live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق

برای من، آگاهی های این live، یکی از متحول کننده ترین و تنظیم کننده ترین آگاهی ها بوده که مرا با خواسته ام در هماهنگی قرار داده و به سمت تحقق آن هدایت کرده است. وقتی به این live هدایت شدم و پای آگاهی های این فایل نشستم. آنقدر آگاهی های این فایل هدایت کننده بود، آنقدر اصل اساسی خلق شرایط دلخواه را به یادم می آورد و آنقدر فرکانس هایم را در جهت خواسته هایم تنظیم می کرد که تصمیم گرفتم این آگاهی ها را در سایت با شما دوستان عزیز به اشتراک بگذارم.


منابع مرتبط با این فایل: 

قدم دوم | دوره 12 قدم

دوره قانون آفرینش بخش 3 | قدرت تجسم خلاق

ما به عنوان انسان، از توان فیزیکی محدودی برخورداریم اما نیروی ذهنی بی انتهایی داریم. قدرت فیزیکی انسان از بسیاری از حیوانات کمتر است اما آنچه تفاوت اساسی بین انسان و سایر موجودات ایجاد کرده، قدرت خلق ذهنی این موجود است که توانایی ای بی انتهاست. توانایی که باعث شده انسان موجوداتی را به خدمت خود در بیاورد که از نظر قدرت فیزیکی، بارها و بارها از انسان قویتر هستند.

ما موجودات خالقی هستیم که با توانایی خلق شرایط زندگی خود به دنیا آمده ایم. منظور از توانایی خلق این است که ما می توانیم با جهت دهی آگاهانه افکارمان به سمت آنچه می خواهیم، فرکانس آن را به جهان ارسال کنیم و جهان نیز طبق قوانین بدون تغییر خداوند، اساس آن فرکانس را در تجربه زندگی ما بازتاب می دهد. متاسفانه ما اکثراً از این توانایی بر علیه خود و در جهت ناخواسته ها استفاده می کنیم یعنی ما اکثراً آنچه را در ذهن خود تجسم می کنیم که نمی خواهیم رخ دهد یا می ترسیم رخ دهد. همچنین افراد زیادی “تجسم” را با “توهم” اشتباه گرفته اند. این سوء برداشت درباره “قانون تجسم خلاق” باعث شده خیلی از ما به بهانه واقع بین بودن، این توانایی درونی نامحدود را دست نخورده باقی بگذاریم.

استفاده از قدرت تجسم خلاق به معنای یک گوشه نشستن و تجسم کردن نیست. زیرا ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفت است. وقتی شما این نیروی درونی خلاق را با استفاده از “تجسم خواسته” فعال می کنی، قطعاً به ایده ها و راهکارهایی دسترسی پیدا می کنی که اجرای آنها و اقدام عملی در راستای آنها، خواسته مد نظر را از نظر فیزیکی وارد زندگی شما می کند. اما برای رسیدن به آن مرحله، اول باید به قول خداوند ایمان به غیب را در عمل اجرا کنی تا دسترسی شما به آن ایده ها باز شود. 

تجسم خلاق” یعنی جهت دهی آگاهانه افکار بر خواسته و تمرکز بر آن. منظور از تمرکز بر خواسته یعنی پروراندن هر فکری درباره آن خواسته در ذهن است که شما را درباره آن خواسته به احساس خوب، احساس امید، احساس اطمینان و یقین می رساند و در این احساس نگه می‌دارد. در واقع ریشه اصلی تجسم، ایمان به غیب است. یعنی ایمان به نتیجه ای که از نظر فرکانسی به آن باور داری با اینکه هنوز در تجربه فیزیکی شما ظاهر نشده است.

“تجسم خلاق” یعنی استفاده آگاهانه از قدرت افکار برای ارسال فرکانس خواسته به جهان. زیرا ما در جهانی زندگی می کنیم که به فرکانس های ما پاسخ می دهد. ارسال جنین جنسی از فرکانس، موجب می شود تا جهان راههای دسترسی به آن خواسته را برای ما باز کند و ما را در مدار دریافت آن خواسته قرار دهد. این یعنی هدایت.

بزرگترین مانع ذهنی ما در برابر دریافت خواسته هایمان این است که باور نداریم آن خواسته برای ما امکان پذیر است با اینکه با تمام وجود آن خواسته را می خواهیم. این باور ما را در مسیر خلاف جهت با خواسته قرار می دهد و به همین شکل، تمام تلاش های ما در مسیر خلاف جهت با خواسته، هرز می رود و تعجب می کنیم از اینکه چرا با وجود این همه تلاش، به خواسته خود نرسیده ایم. 

در واقع ذهن ما به خاطر باورهای محدودکننده‌، همیشه در برابر امکانِ داشتنِ خواسته ها مقاومت دارد. به همین دلیل نیز عمده تلاش هایش خصوصا در اولین قدم ها این است که با پر رنگ نشان دادن موانع پیش رو، ما را وادار به پذیرفتنِ محدودیت ها کند تا جایی که بی خیال آن خواسته شویم و برایش قدمی برنداریم. 

در چنین شرایط ذهنی، “تغییر ذهنیت” باید از “تجسم خلاق” شروع شود. زیرا از نظر منطقی شما برای تجسم، نیاز به امکانات بیرونی نداری، نیاز به صرف هزینه نداری، نیاز به اقدام فیزیکی نداری. کافیست کمی ایمان درونی ات را فعال کنی تا از عهده فعال کردن تجسم خلاق بر بیایی. اما در ادامه، خواهی دید که معجزاتی رخ می دهد و شرایط به نحوی تغییر می کند که صدها اقدام فیزیکی و امکانات مادّی، قدرت انجامش را نداشتند.

تجسم خلاق، وقتی طبق اصول قانون تجسم اجرا شود، قدرت نامحدود ذهنی ما را فعال می کند و آرام آرام با کم کردن مقاومت های ذهنی ما درباره داشتن آن خواسته، ایمانی را در وجود ما فعال می کند تا امکان پذیری آن خواسته را باور کنیم.

این باور، آرام آرام افکار ما را به سمت آن خواسته جهت دهی می کند و فرکانس های هماهنگ با خواسته را ارسال می کند و جهان در پاسخ به این جنس از فرکانس ها، دسترسی ما به ایده ها، راهکارها و فرصت هایی را باز می کند که اجرای آنها در نهایت خواسته ما را محقق می کند. به همین دلیل وقتی مهارت فعال کردن قدرت تجسم خلاق را می آموزی و آن را در مسیر خواسته ات به کار می بندی، این قدرت قطعا به شکل ایده ها، راهکارها، هدایت هایی‌‌ و دست هایی از طرف خداوند  در مسیر شما ظاهر می شود. سپس این نیرو به همان شکل که آن ایده ها و موقعیت ها را به سمت شما هدایت کرده، قدرت تشخیص این هدایت ها و جدی گرفتن آنها را نیز به شما می دهد و وقتی آنها را جدی می گیری و اقدامات عملی در راستای آنها را انجام میدهی،  آنوقت است که این نیروی ذهنی به ثمر می نشینند و در قالب خواسته تو در زندگی ات ظاهر می شود.

به طور خلاصه، تجسم خلاق یعنی توجه به خواسته ها؛ یعنی «جهت دهی آگاهانه به کانون توجه»، به منظور هم-مدار شدن با خواسته ها. به همین دلیل است که وقتی به تجسم یک موضوع ادامه می دهی‌، نشانه های از آن جنس خواسته در زندگی ات ظاهر می شود. زیرا تجسم خلاق، شما را وارد مدار آن خواسته کرده است. حالا تمام کار شما ماندن در این مدار است تا تجربه شما از دیدن نشانه ها تبدیل شود به زندگی با واقعیت آن خواسته. نقش تجسم خلاق، باورپذیر کردن یک خواسته برای ذهن است. زیرا ذهن ساخته شده تا شما را از کار بیهوده بر حذر دارد. بنابراین، تا وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر نداند، از هر ترفندی استفاده می کند تا مانع قدم برداشتن شما بشود. 

“تجسم خلاق”، با حذف مقاومت های ذهنی، فاصله فرکانسی میان شما و خواسته را کم می کند. وقتی ذهن در تخیل با آن خواسته زندگی می کند، آن را به عنوان واقعیت باور می کند زیرا سیستم ذهن به گونه ای است که بین خیال و واقعیت تفاوتی قائل نمی شود. در نتیجه، به خاطر این باور، دیگر در برابر امکان پذیر بودن آن خواسته، مقاومتی ندارد. در نتیجه، نه تنها در برابر ایده های الهامی شما درباره آن خواسته مقاومتی ندارد بلکه آنها را منطقی هم می داند. یعنی شما بوسیله تجسم خلاق، ذهن خود را مثل یک هوش مصنوعی تربیت میکنی برای باور کردن امکان پذیری یک خواسته و همدست شدن با هدایت های درونی ات. 

وقتی ذهن موضوعی را امکان پذیر بداند، آنوقت است که نه تنها در برابر اجرای ایده ها مقاومت نمی کند‌، بلکه نیروی جسمانی شما را نیز در مسیر هم جهت با خواسته، رهبری می کند، انگیزه هایت را تقویت می کند، عزمت را برای قدم برداشتن جزم می کند و قدم هایت را استحکام می بخشد چون به این نتیجه رسیده که تحقق این خواسته، برایش امکان پذیر است.

این منطق پشت “قانون تجسم خلاق” است. حالا که این مفاهیم را خوانده ای، حتماً ذهن شما تجربیاتی را به یادتان انداخته که چطور (آگاهانه یا ناآگاهانه) با تجسم خواسته هایت، آنها را از دل غیب در زندگی ات ظاهر کردی بی آنکه بدانی “چطور”!!!

بنابراین، واقعاً ارزش دارد که آگاهانه در راستای تحقق خواسته هایت، بخش مهمی از وقت و انرژی خود را صرف تمرین قانون تجسم خلاق کنی تا معجزاتش را در زندگی ات ببینی و به قول خداوند آسان شوی برای به آسانی رسیدن به خواسته هایت.

جلسه دوم از قدم دوم، اصول مهم درباره تجسم خلاق و استفاده آگاهانه از این قدرت ذهنی را به شما یاد می دهد

ضمن اینکه دوره قانون آفرینش | بخش سوم، مبحث تجسم خلاق را به صورت مفصل و کامل آموزش می دهد. شما در این بخش از دوره، گام به گام، اصول اجرای تجسم خلاق و شیوه بهره برداری از این قدرت درونی را در عمل یاد می گیری.

اطلاعات کامل درباره  محتوای آموزشی دوره قانون آفرینش بخش 3 | مبحث قدرت تجسم خلاق


منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

سایر قسمت های live با استاد عباس منش

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
    207MB
    44 دقیقه
  • فایل صوتی live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
    43MB
    44 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «فاطمه و رسول» در این صفحه: 3
  1. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    وهمه ی دوستای بهشتیم

    خدارو شکر هزاران بارشکر

    آخ جووووون

    چون کلی آگاهی نوش جونمون کردیم با مرور قانون و دوره مقدس 12قدم

    استاد شایسته مهربونم یک دنیا سپاسگزارم

    بابت مهرتون و بارگزاری این فایل

    همزمان که کامنتم تو قدم هشتم جلسه چهارم نوشتم و لینک تجسم قدم دوم رو گذاشتم

    بعد این فایل رو سایت قراردادین

    کلی چشام قلبی قلبی شد از هیجان وذوق…

    من با این دوره دارم هرروز زندگی میکنم

    خیلی دوستش دارم و زمان میذارم برای انجام دادن وعمل کردن به اگاهی هایی که بیان میکنین

    خداروشکر هزاران بار شکر…

    تجسم مهر تاییدی بر باورهای ماست

    اینکه اول بپذیریم که زندگی الان ما بخاطر

    باورهای قبلی خودمونه خودش برای من

    زمان برد تا به درک مسئولیت پذیری برسم

    و بفهمم که خودم دارم با افکارم که تکرار میکنم زندگی وشرایطمو خلق میکنم و بهتره حالا براساس آموزش های استاد بیام و حواسمو جمع کنم و ذهنمو واحساسمو کنترل کنم باورودی های مناسب که همچنان هم ادامه داره ….

    چند تا از تجسمهای مهم خودمو مینویسم

    تجربه من از تجسم برمیگرده به موضوع ازدواجم که بیشتر اوقات تجسم میکردم که همسرم خیلی مهربون وبااحساس هست و خیلی باادب صحبت میکنه و اروم وخونسرد هست و همش در ذهنم این بود که خوب احساسش بیان میکنه در کنارش مسافرت میرفتم دستش وگرمای اون احساس میکردم بدون اینکه چهره خاصی در نظرم باشه و هرزمان که ذهنم میگفت کو خواستگار فقط میگفتم به ذهنم که این همه ادم چه جوری ازدواج کردن خدا میتونه به من مربوط نیست و جالبه حدود سه چهار روز گذشته بود از این تجسم کردن هام و چون تمرکزم به هم نریزه تو دفترم شروع کردم نوشتن اینکه من چه ادمی را میخوام با تموم جزییات از قد و وزن گرفته تا اینکه نوشتم خواهر نداشته باشه و مادری اروم ومهربون داشته باشه تحصیلات وشغل وماشین وخونه داشته باشه و جالبه سه روز بعد بود که دوست مامانم اومد خونمون وگفت یکی از اشناهای ما دنبال دختر میگرده و من همش تصویر تو جلوچشمم می اومد و این ادم معرفی کنم بهت ومن گفتم میشه مشخصاتش بگید که گفت خانواده دار و مودب هستن و سه تا برادرن و این آقا کارمنده وخونه وماشین داره ومن بدون اینکه چیزی بگم به نوشته هام نگاه میکردم گنگ بودم وذوق زده که خداروشکر الان 15ساله در کنارهمسرم هستم و ایشون همون جور مودب و بااحساس هستن و مادرشون هم فوق العاده مهربون و من تا الان ذره ای دخالت ازایشون ندیدم بااینکه 77ساله شونه .

    فقط خواستم بگم هرچیزی بخواهید امکان پذیره و خدا میده اما من تو برگه مشخصات همسرم درباره موهاش چیزی ننوشته بودم که نشونش دادم وگفتم اگه اینم نوشته بودم هزینه کاشت مو نمیدادیم….

    تجسم کردن همراه با احساس خوب یعنی

    ذهنیت برنده داشتن

    یعنی وقتی درحال تجسم کردن اگه احساس خوبی داریم درسته و ادامه بدیم

    اما اگه درحال تجسم کردن داریم الکی و زورکی احساس مونو خوب نگه میداریم

    یا از روی انجام تمرین تجسم میکنیم نتیجه نخواهد داد چون اصل درتجسم ، رسیدن به احساس خوب هست …

    تو زندگی خودم بارها تجسم کردن هام به واقعیت و خواسته منجرشده

    مورد بعدی خرید خونه مون بود

    جالبه با مبلغی که ما داشتیم همه میگفتن خونه یه خواب هم گیر بیارید هنر کردین

    اما من همش تجسم میکردم خونه ی ما نوساز هست و ما اولین کسی هستیم که واردش میشیم یا خونه ی ما دوتا خواب داره و

    پذیرایی دلباز و پرنور همراه با

    بالکن وکمددیواری یا حتی پنجره تو اشپزخونه هم تصور میکردم

    خنده دار بود واسه رسول جان که بارها میگفتم من دوست دارم بالای اوپن اشپزخونه جا واسه وسایل برقی داشته باشه …

    درجستجوی خونه بودیم که نوروز 1391شد و ما رفتیم سفر و بی خیال ، از سفر برگشتیم بعد همکار پدرم هم املاک داشت و زنگ زد گفت یه آقای بسازبفروشی،خونه نوسازش به قیمت خوبی میخواد بفروشه فقط هم کلیدخونه رو به من سپرده ، ماهم خونه رو دیدیم و خریدیم خداروشکر

    واااای استاد همه چیز همون جوری بود که من تجسم کرده بودم

    نوساز ،دو خواب ، بالکن ، حتی پنجره داشتن آشپز خونه ، ازهمه مهمتر قسمت

    بالای اوپن آشپزخونه که کلی وسیله توش جا میشه و دیده نمیشه و مرتبه ..

    واقعا هنوزم تو خونه مون راه میرم انگار تو رویاهام قدم میذارم …

    خداروشکر هزاران بار شکر

    مورد بعدی بارداری هام بود خنده داره ولی جذابه

    هنوزم نوشته هام نگاه میکنم ازهیجانش بال درمیارم

    دوست داشتم همیشه هم پسر داشته باشم وهم دختر

    فاصله سنی بچه هام پنج سال باشه

    هردو وتولد یه ماه باشن

    بچه اولم پسر باشه

    همه ی اینها اتفاق افتاد دقیق

    یادمه رفتم بعداز ازمایش بارداریم لباس پسرونه خریدم واوردم خونه و مامانم هم مبگفت

    بگو خدا بچه سالم بده

    منم میگفتم خدایا سالم باشه و پسر هم باشه

    درحد ترکیدن بودم از خنده و هیجان واصلا اون زمان نمیدونستم قانون با احساس خوب کارمیکنه ….

    یا تو بارداری دوم خانواده خودم وهمسرم همه میگفتن

    خیالت راحت بچه پسر هست وپدرشوهرم میگفت ما پسر زا هستیم اما من کله شق وسرتق بودم

    حرف کسی تو مغزم نمیرفت

    گفتم من سالها پیش نوشتم تو دفترم که دختر هم میخوام

    بچه م دختره وخیالم راحته

    جمله ی همیشگی من خدایا سالم باشه این بار دختر باشه

    همین هم اتفاق افتاد و حالا میفهمم چرا اتفاق افتاد

    فقط چون حالم خوب بود و میخندیدم بس .

    من همیشه تجسم میکردم که بارداری راحت وسالمی دارم وخیلی عادی کارهای خودمو وخونه مو انجام میدم و همین طور هم شد خداروشکر و در هر دو بارداری

    تونستم از عهده کارهای خودم وبچه وخونه با کمک خدا بربیام و موفق باشم خداروشکر .

    مورد بعدی زمانی بود که وارد سایت شدم

    همش تجسم میکردم که تو صفحه خرید سایت دکمه خرید میزنم و دوره 12قدم میخریم و خیلی معجزه وار این اتفاق افتاد و اتفاقا اول قانون سلامتی خریدیم و در زمان انجام تمرین قانون سلامتی و پیاده روی کردن زنگ زدن که خونه پدری رسول جان فروختن و کلی ورودی مالی به

    حساب مون اومد …

    مورد بعد هم تجسم خرید ماشین مون بود

    فقط من ورسول جان تجسم نمی کردیم و دیگه یه مدت تو اتاق بچه ها همگی باهم

    چهارتا کوسن میذاشتیم به جای صندلی ماشین و سبد مسافرتی هم کنارمون

    حتی زیرانداز ، بعد صدای آب با گوشی پخش میکردیم و پاهامون مثلا میذاشتیم تو آب همراه با بچه ها

    یعنی نمیدونین چقدر ما تو اتاق میخندیدم

    یه وقتایی زیر آواز میزدیم و

    بچه ها تخیل بهتری دارن

    بارها میشد محمدحسن وهلیسا مثلا

    با سنگهای تو آب بازی میکردن یا

    رو کوسن ها بجای آب بالا پایین میپریدن

    فیلم اون لحظه هارو داریم

    مثل فیلم خونه ی شما دربندرعباس

    و حالا این روزها تک تک این تجسمها

    ودرکنارش نمایش وبازی ما با بچه هامون

    به واقعیت منجرشد خداروشکر

    ماشین مون خریدیم و کلی باهاش کنار آب ودریا و رودخونه و آبشار رفتیم

    تموم اون نمایش ها این روزها واقعی شدن به لطف خداوند

    خداروشکر هزاران بار شکر

    من کارهای روزانه ی ، روز بعد خودمو همیشه قبل از خواب تجسم میکنم

    حتی بازی کردن با بچه هامو

    یا آشپزی کردن یا خرید کردن هام..

    حتی آرامش و بی خیال تر بودنمو

    بارها تصویر سازی میکنم

    کنترل ذهن هایی که انجام میدم

    بارها تو ذهنم مرور میکنم و تکرار میکنم که بازهم می تونم بهتر وبهتر عمل کنم

    فقط از تجسم برای خواسته های بزرگ استفاده نمیکنم چون عادت کردم

    به اینکه مثل یه ریتم کارهایی که فردا

    قراره انجام بدم تجسم کنم که عالی انجام شون دادم و همین هم میشه خداروشکر

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم بابت این فایل مقدس

    خیلی دوستتون دارم وعاشقتونم

    خدا حفظ تون کنه ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 314 رای:
  2. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    سلام به رویای عزیزم

    سپاسگزارم از لطف ومهرت

    رفیق جانمون

    بوس به روی ماهت عزیزم

    ببین کامنتت زمانی به دستم رسید که در مسیر برگشت از روستای خانک بودیم و کلی حال خوب

    داشتم ونوش جان کردم

    بعد در انتهای کامنت

    چشام قلبی قلبی شد از ذوق که

    وای خدایا خودت هم تو مکان بهشتی کردان و ویلا هستی

    و در حال انجام تمرین تمرکز بر زیبایی ها و تجسم …

    تحسینت کردم عزیزدلم ..

    خودمو تجسم کردم تو اون ویلا

    با اجازه واردش شدم و کنار دستت نشستم واسه مدیتیشن ….

    دمت گررررم

    قانون فرکانس درسته و مطمئنم

    تو این روزها قطعا دوره ی کشف قوانین وارد محصولاتت میشه

    کلی برامون از احساس خوبت

    از کنترل ذهنت مثل همیشه مینویسی ولذت میبریم

    دوووووووووست دارم

    خعللللی زیاد

    به قول هلیسا

    اندازه ی منظوره ی شانسی

    الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره

    ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
  3. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1113 روز

    سلام به زهرا جان عزیزم

    سپاسگزارم از لطف ومهرت رفیق جانم

    عااااااااشقتم خیلی هم زیاد

    خداروشکر هزاران بار شکر برای

    حال خوبت از کامنتم که فقط از خود خداست وبس…

    تحسینت میکنم برای خلق ماشین تون و خواسته هاتون …

    خواستم بگم

    پنجره پذیرایی ما دقیقا میشه

    طلوع تماشا کنی

    از سمت بالکن هم غروب تماشا کنی و جالبه که روبه روی

    خونه ی ما

    هفت تا باغ بزرگ هستش

    جالبه که صاحب یکی از باغ ها مرغابی داره و صبح ها میاره بیرون وصداشون میاد

    بعد از چندمدت فهمیدیم که صاحب باغ پدربزرگ همکلاسی محمدحسن هست و دعوتمون کرد و رفتیم از نزدیک دیدیمشون

    خداروشکر هزاران بار شکر

    یا وقتی میریم پیاده روی دم غروب

    از صدای قشنگشون دیوونه میشی…

    تماشای این باغها خیلی لذت بخشه

    بارها میشد میرفتم بالای پشت بوم و قشنگ از اونجا زیبایی باغها رو تماشا میکردم

    یه بار تو این باغ عروسی بود و منم ذوق زده از هیجان رفتم بالای پشت بوم که مسلط باشم به مراسم

    با صندلی مخصوص خودم …

    انگار عروسی خانواده من بود

    چقدر ذوق داشتم و میخندیدم

    ببین به دوهفته نرسید که پسرداییم جشن عقدش دعوتمون کرد تو همین باغ روبه رومون

    منی که از پشت بوم این باغ تماشا میکردم دقیقا وارد این باغ شدم برای جشن نامزدی پسردایی م و

    خیلی لذت داشت برام .

    تحسینت کردم وان شاالله با تجسم وحال خوب خواسته هات

    از خونه ی مورد نظرت محقق بشه

    کلی برامون از نقشه و زیبایی هاش بنویسی و حال کنیم ..

    الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره

    ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای: