live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد

به نام خالق عشق و زیبایی

درود و خداقوت به استاد عزیز، خانم شایسته نازنین و همه همراهان خوبم در این پروژه الهی

خداروصدهزار مرتبه شکر که جریان هدایت هربار داره بهم کمک میکنه که با آرامش و لذت بیشتری زندگی رو تجربه کنم.

یکی از سوال‌هایی که قبل از آشنایی با قانون تو ذهنم بود اینکه چرا بعضی آدم پولدارا حالشون خوب نیست؟

یعنی تبدیل شده بود به یکی از مهم‌ترین معماهای زندگیم و یه جورایی برام ترمز ایجاد کرده بود که آره کسی که میره سمت پول داره حال خوبش رو برای رسیدن به اون پولا هزینه میکنه و دیگه حالی براش نمیمونه که بخواد خوب باشه، برای همین هدایت میشدم هی به آدم پولدارایی که اعتیاد به چیزای مختلف داشتند، حالا همان موقع نمیدیدم که بابا این همه آدم دیگه هستند که اعتیاد دارند یا حالشون خوب نیست تو زندگی یه قرون هم پول ندارن، تو چرا اصلاً داری به این فکر میکنی که بعضی آدم پولدارا حالشون خوب نیست؟:)

هرچقدر که بیشتر با قانون آشنا شدم این سوال برام بی‌ارزش‌تر شد اما اگر بخوام با توجه به درکی که به لطف خدا تا به اینجا از قانون داشتم جواب بدم باید بگم که موضوع پول یک بخشی از ثروتمندیه، صرف اینکه یه نفری پولدار باشه نمیشه گفت ثروتمند هم هست، یعنی از نظرم من واژه ثروت واژه جامع‌تریه و تمام ابعاد آزادی رو در برمیگیره در تمام ابعاد زندگی چیزی که در این مسیر داریم الگوش رو میبینیم و تحت آموزش هستیم.

شاید یکی از پاسخ‌های مهم دیگه این باشه که انگیزه بسیاری از افراد برای رشد و دستیابی به اهدافشون دیگران باشه. وقتی که ما اهدافمون رو تحت تأثیر دیگران تعریف میکنیم، اولاً انگیزه ایجاد کردن و لذت بردن از مسیر خیلی خیلی کار دشواری میشه، دوماً نتیجه به قدری ناپایداره که اصلاً باعث نمیشه ما احساس کنیم به نسبت گذشته خوشبخت‌تر شدیم چون به این هدف رسیدیم.

{دیگران}، یه پاشنه آشیل خیلی مهمه تقریباً اکثر آدم‌ها از جمله خود منه، حالا من به لطف دوره لیاقت خیلی خیلی بهترم اما همچنان که دارم بررسی میکنم خودم رو میبینیم که رگه‌های {دیگران} هست و برای از ترمیم این پاشنه آشیل تمرین و ممارست نیازه.

چند روزی بود احساس میکردم یه نارضایتی در اعماق وجودم داره باهام صحبت میکنه و از خداوند هدایت خواستم تا پاسخ رو بهم نشان بده که این احساس داره چه پیامی رو به من میده؟

بعد اومدم فکر کردم که خب من مدت‌هاست دارم رو ذهنم کار میکنم و نتایج بسیار خوبی هم بدست آوردم اما درونم از اینکه یه سری از خواسته‌هارو همچنان نداره ازم گله داره انگار. بعد که دقیق‌تر شدم متوجه شدم دلیل این گلایه دیگرانه چون این احساس مدت‌هاست داره هی تو وجودم باهام صحبت میکنه و بهم یادآور میشه که برای اینکه چیزی رو داشته باشی باید باهاش هم‌فرکانس بشی نه اینکه تقلا، عجله یا زور بزنی، راه هم‌فرکانسی تغییر کانون توجه، باور و ماندن در احساس خوبه. تنها راه رسیدن به خواسته‌هایی که احساس خوبی به ما میدن اینه، تنها راه.

بعد که هدایت شدم به این فایل و استاد دوباره در مورد قانون تکامل و حرف مردم و بقیه مردم صحبت کردند خیلی بهتر متوجه شدم که بله پاسخ درست همینه و یه جمله‌ای این بار با وضوح بیشتر بهم گفته شد که وقتی بدونی همه چیز یه قانونی داره و قانون رسیدن به خواسته‌ها و زندگی دلخواه تغییر شخصیته و اگر داری از این تغییر شخصیت لذت میبری یعنی داری تغییر میکنی تو عملاً به بی‌نیازی میرسی و اون فرکانس به راحتی هر چیزی که بخوای رو وارد زندگیت میکنه. پس راه تغییر شخصیت در نظر گرفتنه تکامله.

اصلاً اگر تکامل رو در هر کاری لحاظ نکنی فقط زجر میکشی.

من خودم خیلی خودم رو زجر دادم.

اعتراف میکنم همین چند وقت پیش هم یه سوتی در این مورد دادم و خودم رو وارد یه فشارهایی که کردم که اگر تکامل طی میشد اصلاً بهش نیازی نبود اما شکر خدا در خصوص یه مورد بسیار بسیار مهم قانون تکامل رو رعایت کردم و خودم رو قشنگ از افتادن در اعماق یه چاه نجات دادم.

وقتی خوب رو خودت کار میکنی قلبت باهات صحبت میکنی حتی اگر اشتباهی هم انجام بدی اون اشتباه یه پله تو رو عقب میندازه یعنی درصد اشتباهات رفتاری من به نسبت گذشته به زیر 10 رسیده و این برای من یه آمار شگفت‌انگیزه.

همین دیشب به یکی از دوستان در مورد درک قانون تکامل میگفتم. یکی از چیزهایی که باعث میشه ما ناسپاس باشیم درک نکردن قانون تکامله، این ایراد خودم من هم هست، این موضوع باعث میشد من رشد خودم رو نبینیم.

وقتی آدم قانون تکامل رو در نظر نگیره و بخواد برای دیگران زندگی کنه اصلاً نمیتونه روی زندگی خودش متمرکز بشه. نمی‌تونم خودش رو تحسین کنه، نمیتونه به خودش عشق بورزه، نمیتونه آینده خوب و دلخواهی رو برای خودش تجسم کنه.

قبلاً هم گفتم من آدمی بودم که همیشه از کارهای مورد علاقم پول می‌ساختم اما چون باورهام درست نبود ادامه نمیدادم و انگار یه جورایی دوست داشتم که سختی بکشم.

یکی از جاهایی که قشنگ من حاضر شدم سختی بکشم تو بحث خدمت بود. من فکر میکردم که تنها راه گرفتن پایان خدمت اینکه برم خدمت چرا چون آدمایی که خیلی قبولشون داشتم این توصیه رو به من داشتند و من هرچقدر هم زور میزدم جور دیگه‌ای فکر کنم دیدم نه زور حرف اونا بیشتره.

کاری که الان دیگه انجامش نمیدم.

تو همه زمینه‌ها سعی کردم نظر دیگران و تأیید دیگران رو بریزم دور

اگر دارم یه کار درستی رو انجام میدم به یه الهامی عمل میکنم خودم رو تحسین میکنم فارغ از هر نتیجه.

انصافاً خدا همیشه به من لطف داشته و اجازه نداده از یه جایی بیشتر در عدم رعایت تکامل غرق بشم و زجر بکشم و من همیشه سپاس‌گزارش هستم.

من هم کتاب موفقیت زیاد خوندم و اساتید مختلفی رو دنبال کردم اما هیچ جا به این دقتی که استاد شما درباره قانون تکامل صحبت میکنید صحبت نمیشه.

قبلاً من خیلی به بدنسازی و رشد سریع‌تر عضلاتم علاقه داشتم و خیلی هزینه میکردم برای پودر و مکمل و ازیجور چیزا و هی میگفتم من باید سریع رشد کنم و تو مدت زمان تمرین به جای اینکه من تمرکزم رو تمرین باشه فقط به چیزای دیگه فکر میکردم.

وقتی که با قانون انس بیشتری گرفتم هدایت شدم به یه ورزشی که هیچ جوره نمیتونی تکامل رو توش رعایت نکنی، ورزش یوگا.

یعنی هیچ قرص و مکمل و مربی و آمپولی امکان نداره بتونه کاری کنه که تو بتونی زودتر در یوگا پیشرفت کنی و نکته اینجاست که اصلاً ملاک پیشرفت بسیار متفاوته.

به حرکات ورزشی یوگا که یک بخشی از یوگاست میگن آسانا. من افراد بسیار زیادی رو دیدم و اتفاقاً تو اینترنت هم خیلی باب هست که آساناهای پیشرفته یوگارو انجام میدن و آموزش میدن اما هیچ کنترلی بر سایر رفتارهای خودشون ندارن، درصورتی که ماهیت یوگا تغییره، تغییر در همه ابعاد زندگی، نه فقط استقامت و انعطاف فیزیکی.

وقتی فکر میکنم به قانون، کسب‌وکار، یوگا، روابط، سلامتی، پول، عشق، احساس خوب و تمام زندگی به خوبی ردپای تکامل و تغییر رو میتونم احساس کنم.

اولین قانونی که من در کسب‌وکارم برای خودم تعریف کردم این بود که باید یاد بگیرم، ارزش‌آفرینی، فروش، مهارت و بهبود همیشگی رو.

تو سابقه خانوادگی من یه همچین چیز موفق و پایداری نبوده پس این وظیفه منه که روی این موضوع کار کنم.

از خدا می‌خوام مارو هدایت کنه به راه راست و صبر بهمون بده تا بتونیم عجله و طمع رو تا جای ممکن کنترل کنیم در وجودمون