دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سعید عزیز به عنوان متن انتخابی این قسمت:
سلام استاد عزیزم و دوستان همفرکانسی
این فیلم یک فایل تبلیغاتی برای فروش محصولات نیست.
این یک گنجی از آگاهی است.
قبل از هر چیزی بگم ک اون تصویر دریاچه از پردایس و درختان زیبا ک انعکاس تصاویر زیباشون در آب دریاچه زیباییشون رو چندین برابر کرده.
هرچقدر نگاه میکنم ب این زیبایی حض میکنم.
فکر میکنم این مکان زیبا توسط کسی جذب شده ک داره آدرس مسیر رسیدن از محله اسلام آباد بندر عباس تا اینجا رو با کلمات شیوا توضیح میده. (البته ک هر کسی در مدار درک این مفاهیم نیست)
فکر میکنم این فایل اولین فایلی بود ک سال ۹۵ یا۹۶ در پردایس زیبا ضبط شده.
الان روند تکامل پردایس رو هم ب وضوح در این فایل میبینم. (الان پردایس زیباتر شده و انرژی مثبتش خیلی بیشتر شده)
از انرژی و فرکانس فراوان ک از صدای استاد در این فایل داره جاری میشه ب راحتی صداقت کلمات رو میشه فهمید.
این خونه و این مکان در کارتون پسر شجاع خونه پسر شجاع بود و رویای کودکی من هم همچین جایی هستش. (یک خونه چوبی روی آب)
هر بار با نگاه کردن ب پردایس زیبا ساعتها میرم تو رویا و تصویر سازی میکنم و چقدر دیدن این فایلها ب تصویر سازی من کمک کرده.
واقعا دمت گرم استاد عزیز ک خودت دقیقا ب آنچه ک میگی عمل میکنی.
استاد جان من شک ندارم ک جهان داره ب فرکانسهای مردم فارسی زبان و بخصوص ایران عزیزمون جواب میده و محصولات شما بنا ب نیازهای جامه آماده و تکامل خودشونو طی میکنن.
استاد عزیزم قبلا ها ک درکم از قانون خیلی ناچیز بود فکر میکردم این آقا با خوندن چند تا کتاب ببین چ کسب و کاری برای خودش راه انداخته…
ولی الان میدونم ک چرا شما ب این مسیر هدایت شدی(کنترل ذهن)
تمام این محصولات وهمه فایلهای رایگان و همه صحبتهای شما
پرسش و پاسخها
در پرتو اگاهی
سفر ب دور امریکا
زندگی در بهشت
و کلا تماااام برنامه هایی ک روی سایت هست یا نیست….
از گذشته و تا الان حامل فقط یک پیام هست(احساس خوب=اتفاق خوب) ک در مدارها و فرکانسهای متفاوتی ک خودت بودی از شما پدیدار شده و تهیه و ضبط شده
ک قابل فهم برای افراد مختلف در مدارهای متفاوتی ک هستن باشه.
ب نظر من اگر کسی در در مدار دریافت باشه و تمایل جدی ب تغییر داشته باشه یک فایل کوتاه رایگان نیز میتونه تا ابد زندگیشو تغییر بده.
شنیدن این جمله (ایجاد احساس خوب=اتفاق خوب) با درک کردنش فرق داره
و درک کردنش با انجام دادنش خیلی خیلی متفاوته و این روند برای من چند سال طول کشید (ک هنوزم اکثرا در طول روز فراموش میکنم)
و این ک این سایت رو دنبال میکنم فقط برای این هست ک این جمله رو فراموش نکنم.
و هر چی مدارم تغییر میکنه ایجاد احساس خوب حامل شادی بیشتر
آگاهی بیشتر
درک بیشتر
لذت بیشتر
و کلا زندگی بهتر برام بوده.
و الان تازه دارم درک میکنم این آقای تپل مپلی چ زحماتی کشیده تا استاد شده…
چقدر مراقب و مواظب ذهن خودش بوده تا مدارش بالاتر رفته تا بتونه یک محصول جدید رو آماده کنه…
و درک میکنم حرکت در این مسیر زیبا بدون محدودیت سرعت برای عموم باز است و همه میتونن گاز بدن و برنو حالشو ببرن. پس چرا نمیتونن…
چون تعهد کافی ندارن
چون گرفتار عادتهای قدیمی خودشونن
چون ب زندان ذهنشون راضی شدن و پرواز رو فراهموش کردن….
وقتی میگم استاد، کل زمانهایی ک شب و روز برای درک این قوانین صرف کردی خود ب خود در ذهنم تداعی میشه…
و در آخر ب خودم میگم سعید پس میشه،
ببین جلوت وایستاده
کم نیار و ادامه بده
تمام این پولا و ماشینا و موتورها وداشته هاش یکطرف
آون حال همیشه خوب و و شاد این آقا هم ک قیمت نداره یکطرف.
منم در خودم دنبال ایجاد اون حال خوبم…
و این ثروتها و نعمتها پاداش ساختن اون حال خوبی هست ک هر کسی میتونه خودش برای خودش ب رایگان بسازه….
ولی برای رسیدن ب آون حال خوب، دانش نهفته در تمام اون محصولات ک شما ساختی تا وقتی ک تعهد و تمایل شخص نباشه هیچ کمکی نمیکنه…
ولی اگه تعهد و تمایل و انگیزه برای تغییر باشه ب راحتی(با روندی آرام) همه اون دانش ها و آگاهی ها ب ذهن آدم تزریق میشه…
آقا در کل بگم، برای تغییر رو ب جلوووو
(گاو نر میخواهد و مرد کهن)
در پناه خدا شاد و ثروتمند باشیم
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD374MB31 دقیقه
- فایل صوتی آموزشهای زندگی ساز استاد عباس منش در یک نگاه28MB31 دقیقه
به نام خداوندبخشنده ی مهربان
سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم
وسلام به تک تک دوستانم
روزچهل و هفتم،روزشمارتوانایی تشخیص اصل ازفرع…
هربار که میام این جمله (توانایی تشخیص اصل از فرع رو می نویسم)، انگاری خیلی واضح ودقیق رجوع می کنم به درون خودم، صادقانه نگاه میکنم ببینم واقعا تواین مدتیکه دارم روی خودم کار میکنم چقدر تونستم این توانایی رو در خودم بیشتر کنم؟!
اینکه این توانایی رو در وجودم دارم که برام مشخص شده، چون هرجاییکه تونستم اصل از فرع رو تشخیص بدم توی همون بعد پیشرفت داشتم واون بعد توی زندگیم به شکل خوبی سروسامان پیدا کرده اماااا وقتایی هم بوده وهست که انگاری،آگاهانه این قدرت وتوانایی رو از خودم صلب میکنم و میخوام که خودخواسته به فرعیات توجه کنم واصل رو نادیده بگیرم…
یادمه اون اوایل که وارد سایت شده بودم شبانه روز وبی وقفه یا داشتم فایلهای رایگان رو میدیدم یا گوش میدادم و انقدر متعهد بودم به قولیکه به خودم و شما استاد عزیزم داده بودم که 6 ماه، فقط با آگاهیهای شما زندگی کنم و واقعا هم به عهدم وقولم وفادار بودم…
یادمه اون موقعه ها از نظرروابط و مادییات صفره صفر بودم وانقدر توشرایط بد عاطفی ومالی بودم که تا مدتها هیچ تغییر خاصی تواین زمینه نداشتم اما به طرز باور نکردنی حال دلم خوب شده بود روحیه ام انقدر تغییر کرده بود بدون اینکه دلیل واضحی برای شادی داشته باشم شاد بودم آرامش داشتم و احساسم خوب بود، انگاری علی بی غم شده بودم انگاری کلا کتاب گذشته های تلخمو بسته بودم وتمام اون امیدهایی که بر همه جز خدا بسته بودمو به ناامیدی مبدل شده بودند حالا خیلی قدرتمند تبدیل شده بودند به امیدی که تنها بر ربم خودم بسته بودم و اشکهام دیگه اشک غم نبوند و توی دلم هیچ احساس درد و رنج نداشتم…
مدتها به این موال گذشت وبیشترین چیزیکه حال منو خوب کرده بود درک قوانین جهان هستی بود،ودرک وشناخت خداوند…
انقدر حالات روحانی ومعنوی داشتم که با خودم،وبا کل جهان در صلح بودم…
خلاصه که این روند ادامه داشت تا زمانیکه فکر کردم خب، اوکی من دیگه همه چیز رو فهمیدم ودرک کردم وحالا دیگه می تونم به زندگی عادی برگردم( همون زندگی که در گذشته داشتم.، همون زندگی که 98 درصد مردم جامعه دارند)
دوباره باز خودم رو درگیر کارو بار و روابط وخانواده،و اجتماع و کم وزیاد دنیا کردم وهرچقدر بیشتر از سایت واز این آگاهیها فاصله میگرفتم بیشتر از اون حس خوشبختی وآرامش وامنیت فاصله میگرفتم…
خدارو صد هزار مرتبه شکر که لطف خدا مثل همیشه شامل حالم بوده وهست وخیلی زود دوباره دستمو گرفت وبرم گردوند اینجا و بهم یاد آور شد، که فاصله و دوری از این سایت، نشنیدن وندیدن و نخوندن این فایلهای پراز اگاهی ونبودن توی این مسیر، دوباره منو براحتی برمیگردونه به همون روزهای تلخ وپرازدرد ورنج!!!
باورش برای خیلی ها سخته….
شاید بپرسن چطور؟ خب آدمیکه دیگه اگاه شده چطور نمی تونه همیشه وهمه جا از اون اگاهیها استفاده کنه؟؟؟
اینجاست که باید یادمون بیاد، که انسان بسی فراموشکاره، ذهن وروحش طوری طرح ریزی شده که هم زمان نمی تونه چند باور رو که متضاد هم هستند رو درک وتحلیل کنه بنابراین اون باورهایی رو دنبال میکنه وبهش توجه میکنه بیشتر باهاش برخورد داره، بیشتر میشنوه وبیشتر در موردشون حرف میزنه یا بیشتر در موردشون میشنوه و می بینه….
وقتی از این سایت واین اگاهیهای ناب دور بشی، چی میشنوی؟ چی می بینی؟
غیر از ناله وشکایت و حرفهای منفی واخبار منفی و باورهای اشتباه و گمراه کننده و توجه به نازیبایی ها؟؟؟
مگر غیر از اینه که بیرون از این سایت جدا از این اگاهیها 98 درصد مردم مثل گذشته ی هر کدوم از ما، درگیر بی خدایی و خود محوری و غرور و منیت ها و شرکها وناسپاسی هاهستند؟
که آدمو میبره سمت غم ودرد بی پایان، به سمت ترسها واضطرابهای پی درپی، به سمت چه کنم چه کنم ها و تکیه بر هرکه غیر از خدا و راهی میکنه آدمو سمت شکست ها و دل مردگیها وفقر و گرفتاری و روزها وشبهای پراز ترس وناامیدی؟؟
من هنوز اول راهم، من هنوز با علم بر اینکه میدونم نباید دستمو بکنم تو آتیش اینکارو میکنم، هنوز گاهی اون بیرون چیزهایی هست که وسوسم میکنه واین یعنی من هنوز از اون سبک وروشی که در گذشته ازشون استفاده میکردم جواب میگیرم، یعنی هنوز خود خواسته میرم سراغ همون راهکارهای تکراری واشتباه…
درسته که دیگه مثل قبل با کله نمی خورم زمین، ولی گاهی لنگ میزنم، گاهی فرمون رو میدم سمت چپ و راست و از مسیر مستقیم خارج میشم، ولی خب سریع برمیگردم چون دیگه نمی تونم درد کج راهه وبیراهه و تو جاده خاکی رفتنو به جون بخرم..
انقدر نامحسوس اتفاق میفته که شاید متوجهش نشی…
مثل میری تو جمع ومی بینی سرصحبت باز شده دارن غیبت میکنن، باخودت میگی خب حالا منم یه کوچولو غیبت کنم مگه چی میشه؟
حالا فقط گوش کنم مگه چی میشه؟
با اینکه یادت هست که باید چیکار کنی، اما دهنت میاد ومیگه نمیشه که تک وتنها بشی؟ نمیشه که بگی همه بد هستند؟ نمیشه که دیگه از هم خونت از خانواده وعزیزانت دور وجدا بشی وازشون فاصله بگیری؟
مثلا میخوای بگی مریم مقدسی،یا دختر پیغمبر؟؟
اونجاست که اگه یادت بره اصل چیه، میفتی توی جاده خاکی وچون میدونی اصل چیه بعدش باید با خودخوریها وعذاب وجدانهاش روبرو بشی ودرد بکشی….
یا مثلا میدونی یه رابطه، یه دوستی، یه رفت وآمد ونشست وبرخاست با یه نفر یا یه عده به ضررت هست، میدونی که تورو میبره به گذشته، به همون حال وهوا وشرایط، میدونی که عاقبت نداره، برات نفعی نداره، باعث خیر وخوشیت که نمیشه بلکه شایدم برات شر وبدی داشته باشه واز مسیر دورت کنه ولی باز ذهنت وباورهای قدیمیت میاد سراغت، که مگه همه بد هستند؟ مگه طرف داره مستقیم بهت آسیب میزنه؟ مگه براتو ضرری داره؟
مگه تافته جدا بافته ای؟ میخوای تنها بشی؟ میخوای تردت کنند و باهات قطع رابطه کنند؟
میخوای خودتو محروم کنی از اینهمه لذت وشادی و گردش وتفریح و پول و امکانات؟؟؟
در صورتیکه میدونی توی گذشته با داشتن چنین روابطی وچنین موقعییتهایی فقط آسیب دیدی وآسیب زدی و جز ضرر و بدی برات چیزی نداشته ولی باز کج دار مریض با طرفت مدارا میکنی که نکنه همین رابطه رو هم از دست بدی…
که نکنه خانواده ودوست وفامیل و همکار وپارتنرت و رفیق چند سالت بگن خودخواه ومغرور شدی چیه خودتو میگیری و…
از این دست گفتگوهای ذهنی و باورهای پوچ…
از این مثالها زیاد هست…
همین زندگی عادی ومعمولی دیگه، که تو گذشته تجربه کردیم والان خیلی ها اطرافمون درگیرش هستند….
اگه اینجا نباشم، اگه هر روز این اگاهیها رو نشنوم نبینم و نخونم، برمیگردم به اون دوران پراز ترس و اضطراب و بی پولی و پراز اعصاب خوردی و تنهایی و تجربه روابط دربه داغون و هم صحبت شدن با افراد منفی و روز مرگیهای پی درپی و برمیگردم به یه زندگی بی کیفیت که فقط قراره صبح وشب بشه….
خدارو صدهزار مرتبه شکر این سایت همیشه زنده که تحت مراقبت خداوند داره اداره میشه در دسترسمون هست، دوره ها واینهمه اگاهیهای ناب، وابزاری که مثل گوشی و لب تاپ و فلش و رم و…
هرچیزیکه بشه این فایلهارو توش ذخیره کرد و هر ودر هر ساعت از شبانه روز بهش گوش داد و بهش عمل کرد…
اونکه واقعا تسلیم وعاجز اومده باشه، هر طوری هست دست از استان مقدس اینهمه اگاهیهای زندگی ساز که هم خیر دنیا وهم خیر آخرت رو باخودش به همراه داره برنمیداره ….
توانایی تشخیص اصل از فرع، بعد چند ماه بودن تواین سایت بودن با این اگاهیها برای هرکسی که متعهد به تغییر باشه اتفاق می افته، اما اینکه بعد درک این توانایی بخوای روش کار کنی وپرورشش بدی و گسترشش بدی دیگه یه تعهد قوی میخواد و عزمی که جزم شده برای اینکه از مسیر صراط مستقیم خارج نشه تا لحظه مردن…
استاد جانم خیر دنیا وآخرت نسیبت باشه که وقتی تونستید اصل رو از فرع تشخیص بدید نگفتید فقط خودم ازش خیر ببرم وگفتید بذار این خیرو به هرکسی که خواهانش هست برسونم…
انشالله هرلحظه در پناه امن خدا باشید وخدا حفظتون کنه الهی..