیزم در پناه خدای بزرگ همیشه شاد و سلامت باشید🔶

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    علی اکبر ویزواری گفته:
    مدت عضویت: 1341 روز

    بنام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته عزیز و همه ی دوستان

    سپاسگزار خداوند یکتا هستم که بوسیله دستی از دستانش آگاهی های لازم رو برای رسیدن به تمام خواسته ها به من میدهد و خداوند رو شاکرم که منو به این مسیر زیبا و پر از آگاهی هدایت کرد . خیلی فایل خوبی بود مثل تمام بقیه فایلها که همیشه تاکید بر اصل و قانون بوده و اینکه خیلی خوبه که هر لحظه در حال خلق زندگی خودم هستم .خیلی از لحاظ فرکانسی تغییر کردم از موقعی که روی خودم کار کردم و نتایجی به نسبت تغییراتی که در باورهام ایجاد کردم داره برام رقم میخوره و مطمئنم هر چی بیشتر کار کنم نتایج به مراتب بزرگتری قدم به قدم با رشد تکاملم رقم میخوره و به امید خدا در شرایطی قرار خواهم‌ گرفت که میتونم از محصولات استفاده کنم .

    بینهایت سپاسگزار خداوند هستم که هر لحظه هدایتم میکند به مسیر درست و پر از نعمتها

    سپاس از استاد عزیز و خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    علیرضا جلالی گفته:
    مدت عضویت: 2022 روز

    سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی بزرگوار

    روز نود وچهارم روز شمار زندگی من

    خداروشکر میکنم که میتوانم این فایل رو گوش بدهم و به اندازه ظرفیتم از اون استفاده میکنم برای زندگی بهترم

    دوره دوازده قدم دوره ای که از اهداف من هست برای خرید اون و البته مطمئنم که به زودی خرید میکنم و خداروشکر میکنم که تا الان هم با فایل های رایگان ولی با ارزش و خرید کتاب رویاها کلی نتیجه گرفتم.

    اینکه استاد میگن صبح که بیدار میشید هدف داشته باشید و به اتفاقات جوری نگاه کنیم که به ما احساس بهتری بده خیلی تاثیر گزار هست و تجربه ای که من دارم اینکه وقتی کانون توجه خودم رو آگاهانه کنترل کنم حتی اگر اتفاق نامناسبی هم برام رخ داد اون اتفاق من رو رشد میده چون نگرشم رو عوض میکنم و این تغییر نگرش حتی باعث میشه که بتوانم قدرت حل مساله ام رو بالا ببرم و اینقدر الان راحت میتونم مسائلم رو حل کنم که واقعا خداروشکر میکنم یعنی همون ارزش تضادها و اینکه با کنترل کانون توجه کم کم اتفاقات خوب از راه میرسه و زندگی روند طبیعی خورش رو میگیره و همه چیز راحت اتفاق میفته تا جایی که شوق و اشتیاقت برای زندگی بیشتر میشه و میخوای فقط ادامه بدهی .

    شاد باشید و تندرست ثروتمند در دنیا وآخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    زینب معرفی گفته:
    مدت عضویت: 1301 روز

    به نام خدای یکتای بی همتا

    سلام استاد عزیزم

    سلام مریم نازنینم

    و سلام دوستان خوبم

    هربار که حرف از دوره ی ۱۲قدم میشه دلم پر میکشه برای این دوره

    و با تمام وجودم دوست دارم که تو مدار خرید این دوره ی بی نظیر قرار بگیرم

    و بازم یک فایل پر از آگاهی های ناب

    همیشه استاد درباره ی قانون کلی جهان حرف میزنه چون این اصله و اون اینه که

    کل اتفاقات زندگی ما توسط خود ما داره رقم میخوره حالا یا آگاهانه یا ناآگاهانه و هیچ عامل بیرونی وجود نداره

    ما با افکار و باورهایمان شرایط و اتفاقات زندگی مان را رقم می‌زنیم

    ما در هر لحظه فرکانس هایی را به جهان هستی ارسال میکنیم و جهان اتفاقات و شرایطی رو همگام با فرکانس های ارسالی ما وارد زندگی ما می‌کنه

    حالا اگر ما سعی کنیم که نگاه مون به زندگی به اتفاقات جوری باشه که به ما احساس بهتری بده اگه سعی کنیم فقط به نکات مثبت زندگی به زیبایی هایی که در اطراف مون هست توجه کنیم جهان مارو به سمتی هدایت می‌کنه که اتفاقاتی رو بیشتر تجربه کنیم که به ما احساس بهتری بده

    و برعکسشم همین طور

    هر فرکانسی که بفرستیم به جهان چه خوب چه بد بازتابش و میبینیم

    برای اینکه نتایج ملموس بگیریم باید متعهد باشیم که خودمون و تغییر بدیم نگاه مون شخصیت مون باید تغییر کنه تا نتایج اتفاق بیفته

    خدایا شکرت بخاطر این فایل بی نظیر

    و امیدوارم خییییلی زود بتونم این دوره ی فوق العاده رو تهیه کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: