live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد

سرفصل آگاهی های این فایل شامل:

  • رعایت تکامل یعنی، بهبود عملکرد فعلی ات نسبت به قدم قبلی و استمرار در این روند؛
  • تکامل به این معنای صرف زمان طولانی برای رسیدن به یک خواسته نیست، بلکه این معناست که: وقتی ظرف وجود ما آماده دریافت می شود، به خواسته هامان می رسیم. اینکه چقدر زمان می برد تا ظرف وجود ما آماده شود، بستگی کاملی به کار کردن روی باورهایمان دارد؛
  • “طمع، حرص و عجله”، بزرگترین اسلحه های شیطان هستند. به اندازه ای که از این خصوصیات دور می شوی، در مسیر هموار تحقق خواسته هایت قرار می گیری
  • اگر بخواهی قانون تکامل را دور بزنی، حتی اگر به خواسته ات برسی، نه تنها از مقصد لذت نمی بری، بلکه به پوچی می رسی؛
  • رعایت قانون تکامل یعنی: مقایسه نکردن خود با دیگران. ریشه این ویژگی، ااحساس خود ارزشمندی درونی است؛
  • سختی های مسیر، نتیجه عدم درک و رعایت قانون است. وگرنه به اندازه ای که با قوانین هماهنگ باشی و بر طبق قانون عمل کنی، به همان اندازه مسیر رشد شما هموار می شود؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد
    266MB
    37 دقیقه
  • فایل صوتی live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد
    36MB
    37 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

608 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زلیخا جهانگیری⁦» در این صفحه: 3
  1. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2281 روز

    سلام

    داشتم کامنت هارو می خوندم، چون زیاد هستن و با تفکر می خونم، چندین روز طول می‌کشه کل کامنت هارو بخونم، و یجورایی طی چندین روز درک بهتری از گفته های استاد پیدا میکنم.

    الان حین خواندن کامنت ها یه چیزی یادم افتاد، فکر کنم خیلی هامون چنین تجربه هایی از دیگران شنیدیم.

    مثلاً یک نفر که کلی اضافه وزن داره و برخلاف قانون تکامل میخواد یک شبه لاغر بشه، مثل گفته ی استاد می‌ره بلا سرخودش میاره. حالا بعد از اینکه خوب میشه، دیگه دنبال کاهش وزن نمیره، یعنی اینطوری نتیجه گیری می‌کنه که ولش کن، همینطور چاق بمونم بهتر از ناقص شدنمه. دیگه فکر نمیکنه که شاید راهش اشتباه بوده…

    یا کسی که یه کسب و کاری رو راه میندازه و شکست میخوره، دیگه فکر نمیکنه شاید اشتباه کرده و دوباره تلاش کنه، طبق باوری که مذهب و جامعه به اشتباه تلقین کرده، فکر میکنه، طمع کرده و خدا اینطوری عذابش کرده. یا پاسخ طمعش رو داده. و نتیجه گیریش میشه قانع باشه به داشته ها، با فقر کنار بیاد، طمع کار خوبی نیست و نتیجه نخواهد داد.

    در کنار هزاران سودی که در این سایت نصیبمون میشه، یکی دیگه از این سودها، اینه که وقتی کسی چنین تجربیاتی از خودش واسمون میگه و مثلاً میخواد مارو نصیحت کنه که بلندپرواز یا زیاده خواه نباشیم، میتونیم با قانون بسنجیم که اشتباه از خودش بوده و بدون توجه به نصیحت هاش، برای رسیدن به هدفمون تلاش کنیم و ادامه بدیم. و هرگز ناامید نشیم.

    متشکرم استاد.🌹🌹🌹🌹

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  2. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2281 روز

    سلام به استاد و مریم عزیز و بقیه دوستان هم فرکانسی عزیز در این فضای بی نظیر

    این لایو اولین لایوی بود که تونستم باهاتون همراه باشم، و چقدر عالی بود و چقدر حسم خوب شد.

    استاد در مورد تکامل میخواستم شرایطمو بگم…

    در فایل صوتی فوق العاده که در پروفایل مدیر فنی سایت هستش و به دوستانی که هنوز نشنیدن پیشنهاد می کنم حتما بارها گوش کنن تا دلیل عدم موفقیتشون رو پید کنن. البته دوستانی که کلی تلاش کردن و هنوز نتیجه ی دلخواهشون رو نگرفتن.

    توی اون فایل که در مورد نپذیرفتن شرایط نادلخواه هستش صحبت شده. و من فکر می کنم به تکامل ربط داره. استاد شما یکسری ویژگی هارو ذاتی دارید و چون خیلی از ماها اون ویژگی های ذاتی رو نداریم، هرچقدرم که قضیه تکامل و نچسبیدن به خواسته و قدمهای کوچک برداشتن رو رعایت کنیم، بازهم نتیجه ی شمارو نمیگریم. و من در همون فایل صوتی یکی از ویژگی های اصلی شما که حالا با استفاده از قانون، باعث خلق چنین زندگی شده، رو تازه متوجه شدم. خواستم روند خودم رو بهتون بگم تا اگه خواستید در آموزش هاتون لحاظ کنید.

    با اینکه در روابط، خیلی خیلی شرایط بهتری نسبت به بقیه عزیزان و اطرافیان دارم. ولی من بازهم خواستار بهبودم. در مورد ثروت هم همینطور. حال من یکسال و نیمه در این مسیرم، کاملا هم سعی کردم رعایت کنم قوانین رو. در طی این یکسال و نیم در مورد روابط، واقعا، واقعا، کار کردم و وقت چندماهه گذاشتم و ترمزهام رو پیدا کردم و سعی کردم مخالفش فکر کنم و الگو ببینم. وابستگی نسبت به همسرم رو کم کنم یا از بین ببرم. به خوبی ها و نکات مثبت ایشون توجه کنم. بدون چشم داشت و با حس عالی عشق بورزم. اصلا چون ایشون خیلی ویژگی های عالی داره، من از ته دلم عاشقشون هستم و ناخوداگاه همش ویژگی های خوبشون درنظرم هست. و هر لحظه از دیدنشون و کنارشون بودن لذت میبرم. خیلی خوش مشرب هستند. و بعد از اینکه اینطوری تمرکزی کار کردم، برای چندین ماه رها کردم.

    در مورد ثروت هم علاوه بر مواردی که در مورد روابط گفتم، در مورد ثروت هم انجام دادم، ترمز. توجه به داشته ها.رهاسازی و… و علاوه بر اون ها یکسال است که هر روز قدم هایی برای کسب و کارم برداشتم. و این را هم بگویم که یک روز هم نبوده که از آموزش های شما جدا باشم. هر روز متعهدانه و تایم های طولانی در روز برای کسب اگاهی از فایل هایتان وقت می گذاشتم.

    در مورد سلامتی هم همینطور. من یه مساله ای دارم که پانزده ساله باهامه. و در طول این یکسال و نیم آن هم خوب نشده.

    البته در این یکسال و نیم خیلی اتفاقا های عالی برام افتاده و تمام شرایطی که نام بردم بهتر شده مثلا معده دردم خوب شده، یا خونه ی خوبی خریدیم، توی روابط هم بهتر شدم. ولی اون چیزی که من میخواستم با در نظر گرفتن تکامل و رهاسازی و تلاشی که متعهدانه انجام میدم اتفاق نیوفتاده. و در کل 90 درصد حس و حالم خوب بوده و هست.

    و این درخواستهایی که من به جهان داشتم باعث شد منو هدایت کنه به اون صوت بی نظیر. دقیقا مشکل اصلی من همونی بود که توی اون صوت گفتید.

    من ذاتا شخص قانعی هستم، شخصیته بساز دارم. شخصیتی که ذهنیتش اینکه بخاطر ویژگی های خوب همسر یا زندگی یا سلامتی، باید ویژگی های بد رو تحمل کرد…

    شخصیت بساز یا قانع بودن و تحمل کردن شرایط ناخواسته که هزاران بار از طرف دیگران تشویق شدم و فکر می کردم خوبه و بازهم سعی می کردم قانع تر باشم، بسازتر باشم و بیشتر تحمل کنم و…

    این ترمز بسیار بسیار بسیار قوی در رسیدن به همه ی خواسته ها در من هست و من دوروز پیش اینقدر عمیق بهش پی بردم. توی اون فایل اینقدر عالی توضیح دادید که درک کردم مساله ی من کجاست. ترمزی که هر چقدرم سالها تکامل و رهاسازی رو انجام میدادم بازم بعید می دونم میزاشت به خواستم برسم. در این یکسال و نیم من فکر می کردم بازم باید تکامل رو رعایت کنم و صبر کنم و همینطور ادامه بدم و به خواستم میرسم ولی در اون صوت، وقتی شما گفتید: یکسااااااااااااااااااال یه بیماری توی بدن من بمونه و نره؟؟؟؟؟؟؟ اونجا بودم که متوجه شدم مدت زمان زیادی صبر کردم. منم یکسال و نیمه یه بیماری و یکسری شرایط ناخواسته رو برای خودم حفظ کردم. و همچنین در این لایو عالی که گفتید تکامل صرفا مدت زمان طولانی نیست.

    فرق میکنه من از درون نپذیرم و رها کنم و تکامل رو در نظر بگیرم.

    با اینکه، من از درون بپذیرم و رها کنم و تکامل رو در نظر بگیرم.

    و همچنین در این مورد که شخصیتمون باید تغییر کنه. این مورد رو هم اگر مقدوره بیشتر برامون صحبت کنید. برای تغییر شخصیت چیزی که من فکر می کنم و دارم سعی می کنم انجامش بدم، فایلها رو گوش کنیم و نکته برداری کنیم وتفکر کنیم. نمونه هارو دنبال کنیم. در مسیر توحیدی تر شدن قدم برداریم. برای اهدافمون قدم برداریم. و در کل سعی کنیم به گفته های شما عمل کنیم.

    چون در اون فایل گفتید تا وقتی شخصیتمون تغییر نکنه، نتایج بزرگ رخ نمیده، آیا علاوه بر اینها من باید کار دیگه انجام بدم ولی من نادیده اش گرفتم؟ چطور شخصیت خودمو تغییر بدم. برای مثال همین مهمترین موضوع شخصیت پذیرفتن رو به شخصیت نپذیرفتن تغییر بدم؟

    اینکه من اینقدر متعهدانه و حال خوب، دارم ادامه میدم، و ظرفم آماده شد جهان ترمز قوی رو بهم نشون داد و من مطمئنم که خداوند هدایتم می کنه. و آگاهم میکنه تا به خواست هام برسم. و خوشبختی بیشتری رو تجربه کنم. من لایق بهترین زندگی ها هستم. بهترین شرایط. اینارو هم خواستم انتقال بدم به استاد که از شرایط شاگردانش باخبر بشه.

    حال دل هممون شادد باشه. خدانگهدار.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    زلیخا جهانگیری⁦ گفته:
    مدت عضویت: 2281 روز

    خب استاد کلی کتاب موفقیت می خواندند و همه را اجرا می کردند. یکیش خراب کردن پل های پشت سر بود. خب استاد تمام زندگی قبلی اش را داد رفت تا دیگر یک درصد هم به برگشت به شهر و زندگی قبلی فکر نکند. ولی از اونجایی که تکامل را رعایت نکرده بودند در این مسیر سختی های زیادی کشیدند. و اشتباهات خودشان برای ما مثال می زنند تا ما بهتر درک کنیم.

    در کل این آگاهی هایی که الان اینقدر عمیق استاد درک کرده اند، قطعا آن موقع ها نبوده. پس طبیعیه به مسیرهای بیراهه و سخت هدایت میشدند.

    [اافتخار ازون تصمیم ترک بندرعباس،رهاکردن کار و رفتن تو دل ترسها صحبت میکردید] این جمله و این حرکت استاد، نشان دهنده ی جسارت انجام کارها و جدی بودن در هدفشان و غلبه بر ترس ها است.

    درواقع ترک بندرعباس و رها کردن همه چیز در بندرعباس حرکت درستی بود، اما قبل از آن می بایست در همان بندرعباس چندتا سمینار برگزار می کردند تا تکامل خودشان را طی می کردند و بعدش مهاجرت می کردند.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: