https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-29 02:36:522024-11-08 04:54:02live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
732نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
یا مثلا برای شغلت بیا تصور کن ک مثلا بعد چند سال کلی ویدیو ساختی کلی بازخورد خوب گرفتی کلی بازدید داشته یا حتی مثلا میتونی تصور کنی مثلا سابسکرایبر هات از 1میلیون هم رد شده
فقط برای اینه که جهت بدی
وگرنه قضیه اصلی قدم برداشتنه وگرنه صبح تا شب تصور کن قدم برنداری ک نمیشه
یا برای نوشتن آرزو ها
من گفتم یعنی چجوری حال یا آینده
تکاملی بنویسم یعنی
بعد فهمیدم ک نه بیا بنویس دوس داری توی سلامتی
رابطه ها
مالی
شغلی
و.. چجور شکلی باشه تا میتونی بهش دیتیل بده
البته اولش ممکنه ذهن دقیقا ندونه چی میخواد دوراهی بمونه برای بعضی مسائل ولی کم کم بهتر میشه
مثلا برای شغل من دقیقا میدونم میخوام چجوری باشه چنلم سبک کارم بازدید هام
یا برای خونه هایی ک دوس دارم من چون ویدیو های زیادی درمورد خونه و شکلاش میبینم تا حد خوبی میدونم چجوری خونه هایی رو دوست دارم تجربه کنم
و ب قول استاد نمیگم اگر خوشم نیاد پس چی میگم من میرسم اگر خوشم نیومد میدمش میره تمام
مثلا یکی از مدل خونه هایی ک دوس دارم اینه توی خونه وسیله ها کابینت ها از رنگ های متفاوت درست بشه خیلی خوشم میاد حس سرزندگی میگیرم
یا ی خونه در یه طبقه بالا باشه همون پنت هوس
یا مثلا این مدل خونه ها هست جلوش استخر شیشه ای هست جلوی اون جنگل وای عاشق اونام خیلی خوبه
خونه جنگلیم ک نگم (چوبی) یه سری عکس دان کردم
یا مثلا خیلی دوست دارم ک برم تا جایی ک میتونم همه کشور ها بدون حد و مرز
مخصوصا کره چین ژاپن سوئیس
لباس های کره ای بپوشم غذاهاشونو تست کنم برم تو خونه هاشون
یادمه بچگی همیشه بانو بازی میکردم عین فیلمای کره ای
و باید چیزایی رو بنویسیم ک میدونیم هست و دیدیم ی جایی
و مطمنن فراتر ازش میریم
و هی ک بریم جلو اصلا چیزایی میاد سر راهمون ک میگیم این چیه
درمورد روابط من خیلی تنها تر از قبل شدم
من ی عمه داشتم ک خیلی صحبت میکردیم و اونم بخاطر تغییر فرکانسی و البته تصمیم خودم رابطه کمتر شده
هیچ هیچ هیچ دوست و رفیقی ندارم
و حال میکنم ها
توی رابطم ک نیستم یعنی اصلا ذهنیت درستی ندارم و برای نوشتن آرزو درمورد رابطه نمیدونم الان بتونم بنویسم ولی فکر کنم بشه نسبت ب چیزایی ک دیدم میتونم تصور کنم شکل رابطه رو سخت نیست
دقیقا باید چیزایی رو بنویسم ک خودم میخوام باشم
همون شخصیتی که خودم میخوام باشم
ولی از سینگلی خودم دارم لذت میبرم و اصلا تو فکر رابطه نیستم میخوام فعلا از سینگلیم لذت ببرم
من هر روز فایل های صوتی شما رو گوش میکنم و تازه دارم با قواعد قوانین آشنا میشم و یه جرقه ایی تو ذهنم میزنه ولی نمیتونم که شرایط زندگی رو تحت کنترول در بیارم و فرصت کافی برای کنترول ذهن ندارم بررای شروع باید از چه محصولی شروع کنم
سلام آقای مصلحی.اون قسمت بالای صفحه که نوشته اتاق شخصی درزیراون قسمت سوال دارم که به رنگ قرمز نوشته شده روی اون بزنید یک قسمت به نام از کجا شروع کنم هست که استاد عزیز اونجا توضیح دادن که از کجا شروع کنی.من خودم پنج سال پیش که عضو سایت شدم از فایل یک شروع کردم به گوش دادن به ترتیب تا آخری.
الهی سپاسگذارم که سلامتی به خودم وخانواده ام ونی نی قدرتمندوثروتمندم بخشیدی.
استادالان 4سال تمام است اززمانی که وارداین قانون خودشناسی وخداشناسی شده ایم کلاًهمه اززندگی ماحذف شدن البته قبل از آشنایی با شماواستادعرشیانفروقانون کلاًمامحله ی زندگیمان تغییرکرد.والان وقت آزادبی نهایت دارم.که کامنت بنویسم،بخونم،فایل ببینم.
وزندگی هرروزبهتروجذابترمیشه ومن بیشتراتفاقات رادرخواب تجربه میکنم. وهمیشه به خوابهام عقیده دارم. امیدوارم برای درک وفهم این جهان، که خدارهبریتم رابه عهده گرفته است رادرعمل تجربه کنم چون واقعاهرچی پیش میرم مثل اینکه واردآب دریاشده ام وزیرپام خالی میشه ومیترسم.
.غافل نباشید از انرژی ذهنی و افکارتون. درگیر روزمره نشید.
موقعیت فعلی رو ابدی ندونید.
.تجسم چیزی نیست جز اینکه داری به موضوعی فکر میکنی. باید این انرژی فکری رو هدایت کنید به سمت خواسته ها و اهداف تون.
.تجسم کردن چیزی غیر از جهت دهی افکار به یک موضوع در آینده نیست. مراقب افکاری که به ذهن تون میاد باشید و آگاهانه به اهداف تون فکر کنید.
.موقعیت فعلی شما چیزی نیست جز افکار گذشته شما. این قدم اول برای تغییره: این چیزی که الان داری رو خودت ساختی و خودت مسئولی.
.من باید آگاهانه افکارم رو کنترل کنم و مدیریت کنم و به چیزی که میخوام توجه کنم.
.تنها راه رسیدن به خدا، ثروتمند شدنه و خدا رو اون زمان میبینید.
. سرمایه گذاری کنید روی این افکار و باورها.
.الکی برای هر موضوعی، توی ذهنت داستان نساز از چیزی که نمیخوای. به ناخواسته بی توجه باش و ذهنت رو کنترل کن.
.شرایط در هر لحظه در حال تغییره و تو داری این کار رو انجام میدی و میتونی همه چیز رو تغییر بدی فقط باید بخوای.
.ما به هر چیزی واکنش دادیم. بیا تمرکز کن روی افکارت. قدرت دست توئه و همه چیز رو خودت بساز چون تو توانایی خلق رو داری.
. کمال گرا نباش. کوچکترین تغییر مثبت، نتایج بزرگ ایجاد میکنه.
.دنیای مادی جایگاه صفر و یک نداره، یه جایی مابین این دوتاست.
.تضادهایی که الان هست، اگه از قانون استفاده کنید و ازش انگیزه بگیرید و افکارت رو جهت دهی کنی به سمت خواسته ها، همه تضادها میشه نعمت.
.ناامید نشوید و کاری به بقیه نداشته باشید و فقط تمرکزت روی خودت باشه و درمورد این آگاهی ها با کسی حرف نزن.
.وقتی شما روی خودتون کار میکنید آدمهای دورتون تغییر میکنن و یه دوره تنها میشید و این بهترین چیزها که روی خودتون کار کنید و بعدا جهان آدمهای مناسب رو وارد زندگیتون میکنه.
.تجسم کنید توی تنهایی و با خودتون درمورد خواسته هاتون حرف بزنید و درموردشون فکر کنید.
.تعهد داشته باش به قانون یکسان جهان. به کسب قدرت نده و زندگی رو خودت بساز چون تواناییش رو داری.
سلام خدمت استاد عزیز، خانم شایسته محترم و تمامی دوستان هم فرکانسی ام.
بابت این فایل ارزشمند که درست متناسب شد با اتفاقاتی که نیازمند این فایل ارزشمند بود از خداوند و استاد عزیز سپاس گذارم .
استاد شنبه 17شهریور ماه برای یه کاری آمدم تهران، از آمدن من نگم براتون که کلی اتفاقات جالب و شگفت انگیز افتاد.
از آمدنم به پایانه به شما بگم که طی اتفاقی که رخ داد بلیط اتوبوس من کنسل شده بود منی که از قبل بلیط هتل رزو کرده بودم، من نگران بودم اما اگر نشه چی بعد چند دقیقه گفتم توکلم به خداست میسپرم به خدا خودش میدونه چه کاری بهتره خلاصه گفتم می ایستم ببینم جا گیر من میاد، ایستادم توی پله های اتوبوس درب عقب جا داد، اولش ناراحت بودم، چرا چون من آدمی نبودم که توی پله ها بشینم، منی که از قبل بلیط اتوبوس رزومی کردم الان به علت سهل انگاری انسانی بلیطم کنسل شد گفتم اشکال نداره تجربه جدیدی هست. خلاصه با عادتی که نداشتم رفتم تهران. لذت جدیدی بود خدا رو شکر.
ساعت 12 شب رسیدم هتل، منی که هتل دو تخته سفارش دادم رفتم هتل برای تحویل اتاق، رفتم هتل یه سوئیت بهم دادن، اول تعجب کرده ام آخه قیمتش 2 میلیون بیشتر از اتاقی بود که سفارش داده بودم خدا رو شکر کرده ام، فردا که رفتم برای صبحانه از پذیرش هتل پرسیدم :ببخشید من اتاق دو تخته سفارش دادم اما یه سوئیت تحول من دادید فکر کنم ظاهرا اشتباهی رخ داده. گفتن نه آقای محمدی اشتباهی رخ نداده، منی که خوش حال بودم گفتم خدا رو شکر.
رفتن آماده بشم با کسی که دوستش داشتم بریم مشاوره قبل ازدواج حالا من مرکز تهران اون طرف من جنوب تهران، از اسنپ نگم براتون که خیلی سریع اسنپ گیرم امد توی راه رفتن به سمت مشاوره اولش خیلی شلوغ بود گفتم توکل به خدا سر وقت میرسیم همین که من داشتم با زهرا صحبت می مردم اصلا متوجه نشده ام کی رسیدم.
سلام بر استاد بخشنده ام که صفات خداوند رو داراست تمام علم و آگاهیشو به ما میبخشه بی دریغ و بی منت و داره با ما کاری میکنه که جهان رو جای زیباتری برای خودمون بسازیم با قدرت ذهن و افکار درست با قدرت خلق کنندگی که یادمون داده و داریم میسازیم اگر بهتر و بهتر درک کنیم بهتر و بهتر هم نتیجه میگیریم خدایا شکرت
سلام مریم جان خسته نباشی که این فایلها با زحمت دست شما روی سایت مینشینه متشکرم عزیزم
من قبلا که اصلا تجسم رو نمیدونستم چیه ولی الان که فهمیدم باز هم کمتر تجسم میکنم و باید بیشتر تلاش کنم در این زمینه
تجسم هم جهت دهیه افکار منفیه هم افکار مثبت به هر چی توجه کنیم از همون چیز وارد زندگیمون میشود پس الان که آگاه شدیم به این موضوع باید تجسم رو جهت دهی کنیم به سمت خوبیها
یکم برام سخته تا میام تجسم کنم شروعش خوبه بعد از چند دقیقه میره تو خاکی
باز دوباره شروع میکنم و هر بار موفق نمیشم بیش از چند ثانیه و بعد دست ازش میکشم و تجسم رو کنار میذارم
خودم میدونم مشکل کجاست چون افکار چندین چند ساله ام داغون بوده همش افکار منفی داشتم پیش فرضهای منفی بوده و تغییر این افکار زمان نیاز داره و دارم تلاش میکنم که روی تجسم و تمرکز بیشتر کار کنم
الان که میخواستم بیام تو سایت فایل کشف قوانین زندگی رو گوش میکردم جلسه 6 بودم که استاد درباره قدرت تجسم صحبت میکردن
و تا اومدم تو سایت گفتم همین جا یه ردپا بذارم برای خودم و تغییرم
که بعد برگشتم بفهمم چقدر تغییر کردم و میتونم تجسم کنم خواسته هایم را
قدرت تجسم بستگی به قدرت افکار و باور درست داره و روی خودمون بیشتر باید کار کنیم کنترل داشته باشیم روی ذهن و ورودیهامون
احساسمون رو در طی روز خوب نگه داریم وقتی ذهن خالی بشه از فرعیات و حواشی بهتر میتونیم تجسم کنیم
من پذیرفتم این من هستم که با افکار و باور و فرکانس اتفاقات زندگیم رو بوجود میاورم حالا چه بخواهم یا نخواهم دوست داشته باشم یا نداشته باشم به نفعم باشه یا به ضررم باشه خودم مسئول تمام اتفاقات هستم صددرصد
خدایا کمکم کن بتونم خواسته هایم رو تجسم کنم و این تجسم یکی از راههای آسان بدست آوردن خواسته یا هدف است اونم با احساسه خوب تجسم کنیم
موقع تجسم باید هر چیزی که مانع هواس پرتی میشه از خودت دور کنی مثل گوشی و تلویزیون و افراد یا دوستان که باعث میشن نتونی تجسم کنی و اگر بتونیم روزی چند دقیقه تجسم کنیم به مرور در طی روزهای بعدی زمانش رو بیشتر میکنیم و ذهن عادت میکنه به این کار و هر بار جواب بهتر میگیری و بهتر تجسم میکنی
استاد ممنونتم که هر روز بهتر و بهتر میشم از همه لحاظ خدایا شکرت که هدایتم میکنی برای یادگیری قوانین و راههای آسان رسیدن به خواسته هایم
خدایا کمکم کن بتونم ایمانمو به تو بالا ببرم و هر روز درکی بهتر ازت داشته باشم
و هر روز بتونم قلبمو برای دریافت هدایت و الهامات باز کنم
خدایا من لایق تمام نعمت و ثروت هستم
استاد ممنونتم خداوند پاداش دوجهان رو به شما عزیزان بدهد یاحق در پناه خداوند بهترینها نصیبتون
روزى که آن را ببینید هر شیردهنده اى آن را که شیر مى دهد [از ترس] فرو مى گذارد و هر آبستنى بار خود را فرو مى نهد و مردم را مست مى بینى و حال آنکه مست نیستند ولى عذاب خدا شدید است (2)
و برخى از مردم در باره خدا بدون هیچ علمى مجادله مى کنند و از هر شیطان سرکشى پیروى مى نمایند (3)
استاد بینهایت سپاسگزارم از سخاوت شما
خدایا شکرت برای این مسیر و هدایتم به راه راست
خدایا شکرت تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان.
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و افکار و فرکانس های من بوجود می آید.
خدایا شکرت برای هر با بهتر شدنم در کنترل افکارم و ذهنم
یعنی این چیزی نیست که بگم دیگه تموم شد
باید هر روز و هرروز کار بشه و انتهایی ندارد
بخدا که امروز با هدایت و به سوره حج اول صبح و بعد اومدن به سایت و شنیدن این آگاهی های ناب الهی
روزم بلطف خداوند ساخته شد
امروز فقط رو ابرها بودم
شگفت زده و خوشحال و شاد در مسیر درست الهی بودم
قشنگ روی دوش خداوند بودم
امروز همسرم کارهای اداری رو به من محول کرد
برای پرداخت فیش ها
اولین بار بود که ازاین کار هارا به من داده بود
قبلا که خودش همه کارهایی که مربوط به خونه هم بود از اونجایی هم که خودش نمیرسید ولی تخت هیچ شرایطی به من نمیگفت برو این کار رو انجام بده
قبلا هم من بهشون گفته بودم از کارهای بیرون بگو من انجام میدم تو مسیری که میرم کلاس آموزشی
ولی قبول نمیکرد
امروز خداوند برای رشد و پیشرفت من
دلها را نرم کرد و خودش بهم گفت برو این کارها رو انجام بده
من اولش ترسیدم چون هیچ وقت کار اداری انجام نداده بودم
ولی به همسرم نگفتم بلد نیستم من نمیرم
گفتم باشه و رفتم تو دل ترسم
تو ذهنم ساختم که وقتی برم الان کارمند ها بهم احترام میزارن کن با دیدن زیبای ها و رسیدگی خوب کارمندان با ارباب رجوع برخورد میکنم
من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
و در مسیر فقط شکر گذاری کردم و فایل گوش دادم تا رسیدم به یکی از اداره ها
وارد شدم از یه نفر پرسیدم باید برای این این فیش کجا برم
قشنگ وقت گذاشت راهنمایی کرد
رفتم با برخورد عالی کارمندها مواجه شدم
و کارم رو خیلی عالی انجام دادند.
رفتم اداره بعدی
دیگه ترسهام از بین رفته بود
دیگه میدونستم تا حدودی باید چکار کنم
کارمندها سرشون شلوغه بود
یه میز دیگه خلوت بود بعد از سلام و احوالپرسی یه آقای محترم احتمالا رییس اونجا بود خودش کارم را انجام داد و و در مدت زمان بسیار کمی بدون معطلی کار انجام شد و من با پیاده روی رفتم کارگاه آموزشی همینطورهم داشتم کارهایی که باید امروز انجام میدادم را تو ذهنم میساختم سر راه هم یه کافینتی باید میرفتم تا طرحم رو پرینت بگیره
رسیدم یه مکان جدید
یه آقای مهربون اونجا بودند و طرح رو گرفتن و با روی خوش گفت برو یه ساعت دیگه بیا تا برادرم که صاحب اینجاست برات انجامش بده
رفتم کارگاه تا کتری که آماده کرده بودم رو بیارم خونه
نیاز به تمیز کاری و مواد جدید داشت
ولی من هیچ شناختی نداشتم
قشنگ خداوند در زمان مناسب دستان خوبش را رساند و کلی بهم ایده عالی داد
مربی خودش میمواست بلند سه بره خونه برام وسایل مورد نیاز رو بیاره که
یکی از بچه ها گفت من دارم منو با خودش برد تا در خونشون و از مواد جدید که داشت بهم داد برای کیفیت بهتر کارم
خدایا شکرت که امروز یه عالمه اسانم کردی برای اسانی ها
اگه قدم اول رو بر نمیداشتم با شنیدن هدایت های خداوند
اگه ذهنم را بایاری خداوند آماده نمیکردم که هیچ کدوم از این موهبت ها را در یافت نمیکردم
بخدا که وقتی سپردم به خدا و حرکت کردم اصلا انگار در هاله ای از نور بودم
یه لحظه تو مسیر که داشتم راه میرفتم با خودم گفتم واقعا این منم یعنی چنان انرژی داشتم
این همه مسیر را با پیاده روی فقط راه میرفتم و شکر گذاری میکردم و خداوند درها را برویم باز کرده بود و منو گذاشته بود روی دوش خودش
یعنی اینقدر امروز من توپ انرژی الهی شده بودم نصفه شهر رو با پیاده روی و انجام دادن کارها با احساس عالی و انجام شدن کارها بسیار راحت و آسان
و آمدن دستها به موقت و دریافت محبت و عشق
که فقط میتونم کریدتشو بخدا بدهم
فقط در مقابل خداوند خضوع و خشوع و فروتن باشم
که تمام جهان را مسخر من کرده تا من فقط لذت ببرم و بگم این اتفاقات خوب طبیعی که باید همینجور و حتی ساده تر از این هم باشد
رفتم خیاطی لباس همسرم رو بگیرم چقدر انسان شریف و نازنینی بود
رفتم مدرسه دخترم را ببرم خونه معلم ها بینهایت احترام و ارزش قائل شدند
چیزهای ضروری که لازم داشتم را با خیال راحت از خزانت الهی خرید کردم و نگران کم شدن حسابم نبودم
امروز همه چی بخدا برام معجزه بود
بعد از ظهر مادر همسرم صدام زد که میخواسته یک خبر ناخواسته بگه که من در اون زمان حاضر نشدم و ایشون رفتند
و من در بهترین زمان حالم عالی بود و وقتی بعد از گذشت چند ساعت شنیدم بسیار آرامش داشتم
خدایا شکرت هر آنچه دارم ازان توست من بدون تو هیچی نیستم بخدا
چه اشکی هم دارم
اینقدر خوشمزه و با حاله این اشک که فقط به عشق وصل بخداوند اس که مینچتونه همه چی گل و بلبل باید
خدایا شکرت امروز منو کلی بهبود دادی
بهبود شخصیتم
بهبود توکلم
بهبود ایمانم
بهبود عملکرد هایم
بهبود باورهای قدرتمند توحیدی در وجودم
اینقدر رشد کرده که منو به یه آرامش آلتی رسانده
وقتی یک ناخواسته یا تضاد میاد
اولش کنترل ذهن سخته. اون لحظه هنگ میکنی نمیدونی باید چکار کنی
و بعد از چند دقیقه بخودت میای که این تضاد نباید جون بگیره با افکار بیمار گونه
مثله آتیشه دست بزنم میسوزم
من همیشه تو تضادها یاد گرفتم با ابن جملات خودپ رو آروم کنم
بعد شروع میکنم به گفتن باورهای توحیدی و قدرت را فقط بخدا میدم و از عوامل بیرونی میگیرم
استاد از اونجایی که دانشجوی دورت مقدس 12قدم هستم و الان قدم هفت را دارم ولی هنوز در قدم شش ماندم اینقدر که مطالب عالیه و پر محتوا هست
دارم عمیق کار میکنم .دوسه روز پیش با یک ناخواسته در روابط با اطرافیان داشتم
بازم همان حرفهای قبلی و احساس گناه و قربانی و مقصر دانستن دیگران ووووو
منم فقط انگار کر و کور شدم
بخدا که انگار این مردم را نمیشناسم
انگار فرسنگها با هم فاصله افتاده بینمون
با اینکه برای همه ارزش قائل هستم و هر کسی هر جوری هست پذیرفتم و سرم به کار خودمه
وقتی این بنده خدا اومد به انتقاد کردن و درخواست هایی که هیچ ربطی به من ندارد که خودمو درگیر مسائل دیگران کنم
اینقدر خداوند دستم را همون لحظه بعد از اون ناخواسته گرفت و برد سمت قرآن تا از خودش هدایت بگیرم و چنان باورهای توحیدی در من قوی تر شد و چه ایده های عالی بهم گفته شد
که من اصلا یه آدم دیگه شدم آرام آرام
با اینکه بقول شما میگی مهم نیست چقدر و به چه دلیل شما حالتون بد باشه
احساس بد اتفاقات بد
و احساس خوب اتفاقات خوب را به همراه دارد
و تکرار مکرر این افکار که باعث میشه اتفاقات رخ بدهد .
و استاد جهان اینقدر قشنگ با آرامش من این افراد را ازم دور میکنه که فقط پلن خداست
فقط خداست همه کاره و همه جوره هوامو داره
من و بچه ها درگیر اون تضاد بودیم با بچه ها که صبحت کردم اصلا بچه ها شکر خدا اینقدر فرکانسشون بالا بود که من از انرژی بچه ها انرژی گرفتم و ایده ای که خداوند بهم با احساس خوبم دریافت کرده بودم با بچه ها در میان گذاشتم
بچه ها هم عالی رفتار کردند
و هیچ کدوم از ما یه نفر حتی با همسرم هم در میان نزاشتیم
چون فهمیدم که من فقط مسئول شخص خودم هستم
من از تغییر دیگران عاجزم
از تغییر خودم توانمند
و هر بار با بیاد آوردن همین تصویرهایی عالی که خداوند برام مقدر کرده بود با کلامش در قرآن با هدایتم به فایلهای سایت
چنان زندگی پر بار و زیبایی را برایم رقم زده که نامردی بخوام تمرکز بزارم روی یک ناخواسته و ناسپاسی کنم
خدایا شکرت که تمرکزم روی بهبود شخصیتم است
خدایا شکرت که من تکه ای ارزشمند از وجود پاک خداوند هستم
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
خدا یا شکرررررررررت که یادم دادی برای هر مکان و هر موقعیتی چند دقیقه قبلش با خودم و خدای درونم عاشقانه بسازمش به زیباترین شکل
تا فقط روی دوش خدا باشم و لذت ببرم
استاد بینهایت سپاسگزارم این روزها به طرز معجزه آسایی دارم بیشتر باورتون میکنم
میدونی انگار تا الان شنیده بودم
ولی باور نکرده بودم
ولی به تازگی داره بهم گفته میشه میدونی چطور
از اونجایی که میبینم خیلی انتقاد یا قضاوت میشم و من فقط در حال گوش کردن فایل
و شما دقیقاً اون لحظه یه مثال از زندگی خودتون میزنین
و میبینم که پشت اون مثال باور توحیدی هست و نخواستیم دنباله رو جامعه باشین و خداروشکر که اینقدر رشد داشتین و انشالله که هر لحظه سالمتر و ثروتمندتر باشین
منم با خودم گفتم بابااااا
ببین استادم تو همچین شرایطی بوده حتی شاید سختر از من
ولی نخواسته مثبت خانواده و اطرافیان و جامعه فکر کنه و نتایج داره حرف میزنه
پس الهام خانم بقول قرآن که میگه همه به پیامبر میگفتن دیوانه
پس این مردم همه چی میگن
اینم یه نمونه عینی و زنده کت جلو چشماته
استاد اینقدر باورش بخدا قوی هست که حتی موقعی که انتقاد بی جا یا قضاوتی هم در موردش بشه اصلا براش اهمیتی نداره
نه الان نه اون موقع که ایران بوده
پس دختر خوب بیشتر باورش کن
و تو قدرت خلق زندگی دلخواه خودت بهت داده شده
حالا از این فرصتی که خداوند باعشق بهت میبخشه نهایت استفاده رو ببر چون معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدن است
چون با ثروتمند شدن من جهان خداوند رشد میکند
نزد خدا مجبوب میشوم
چون جانشین خوب خدا هستم
من با افکارم میتونم همه چی را تغییر بدهم
شرایط را تغییر بدهم به نفع خودم
برای ارامشم برای سعادت و خوشبختی ام
آگاهانه سعی کنم در بهبود شخصیتم
دیگاهم را تغییر جهت بدهم به سمت بهترینها
با هر تضادی واکنش گرا نباشم
خدایا شکرت استاد تازه دارم به اندازه درکم حرفهاتون رو میفهمم
و این نیست که بگم دیگه تموم شد بخدا هر بار میگم از این بهترم میشه
باید ادامه بدم فقط استمرار مداوم و ثابت قدم و متعهدانه باید ادامه بدم ..
خدایا شکرت برای این سایت و این مکان و این زمان که هستم
خدا یا شکرررررررررت
همین الان که اطرافیانم در تضاد درگیر هستند من بلطف خداوند در اتاق خودم هستم با آرامش خاطر دارم فایل گوش میدم و کامنتم را بلطف خداوند مینویسم.
پس میشود برای من هم میشود
من هم خالق هستم خالق کل کیهان مرا خالق اتفاقات زندگی خودم کرده
من شایسته بندگی کردن هستم .
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
درود استاد عباس منش عزیز ومریم بانوی نازنین این فایل «تجسم خلاق »، خودش یک دوره کامل هست ، امشب که داشتم با یکی از دوستام صحبت میکردم ، دقیقا موضوع همین تجسم کردن بود که تعریف میکردند یکی از دوستاشون تو پروفایل گوشی اش عکس یک خونه لاکچری ، یک مرد خوش تیپ و دو تا کودک خوشگل گذاشتند و ازشون که پرسیده اینا چیه ، جواب دادند : این ها رویاهای منه .
جالب اینجا بود دوست من میگفت مردم چقدر تو درودیوار آن ، با چند تا عکس میخواد به رویاهاش برسه .دقیقا یاد فایل امروز سایت افتادم و تو دلم گفتم این دختر ، احتمالا آگاهانه یا ناآگاهانه دریم بورد واسه خودش درست کرده .
تجسم رویاهام قبل از عضویت تو سایت واسم سخت بود ولی با کار کردن روی خودم این مدت ، راحتتر میتونم خواسته ها و اهدافم و تصویر سازی کنم ،
خواسته ها محقق میشوند ،
همیشه این جمله استاد تو ذهنمه ، به چگونگی رسیدن به خواسته هاتون فکر نکنید لحظه پایانی رسیدن شو تصور کنید .
من قبل از گوش دادن به این سری از فایلهای خونه تکونی ذهن ، متن وکپشن همه فایلهارو مینویسم و تامل میکنم ، متن این فایل سراسر از آگاهی های ارزشمند بود .
سپاس ویژه از مریم بانوی نازنین با این قلم شیوا وزیباشون که با این متنها فایلهای استاد وکامل میکنند .
سلام خدمت استاد عباس منش و خانوم شایسته. این فایل بازهم مرور شد برام،انقدر فایلهای شما زیبا و درست هستند که آدم نمیدونه کدوم را ببینه کدوم بمونه،کدوم را مرور کنه.اصلا همشون آگاهی دهنده و عالی هستند.
قدم 26:استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلاق:
کساییکه باور دارند به خداوند،به غیب،به اینکه افکارشون خالق شرایط آنهاست و به تغییر زندگی و توجهی به شرایط کنونی ندارند و ایمان دارند که میتوانند شرایط خود را متحول کنند از قدرت تجسم استفاده میکنند.
تجسم چیزی نیست به غیر از اینکه به موضوعی داری فکر میکنی. ما همیشه و هرلحظه درحال تجسم هستیم چون درحال فکر کردن هستیم. با فوکوس کردن روی دوره های شما یاد میگیریم که آگاهانه کنترل افکار داشته باشیم،به چیزهایی که میخواهیم فکر کنیم و تجسم کنیم و در نهایت خلق کنیم. شرایط الان را خودمون با افکار خودمون بوجود آوردیم پس شرایط آینده را هم خودمون میتونیم با افکار خودمون عالی کنیم. همه چیز به فکر ما بستگی دارد. نگران دیگران و فکر دیگران نباشیم،به خودمون توجه کنیم بازهم قانون مهم تکامل را رعایت کنیم حتی تغییرات کوچک در افکار نتایج عالی را بدست می آورند. دنبال نتایج بزرگ یک شبه نباشیم هر تغییر مثبت در سطح افکار خودش پیشرفت حساب میشه.
بسازیم با تجسم هرآنچه را که میخواهیم و با خواندن کامنت های خلق داستان زندگی بچه ها ورودی های مثبت به ذهنمون بدهیم. با تشکر از شما.
ردپای گام به گام خانه تکانی 26به نام خدا سلام به خدا. سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم. استادمن ازبس که به ماشین سنگین علاقه دارم خیلی تریلی دوست دارم سالهاپیش که اصلاقانون جذب نمیدونستم چیه؟همیشه به عزیزدلم میگفتم :دوستدارم توشهرخودمون خانه داشته باشم به قول خودمون یک پاکِش داشته باشیم وبچه ها ازدواج کنند مستقل باشن .وشماهم بازنشسته بشی!منوشماباتریلی بریم هم سفرکنیم و هم درآمدداشته باشیم ولی غصه ی خوابم رومیخوردم! میگفت:جاخواب داره بازراستش برای حمام وسرویس غصه داشتم بازبه فکریک ماشین بودم که هم ماشین وهم خانه باشه به قول مادررحمت شدم (کلیدم به مشتم خانه ام به پشتم ولی به گویش مشهدی میگفت)چون من مسافرت که میرم دوست دارم توراه باشیم مثلا1شب یا2شب خانه ویلایاهرجابری خیلی موافق نیستم ولی ازاینکه خانه ای مجهزدرحال حرکت داشته باشم حال میکنم آخ که چقدرکنارخیابون رودوست دارم بخوابم !حالابااینجورآروی دیگه ازاین بهترچیه ؟منوعزیزدلم باپسرکوچک وعروسم پارسال رفتیم مسافرت شب رفتیم یک پارک ورودی گرفتن بازنصف شب خواب بودیم نگهبان آمدگفت :چادرزدین بخوابین بایدپول بدین! بلندشدم گفتم بزارپسرم بیادمیگم کارت براتون بکشه آدرس تیپ وقیافه پسروعروسم روگفتم؛ رفت پیداشون کردتوی پارک آمدپسره گفت پول بده! پسرم گفت: حاضرم ازاین پارک کثیف وپُرپَشه برم ولی پول دوباره به تو نمیدم شازده ازسرشب این آقا باهمه برای پول گرفتن مشکل داشت! اینجابه نفع ماشدازپارک رفتیم سرجاده ی روستای فیلبندنگهبان شب گفت ؛شب بالاتواستراحتگاه تکمیل شده وتوی جنگل نمیشه رفت شمابرین جلوترپرک هست.پسرم بدون چونوچراگفت:بانگهبانش بحث کردیم ازاون پارک اومدیم بیرون!بنده خداگفت: پس همین کنارجاده تاصبح استراحت کنیدسرویس بهداشتی هم هست. صبح برین بالا شبی فرش کردیم وعزیزدلم وپسروعروسم خوابیدن ولی! ولی! ولی !چی بگم ؟استادازاون شب به یادماندنی که بارهاازلذت بردن اون شب که بامعشوقم عشق بازی کردم چققققققققددددددددررررررررلللللللللللذذذذذذتتتتتتتتت بخش بود.وبارهاگریه کردم خدایااون شب چی روبه مامیخواستی بگی!؟گفتی :لیلاقرارماکنارجاده اصلی ،پای کوه، کنارجنگل ورودخانه. استادنمیتونم توصیف کناربزرگراه جاده،هراز،روبقبله نمیدونم دقیق نشسته بودم به قبله یانه!؟ ماشینهابه سرعت برق وباددررفت وآمدبودن سمت چپم جنگلی سرسبزبارودخانه ،سمت راستم کوه عظیم زیباخدامیدونه اونشب چراازپارک زدیم بیرون الخیروفی ماوقع هرچه خیرباشه همون میشه تااذان صبح باخداحرف زدم حال کردم وپشه هم اصلانداشت.حالاهم ازخدااینجورماشینی میخوام که هرجادوست دارم بخوابم وهمه چی آماده باشه آخه خدانماینده فرستاده که دربه در باشه نه خداوعده ی فزونی به ماداده وصبح هم به سفرمون ادامه دادیم بااتفاقهای خیلی عالی ومعجزه هاوموهبتهای الهی به همراه مابود. الهی شکرت عاشقتونم سالم وثروتمندباشید.
به نام خداوند مهربان
سلام به همگی شما دوستان و خانواده عزیزم
استاد و مریم جانم
من اول درمورد تجسم فکر میکردم ک باید تکاملی باشه یعنی داشتم سختش میکردم
یا فکر میکردم نقطه پایان دقیقا چی؟یعنی پایان خواسته
بعد الان فهمیدم من خیلی موقع ها خودمو توی اون ماشین کمپر تصور میکنم
یعنی وقتی اون چیزی ک دوس داری رو تصور میکنی ارتباط باهاش بهتره
یا وقتی آهنگ میزارم میرقصم تصور میکنم اولین ماشینمو خریدم و اینو میدونم چی میخوام براساس تکامل مشخص کردم
و توش دارم این اهنگو گوش میدم و میخونم
گفتم سارا کار راحتیه ک سختش کردی ها سخت نکن مسائلو
یا مثلا برای شغلت بیا تصور کن ک مثلا بعد چند سال کلی ویدیو ساختی کلی بازخورد خوب گرفتی کلی بازدید داشته یا حتی مثلا میتونی تصور کنی مثلا سابسکرایبر هات از 1میلیون هم رد شده
فقط برای اینه که جهت بدی
وگرنه قضیه اصلی قدم برداشتنه وگرنه صبح تا شب تصور کن قدم برنداری ک نمیشه
یا برای نوشتن آرزو ها
من گفتم یعنی چجوری حال یا آینده
تکاملی بنویسم یعنی
بعد فهمیدم ک نه بیا بنویس دوس داری توی سلامتی
رابطه ها
مالی
شغلی
و.. چجور شکلی باشه تا میتونی بهش دیتیل بده
البته اولش ممکنه ذهن دقیقا ندونه چی میخواد دوراهی بمونه برای بعضی مسائل ولی کم کم بهتر میشه
مثلا برای شغل من دقیقا میدونم میخوام چجوری باشه چنلم سبک کارم بازدید هام
یا برای خونه هایی ک دوس دارم من چون ویدیو های زیادی درمورد خونه و شکلاش میبینم تا حد خوبی میدونم چجوری خونه هایی رو دوست دارم تجربه کنم
و ب قول استاد نمیگم اگر خوشم نیاد پس چی میگم من میرسم اگر خوشم نیومد میدمش میره تمام
مثلا یکی از مدل خونه هایی ک دوس دارم اینه توی خونه وسیله ها کابینت ها از رنگ های متفاوت درست بشه خیلی خوشم میاد حس سرزندگی میگیرم
یا ی خونه در یه طبقه بالا باشه همون پنت هوس
یا مثلا این مدل خونه ها هست جلوش استخر شیشه ای هست جلوی اون جنگل وای عاشق اونام خیلی خوبه
خونه جنگلیم ک نگم (چوبی) یه سری عکس دان کردم
یا مثلا خیلی دوست دارم ک برم تا جایی ک میتونم همه کشور ها بدون حد و مرز
مخصوصا کره چین ژاپن سوئیس
لباس های کره ای بپوشم غذاهاشونو تست کنم برم تو خونه هاشون
یادمه بچگی همیشه بانو بازی میکردم عین فیلمای کره ای
و باید چیزایی رو بنویسیم ک میدونیم هست و دیدیم ی جایی
و مطمنن فراتر ازش میریم
و هی ک بریم جلو اصلا چیزایی میاد سر راهمون ک میگیم این چیه
درمورد روابط من خیلی تنها تر از قبل شدم
من ی عمه داشتم ک خیلی صحبت میکردیم و اونم بخاطر تغییر فرکانسی و البته تصمیم خودم رابطه کمتر شده
هیچ هیچ هیچ دوست و رفیقی ندارم
و حال میکنم ها
توی رابطم ک نیستم یعنی اصلا ذهنیت درستی ندارم و برای نوشتن آرزو درمورد رابطه نمیدونم الان بتونم بنویسم ولی فکر کنم بشه نسبت ب چیزایی ک دیدم میتونم تصور کنم شکل رابطه رو سخت نیست
دقیقا باید چیزایی رو بنویسم ک خودم میخوام باشم
همون شخصیتی که خودم میخوام باشم
ولی از سینگلی خودم دارم لذت میبرم و اصلا تو فکر رابطه نیستم میخوام فعلا از سینگلیم لذت ببرم
سلام استاد خوشحالم با شما آشنا شدم
من هر روز فایل های صوتی شما رو گوش میکنم و تازه دارم با قواعد قوانین آشنا میشم و یه جرقه ایی تو ذهنم میزنه ولی نمیتونم که شرایط زندگی رو تحت کنترول در بیارم و فرصت کافی برای کنترول ذهن ندارم بررای شروع باید از چه محصولی شروع کنم
سلام آقای مصلحی.اون قسمت بالای صفحه که نوشته اتاق شخصی درزیراون قسمت سوال دارم که به رنگ قرمز نوشته شده روی اون بزنید یک قسمت به نام از کجا شروع کنم هست که استاد عزیز اونجا توضیح دادن که از کجا شروع کنی.من خودم پنج سال پیش که عضو سایت شدم از فایل یک شروع کردم به گوش دادن به ترتیب تا آخری.
141مین مدارتجربه ی روزشمارزندگی .
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم.
الهی سپاسگذارم که سلامتی به خودم وخانواده ام ونی نی قدرتمندوثروتمندم بخشیدی.
استادالان 4سال تمام است اززمانی که وارداین قانون خودشناسی وخداشناسی شده ایم کلاًهمه اززندگی ماحذف شدن البته قبل از آشنایی با شماواستادعرشیانفروقانون کلاًمامحله ی زندگیمان تغییرکرد.والان وقت آزادبی نهایت دارم.که کامنت بنویسم،بخونم،فایل ببینم.
وزندگی هرروزبهتروجذابترمیشه ومن بیشتراتفاقات رادرخواب تجربه میکنم. وهمیشه به خوابهام عقیده دارم. امیدوارم برای درک وفهم این جهان، که خدارهبریتم رابه عهده گرفته است رادرعمل تجربه کنم چون واقعاهرچی پیش میرم مثل اینکه واردآب دریاشده ام وزیرپام خالی میشه ومیترسم.
ایاک نعبدوایاک نستعین،اهدناالصراط المستقیم.
صراطالذین انعمت علیهم غیرالمغضوب علیهم والظالین
خدایابیشتربه رهبریتت نیازدارم.
عاشقتونم برای همه آرزوی سعادت وثروتمندی دارم.
سلام
جلسه بیست و ششم خانه تکانی ذهن:
.غافل نباشید از انرژی ذهنی و افکارتون. درگیر روزمره نشید.
موقعیت فعلی رو ابدی ندونید.
.تجسم چیزی نیست جز اینکه داری به موضوعی فکر میکنی. باید این انرژی فکری رو هدایت کنید به سمت خواسته ها و اهداف تون.
.تجسم کردن چیزی غیر از جهت دهی افکار به یک موضوع در آینده نیست. مراقب افکاری که به ذهن تون میاد باشید و آگاهانه به اهداف تون فکر کنید.
.موقعیت فعلی شما چیزی نیست جز افکار گذشته شما. این قدم اول برای تغییره: این چیزی که الان داری رو خودت ساختی و خودت مسئولی.
.من باید آگاهانه افکارم رو کنترل کنم و مدیریت کنم و به چیزی که میخوام توجه کنم.
.تنها راه رسیدن به خدا، ثروتمند شدنه و خدا رو اون زمان میبینید.
. سرمایه گذاری کنید روی این افکار و باورها.
.الکی برای هر موضوعی، توی ذهنت داستان نساز از چیزی که نمیخوای. به ناخواسته بی توجه باش و ذهنت رو کنترل کن.
.شرایط در هر لحظه در حال تغییره و تو داری این کار رو انجام میدی و میتونی همه چیز رو تغییر بدی فقط باید بخوای.
.ما به هر چیزی واکنش دادیم. بیا تمرکز کن روی افکارت. قدرت دست توئه و همه چیز رو خودت بساز چون تو توانایی خلق رو داری.
. کمال گرا نباش. کوچکترین تغییر مثبت، نتایج بزرگ ایجاد میکنه.
.دنیای مادی جایگاه صفر و یک نداره، یه جایی مابین این دوتاست.
.تضادهایی که الان هست، اگه از قانون استفاده کنید و ازش انگیزه بگیرید و افکارت رو جهت دهی کنی به سمت خواسته ها، همه تضادها میشه نعمت.
.ناامید نشوید و کاری به بقیه نداشته باشید و فقط تمرکزت روی خودت باشه و درمورد این آگاهی ها با کسی حرف نزن.
.وقتی شما روی خودتون کار میکنید آدمهای دورتون تغییر میکنن و یه دوره تنها میشید و این بهترین چیزها که روی خودتون کار کنید و بعدا جهان آدمهای مناسب رو وارد زندگیتون میکنه.
.تجسم کنید توی تنهایی و با خودتون درمورد خواسته هاتون حرف بزنید و درموردشون فکر کنید.
.تعهد داشته باش به قانون یکسان جهان. به کسب قدرت نده و زندگی رو خودت بساز چون تواناییش رو داری.
به نام خالق زیبایی ها
سلام خدمت استاد عزیز، خانم شایسته محترم و تمامی دوستان هم فرکانسی ام.
بابت این فایل ارزشمند که درست متناسب شد با اتفاقاتی که نیازمند این فایل ارزشمند بود از خداوند و استاد عزیز سپاس گذارم .
استاد شنبه 17شهریور ماه برای یه کاری آمدم تهران، از آمدن من نگم براتون که کلی اتفاقات جالب و شگفت انگیز افتاد.
از آمدنم به پایانه به شما بگم که طی اتفاقی که رخ داد بلیط اتوبوس من کنسل شده بود منی که از قبل بلیط هتل رزو کرده بودم، من نگران بودم اما اگر نشه چی بعد چند دقیقه گفتم توکلم به خداست میسپرم به خدا خودش میدونه چه کاری بهتره خلاصه گفتم می ایستم ببینم جا گیر من میاد، ایستادم توی پله های اتوبوس درب عقب جا داد، اولش ناراحت بودم، چرا چون من آدمی نبودم که توی پله ها بشینم، منی که از قبل بلیط اتوبوس رزومی کردم الان به علت سهل انگاری انسانی بلیطم کنسل شد گفتم اشکال نداره تجربه جدیدی هست. خلاصه با عادتی که نداشتم رفتم تهران. لذت جدیدی بود خدا رو شکر.
ساعت 12 شب رسیدم هتل، منی که هتل دو تخته سفارش دادم رفتم هتل برای تحویل اتاق، رفتم هتل یه سوئیت بهم دادن، اول تعجب کرده ام آخه قیمتش 2 میلیون بیشتر از اتاقی بود که سفارش داده بودم خدا رو شکر کرده ام، فردا که رفتم برای صبحانه از پذیرش هتل پرسیدم :ببخشید من اتاق دو تخته سفارش دادم اما یه سوئیت تحول من دادید فکر کنم ظاهرا اشتباهی رخ داده. گفتن نه آقای محمدی اشتباهی رخ نداده، منی که خوش حال بودم گفتم خدا رو شکر.
رفتن آماده بشم با کسی که دوستش داشتم بریم مشاوره قبل ازدواج حالا من مرکز تهران اون طرف من جنوب تهران، از اسنپ نگم براتون که خیلی سریع اسنپ گیرم امد توی راه رفتن به سمت مشاوره اولش خیلی شلوغ بود گفتم توکل به خدا سر وقت میرسیم همین که من داشتم با زهرا صحبت می مردم اصلا متوجه نشده ام کی رسیدم.
به نام ایزد یکتا خداوند مهربان و بخشاینده
سلام بر استاد بخشنده ام که صفات خداوند رو داراست تمام علم و آگاهیشو به ما میبخشه بی دریغ و بی منت و داره با ما کاری میکنه که جهان رو جای زیباتری برای خودمون بسازیم با قدرت ذهن و افکار درست با قدرت خلق کنندگی که یادمون داده و داریم میسازیم اگر بهتر و بهتر درک کنیم بهتر و بهتر هم نتیجه میگیریم خدایا شکرت
سلام مریم جان خسته نباشی که این فایلها با زحمت دست شما روی سایت مینشینه متشکرم عزیزم
من قبلا که اصلا تجسم رو نمیدونستم چیه ولی الان که فهمیدم باز هم کمتر تجسم میکنم و باید بیشتر تلاش کنم در این زمینه
تجسم هم جهت دهیه افکار منفیه هم افکار مثبت به هر چی توجه کنیم از همون چیز وارد زندگیمون میشود پس الان که آگاه شدیم به این موضوع باید تجسم رو جهت دهی کنیم به سمت خوبیها
یکم برام سخته تا میام تجسم کنم شروعش خوبه بعد از چند دقیقه میره تو خاکی
باز دوباره شروع میکنم و هر بار موفق نمیشم بیش از چند ثانیه و بعد دست ازش میکشم و تجسم رو کنار میذارم
خودم میدونم مشکل کجاست چون افکار چندین چند ساله ام داغون بوده همش افکار منفی داشتم پیش فرضهای منفی بوده و تغییر این افکار زمان نیاز داره و دارم تلاش میکنم که روی تجسم و تمرکز بیشتر کار کنم
الان که میخواستم بیام تو سایت فایل کشف قوانین زندگی رو گوش میکردم جلسه 6 بودم که استاد درباره قدرت تجسم صحبت میکردن
و تا اومدم تو سایت گفتم همین جا یه ردپا بذارم برای خودم و تغییرم
که بعد برگشتم بفهمم چقدر تغییر کردم و میتونم تجسم کنم خواسته هایم را
قدرت تجسم بستگی به قدرت افکار و باور درست داره و روی خودمون بیشتر باید کار کنیم کنترل داشته باشیم روی ذهن و ورودیهامون
احساسمون رو در طی روز خوب نگه داریم وقتی ذهن خالی بشه از فرعیات و حواشی بهتر میتونیم تجسم کنیم
من پذیرفتم این من هستم که با افکار و باور و فرکانس اتفاقات زندگیم رو بوجود میاورم حالا چه بخواهم یا نخواهم دوست داشته باشم یا نداشته باشم به نفعم باشه یا به ضررم باشه خودم مسئول تمام اتفاقات هستم صددرصد
خدایا کمکم کن بتونم خواسته هایم رو تجسم کنم و این تجسم یکی از راههای آسان بدست آوردن خواسته یا هدف است اونم با احساسه خوب تجسم کنیم
موقع تجسم باید هر چیزی که مانع هواس پرتی میشه از خودت دور کنی مثل گوشی و تلویزیون و افراد یا دوستان که باعث میشن نتونی تجسم کنی و اگر بتونیم روزی چند دقیقه تجسم کنیم به مرور در طی روزهای بعدی زمانش رو بیشتر میکنیم و ذهن عادت میکنه به این کار و هر بار جواب بهتر میگیری و بهتر تجسم میکنی
استاد ممنونتم که هر روز بهتر و بهتر میشم از همه لحاظ خدایا شکرت که هدایتم میکنی برای یادگیری قوانین و راههای آسان رسیدن به خواسته هایم
خدایا کمکم کن بتونم ایمانمو به تو بالا ببرم و هر روز درکی بهتر ازت داشته باشم
و هر روز بتونم قلبمو برای دریافت هدایت و الهامات باز کنم
خدایا من لایق تمام نعمت و ثروت هستم
استاد ممنونتم خداوند پاداش دوجهان رو به شما عزیزان بدهد یاحق در پناه خداوند بهترینها نصیبتون
به نام تنها فرمانروای کل کیهان خدای مهربانم خدای وهابم خدای رزاقم سپاسگزارم
سلام عزیزان جان
سلام عزیزان بهشتی
گام 26 خانه تکانی ذهن
استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
سوره حج
یَا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ إِنَّ زَلْزَلَهَ السَّاعَهِ شَیْءٌ عَظِیمٌ ﴿1﴾
اى مردم از پروردگار خود پروا کنید چرا که زلزله رستاخیز امرى هولناک است (1)
یَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ کُلُّ مُرْضِعَهٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ کُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُکَارَى وَمَا هُمْ بِسُکَارَى وَلَکِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِیدٌ ﴿2﴾
روزى که آن را ببینید هر شیردهنده اى آن را که شیر مى دهد [از ترس] فرو مى گذارد و هر آبستنى بار خود را فرو مى نهد و مردم را مست مى بینى و حال آنکه مست نیستند ولى عذاب خدا شدید است (2)
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّبِعُ کُلَّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ ﴿3﴾
و برخى از مردم در باره خدا بدون هیچ علمى مجادله مى کنند و از هر شیطان سرکشى پیروى مى نمایند (3)
استاد بینهایت سپاسگزارم از سخاوت شما
خدایا شکرت برای این مسیر و هدایتم به راه راست
خدایا شکرت تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری میجویم مرا به راه راست به راه کسانی که به آنها نعمت داده ای هدایت کن نه کسانی که بر آنها غضب کرده ای و ن گمراهان.
خدایا شکرت من تسلیمم هیچی نمیدووووونم
تمام اتفاقات زندگی ام بر اساس باورها و افکار و فرکانس های من بوجود می آید.
خدایا شکرت برای هر با بهتر شدنم در کنترل افکارم و ذهنم
یعنی این چیزی نیست که بگم دیگه تموم شد
باید هر روز و هرروز کار بشه و انتهایی ندارد
بخدا که امروز با هدایت و به سوره حج اول صبح و بعد اومدن به سایت و شنیدن این آگاهی های ناب الهی
روزم بلطف خداوند ساخته شد
امروز فقط رو ابرها بودم
شگفت زده و خوشحال و شاد در مسیر درست الهی بودم
قشنگ روی دوش خداوند بودم
امروز همسرم کارهای اداری رو به من محول کرد
برای پرداخت فیش ها
اولین بار بود که ازاین کار هارا به من داده بود
قبلا که خودش همه کارهایی که مربوط به خونه هم بود از اونجایی هم که خودش نمیرسید ولی تخت هیچ شرایطی به من نمیگفت برو این کار رو انجام بده
قبلا هم من بهشون گفته بودم از کارهای بیرون بگو من انجام میدم تو مسیری که میرم کلاس آموزشی
ولی قبول نمیکرد
امروز خداوند برای رشد و پیشرفت من
دلها را نرم کرد و خودش بهم گفت برو این کارها رو انجام بده
من اولش ترسیدم چون هیچ وقت کار اداری انجام نداده بودم
ولی به همسرم نگفتم بلد نیستم من نمیرم
گفتم باشه و رفتم تو دل ترسم
تو ذهنم ساختم که وقتی برم الان کارمند ها بهم احترام میزارن کن با دیدن زیبای ها و رسیدگی خوب کارمندان با ارباب رجوع برخورد میکنم
من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
و در مسیر فقط شکر گذاری کردم و فایل گوش دادم تا رسیدم به یکی از اداره ها
وارد شدم از یه نفر پرسیدم باید برای این این فیش کجا برم
قشنگ وقت گذاشت راهنمایی کرد
رفتم با برخورد عالی کارمندها مواجه شدم
و کارم رو خیلی عالی انجام دادند.
رفتم اداره بعدی
دیگه ترسهام از بین رفته بود
دیگه میدونستم تا حدودی باید چکار کنم
کارمندها سرشون شلوغه بود
یه میز دیگه خلوت بود بعد از سلام و احوالپرسی یه آقای محترم احتمالا رییس اونجا بود خودش کارم را انجام داد و و در مدت زمان بسیار کمی بدون معطلی کار انجام شد و من با پیاده روی رفتم کارگاه آموزشی همینطورهم داشتم کارهایی که باید امروز انجام میدادم را تو ذهنم میساختم سر راه هم یه کافینتی باید میرفتم تا طرحم رو پرینت بگیره
رسیدم یه مکان جدید
یه آقای مهربون اونجا بودند و طرح رو گرفتن و با روی خوش گفت برو یه ساعت دیگه بیا تا برادرم که صاحب اینجاست برات انجامش بده
رفتم کارگاه تا کتری که آماده کرده بودم رو بیارم خونه
نیاز به تمیز کاری و مواد جدید داشت
ولی من هیچ شناختی نداشتم
قشنگ خداوند در زمان مناسب دستان خوبش را رساند و کلی بهم ایده عالی داد
مربی خودش میمواست بلند سه بره خونه برام وسایل مورد نیاز رو بیاره که
یکی از بچه ها گفت من دارم منو با خودش برد تا در خونشون و از مواد جدید که داشت بهم داد برای کیفیت بهتر کارم
خدایا شکرت که امروز یه عالمه اسانم کردی برای اسانی ها
اگه قدم اول رو بر نمیداشتم با شنیدن هدایت های خداوند
اگه ذهنم را بایاری خداوند آماده نمیکردم که هیچ کدوم از این موهبت ها را در یافت نمیکردم
بخدا که وقتی سپردم به خدا و حرکت کردم اصلا انگار در هاله ای از نور بودم
یه لحظه تو مسیر که داشتم راه میرفتم با خودم گفتم واقعا این منم یعنی چنان انرژی داشتم
این همه مسیر را با پیاده روی فقط راه میرفتم و شکر گذاری میکردم و خداوند درها را برویم باز کرده بود و منو گذاشته بود روی دوش خودش
یعنی اینقدر امروز من توپ انرژی الهی شده بودم نصفه شهر رو با پیاده روی و انجام دادن کارها با احساس عالی و انجام شدن کارها بسیار راحت و آسان
و آمدن دستها به موقت و دریافت محبت و عشق
که فقط میتونم کریدتشو بخدا بدهم
فقط در مقابل خداوند خضوع و خشوع و فروتن باشم
که تمام جهان را مسخر من کرده تا من فقط لذت ببرم و بگم این اتفاقات خوب طبیعی که باید همینجور و حتی ساده تر از این هم باشد
رفتم خیاطی لباس همسرم رو بگیرم چقدر انسان شریف و نازنینی بود
رفتم مدرسه دخترم را ببرم خونه معلم ها بینهایت احترام و ارزش قائل شدند
چیزهای ضروری که لازم داشتم را با خیال راحت از خزانت الهی خرید کردم و نگران کم شدن حسابم نبودم
امروز همه چی بخدا برام معجزه بود
بعد از ظهر مادر همسرم صدام زد که میخواسته یک خبر ناخواسته بگه که من در اون زمان حاضر نشدم و ایشون رفتند
و من در بهترین زمان حالم عالی بود و وقتی بعد از گذشت چند ساعت شنیدم بسیار آرامش داشتم
خدایا شکرت هر آنچه دارم ازان توست من بدون تو هیچی نیستم بخدا
چه اشکی هم دارم
اینقدر خوشمزه و با حاله این اشک که فقط به عشق وصل بخداوند اس که مینچتونه همه چی گل و بلبل باید
خدایا شکرت امروز منو کلی بهبود دادی
بهبود شخصیتم
بهبود توکلم
بهبود ایمانم
بهبود عملکرد هایم
بهبود باورهای قدرتمند توحیدی در وجودم
اینقدر رشد کرده که منو به یه آرامش آلتی رسانده
وقتی یک ناخواسته یا تضاد میاد
اولش کنترل ذهن سخته. اون لحظه هنگ میکنی نمیدونی باید چکار کنی
و بعد از چند دقیقه بخودت میای که این تضاد نباید جون بگیره با افکار بیمار گونه
مثله آتیشه دست بزنم میسوزم
من همیشه تو تضادها یاد گرفتم با ابن جملات خودپ رو آروم کنم
بعد شروع میکنم به گفتن باورهای توحیدی و قدرت را فقط بخدا میدم و از عوامل بیرونی میگیرم
استاد از اونجایی که دانشجوی دورت مقدس 12قدم هستم و الان قدم هفت را دارم ولی هنوز در قدم شش ماندم اینقدر که مطالب عالیه و پر محتوا هست
دارم عمیق کار میکنم .دوسه روز پیش با یک ناخواسته در روابط با اطرافیان داشتم
بازم همان حرفهای قبلی و احساس گناه و قربانی و مقصر دانستن دیگران ووووو
منم فقط انگار کر و کور شدم
بخدا که انگار این مردم را نمیشناسم
انگار فرسنگها با هم فاصله افتاده بینمون
با اینکه برای همه ارزش قائل هستم و هر کسی هر جوری هست پذیرفتم و سرم به کار خودمه
وقتی این بنده خدا اومد به انتقاد کردن و درخواست هایی که هیچ ربطی به من ندارد که خودمو درگیر مسائل دیگران کنم
اینقدر خداوند دستم را همون لحظه بعد از اون ناخواسته گرفت و برد سمت قرآن تا از خودش هدایت بگیرم و چنان باورهای توحیدی در من قوی تر شد و چه ایده های عالی بهم گفته شد
که من اصلا یه آدم دیگه شدم آرام آرام
با اینکه بقول شما میگی مهم نیست چقدر و به چه دلیل شما حالتون بد باشه
احساس بد اتفاقات بد
و احساس خوب اتفاقات خوب را به همراه دارد
و تکرار مکرر این افکار که باعث میشه اتفاقات رخ بدهد .
و استاد جهان اینقدر قشنگ با آرامش من این افراد را ازم دور میکنه که فقط پلن خداست
فقط خداست همه کاره و همه جوره هوامو داره
من و بچه ها درگیر اون تضاد بودیم با بچه ها که صبحت کردم اصلا بچه ها شکر خدا اینقدر فرکانسشون بالا بود که من از انرژی بچه ها انرژی گرفتم و ایده ای که خداوند بهم با احساس خوبم دریافت کرده بودم با بچه ها در میان گذاشتم
بچه ها هم عالی رفتار کردند
و هیچ کدوم از ما یه نفر حتی با همسرم هم در میان نزاشتیم
چون فهمیدم که من فقط مسئول شخص خودم هستم
من از تغییر دیگران عاجزم
از تغییر خودم توانمند
و هر بار با بیاد آوردن همین تصویرهایی عالی که خداوند برام مقدر کرده بود با کلامش در قرآن با هدایتم به فایلهای سایت
چنان زندگی پر بار و زیبایی را برایم رقم زده که نامردی بخوام تمرکز بزارم روی یک ناخواسته و ناسپاسی کنم
خدایا شکرت که تمرکزم روی بهبود شخصیتم است
خدایا شکرت که من تکه ای ارزشمند از وجود پاک خداوند هستم
خدایا شکرت که من همواره در بهترین زمان و بهترین مکان و بهترین شرایط قراردارم
خدا یا شکرررررررررت که یادم دادی برای هر مکان و هر موقعیتی چند دقیقه قبلش با خودم و خدای درونم عاشقانه بسازمش به زیباترین شکل
تا فقط روی دوش خدا باشم و لذت ببرم
استاد بینهایت سپاسگزارم این روزها به طرز معجزه آسایی دارم بیشتر باورتون میکنم
میدونی انگار تا الان شنیده بودم
ولی باور نکرده بودم
ولی به تازگی داره بهم گفته میشه میدونی چطور
از اونجایی که میبینم خیلی انتقاد یا قضاوت میشم و من فقط در حال گوش کردن فایل
و شما دقیقاً اون لحظه یه مثال از زندگی خودتون میزنین
و میبینم که پشت اون مثال باور توحیدی هست و نخواستیم دنباله رو جامعه باشین و خداروشکر که اینقدر رشد داشتین و انشالله که هر لحظه سالمتر و ثروتمندتر باشین
منم با خودم گفتم بابااااا
ببین استادم تو همچین شرایطی بوده حتی شاید سختر از من
ولی نخواسته مثبت خانواده و اطرافیان و جامعه فکر کنه و نتایج داره حرف میزنه
پس الهام خانم بقول قرآن که میگه همه به پیامبر میگفتن دیوانه
پس این مردم همه چی میگن
اینم یه نمونه عینی و زنده کت جلو چشماته
استاد اینقدر باورش بخدا قوی هست که حتی موقعی که انتقاد بی جا یا قضاوتی هم در موردش بشه اصلا براش اهمیتی نداره
نه الان نه اون موقع که ایران بوده
پس دختر خوب بیشتر باورش کن
و تو قدرت خلق زندگی دلخواه خودت بهت داده شده
حالا از این فرصتی که خداوند باعشق بهت میبخشه نهایت استفاده رو ببر چون معنوی ترین کار دنیا ثروتمند شدن است
چون با ثروتمند شدن من جهان خداوند رشد میکند
نزد خدا مجبوب میشوم
چون جانشین خوب خدا هستم
من با افکارم میتونم همه چی را تغییر بدهم
شرایط را تغییر بدهم به نفع خودم
برای ارامشم برای سعادت و خوشبختی ام
آگاهانه سعی کنم در بهبود شخصیتم
دیگاهم را تغییر جهت بدهم به سمت بهترینها
با هر تضادی واکنش گرا نباشم
خدایا شکرت استاد تازه دارم به اندازه درکم حرفهاتون رو میفهمم
و این نیست که بگم دیگه تموم شد بخدا هر بار میگم از این بهترم میشه
باید ادامه بدم فقط استمرار مداوم و ثابت قدم و متعهدانه باید ادامه بدم ..
خدایا شکرت برای این سایت و این مکان و این زمان که هستم
خدا یا شکرررررررررت
همین الان که اطرافیانم در تضاد درگیر هستند من بلطف خداوند در اتاق خودم هستم با آرامش خاطر دارم فایل گوش میدم و کامنتم را بلطف خداوند مینویسم.
پس میشود برای من هم میشود
من هم خالق هستم خالق کل کیهان مرا خالق اتفاقات زندگی خودم کرده
من شایسته بندگی کردن هستم .
خدایا شکرت
در پناه الله یکتا شاد سلامت ثروتمند خوشبخت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت دوستون دارم الهام جون عزیز دردانه خداوند عالم
بنام خداوند هدایتگر و اجابتگر
درود استاد عباس منش عزیز ومریم بانوی نازنین این فایل «تجسم خلاق »، خودش یک دوره کامل هست ، امشب که داشتم با یکی از دوستام صحبت میکردم ، دقیقا موضوع همین تجسم کردن بود که تعریف میکردند یکی از دوستاشون تو پروفایل گوشی اش عکس یک خونه لاکچری ، یک مرد خوش تیپ و دو تا کودک خوشگل گذاشتند و ازشون که پرسیده اینا چیه ، جواب دادند : این ها رویاهای منه .
جالب اینجا بود دوست من میگفت مردم چقدر تو درودیوار آن ، با چند تا عکس میخواد به رویاهاش برسه .دقیقا یاد فایل امروز سایت افتادم و تو دلم گفتم این دختر ، احتمالا آگاهانه یا ناآگاهانه دریم بورد واسه خودش درست کرده .
تجسم رویاهام قبل از عضویت تو سایت واسم سخت بود ولی با کار کردن روی خودم این مدت ، راحتتر میتونم خواسته ها و اهدافم و تصویر سازی کنم ،
خواسته ها محقق میشوند ،
همیشه این جمله استاد تو ذهنمه ، به چگونگی رسیدن به خواسته هاتون فکر نکنید لحظه پایانی رسیدن شو تصور کنید .
من قبل از گوش دادن به این سری از فایلهای خونه تکونی ذهن ، متن وکپشن همه فایلهارو مینویسم و تامل میکنم ، متن این فایل سراسر از آگاهی های ارزشمند بود .
سپاس ویژه از مریم بانوی نازنین با این قلم شیوا وزیباشون که با این متنها فایلهای استاد وکامل میکنند .
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
سلام خدمت استاد عباس منش و خانوم شایسته. این فایل بازهم مرور شد برام،انقدر فایلهای شما زیبا و درست هستند که آدم نمیدونه کدوم را ببینه کدوم بمونه،کدوم را مرور کنه.اصلا همشون آگاهی دهنده و عالی هستند.
قدم 26:استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلاق:
کساییکه باور دارند به خداوند،به غیب،به اینکه افکارشون خالق شرایط آنهاست و به تغییر زندگی و توجهی به شرایط کنونی ندارند و ایمان دارند که میتوانند شرایط خود را متحول کنند از قدرت تجسم استفاده میکنند.
تجسم چیزی نیست به غیر از اینکه به موضوعی داری فکر میکنی. ما همیشه و هرلحظه درحال تجسم هستیم چون درحال فکر کردن هستیم. با فوکوس کردن روی دوره های شما یاد میگیریم که آگاهانه کنترل افکار داشته باشیم،به چیزهایی که میخواهیم فکر کنیم و تجسم کنیم و در نهایت خلق کنیم. شرایط الان را خودمون با افکار خودمون بوجود آوردیم پس شرایط آینده را هم خودمون میتونیم با افکار خودمون عالی کنیم. همه چیز به فکر ما بستگی دارد. نگران دیگران و فکر دیگران نباشیم،به خودمون توجه کنیم بازهم قانون مهم تکامل را رعایت کنیم حتی تغییرات کوچک در افکار نتایج عالی را بدست می آورند. دنبال نتایج بزرگ یک شبه نباشیم هر تغییر مثبت در سطح افکار خودش پیشرفت حساب میشه.
بسازیم با تجسم هرآنچه را که میخواهیم و با خواندن کامنت های خلق داستان زندگی بچه ها ورودی های مثبت به ذهنمون بدهیم. با تشکر از شما.
خدایا شکرت
ردپای گام به گام خانه تکانی 26به نام خدا سلام به خدا. سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم. استادمن ازبس که به ماشین سنگین علاقه دارم خیلی تریلی دوست دارم سالهاپیش که اصلاقانون جذب نمیدونستم چیه؟همیشه به عزیزدلم میگفتم :دوستدارم توشهرخودمون خانه داشته باشم به قول خودمون یک پاکِش داشته باشیم وبچه ها ازدواج کنند مستقل باشن .وشماهم بازنشسته بشی!منوشماباتریلی بریم هم سفرکنیم و هم درآمدداشته باشیم ولی غصه ی خوابم رومیخوردم! میگفت:جاخواب داره بازراستش برای حمام وسرویس غصه داشتم بازبه فکریک ماشین بودم که هم ماشین وهم خانه باشه به قول مادررحمت شدم (کلیدم به مشتم خانه ام به پشتم ولی به گویش مشهدی میگفت)چون من مسافرت که میرم دوست دارم توراه باشیم مثلا1شب یا2شب خانه ویلایاهرجابری خیلی موافق نیستم ولی ازاینکه خانه ای مجهزدرحال حرکت داشته باشم حال میکنم آخ که چقدرکنارخیابون رودوست دارم بخوابم !حالابااینجورآروی دیگه ازاین بهترچیه ؟منوعزیزدلم باپسرکوچک وعروسم پارسال رفتیم مسافرت شب رفتیم یک پارک ورودی گرفتن بازنصف شب خواب بودیم نگهبان آمدگفت :چادرزدین بخوابین بایدپول بدین! بلندشدم گفتم بزارپسرم بیادمیگم کارت براتون بکشه آدرس تیپ وقیافه پسروعروسم روگفتم؛ رفت پیداشون کردتوی پارک آمدپسره گفت پول بده! پسرم گفت: حاضرم ازاین پارک کثیف وپُرپَشه برم ولی پول دوباره به تو نمیدم شازده ازسرشب این آقا باهمه برای پول گرفتن مشکل داشت! اینجابه نفع ماشدازپارک رفتیم سرجاده ی روستای فیلبندنگهبان شب گفت ؛شب بالاتواستراحتگاه تکمیل شده وتوی جنگل نمیشه رفت شمابرین جلوترپرک هست.پسرم بدون چونوچراگفت:بانگهبانش بحث کردیم ازاون پارک اومدیم بیرون!بنده خداگفت: پس همین کنارجاده تاصبح استراحت کنیدسرویس بهداشتی هم هست. صبح برین بالا شبی فرش کردیم وعزیزدلم وپسروعروسم خوابیدن ولی! ولی! ولی !چی بگم ؟استادازاون شب به یادماندنی که بارهاازلذت بردن اون شب که بامعشوقم عشق بازی کردم چققققققققددددددددررررررررلللللللللللذذذذذذتتتتتتتتت بخش بود.وبارهاگریه کردم خدایااون شب چی روبه مامیخواستی بگی!؟گفتی :لیلاقرارماکنارجاده اصلی ،پای کوه، کنارجنگل ورودخانه. استادنمیتونم توصیف کناربزرگراه جاده،هراز،روبقبله نمیدونم دقیق نشسته بودم به قبله یانه!؟ ماشینهابه سرعت برق وباددررفت وآمدبودن سمت چپم جنگلی سرسبزبارودخانه ،سمت راستم کوه عظیم زیباخدامیدونه اونشب چراازپارک زدیم بیرون الخیروفی ماوقع هرچه خیرباشه همون میشه تااذان صبح باخداحرف زدم حال کردم وپشه هم اصلانداشت.حالاهم ازخدااینجورماشینی میخوام که هرجادوست دارم بخوابم وهمه چی آماده باشه آخه خدانماینده فرستاده که دربه در باشه نه خداوعده ی فزونی به ماداده وصبح هم به سفرمون ادامه دادیم بااتفاقهای خیلی عالی ومعجزه هاوموهبتهای الهی به همراه مابود. الهی شکرت عاشقتونم سالم وثروتمندباشید.