https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2024/09/abasmanesh.jpg8001020گروه تحقیقاتی عباسمنش/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.pngگروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-29 02:36:522024-11-08 04:54:02live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق
732نظر
توجه
اگر میخواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، میتوانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.
ما طبق قوانین و گفته های شما داریم میریم جلو خدارو شکر همه چیز خوبه و حال دلمون عالیه ، هنوز اتفاقات مالی آنچنانی نیفتاده اما از لحاظ روحی و روانی خیلی تغییر کردم و کلی باورهام عوض شده و رو ذهن خودم و رفتارهام کنترل آگاهانه دارم
بیشتر مواقع چیزهایی رو که نمیخواستم تو ذهنم میساختم و تو زندگیم اتفاق میفتاد.
اما الان متوجه شدم چقدر افکار ما رو زندگیمون تاثیر داره و و به چیزی که فکر میکنیم تو زندگیمون خلق میکنیم .
وقتی فکری رو بارها و بارها تکرار کردم این باور ایجاد شد و وقتی که باور ایجاد شد اتفاقات جالبی برام رقم خورد و باعث شد بیشتر روی ورودی های ذهنم کنترل داشته باشم و کم کم شرایط دلخواهم رو طبق قانون تکامل دارم به وجود میارم .
ردپای من درگام 26(استفاده اگاهانه از قدرت تجسم خلاق)
چطور با تجسم میتونیم اتفاقات زندگی رو رقم بزنیم
یک سری ادم ها از انرژی دهنیشون غافل هستن و غافل از اینکه افکارشون قدرت داره
ادما درگیر روزمره میشوند شرایط فعلیشون رو چقدر بد میدونن چون شرایطشون الان اینجوره اصلا الان نمیتونن به چیز دیگه ای فکر کنند همین هست وباید باهاش بسوزن و بسازن
اونای ک باور دارند به خداوند و اونایی ک باور دارن ک افکارشون هست که زندگیشون رو رقم میزند
میتونه شرایط متحول بشه نه اینکه عوض بشه
همه ما از تجسم استفاه میکنیم اما اکثرمون به چیز های ک نمیخوایم تجسم میکنیم مثلا الان من چک دارم نمیتونم پاس کنم تجسم یعنی جهت دهی افکار به یک موضوعی در اینده نیست
تجسم فقط وجه مثبت داره، و به همین دلیل هست ک چیزهایی ک نمیخوایم رو توی زندگیمون رخ میدهد
وقتی نمیخوای یک اتفاقی برات بیفته ولی توی ذهنت داری بهش فکر میکنی دقیقا داری کار میکنی که وارد زندگیت بشه
به هرچیزی توجه کنیم از جنس همون توی زندگیون اتفاق میفته
افکار فاصله زمانی میخواد تا اثرش مشخص بشه اینجور نیست که الان به یک موضوع بد فکر کنی همون لحظه اتفاق بیفتد یک فاصله زمانی هست بین زمانی که شما فرکانس میفرستی و فرکانس تقویت میشه با یک بار فکر کردن اتفاقی نمیفتد
با تکرار افراد در جهت افکار مثبت یا منفی اتفاق ها رخ میدهد وقتی یک فکری بارها و بارها تکرار بشه باور ایجاد میکند وقتی باور ایجاد میکند اتفاقات رو رقم میزند افکارمو مدیریت میکنم اگاهانه به ان چیزی ک میخواهم توجه کنم
ثروتمندشدن معنوی ترین کاریه که میتونیم انجام بدیم
افکار ما زندگی مارو خلق میکنه وقتی اگاهانه فکر میکنی و نمیزاری افکار منفی توی ذهنت بیاد وقتی یک خبر بد شندیدی از چیزی ک نمیخوای
افراد معمولی شروع میکنن به تجسم کردن داستان ساختن توی ذهنش به خاطر اینکه اون پیامک داده و نمیدونه افکار تو میتونه اون خبر رو واقعی کنه
کوچک ترین تغییر مثبت نتایج بزرگی رو ایجاد میکنه
کوچیک ترین حرکت در سمت خواسته در مسیر درست نتایج بزرگی رو ایجاد میکنه
وقتی ما کار میکنیم روی خودمون ادمای اطرافمون تغییر میکنه یک عالمه ادم از زندگیتون بیرون میره و سرت خلوت میشه ادم هاب با افکار نامناسب تنهایی خوبه و قانونشه قانون کبوتر با کبوتر
ادم های ک توی فرکانس تو نیستن اززندگی شما بیرون میرن و این تنهایی فرصت خوبیه ک روی خودمون کار کنیم
به جایی ک قدرت بدیم به عوامل بیرونی و مسئولین و …از قانون جهان استفاده کنیم و زندگی خودمون رو خلق کنیم اون جوری ک دوس داریم
من قبلا با یک پیامک یا حرف کسی میرفتم تو خیالاتم و به اون حرف شاخ و برگ می دادم اونم نه به شکل زیبا بلکه وحشتناک و تا مدتها تو ذهنم می موند.
خدا رو شکر با شروع دوره های دوازده قدم و سعی در کنترل ذهن خیلی بهتر شدم و حرف بقیه برام مهم نیست
در مورد تجسم خلاق هنوز خیلی درست روش کار نکردم البته صبح ها با تمرین ستاره قطبی تو ذهنم خواسته رو در نظر میگیرم و حس خوبش رو دریافت میکنم اما اینکه به یک خواسته بچسبم و مدام تصورش کنم و بهش فکر کنم نه، که البته چسبیدن به یک موضوع هم جز تجسم خلاق نیست
به نظر خیلی آسونه اما برای من کار سختیه، البته خیلی دوست دارم روش کار کنم به امید خدا که بتونم درست یادش بگیرم
الان درحالی دارم این کامنت رو مینویسم که بعاد از پیاده روی توی خیابون
اومدممغازه
من صبح گوش دادم این فایل رو البته دانلود داشتم از همون روزی که روی سایت گذاشته شد و بار ها گوش دادم و امروز خانه تکانی ذهن نوبت اینفایل بود.
الان که پیاده روی میکردم تو خیابون با تماموجودم تجسم درست رو حس کردم
الان انقد احساسم خوبه که نمیدونم چجوری بگم.
خدایاا شکرتتتت واقعا
آره ما در هر لحظه داریم تجسم میکنیم اگع همیشه هی حواسمون باشه به افکارمون میتونیم از تجسم در مسیر رسیدن به خواسته ها استفاده کنیم نه نابود کردن خودمون.
خدای من چقدرررر حس خوبی بود
یعنی این حس رو واقعا نمیشه با هایی عوض کرد
وقتی قلب آدم پر میشه از احساس سپاسگذاری و لذت بردن از چیز هایی که برای بقیه بدیهی است
از دیدن یکماشین با کیفیت تا یک خونه قشنگ و یک بچه زیبا و آسمون و غروب و…
واقعا احساس میکنم بینیاز بینیاز میشم از همه چیز
میگم خدایاا شکرتتتت الان من خوشبخت ترین آدم روی زمینم انگار قلبم از سینم داره میاد بیرون.
و چقدرررر این تمرین خوبیه
مثلا الان که بیرون بودم یه خونه قشنگ میدیدم یا یک ماشین با کیفیت و زیبا
قلبم شروع میکرد به تحسین میگفت خدایا شکرت چقدر این قشنگه و غرق تجسم میشدم که منم اون خونه یا اونماشین رو دارم و انقد لذت میبردم که واقعا به قول استاد انگار همون لحظه به خواسته ام رسیدم و دارم اونارو .
هی باز طبق اموزش های استاد عزیزم به خودم میگفتم ببین الان داری لذت میبری ازش انقد حالت خوبه انگار بهش رسیدی و داریش هاا این احساس خوب داره رقم میزنه اتفاقات رو هااا و تو خیابون واقعا اشکم هی داشت در میومد از خوشحالی و اصلا به قول استاد وقتی این حس رو داری وقتی قلبت پر میشه از تحسین و سپاسگذاری اصلا تو خیابون همه یه جور دیگه نگات میکنن اصلا نمیدونم. چونمن هرکی رو میدیدم میگفتم خدایا شکرت چقدر این آقا خوشتیپه چقدر این دختر خانوم خوشگله و انقد تحسین میکردم
و واقعا تو خیابون با قدم زدن چقدر من عالی میتونمسپاسگذاری و تجسم کنم
اصلا واقعا نفهمیدم کی رسیدممغازه
واقعا چقدر این جمله استاد طلاییه که میگن خوشبختی داشتن احساس خوبه .
و وقتی از همین لحظه با تجسم و سپاسگذاری ما به احساس عشق و شادی برسیم اونوقت اون خونه و ماشین و رابطه عاطفی و سلامتی نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگیه .
و این جمله رو دوس دارم هرروز صب به خودم بگم یا روزی هزار بار
(اگه من بچسبم به یک خواسته و بگم من فقط وقتی خوشبختم که به اون خونه برسم و الان احساس بدی داشته باشم که ندارمش طبق قانون من دارم به نداشتن اون توجه میکنم و امکان نداره من بهش برسم. ولی وقتی الان با تجسم اون خونه و سپاسگذاری و تحسین کسانی که خانههای فوقالعاده ای دارن و تجسم کنم که منم دارم و میشود داشته باشم و لذت ببرم از زندگیم
اون خواسته اونوقت به صورت طبیعی وارد زندگیم میشه من هدایت میشم به سمتش و اون هم هدایت میشه به سمت من.)
دوستان بهترین روش برای نچسبیدن به خواسته اینه که بگم آقا رسیدن به یک خواسته باعث خوشبختی نمیشه و خوشبختی داشتن احساس خوبه نه داشتن خونه و ماشین .
و بگم آقا من این خونه یا ماشین رو میخام تا اززندگی لذت ببرم و احساس خوبی داشته باشم ،خب اگه همین الان من با تجسم اون خواسته و تحسین کسانی که دارند اون خونه و ماشین رو و سپاسگذار خداوند باشم و لذت ببرم انگار من همین الان رسیدم به اون خواسته دیگه.
و اینمباید بگم که بین من و خواسته ام همیشه یک فاصله فرکانسی وجود داره و این فاصله فقط با احساس خوب پر میشه پس با احساس بد من دارم دور میشم ازش من باید لذت ببرم الان در این لحظه ،
اینارو که بدونیم و تکرار کینم اونوقت در هر لحظه سعی میکنم به جای کار های الکی و وقت تلف کردن و پرورش افکار منفی و چسبیدن به یک خواسته
میایم از هر لحظه ای استفاده میکنیم برای تجسم خواسته ها و لذت بردن ازشون وسپاسگذاری بخاطرشون و تحسین کسانی که دارن اون نعمت هارو و مدت زمان بیشتری خودمون رو در احساس خوب قرار میدیم
و بعد هی یاد آوری کنیم طبق قانون به هرچی توجه کنم از جنس همون وارد زندگیم میشه هااا هرجقدر این احساس شدید تر باشه من با قدرت بیشتری دارم خلق میکنم اون خواسته هارو هاا.
و باز قلبم باز تر میشه اشک ها میان
واقعا تو خیابون حیف شلوغبود و هی جلو خودمو میگرفتم که اشکم در نیاد وگرنه اگه تنها بودم که کلی گریه میکردم از خوشحالی و لذت و سپاسگذاری
و این احساس خوب همه کار میکنه برامون هااااا
این احساس خوب رو جهان دریافت میکنه
و ایده ها شرایط اتفاقات و افرادی هدایت میکنه به سمت من که خیلی راحت با لذت به خواسته هام برسم.
انقد این احساسه پر میکنه آدم رو
که واقعا میکمخدایا انگار من بینیاز ترین آدم روی زمینم هااا انگار من هیچی نیاز ندارم
و این احساس رهایی مارو به همه چیز میرسونه درحالی که از تک تک لحظه ها داریم لذت میبریم .ولی تا وقتی بچسبیم و احساس بدی داشته باشیم هرروز احساسمون بدتر میشه و دور تر میشیم از خواسته ها
واقعا خدا ازین عادل تر و بهتر که میگه آقا هر چیزی که تو ذهنت دوس داشتنیه هر نعمتی که میخای یک بهایی داره اون بها کنترل ذهن و لذت بردن از زندگیه تو لذت ببر من بهت نعمت میدم واقعا کل داستان اینه.
برای رسیدن به هر خواسته اای باید باور های خوب بسازم ذهنم رو کنترل کنم و جور توجه کنم بهش که
احساس لذت و سپاسگذاری قلبم رو باز کنه تا هدایت بشم به اعمال و ایده هایی و افرادی و اتفاقاتی که خیلی راحت به خواسته ها برسم .
چقدر آدم ها وقتی درگیر روزمره میشن از قدرت ذهنشون غافلن.
فارغ از اینکه چه گذشته ای داشتی تو میتونی زندگیت رو کاملا تغییر بدی.
وقتی داری کارتو میکنی اما فکرت جای دیگست به شرایط و وضعیت دیگه ای داری فکر میکنی یعنی داری تجسم میکنی آینده رو، میتونه هم مثبت و هم منفی باشه.
وقتی نشستی به خاطر یه پیام یا یه حرف ساده که شنیدی یه فیلم سینمایی کامل می سازی از وضعیتی که دوست نداری برات اتفاق بیوفته و بهت احساس خوب نمیده ، توی اون لحظه هم، داری تجسم میکنی… داری آینده ات رو میسازی تجسم این نیست که بری بشینی تو یه اتاق شمع روشن کنی یه موسیقی ملایم بذاری نه تجسم یعنی تو به آینده چطور فکر کنی و تصویرش رو بسازی.
اولین قدم برای تغییر اینه که تو درک کنی شرایط فعلیت رو خودت ساختی و مسئولش هستی.
شاید از جامعه خانواده و شرایط دیگه تاثیر پذیرفته باشی ولی خودت این اتفاقات رو خلق کردی.
اتفاقات با تکرار افکار رقم زده میشن با یک بار کار مناسب یا نامناسب هیچ تغییری اتفاق نمیوفته.
من باید یاد بگیرم کار درست رو بارها و بارها انجام بدم.
قبلا ورودی ها ناآگاهانه وارد ذهن من میشدند، این دوره ها و تمرینات به من کمک میکنه روی افکارم کنترل داشته باشم. چطور؟ با کنترل ورودی ها و تغییر کانون توجهم به سمت خواسته ها و روی برگرداندن از ناخواسته ها و اتفاقات منفی که بهشون برمیخورم.
ایجاد باورهای جدید و قدرتمند کننده
که اولش ممکنه مقاومت داشته باشیم چون جدیده مثل این جمله که تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدنه؛ باعث میشه نعمت ها رو بیشتر ببینی ، سپاسگزار تر باشی ، بتونی با خریدهایی که انجام میدی به بقیه کسب و کار ها کمک کنی ، میتونی با پولت خدمت کنی به مردم…
وقتی اولین بار این جملات رو میشنوی سخته برات که باور کنی چون همیشه شنیدی کسی که به ثروت رسیده دزدی کرده ، پارتی داشته ، خون بقیه رو تو شیشه کرده ولی وقتی جلو میای مثال پیدا میکنی ، الگو ها رو می بینی کم کم باورها تغییر میکنن و رفتار های متفاوتی نشون میدی .
حتی اگر در ظاهر یه اتفاق ناراحت کننده ست ، میتونی با تغییر افکارت اون شرایط رو تغییر بدی. شرایط همیشه در حال تغییره. ماییم که با توجهمون به مسائل میتونیم آینده رو به نفع خودمون یا به ضرر خودمون تغییر بدیم.
اما فقط یاد گرفتیم واکنش نشون بدیم به شرایط ولی میتونیم شرایط جدید رو خلق کنیم و جهت افکارمون رو عوض کنیم.
کوچک ترین تغییرات ، نتایج مثبت ایجاد میکنه.
سخت گیر نباش. با تمرین میتونیم بهتر و بهتر و بهتر بشیم.
هر چقدر بیشتر رو خودمون کار کنیم به خاطر قانون مدار ، این اتفاق ممکنه بیوفته که سرمون خلوت تر بشه. از نظر آدمایی که قبلا باهاشون وقت میگذروندیم ولی الان خود به خود از زندگیمون میرن چون دیگه هم مدار نیستن با ما. اگر پیشرفت کنیم دایره دوستی هامون اولش شاید کوچک تر بشه؛ چون حرفا و علایقمون با دیگران متفاوت میشه و اشتراکاتمون باهاشون کم میشه و جهان کاری میکنه که ما فقط با کسانی که با ما هم فرکانس هستن ، در ارتباط باشیم.
که این خبر خوبیه
قانون کبوتر با کبوتر باز با باز
خدا خودش آدم مناسب رو سر راه ما قرار میده.
نشانه اینکه قانون داره کار میکنه همینه که آدمای دورت عوض میشن.
زوری هم نیست جهان کارا رو میکنه تو فقط باید روی خودت کار کنی و هر روز بهتر بشی حالت بهتر باشه و لذت ببری از زندگیت.
خداروشکر میکنم بعد از یک وقفه ای که برای من در این سفر رخ داد مجدد بهش امروز برگشتم و این فایل عالی رو گوش دادم .
البته من در این سفر نبودم ولی مجدد دوره ی 12 قدم رو آغاز کردم از اسفند و فروردین با اینکه شلوغ بود ولی قدم 2 رو تموم کردم و الان در اردیبهشت مجدد دارم این قدم رو دوره میکنم تا وسط ماه به لطف الله قدم 3 رو آغاز کنم .
چون فایلهای تجسم رو خیلی گوش دادم و میخواستم خوب بفهمم هر بار گوش میدادم انگار باید دوباره از اولش گوش بدم .
احساس عجیبی دارم با اینکه قبلا بارها تجسم کردم و بارها قبول داشتم حتی این قدم 2 رو من قبلا گوش داده بودما ، ولی انگار اولین باره ک دارم میشنوم این اگاهی ها رو ،
خیلی عجیبه واسم الان این فایل استاد رو گوش دادم انگار که جلسه 2 و 3 رو گوش نداده ام …
واقعا احساس عجیبی دارم که نمیتونم توصیف کنم .
با اینکه من قبلا بارها گوشش داده بودم این فایل رو هم گوش داده بودم ولی انگار اولین باره میشنوم و انگار تازه وارد سایت شده ام حتی ، یه جنس خاصی از احساسات رو دارم که نمیتونم توصیف کنم .
فقط میتونم بگم که مسیر پیشرفت و بهتر شدن یک مسیری است که هرگز تکراری نمیشه و همش درحال بهتر شدن هستی ، هر روز یک شروع جدید هست هر روز انگار تازه متولد شدی .
هر روز
خدا رو بهتر میفهمم بهتر درک میکنم قانون جهان رو بهتر میفهمم که تجسم و تمرکز چگونه مارو بزرگتر میکنه .
اینها رو قبلا نداشتم و الان به مدد الله مهربانم دارم و دارم سعی میکنم این توانایی هایم را افزایش دهم .
دوست دارم که به تمامی خواسته هایم برسم به اهدافی که دارم به رویاهایم برسم واقعا الان اونها رو در دسترس تر میبینم .
رابطه ای ک با خدا ساختم خیلی بهتر شده و تازه دارم انگار مسیر رو شروع میکنم .
خداروشکر میکنم برای این سایت برای این اگاهی ها برای وجودم برای وجودش برای همه چیز الهی شکرت
چه فایل ارزشمندی سپاس از شما استاد جانم ..مریم بانو مهربان
چه کامنتهای خوبی دوستان نوشتن
از شما دوستان عزیز هم سپاسگزاری میکنم
در مورد تجسم تا وقتی و مقاومت هست بهش نمیشه خوب فکر کرد اما وقتی این دیدگاه رو میبینی ک ذهنت زندگیتو با افکار غالبت رقم میزنه خوب تمرکز لیزری باید گذاشت رو خواسته ها و تجسم کردنشون
چقدر استاد خیال ما رو راحت کردید ک یک بار فکری میاد نگیم ک داره کار انجام میده چون که اگر زمان طولانی تو اون حال باشیم و احساس اون لحظه رو تجربه کنیم فرکانس هم جهتش فرستاده میشه
بعضی وقتها ک شما میگید منم اینطوری هستم منم انسانم و این احساس تجربه میکنم اما آگاهااااانه افکارمون جهت میدم
شما هم باید اینکار کنید
بهتون دارم یاد میدم اینکار کنید
طوری فکر کنید ک احساس بهتر ی تجربه کنید..خیالمون راحت میشه و آرام تر میشیم
با تجسم کردن زندگی ایده آل رو میسازیم
به کمک خداوند و دستان قدرتمندش
خدایا کمکم کن تا آگاهی ها رو بارها بشنوم و بهش باور داشته باشم و بهش عمل کنم
چه قدر آگاهی های این فایل بی نظیر بود ان قدری که این فایل راچند بار گوش دادم تا به خوبی متوجه تمامی صحبتهای استاد بشوم اولین نکته درباره تجسم بود اینکه ما روزانه در حال ارسال فرکانسهایی هستیم که از باورها باورهایمان نشئت میگیرد در واقع باورها چیزی جز تکرار یک سری افکار درباره موضوعاتی نیست و هرچه را که ما باور داریم تجسمشان هم میکنیم در ذهنمان بارها و بارها تصویرشان را خلق میکنیم و یا بهتر بگویم خود من بیشتر از آنچه که نمیخواهم برایم اتفاق بیفتد فکر میکنم و تجسم میکنم اما خب چیزهایی که نمیخواهم همان اتفاقاتی است که مربوط به گذشته است و یا ورودیهای معیوب که قطعاً با ورودی های مثبت میتوانم تغییر رویه دهم و مهمترین و کلیدی ترین نکته برایم این بود که اتفاقات همواره در حال تغییر هستند این فرکانسهای ذهنی من است نسبت به اتفاقات ،هر آنچه نادلخواهم بوده در گذشته میتوانم تغییر دهم برای هم اکنونونم آن هم با کانون توجهم با ورودیهای مناسب و دلخواه شدنی است و هرآنچه که میخواهم دعوت کنم از این به بعد هم میتوانم به همین روش انجام دهم..
نکته دیگری از فیلمی که استاد نشانمان داد برایم این بود :چقدر زیبا استاد با اتفاقات و شرایط یکی نمیشود البته باید بگویم شرایطی که میداند موقتی است و دائمی نیست شرایطی که خودش را لایق آن شرایط نمیداند اما به زیبایی یکی میشود با احساس خوب با لذت بردن با شادی همه اینها ما را نزدیک میکند به مداری که منبع حضور دارد و نعمتها و برکتها سرازیر میشوند به سمت ما
_
من برای خلق اتفاقات دلخواهم باید تعهدی طولانی مدت دهم که مراقب ورودیهایم و کانون توجهم باشم چرا که این خود من هستم زندگیم را خلق میکنم و برای تجربه اتفاقات مورد دلخواهم باید فرکانسی قوی همواره در حال ارسال باشد فرکانسها بدین گونه عمل نمیکند که به سرعت آنچه را که فرستادهام تجربه کنم و ببینم باید همواره در حال ارسال فرکانسهایی باشم ازجنس و اساس آن چیزهایی که میخواهم خلق شوند…
خدایا از ممنونم، تو هر بار توان درک آگاهی ها را به من میدهی و تو هستی مرا هدایت میکنی تونستی خدای بزرگ آرزوها را شور واشتیاق ها را در وجودم قرار میدهی سپاس
مریم عزیزم واقعا ازتو ممنونم که این ویژگی منظم بودنت مایه خیرو برکت تنها برای خودت نشده بلکم ما داریم از این نوع چیدمان و دسته بندی لذت میبریم الهی که همواره آگاهی های خداوند به قلبت روانه باشد
استاد جان من با نتایجم نتایجی قابلِ مشاهده به رسم سپاسگزاری از لطف های شما خواهم گفت درآینده ای نزدیک انشاالله به لطف خدای مهربان
سالی خوب، سرشار از سلامتی، حال خوب ،ثروت، سعادت،درآمدهای بالا، کسب و کار پر رونق، خریدن خونه و ماشین مورد علاقه، رسیدن به عشق مورد نظر، اولاد صالح و مسافرت به هر جایی که مد نظرتون هست، و بهترین های عالم رو براتون آرزومندم.
همه ما آگاهانه یا نا آگاهانه شرایط و اتفاقاتی رو برای خودمون رقم زدیم.
مثلا من دوران مجردی، دوست داشتم همسرم متولد شهریورماه باشه. خصوصیات این ماه رو دوست داشتم. مخصوصا این جمله رو که خونده بودم: آتش عشقشون کم شعله، اما جاودانه است.
من با قدرت تخیل همچین همسری رو جذب کردم.
دوست نداشتم مثل بعضی ها، همسرم عشق آتشینی داشته باشه و زود فرو کش کنه./ خیلی ها از این موارد تو فامیل داشتیم.
یا الان که فکر میکنم، یادم اومد که ما همیشه دوست داشتیم فرزند اولمون دختر باشه، همین اتفاق هم افتاد.
خدا شاهده وقتی باردار شدم، همون موقع همسرم رفت بازار کلی گیر کوچولو رنگی خریده بود و میگفت بچمون دختره.
وقتی هم سونو دادم، و متوجه شدیم دختره رفتم مسجد و دو رکعت نماز شکر خوندم. گفته بودم خدایا اگه حاجتم بدی میرم مسجد و به شکرانش دو رکعت نماز میخونم.
در مورد فرزند دوم هم طبیعتاً دوست داشتیم پسر باشه که دیگه به قول معروف جنسمون جور باشه.
دقیقاً همونی که خواستیم شد.
یا تو کامنتای قبلیم نوشته بودم که وقتی با استاد آشنا شدم و وارد سایت شدم، دوست داشتم محل زندگیم تغییر کنه و از محیط قبلیم فاصله بگیرم.
آگاهانه ورودیهام رو کنترل کردم، فقط به زیبایی ها توجه کردم و حال خودم رو خوب نگه داشتم و واقعا از صمیم قلبم از خداوند خواستم که کمکم کنه به راحتی و بدون کمک کسی من از شهرم به یکی از بهترین مرکز استانها مهاجرت کردم.
همه ی ما دیدیم که روی مردم هر استان و شهری یه برچسب و خصوصیاتی میزارن، من تا الان به لطف خدا جز خوبی و محبت و احترام چیزی ازشون ندیدم.
من همیشه گفتم زیاد روی خودم کار نمیکنم، ولی به همین مقدار کم نتایج بزرگی از نظر خودم گرفتم.
قبلاً قانون رو نمیدونستم، ولی الان که میدونم، میتونم زندگی خیلی بهتری داشته باشم
الان اومدیم مسافرت، همون جایی که قبلا زندگی میکردم، بازم همون بساط بدگویی و غیبت، به فلانی کادو و سوغاتی نده، رفتارش اینجوریه، فلان کار رو کرده و … ولی من یاد گرفتم به خوبیهای دیگران توجه کنم. و اگه انصاف داشته باشم باید بگم من از اون شخصی که اینا بدش رو میگن بدی ندیدم و خیلی وقت ها که همسرم سر کار بود و خونه نبود، کمکم میکردن، حتی من و بچه هام رو گردش میبردند، یا بازم که دقت میکنم، اگه بچه هام مریض میشدن با ماشینش همراه خانمش و بچه هاش میومدند حتی جاشون توی ماشین تنگ میشد، ولی به خاطر اینکه به ما خوش بگذره همشون بودند و بعد از انجام کارمون ما رو میبردن به قول بچه ها دور دور و کلی میچرخیدیم و خوش میگذشت. چون من ذهنیت بدی نسبت بهشون نداشتم. انصافاً رفتارشون با ما خوب بود
ولی بقیه روی بدیهاشون توجه میکنند و هر روز رفتار بدتری ازشون میبینند و دلخوری پیش میاد.
اینجاست که باید به آموزش های استاد ایمان بیاریم، چون حرفش حقه.
ولی من اومدم کامنت بنویسم. به خودم تعهد دادم از سایت فاصله نگیرم
با وجود اینکه کلی خستم و نخوابیدم اومدم کامنت نوشتم و کلی توی سایت چرخیدم و مطلب خوندم و حالم خوب شد.
خدا رو شکر میکنم که دارم روی خودم کار میکنم و دلم نمیخواد که مثل اکثریت جامعه باشم، هر جا میری این روزا از قیمت طلا و دلار میگن، که اصلا نمیخوام بدونم قیمتش چنده. و واقعا برام مهم نیست.
استاد عزیز و گرامی، خانم شایسته مهربون و دوست داشتنی و دوستان عزیزم، بهترین سال رو براتون آرزو میکنم، الهی هر کی هر آرزو و خواسته ای داره بهش برسه، به راحت ترین و ساده ترین روش ممکن، ان شاءالله که همیشه حال دلتون خوب باشه و ایام به کامتون باشه.
به نام الله یکتا
سلام و درود خدمت استاد عزیز و خانم شایسته
ما طبق قوانین و گفته های شما داریم میریم جلو خدارو شکر همه چیز خوبه و حال دلمون عالیه ، هنوز اتفاقات مالی آنچنانی نیفتاده اما از لحاظ روحی و روانی خیلی تغییر کردم و کلی باورهام عوض شده و رو ذهن خودم و رفتارهام کنترل آگاهانه دارم
بیشتر مواقع چیزهایی رو که نمیخواستم تو ذهنم میساختم و تو زندگیم اتفاق میفتاد.
اما الان متوجه شدم چقدر افکار ما رو زندگیمون تاثیر داره و و به چیزی که فکر میکنیم تو زندگیمون خلق میکنیم .
وقتی فکری رو بارها و بارها تکرار کردم این باور ایجاد شد و وقتی که باور ایجاد شد اتفاقات جالبی برام رقم خورد و باعث شد بیشتر روی ورودی های ذهنم کنترل داشته باشم و کم کم شرایط دلخواهم رو طبق قانون تکامل دارم به وجود میارم .
ممنون از زحماتتون موفق و پایدار باشید
به نام خدای راحتی ها؛
ردپای من درگام 26(استفاده اگاهانه از قدرت تجسم خلاق)
چطور با تجسم میتونیم اتفاقات زندگی رو رقم بزنیم
یک سری ادم ها از انرژی دهنیشون غافل هستن و غافل از اینکه افکارشون قدرت داره
ادما درگیر روزمره میشوند شرایط فعلیشون رو چقدر بد میدونن چون شرایطشون الان اینجوره اصلا الان نمیتونن به چیز دیگه ای فکر کنند همین هست وباید باهاش بسوزن و بسازن
اونای ک باور دارند به خداوند و اونایی ک باور دارن ک افکارشون هست که زندگیشون رو رقم میزند
میتونه شرایط متحول بشه نه اینکه عوض بشه
همه ما از تجسم استفاه میکنیم اما اکثرمون به چیز های ک نمیخوایم تجسم میکنیم مثلا الان من چک دارم نمیتونم پاس کنم تجسم یعنی جهت دهی افکار به یک موضوعی در اینده نیست
تجسم فقط وجه مثبت داره، و به همین دلیل هست ک چیزهایی ک نمیخوایم رو توی زندگیمون رخ میدهد
وقتی نمیخوای یک اتفاقی برات بیفته ولی توی ذهنت داری بهش فکر میکنی دقیقا داری کار میکنی که وارد زندگیت بشه
به هرچیزی توجه کنیم از جنس همون توی زندگیون اتفاق میفته
افکار فاصله زمانی میخواد تا اثرش مشخص بشه اینجور نیست که الان به یک موضوع بد فکر کنی همون لحظه اتفاق بیفتد یک فاصله زمانی هست بین زمانی که شما فرکانس میفرستی و فرکانس تقویت میشه با یک بار فکر کردن اتفاقی نمیفتد
با تکرار افراد در جهت افکار مثبت یا منفی اتفاق ها رخ میدهد وقتی یک فکری بارها و بارها تکرار بشه باور ایجاد میکند وقتی باور ایجاد میکند اتفاقات رو رقم میزند افکارمو مدیریت میکنم اگاهانه به ان چیزی ک میخواهم توجه کنم
ثروتمندشدن معنوی ترین کاریه که میتونیم انجام بدیم
افکار ما زندگی مارو خلق میکنه وقتی اگاهانه فکر میکنی و نمیزاری افکار منفی توی ذهنت بیاد وقتی یک خبر بد شندیدی از چیزی ک نمیخوای
افراد معمولی شروع میکنن به تجسم کردن داستان ساختن توی ذهنش به خاطر اینکه اون پیامک داده و نمیدونه افکار تو میتونه اون خبر رو واقعی کنه
کوچک ترین تغییر مثبت نتایج بزرگی رو ایجاد میکنه
کوچیک ترین حرکت در سمت خواسته در مسیر درست نتایج بزرگی رو ایجاد میکنه
وقتی ما کار میکنیم روی خودمون ادمای اطرافمون تغییر میکنه یک عالمه ادم از زندگیتون بیرون میره و سرت خلوت میشه ادم هاب با افکار نامناسب تنهایی خوبه و قانونشه قانون کبوتر با کبوتر
ادم های ک توی فرکانس تو نیستن اززندگی شما بیرون میرن و این تنهایی فرصت خوبیه ک روی خودمون کار کنیم
به جایی ک قدرت بدیم به عوامل بیرونی و مسئولین و …از قانون جهان استفاده کنیم و زندگی خودمون رو خلق کنیم اون جوری ک دوس داریم
مولد بودن یکی از ویژگی های انسان موفق هست
یا حق
به نام خداوند مهربانم
سلام به دوستان و استاد عزیزم
من قبلا با یک پیامک یا حرف کسی میرفتم تو خیالاتم و به اون حرف شاخ و برگ می دادم اونم نه به شکل زیبا بلکه وحشتناک و تا مدتها تو ذهنم می موند.
خدا رو شکر با شروع دوره های دوازده قدم و سعی در کنترل ذهن خیلی بهتر شدم و حرف بقیه برام مهم نیست
در مورد تجسم خلاق هنوز خیلی درست روش کار نکردم البته صبح ها با تمرین ستاره قطبی تو ذهنم خواسته رو در نظر میگیرم و حس خوبش رو دریافت میکنم اما اینکه به یک خواسته بچسبم و مدام تصورش کنم و بهش فکر کنم نه، که البته چسبیدن به یک موضوع هم جز تجسم خلاق نیست
به نظر خیلی آسونه اما برای من کار سختیه، البته خیلی دوست دارم روش کار کنم به امید خدا که بتونم درست یادش بگیرم
به نام خدایی که رب العالمین است.
سلام خدمت استاد و بانو شایسته و دوستانم.
الان درحالی دارم این کامنت رو مینویسم که بعاد از پیاده روی توی خیابون
اومدممغازه
من صبح گوش دادم این فایل رو البته دانلود داشتم از همون روزی که روی سایت گذاشته شد و بار ها گوش دادم و امروز خانه تکانی ذهن نوبت اینفایل بود.
الان که پیاده روی میکردم تو خیابون با تماموجودم تجسم درست رو حس کردم
الان انقد احساسم خوبه که نمیدونم چجوری بگم.
خدایاا شکرتتتت واقعا
آره ما در هر لحظه داریم تجسم میکنیم اگع همیشه هی حواسمون باشه به افکارمون میتونیم از تجسم در مسیر رسیدن به خواسته ها استفاده کنیم نه نابود کردن خودمون.
خدای من چقدرررر حس خوبی بود
یعنی این حس رو واقعا نمیشه با هایی عوض کرد
وقتی قلب آدم پر میشه از احساس سپاسگذاری و لذت بردن از چیز هایی که برای بقیه بدیهی است
از دیدن یکماشین با کیفیت تا یک خونه قشنگ و یک بچه زیبا و آسمون و غروب و…
واقعا احساس میکنم بینیاز بینیاز میشم از همه چیز
میگم خدایاا شکرتتتت الان من خوشبخت ترین آدم روی زمینم انگار قلبم از سینم داره میاد بیرون.
و چقدرررر این تمرین خوبیه
مثلا الان که بیرون بودم یه خونه قشنگ میدیدم یا یک ماشین با کیفیت و زیبا
قلبم شروع میکرد به تحسین میگفت خدایا شکرت چقدر این قشنگه و غرق تجسم میشدم که منم اون خونه یا اونماشین رو دارم و انقد لذت میبردم که واقعا به قول استاد انگار همون لحظه به خواسته ام رسیدم و دارم اونارو .
هی باز طبق اموزش های استاد عزیزم به خودم میگفتم ببین الان داری لذت میبری ازش انقد حالت خوبه انگار بهش رسیدی و داریش هاا این احساس خوب داره رقم میزنه اتفاقات رو هااا و تو خیابون واقعا اشکم هی داشت در میومد از خوشحالی و اصلا به قول استاد وقتی این حس رو داری وقتی قلبت پر میشه از تحسین و سپاسگذاری اصلا تو خیابون همه یه جور دیگه نگات میکنن اصلا نمیدونم. چونمن هرکی رو میدیدم میگفتم خدایا شکرت چقدر این آقا خوشتیپه چقدر این دختر خانوم خوشگله و انقد تحسین میکردم
و واقعا تو خیابون با قدم زدن چقدر من عالی میتونمسپاسگذاری و تجسم کنم
اصلا واقعا نفهمیدم کی رسیدممغازه
واقعا چقدر این جمله استاد طلاییه که میگن خوشبختی داشتن احساس خوبه .
و وقتی از همین لحظه با تجسم و سپاسگذاری ما به احساس عشق و شادی برسیم اونوقت اون خونه و ماشین و رابطه عاطفی و سلامتی نتیجه طبیعی لذت بردن از زندگیه .
و این جمله رو دوس دارم هرروز صب به خودم بگم یا روزی هزار بار
(اگه من بچسبم به یک خواسته و بگم من فقط وقتی خوشبختم که به اون خونه برسم و الان احساس بدی داشته باشم که ندارمش طبق قانون من دارم به نداشتن اون توجه میکنم و امکان نداره من بهش برسم. ولی وقتی الان با تجسم اون خونه و سپاسگذاری و تحسین کسانی که خانههای فوقالعاده ای دارن و تجسم کنم که منم دارم و میشود داشته باشم و لذت ببرم از زندگیم
اون خواسته اونوقت به صورت طبیعی وارد زندگیم میشه من هدایت میشم به سمتش و اون هم هدایت میشه به سمت من.)
دوستان بهترین روش برای نچسبیدن به خواسته اینه که بگم آقا رسیدن به یک خواسته باعث خوشبختی نمیشه و خوشبختی داشتن احساس خوبه نه داشتن خونه و ماشین .
و بگم آقا من این خونه یا ماشین رو میخام تا اززندگی لذت ببرم و احساس خوبی داشته باشم ،خب اگه همین الان من با تجسم اون خواسته و تحسین کسانی که دارند اون خونه و ماشین رو و سپاسگذار خداوند باشم و لذت ببرم انگار من همین الان رسیدم به اون خواسته دیگه.
و اینمباید بگم که بین من و خواسته ام همیشه یک فاصله فرکانسی وجود داره و این فاصله فقط با احساس خوب پر میشه پس با احساس بد من دارم دور میشم ازش من باید لذت ببرم الان در این لحظه ،
اینارو که بدونیم و تکرار کینم اونوقت در هر لحظه سعی میکنم به جای کار های الکی و وقت تلف کردن و پرورش افکار منفی و چسبیدن به یک خواسته
میایم از هر لحظه ای استفاده میکنیم برای تجسم خواسته ها و لذت بردن ازشون وسپاسگذاری بخاطرشون و تحسین کسانی که دارن اون نعمت هارو و مدت زمان بیشتری خودمون رو در احساس خوب قرار میدیم
و بعد هی یاد آوری کنیم طبق قانون به هرچی توجه کنم از جنس همون وارد زندگیم میشه هااا هرجقدر این احساس شدید تر باشه من با قدرت بیشتری دارم خلق میکنم اون خواسته هارو هاا.
و باز قلبم باز تر میشه اشک ها میان
واقعا تو خیابون حیف شلوغبود و هی جلو خودمو میگرفتم که اشکم در نیاد وگرنه اگه تنها بودم که کلی گریه میکردم از خوشحالی و لذت و سپاسگذاری
و این احساس خوب همه کار میکنه برامون هااااا
این احساس خوب رو جهان دریافت میکنه
و ایده ها شرایط اتفاقات و افرادی هدایت میکنه به سمت من که خیلی راحت با لذت به خواسته هام برسم.
انقد این احساسه پر میکنه آدم رو
که واقعا میکمخدایا انگار من بینیاز ترین آدم روی زمینم هااا انگار من هیچی نیاز ندارم
و این احساس رهایی مارو به همه چیز میرسونه درحالی که از تک تک لحظه ها داریم لذت میبریم .ولی تا وقتی بچسبیم و احساس بدی داشته باشیم هرروز احساسمون بدتر میشه و دور تر میشیم از خواسته ها
واقعا خدا ازین عادل تر و بهتر که میگه آقا هر چیزی که تو ذهنت دوس داشتنیه هر نعمتی که میخای یک بهایی داره اون بها کنترل ذهن و لذت بردن از زندگیه تو لذت ببر من بهت نعمت میدم واقعا کل داستان اینه.
برای رسیدن به هر خواسته اای باید باور های خوب بسازم ذهنم رو کنترل کنم و جور توجه کنم بهش که
احساس لذت و سپاسگذاری قلبم رو باز کنه تا هدایت بشم به اعمال و ایده هایی و افرادی و اتفاقاتی که خیلی راحت به خواسته ها برسم .
چقدر تجسم لذت بخشه
لذت ببرید دوستان ازش.
درپناه رب العالمین شاد و ثروتمند و سلامت باشید.
سلام
گام 26-
چقدر آدم ها وقتی درگیر روزمره میشن از قدرت ذهنشون غافلن.
فارغ از اینکه چه گذشته ای داشتی تو میتونی زندگیت رو کاملا تغییر بدی.
وقتی داری کارتو میکنی اما فکرت جای دیگست به شرایط و وضعیت دیگه ای داری فکر میکنی یعنی داری تجسم میکنی آینده رو، میتونه هم مثبت و هم منفی باشه.
وقتی نشستی به خاطر یه پیام یا یه حرف ساده که شنیدی یه فیلم سینمایی کامل می سازی از وضعیتی که دوست نداری برات اتفاق بیوفته و بهت احساس خوب نمیده ، توی اون لحظه هم، داری تجسم میکنی… داری آینده ات رو میسازی تجسم این نیست که بری بشینی تو یه اتاق شمع روشن کنی یه موسیقی ملایم بذاری نه تجسم یعنی تو به آینده چطور فکر کنی و تصویرش رو بسازی.
اولین قدم برای تغییر اینه که تو درک کنی شرایط فعلیت رو خودت ساختی و مسئولش هستی.
شاید از جامعه خانواده و شرایط دیگه تاثیر پذیرفته باشی ولی خودت این اتفاقات رو خلق کردی.
اتفاقات با تکرار افکار رقم زده میشن با یک بار کار مناسب یا نامناسب هیچ تغییری اتفاق نمیوفته.
من باید یاد بگیرم کار درست رو بارها و بارها انجام بدم.
قبلا ورودی ها ناآگاهانه وارد ذهن من میشدند، این دوره ها و تمرینات به من کمک میکنه روی افکارم کنترل داشته باشم. چطور؟ با کنترل ورودی ها و تغییر کانون توجهم به سمت خواسته ها و روی برگرداندن از ناخواسته ها و اتفاقات منفی که بهشون برمیخورم.
ایجاد باورهای جدید و قدرتمند کننده
که اولش ممکنه مقاومت داشته باشیم چون جدیده مثل این جمله که تنها راه رسیدن به خداوند ثروتمند شدنه؛ باعث میشه نعمت ها رو بیشتر ببینی ، سپاسگزار تر باشی ، بتونی با خریدهایی که انجام میدی به بقیه کسب و کار ها کمک کنی ، میتونی با پولت خدمت کنی به مردم…
وقتی اولین بار این جملات رو میشنوی سخته برات که باور کنی چون همیشه شنیدی کسی که به ثروت رسیده دزدی کرده ، پارتی داشته ، خون بقیه رو تو شیشه کرده ولی وقتی جلو میای مثال پیدا میکنی ، الگو ها رو می بینی کم کم باورها تغییر میکنن و رفتار های متفاوتی نشون میدی .
حتی اگر در ظاهر یه اتفاق ناراحت کننده ست ، میتونی با تغییر افکارت اون شرایط رو تغییر بدی. شرایط همیشه در حال تغییره. ماییم که با توجهمون به مسائل میتونیم آینده رو به نفع خودمون یا به ضرر خودمون تغییر بدیم.
اما فقط یاد گرفتیم واکنش نشون بدیم به شرایط ولی میتونیم شرایط جدید رو خلق کنیم و جهت افکارمون رو عوض کنیم.
کوچک ترین تغییرات ، نتایج مثبت ایجاد میکنه.
سخت گیر نباش. با تمرین میتونیم بهتر و بهتر و بهتر بشیم.
هر چقدر بیشتر رو خودمون کار کنیم به خاطر قانون مدار ، این اتفاق ممکنه بیوفته که سرمون خلوت تر بشه. از نظر آدمایی که قبلا باهاشون وقت میگذروندیم ولی الان خود به خود از زندگیمون میرن چون دیگه هم مدار نیستن با ما. اگر پیشرفت کنیم دایره دوستی هامون اولش شاید کوچک تر بشه؛ چون حرفا و علایقمون با دیگران متفاوت میشه و اشتراکاتمون باهاشون کم میشه و جهان کاری میکنه که ما فقط با کسانی که با ما هم فرکانس هستن ، در ارتباط باشیم.
که این خبر خوبیه
قانون کبوتر با کبوتر باز با باز
خدا خودش آدم مناسب رو سر راه ما قرار میده.
نشانه اینکه قانون داره کار میکنه همینه که آدمای دورت عوض میشن.
زوری هم نیست جهان کارا رو میکنه تو فقط باید روی خودت کار کنی و هر روز بهتر بشی حالت بهتر باشه و لذت ببری از زندگیت.
شرایط بیرونی رو خودت ساختی و میتونی تغییرش بدی.
فقط کسانی که تعهد دارن نتیجه میگیرن.
به خاطر تعهد
به خاطر تعهد
به خاطر تعهد
ممنونم.
بنام خدایی هدایتگرم
سلام به همه
جهت دهی به افکار را تجسم گویند .
جهت دهی به چیزیکه میخواهیم.
نه به ناخواسته ها و به شکل آگاهانه .
تجسم یعنی کنترول ذهن
تنها راهی رسیدن به خداوند ثروتمند شدن است.
گرچه بار اول که این را تمرین میکنی که
خانه داری
موتر داری
وسایل عالی برای خانه میخری
بهترین لباسها
بهترین وسایل
روابط عاشقانه
هر چیزیکه میخواهی و میبینی قدرت خریداری اش داری
وووووو
و این وقت فقط خدا را قبل از رسیدن به خواسته هایت شکر میکشی ” خدایا شکرت ” برای این همه نعمت .
آنقدر تجسم کنیم که به ثبات فرکانسی برسد و باور داشته باشیم که میشود، میرسیم، میبینیم و لذت میبریم.
تعهد میدهم که ؛
بعد ازین توجه کردن به اخبار منفی و فکر کردن در موردشان و توجه کردن به آدم های منفی و توجه کردن برایشان را قطع میکنم .
خدایا شکرت
استاد شما واقعا که در بهشت زنده گی میکنید.
واقعا هم .
به گفته دوستان منم مدتهاست که اکثر دوستان که قبلا بودم همراهشان را از دست دادم و اصلا نگرانشان هم نیستم .
و تنها دلیلش هم تفاوت فرکانس ها است .
وقتی که تغییر میکنیم جهان خودبخود بقیه کارهارا میکند و طبق قانون جهان هستی
کبوتر با کبوتر و باز و باز
را رعایت میکند .
خدایا شکرت بابت اینهمه آگاهی
خدانگهدار تان
بنام خدا
سلام،
روز 141 سفر …
خداروشکر میکنم بعد از یک وقفه ای که برای من در این سفر رخ داد مجدد بهش امروز برگشتم و این فایل عالی رو گوش دادم .
البته من در این سفر نبودم ولی مجدد دوره ی 12 قدم رو آغاز کردم از اسفند و فروردین با اینکه شلوغ بود ولی قدم 2 رو تموم کردم و الان در اردیبهشت مجدد دارم این قدم رو دوره میکنم تا وسط ماه به لطف الله قدم 3 رو آغاز کنم .
چون فایلهای تجسم رو خیلی گوش دادم و میخواستم خوب بفهمم هر بار گوش میدادم انگار باید دوباره از اولش گوش بدم .
احساس عجیبی دارم با اینکه قبلا بارها تجسم کردم و بارها قبول داشتم حتی این قدم 2 رو من قبلا گوش داده بودما ، ولی انگار اولین باره ک دارم میشنوم این اگاهی ها رو ،
خیلی عجیبه واسم الان این فایل استاد رو گوش دادم انگار که جلسه 2 و 3 رو گوش نداده ام …
واقعا احساس عجیبی دارم که نمیتونم توصیف کنم .
با اینکه من قبلا بارها گوشش داده بودم این فایل رو هم گوش داده بودم ولی انگار اولین باره میشنوم و انگار تازه وارد سایت شده ام حتی ، یه جنس خاصی از احساسات رو دارم که نمیتونم توصیف کنم .
فقط میتونم بگم که مسیر پیشرفت و بهتر شدن یک مسیری است که هرگز تکراری نمیشه و همش درحال بهتر شدن هستی ، هر روز یک شروع جدید هست هر روز انگار تازه متولد شدی .
هر روز
خدا رو بهتر میفهمم بهتر درک میکنم قانون جهان رو بهتر میفهمم که تجسم و تمرکز چگونه مارو بزرگتر میکنه .
اینها رو قبلا نداشتم و الان به مدد الله مهربانم دارم و دارم سعی میکنم این توانایی هایم را افزایش دهم .
دوست دارم که به تمامی خواسته هایم برسم به اهدافی که دارم به رویاهایم برسم واقعا الان اونها رو در دسترس تر میبینم .
رابطه ای ک با خدا ساختم خیلی بهتر شده و تازه دارم انگار مسیر رو شروع میکنم .
خداروشکر میکنم برای این سایت برای این اگاهی ها برای وجودم برای وجودش برای همه چیز الهی شکرت
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام وقتتون بخیر
چه فایل ارزشمندی سپاس از شما استاد جانم ..مریم بانو مهربان
چه کامنتهای خوبی دوستان نوشتن
از شما دوستان عزیز هم سپاسگزاری میکنم
در مورد تجسم تا وقتی و مقاومت هست بهش نمیشه خوب فکر کرد اما وقتی این دیدگاه رو میبینی ک ذهنت زندگیتو با افکار غالبت رقم میزنه خوب تمرکز لیزری باید گذاشت رو خواسته ها و تجسم کردنشون
چقدر استاد خیال ما رو راحت کردید ک یک بار فکری میاد نگیم ک داره کار انجام میده چون که اگر زمان طولانی تو اون حال باشیم و احساس اون لحظه رو تجربه کنیم فرکانس هم جهتش فرستاده میشه
بعضی وقتها ک شما میگید منم اینطوری هستم منم انسانم و این احساس تجربه میکنم اما آگاهااااانه افکارمون جهت میدم
شما هم باید اینکار کنید
بهتون دارم یاد میدم اینکار کنید
طوری فکر کنید ک احساس بهتر ی تجربه کنید..خیالمون راحت میشه و آرام تر میشیم
با تجسم کردن زندگی ایده آل رو میسازیم
به کمک خداوند و دستان قدرتمندش
خدایا کمکم کن تا آگاهی ها رو بارها بشنوم و بهش باور داشته باشم و بهش عمل کنم
در پناه خداوند مهربان شاد باشید و سپاسگزار
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام استاد جان ومریم جان
چه قدر آگاهی های این فایل بی نظیر بود ان قدری که این فایل راچند بار گوش دادم تا به خوبی متوجه تمامی صحبتهای استاد بشوم اولین نکته درباره تجسم بود اینکه ما روزانه در حال ارسال فرکانسهایی هستیم که از باورها باورهایمان نشئت میگیرد در واقع باورها چیزی جز تکرار یک سری افکار درباره موضوعاتی نیست و هرچه را که ما باور داریم تجسمشان هم میکنیم در ذهنمان بارها و بارها تصویرشان را خلق میکنیم و یا بهتر بگویم خود من بیشتر از آنچه که نمیخواهم برایم اتفاق بیفتد فکر میکنم و تجسم میکنم اما خب چیزهایی که نمیخواهم همان اتفاقاتی است که مربوط به گذشته است و یا ورودیهای معیوب که قطعاً با ورودی های مثبت میتوانم تغییر رویه دهم و مهمترین و کلیدی ترین نکته برایم این بود که اتفاقات همواره در حال تغییر هستند این فرکانسهای ذهنی من است نسبت به اتفاقات ،هر آنچه نادلخواهم بوده در گذشته میتوانم تغییر دهم برای هم اکنونونم آن هم با کانون توجهم با ورودیهای مناسب و دلخواه شدنی است و هرآنچه که میخواهم دعوت کنم از این به بعد هم میتوانم به همین روش انجام دهم..
نکته دیگری از فیلمی که استاد نشانمان داد برایم این بود :چقدر زیبا استاد با اتفاقات و شرایط یکی نمیشود البته باید بگویم شرایطی که میداند موقتی است و دائمی نیست شرایطی که خودش را لایق آن شرایط نمیداند اما به زیبایی یکی میشود با احساس خوب با لذت بردن با شادی همه اینها ما را نزدیک میکند به مداری که منبع حضور دارد و نعمتها و برکتها سرازیر میشوند به سمت ما
_
من برای خلق اتفاقات دلخواهم باید تعهدی طولانی مدت دهم که مراقب ورودیهایم و کانون توجهم باشم چرا که این خود من هستم زندگیم را خلق میکنم و برای تجربه اتفاقات مورد دلخواهم باید فرکانسی قوی همواره در حال ارسال باشد فرکانسها بدین گونه عمل نمیکند که به سرعت آنچه را که فرستادهام تجربه کنم و ببینم باید همواره در حال ارسال فرکانسهایی باشم ازجنس و اساس آن چیزهایی که میخواهم خلق شوند…
خدایا از ممنونم، تو هر بار توان درک آگاهی ها را به من میدهی و تو هستی مرا هدایت میکنی تونستی خدای بزرگ آرزوها را شور واشتیاق ها را در وجودم قرار میدهی سپاس
مریم عزیزم واقعا ازتو ممنونم که این ویژگی منظم بودنت مایه خیرو برکت تنها برای خودت نشده بلکم ما داریم از این نوع چیدمان و دسته بندی لذت میبریم الهی که همواره آگاهی های خداوند به قلبت روانه باشد
استاد جان من با نتایجم نتایجی قابلِ مشاهده به رسم سپاسگزاری از لطف های شما خواهم گفت درآینده ای نزدیک انشاالله به لطف خدای مهربان
به نام خداوند هدایتگر
دروووود به استاد عزیزم و خانم شایسته مهربون
سلام به دوستان گرامی
سالی خوب، سرشار از سلامتی، حال خوب ،ثروت، سعادت،درآمدهای بالا، کسب و کار پر رونق، خریدن خونه و ماشین مورد علاقه، رسیدن به عشق مورد نظر، اولاد صالح و مسافرت به هر جایی که مد نظرتون هست، و بهترین های عالم رو براتون آرزومندم.
همه ما آگاهانه یا نا آگاهانه شرایط و اتفاقاتی رو برای خودمون رقم زدیم.
مثلا من دوران مجردی، دوست داشتم همسرم متولد شهریورماه باشه. خصوصیات این ماه رو دوست داشتم. مخصوصا این جمله رو که خونده بودم: آتش عشقشون کم شعله، اما جاودانه است.
من با قدرت تخیل همچین همسری رو جذب کردم.
دوست نداشتم مثل بعضی ها، همسرم عشق آتشینی داشته باشه و زود فرو کش کنه./ خیلی ها از این موارد تو فامیل داشتیم.
یا الان که فکر میکنم، یادم اومد که ما همیشه دوست داشتیم فرزند اولمون دختر باشه، همین اتفاق هم افتاد.
خدا شاهده وقتی باردار شدم، همون موقع همسرم رفت بازار کلی گیر کوچولو رنگی خریده بود و میگفت بچمون دختره.
وقتی هم سونو دادم، و متوجه شدیم دختره رفتم مسجد و دو رکعت نماز شکر خوندم. گفته بودم خدایا اگه حاجتم بدی میرم مسجد و به شکرانش دو رکعت نماز میخونم.
در مورد فرزند دوم هم طبیعتاً دوست داشتیم پسر باشه که دیگه به قول معروف جنسمون جور باشه.
دقیقاً همونی که خواستیم شد.
یا تو کامنتای قبلیم نوشته بودم که وقتی با استاد آشنا شدم و وارد سایت شدم، دوست داشتم محل زندگیم تغییر کنه و از محیط قبلیم فاصله بگیرم.
آگاهانه ورودیهام رو کنترل کردم، فقط به زیبایی ها توجه کردم و حال خودم رو خوب نگه داشتم و واقعا از صمیم قلبم از خداوند خواستم که کمکم کنه به راحتی و بدون کمک کسی من از شهرم به یکی از بهترین مرکز استانها مهاجرت کردم.
همه ی ما دیدیم که روی مردم هر استان و شهری یه برچسب و خصوصیاتی میزارن، من تا الان به لطف خدا جز خوبی و محبت و احترام چیزی ازشون ندیدم.
من همیشه گفتم زیاد روی خودم کار نمیکنم، ولی به همین مقدار کم نتایج بزرگی از نظر خودم گرفتم.
قبلاً قانون رو نمیدونستم، ولی الان که میدونم، میتونم زندگی خیلی بهتری داشته باشم
الان اومدیم مسافرت، همون جایی که قبلا زندگی میکردم، بازم همون بساط بدگویی و غیبت، به فلانی کادو و سوغاتی نده، رفتارش اینجوریه، فلان کار رو کرده و … ولی من یاد گرفتم به خوبیهای دیگران توجه کنم. و اگه انصاف داشته باشم باید بگم من از اون شخصی که اینا بدش رو میگن بدی ندیدم و خیلی وقت ها که همسرم سر کار بود و خونه نبود، کمکم میکردن، حتی من و بچه هام رو گردش میبردند، یا بازم که دقت میکنم، اگه بچه هام مریض میشدن با ماشینش همراه خانمش و بچه هاش میومدند حتی جاشون توی ماشین تنگ میشد، ولی به خاطر اینکه به ما خوش بگذره همشون بودند و بعد از انجام کارمون ما رو میبردن به قول بچه ها دور دور و کلی میچرخیدیم و خوش میگذشت. چون من ذهنیت بدی نسبت بهشون نداشتم. انصافاً رفتارشون با ما خوب بود
ولی بقیه روی بدیهاشون توجه میکنند و هر روز رفتار بدتری ازشون میبینند و دلخوری پیش میاد.
اینجاست که باید به آموزش های استاد ایمان بیاریم، چون حرفش حقه.
ولی من اومدم کامنت بنویسم. به خودم تعهد دادم از سایت فاصله نگیرم
با وجود اینکه کلی خستم و نخوابیدم اومدم کامنت نوشتم و کلی توی سایت چرخیدم و مطلب خوندم و حالم خوب شد.
خدا رو شکر میکنم که دارم روی خودم کار میکنم و دلم نمیخواد که مثل اکثریت جامعه باشم، هر جا میری این روزا از قیمت طلا و دلار میگن، که اصلا نمیخوام بدونم قیمتش چنده. و واقعا برام مهم نیست.
استاد عزیز و گرامی، خانم شایسته مهربون و دوست داشتنی و دوستان عزیزم، بهترین سال رو براتون آرزو میکنم، الهی هر کی هر آرزو و خواسته ای داره بهش برسه، به راحت ترین و ساده ترین روش ممکن، ان شاءالله که همیشه حال دلتون خوب باشه و ایام به کامتون باشه.
در پناه الله