live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق

برای من، آگاهی های این live، یکی از متحول کننده ترین و تنظیم کننده ترین آگاهی ها بوده که مرا با خواسته ام در هماهنگی قرار داده و به سمت تحقق آن هدایت کرده است. وقتی به این live هدایت شدم و پای آگاهی های این فایل نشستم. آنقدر آگاهی های این فایل هدایت کننده بود، آنقدر اصل اساسی خلق شرایط دلخواه را به یادم می آورد و آنقدر فرکانس هایم را در جهت خواسته هایم تنظیم می کرد که تصمیم گرفتم این آگاهی ها را در سایت با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذارم.


منابع مرتبط با این فایل: 

قدم دوم | دوره 12 قدم

دوره قانون آفرینش بخش 3 | قدرت تجسم خلاق

ما به عنوان انسان، از توان فیزیکی محدودی برخورداریم اما نیروی ذهنی بی انتهایی داریم. قدرت فیزیکی انسان از بسیاری از حیوانات کمتر است اما آنچه تفاوت اساسی بین انسان و سایر موجودات ایجاد کرده، قدرت خلق ذهنی این موجود است که توانایی ای بی انتهاست. توانایی که باعث شده انسان موجوداتی را به خدمت خود در بیاورد که از نظر قدرت فیزیکی، بارها و بارها از انسان قویتر هستند.

ما موجودات خالقی هستیم که با توانایی خلق شرایط زندگی خود به دنیا آمده ایم. منظور از توانایی خلق این است که ما می توانیم با جهت دهی آگاهانه افکارمان به سمت آنچه می خواهیم، فرکانس آن را به جهان ارسال کنیم و جهان نیز طبق قوانین بدون تغییر خداوند، اساس آن فرکانس را در تجربه زندگی ما بازتاب می دهد. متاسفانه ما اکثراً از این توانایی بر علیه خود و در جهت ناخواسته ها استفاده می کنیم یعنی ما اکثراً آنچه را در ذهن خود تجسم می کنیم که نمی خواهیم رخ دهد یا می ترسیم رخ دهد. همچنین افراد زیادی “تجسم” را با “توهم” اشتباه گرفته اند. این سوء برداشت درباره “قانون تجسم خلاق” باعث شده خیلی از ما به بهانه واقع بین بودن، این توانایی درونی نامحدود را دست نخورده باقی بگذاریم.

استفاده از قدرت تجسم خلاق به معنای یک گوشه نشستن و تجسم کردن نیست. زیرا ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است. وقتی شما این نیروی درونی خلاق را با استفاده از “تجسم خواسته” فعال می کنی، قطعاً به ایده ها و راهکارهایی دسترسی پیدا می کنی که اجرای آنها و اقدام عملی در راستای آنها، خواسته مد نظر را از نظر فیزیکی وارد زندگی شما می کند. اما برای رسیدن به آن مرحله، اول باید به قول خداوند ایمان به غیب را در عمل اجرا کنی تا دسترسی شما به آن ایده ها باز شود. 

تجسم خلاق” یعنی جهت دهی آگاهانه افکار بر خواسته و تمرکز بر آن. منظور از تمرکز بر خواسته یعنی پروراندن هر فکری درباره آن خواسته در ذهن است که شما را درباره آن خواسته به احساس خوب، احساس امید، احساس اطمینان و یقین می رساند و در این احساس نگه می‌دارد. در واقع ریشه اصلی تجسم، ایمان به غیب است. یعنی ایمان به نتیجه ای که از نظر فرکانسی به آن باور داری با اینکه هنوز در تجربه فیزیکی شما ظاهر نشده است.

“تجسم خلاق” یعنی استفاده آگاهانه از قدرت افکار برای ارسال فرکانس خواسته به جهان. زیرا ما در جهانی زندگی می کنیم که به فرکانس های ما پاسخ می دهد. ارسال جنین جنسی از فرکانس، موجب می شود تا جهان راههای دسترسی به آن خواسته را برای ما باز کند و ما را در مدار دریافت آن خواسته قرار دهد. این یعنی هدایت.

بزرگترین مانع ذهنی ما در برابر دریافت خواسته هایمان این است که باور نداریم آن خواسته برای ما امکان پذیر است با اینکه با تمام وجود آن خواسته را می خواهیم. این باور ما را در مسیر خلاف جهت با خواسته قرار می دهد و به همین شکل، تمام تلاش های ما در مسیر خلاف جهت با خواسته، هرز می رود و تعجب می کنیم از اینکه چرا با وجود این همه تلاش، به خواسته خود نرسیده ایم. 

در واقع ذهن ما به خاطر باورهای محدودکننده‌، همیشه در برابر امکانِ داشتنِ خواسته ها مقاومت دارد. به همین دلیل نیز عمده تلاش هایش خصوصا در اولین قدم ها این است که با پر رنگ نشان دادن موانع پیش رو، ما را وادار به پذیرفتنِ محدودیت ها کند تا جایی که بی خیال آن خواسته شویم و برایش قدمی برنداریم. 

در چنین شرایط ذهنی، “تغییر ذهنیت” باید از “تجسم خلاق” شروع شود. زیرا از نظر منطقی شما برای تجسم، نیاز به امکانات بیرونی نداری، نیاز به صرف هزینه نداری، نیاز به اقدام فیزیکی نداری. کافیست کمی ایمان درونی ات را فعال کنی تا از عهده فعال کردن تجسم خلاق بر بیایی. اما در ادامه، خواهی دید که معجزاتی رخ می دهد و شرایط به نحوی تغییر می کند که صدها اقدام فیزیکی و امکانات مادّی، قدرت انجامش را نداشتند.

تجسم خلاق، وقتی طبق اصول قانون تجسم اجرا شود، قدرت نامحدود ذهنی ما را فعال می کند و آرام آرام با کم کردن مقاومت های ذهنی ما درباره داشتن آن خواسته، ایمانی را در وجود ما فعال می کند تا امکان پذیری آن خواسته را باور کنیم.

این باور، آرام آرام افکار ما را به سمت آن خواسته جهت دهی می کند و فرکانس های هماهنگ با خواسته را ارسال می کند و جهان در پاسخ به این جنس از فرکانس ها، دسترسی ما به ایده ها، راهکارها و فرصت هایی را باز می کند که اجرای آنها در نهایت خواسته ما را محقق می کند. به همین دلیل وقتی مهارت فعال کردن قدرت تجسم خلاق را می آموزی و آن را در مسیر خواسته ات به کار می بندی، این قدرت قطعا به شکل ایده ها، راهکارها، هدایت هایی‌‌ و دست هایی از طرف خداوند  در مسیر شما ظاهر می شود. سپس این نیرو به همان شکل که آن ایده ها و موقعیت ها را به سمت شما هدایت کرده، قدرت تشخیص این هدایت ها و جدی گرفتن آنها را نیز به شما می دهد و وقتی آنها را جدی می گیری و اقدامات عملی در راستای آنها را انجام میدهی،  آنوقت است که این نیروی ذهنی به ثمر می نشینند و در قالب خواسته تو در زندگی ات ظاهر می شود.

به طور خلاصه، تجسم خلاق یعنی توجه به خواسته ها؛ یعنی «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»، به منظور هم-مدار شدن با خواسته ها. به همین دلیل است که وقتی به تجسم یک موضوع ادامه می دهی‌، نشانه های از آن جنس خواسته در زندگی ات ظاهر می شود. زیرا تجسم خلاق، شما را وارد مدار آن خواسته کرده است. حالا تمام کار شما ماندن در این مدار است تا تجربه شما از دیدن نشانه ها تبدیل شود به زندگی با واقعیت آن خواسته. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن یک خواسته برای ذهن است. زیرا ذهن ساخته شده تا شما را از کار بیهوده بر حذر دارد. بنابراین، تا وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر نداند، از هر ترفندی استفاده می کند تا مانع قدم برداشتن شما بشود. 

“تجسم خلاق”، با حذف مقاومت های ذهنی، فاصله فرکانسی میان شما و خواسته را کم می کند. وقتی ذهن در تخیل با آن خواسته زندگی می کند، آن را به عنوان واقعیت باور می کند زیرا سیستم ذهن به گونه ای است که بین خیال و واقعیت تفاوتی قائل نمی شود. در نتیجه، به خاطر این باور، دیگر در برابر امکان پذیر بودن آن خواسته، مقاومتی ندارد. در نتیجه، نه تنها در برابر ایده های الهامی شما درباره آن خواسته مقاومتی ندارد بلکه آنها را منطقی هم می داند. یعنی شما بوسیله تجسم خلاق، ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی تربیت میکنی برای باور کردن امکان پذیری یک خواسته و همدست شدن با هدایت های درونی ات. 

وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر بداند، آنوقت است که نه تنها در برابر اجرای ایده ها مقاومت نمی کند‌، بلکه نیروی جسمانی شما را نیز در مسیر هم جهت با خواسته، رهبری می کند، انگیزه هایت را تقویت می کند، عزمت را برای قدم برداشتن جزم می کند و قدم هایت را استحکام می بخشد چون به این نتیجه رسیده که تحقق این خواسته، برایش امکان پذیر است.

این منطق پشت “قانون تجسم خلاق” است. حالا که این مفاهیم را خوانده ای، حتماً ذهن شما تجربیاتی را به یادتان انداخته که چطور (آگاهانه یا ناآگاهانه) با تجسم خواسته هایت، آنها را از دل غیب در زندگی ات ظاهر کردی بی آنکه بدانی “چطور”!!!

بنابراین، واقعاً ارزش دارد که آگاهانه در راستای تحقق خواسته هایت، بخش مهمی از وقت و انرژی خود را صرف تمرین قانون تجسم خلاق کنی تا معجزاتش را در زندگی ات ببینی و به قول خداوند آسان شوی برای به آسانی رسیدن به خواسته هایت.

جلسه دوم از قدم دوم، اصول مهم درباره تجسم خلاق و استفاده آگاهانه از این قدرت ذهنی را به شما یاد می دهد

ضمن اینکه دوره قانون آفرینش | بخش سوم، مبحث تجسم خلاق را به صورت مفصل و کامل آموزش می دهد. شما در این بخش از دوره، گام به گام، اصول اجرای تجسم خلاق و شیوه بهره برداری از این قدرت درونی را در عمل یاد می گیری.

اطلاعات کامل درباره  محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش بخش 3 | مبحث قدرت تجسم خلاق


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

سایر قسمت های live با استاد عباس منش

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
    207MB
    44 دقیقه
  • فایل صوتی live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
    43MB
    44 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «حسن گرامی» در این صفحه: 3
  1. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ

    وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَیُرِیکُمْ آیَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا ۚ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (آیه 93 نمل)

    و بگو: همه ستایش ها ویژه خداست؛ به زودی نشانه های خود را به شما نشان خواهد داد، پس آنها را خواهید شناخت. و پروردگارت از آنچه انجام می دهید، بی خبر نیست

    =====================================

    سلام استاد عزیزم

    سلام دوستان ارزشمندم

    این کامنت رو از بابت کنترل ذهنم مینویسم

    خدایا تو خودت میدونی که من جزء تو کسی رو ندارم

    خدایا به عظمتت قسمت میدم خودت یاری ام کن

    کمکم کن بتونم این ذهنمو کنترل کنم

    خدایا بدون هدایت های تو اصلاً نمیتونم زنده بمونم چه برسه به اینکه زندگی کنم

    خدایا من هر لحظه به تو

    به هدایت های تو

    به قدرت تو

    به آگاهی نامحدود تو

    به علم تو

    به توانایی نامحدود تو

    محتاجِ محتاجِ محتاج هستم

    خدایا الان ما بیشتر وسایل های خونمون رو جمع کردیم داریم نشونه هایی که برامون هر روز میفرستی رو دنبال می‌کنیم

    از طرفی هم پروژه ای که دارم روش کار میکنم به مسئله هایی توش خوردم که فقط تو خدای هدایتگرم فقط تو ربّ وهابم میتونی کمکم کنی

    جان هر کی رو دوست داری مثل همیشه کمکم کن

    جان من که حاضرم خدایا به عظمتت قسم فدای تو میکنم فقط یاری ام کن که من به یاری تو محتاجم

    من به تو ایمانم

    مثل همون زمانیکه حضرت موسی وقتی رسید به رود نیل کل بنی اسرائیل ناامید شدن از رحمت و هدایت شما و فقط موسی بود که گفت نه هرگز اینچنین نیست پروردگارم به زودی مرا هدایت می‌کند

    خدایا من تسلیم تو هستم

    اجازه نمیدم نجوای ذهنم منو از رحمت تو و هدایت هات ناامیدم کنه

    فقط خودت کمکم کن این مرحله از زندگیمو به سلامت با هدایت های خودت بگذرونم

    مطمئنم مهاجرت بسیار بسیار پر خیر و برکتی خواهیم داشت

    همه اتفاقات به نفع ما رُخ میده

    خدایا من بهت ایمان دارم

    تو کمکمون میکنی

    خودت قلب منو از ایمان به خودت پر کن

    من عاشقتم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 53 رای:
  2. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    سلام و درود فراوان به استاد عباسمنش بزرگوار و استاد شایسته نازنین و دوستان ارزشمندم 

    داشتم برای درست کردن یکسری باورهام از منطق های قرآنی استفاده می کردم که گفتم بنویسم بد نیست

    توی سوره طه حضرت موسی از خداوند یکسری درخواست هایی رو میکنه ، مثل همون درخواست هایی که همه آدم ها و ماها داریم از خدا می کنیم

    حالا یکی درخواست یه تیکه نون میکنه یا یکی دیگه درخواست داشتن یک لباس قشنگ از خدا میکنه یا یکی درخواست آب خوردن از خدا میکنه یا یکی درخواست رابطه های زیبا و آرامش بخش از خدا میکنه یا یکی درخواست مهاجرت و حرکت کردن میکنه یا یکی درخواست پول به مقدار فراوان از خدا میکنه در کل هر کسی هر روز که از خواب بیدار میشه تا شب که میخواد بخوابه از خدا درخواست هایی رو میکنه

    مثل من که هر موقع سرمو روی بالشت میذارم از خدا درخواست میکنم: خدایا ازت میخوام یک خواب بسیار آرام و الهام بخشی رو از جانب شما داشته باشم که یه موقع هایی مثل امروز صبح از خواب بیدارم میشم متوجه میشم خدا توی خواب به من گفت: زمین قانون داره ، که حالا من متوجه شدم منظورش چیه

    خب خدا هم اصلاً کارش اجابت کردن درخواست هایی که بهش میشه هستش دیگه ، براش فرقی که نمیکنه ، مثل کسی میمونه که تو ازش درخواست یک لیوان آب میکنی اون دیگه اهمیتی نداره براش که چرا مثلاً نوشابه ازش درخواست نکردی! نه ، میره همون یک لیوان آبی که ازش درخواست کردی رو برات میاره یا اینکه میری رستوران ، هممون تجربه داشتیم دیگه که هر موقع مثلاً کباب کوبیده سفارش میدیم این نیستش که طرف برای شما بگه میخوام بهت حال بدم برات سلطانی بیارم یا برگرده بهت بگه خب چرا کباب برگ سفارش نمیدی هیچ گارسونی در رستوران اینکارو که نمیکنه اون فقط چیزی که بهش سفارش دادی رو برات میاره 

    دقیقاً خدا هم به همین صورته

    البته از اونجایی که خدا بالاتر از خواسته هامونه معمولاً با کیفیت تر از اون چیزی که ازش درخواست می کنیم رو برامون اجابت میکنه

    بابت همین براش فرقی نمیکنه یک خونه 60 متری بخوای ازش درخواست کنی یا یک زمین 20 هکتاری مثل پارادایسی که استاد عباسمنش داره

    برای خدا فرقی نمیکنه ولی برای منو شما فرق میکنه

    فرق ما با خدا توی باورهامونه

    همون چیزی که استاد در جلسه پنجم قدم ششم بهش میگه پایه های منطقی ذهن

    وقتی پایه های منطقی ای که در ذهنت باعث محدودیتت شده اون موقع حتی اگر از خداوند که منبع خیر و برکت و فراوانی در دنیا هستش درخواست یکسری چیزها رو هم میکنی نمیتونی چیزهایی که بهت آزادی و احساس نامحدود بودن رو میده درخواست کنی فقط میتونی یه کوچولو بالاتر از اون چیزی که هستی و در اصل باورش در ذهنت ساخته شده درخواست کنی که البته همانطوری که پایه های منطقی محدودکننده در ذهنمون به صورت ناآگاهانه ساخته شده میتونیم به صورت آگاهانه پایه های منطقی درستی رو در ذهنمون بسازیم که به ما آزادی بیشتری میده که همین هارو استاد عباسمنش داره در دوره 12قدم یاد میده که منم دارم روی خودم کار میکنم که البته در تمام دوره ها و فایل های استاد و حتی کامنت ها و بخش عقل کل هست که میتونیم برای ساختن باورهای درست ازشون استفاده کنیم و روی خودمون کار کنیم

    مثلاً من خودم اون زمان هایی که کارمند شرکت های مختلف بودم ، خب محدود به زمان و مکان شده بودم دیگه

    من امدم هر روز تجسم می کردم که از صبح تا شب و شب تا صبح در اختیار خودم هستم و آزادی مو دارم که در تجسماتم خودمو میدیدم که در کشورهای مختلف دارم سفر میکنم ، هنوزم این تجسم رو میکنم 

    چون کسی که این تجسم رو میکنه در اصل آزادی زمانی و مکانی و مالی میخواد تجربه کنه دیگه

    یعنی اگر میخوای در زندگیت آزادی داشته باشی می تونی تجسم کنی که در کشورهای مختلف دنیا داری میگردی و حال میکنی مثل زمانیکه استاد توی بندرعباس که بود اینکارو می کرد

    خلاصه همین تجسمات باعث شد که به لطف الله من الان آزادی مکانی و زمانی رو دقیقاً همون جوری که میخواستم داشته باشم یعنی از صبح تا شب و شب تا صبح در اختیار خودم هستم و دارم در مسیر کاری مورد علاقه ام پول میسازم و قدم برمیدارم

    کجا بودیم!!

    آهان 

    درخواست از خدا

    حضرت موسی از خدا طبقِ آیه های سوره طه درخواست هایی رو میکنه و خدا بلافاصله به موسی میگه:

    قَالَ قَدْ أُوتِیتَ سُؤْلَکَ یَا مُوسَىٰ (آیه 36 طه)

    خدا فرمود: ای موسی! به یقین خواسته ات به تو عطا شد

    وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَیْکَ مَرَّهً أُخْرَىٰ (آیه 37 طه)

    و ما بار دیگر به تو نعمت فراوان داده‌ایم

    آیه 37 یکم منو به فکر فرو برد

    اینکه خدا میگه یکبار دیگه درخواست تو رو اجابت کردیم 

    این نشون میده که اجابت و برآورده کردن درخواست هامون از سمت خدا یکبار برای همیشه نیست در اصل این کاریه که خدا همیشه انجام میده

    حتی در مورد اینکه من باید از چه مسیری برم ، که حالا در کامنت های مختلف در مورد درخواست هایی که از سمت خدا برای من اجابت شده رو نوشتم اینجا دیگه نمی نویسم

    در ادامه آیه خدا میاد برای اینکه این موضوع برای موسی منطقی بشه مثال میزنه ، میگه چی؟

    إِذْ أَوْحَیْنَا إِلَىٰ أُمِّکَ مَا یُوحَىٰ (آیه 38 طه)

    آن زمان که به مادرت آنچه را که باید الهام می شد، الهام کردیم

    أَنِ اقْذِفِیهِ فِی التَّابُوتِ فَاقْذِفِیهِ فِی الْیَمِّ فَلْیُلْقِهِ الْیَمُّ بِالسَّاحِلِ یَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِی وَعَدُوٌّ لَهُ ۚ وَأَلْقَیْتُ عَلَیْکَ مَحَبَّهً مِنِّی وَلِتُصْنَعَ عَلَىٰ عَیْنِی (آیه 39 طه)

    که او را در صندوق بگذار، پس او را به دریا بینداز تا دریا او را به ساحل اندازد، تا دشمن من و دشمن او، وی را برگیرد. و محبوبیّتی از سوی خود بر تو انداختیم تا با مراقبت کامل من پرورش یابی

    در این دو آیه نکات خیلی طلایی رو داره میگه

    اولاً اینکه در آیه 38 خدا داره یک اصل بسیار مهمی رو با ما در میون میذاره

    اون اصل چیه؟

    همون اصلی که استاد بخاطرش حتی یک فایل تخصصی گذاشته روی سایت

    اینکه در طول زندگیمون هر درخواستی که از خدا داشتیم و خدا درخواست هامون رو اجابت کرده یا به هر کدوم از خواسته هامون رسیدیم هر روز باید با خودمون یا بهتره بگم با خدا در موردش صحبت کنیم که آره مثلاً من دوست داشتم یک جفت کتونی اورجینال داشته باشم بعدش به راحتی خریدمش یا دوست داشتم یک خونه بزرگتر از جاییکه هستیم رو داشته باشم که بعدش دقیقاً همون شد یا دوست داشتم توی کارم این پیشرفت رو داشته باشم بعدش به راحتی از طریق هایی که انتظارشو نداشتم این اتفاق افتاد

    یعنی یادآوری خواسته هایی که بهشون رسیدم باعث تقویت و قوی تر شدن باورهام برای رسیدنِ به خواسته های دیگه ام میشه که نشونه ی احساسیش حسِ اطمینان خاطر هستش حس رهایی که میشه همانطوری که قبلاً شده

    حتی در زمانیکه خواسته ام اجابت شده و من بهش رسیدم همون لحظه به خودم بگم دیدی شد ، دیدی من فلان چیزو میخواستم الان اتفاق افتاد ایناهاش دیدی

    میشه گفت من هر روز خواسته هایی که بهشون رسیدم یا در اصل از سمت خدا اجابت شده رو به خودم یادآوری میکنم ، بیشتر توی سپاسگزاری های روزانه ام مینویسم

    مورد بعدی که در آیه 39 سوره طه خوندم باعث شد یکم بهش فکر کنم ، یک نوزاد توی یک تیکه چوب گذاشته میشه و بعد روی آب میندازش

    خب مسلماً هیچ نوزادی توانایی نگه داشتن حتی گردنِ خودش رو هم نداره چه برسه به اینکه بخواد پارو دستش بگیره و پارو بزنه یعنی به احتمال خیلی خیلی زیاد اینجوری بوده که نوزاد روی آب فقط داشته به سمت آسمون نگاه می کرده و فقط داشته از اون تکون هایی که میخورده و حرکتی که داشته خودبخود می کرده لذت می برده و بعدش هم خیلی جالبه که چند لحظه ی بعدش بیوفتی وسط یک زندگی پر از ثروت و نعمت و امنیت

    خیلی درس ها میتونه داشته باشه این آیه به نظر من که به قول اون شعر معروفی که استاد بارها و بارها خوندتش: 

    باید پارو نزد وا داد

    باید دل رو به دریا داد

    خودش میبردت هر جا دلش خواست

    به هر جا برد بدون ساحل همونجاست

    به خدا همین الان مو به تنم سیخ شد که این حقیقت محضه 

    هر چقدر بخوای دست و پا بزنی 

    هر چقدر بخوای قلدر بازی در بیاری و روی عقل خودت حساب کنی خیلی زندگی سختی خواهی داشت

    ولی وقتی خودمو در جریان هدایت های خدا رها میکنم مثل همون رودخانه ای که موسی توش داشت حرکت می کرد بدون اینکه بخواد یا اصلاً توانایی اینو داشته باشه کاری کنه به ساحل ثروت و نعمت و خوشبختی رسید

    اتفاقاً همین نکته خیلی مهمیه که اصلاً توانایی ما در مقابل توانایی ای که خداوند داره خیلی خیلی محدود و ناچیز هستش پس عاقلانه اش اینه که من خودمو وِل بدم توی جریان هدایت های خدا و فقط از مسیرم لذت ببرم چون خدا منو از هر جایی که ببره اونجا زیباترین و پر خیر و برکت ترین جاهاییه که تا حالا ندیده باشم هستش

    مثل همین زندگی که الان دارم تجربه میکنم زندگیِ سرشار از آرامش و آسایش و حالِ خوب و این احساس خوب باز هم اتفاقات خوب رو برام میاره

    باید بیشتر پایه های منطقی درستی در مورد خدا و قدرت های خدا و توانایی و آگاهی نامحدود خدا و ارتباط سازنده ام با خدا از طریق منطق های قرآنی درست کنم تا به قول استاد عباسمنش بدونم که جایگاه من کجاست و جایگاهی که خدا داره کجاست اون موقع برای اینکه خدا کارهامو انجام بده و هدایتم کنه مقاومت کمتری دارم

    واقعاً خیلی خنده داره ها که یک همچین نیرویی میخواد کارهامو انجام بده بعد ما بخواهیم مقاومت کنیم بگیم: نه من خودم میخوام انجام بدم

    ای خدا ، امان از این باورهای محدودکننده که جزء محدود کردن ما حتی در رابطه با خدا برامون چیزه دیگه ای ندارن

    همانطوری که خیلی از باورهامو درست کردم قطعاً به راحتی با استمرارم میتونم باورهای توحیدیمو که اصل داستانه درست کنم

    به امید روزهای پر از آزادی زمانی و آزادی مکانی و آزادی مالی و آزادی در روابط و آزادی در پوشش در زندگیمون

    در پناه نور آسمان ها و زمین باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 27 رای:
  3. -
    حسن گرامی گفته:
    مدت عضویت: 1365 روز

    تا چند بار باید این پیام های الهی تو بخونم تا سیر بشم

    تو بگو سعیده

    من یادم نمیاد جایی توی کامنت هام گفته باشم تا اول مهر باید پروژه رو تحویل بدم

    از کجا میدونستی که تا اول مهر باید پروژه رو تحویل بدم سعیده!

    نمیخواد بگی

    تو سیمت وصله

    نیازی به گفتن من نیست

    کافیه فقط خدا بهت بگه

    به خدا قسم موندم

    موندم از این خدا و هدایت هاش

    دیروز برای اینکه بتونم یکم ذهنمو کنترل کنم گفتم بیخیال کار اصلاً

    پاشدم رفتم نیاوران یکم بگردم و از فضای سرسبز پارک نیاوران استفاده کنم

    ما خونمون تا اونجا 2-3 ساعتی فاصله ست

    وقتی رسیدم مترو تجریش ، امدم اسنپ بگیرم که تا پارک نیاوران منو ببره

    به خدا گفتم خدایا خودت یه ماشین خوب با یه راننده خوب برام بفرست

    میخواستم برم یکم با خودم و خدای خودم خلوت کنم

    ماشین رسید و من سوار ماشین شدم

    داشتیم همینجوری با هم صحبت می کردیم

    بعدش میدونی راننده به من داشت چه حرف هایی میزد

    به الله قسم مثل شما که امشب هدایت شدی تا برام بنویسی اونم داشت پیام خدا رو بهم میرسوند

    میگفتش ، خدا همه چیزه برای من

    میگفتش تو فقط کافیه سیمت بهش وصل باشه همون خدا برات کافیه

    میگفتش من الان توی زندگیم هیچکسی رو ندارم چون خدا برای من کافیه

    میگفتش دو روز پیش من تولدم بود یه مسافر سوار کرده بودم کرایه ماشینش 100 هزار تومن میشد ولی اون 500 هزار تومن واریز کرد! بعد برگشت بهم گفت نمیدونم چرا ولی احساس کردم باید 500 هزار تومن برات واریز کنم

    همون جا گفتش که این کادوی خدا برای من بود

    بعد امشب خدا به قلبت الهام کنه که بیای برای من بنویسی و بگی حواسم باشه ، من نمیتونم جایی رو ببینم خدا که میتونه

    اون خودش راه رو به من نشون میده

    اصلاً نمیدونم چی بگم سعیده

    نمیدونم

    این از کارم که دیروز داشتم به خدا میگفتم خدایا فقط یه معجزه میتونه بیوفته که من این پروژه رو به سلامت تمومش کنم

    اینم از مهاجرتی که داریم

    فرش هامون هم جمع کردیم

    کفِ خونه موکت پهن کردیم

    تلویزیونمون هم هفته پیش به آقایون سمساری فروختیم رفتش

    بقیه وسایل های خونمون هم توی راه پله خونمون انداختیم

    تا خدا قدم بعدی رو بهمون بگه

    از کی تا حالا شدی خواهر توحیدیمون؟

    اون از کامنتی که برای ابراهیم نوشتی تا بتونه بهتر ذهنش رو کنترل کنه

    اینم از کامنتی که برای من نوشتی تا بتونم بهتر ذهنمو کنترل کنم

    حالا تو خودت از صبح تا شب داری روی خودت کار میکنی تا بتونی راحت تر ذهنتو کنترل کنی

    شاید الان کل مادرهای ایران بچه هاشون رو تا الان برای مدرسه ثبت نام کردن ولی یک نفر تو کل ایران گفته من فقط طبق اون چیزی که خدا بهم میگه عمل میکنم نتایجت هم که به اندازه یه ایران فرق داره

    لطف کردی که به ندای قلبت گوش دادی برام نوشتی

    ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای: