live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق - صفحه 39

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سارا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1460 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خدایی که خالقه، مالکه، مدیر و عوامل بیرونی رو می چینه و دانای نهان و آشکار… این خداییِ که میشه گفت الحمدلله رب العالمین… این خداییِ که میشه بهش توکل کرد… این خداییِ که عاقبت امور فقط دست خودشه… این خداییِ که میشه با یقین بگم: ایاک نعبد و ایاک نستعین… خدای نازنینم، من به تو محتاجم… من در کیهان و کهکشان اندازه سرسوزنی هم نیستم… حتی اختیار نفس هام رو هم ندارم… رفیق شیرین من، قلبم رو منور به نورت کن و ذهنم رو با قلبم هماهنگ کن تا به صلح برسم…‌ عاشقانه دوستدارم رفیق دلبرم

    سلام به استاد نازنینم

    سلام به مریم جانم

    سلام به دوستان مدار بهشت

    و سلام به سارا، بنده ی خوب خدا … که آروم آروم داره براش جا میفته که جهان داره چطوری کار می کنه

    استاد عزیزم من بعد این مدت شاگردی و بالا و پایین شدن و تو در و دیوار بودن، تازه دارم کمی درک می کنم چی به چیه….

    خدایا من فهمیدم که عوامل بیرون از من قابل کنترل نیستن…. من نمی تونم اونا رو کنترل کنم…‌ من فقط می تونم فرکانس های خودمو کنترل کنم… فقط همین… فقط همین…‌ و بعد رب العالمین با توجه به فرکانس های من، عوامل بیرونی رو برام می چینه… این یعنی نیاز نیست من دنبال عوامل بیرونی باشم… دنبال رفیق هم مدار باشم… دنبال ثروت باشم… دنبال شاگرد خوب باشم… دنبال مشتری خوب باشم… من فقط کافیه روی خودم کار کنم و فرکانس های خوبی به جهان بفرستم… این فقط تحت کنترل منه…

    خدایا شکرت بابت این آگاهی و درک

    خدایا بر درک من بیفزای

    ای خدای مبااااارک، به فرکانس های هماهنگ من خیر و برکت عنایت کن و فرکانس های ناهماهنگم رو پاک کن و تبدیلشون کن به حسنات…. انک انت الوهاب… انک انت الغفور الرحیم…. انک انت الفضل العظیم… انک انت الرزاق الکریم

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت

    امروز نامبرده به خاطر محیط ناآشنای جدید شغلی، نجواهای ذهنم داشت اذیتم می کرد… داشتم مغلوب نجواهای شیطان میشدم… خدا ساعت 5 صبح بیدارم کرد و باهام حرف زد و منو برد تو فایل نتایج دوستان از آموزه های استاد عباسمنش 4… که آقا هادی صحبت می کنه… و این جملات گوهربار: « چونکه خداوند منو وارد این شغل کرده و مجموعه اتفاقاتی معجزه وار رخ داده تا من وارد این شغل بشم، چون خداوند آگاه به ضعف های من، به توانایی های من، به مأموریت الهیم ، و من باید تسلیم باشم…. من باید تسلیم باشم… نباید جا بزنم… من اینجا باید ظرفم بزرگتر بشه… دقیقاً مثل الهامی که به استاد کرد که تو 30 تا کلاس حرف بزنه… به اندازه ای که من بهتر میشم، شرایطم بهتر میشه… ایمانی که عمل نیاورد، حرف مفته، قلبت میگه اینجا باش ، پلن خدا میگه اینجا باش، اوکی تسلیم باش، تو هیچی نمی دونی،

    باید ادامه بدی و اگر ادامه بدی نتایج خیلی بزرگه… کِی می تونی ادامه بدی؟؟ وقتی ایمان داشته باشی این چیدمان خداست و تسلیم باشی و درگیر نجواهای شیطان نشی و بفهمی که این برات خوبه و بفهمی که این سختی کار برات خوبه و ادامه بدی و انگیزه بگیری ازش»

    سارای عزیزم به پلن خدا ایمان داشته باش

    این بهترین مسیر برای رشد توعه… باورش کن… صبر کن… ایمانت رو الان باید نشون بدی… درها باز میشه… کمک های خدا از راه میرسه… اینجا باید رشد کنی… عوامل بیرونی رو تو نمی تونی کنترل کنی، پس بسپارش به خدا… و فقط تلاش کن فرکانس های خواسته و نور ارسال کنی… این فقط تحت کنترل توعه… اینو عالی انجام بده و ایمان داشته باش خدا سهمش رو عالی انجام میده…

    سارای عزیزم یادت بیار چطور معجزه وار وارد این شغل شدی…

    اول جریان هدایت بهت گفت: وسایل هات رو جمع کن و ببر خونه

    بعد مدیر یکی از مدارس زنگ زد و درخواست کرد امسال باهاشون همکاری کنم و منم تسلیم جریان هدایت شدم و قبول کردم و از مدرسه قبلی اومدم بیرون

    و اواسط شهریور همکارم تماس گرفت و پیشنهاد داد تا در مرکز مشاوره باهاشون همکاری کنم و منم تسلیم جریان هدایت شدم

    و بعد با حال خوب در مدرسه ها برای مشاوره می رفتم و کلی لذت می بردم

    تا اینکه قرار شد من بشم ارزیاب تخصصی مرکز… و وقتی برای مصاحبه رفتم… مسئولش کلی منو ترسوند که چقدر مسئولیتم سخت و حساسه… تا جاییکه داشتم منصرف میشدم و با قرآن تونستم حالمو خوب کنم…. ولی انگار هنوز ته دلم می ترسم… گاهی این نجواها پررنگ میشن …

    خدایا این چیدمان توعه… قطعاً این بهترین پلنِ… شیطان ذهنم داره میگه: تو نمی تونی و لیستی از ناخواسته ها برام میاره بالا…. و یادم میاد قانون کلّٰا رو در سوره شعرا که به موسی گفت… هرگز اینطور نیست، تو می تونی شرایط رو و انرژی رو به شرایط دلخواهت تغییر بدی….

    خدایا شکرت برای این آگاهی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    زهراهدایتی گفته:
    مدت عضویت: 465 روز

    به نام خدای مهربان ‌که هرلحظه ماروهدایت وحمایت میکند.

    سلام به استادعزیزم ومریم نازنینم ودوستان همفرکانسی .

    باتوجه به این که قیمت دوره هاتا15 آبان افزایش پیدامیکنه ومن قبلاقیمت بعضی ازمحصولات وچک کرده بودم ،ولی چراالان مثلا دوره ی قانون آفرینش 1450 بود ،قبلاهم همین بود قیمتش ولی الان 1750 باتخفیف دوباره شده 1450 .؟

    استاد بااین که همیشه گفتید برای محصولات تبلیغی ندارید درجایی یا اصراری ندارن کسی خرید کنه جزکسایی که خودشون میخان زندگیش وتغییربدن

    وحرف های استادواسه من مثل وحی منزل بوده وهست ولی نمیدونم چرا این موضوع یه جورایی حسم وبدکرد که مثلا چرا قیمت دوره که همون بوده چرا الان زده باتخفیف انقد شده ،

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      زری گفته:
      مدت عضویت: 2043 روز

      دوست عزیز سلام

      قیمت دوره فعلا 1450 هست و از 15 آبان میشه 1750

      الان دو قیمت کنار هم نوشته شده برای مقایسه، یعنی فعلا تا 15 آبان این محصول 1450 ارائه میشه و بعد از 15 آبان قیمت جدید لحاظ میشه

      این دو قیمت کنار هم نوشته شده برای کسایی که می‌خوان دوره را تهیه کنند قیمت فعلی و قیمت جدید را بدونن

      البته اینم بگم استاد جان دوره آیی مثل دوره 12 قدم را ک مطالب بهم پیوسته است را تخفیف دادن، یعنی دوره اول را با قیمت اصلی می‌خریم بعد از اون برای قدم های بعدی عددی حدود فک میکنم 15 درصد تخفیف داره، شما قیمت اصلی را روی محصول میبینی اما موقع خرید سایت بصورت اتوماتیک تخفیف را اعمال می‌کنه و مبلغی که باید پرداخت کنی را بهتون اعلام می‌کنه.

      امیدوارم توضیحاتم شفاف بوده باشه و جواب سوالت را گرفته باشی

      در پناه خدای مهربان باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        زهراهدایتی گفته:
        مدت عضویت: 465 روز

        سلام دوست عزیزم ..امیدوارم همیشه حال دلتون خوب باشه ،اولش که میخاستم این کامنت وبنویسم مقاومت داشتم دیگران درموردم چی فکر کنن ولی گفتم اینجا همه اعضای یک خانواده هستیم خانواده عباسمنشی .خیلی خوشحالم که به حرف دلم گوش دادم واین سوال وپرسیدم چون دوست عزیزی مثل شما برای من کامنت گذاشته و من متوجه شدم که اوضاع ازچه قراره .

        ازاستاد ممنونم که قیمت دوره بافزایشش رو درج کرده واقعا خیلی خوبه .

        خدایاشکرت

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
    • -
      سحر مشگین گفته:
      مدت عضویت: 1025 روز

      سلام زهرا جان روزتون بخیر

      زهرا جان استاد میتونست بدون اینکه اطلاع رسانی داشته باشه از قبل

      قیمت ها رو تغییر بده

      و درواقع تا روزی که قیمت هارو تغییر میده برای ما تخفیف حساب میشه

      و ما میتونیم با همون قیمت قبل خرید کنیم

      امیدوارم که تونسته باشم بهتون کمک کرده باشم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        زهراهدایتی گفته:
        مدت عضویت: 465 روز

        سلام دوست عزیز سحرجان .

        ممنون بابت پاسخت به کامنت من ،من اشتباه متوجه شده بودم والان باجواب های شما متوجه شدم ممنونم ازتون ،استاد لطف کردن هم قیمت دوره وهم قیمت افزایشی رو برای ما گذاشتن ،منم ازاین فرصت استفاده کردم همه ی کتاب های الکترونیکی دوره عزت نفس وخریدم .

        خداروشکرمیکنم بابت دوستای گلی مثل شما .

        خدایاشکرت بابت استادعزیزم واین سایت ارزشمند .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    لیلا توسلی گفته:
    مدت عضویت: 780 روز

    ردپای گام به گام خانه تکانی 26به نام خدا سلام به خدا. سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم. استادمن ازبس که به ماشین سنگین علاقه دارم خیلی تریلی دوست دارم سالهاپیش که اصلاقانون جذب نمیدونستم چیه؟همیشه به عزیزدلم میگفتم :دوستدارم توشهرخودمون خانه داشته باشم به قول خودمون یک پاکِش داشته باشیم وبچه ها ازدواج کنند مستقل باشن .وشماهم بازنشسته بشی!منوشماباتریلی بریم هم سفرکنیم و هم درآمدداشته باشیم ولی غصه ی خوابم رومیخوردم! میگفت:جاخواب داره بازراستش برای حمام وسرویس غصه داشتم بازبه فکریک ماشین بودم که هم ماشین وهم خانه باشه به قول مادررحمت شدم (کلیدم به مشتم خانه ام به پشتم ولی به گویش مشهدی میگفت)چون من مسافرت که میرم دوست دارم توراه باشیم مثلا1شب یا2شب خانه ویلایاهرجابری خیلی موافق نیستم ولی ازاینکه خانه ای مجهزدرحال حرکت داشته باشم حال میکنم آخ که چقدرکنارخیابون رودوست دارم بخوابم !حالابااینجورآروی دیگه ازاین بهترچیه ؟منوعزیزدلم باپسرکوچک وعروسم پارسال رفتیم مسافرت شب رفتیم یک پارک ورودی گرفتن بازنصف شب خواب بودیم نگهبان آمدگفت :چادرزدین بخوابین بایدپول بدین! بلندشدم گفتم بزارپسرم بیادمیگم کارت براتون بکشه آدرس تیپ وقیافه پسروعروسم روگفتم؛ رفت پیداشون کردتوی پارک آمدپسره گفت پول بده! پسرم گفت: حاضرم ازاین پارک کثیف وپُرپَشه برم ولی پول دوباره به تو نمیدم شازده ازسرشب این آقا باهمه برای پول گرفتن مشکل داشت! اینجابه نفع ماشدازپارک رفتیم سرجاده ی روستای فیلبندنگهبان شب گفت ؛شب بالاتواستراحتگاه تکمیل شده وتوی جنگل نمیشه رفت شمابرین جلوترپرک هست.پسرم بدون چونوچراگفت:بانگهبانش بحث کردیم ازاون پارک اومدیم بیرون!بنده خداگفت: پس همین کنارجاده تاصبح استراحت کنیدسرویس بهداشتی هم هست. صبح برین بالا شبی فرش کردیم وعزیزدلم وپسروعروسم خوابیدن ولی! ولی! ولی !چی بگم ؟استادازاون شب به یادماندنی که بارهاازلذت بردن اون شب که بامعشوقم عشق بازی کردم چققققققققددددددددررررررررلللللللللللذذذذذذتتتتتتتتت بخش بود.وبارهاگریه کردم خدایااون شب چی روبه مامیخواستی بگی!؟گفتی :لیلاقرارماکنارجاده اصلی ،پای کوه، کنارجنگل ورودخانه. استادنمیتونم توصیف کناربزرگراه جاده،هراز،روبقبله نمیدونم دقیق نشسته بودم به قبله یانه!؟ ماشینهابه سرعت برق وباددررفت وآمدبودن سمت چپم جنگلی سرسبزبارودخانه ،سمت راستم کوه عظیم زیباخدامیدونه اونشب چراازپارک زدیم بیرون الخیروفی ماوقع هرچه خیرباشه همون میشه تااذان صبح باخداحرف زدم حال کردم وپشه هم اصلانداشت.حالاهم ازخدااینجورماشینی میخوام که هرجادوست دارم بخوابم وهمه چی آماده باشه آخه خدانماینده فرستاده که دربه در باشه نه خداوعده ی فزونی به ماداده وصبح هم به سفرمون ادامه دادیم بااتفاقهای خیلی عالی ومعجزه هاوموهبتهای الهی به همراه مابود. الهی شکرت عاشقتونم سالم وثروتمندباشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  4. -
    فاطمه گفته:
    مدت عضویت: 461 روز

    سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و مریم جان

    سپاسگزارم بابت بر پایی دوره خانه تکانی ذهن

    من در مرحله از زندگیم در مسیر درست بودم و لذت می‌بردم اما از یه جایی به بعد به علت آگاهی نداشتن به این موضوعات از مسیرم خارج شدم مشکلات و مسائل حل نشدنی و کلی دغدغه برام پیش اومد اما خیلی خیلی برام سخت بود که قبول کنم این خودم بودم که خلقش کردم با اینکه وقتی مرورش میکردم میدیدم از هر چی ترسیدم و توجه زیادی بهش کردم تو زندگیم داشتم و نمی‌خواستم بپذیرم نتیجه افکار منه من خالقشون بودم و ماه ها درگیر بودم با خودم

    یه روز به خودم گفتم این که نپذیری قرار نیست چیزی حل بشه اومدم کل اتفاقات خوب زندگیم رو بررسی کردم که خواسته های من بودن و من بهشون رسیدم ینی با افکارم خلقش کردم پس در مورد منفی هام همین قانونه و آروم آروم پذیرفتم

    بعدش سعی کردم یاد بگیرم که چطور میتونم تجسم درست و به نفع خودم خلق کنم

    بعد اومدم نصبت به فکت های گذشته که داشتم تجسم سازی رو دوبار شروع کردم اما ایندفعه آگاهانه

    زندگی فعلیت هر جوری که هست اوکی

    اما همه چیز می‌تونه تغییر کنه

    اینم با افکار خودم

    من شروع کردم به کار کردن روی خودم و واقعا تغییرات شروع شد و در طی چند ماه مشکلات و دغدغه های من تموم شده بودن و واقعا که این کنترل ذهن چقدر عالیه و آرامش رو به زندگیت میاره

    بعدش هدایت شدم دوره 12قدم که تا این لحظه قدم چهارم هستم که تازه این قدم رو شروع کردم

    و خیلی با جدیت دارم روی خودم کار میکنم

    و خیلی تجسمم برام راحت تر و لذت بخش تر شده

    و خیلی خیلی خوشحالم که خودم خالق زندگی خودم هستم و اونطور که دوست دارم میتونم زندگیم رو بچینم و ازش لذت ببرم

    در مورد بحث روابط و تنهایی که گفتید خیلی برام جالب بود

    چون من هم مدتی هست که کلا از فامیل و خانوادم دور هستم و با این موضوع کاملا راحتم

    و اکثر اوقات وقتم برای خودم است روی خودم کار میکنم تجسم میکنم با خودم صحبت میکنم و کلی لذت میبرم چند روزی بود به فکر این بودم که چرا من با هیچکس وارد رابطه دوستی نمیشم چرا اصلا تو اون شرایط قرار نمیگیرم که امروز از زبان شما جوابم رو گرفتم

    از دیشبم که همسرم رفته سفر و من نرفتم و کلا تنها شدم و برام جالب بود که دقیقا امروز این فایل رو شنیدم که شما در مورد تنهایی صحبت کردید

    وقتی هم گفتین خبر خوبیه و این کار جهانه چقدر باعث خوشحالی و اطمینان از مسیرم شدم و سعی میکنم از این فرصتی که جهان برام مهیا کرده بهترین استفاده رو بکنم برای کار کردن روی خودم

    کلی از صحبت هاتون انرژی میگیرم استاد

    آرزو میکنم زندگیتون پر انرژی تر از همیشه باشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  5. -
    منصوره علیان گفته:
    مدت عضویت: 2385 روز

    سلام به استاد عزیزم مریم جان شایسته و دوستان گلم

    گام بیست و ششم  :

    انرژی ذهنی من بسیار قوی است.

    روزمرگی قاتل خواسته های من است.

    چرا فکر می کنم شرایط امروزم دائمی و همیشگی است ؟

    فارغ از اینکه تا الان من چی بودم و کجا بودم من می توانم زندگیم را با تجسم کن فیکون کنم .

    تجسم کردن کار عجیبی نیست ما در هر لحظه در حال تجسم کردن هستیم

    تجسم کردن یعنی آگاهانه افکارم را به سمت موضوع دلخواهم در آینده هدایت کنم.

    95 درصد افکار ما حول و حوش موضوعات ناخواسته می رود .

    کسانیکه به خداوند ایمان دارند به خالق بودن خودشون ایمان دارند از قدرت تجسم استفاده می کنند.

    من باید مراقب ورودی ها و افکاری که وارد ذهنم می شود باشم.

    موقعیت فعلی ام چیزی نیست جز افکار گذاشته ام یعنی موقعیت فعلی ام را خودم خلق کرده ام این باور اولین قدم برای تغییر زندگی است . اگر این باور را بپذیرم

    اثر افکار با گذشت زمان و تکرار آن افکار در زندگی من پدیدار می شود حالا که من این قضیه را فهمیدم باید آگاهانه افکارم را مدیریت کنم و به خواسته هایم فکر کنم.

    فکری که بارها و بارها تکرار شود یک باور می سازد و باور ها اتفاقات زندگی من را خلق می کنند ‌.

    ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست تنها راه رسیدن به خدا ثروتمند شدن است اینها شعار نیستند این جملات سبک زندگی استاد هستند

    من باید سرمایه گزاری کنم با گذاشتن زمان و پرداخت پول دوره ها هزینه اش را پرداخت کنم.

    مثلا یک خبر شنیدم از آنچه که دوست ندارم مثلا در مورد رابطه یا شرایط کارم انسان عادی شروع میکنه به سناریو ساختن از چیزهایی که نمی خواهد و صحنه به صحنه ی اتفاقات احتمالی دردناک را با کیفیت تخیل می کند.

    اما من باید بدانم که افکار و باور های من می تواند این خبر را تغییر دهد شرایط همواره در حال تغییر است و من باید با افکارم شرایط را به شرایط خواسته ام تغییر دهم. با تخیل کردن و حرف زدن با خودم در مورد چیزهایی که دوست دارم اتفاق بیفتد.

    قدرت دست منه . این یک پروسه است و با تمرین کردن برایم راحت تر می شود. کوچک ترین حرکت در جهت خواسته نتایج بزرگ ایجاد می کند.

    شرایط تغییر می کند باور کن شرایط تغییر می کند.

    من باید فرکانسم را درست کنم خدا انسان درست و شرایط درست را به زندگی من می آورد.

    سپاسگزارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    افسانه زارع گفته:
    مدت عضویت: 847 روز

    گام 26 خانه تکانی ذهن

    سلام ب استادعزیزم و دوستان هم فرکانس.

    تجسم یعنی جهت دهی ب افکار در آینده.

    ما باید در قدم اول بپذیریم ک خودمون اتفاقات زندگیمون رو خلق میکنیم.

    اگر امروز اتفاقی خوب یا بدی واسه من میوفته بخاطر فرکانسی هست ک دیروز فرستادم،بخاطر تجسمی هست ک قبلا کردم.

    آگاهانه ذهنتون رو کنترل کنی،ب فکرتون مسیر بدید.

    وقتی ی خبری می‌شنوید از یه زاویه خوب بهش نگاه کنید.

    مثلا توی روابط عاطفی وقتی یکی ازتون جدا میشه یا ی پیامک ناراحت کننده میده، نشینید داستان درست کنید ک وای زندگیم خراب شد نابود شدم،حالا اینطوری میشه اونطوری میشه.با خودتون تجسم کنید ک اره حالا میاد ازم معذرت خواهی میکنه میریم با هم قدم میزنیم صحبت میکنیم و…..تو خودت زندگیتو میسازی و خلق میکنی.

    من خودم توی ی دفتر نشستم تماااام چیزایی ک میخوام توی ی شخص باشه رو نوشتم ک بیاد توی زندگیم.

    شکل دندوناش،موهاش،شکمش،قدش و……..

    هر روز مینوشتمو بهش فکر میکردم،تجسمش میکردم ک الان اومده دنبالم،رفتیم بیرون اینو گفتیم اونو خوردیم اینکارو کردیم، همهههه چی با جزئیات تجسم میکردم.

    و خیلی زود وارد زندگیم شد طوری ک باورم نمیشد اصلا‌.

    واقعا تجسم کردن ما رو وارد دنیای رسیدن ب خواسته هامون میکنه.

    ب امید تجسم داشتن ثروت در کوتاه ترین و لذت بخش ترین مسیر .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  7. -
    زهرانجفی گفته:
    مدت عضویت: 1569 روز

    سلام به استادجان دوست داشتنی ومریم خانم عزیزوخانواده نازنینم

    ردپای گام 26

    استادجانم من به تازگی توی فایلهای دوازده قدم کامل تجسم رو درک کردم.وهمونجا هم این مطلبت رو کامنت کردم.منم فکرمیکردم تجسم باید توی ی محیط ساکت نهایت با ی موسیقی بی کلام صورت بپذیره ولی اززمانی که شنیدم انجامش به چه صورته وچقدر راحت ودلخواهه خیلی خوشحال شدم چون قابلیت انجام دادنش توی هرلحظه هست.

    چقدرمعنی باور رو خوب امروز درک کردم وانگار که دری به روم باز شدازخوشحالی به وجداومدم.

    من خداروشکر همیشه توی تجسم قوی بودم جوری غرق در ساختن خواسته هام توی آینده میشم وتجسمش میکنم که چشام خیس اشک میشه.

    استادجان چقدر این قدرت تجسم عجیب وقوی هستش ی وقتایی میبینی ی تصویر غم انگیزی که حتی تابحال اتفاق نیفتاده یهو میاد توذهنم وهمون لحظه بغضم میگیره وسریع از ذهنم پاکش میکنم وشروع میکنم باخودم حرف زدن که ذهنم منحرف شه و میگم دختر این چه فکریه اومد توی ذهنت؟بیخیال ازش عبور کن.وبا همون قدرت تجسم اتفاقات منفی میرم سراغ تجسم اتفاقات مثبت واینبار اشک شوق از چشام جاری میشن.وحتی به خودم میام میبینم ی لبخند عمیقم روی لبمه انقدر که غرق در رویای شیرینم شدم وباهاش زندگی کردم.باورش کردم و حتی دارم مکالمه میکنم توی اون زندگی گرما سرمای هوا رو حس میکنم نور آفتاب ومهتاب رو میبینم صداهای اطراف رو میشنوم وکلا مثل ی فیلم 3بعدی همش برام حس داره.واینا ازبچگی انجام میدادم ولی نکات مهمش رو از شما عزیزدل یادگرفتم وخدای بزرگ هم کمکم کرد که درست تر انجامش بدم.

    استادعباسمنش عزیزمن راجع به این گفتید که نشونه اینکه درمسیرصحیح قراردارید اینه که دورتون خلوت میشه.

    وچقددددددر این اتفاق برای من افتاده.منی که همیشه دوستان زیادی دورم بودن همش باهم بیرون میرفتیم حالا برای هرکاری،همش توبرنامه های طبیعت گردی بودم توجمعیت های زیاد تعداد دوستای زیاد ومنم که همیشه گل مجلس بودم وتوی هربرنامه چندنفردیگه به دوستام اضافه میشدن وشماره ها بود که ردوبدل میشد برای هماهنگی برنامه های بعدی.

    منی که خیلی بی هدف وناامیدبه آینده ای نامعلوم وشاکی از شرایط بیرون ازخودم(که چرا این شدو اون شدو واین نذاشت من به فلان جا برسم واون نذاشت من فلان کارو کنم) همش ازخونه موندن بیزاربودم وحوصلم سر میرفت ودلم میخواست فقط با یکی حرف بزنم و تایم بگذرونم. وهمش چشمم به سرنوشت واتفقات آینده بود که بلکه معجزه ای بشه و من موفق شم.بدون اینکه چیزی ازقوانین جهان بدونم.

    القصه باشماوفایلهای شماکه آشناشدم وشروع کردم هرچقدر لنگ لنگان وافتان وخیزان عمل کردن به قوانین وتمرینات ی وقت چشم بازکردم و دیدم دور وبرم خالی خالیه نه دیگه خبری ازاون دوستا هست که مدام برای هم درددل میکردیم یا مسخره بازی درمیاوردیم تا باهم خوش باشیم نه دیگه خبری از بیس چاری بیرون رفتن با کسی هست حتی برای خرید ی جوراب مثلا.

    من شدم ی دختر نسبتا به شدت تنها با معدود دوستانی که حتی شایدچندماه یبارم همو نبینیم(البته دوستهای آدم حسابی وهم فرکانس)ومدام داخل خونم ودارم ازتنهاییم لذت میبرم.اکثرا وقتی بیرونم همش دلم میخواد بیام خونه وبشینم پای صحبت های شما.شدم ی دختر هدفمند با آرزوها واهداف بسیارقشنگ وزیاد که داره برای رسیدن بهشون تلاش میکنه.حس میکنم به شدت عاقل تراز قبل شدم.دوستانی رو که نامناسب بودن بالای 1سال ندیدم وهیچ خبری ازشون ندارم.دیگه توی هرجمعی نمیرم صرف بر خوش گذروندن.آدمای زندگیم رو باوسواس بیشتری غربال میکنم که مناسب وهم فرکانس باشن.راجع به هرچیزی حرف نمیزنم هرچیزی رو نمیشنوم هرکاری رو نمیکنم به هرچیزی فکرنمیکنم.دیدم به دنیا وآدماش عوض شده.طرز فکرم زیرو رو شده.مثبت نگرتر شدم.کلامم مثبت تر شده.احترام بیشتری برای آدمها قائلم هرچقدر هم آدم نامناسبی باشن.فقط سعی میکنم فاصله بگیرم ازشون.استانداردهام ازهمه لحاظ بالاتر رفته.تصمیمات قاطعانه تری میگیرم(توی اکثرموارد تصمیم گیری خیلی برام سخت بود زیادی بالا پایین میکردم وآخرشم با نگرانی تصمیم آخرو میگرفتم)شجاع تر،جسورتر،مودب تر،محترم تر،عاقل تر،باهوش تر،وکوشا تر شدم.

    کلا از همه لحاظ خیلی خیلی آدم بهتری شدم.وبابت اینهمه تغییرات به خودم افتخارمیکنم وسپاسگزار خدای خوبم هستم.

    استادجانم دیگه حوصلم توخونه خیلی خیلی به ندرت سرمیره چون ینفر هست که میتونم مدام باهاش حرف بزنم وبه حرفاش گوش کنم.ی خانواده بزرگ دارم که میتونم باهاشون بهترین حرفای دنیا رو بزنم.واز همه این افراد کلی درس زندگی درست رو یادبگیرم.

    دیگه همه جای دنیا ی نفر باهام هست که از رگ گردن بهم نزدیک تره هرجابرم باهامه و مدام داریم باهم مکالمه میکنیم هروقت اراده کنم واراده کنه.نه نیازی به برق دارم نه به اینترنت نه به قلم کاغذ اون همه چیز منه وبدون همه اینهاهم میتونم باهاش حرف بزنم.توقلبمه تووجودمه توسرمه.بهش که فکر میکنم ضربان قلبم بالا میره.من عاشقشم واونم عاشق منه.

    استادجانم دوستتون دارم خداشمارو برای ما حفظ کنه وبیادبه زودی اونروز که روی ماه شما رو ازنزدیک ببینم وباهاتون همکلام شم.

    درپناه خداباشید.آمین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      زیبا قاسمی گفته:
      مدت عضویت: 598 روز

      سلام به زهرا جان

      دوست عزیزم بسیار تحسینت میکنم برای

      رشدی که داشتی

      تحسینت میکنم برای کامنت قشنگی که نوشتی

      منم دقیقا مثل شما شدم و از تنهایی خودم و تو خونه بودن کلی لذت میبرم

      منم خوشحالم برای داشتن دوستانی مثل شما

      براتون ارزوی بهترین ها رو دارم

      و از خدا میخوام همیشه شاهد موفقیت های روز افروزنت باشم

      و بیای از پیشرفت هات برامون بنویسی

      در پناه خدای یکتا

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
      • -
        زهرانجفی گفته:
        مدت عضویت: 1569 روز

        سلام به زیبای عزیز

        دوست خوبم ممنون بابت توجهت وانرژی مثبتی که بهم دادی.خوشحالم که شما هم در مسیر صحیح هستید ودارید پیشرفت میکنید ولذت میبرید عزیزم

        ممنونم بابت آرزوی خوب وقشنگت.سپاسگزارخدای خوبم هستم بابت وجود ی همچین عزیزای دلی

        درپناه خداباشید.آمین

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  8. -
    Farnazq گفته:
    مدت عضویت: 2892 روز

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته عزیزو نازنین برای آموزش های فوق العاده عالی که در سایت میذارند

    تجسم خلاق این نیست که حتما تو یه فضایی بشینیم بلکه همون افکار و ورودی ها و توجهمون هم شامل میشه

    پس باید مراقب ورودی ها و افکارمون باشیم و بتونیم آگاهانه از موقعیت فعلی بیرون بیایم و به آن چیزی که میخواهیم تمرکز کنیم

    ما خودمون موقعیت فعلی رو بوجود آوردیم حتی اگر بگیم تقصیر ما نبوده بازم این ماهستیم که از اون شرایط تاثیر گرفتیم و زمانی که این رو بپذیریم پیشرفت میکنیم

    باید ورودی های ذهنمون رو تغییر بدیم و باورهای مثبت جایگزین کنیم

    مثلا در زمینه مالی با ایجاد باورهایی مثل:

    ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیاست

    تنها راه رسیدن بخدا ثروتمند شدنه

    بعضی افراد سناریوسازی های منفی با دیدن حتی یه چیز کوچیک تو ذهنشون دارن و واکنش گرا هستند، از قدرتی که خدا داده بجای خلق زندگیشون برای نابودی استفاده میکنند

    بجاش میشه تجسم مثبت داشت یا سناریو مثبت ساخت و باید تمرین کنیم و البته کمال‌گرا نباشیم صفر و صد نگاه نکنیم و نیاز به تمرین داره تا بهتر و بهتر بشیم و تو این جهان هیچ چیز صفر و صد نیست

    با استفاده درست از قانون می تونیم درد و رنج رو به نعمت تبدیل کنیم مثلا با کنترل ورودی های ذهنمون

    وقتی رو خودمون کار میکنیم آدم های اطرافمون تغییر میکنن و با کارکردن روی خودمون آدم های نامناسب ازمون دور میشن و جهان اینکار رو برامون انجام میده یا ممکنه وقتی تو جمع قبلی بریم دیگه از صحبتهای بیهوده قبلی لذت نبریم و متوجه بشیم چقدر تغییر کردیم

    قانون جهان یکسانه و تغییری نمی کنه و اونا که دارن رو خودشون کار می‌کنند نتیجه ش رو می بینن

    باید بجای قدرت به عوامل بیرونی از قانون برای خلق زندگی خودتون استفاده کنید

    شما خودتون شرایط فعلی‌ روساختید و حالا هم با قانون می تونید تغییرش بدید

    تجربیات شخصی

    کارکردن روی باورهام باعث شد که تغییرات مثبتی در اطرافیانم رخ بده وقتی که تمرکزم رو از روی مشکلات برداشتم وقتی که تونستم نسبت به قبل بیشتر در صلح و دوستی با خودم و اطرافیانم قراربگیرم و همه ش نخوام بهانه ها رو روی این بذارم که شرایطم مناسب نیست و البته هنوزم بیشتر باید تمرین کنم

    همینطور با تجسم آگاهانه تونستم محصولاتم رو بفروشم بیشتر از چیزی که تجسم کرده بودم

    قبلا تو ذهن من فروش نقاشی یه چیز نشدنی بود اما همزمان که رو باورهای فراوانی و ارزشمندی نقاشیهام کار میکردم لحظه فروش و بسته بندی نهایی برای ارسال رو هم تجسم میکردم و بیشتر کارهایی که برا فروش گذاشته بودم به فروش رسیدند حتی یک بار من برای دو عدد نقاشی آگهی گذاشتم و بسته بندی اونها رو تجسم کردم و رو باورهام کار میکردم مشتری 8 عدد نقاشی رو انتخاب کرد

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  9. -
    مهدی رحیمی گفته:
    مدت عضویت: 1940 روز

    سلام به استاد عزیزم شکرگزار خدا هستم تا با عشق و لذت گام به گام این مسیر زیبا رو تا گام 26 امدم و از آگاهی های این فایل ها دارم هر روز نسبت به دیروز خودم آگاه تر میشم…

    《استفاده آگاهانه از تجسم خلاق 》

    تجسم خلاق چیزی هست که همیشه ناآگاهانه در حال انجامش هستیم بعضی وقتها به نفع خودمون و بعضی وقتها به ضرر خودمون استفاده میکنیم…

    تجسم ناآگاهانه ای که همیشه داشتم این بود که با شلوارک تو خونه هستم و با کارم حال میکنم و با کمترین میزان انرژی بیشترین درآمدها رو بدست میارم …خب واقعا سالهاست که به این شغل هدایت شدم ولی از اونجایی که باورهای مناسبی نداشتم و از قانون تکامل آگاه نبودم خب نتیجه پایداری هم خلق نمیکردم همیشه نتایجم موقتی بود …اما قانون تجسم کار خودش رو میکرد و من رو به خواستم با سرعت میرسوند…مجدد ناآگاهانه به این نتیجه رسیدم که درامد پایدار از کارم میخوام و تجسمش میکردم که خیلی سریع هدایت شدم به مسیری در کارم که نتایج پایدار رو برام رقم میزنه و من دارم هر روز مهارتمو بهبود میدم که نتایج پایدار رو به بالا بمونه…

    نتیجه آگاهانه دیگه ای از قدرت تجسم خلاق گرفتم پارتنرم بود که هر روز تجسمش میکردم از زیباییش از روابط خوبی که داریم و این رابطه هر روز داره بهتر و بهتر میشه و در نهایت باهم ازدواج میکنیم و این رابطه اصل و اساسش آگاهی هست اصل و اساسش تعهد هست و اصل و اساسش یکتا پرستی هست که به لطف خدا از جایی که فکرش رو نمیکردم به من داده شد و الان نزدیک به 3 ساله دارم این رابطه سرشار از عشق رو تجربه میکنم و هر روز داره این عشق بدون وابستگی بینمون بیشتر و بیشتر میشه…

    استفاده آگاهانه از قدرت تجسم که مجدد در زندگیم بکار بردم خونه ای هست که الان دارمش همیشه تجسم میکردم که در شهر زیبا با مردمان عالی و آب و هوای عالی زندگی میکنم و عزیز دلم هم پیشم هست و داریم در کنار هم بی نهایت لذت رو تجربه میکنیم که باز هم به لطف الله تیک خورده …

    اره استاد باید بیاییم بنویسیم مثال بزنیم که قانون درست هست اینکه شما در سمینارهاتون سال 93 گفته بودید میرید امریکا و این شرایط رو تجربه میکنید از قدرت تجسم خلاق بوده و خودتون آینده خودتون رو با ذهن خودتون خلق کردید و پیش بیشنی کردید …فقط باید ما مثالهای زیادی در اینباره بزنیم تا هر روز بیشتر باور کنیم من اعتراف میکنم با اینکا نتایج زیادی گرفتم اما چون بیاد خودم نمیارم اصلا به این قانون بدون تغییر خداوند ایمان ندارم …

    چون تکرار نمیکنم با خودم چون مرور نمیکنم با خودم چون استفاده آگاهانه من از این قانون بدون تغییر بسیار کمه و باید جدی تر و ثابت قدم تر باشم…

    استاد مهربانم ازتون بی نهایت تشکر میکنم برای این نشر آگاهی های ناب .

    به الله یکتا فرمانروای کیهان میسپارمتون.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    هاشم داداشی گفته:
    مدت عضویت: 1371 روز

    به نام خداوند بخشنده هدایتگرم

    عرض سلام و احترام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم

    گام 26: استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلاق

    خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم بابت زمان حالی که دارم خدایا شکرت بابت بودنم در این مسیر آگاهی بخش خانم شایسته مهربون از صمیم قلب سپاسگزازتم برای مسیری که برای بچه‌های سایت فراهم کردید تا بتونیم از این آگاهی ها استفاده کنیم برای بهتر حرکت کردنمان در این مسیر إلهی هر اتفاقی تو این سایت زیبا رخ میده فقط برای بهتر شدن مسیرمونه برای خوب فکر کردن برای زیبا زندگی کردن برای با دید خوب به جهان نگاه کردن فقط خوبی و فقط خوبی و فقط خوبی ممنونم از زحمات شما که همه چیز و در زمان مناسب انجام میدید و چقدر من خوشبختم و حال خوبی دارم که در این مکان مقدس قرار دارم مکانی که افرادی هستند که خوب زندگی کردن و به من یاد دادن چیزی که یاد ندارم جز مادرم و پدر عزیزم کسی دیگر چنان با اشتیاق مسیر و فراهم کند برای اینکه من بتونم خوب زندگی کنم و خوب فکر کنم و خوب حرکت کنم و از همه مهمتر به اصل که همان خداوند است نزدیکتر شوم

    اگه بگم زندگی که الان دارم فقط با تجسم کردن بوجود آوردم به گزافه نگفتم از موقعیتی که دارم و هر چیزی که وارد زندگیم شده فقط و فقط با تجسم کردن و فکر کردن و با خواستم زندگی کردن بوجود آوردمش از مغازه ای که دارم از تک تک وسایلی که برای آرامش خودم تهیه کردم از ماشینی که دارم و هر چیزی که برام در زمان حالش غیر ممکن بوده فقط با تجسم کردن به صورت کاملا طبیعی و به راحتی و به آسانی وارد زندگیم کردم بدون اینکه اذیت بشم خداوند و هزاران میلیارد بار شکر میکنم برای قدرت خلق کردنی که در من قرار داده و اون افکارمه و من میتونم افکارم و به هر سمتی که دوست دارم جهت دهی بدم و خلق کنم چیزی رو که دوست دارم، شده چیزی رو هم که نمی‌خواستم نا آگاهانه خلق کردم و فهمیدم که کار کار خودمه مثل دزدیده شدن ماشینم و تونستم حال خوبمو در زمان کمتری بدست بیارم و ذهنم و کنترل کنم و زیر یک هفته ماشینم بدون اینکه چیزی ازش کم بشه پیدا کنم همه چیز به خودمون برمیگرده هر اتفاقی تو زندگیمون رخ میده حاصل افکارمونه پس باید به خودمون یاد بدیم که در هر شرایطی سعی کنیم ذهنمون و کنترل کنیم و به چیزهای خوب توجه کنیم ، این فایل انقققققدر به دلم نشسته انقققققدر دوسش دارم که تا حالا نمی‌دونم چقدر نگاش کردم چقدر حس و حال استاد و دوست دارم تو این فایل چقدر به آرامش میرسم وقتی نگاش میکنم نشستن استاد کنار رودخونه رو چقققققدر حس خوبی بهم دست میده در حین صحبت کردن سلام دادن به همسایه با روی خوش چقدر درس داره برای من خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت این فایل یکی از زیباترین فایل‌هایی بود که حس فوق‌العاده ای بهم داد من که اینطورم صد در صد می‌دونم خیلی از بچه ها هم همین حس و دارن استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون و دوستان هم فرکانسم بهترین ها رو براتون از درگاه خداوند متعال خواهانم چون لایق بهترینها هستید…

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: