درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2

در این فایل، استاد عباس‌منش از دل یک بازی ساده مثل پینگ‌پنگ، درس‌های اساسی زندگی را به ما می‌آموزد. درس‌هایی که اجرا یا عدم اجرای آن‌ها، مسیر زندگی ما را به‌اندازه‌ی تفاوت میان یک جاده‌ی سربالایی و پر از سنگلاخ یا یک جاده‌ی آسفالته و صاف، دگرگون می‌کند.

موفقیت در هر جنبه‌ای از زندگی اصول ساده‌ای دارد. کار ما این است که این اصول ساده را یاد بگیریم و تکرار کنیم. آن‌وقت، زندگی به یک لذت بی‌پایان تبدیل می‌شود.

ابتدا توضیحات استاد عباس منش در این فایل را با دقت گوش دهید.سپس در بخش نظرات درباره‌ی تجربیات زندگی خود (در کسب‌وکار، سلامتی، روابط و…) بنویسید که:

  1. کجاها توانستید به قانون تکامل عمل کنید و مسیر برای شما آسان و لذت بخش شد؟
  2. کجاها برای رفتن به مرحله‌ی بعدی صبر داشتید و به‌جای عجله، روی بهبودهای مستمر تمرکز کردید، تا جایی که پایه‌های این مرحله به‌اندازه‌ی کافی تقویت شد و توانستید موفقیت‌های آینده را روی آن بنا کنید؟
  3. کجاها برعکس عمل کردید؟ یعنی به‌جای تمرکز بر بهبودهای کوچک اما مستمر و تقویت فونداسیون درونی خود در این مرحله، عجله داشتید بدانید در مرحله‌ی بعدی چه خبر است، یا به خاطر مقایسه با دیگران، نمی‌خواستید از قافله عقب بمانید. در نتیجه، به‌جای تقویت فونداسیون، بار اضافه‌ای بر آن گذاشتید و قبل از تکمیل ساختمان، آن را ویران کردید.

مثلاً: هنوز کسب‌وکار خود را تازه شروع کرده بودید، اما در حالی که توانایی شما در مدیریت چند نیروی انسانی به ثبات نرسیده بود، شروع به گسترش کار و افزودن کارمندان بیشتر کردید. در نهایت، نه‌تنها سود بیشتری کسب نکردید، بلکه هزینه‌ها به‌شدت بالا رفت و همان سود قبلی را هم از بین برد.

4. برنامه شما برای استفاده از این درس‌ها در هر جنبه‌ای از زندگی خود، چیست؟

منتظر خواندن نظرات تاثیرگذارتان هستیم


درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 1


یک خبر خوب

دانشجویان زیادی در طی عمل به آموزه های جلسات اولیه، توانسته اند مسیر زندگی خود را با دقت بی نظیری تصحیح کنند و نتایجی کسب کرده اند که مدتها برایش تلاش می کردند اما به نتیجه نمی رسیدند. می توانید بخش هایی از نتایج دانشجویان را از طریق لینک های زیر مطالعه کنید:

تجربیات دانشجویان دوره «هم جهت با جریان خداوند» به محض ورود به دوره

بخشی از نتایج دانشجویان از 3 جلسه اول دوره «هم جهت با جریان خداوند»

 

توضیحات دوره و سرفصل جلسات دوره تا الان را از طریق لینک زیر مطالعه کن. اگر حسی در قلب شما می‌گوید که آگاهی‌های این دوره به شما کمک می‌کند تا نتایج نصف و نیمه زندگی خود را به ثمر برسانی و شرایط دلخواه خود را بسازی، اگر خداوند نشانه‌ای به شما برای ورود به این دوره داد، با ما به جمع دانشجویان دوره “هم جهت با جریان خداوند” بپیوند.

مطالعه اطلاعات کامل درباره دوره «هم جهت با جریان خداوند» 

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2
    322MB
    53 دقیقه
  • فایل صوتی درسهای زندگی از یک بازی | قسمت 2
    51MB
    53 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

281 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مجتبی محجوب» در این صفحه: 3
  1. -
    مجتبی محجوب گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    به نام خدای مهربان سلام

    خداروشکر که قدرت خلق زندگیم رو به من عطا کرد با کانون توجه ام ، با افکار و باورهام

    در مورد قوانین و عمل به اونها و کارهایی که دارم انجام میدم من اصلا فک نمیکردم که کنترل فکری که هر روز میکنم خودش یه تمرینه و چقد اهیمت داره

    همش این تو ذهن منه که این چه فایده ای داره

    چه فایده ای داره که حالا فلانی یه چیزی گفت تو ذهنت رو کنترل کردی و هیچی نگفتی

    حالا چه فایده ای داره که فلانی فلانی رو مسخره کرد و تو محل رو ترک کردی

    حالا چه فایده ای داره که اگر کسی داره غیبت میکنه سریع محل رو ترک کنی

    واقعا به قول استاد این جلسه به یاد من آورد که چقد مهمه که یادآوری کنی قانون رو

    و واقعا خوشحالم که این جلسه رو گوش دادم

    زندگی همین اصول ساده است که وقتی یاد گرفتی فقط تکرارش کنی

    واقعا این باور و تکرار این باور باعث میشه که چقد با آرامش زندگی کنی

    واقعا نیاز دارم هر لحظه این جلسات و این آگاهی ها رو تکرار کنم

    این که از کم شروع کنی رو اگر من بتونم تو بنیاد زندگیم قرار بدم یه شاهکار کردم به نظر خودم

    و اقعا راست میگه استاد ، اصل لذت بردن از زندگی همین طی کردن قانون تکامل و بهبود دائمی هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 65 رای:
  2. -
    مجتبی محجوب گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    به نام خدای مهربان سلام

    خداروشکر که قدرت خلق زندگیم رو به من عطا کرد با کانون توجه ام ، با افکار و باورهام

    حتی این روزها که در پی راه اندازی کسب و کار خودم هستم و دارم آموزش های طراحی سایت و وردپرسو المنتور این چیزهارو می بینم که از پایه خودم بتونم همه چیز رو یاد بگیرم باز عجله میاد سراغم و میگه تو داری عقب می افتی و سریع سریع این کارو کن و برو اون کارو کن و این فقط منجر میشه به خستگی و اذیت شدن خودم و اطرافیانم و خشم و کینه و نفرت و عصبانیت

    ولی گوش دادن به این فایل به قول شما به یاد من انداخت دوباره که قانون چیه

    راستی امروز یه موردی رو صبح درک کردم

    به خاطر همین مسائل بالا که ذکر کردم که هی میخواستم عجله کنم و برم مرحله بعد ، انقد عجله کردم که اصلا کلا بیخیال شدم و گفتم که که کلا ولش کن من بدرد این کار نمیخورم و یه هفته ای بود که از کار کردن و فایل گوش دادن و کامنت خوندن دور شدم

    ولی وقتی دیروز غروب دوباره فایل گوش دادم و صبح کامنت خوندم قشنگ متوجه تغییر مدار شدم و دقیقا متوجه شدم که گفتم که استاد راست میگفت که وقتی که رو خودت کار نمیکنی و رها میکنی آگاهی ها رو قشنگ متوجه میشی که از مدار خارج شدی

    من وقتی که از مدار خارج شدم متوجه نشدم ولی وقتی که به مدار برگشتم تازه متوجه شدم که از مدار خارج شده بودم

    و گفتم پس من در مدار درست بودم و خودم حواسم نبوده

    حالا درسی که گرفتم اینه که خب مثل استاد بیام ببینم که این چیزهایی که دارم میشنوم و می بینم رو چطور میتونم در زندگیم اجرایی کنم

    چطور میتونم از آگاهی هایی که استاد میگه تو زندگیم استفاده کنم

    الان از این درسی که استاد داد چطور میتونم توی راه اندازی بیزینسم اجرا کنم

    اینکه بجای اینکه هی عجله کنم و حتی نفهمم که دارم چکار میکنم بیام از مسیر و یادگیری لذت ببرم و هر روز ادامه بدم مسیر رو

    مثال ها :

    وقتی که به خودم و کارم در محل کار نگاه میکنم میبیم که در اونجا خیلی خیلی راحت من تکامل رو طی کردم و اصلا به این فک نکردم که چطور از یه آدم مبتدی به یه شخصی که به دستگاه مسلط شده رسیدم

    فرایندش اینطور بوده برام

    خب من که اینجا هستم و دارم حقوق که میگیرم پس هیچ عجله ای نیست و کم کم هر روز یه مقدار یاد میگرفتم و بعد از دو سال به جایی رسیدم که نفر اول کارخونه شدم

    ولی برای راه اندازی کسب و کار خودم اینطور نگاه نمیکنم و چقد دارم اذیت میشم و حتی اطرافیانم رو اذیت میکنم

    چون این دیدگاه رو دارم که من سریع باید از محل کار جدا بشم و من سریع باید این کارو انجام بدم که به درآمد برسم وسریع رشد کنم

    و این باعث میشه که وقت زیادی بزارم و از خوابم بزنم و کلی اذیت بشم و بعد یه مدت هم از خستگی ولش کنم

    ولی یادمه که برای یاد گیری یه چیز ساده در محل کار حدود یه ماه زمان گذاشتم در صورتی که مشابه همون رو برای خودم بخوام یاد بگیرم میخوام تو یه شبانه روز یاد بگیرم

    فرقش اینه که در مسیر قبلی کلی لذت بردم و چقد تفریحانه بود و چقد با عزت و احترام بود

    ولی در مسیر دوم کلی اذیت بودم و فشارو عصبانیت برای خودم و اطرافیانم و آخرم ول شد

    ولی در اولی منجر به درآمد و عزت و احترام بیشتر شد

    پس با همین درکی که کردم میام و از اول دوباره کارم رو شروع میکنم و هیچ عجله ای نمیکنم و اجاز میدم که تکامل رو طی کنم

    و بیام بجای اینکه سریع یه ساختمان بسازم که به همه بگم که ببینید من کیم و چکار کردم و آخرم ساختمان بریزه

    بیام از تک تک لحظات ساخت بیزینسم لذت ببرم و از یادگیریش لذت ببرم و پیش برم

    و چقد این درک به آدم لذت میده که عه همین چیزهای ساده چقد مهم هستن

    من برای خودم دام پهن کردم

    چقد استاد مثالهایی که میزنه دقیقا منم

    منی که همین چند وقت پیش بود و هستم

    منی که عجله داشتم و اون عجله باعث شد که کار رو ول کنم

    و منی که بجای اینکه برای پیشرفت های کوچیک به خودم احسنت بگم هی میگفتم که خب که چی ،این رو که همه بلدن

    ولی الان فهمیدم که چه دامی برای خودم پهن کرده بودم

    الان به یاد میارم که چقد از این روشی که استاد میگه من در محل کار استفاده کردم و چقد باعث عزت و احترام و جایگاه من شد

    ولی به خودم که میرسه همه اینها بی اهمیت میشه

    دقیقا من همینم

    هنوز یه محصول تولید نکردم و هیچ چیز ساخته نشده هی تو ذهنم اینه که چطور ده تا محصول تولید کنم

    پس از این لحظه به بعد به خودم تعهد میدم که

    با عشق برم زبان رو ادامه بدم به همون روشی که یکساله دارم میخونم و کلی لذت میبرم و بعد از یک سال فراموش کردم که چطور به اینجا رسیدم و افتادم تو دام عجله چون رفتم یه فیلم دیدم و خودم رو مقایسه کردم و ناراحت شدم

    و برم باعشق فایلهای آموزش المنتور و ورد پرس و سایت رو یاد بگیرم که با عشق داشتم می اومدم جلو ولی به خاطر مقایسه و عجله و ورودی های نامناسب ولش کردم

    استاد عزیزم بی نهایت از شما سپاسگزارم که هر روز دارم چیزهای ارزشمند برای زندگی کردن از شما یاد میگیرم

    و بی نهایت از دوستان عزیز بخاطر کامنت های زیباشون سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 52 رای:
  3. -
    مجتبی محجوب گفته:
    مدت عضویت: 1916 روز

    به نام خدای مهربان سلام

    خداروشکر که قدرت خلق زندگیم رو به من عطا کرد با کانون توجه ام ، با افکار و باورهام

    استاد عزیزم بی نهایت از شما سپاسگزارم که هر لحظه از زندگیم با گوش دادن به حرفهای شما در جهت درست قرار میگیره

    درک و درس من از این فایل ارزشمند

    چقد زود میخوام برم جلسه بعدی یا مرحله بعدی

    دقیقا با این مسئله و مشکل در این روزها خیلی دارم دست و پنجه نرم میکنم

    این روزها که دارم روی ثروت 1 کار میکنم ، خیلی این نجوا میاد که برو جلسه بعد، چرا این میاد ؟ چون که بعضی مواقع خودم رو مقایسه میکنم ، یا اینکه به عوامل بیرونی توجه میکنم و برای اینکه سریعتر نتیجه بگیرم فک میکنم که اگر سریع تر برم جلسه بعد کارها درست میشه و تو جلسات بعدی یه چیزی هست که من نمیدونم و اون باعث ثروتمند شدن من میشه

    ولی با گوش دادن بارها و بارها به جلسات 1 تا 5 ثروت 1 هی به خودم تکرار میکنم که کجا میخوای بری؟ تو قبلا این دوره رو از اول تا اخر رفتی چی شد؟

    چرا نمیزاری که این جلسات بشینه تو وجودت ، تو سالها ورودی نامناسب دادی و داشتی پس باید صبر کنی تا این آگاهی ها کار خودشون رو انجام بدن

    مثلا هفته پیش میخواستم برم جلسه شش ولی گفتم صبر کن این جلسه هنوز کامل نشده ، هنوز کامنتی نخوندی و صبر کردم و مجدد گوش میدادم تا یه درکی این چند روزه گرفتم از تاثیر عوامل بیرونی

    و فهمیدم که من چقد نگاهم عوامل بیرونی داره ، و تازه فهمیدم و درک کردم که من اگر همین الان یه موشک جت بیاد و بگه بیا بریم آمریکا ، من باز همین آدمم و می بینم که تغییر مکان هم هیچ تاثیری در نتایج من نداره

    و درک کردم و گفتم به خودم که تو اگر بتونی در این شرایطی که هستی ذهنت رو کنترل کنی و با نگاه قانون به مسائل نگاه کنی و حرکت کنی لاجرم ثروت وارد زندگیت میشه و هدایت میشی به جاهای بهتر

    و این نگاه باعث شد که دوباره به احساس آرامش برسم

    حتی در مورد زبان که از پارسال شروع کردم ، اوایل هی میخواستم هفته ای سه جلسه بردارم ولی دیدم که هم دارم اذیت میشم و هم فشار زیادی به خودم میارم و به خودم گفتم که میخوای چکار، گیرم که همین الان مدرک گرفتی ، چرا از مسیر لذت نمیبری ، و این نگاه باعث شد که هفته ای یک جلسه بردارم و در طی یک هفته فقط اون جلسه رو تکرار کنم و انقد این مسیر برام لذت بخش بود که هر روز صبح ساعت 5 به عشق تکرار زبان و پیاده روی بیدار میشم و میرم بیرون و الان که یک سال گذشته هم من کلی چیز یاد گرفتم و هم بهتر میفهمم و هم اینکه حسرت نمیخورم که چرا به خاطر یادگیری فلان چیزها رو از دست دادم

    ولی در کار کرد قانون بعضی مواقع این نجوا میاد که ببین ببین استاد شبانه روز داره رو خودش کار میکنه و کلی نتیجه گرفته و تو هنوز اینجایی و هیچ نتیجه ای نگرفتی

    ولی بعدش به خودم میگم که چرا خودت رو مقایسه میکنی با دیگران مگه نباید طبق قانون عمل کنی و باز سعی میکنم که خودم رو در مسیر قرار بدم

    البته اوایل خیلی خیلی سخت بود والان خداروشکر بهتر شده

    ولی مثال شما در مورد اینکه توهر کاری باید مستر بشی و کلی تحقیق کنی و بعد شروع کنی این باعث شد که عجله از من گرفته بشه

    چون تو ذهن من این بود که تحقیق کردن یعنی وقت تلف کردن

    و اینکه یه باور اشتباهی تو ذهن من بود که میگفت که برو تو دل کار بدون هیچ تحقیقی

    و تازه اینجا متوجه میشم که حتی اگر 24 ساعت شبانه روز هم فایلها و دوره ها تو گوشم باشه باز کمه

    چون هر کلمه از شما یه اشتباهی رو تو ذهن من درست میکنه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای: