سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- رعایت تکامل یعنی، بهبود عملکرد فعلی ات نسبت به قدم قبلی و استمرار در این روند؛
- تکامل به این معنای صرف زمان طولانی برای رسیدن به یک خواسته نیست، بلکه این معناست که: وقتی ظرف وجود ما آماده دریافت می شود، به خواسته هامان می رسیم. اینکه چقدر زمان می برد تا ظرف وجود ما آماده شود، بستگی کاملی به کار کردن روی باورهایمان دارد؛
- “طمع، حرص و عجله”، بزرگترین اسلحه های شیطان هستند. به اندازه ای که از این خصوصیات دور می شوی، در مسیر هموار تحقق خواسته هایت قرار می گیری
- اگر بخواهی قانون تکامل را دور بزنی، حتی اگر به خواسته ات برسی، نه تنها از مقصد لذت نمی بری، بلکه به پوچی می رسی؛
- رعایت قانون تکامل یعنی: مقایسه نکردن خود با دیگران. ریشه این ویژگی، ااحساس خود ارزشمندی درونی است؛
- سختی های مسیر، نتیجه عدم درک و رعایت قانون است. وگرنه به اندازه ای که با قوانین هماهنگ باشی و بر طبق قانون عمل کنی، به همان اندازه مسیر رشد شما هموار می شود؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد266MB37 دقیقه
- فایل صوتی live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد36MB37 دقیقه
بنام خدا
گام 12
از دیشب ککامنت نوشتم
از اینکه مسیر تکاملی یادم نمیومد
فکرم مسغول بود
و یهو امروز یادم اومد که باباااا همین تو سایت بودن و دوره خریدن تکامل بوده دیگه
برای من از زمان دانشگاهم شروع شد
من کارمزد دانشجویی بودم
و از طریق شنیدن صحبت های ی دانشجو با مسیول کتابخانه
کنجکاوشدمک کتابهای پائولو کوئلیو رو بخونم
این اولین گام بود
سالها بعد ی دوست بهم کتابی روداد ب امانت اسمش یادم نیست ولی
توی اون ب فرشته ها نامه مینوشتی و درخواست هات رو میدادی
بعد خیلییی هدایتی ادد شدم توی گروهی که
توش شکرگزاری میکردن
بعد همونجا کتاب معجزه شکرگزاری راندا برن رو انجام دادیم
بعد هدایت شدم ب ی منتور ب نام دنیا گرایلی که کامنتهاش رو توی سایتتون دیده بودم
ازش یکی دوتا دوره خریدم
و ایشون. و ب دوستم معرفی کردم
اون زمان دنیا ی دوره گذلشته بود بنام جمعه های هدفمند و دوستم تو اون دوره شرکت کرد
و این دوستم خیلییی پیگیر بود
و با استاد اشنا شد و دید دقیقا دوره جمعه های هدفمند تماما حتی تمریناتش
تمرینات دوره هدف کذاری استاد عباسمنش
اومد ب من کفت
و درباره استاد توضیح داد ک این استاد خیلییی خفن
و. تو امریکا زندگی میکنه
دوره هاش قیمت میلیونی داره
و من ک خیلی از دنیا حس خوب میکرفتم
وقتی فهمیدم ک کپی استاد
از چشمم افتاد
و اومدم تو سایت
و البته هدایت شدم ب داشتن دوره های استاد بطور غیر مجاز ( میخواستم ی شبه ره صد ساله برم
فکر میکردم ی چیز خاصی هست ک من اون بفهمم زندکیم از این رو ب اون رو میشه
که زهی خیال باطل)
من ک از دنیا دوره خریده بودم
و بعد فایلهای استاد رو گوش دادم دیدم دقیقاااا ی حاهایی مثالها ، عینااا مثال استاد
یا تکه کلام استاد
خلاصه ک گوش دادن ب فایلهای غ مجاز رو با حس نچندان خوب گوش میدادم
( چون اول فایل میشنیدم که اکر نخریدی این فایل حرام
ب من حس خیلی بدی میداد
که من دزدی کردم
توجیه میکردم که حالا من کوش بدم
پولدار بشم
میرم دوره. رو میخرم
ولی دلم راضی نبود)
این روند اومدن در سایت تا هدایت شدن و همفرکانس شدن برای استفاده از فایلهای رایگان استاد برای من 4 سال طول کشید
و من متعهدا فایلهای دوره ها رو پاک کردم
بارها وسوسه شدم دوباره دانلود کنم ( چون توی اکانت تلگرامم هست)
ولی تعهدم نشکستم خداروشکر
و خیلییی زود، حدودا س ماه بعد از تعهدم
دوره کشف قوانین رو ک همیشه دوست داشتم داشته باشم خریدم
بعد دوره احساس لیاقت
و بعد عزت نفس
( اصلا اون زمان ک با استاد اشنا شدم
خرید دوره های استاد رو محال میدیدم با وضعیت درامدم)
و خدا رو هزاررر مرتبه شکر میکنم که بالاخره ب مدار همراهی رسیدم
هر روز فایلها رو گوش میدم
اوضاع بهتر از قبل
و البته میدونم اگر بیشتر عمل کنم نتیجه عالیتر میشه
این سیر تکاملی از زمان دانشگاه تا اومدن ب سایت برای من 17 سال طول کشید
اوووف جقدرر زیاد
ولی بازم خداروشکر اومدم تو مسیر
و از خدا میخوام ک کمکم کنه ب موندن در مسیر و هدایتم کنه ب درک بهتر فایلهای استاد
و قوانین
بنام خدا
گام 11
راستش هرچی فکر کردم یادم نیومد ک کاری بوده و من شروع کردم
و اصلا تکامل در نظر گرفته بودم یا نه
من خیلی کارها انجام دادم تو کامنت های قبلیمنوشتم
فکر کنم فقط اب حوض نکشیدم
از همه پول دراوردم ولی اون جور ک راضی کننده باشه نه
من بعد از ازدواج خیلی راحت در اموزشگاه زبان دخترانه شروع ب کار کردم
اول کلاسهام با بچه های ابتدایی بود و کم کم راهنمایی ودبیرستانی
و بعدش اینقدر پیشرفت کردم ک مثلا کلاس مهندسهای شرکت ( آقایون) رو اول ب من پیشنهاد میدادند
الان ک نوشتم متوجه شدم که من تکاملی ب اون جایگاه رسیدم
ولی چیزی که بود اینه کمن هیچ وقت جسارت اینکه زبانسرای خودم روداشته باشم نداشتم
همیشه ی نجوای درونی بود که بابا دردسر داره
سرمایه میخواد ی ترس درونی که من نمیتونم
و ترجیحم این بود که برای جایی کار کنم
و نتیجه : اینقدر ب لطف خدا کارم عالی بود که خیلیا میخواستن فقط با من کلاس داشته باشن
از لحاظ مالی برای من ، رشد چندانی نداشت و اندازه مدرسای دیگه بود
ولی نتیجه مالی خوب و بالا بردن اسم زبانسرا رو برای مدیرم ب همراه داشت
از زبانسرا جدا شدم. و رفتم تو حوزه هنر و نقاشی
مادرم مزون دارن
کنار مغازه مادرم ی دختر ک شاید زیر 21 22 سال باشه
مغازه احاره کرده
کلی هنرجو داره
وقتی دیدمش دلم خواست منم گالری هنری دنج برا خودم داشته باشم
جدا از بحث مالی ک الان شرایطش رو ندارم
باز نجوای درونی که
تو چطوری میخوای شروع کنی
از کجا اموزش رو شروع کنی
و اگه کرایه مغازه درنیومد چی
اکه ی طرح بود ک نتونستی خوب بزنی چی
و …
یعنی ایده در نطفه خفه میشه
الان با این فایل ب ذهنم اومد که من فعلا تو خونه روی افزایش مهارت هام با دوره هایی که خریدم کار کنم
پله پله
و بعد ب ذهنم اومد که خوب ک کار کردم ی طرح درس برای خودم درست کنم و شروع کارم از این مسیر باشه
و بعد دوباره ب ذهنم رسید که از استاد خوشنویسیم بپرسم ببینم میتونم توی ارشاد اتاق بگیرم
حالا فعلا در مرحله تمرین در منزلم
عجله ندارم
و کار میکنم و منتظر هدایت خدا میشم
استاد اصلا احساس عجله یا روکم کنی رو ندارم
کلا نداشتم
و فقط دلم میخواست ومیخواد که ب رفاه و استقلال مالی برسم
ب اینکه هر وقت چیزی نیاز داشتم راحت بتونم تهیه کنم
هر هزینه ای نیاز بود انجام بدم ، از عهده اش بربیام
درگیر دو دوتا 4 تا نباشم
اینم رد پای من
بنام خدا
دیروز داشتم کامنتهای یکی از فایلها رو میدیدم که یهو یکی از عکسهای استاد توی موارد پیشنهادی توجه ام ب خودش جلب کرد
و زدم روش تا ببینم چ فایلی
ب محضی ک کامنت منتخب رو خوندم انگار برای خود من بود وخدا هدایتم کرد
و من نشانه روزم گرفتم و از اون دکمه هدایت استفاده نکردم
اندیشه عزیز در مورد علاقه اش ب هنر و ثروت ساختن نوشته بود
دقیقااا خود من
تمام زبان اموزام کلاسهاشون کنسل شد
و الان خودمم و خودم
درامدم نقریبا صفر شده دو سه ماهه
از کنسلی کلاسهام ناراحت نیستم و قبلا هم درموردش نوشتم ( اذعان میکنم که دوست دارم زبان اموز جذید داشته باشم)
ولی شاید همین قطع شدن
این تضاد
برای من راهی برای رفتن توی مسیر مورد علاقه ام. یعنی هنر
که اصلا از اول اشتباه رشته مدرسه ام رو ب حای هنر و رفتن ب هنرستان، ریاضی انتخاب کردم و این مسیر اشتباه رو شاید 20 ساله دارم ادامه میدم
از دبیرستان تا الان
دیدم من چندین و چند دوره خریدم
کدوم رو تا اخر اخر تمام کردم
یا تمامی مدلها رو اجرا کردم
ب جز یکی دوتا
فکر کنم همه رو نصف و نیمه دیدم و اجرا کردم
در نظر اول که فایلهای اموزشی رو میبینم بنظرم برای من خیلی اسون میاد و یا ب اندازه کافی برای من جذاب نیس
پس میگم ولش کن
ولی چند وقت پیش دقیق یادم نیس چطور خدا هدایتم کرد
ولی ب این درکرسیدم که
بابا، تو ک فکر میکنی اینا اسون
اب خوردن
خوب برو ی دوتا طرح از خودت بزن
دیدم از بس نقاشی نکردم ذهنم قفله
گفتم فایده نداره باید دوباره شروع کنم
یکی از اون دوره ها رو که خریده بودم و احساس کردم با مود الانم اوکی
انتخاب کردم
و دیدم چقدر ب دلم نشست
درحالیکه اون زمان ک استاد درس ها رو توی کانال میذاشت بنظرم زشت یا خیلی اسون میومد
( یعنی اون زمان من در مدار اجرای اونها نبودم با اینکه پولش پرداخت کرده بودم
مثل دوره های استاد
که خیلیا میخرن
ی عده شون فقط میخرن
ی عده دیگه ی چندبار گوش میدن
ی عده دیگه ،گوش میدن ولی درک نمیکنن
و …
تا اون عده قلیلی که هم درک میکنن هم عمل میکنن)
خلاصه دست ب قلم شدم و دیدم
همون طرحهای ب ظاهر اب خوردن
روک اتود میزنم
گاهی ی جور نافرمی میشه
مثلا خطهام در ی سری جهت ها پختگی یا محکمی رونداره
و فهمیدم که ای دل غافل
تو ک فکر میکردی خیلیییی بلدی
هنوز تو اتود اولیه گاهی میلنگی
پس شروع کردم ب کار کردن
و کشیدن
و چندتا از طرحهام رو توی اینستام منتشر کردم
چندین نفر درخواست دوره اموزشی یا کلاس خصوصی دادن
ولی من با کمک استاد فهمیدم که من هنوز تکاملم رو طی نکردم
و باید خیلی بیشتر کار کنم
و بعد دوره اماده کنم
و در همین مسیر که دارم لذت میبرم از کار کردن
خدا خودش من ب مدار مشتری ها و مسیرهای ثروت ساز هدایت میکنه
ی مثال دیگه
در مورد بدنسازی
من دوماه که باشگاه میرم خداروشکر بعد از ی وقفه تفریبا 4 ساله
ماه اول ی برنامه سبک بود
و یادم من از هالتر Ez بدون هیج صفحه ای استفاده میکردم
و اصلا زور هالترهای خالی صاف رو برای جلو بازو نداشتم
تو ماه دوم هفته اول تونستم همون هالتر صاف ها رو بدون صفحه بزنم که از ez سنگینترن
و تو هفته دوم 10 کیلو
و امروز توی هفته سوم 12/5 کیلو رو زدم
و تکاملم رودارم طی میکنم
و میبینم ک چطور یواش یواش بدنم داره قدرتمند تر میشه
و عجله ندارم
یا وزنه های دیگه رو ماه اول با 5 شروع کردم ولی الان 15 کیلو برام مناسب شد و میتونم سه ست بزنم و برام نه خیلی اسون نه خیلی سخت
با حوصله و عشق و شکرگزاری برای امکان حضورم درباشگاه و مربی خوب
و پولی که پرداخت میکنم
و جای امنی که دخترم رو میذارم
تمریناتم رو انجام میدم
خداروشکر که این قانون رو درک کردم
ولی باز ذهن چموش و شیطان هم بیکار نمیشینه
وقتی فشار مالی داری
وقتی خودت مقایسه میکنی
وقتی حسادت میورزی
اون زمانکه که میخوای قانون دور بزنی و دلت میخواد ره صدساله رو یک شبه طی کنی
پس باید مرتب خودمون ببندیم ب اگاهی ها
که اگر هم لغزیدیم و زدیم جاده خاکی
زود بیایم تو مسیر
الهی ب امید خودت و همت خودمون