برای من، آگاهی های این live، یکی از متحول کننده ترین و تنظیم کننده ترین آگاهی ها بوده که مرا با خواسته ام در هماهنگی قرار داده و به سمت تحقق آن هدایت کرده است. وقتی به این live هدایت شدم و پای آگاهی های این فایل نشستم. آنقدر آگاهی های این فایل هدایت کننده بود، آنقدر اصل اساسی خلق شرایط دلخواه را به یادم می آورد و آنقدر فرکانس هایم را در جهت خواسته هایم تنظیم می کرد که تصمیم گرفتم این آگاهی ها را در سایت با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذارم.
منابع مرتبط با این فایل:
دوره قانون آفرینش بخش 3 | قدرت تجسم خلاق
ما به عنوان انسان، از توان فیزیکی محدودی برخورداریم اما نیروی ذهنی بی انتهایی داریم. قدرت فیزیکی انسان از بسیاری از حیوانات کمتر است اما آنچه تفاوت اساسی بین انسان و سایر موجودات ایجاد کرده، قدرت خلق ذهنی این موجود است که توانایی ای بی انتهاست. توانایی که باعث شده انسان موجوداتی را به خدمت خود در بیاورد که از نظر قدرت فیزیکی، بارها و بارها از انسان قویتر هستند.
ما موجودات خالقی هستیم که با توانایی خلق شرایط زندگی خود به دنیا آمده ایم. منظور از توانایی خلق این است که ما می توانیم با جهت دهی آگاهانه افکارمان به سمت آنچه می خواهیم، فرکانس آن را به جهان ارسال کنیم و جهان نیز طبق قوانین بدون تغییر خداوند، اساس آن فرکانس را در تجربه زندگی ما بازتاب می دهد. متاسفانه ما اکثراً از این توانایی بر علیه خود و در جهت ناخواسته ها استفاده می کنیم یعنی ما اکثراً آنچه را در ذهن خود تجسم می کنیم که نمی خواهیم رخ دهد یا می ترسیم رخ دهد. همچنین افراد زیادی “تجسم” را با “توهم” اشتباه گرفته اند. این سوء برداشت درباره “قانون تجسم خلاق” باعث شده خیلی از ما به بهانه واقع بین بودن، این توانایی درونی نامحدود را دست نخورده باقی بگذاریم.
استفاده از قدرت تجسم خلاق به معنای یک گوشه نشستن و تجسم کردن نیست. زیرا ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است. وقتی شما این نیروی درونی خلاق را با استفاده از “تجسم خواسته” فعال می کنی، قطعاً به ایده ها و راهکارهایی دسترسی پیدا می کنی که اجرای آنها و اقدام عملی در راستای آنها، خواسته مد نظر را از نظر فیزیکی وارد زندگی شما می کند. اما برای رسیدن به آن مرحله، اول باید به قول خداوند ایمان به غیب را در عمل اجرا کنی تا دسترسی شما به آن ایده ها باز شود.
“تجسم خلاق” یعنی جهت دهی آگاهانه افکار بر خواسته و تمرکز بر آن. منظور از تمرکز بر خواسته یعنی پروراندن هر فکری درباره آن خواسته در ذهن است که شما را درباره آن خواسته به احساس خوب، احساس امید، احساس اطمینان و یقین می رساند و در این احساس نگه میدارد. در واقع ریشه اصلی تجسم، ایمان به غیب است. یعنی ایمان به نتیجه ای که از نظر فرکانسی به آن باور داری با اینکه هنوز در تجربه فیزیکی شما ظاهر نشده است.
“تجسم خلاق” یعنی استفاده آگاهانه از قدرت افکار برای ارسال فرکانس خواسته به جهان. زیرا ما در جهانی زندگی می کنیم که به فرکانس های ما پاسخ می دهد. ارسال جنین جنسی از فرکانس، موجب می شود تا جهان راههای دسترسی به آن خواسته را برای ما باز کند و ما را در مدار دریافت آن خواسته قرار دهد. این یعنی هدایت.
بزرگترین مانع ذهنی ما در برابر دریافت خواسته هایمان این است که باور نداریم آن خواسته برای ما امکان پذیر است با اینکه با تمام وجود آن خواسته را می خواهیم. این باور ما را در مسیر خلاف جهت با خواسته قرار می دهد و به همین شکل، تمام تلاش های ما در مسیر خلاف جهت با خواسته، هرز می رود و تعجب می کنیم از اینکه چرا با وجود این همه تلاش، به خواسته خود نرسیده ایم.
در واقع ذهن ما به خاطر باورهای محدودکننده، همیشه در برابر امکانِ داشتنِ خواسته ها مقاومت دارد. به همین دلیل نیز عمده تلاش هایش خصوصا در اولین قدم ها این است که با پر رنگ نشان دادن موانع پیش رو، ما را وادار به پذیرفتنِ محدودیت ها کند تا جایی که بی خیال آن خواسته شویم و برایش قدمی برنداریم.
در چنین شرایط ذهنی، “تغییر ذهنیت” باید از “تجسم خلاق” شروع شود. زیرا از نظر منطقی شما برای تجسم، نیاز به امکانات بیرونی نداری، نیاز به صرف هزینه نداری، نیاز به اقدام فیزیکی نداری. کافیست کمی ایمان درونی ات را فعال کنی تا از عهده فعال کردن تجسم خلاق بر بیایی. اما در ادامه، خواهی دید که معجزاتی رخ می دهد و شرایط به نحوی تغییر می کند که صدها اقدام فیزیکی و امکانات مادّی، قدرت انجامش را نداشتند.
تجسم خلاق، وقتی طبق اصول قانون تجسم اجرا شود، قدرت نامحدود ذهنی ما را فعال می کند و آرام آرام با کم کردن مقاومت های ذهنی ما درباره داشتن آن خواسته، ایمانی را در وجود ما فعال می کند تا امکان پذیری آن خواسته را باور کنیم.
این باور، آرام آرام افکار ما را به سمت آن خواسته جهت دهی می کند و فرکانس های هماهنگ با خواسته را ارسال می کند و جهان در پاسخ به این جنس از فرکانس ها، دسترسی ما به ایده ها، راهکارها و فرصت هایی را باز می کند که اجرای آنها در نهایت خواسته ما را محقق می کند. به همین دلیل وقتی مهارت فعال کردن قدرت تجسم خلاق را می آموزی و آن را در مسیر خواسته ات به کار می بندی، این قدرت قطعا به شکل ایده ها، راهکارها، هدایت هایی و دست هایی از طرف خداوند در مسیر شما ظاهر می شود. سپس این نیرو به همان شکل که آن ایده ها و موقعیت ها را به سمت شما هدایت کرده، قدرت تشخیص این هدایت ها و جدی گرفتن آنها را نیز به شما می دهد و وقتی آنها را جدی می گیری و اقدامات عملی در راستای آنها را انجام میدهی، آنوقت است که این نیروی ذهنی به ثمر می نشینند و در قالب خواسته تو در زندگی ات ظاهر می شود.
به طور خلاصه، تجسم خلاق یعنی توجه به خواسته ها؛ یعنی «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»، به منظور هم-مدار شدن با خواسته ها. به همین دلیل است که وقتی به تجسم یک موضوع ادامه می دهی، نشانه های از آن جنس خواسته در زندگی ات ظاهر می شود. زیرا تجسم خلاق، شما را وارد مدار آن خواسته کرده است. حالا تمام کار شما ماندن در این مدار است تا تجربه شما از دیدن نشانه ها تبدیل شود به زندگی با واقعیت آن خواسته. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن یک خواسته برای ذهن است. زیرا ذهن ساخته شده تا شما را از کار بیهوده بر حذر دارد. بنابراین، تا وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر نداند، از هر ترفندی استفاده می کند تا مانع قدم برداشتن شما بشود.
“تجسم خلاق”، با حذف مقاومت های ذهنی، فاصله فرکانسی میان شما و خواسته را کم می کند. وقتی ذهن در تخیل با آن خواسته زندگی می کند، آن را به عنوان واقعیت باور می کند زیرا سیستم ذهن به گونه ای است که بین خیال و واقعیت تفاوتی قائل نمی شود. در نتیجه، به خاطر این باور، دیگر در برابر امکان پذیر بودن آن خواسته، مقاومتی ندارد. در نتیجه، نه تنها در برابر ایده های الهامی شما درباره آن خواسته مقاومتی ندارد بلکه آنها را منطقی هم می داند. یعنی شما بوسیله تجسم خلاق، ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی تربیت میکنی برای باور کردن امکان پذیری یک خواسته و همدست شدن با هدایت های درونی ات.
وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر بداند، آنوقت است که نه تنها در برابر اجرای ایده ها مقاومت نمی کند، بلکه نیروی جسمانی شما را نیز در مسیر هم جهت با خواسته، رهبری می کند، انگیزه هایت را تقویت می کند، عزمت را برای قدم برداشتن جزم می کند و قدم هایت را استحکام می بخشد چون به این نتیجه رسیده که تحقق این خواسته، برایش امکان پذیر است.
این منطق پشت “قانون تجسم خلاق” است. حالا که این مفاهیم را خوانده ای، حتماً ذهن شما تجربیاتی را به یادتان انداخته که چطور (آگاهانه یا ناآگاهانه) با تجسم خواسته هایت، آنها را از دل غیب در زندگی ات ظاهر کردی بی آنکه بدانی “چطور”!!!
بنابراین، واقعاً ارزش دارد که آگاهانه در راستای تحقق خواسته هایت، بخش مهمی از وقت و انرژی خود را صرف تمرین قانون تجسم خلاق کنی تا معجزاتش را در زندگی ات ببینی و به قول خداوند آسان شوی برای به آسانی رسیدن به خواسته هایت.
ضمن اینکه دوره قانون آفرینش | بخش سوم، مبحث تجسم خلاق را به صورت مفصل و کامل آموزش می دهد. شما در این بخش از دوره، گام به گام، اصول اجرای تجسم خلاق و شیوه بهره برداری از این قدرت درونی را در عمل یاد می گیری.
اطلاعات کامل درباره محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش بخش 3 | مبحث قدرت تجسم خلاق
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
سایر قسمت های live با استاد عباس منش
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق207MB44 دقیقه
- فایل صوتی live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق43MB44 دقیقه
سلام ابراهیم دوست خوبم، بهتره بگم داداش گلم، حدوده دوماهی میشه به دلیل مشغله های زیاد نتونستم فایل گوش بدم و توی سایت باشم، اما فقط کامنتهای تورو میخونم از طریق ایمیلم… الان هم اومدیم تهران توی مجلس ختم مادربزرگ همسرم میون تعداد زیادی خانم نشستم و دارم برات کامنت مینویسم…. حقیقتش اگه امکان داشت بلند میشدم و برات کف میزدم،،،، انقدررررر که این کامنتت برام جذذذاب و کاربردی بود،،،،، من چند روزی بود که کلافه بودم…. از اینکه 7ساله بقول خودت دارم بادمجون واکس میزنم و با مسخره بازی فقط توی سایت دل خودمو خوش کردم…. دریغ از یمقدار عمل کردن….. امشب توی دلم خواستم کاش یکی از بچه های سایت دقیق و شفاف بگه باید چه اقدامات عملی کرد برای کار کردن روی خودمون…..
تا اینکه بمب…. این کامنت شمارو دیدم و اشکم دراومد از خوشحالی….. چون واقعا دیگه خسته شدم از نتیجه نگرفتن و شل کن سفت کن الکی…. خجالت هم نمیکشم که دارم اعتراف میکنم…. من فقط یه خواننده کامنت بودم توی سایت،،، دریغ از هیچ گونه عملی…. اما از امروز به خودم تعهد میدم روی خودم کار کنم…. چون امشب ازت یاد گرفتم باید چکار کنم….کامنتت رو بارها باید بخونم….
برادر مهربونم…. برادر دلسوزم…. بردار عزیزم…. خیلی مهربونی،،،، خیلی باشخصیتی،،،، خیلی با اعتمادبنفسی،،،، خیلی بالیاقتی….امیدوارم همسر رویاهاتو توی همین سایت به زودی جذب کنی…. امیدوارم بهترین نصیب قلب مهربونت بشه…. سپاسگذارم…
سلام مرد مومن بجای بازی مافیا بیا جواب سوال این خواهرتو بده… والا…. علافمون کردی چند روزه… خخخخ
چند روز پیش یه سوال پرسیدم و خودمو خفه کردم بس که ایمیلم چک کردم ببینم جواب دادی یا نه، آخرش مشخص شد اصلا سوالمو منتشر نکردن….خخخ
اما من که از رو نمیرم دوباره مینویسم.
ابراهیم دوست خوبم یجا گفته بودی:
شما فایلهای استاد رو گوش کنی در طول روز،کامنتهارو بخونی،در مورد خواستهات تجسم کنی،ذهنت رو کنترل کنی،ورودی هاتو کنترل کنی،زیپ دهنتو ببندی وقتی میخوای از نازیبایی ها حرف بزنی ،در مورد هرچیزی که میخوای بهش برسی بنویسی و بنویسی و بنویسی
من همه این کارهایی که گفتی دارم انجام میدم، احساسم هم خداروشکر داره خوب میشه، میدونی یه ذوق و شوقی اومده توی وجودم…. حس میکنم اومدم توی مسیر….
اما سوالم اینه من توی رسیدن به خواسته هام درگیرم، خواسته هامو نوشتما، حدودا 40 مورد شده…. اما نمیدونم از کدومش شروع کنم؟ آیا از کوچیکترینش؟ اولویت بندی کنم یکی یکی تجسم کنم؟
بعد ابراهیم چرا میگی در مورد خواسته ات بنویسی و بنویسی و بنویسی؟
این نوشتن چه قدرتی داره؟ این نوشتن چه تاثیری داره؟
یه سوال دیگم اینکه من این چند روز که با تعهد دارم کار میکنم از طرف اطرافیانم خوراکیهایی دارم دریافت میکنم که قبلا کمتر بود…. میخواستم بدونم اینا نشانه اینه که درمسیر قانونم؟
خداروشکر ذوق و شوق خوبی اومده توی وجودم….. خونمو با عشق دارم تمیز میکنم، امروز همزمان که فایل گوش میدادم یخچال إل جیه قشنگمو تمیز کردم…. داروهای فاسد رو ریختم زباله… خ خوشحالم که دارم روی خودم کار میکنم….
بیصبرانه منتظره پاسخت هستم… اونقدر ذوق دارم جواب این سوالمو بدی که ساعت 2/30
نیمه شب این کامنت رو برات نوشتم.
خ خ سپاسگذارم……. دیگه مافیا بازی نکنی… خخخ
سلام بر ابراهیم دوست خوبم، الان پسر کوچولومو خوابوندم تا بتونم کامنتهاتو بخونم… میدونی که من چند روزیه بصورت جدی تعهد دادم روی خودم کار کنم و اینکه همیشه کامنتهاتو میخونم، حقیقتش سوال آقا مجید و لیلای عزیز سوال منم هست، میدونی تو خ عمیق و با احساس در مورد گفتگوهات با خدا حرف میزنی و سوال منم اینه برای اینکه منم مثله تو بتونم با خدا رفیق بشم چه اقدامات عملی باید انجام بدم؟؟؟ خب قطعا یه اقداماتی انجام دادی که سیمت وصل شده دیگه… اونا چیه؟ به منم لطفا یاد بده…
ببین من توی این چند روز که دارم کم کم روی خودم کار میکنم فقط احساسم خنثی شده، هنوز احساسم خوب نشده، هنوز به آرامش نرسیدم…با وحوده پسر سه ساله ی شیطونی که دارم اما دارم آگاهانه تلاش میکنم ورودیهامو کنترل کنم و ذهنمو آروم کنم…. یمقدار ذهن نجواگرم برای گرفتن نتیجه خیلی عجوله اما با پشت دستم زدم توی دهنش که ساکت باشه و زیپ دهنشو ببنده. دیشب خواب دیدم توی محل زندگیم برف زیادی باریده،،، اونقدر که از پشت بام میشد پاتو توی حیاط بذاری و راه بری…. البته من توی خوابم آشفته بودم چون قرار بود خونه رو ترک کنیم، گفتن قراره بهمن بیاد و خطرناکه.
ابراهیم اینارو گفتم که بدونی بشدددددت دلم یه تغییر میخواد توی زندگیم….
کلی کارهای عقب افتاده دارم که دارم انجامشون میدم… دارم شخصیتم رو آهسته تغییر میدم…. از همه مهمتر اینکه خیلی خیلی خوشحالم که توی این سایت الهی با شما دوستانم هستم،،، این سعادتیه که نصیب هر کسی نمیشه… چون نود و نه درصده اطرافیان من کلا توی حاشیه هستن، حتی اون تحصیلکرده ها و مذهبیها و من خوشحالم که مثله اونها نیستم. چند روزه برات کامنت مینوشتم اما پاکش میکردم چون فکر میکردم چون مثله تو قلم شیوایی ندارم بهتره ننویسم. اما امروز دیگه ثبتش کردم چون قلبم ازم خواست بنویسم، برام هم مهم نیست ساده مینویسم…
ابراهیم دوست عزیزم ممنونم از پاسخی که به سوالم دادی، اینکه میگی برای وصل شدن بخدا باید بپذیریم که خدا یکیه و توی این جهان قدرتمندترینه و اراده میکنه هرچیزی بخواد خلق میکنه و اینکه برای نزدیک شدن بهش فقط باید روی خودش حساب کنیم و هر خواسته ای داریم فقط از خودش بخوایم و روی دیگران حساب نکنیم.هر نعمتی داریم و هر خواسته ای برامون براورده میشه کردیتش رو به خدا نسبت بدیم و اینو بدونیم که ماهیچ چیزی از خودمون نداریم. باید آگاهانه حاشیه ها رو از خودمون دور کنیم، همه اینهایی که میگی رو من قبول دارم.
اما ابراهیم برای منی که تازه یکمی سیمم داره وصل میشه قطعا باید تکاملم طی بشه تا مثله تو رشد کنم… قطعا یک شبه و یک هفته ای من مثله تو توحیدی نمیتونم بشم… ببین امروز من توی کوچمون داشتم راه میرفتم و یه باد ملایم و خنکی هم میومد.. یاده کامنتت افتادم، که خدا گفته یه نگاه به آسمون بنداز ببین من بدون ستون اینو آفریدم….ببین من چقدر قدرتمندم، من به آسمون آبی نگاه کردم و دیدم چقدر زیباست،،،واقعا بدون ستونه،،، به درختهای صنوبره توی کوچمون که برگاشون چقدر منظم کناره هم چیده شدن…. به این باده خنکی که میمومد،،، به زیبایی اطرافم بادقت نگاه کردم ،،، احساسم خ عالی شد و با خدا حرف زدم و دلم آروم شد که نفس نگران هیچ چیز نباش…. من هستم… من برای تو کافی ام…. تو فقط همه چیزو از خودم بخواه…. من فهمیدم باید من برم سمت خدا تا حسش کنم،،، اون که از رگ گردن به من نزدیکتره… اون همیشه با من بوده… این منم که ازش دوری کردم،،، این منم که مشرک بودم،،،، این منم که صداش نزدم…. و اگر من میخوام که یه انسان توحیدی بشم باید این راهو ادامه بدم،،،، همیشه ادامه بدم،،،، همیشه با خدا حرف بزنم…. همیشه فقط روی خودش حساب کنم.
ابراهیم دوست عزیزم سپاسگذارم…باز هم بنویس،،، لطفا بازهم بنویس و قلب منو روشن کن از یاد خدا…