live | استفاده آگاهانه از قدرت تجسم خلّاق - صفحه 5

732 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سید سجاد موسوی گفته:
    مدت عضویت: 1242 روز

    بنام خداونده که زمین و آسمان رو آفرید

    سلام استاد عزیز و خانم شایسته عزیزم و دوستانی هم فرکانسی ام

    استاد امروز خیلی خوش حال هستم که که به این فایل هدایت شدم من از سه سال پیش با این آگاهی های که شما تدریس میکنید استفاده می‌کنم اما از دیروز هست که تازه قدرت تجسم رو میفهمم که تمامی زندگیم رو خودم ساختم و هیچ کسی نمیتون زندگی رو درست کنه یا خراب کنه چون به هر چیزی که توجه پیشتر کنم اون رو میسازم و هیچ فرقی نمیکنه بد باشه یا خوب این درک سال برام طول کشید که تازه امروز دارم میفهمم که چطور تمامی چیز های که تو زندگی اومد از طرز فکرم و تکرار اون فکر ها بوجود اومده خیلی خوشحال هستم من تمامی دوره های شما رو تهیه کردم اما خیلی واقعا روی خودم کار می‌کردم اما نتیجه خیلی زیاد بدست نمیاودم چون این چیزی رو که از دیروز درک کردم بعد سال سه تازه فهمیدم که من از قدرت تجسم اشتباه استفاده می‌کردم .الان که این کامنت رو مینویسم تو خونه تو المان هستم و می‌خوام که امریکا بیام خیلی احساس خوب دارم و بعد این که کامنت تو این فایل تموم شد میرم برای فرم ویزای امریکا ببینم چی چیز نیاز هست تا فرم رو پر کنم و انشاالله صد در صد میام امریکا این فایل رو فکر کنم خدا توسط شما سری راه من قرار داد تامن پیشتر ایمانم قوی بشه و باور کنم که من خودم مسئول هستم و سازنده زندگی ام .

    انشاالله که همیشه شاد و سلامت ثروتمند باشین در پناهی خداوند

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    حامد حسامی گفته:
    مدت عضویت: 3119 روز

    سلام و درود فراوان بر استاد عباسمنش

    سپاسگزارم برای انتقال این توضیحات و آگاهی های ناب در قالب این فایل هدیه….

    استاد عباسمنش عزیز چقدر عالی و آگاهانه شما از زمانی که در آن خانه ای شیرع ومشترک و آن همه فشار تمرکز خود را بر زیبایی ها گذاشتید و به خاطر سلامتی خود الله را شکر گذاری می‌کردید واحساس خود را خوب نگاه میداشتید،زمانی که اطرافیان تنها گذاشته بودن شمارا،شما به جای ناراحتی احساس خوب داشتید که انسان های ناخالص و منفی از زندگی شما بیرون رفته اند.

    همان کسانی که آن روز های به ظاهر از نظر ما سخت،شمارا تنها گذاشته بودند اکنون آرزومند هستند که لحظه ای با شما باشند ولی شما آنقدر سرگرم لذت بردن از اهداف و آرزوهای خود هستید که وقتی ندارید که با آنان طلف کنید…

    چندین ماشین زیبا در پرودایس بهشتی به همراه آواز پرندگان که زیبایی آن بهشت را چندین برابر کرده است…

    آرزوی من هم همین است…

    آرزوی من این است که حتی یک بار شما استاد گرامی را در آن بهشت زیبا ببینم وچشم در چشم از شما به خاطر این تغییرات مثبتی که در زندگی ام ایجاد کرده اید تشکر کنم…

    الله یار ونگهدارتان باد و برکت و نعمت بی نهایت خداوند ارزانی شما باد….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  3. -
    سعید زارع گفته:
    مدت عضویت: 2482 روز

    سلام استاد عزیزم و مریم خانم خواهر دوست داشتنی

    چقدر دوستتون دارم

    استاد من فقط و فقط با تجسم موفق شدم 10 سال پیش که اون موقع اصلا از قانون خبر نداشتم به اروپا مهاجرت کنم و زمانی که قانون شناختم و بررسی کردم دیدم من فقط با تماشا ‌کردن برنامه های ماهواره اونایی که جنبه خوشگذرانی و طنز داشتن یا در مورد کسب و کارها بودن که فقط هم شبکه من و تو نگاه میکردم .

    من دقیقا میدونستم که کی برنامه مورد علاقم بود پس یا خونه بودم یا میامدم خونه یا تکرارش نگاه میکردم ، استاد من اصلا از این برنامه ها خسته نمیشدم ، وقتی هم نگاه میکردم میرفتم تو دنیای خودم که اروپا زندگی میکردم ، من اون موقع کسانی اروپا داشتم که مثلا اگه یکبار زنگ میزدم مشورت کنم میگفتن نیا اما من همه رو بیا میشنیدم فامیل هایی داشتم که اون موقع اونا از نظر ما پادشاه بودن و ما هیچ اما اگه میخاستم به این موضوع توجه کنم که ببین فلانی با این وضع مالیش و پارتی نمیتونه بره تو که دیگه هیچی نداری هیچ وقت حتی اجازه فکر کردن بهش به خودم نمیدادم ،،،، یادم اون موقع ها قلیون میکشیدم میرفتیم با داداشم چایخانه و ساعت ها من تعریف میکردم که میرم اینطوری پول میفرستم اینطوری برمیگردم ایران (توجه به خواسته بدون مقاومت) و استاد من به بهترین راه با کمترین پول و در زمان مناسب و مکان مناسب(سریع ترین حالت و در کمال کیفیت مطلوب ) جواب پناهندگی گرفتم طوری که حتی قاضیم باورش نمیشد من به راحتی از فرودگاه تهران با هواپیما مستقیم با کت شلوار و در عرض 5 ساعت اروپا پیاده شدم ،،، استاد من بعدها متوجه شدم که قدرت تجسم من اینقدر قدرت داره که خودش رابط میشه ، پارتی میشه ، زمان مناسب میشه اصلا اینا به من ربطی نداره خواسته منو به راحت ترین حالت میزاره تو بغلم و از زمانی که این موضوع متوجه شدم تو دوره هایی که میخرم واسه اینکه مقاوتم کم کنم ازش الگوگیری میکنم ،،،وقتی من امدم اروپا و دیگران دیدن که میشه 20 نفر از فامیل ها به اروپا امدن و تو این 20 نفر کسانی بودند که تو ایران مسافرت هم نمیتونستن برن میخام بگم که با هر هدفی که رقم میزنیم چقدر به جهان و رشد آدمهای دیگه کمک میکنیم چقدر به باورهای آدمها دقیقا مثل شما که به من کمک میکنی کمک میکنیم .

    امیدوارم به دوستانم داخل سایت هم کمک کرده باشم .استاد جون مرسی بابت این آگاهی های ناب و خوشمزه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 26 رای:
  4. -
    نیره لقایی گفته:
    مدت عضویت: 1028 روز

    سلام استاد عزیزم

    امروز که وارد سایت شدم و این فایل را دیدم بسیار هیجان زده شدم از اینکه قانون داره کار می‌کنه و جهان داره به فرکانسهای من پاسخ میده.من خرداد 1402 دوره 12 قدم را شروع کردم .خیلی هم با انرژی شروع کردم و تا قدم دوم پیش اومدم.به خاطر کمالگرایی که داشتم به خودم می گفتم من باید خوب این قدم را کار کنم همه تمرینات را دقیق انجام بدم بعد برم سر قدم بعدی .شاید هر قدم را سه ماه کار میکردم. و از یه جایی به بعد به خاطر اینکه اون نتیجه ای را که میخواستم حاصل نشد ناامید شدم.البته نتایج کوچیک کوچیک می اومد ولی بزرگ نبود. و دیگه من کار روی دوره را چند ماهی کنار گذاشتم و همینطور بی هدف داخل سایت می چرخیدم .اما از حدوداً یک ماه پیش دوباره از اول شروع کردم به کار روی دوره 12 قدم و قدم اول و دوم را دوباره کار کردم وتمرینات را انجام دادم .کلیپ برای خواسته هام درست کردم و آهنگهای تجسمی روی اون گذاشتم و تمرین ستاره قطبی را دوباره شروع کردم.وبرای تجسم بهتر سفر به دور آمریکا که با سانتافه رفتید و تصاویر پاییزی زیبا با درون بچه گرفتید را هر روز میبینم.امروز از این که همزمان با شروع دوباره من شما هم این فایل تجسم آگاهانه را روی سایت گذاشتید بسیار هیجان زده و خوشحال شدم و گفتم قانون داره درست کار می‌کنه جواب میده جالب اینکه همینطور نشانه های از خواسته هام را میبینم و می شنوم . البته من الان که دارم فکر می کنم میبینم من با شروع دوره مثل شما وزنم را بسیار کم کردم و بسیار اندامم زیباتر شده والان به فکر خرید قانون سلامتی هستم. میخوام پرقدرت 12 قدم را ادامه بدم .

    ممنونم استاد نازنینم انشاالله در آینده نزدیک از نتایج بزرگم براتون می‌نویسم.

    بهترین ها را برای دوستانم آرزو میکنم.

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  5. -
    علی اسدی گفته:
    مدت عضویت: 1356 روز

    هم اکنون خوشحالم وشکر گزارکه همینک بودنم ادامه دارد و قوطوردرعضمت عشق خداهستم

    سلام خدمت استاد عزیز و خانم شایسته وخانواده عباسمنش

    تجسم خلاق..

    اول ازهمه تحسین کنم این همه زیبایی اون خونه های ویلایی بسیارزیباچشم نواز

    این محله زیباساکت دنج صدای خوش پرندگان

    اون برکه زیبا میشه کنارش نشست وساعت ها شکرگزاری نوشت ومحوزییایی های خداوندرحمان بشویم

    وقتی استاد عباس منش ازهمچون زندگی توبندرعباس بیادبرسه به همچی زندگی همچی رابطه عاشقانه ای واین همه نعمت وثروت واردزندگیش کنه وبراخودش خلق کنه بدون اینکه الگو خاصی داشته باشه پس ماهم می‌تونیم با الگوبرداری ازاستادعباس منش که این چنین خالصانه برامون میادهمه چی زندگیشو میریزه تودایره میگه من ازاون زندگی فقیرانه رسیدم به همچین زندگی که فکرنکنم بیشترازیک درصد مردم جهان همچی زندگی وهمچین ثروت وموقعیتی داشته باشن وازهمه مهمتر آرامشی که استاد دارن ورابطه عاشقونه با خانم شایسته عزیز خدایاشکرت

    من یادمه سالها پیش ناآگاهانه دروران خدمت خودموساختم.

    وقتی کم سن سال بودم خیلی وقتها باخودم جزئیات دوران خدمت براخودم تجسم میکردم که نقطه سفرمرزی خدمت میکنم من دژبان ایست بازرسی هستم ازقاچاق فروش ها باج میگیرم وپول دارمیشوم چون اون موقعه ها فکرمیکردم فقط ازهمچین راه‌هایی میشه پول دارشد فارق ازاینکه بارکج به منزل نمیرسه خخخخخ

    ودقیقا من کل خدمت سربازی نقطه سفرمرزی بودم ودقیقا دژبان بودم پول زیادی میگرفتم دقیقا درآمد روزانه من معادل حقوق یک ماه یک کارمند بود وخداروشکر خیلی زود اون پول نادرست اززندگیم رفت بیرون ومن باتلاش خودم وتوکل برخدا همچی ساختم خدایاشکرت

    آدم وقتی آگاهانه تجسم میکنه واقعا لذت میبره وحالش خوب میشه.

    تجسم خلاق کوچیکترین نتیجش اینکه درلحظه آدمواز شرایط بد روحی که دراون لحظه

    داره بیرون میبره وحالتوخوب خوب میکنه که اگه ادامه دارباشه میتونی درآینده نزدیک شرایط دلخواهتوخلق کنی خدایاشکرت

    درپناه الله یکتا شادوثروتمند باشید

    همش دقیقا همون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  6. -
    هدا روحی گفته:
    مدت عضویت: 2020 روز

    سلام استاد عزیزم.

    چقدررر جالب! چند روزی هست که یک تجربه ای از خودم تو ذهنم بود که کامنت شو تو سایت بزارم ولی مونده بودم کجا بنویسم و امروز صبح که سایت و باز کردم دیدم چقدر تجربه ی من با صحبت هاتون در ابتدای فایل همخوانی داره…

    استاد عزیزم همون طور که قبلا هم گفتم من کلا با کلام شما با این مباحث آشنا شدم یعنی قبلش با هیچ استادی کار نکردم و شما اولین و تنها ترین استاد تو این حوزه برای من بودید و امید به خدا خواهید بود.

    چند وقت قبل صحبت های یکی از اساتید و شنیدم که بیشترین حول محور صحبت هاشون مدیتیشن بود و می گفت هیچچچ راهی برای رسیدن به خودشناسی و آرامش و خلق زندگی دلخواه جز مدیتیشن نیست می گفت اگر مدیتیشن نمی کنید من جوابی برای سوالات شما ندارم!

    و استناد بیشتر حرف هاشون هم به آقای رم داس بود اگر اشتباه نکنم؛ حالا من این بنده خدا رو هم نمی شناسم…

    خلاصه منم کنجکاو شدم گفتم بزار به شیوه ای که این بنده خدا می گه اون مدیتیشن پایه ای و انجام بدم (من تا حالا مدیتیشن به شکلی که عموم می گن تجربه نکرده بودم و تو این سال ها فقط و فقط با آموزش های شما پیش رفتم)

    شکل مدیتیشن ماندن در لحظه ی حال بود یعنی باید حداقل ده دقیقه با چشمان باز یا بسته به شکل نشسته تمرکزمون و روی تنفس مون می زاشتیم دم و بازدم همین…

    و قبلش هم کلی تکرار کرد که کسی که تا حالا مدیتیشن انجام نداده به احتمال زیاد پرش فکری داره این کاملا طبیعی هست هر موقع متوجه شدید دوباره برگردید به دم و بازدم…

    خلاصه من نشستم و به عنوان اولین تمرین مدیتیشن حتی ثانیه ای پرش ذهنی نداشتم! و خیلی برام عجیب بود!!

    استاددد یهو یک ندایی تو قلبم گفت هدا اینا همش اون راه های فرعی هست (به قول خودتون ادا و اطوار) تو دقیقا تو تمام این سال ها با شیوه ی کنترل ذهنی که از استاد یاد گرفتی، با مفهوم واقعی تقوا که آشنا شدی در هر لحظه داری مدیتیشن می کنی…

    من بواسطه ی تمرینات کنترل ذهن تو دوره های مختلف شما، یاد گرفتم اگر دارم آشپزی می کنم آشپزی کنم و لذت ببرم اگر دارم کار می کنم، کارم و انجام بدم و تمرکز داشته باشم و هر لحظه که افکار ناخواسته تو ذهنم اومدن اعراض کنم…

    همین اعراض کردن یعنی در زمان حال موندن.

    من تو تمام این سال ها با همین تمرینات ساده که تو دل آموزش های شماست داشتم مدیتیشن می کردم و این و هم بگم من ذاتا آدم بسیار عجولی بودم و گاهی همین الان هم هستم ولی آروم آروم در کنار شما و آموزش هاتون یک طمانینه ی خاصی در حرکاتم ایجاد شده که وقتی دقیق می شم شروعش از اون آرامش درونی که حاصل کار کردن روی دوره های شما بوده ایجاد شده….

    من در زمان حال بودن یا آگاهانه به اون آینده ی دلخواه رفتن و از شما تو قالب کنترل ذهن و تجسم یاد گرفتم. من یاد گرفتم تجسم درست دیدن نقطه ی پایانی هست نه مسیری که نمی دونم و با فکر کردن بهش دلسرد و ناامید می شم…

    نمی خوام بگم‌مدیتیشن خوب نیست یا برای آرامش درونی حواب نمی ده صحبتم اینه اون راه مستقیم نیست! یا تنها راه نیست!!

    استاد عزیزم خواستم با این تجربه م بگم تمام راه هایی که اساتید دیگه گاها تنها راه رسیدن به موفقیت می دونن شما دارید تو دوره هاتون به ساده ترین شیوه بیان می کنید دیروز هم تو کامنتم در جلسه ی 15 روانشناسی یک مثال یک استاد خارجی دیگه رو هم گفتم که دقیقاااا بر عکس شما می گفت!

    من این چند تا صحبت اساتید و هم بواسطه ی کاری که دارم گاها اتفاقی می شنوم چون به شکل کاملا آگاهانه تو این زمینه خودم و از شنیدن آگاهی هایی که ممکن هست من و از مسیر دور کنه و باورهای اشتباه بهم بده دور نگه می دارم. و می دونم که حتی شنیدن این حرف ها هم هدایت خدا برای کمک به من در راستای باورسازی درست بودن مسیرم در کنار استاد بوده.

    از اینجای صحبتم با دوستان هم فرکانسیم هست نرید نرید لطفا نرید جای دیگه دنبال راه میان بر، برای رسیدن به حال خوب و موفقیت باور کنید استاد داره مستقیم ترین راه و بهمون نشون می ده همون صراط مستقیم با پراکنده کردن تمرکزتون روی آگاهی های مختلف فقط مسیر و برای خودتون طولانی تر می کنید.

    استاد خیلی دوستون دارم همچنین مریم جان عزیزم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای:
  7. -
    فاطمه و رسول گفته:
    مدت عضویت: 1091 روز

    سلام به استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم

    وهمه ی دوستای بهشتیم

    خدارو شکر هزاران بارشکر

    آخ جووووون

    چون کلی آگاهی نوش جونمون کردیم با مرور قانون و دوره مقدس 12قدم

    استاد شایسته مهربونم یک دنیا سپاسگزارم

    بابت مهرتون و بارگزاری این فایل

    همزمان که کامنتم تو قدم هشتم جلسه چهارم نوشتم و لینک تجسم قدم دوم رو گذاشتم

    بعد این فایل رو سایت قراردادین

    کلی چشام قلبی قلبی شد از هیجان وذوق…

    من با این دوره دارم هرروز زندگی میکنم

    خیلی دوستش دارم و زمان میذارم برای انجام دادن وعمل کردن به اگاهی هایی که بیان میکنین

    خداروشکر هزاران بار شکر…

    تجسم مهر تاییدی بر باورهای ماست

    اینکه اول بپذیریم که زندگی الان ما بخاطر

    باورهای قبلی خودمونه خودش برای من

    زمان برد تا به درک مسئولیت پذیری برسم

    و بفهمم که خودم دارم با افکارم که تکرار میکنم زندگی وشرایطمو خلق میکنم و بهتره حالا براساس آموزش های استاد بیام و حواسمو جمع کنم و ذهنمو واحساسمو کنترل کنم باورودی های مناسب که همچنان هم ادامه داره ….

    چند تا از تجسمهای مهم خودمو مینویسم

    تجربه من از تجسم برمیگرده به موضوع ازدواجم که بیشتر اوقات تجسم میکردم که همسرم خیلی مهربون وبااحساس هست و خیلی باادب صحبت میکنه و اروم وخونسرد هست و همش در ذهنم این بود که خوب احساسش بیان میکنه در کنارش مسافرت میرفتم دستش وگرمای اون احساس میکردم بدون اینکه چهره خاصی در نظرم باشه و هرزمان که ذهنم میگفت کو خواستگار فقط میگفتم به ذهنم که این همه ادم چه جوری ازدواج کردن خدا میتونه به من مربوط نیست و جالبه حدود سه چهار روز گذشته بود از این تجسم کردن هام و چون تمرکزم به هم نریزه تو دفترم شروع کردم نوشتن اینکه من چه ادمی را میخوام با تموم جزییات از قد و وزن گرفته تا اینکه نوشتم خواهر نداشته باشه و مادری اروم ومهربون داشته باشه تحصیلات وشغل وماشین وخونه داشته باشه و جالبه سه روز بعد بود که دوست مامانم اومد خونمون وگفت یکی از اشناهای ما دنبال دختر میگرده و من همش تصویر تو جلوچشمم می اومد و این ادم معرفی کنم بهت ومن گفتم میشه مشخصاتش بگید که گفت خانواده دار و مودب هستن و سه تا برادرن و این آقا کارمنده وخونه وماشین داره ومن بدون اینکه چیزی بگم به نوشته هام نگاه میکردم گنگ بودم وذوق زده که خداروشکر الان 15ساله در کنارهمسرم هستم و ایشون همون جور مودب و بااحساس هستن و مادرشون هم فوق العاده مهربون و من تا الان ذره ای دخالت ازایشون ندیدم بااینکه 77ساله شونه .

    فقط خواستم بگم هرچیزی بخواهید امکان پذیره و خدا میده اما من تو برگه مشخصات همسرم درباره موهاش چیزی ننوشته بودم که نشونش دادم وگفتم اگه اینم نوشته بودم هزینه کاشت مو نمیدادیم….

    تجسم کردن همراه با احساس خوب یعنی

    ذهنیت برنده داشتن

    یعنی وقتی درحال تجسم کردن اگه احساس خوبی داریم درسته و ادامه بدیم

    اما اگه درحال تجسم کردن داریم الکی و زورکی احساس مونو خوب نگه میداریم

    یا از روی انجام تمرین تجسم میکنیم نتیجه نخواهد داد چون اصل درتجسم ، رسیدن به احساس خوب هست …

    تو زندگی خودم بارها تجسم کردن هام به واقعیت و خواسته منجرشده

    مورد بعدی خرید خونه مون بود

    جالبه با مبلغی که ما داشتیم همه میگفتن خونه یه خواب هم گیر بیارید هنر کردین

    اما من همش تجسم میکردم خونه ی ما نوساز هست و ما اولین کسی هستیم که واردش میشیم یا خونه ی ما دوتا خواب داره و

    پذیرایی دلباز و پرنور همراه با

    بالکن وکمددیواری یا حتی پنجره تو اشپزخونه هم تصور میکردم

    خنده دار بود واسه رسول جان که بارها میگفتم من دوست دارم بالای اوپن اشپزخونه جا واسه وسایل برقی داشته باشه …

    درجستجوی خونه بودیم که نوروز 1391شد و ما رفتیم سفر و بی خیال ، از سفر برگشتیم بعد همکار پدرم هم املاک داشت و زنگ زد گفت یه آقای بسازبفروشی،خونه نوسازش به قیمت خوبی میخواد بفروشه فقط هم کلیدخونه رو به من سپرده ، ماهم خونه رو دیدیم و خریدیم خداروشکر

    واااای استاد همه چیز همون جوری بود که من تجسم کرده بودم

    نوساز ،دو خواب ، بالکن ، حتی پنجره داشتن آشپز خونه ، ازهمه مهمتر قسمت

    بالای اوپن آشپزخونه که کلی وسیله توش جا میشه و دیده نمیشه و مرتبه ..

    واقعا هنوزم تو خونه مون راه میرم انگار تو رویاهام قدم میذارم …

    خداروشکر هزاران بار شکر

    مورد بعدی بارداری هام بود خنده داره ولی جذابه

    هنوزم نوشته هام نگاه میکنم ازهیجانش بال درمیارم

    دوست داشتم همیشه هم پسر داشته باشم وهم دختر

    فاصله سنی بچه هام پنج سال باشه

    هردو وتولد یه ماه باشن

    بچه اولم پسر باشه

    همه ی اینها اتفاق افتاد دقیق

    یادمه رفتم بعداز ازمایش بارداریم لباس پسرونه خریدم واوردم خونه و مامانم هم مبگفت

    بگو خدا بچه سالم بده

    منم میگفتم خدایا سالم باشه و پسر هم باشه

    درحد ترکیدن بودم از خنده و هیجان واصلا اون زمان نمیدونستم قانون با احساس خوب کارمیکنه ….

    یا تو بارداری دوم خانواده خودم وهمسرم همه میگفتن

    خیالت راحت بچه پسر هست وپدرشوهرم میگفت ما پسر زا هستیم اما من کله شق وسرتق بودم

    حرف کسی تو مغزم نمیرفت

    گفتم من سالها پیش نوشتم تو دفترم که دختر هم میخوام

    بچه م دختره وخیالم راحته

    جمله ی همیشگی من خدایا سالم باشه این بار دختر باشه

    همین هم اتفاق افتاد و حالا میفهمم چرا اتفاق افتاد

    فقط چون حالم خوب بود و میخندیدم بس .

    من همیشه تجسم میکردم که بارداری راحت وسالمی دارم وخیلی عادی کارهای خودمو وخونه مو انجام میدم و همین طور هم شد خداروشکر و در هر دو بارداری

    تونستم از عهده کارهای خودم وبچه وخونه با کمک خدا بربیام و موفق باشم خداروشکر .

    مورد بعدی زمانی بود که وارد سایت شدم

    همش تجسم میکردم که تو صفحه خرید سایت دکمه خرید میزنم و دوره 12قدم میخریم و خیلی معجزه وار این اتفاق افتاد و اتفاقا اول قانون سلامتی خریدیم و در زمان انجام تمرین قانون سلامتی و پیاده روی کردن زنگ زدن که خونه پدری رسول جان فروختن و کلی ورودی مالی به

    حساب مون اومد …

    مورد بعد هم تجسم خرید ماشین مون بود

    فقط من ورسول جان تجسم نمی کردیم و دیگه یه مدت تو اتاق بچه ها همگی باهم

    چهارتا کوسن میذاشتیم به جای صندلی ماشین و سبد مسافرتی هم کنارمون

    حتی زیرانداز ، بعد صدای آب با گوشی پخش میکردیم و پاهامون مثلا میذاشتیم تو آب همراه با بچه ها

    یعنی نمیدونین چقدر ما تو اتاق میخندیدم

    یه وقتایی زیر آواز میزدیم و

    بچه ها تخیل بهتری دارن

    بارها میشد محمدحسن وهلیسا مثلا

    با سنگهای تو آب بازی میکردن یا

    رو کوسن ها بجای آب بالا پایین میپریدن

    فیلم اون لحظه هارو داریم

    مثل فیلم خونه ی شما دربندرعباس

    و حالا این روزها تک تک این تجسمها

    ودرکنارش نمایش وبازی ما با بچه هامون

    به واقعیت منجرشد خداروشکر

    ماشین مون خریدیم و کلی باهاش کنار آب ودریا و رودخونه و آبشار رفتیم

    تموم اون نمایش ها این روزها واقعی شدن به لطف خداوند

    خداروشکر هزاران بار شکر

    من کارهای روزانه ی ، روز بعد خودمو همیشه قبل از خواب تجسم میکنم

    حتی بازی کردن با بچه هامو

    یا آشپزی کردن یا خرید کردن هام..

    حتی آرامش و بی خیال تر بودنمو

    بارها تصویر سازی میکنم

    کنترل ذهن هایی که انجام میدم

    بارها تو ذهنم مرور میکنم و تکرار میکنم که بازهم می تونم بهتر وبهتر عمل کنم

    فقط از تجسم برای خواسته های بزرگ استفاده نمیکنم چون عادت کردم

    به اینکه مثل یه ریتم کارهایی که فردا

    قراره انجام بدم تجسم کنم که عالی انجام شون دادم و همین هم میشه خداروشکر

    سپاسگزارم از شما استاد عزیزم وخانم شایسته مهربونم بابت این فایل مقدس

    خیلی دوستتون دارم وعاشقتونم

    خدا حفظ تون کنه ان شاالله

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 314 رای:
    • -
      زهـره گفته:
      مدت عضویت: 1090 روز

      سلام فاطمه عزیزم

      خیلی خوشحالم از آشنایی با شما

      دوست عزیزم شما به نکته ی مهمی اشاره کردید

      برای من درس بزرگی بود

      تجسم کردن همراه با احساس خوب یعنی

      ذهنیت برنده داشتن

      یعنی وقتی درحال تجسم کردن اگه احساس خوبی داریم درسته و ادامه بدیم

      اما اگه درحال تجسم کردن داریم الکی و زورکی احساس مونو خوب نگه میداریم

      یا از روی انجام تمرین تجسم میکنیم نتیجه نخواهد داد چون اصل درتجسم ، رسیدن به احساس خوب هست …

      خیلی سپاسگزارم برای این نکات ارزشمند

      تلنگری برای من بود که باید با تجسم احساسم بطور واقعی با تمام وجود بطور طبیعی خوب و شاد باشه و از تجسم کردن لذت ببرم

      نه زورکی و صرفا برای انجام تمارین

      خیلی ارزشمند بود

      ممنونم دوست عزیزم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      رویا مهاجرسلطانی گفته:
      مدت عضویت: 2207 روز

      درود و وقت بخیر. خدمت دوست نازنین و زوج بینظیر این سایت بهشتی مون

      سلام به فاطمه جون و آقا رسول عزیزمون

      فاطمه جون عاشق تمام تجسم های بینظیرت هستم چقدر زیبا و ساده و روان نوشتی . چقدر زیبا همسر آینده تو درخواست کردی و تجسم کردی . این تیکه حرفت چقدر قشنگ نوشتی و دست خداوند رو باز گذاشتی اینکه گفتی هرزمان که ذهنم میگفت کو خواستگار فقط میگفتم به ذهنم که این همه ادم چه جوری ازدواج کردن خدا میتونه به من مربوط نیست و جالبه حدود سه چهار روز گذشته بود از این تجسم کردن هام

      در مورد خانه خریدنت و کابینت بالای اوپن .. در مورد بارداری های فوق العاده

      وووواااای چقدر از تجسم ماشین خریدنت لذت بردم

      اینکه دکمه ی خرید محصولات رو اینقدر قشنگ تجسم کردی

      و همه ی چیزهایی رو که دوست داشتی و تجسم کردی و بلطف خدای مهربان درخواستت با این تجسماتت اجابت شد خدایا شکرت .. مرسی مرسی عزیزم که اومدی و برامون نوشتی

      منم خیلی دوست دارم در مدار خرید محصولات قرار بگیرم و این

      تجسم دکمه زدن خرید در سایت خیلی بهم کمک کرد و از همین الان انگار در ذهنم بدیهی شد و منم دارم محصول دوست داشتنی مو خریداری میکنم .. البته همه ی محصولات استاد عزیزمو خیلی دوست دارم ولی دوست دارم اولین محصولی که بخرم دوره ی کشف قوانین زندگی باشه..و دیگر محصولات

      فاطمه جونم دسته گل های نازنینت رو بچلون و ببوس و لذت شو ببر چون محمد حسین نازنین عضو سایت مون و هلیسای خوشکلمون جزو عزیزان مون هستند عاشق شونم . و عاشق تونمممم. مرسی مرسی عزیزم خیلی کامنت تو دوست داشتم می‌خوام بازم بخونمش خیلی تجسممو قوی تر کرد و باید روی این فایل خیلی تمرکز کنم امروز به امید خدا برمی‌گردم پردیس و بیشتر می‌خوام تمرکز کنم

      .فاطمه جونم ممنون و سپاسگذارم فعلا در یک سفر دو سه روزه هستم در نزدیکی کرج . کردان هستیم . جاتون خالی با خواهرم اینا یک ویلای خوشکل استخر دار اجاره کردیم و امروز صبح کنار این استخر بینظیر نشستم و مدیتیشن انجام دادم و از این ویلای نازنین تشکر و قدردانی کردم و احساس کردم این قصر طلایی و الهی منه ولی کمی با تغییرات روی دفترم نوشتم اینکه الان خواهرم اینا میهمان ما هستند و اومدند توی استخر ویلا مون دارن شنا می‌کنند و کلی تجسم سازی کردم و توی دفترم نوشتم و با خواند کامنت پر محتوای تو دوست نازنینم کلی خواسته های جدید در من شکل گرفته خدایاااا شکرت

      برات بهترین ها رو در کنار عزیزانت آرزومندم به آقا رسول عزیز هم سلام منو برسون . و الان می خوام برم کامنت آقا رسول رو هم بخونم ..

      روز و شبت پر از اتفاقات و معجزات خوب و عالی الهی

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1091 روز

        سلام به رویای عزیزم

        سپاسگزارم از لطف ومهرت

        رفیق جانمون

        بوس به روی ماهت عزیزم

        ببین کامنتت زمانی به دستم رسید که در مسیر برگشت از روستای خانک بودیم و کلی حال خوب

        داشتم ونوش جان کردم

        بعد در انتهای کامنت

        چشام قلبی قلبی شد از ذوق که

        وای خدایا خودت هم تو مکان بهشتی کردان و ویلا هستی

        و در حال انجام تمرین تمرکز بر زیبایی ها و تجسم …

        تحسینت کردم عزیزدلم ..

        خودمو تجسم کردم تو اون ویلا

        با اجازه واردش شدم و کنار دستت نشستم واسه مدیتیشن ….

        دمت گررررم

        قانون فرکانس درسته و مطمئنم

        تو این روزها قطعا دوره ی کشف قوانین وارد محصولاتت میشه

        کلی برامون از احساس خوبت

        از کنترل ذهنت مثل همیشه مینویسی ولذت میبریم

        دوووووووووست دارم

        خعللللی زیاد

        به قول هلیسا

        اندازه ی منظوره ی شانسی

        الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره

        ان شاالله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای:
    • -
      نفیسه صانعی گفته:
      مدت عضویت: 1344 روز

      سلام فاطمه جان

      ممنونم که این کامنت زیبا رو برای ما نوشتید

      اینکه شما تشکیل خانواده دادید و دوتا فرزند دارید و در کنار اون ها تجسم رو انجام دادیم خیلی حس خوبی بمن داد

      همیشه فکر میکردم ازدواج و در کنارش بچه دار شدن خیلی مانع رسیدن من به خواسته هام نیشها ولی حالا دارم میبینم شما چقدر زیبا در کنار همسر و فرزندتان ابتدا با تجسم و سپس با بدست اوردن خواسته همواره در حال لذت بردن از حضور هم هستید عشق و نور در زندگیتون جاری

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
    • -
      سیما کشاورز گفته:
      مدت عضویت: 1369 روز

      سلام به فاطمه ی عزیزم

      امیدوارم که همیشه به تجسم های زیبای ذهنیت برسی عزیز دلم

      مدتی بود که اصلاااا نمیتونستم نه اینکه نخوام، واقعااا نمیتونستم تجسم کنم

      اما شما اینقدر زیبا و ساده تجسم کردن رو توضیح دادید، حتی واسه چیزای کوچیک،

      که انگار سوخت موتور تجسم من تامین شد و شروع کردم به دوباره انجام دادنش.

      خدا رو شکر میکنم بابت شما دوستان عزیزم که با بیان تجربه هاتون مسیر رو واسه ی ما هموار تر میکنید

      انشاالله که در پناه الله یکتا، شاد، سالم و ثروتمند باشید.

      دوستدار شما :سیما

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
    • -
      زهرا علیپور گفته:
      مدت عضویت: 968 روز

      سلام ونور بر فاطمه جان عزیز

      باخوندن نوشته ی زیبا وروانت اشک بر چشمانم جاری شد ازاین همه اتفاق عالی و تصویر سازی های فوق العاده شادت باحس خوب

      فاطمه جان قلبم باز شد درود خدا برتو

      فاطمه جان انگیزه دادی با قدم های کوچک تصویر سازی براحتی جواب میده

      فاطمه جان خدا میدونه که چقد از حس حال خوبت ذوق کردم

      من هم یادم میاد برای خرید ماشینمون تصویر سازی میکردم یه گوشه مینشستم وبا حس خوب رانندگی میکردم و نمیدونی چقد برام لذت بخش بود و خیلی راحت ماشینمون رو خریدیم .

      الان که داشتم کامنتت رو میخوندم به خونه که رسید وقتی پنجره ی تو آشپزخونه رو گفتی نمیدونی جقد ذوق کردم آخه من برای خونمون همین پلن رو گذاشتم عاشق اون پنجره ی اشپزخونه هستم که وقتی آشپزی مبکنم فضای بیرون رو ببینم و لذت ببرم دوست دارم اتاق خوابها کمی از هم فاصله داشته باشه و پنجره ی پذیرایی ازاین قدی ها باشه و یه بالکن هم داشته باشه تماشای غروب و طلوع خورشید رو هرروز بتونم ببینم

      روبروی خونمون یه پارک بزرگ هست که یه برکه ی آب داشته باشه با کلی مرغابی و من صدای مرغابی ها رو الان دارم میشنوم

      فاطمه جان این یک نشانه برای من بود که و من میدونم که درمسیر درست دارم حرکت میکنم و این مسیر رو ادامه میدم تا لحظه ی پایانی زندگیم .

      نور وعشق الله بر تو وخانواده ی پرمهرت باد

      عاشقتممم دختر

      تحسینت میکنم برای بدست آوردن و ادامه ی این مسیر

      درپناه نور وعشق الهی باشی .

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 15 رای:
      • -
        فاطمه و رسول گفته:
        مدت عضویت: 1091 روز

        سلام به زهرا جان عزیزم

        سپاسگزارم از لطف ومهرت رفیق جانم

        عااااااااشقتم خیلی هم زیاد

        خداروشکر هزاران بار شکر برای

        حال خوبت از کامنتم که فقط از خود خداست وبس…

        تحسینت میکنم برای خلق ماشین تون و خواسته هاتون …

        خواستم بگم

        پنجره پذیرایی ما دقیقا میشه

        طلوع تماشا کنی

        از سمت بالکن هم غروب تماشا کنی و جالبه که روبه روی

        خونه ی ما

        هفت تا باغ بزرگ هستش

        جالبه که صاحب یکی از باغ ها مرغابی داره و صبح ها میاره بیرون وصداشون میاد

        بعد از چندمدت فهمیدیم که صاحب باغ پدربزرگ همکلاسی محمدحسن هست و دعوتمون کرد و رفتیم از نزدیک دیدیمشون

        خداروشکر هزاران بار شکر

        یا وقتی میریم پیاده روی دم غروب

        از صدای قشنگشون دیوونه میشی…

        تماشای این باغها خیلی لذت بخشه

        بارها میشد میرفتم بالای پشت بوم و قشنگ از اونجا زیبایی باغها رو تماشا میکردم

        یه بار تو این باغ عروسی بود و منم ذوق زده از هیجان رفتم بالای پشت بوم که مسلط باشم به مراسم

        با صندلی مخصوص خودم …

        انگار عروسی خانواده من بود

        چقدر ذوق داشتم و میخندیدم

        ببین به دوهفته نرسید که پسرداییم جشن عقدش دعوتمون کرد تو همین باغ روبه رومون

        منی که از پشت بوم این باغ تماشا میکردم دقیقا وارد این باغ شدم برای جشن نامزدی پسردایی م و

        خیلی لذت داشت برام .

        تحسینت کردم وان شاالله با تجسم وحال خوب خواسته هات

        از خونه ی مورد نظرت محقق بشه

        کلی برامون از نقشه و زیبایی هاش بنویسی و حال کنیم ..

        الهی که همیشه سرشار از نگاه خداوند باشین و زندگی خوشگلتون در بهترین مدارها قراربگیره

        ان شاالله

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 22 رای:
  8. -
    زهرا گفته:
    مدت عضویت: 670 روز

    الهی ب امید تو

    تو بهم دادی این آرامشو

    حالا که دل من باهاته شُکر

    سلام بر انسان های توحیدی زندگیم؛ استادان عزیزم و دوستان نازنینم

    اول از همه تشکر می کنم از خانم شایسته عزیز، ممنونم که مثل همیشه دست خدا شدین تا آگاهی گسترش پیدا کنه

    یادآوری هایی که در این فایل بود گنجه گنج!

    ،

    ،

    ،

    تَکَادُ تَمَیَّزُ مِنَ الْغَیْظِ کُلَّمَا أُلْقِیَ فِیهَا فَوْجٌ سَأَلَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ یَأْتِکُمْ نَذِیرٌ ﴿8﴾

    نزدیک است که از خشم شکافته شود هر بار که گروهى در آن افکنده شوند نگاهبانان آن از ایشان پرسند مگر شما را هشدار دهنده‏ اى نیامد (8)

    قَالُوا بَلَى قَدْ جَاءَنَا نَذِیرٌ فَکَذَّبْنَا وَقُلْنَا مَا نَزَّلَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ کَبِیرٍ ﴿9﴾

    گویند چرا هشدار دهنده‏ اى به سوى ما آمد و[لى] تکذیب کردیم و گفتیم خدا چیزى فرو نفرستاده است‏ شما جز در گمراهى بزرگ نیستید (9)

    وَقَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ ﴿10﴾

    و گویند اگر شنیده [و پذیرفته] بودیم یا تعقل کرده بودیم در [میان] دوزخیان نبودیم (10)

    ،

    ،

    ،

    یادمه همیشه دوست داشته داشتم با دوستام با همسن و سالام زندگی کنم ؛ آزاد و مستقل

    خب این خواسته بخاطر تضادهایی که داشتم در من بیدار شد. هر بار تجسمش می کردم میرفتم رو ابرا ! خدا رو صد هزار مرتبه شکر به آسونی به خواستم رسیدم ( آسون که میگم واقعن آسووون همش هدایت خدا بود اگر هدایتشو نمی پذیرفتم هنوز در سختی بودم …)

    یه درس بزرگ از رسیدن به این خواستم گرفتم اونم نکته‌ای که استاد همیشه میگه چطوری و چگونگی رسیدن به خواسته تونو تجسم نکنید ! دست خدا رو باز بگذارید تا از بهترین راه شما رو ب خواستتون برسونه:) من باورای محدوم زیاد بودن فکر میکردم تنها راه رسیدن ب خولسته ام اینه که کنکور رتبه خوبی بیارم و دانشگاه قبول شم و همینم شد! خدا رو شکر میکنم بابت رسیدن به خواسته ام اما دیگه میدونم راه های بهتری هست که اگه من ذهنم سقف و محدودیت نداشته باشه میتونم ببینم و فالوشون کنم

    خدایا شکرت زیاااااد

    همواره پیروز و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 17 رای:
  9. -
    حسین نظری گفته:
    مدت عضویت: 3093 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربان

    سلام به تمامی اهل بهشت

    خداقوت به بانو شایسته ی عزیزم ازتون سپاسگذارم که این فایل های ارزشمند رو برای ما به اشتراک می‌گذارید منی که تازه در این مسیر و همراه همسرم شدم این فایل ها بسیار به من تازه متولد شده کمک می‌کنه اصل رو از فرع تشخیص بدم واقعا ازتون سپاسگذارم

    تجسم کردن یا توهم زدن

    دوتا موضوعی که فقط وفقط با متوجه شدن قانون تکامل میشه فهمید در کدوم حالت داری خودت رو رشد میدی

    خب تجسم کردن از یک فکر میاد که اونقدر تکرار شده که شده برای ما باور حالا باورهای گذشته ما که زندگی محدود الان مارو رقم زده شدن همون ترمز های ما و ما برای برداشتن این ترمز ها نیاز داریم به افکار جدید که جایگزین افکار قدیمی مابشن و اونقدر این ها تکرار بشن اونم با منطق تا بشن همون باورهای جدید ما

    حالا باید بریم ببینیم توهم چیه که فکر میکنی با همون یکبار تجسم کردن دیگه از فردا تمام شرایطت به کل عوض میشه حالا این توهمه برای بعضی ها مثل من اینطور بود که همون بازه ی شش ماهه ی استاد که در دوره ها میگن من همون توهم میزدم که دیگه تمومه شش ماه کار کنم دیگه میلیاردر میشم اونم منی که زن خانه دارم و تا ماهی یک میلیون هم برای خودم درامد نداشتم همون اصطلاح استاد که منتظر بودم پولی از اسمون خدا بندازه تو خونمون یا ارثی دوباره برسه یه گنجی پیدا کنم اینا با من بودند ولی هرچقدر سایت استاد رو بالا پایین کردم هرچقدر بیشتردارم با تکامل اشنا میشم و هنوزم تکامل پیدا نکردم تا تکامل رو متوجه بشم و با همین به قول بچه ها شخم زدن سایت انگاردارم درک میکنم استاد دارن چی میگن یعنی من خدارو هزاران بار شکر میکنم که اولین دوره ی شروع زندگی من دوره احساس لیاقت بود چون واقعا مبحث مقایسه باعث میشه قانون تکامل رو بهتر متوجه بشیم و من تواین روز ها واقعا دارم حس میکنم که چقدر عوض شدم و هرچقدر تمرکزی دارم روی فقط خودم کار میکنم و دست از تغییر دیگران برداشتم چقدر دارم از دیگرانی که خیلی به من نزدیکن دور و دور و دورتر میشم نه از لحاظ موقعیت جغرافیایی بلکه از لحاظ فرکانسی من تو همون شهرم تو همون محلم ولی دور و اطراف من داره روز به روز خلوت تر میشه بدون اینکه من کاری بکنم ادمای اطراف من خودشون دارن تغییر میکنن بدون اینکه من بگم و کی داره این کارها و می‌کنه جز خداوندی که همه چیه زندگیم رو سپرده به خودم و منم زرنگم ازش می‌خوام هدایتم کنه به سمت اسون ترین راه ها

    خداوندا سپاسگذارتم که استاد و عزیز دلش رو افریدی هردوی این عزیزان درپناه خودت حفظ کن و عمری طولانی بهشون عطا کن دوستتون دارم بوس به روی ماه هردوتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  10. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 914 روز

    وَاصْبِرْ لِحُکْمِ رَبِّکَ فَإِنَّکَ بِأَعْیُنِنَا ۖ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ حِینَ تَقُومُ(طور48)

    در برابر فرمان پروردگارت شکیبا باش که تو تحت نظر مایى. و هنگامى که برخاستى، به ستایش پرردگارت تسبیح گوى.

    لازم نیست سر در بیاورم که خدا چطور

    میخواهد مسائل مرا حل کند.

    این مسئولیت اوست. کار من نیست.

    کار من این است که به او  اعتماد داشته

    باشم، آن موقعیت را به خدا بسپارم و به

    او اعتماد کنم. خدای من ، خدای مافوق طبیعیست.

    او محدود به قوانین طبیعت نیست.

    سلام به عظمت دریایی که صبح در آن طلوع زیبای خورشید را به نظاره نشستم خدمت استادعزیزم ومریم جانم

    وهمه دوستانِ عالیم

    خدای عزیزم امروز هم در هر تجربه خواه خوشایند وناخوشایند به حضور پرمهر تو رو می کنم چون هر تجربه ،لطف توست برای این قلب زیبایم .

    بگذار به پیشواز هر تجربه روم وبه آن خوشامد بگویم :چه پیامی از معبودم برایم آورده ای ؟.

    وباز هم دوشنبه ای دریایی از را رسید وصبح زود به لطف خداوند ساعت 4بیداریم و صبح بخیر جانانه به خداوندم ومصطفی جان وحرکت زیر آسمان پرستاره واعجاب انگیز به سمت دریا که چقدر عاشقش هستم وبسلامتی رفتن وچند دقیقه ای والیبال بازی کردن ودل به دریای پر عظمت وپرخیر وبرکتش سپردن ومنتظر طلوع زیبای خورشید عالم تابش ،همه جا رنگ بنفش بیشتر نمایان بود وآرامش دریا بسان این روزهایم که چه معجزه وار می گذرند ومن شاهد روند این آرامش هستم وخداوندی که در تمام وجودم جاریست وتنها اوست که در تجسماتم خوش می درخشد ..

    بله صدای آرام آب ولذت وشادی من وشکرگزاری هایم که این روزها ورد زبانم شده وملکه ذهنم وبعد نارنجی شدن بخشی از محل طلوع در پشت کوهها وتشعشعات آن در امتداد آغاز طلوع زیبایش تا فاصله ای زیاااااد وخیرمقدم گفتن با چنان ذوق وصف ناپذیری خدمت خورشید خانم و بعد هم دیدن طلوع بی نظیرش…. وای که چقدر این صحنه زیباست و به یاد آوردن تصویریش وحس وحالش چقدر احساس عالی به من تزریق می کند،خدایاشکرت.

    وبعد بسلامتی رسیدن به خاته و انجام با عشق کارهایم و نوشتن ومراقبه هایم و دیدن این فایل وروی ماه استادم ویادآوری دوره دوازده قدم که

    مرور هرقدمش مرا یاد خاطرات پارسال تا امسالم وروند روبه رشدوپیشرفتم را تداعی می کند وقدرت تجسماتی که با تغییر باورهایم آرام آرام در وجود وزندگیم متجلی شدند ومن امروز بابت ثانیه به ثانیه هایش خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم.

    استاد جان تمام تلاش های این مدت همین بود که به احساس آرامش برسم واصل حالم عالی باشد تا قدروارزش سلول به سلول داشته های مادی ومعنوی ام را بدانم ودرک کنم ودرواقع قدر وارزش وجود خداوند را در جای جای زندگیم وهرروز سعی ام این باشد ذهنم را بازوپاک نگه دارم تا گلستانی از باورهای مثبت را در آن بپرورانم وتمام تمرکزم روی عملکردم باشد واگاهانه عمل کنم تا تجسماتم هم آگاهانه فقط روند مثبت را در پی گرفته وبرای خلق آنها هدفمند گام بردارم وبا ایمان وباورهای قوی منتظر پدیدارشدنشان باشم .

    خداروشکر می کنم استاد جان ،دستانی شدید تا با تاثیرگرفتن از کلام های نابتان طعم واقعی خوشبختی را بچشم و بهره هاببرم وهرروز که جلوتر می روم آرامش بیشتری احساس می کنم وخداوند را کافی برای بدست آوردن هرچیزی که تجسم کرده وباخواست واراده اش برایم جاری می کند ….

    در پناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی باشید و بدرخشید، دوستتون دارم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    ‌‎‎‎‎‌‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‎‎‌‌‎‎‌‎‌‌‎‌‌‎‎‎‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‌‌‎‎‎

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 16 رای:
    • -
      سید مصطفی میربهرسی گفته:
      مدت عضویت: 955 روز

      سلام خدمت مهری جونم خانم بزرگوارم

      میخواستم از فاصله 35متری بین خانه و کافه یه خداقوت بهت بگم بابت نوشتن این کامنتهای قشنگت و پر انرژیت

      و یه خداقوتی دیگه بهت بگم بابت کارای خانه داری که خیلی خوب انجام میدی و همیشه من شرمنده میشم که اینقد تو زحمت زیاد میکشی برای خانه و زندگیمون

      انشالله که همیشه پرانرژی بدرخشی به لطف خدا

      همین میخواسم یه تشکر کرده باشم

      انشالله 14بهمن روز تولدت اگه خدا بخواد یه شاخه گل مریم برات میگیرم

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
      • -
        رویا مهاجرسلطانی گفته:
        مدت عضویت: 2207 روز

        با درود و وقت بخیر خدمت آقا مصطفی عزیز همسر گرانقدر دوست عزیزمون خانم مریم مهدی فر نازنین .. واقعا چه سعادتی شد که همسر دوستمون رو در سایت دیدیم البته منظورم کامنت تون بود وگرنه عکس تون رو در پروفایل دوست عزیزمون رویت کردیم خیلی خیلی خوشحال شدم از خانم عزیزتون تشکر و قدردانی کردید و با اجازه تون رفتم پروفایل شما رو هم خواندم خیلی خیلی کافه تون مبارک باشه هر چند مریم جون مدام از شما و کار مشترک تون همیشه تعریف می کنند و از خواندن کامنت های با مهر و محبت ایشون سر مست میشیم ..

        آقا مصطفی میربهرسی ازتون تشکر و قدردانی میکنم برای این نوشته های با مهر و محبتی که نثار همسر گرامی تون کردید و از اینکه زوج های سایت رو کنار هم میبینم که در یک مدار و فرکانس هستند و با هم رشد و پیشرفت می کنند و حرف های مشترک عباسمنشی و قوانین این جهان رو با هم رد و بدل میکنند خیلی ذوق می کنم . بهتون تبریک میگم و تحسین تون میکنم انشالله همینطور با همین فرمون بسوی بهترین ها حرکت کنید الهی آمین اینکه خواستین روز تولد ایشون یک شاخه گل مریم بگیرید بنظر میاد باید تمام اون محل کافه تون رو گل مریم بکارید در کنار مریم عزیزمون

        خدا یار و نگهدار تون باشه و بهترین رزق و روزی و پول و ثروت و نعمت و برکت و خیر و خوشی و سلامتی رو در کنار دلبرتون رو آرزومندم

        شاد و موفق و پایدار باشید

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
        • -
          سید مصطفی میربهرسی گفته:
          مدت عضویت: 955 روز

          سلام رویا خانم خیلی خیلی ممنونم از شما بابت پاسخ قشنگی که به کامنت من دادین

          ببخشید من زیاد وارد به نوشتن کامنت نیستم

          روح همسر و مادر گرامیتان در آرامش الهی باشد انشالله

          انشالله در کنار بچه هات هر روز زندگی شاد و پر از آرامش داشته باشین

          واقعا باید یه خداقوت بهتون گفت که خیلی فعال هستین در سایت

          انشالله به لطف خدا این خانه که داخلش هستین هرچه زودتر خریداری کنید و کلی ثروت دیگه وارد زندگیتون بشه

          در پناه خدا شاد و سلامت باشید

          میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: