سرفصل آگاهی های این فایل شامل:
- رعایت تکامل یعنی، بهبود عملکرد فعلی ات نسبت به قدم قبلی و استمرار در این روند؛
- تکامل به این معنای صرف زمان طولانی برای رسیدن به یک خواسته نیست، بلکه این معناست که: وقتی ظرف وجود ما آماده دریافت می شود، به خواسته هامان می رسیم. اینکه چقدر زمان می برد تا ظرف وجود ما آماده شود، بستگی کاملی به کار کردن روی باورهایمان دارد؛
- “طمع، حرص و عجله”، بزرگترین اسلحه های شیطان هستند. به اندازه ای که از این خصوصیات دور می شوی، در مسیر هموار تحقق خواسته هایت قرار می گیری
- اگر بخواهی قانون تکامل را دور بزنی، حتی اگر به خواسته ات برسی، نه تنها از مقصد لذت نمی بری، بلکه به پوچی می رسی؛
- رعایت قانون تکامل یعنی: مقایسه نکردن خود با دیگران. ریشه این ویژگی، ااحساس خود ارزشمندی درونی است؛
- سختی های مسیر، نتیجه عدم درک و رعایت قانون است. وگرنه به اندازه ای که با قوانین هماهنگ باشی و بر طبق قانون عمل کنی، به همان اندازه مسیر رشد شما هموار می شود؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد266MB37 دقیقه
- فایل صوتی live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد36MB37 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
جالب بود برام: گام 12 خانه تکانی ذهن؛ در خصوص قانون تکامل بود: دیروز داشتم مصاحبه با استاد قسمت 4 رو گوش میدادم: در خصوص قانون تکامل بود و چقدر قشنگ تو ذهنم جا افتاد
راستش من خودم از عدم قانون تکامل یه ضربه کوچولویی خوردم که درس بزرگی برام داشت و سبب شد که حرفاتون قشنگ تو مغزم چفت بشه
من وقتی وارد ویلا سازی شدم؛ درآمدم بود ماهی 20 الی 25 میلیون، سال 98 که سال قبلش یعنی 97 فک کنم درآمدم بوده ماهی 5 الی 10 میلیون
شرایط درآمدی عالی بوده؛ یهو همه چی تغییر کرده
اما من خودم اون شرایط خوبو خراب کردم؛ رفتم تو فاز اینکه راننده بگیرم کارمو انجام بده، حسابدار بگیرم کارای حسابداریمو انجام بده
دفتر گرفتم، میز و صندلی و بنر و ……. که اون دفتر برام 50 میلیون و شایدم بیشتر برام آب خورد که 10 بار هم پامو توش نذاشتم؛ اصلا دفتر میخواستم چیکار؟ که استوری بذارم من دفتر دارم
حسابدار میخواستم چیکار؟ بگم آره من خفنم حسابدار دارم
در صورتی که باید از اون درآمد لذت میبردم، سپاسگذار خدا بودم، نم نم رشد میکردم هم تو کسب و کارم هم تو درآمدم؛ ولی من همش ناله و شکایت که چرا من 25 میلیونه درآمدم؟ چرا بیشتر نیست؟ من که دفتر دارم، دستک دارم، حسابدار دارم، راننده دارم؛ چرا 25 میلیونه؟؟؟؟
اما الان نه حرص میزنم؛ نه طمعی دارم؛ تموم فکر و ذکرم اینه تو حوزه کاریم رشد کنم، به زیر و بم کسب و کارم خودم مسلط باشم، از درآمدمم راضی ام؛ هر روز با عشق میرم سر پروژه هام، از اینکه کار دارم، درآمد دارم، دارم تجربه کسب میکنم راضی ام؛ و دیگه دنبال این نیستم چیکار کنم درآمدم افزایش پیدا کنه
فقط میخام تو کارم مسلط باشم، متخصص بشم، حرفه ایی بشم؛ اینا رو که کسب کنم خب مشخصه پولم میاد دیگه؛ اما پولی که میاد در کنارش با لذت میاد با حس خوب میاد با آرامش میاد
الان من در بهترین شرایط ممکنم؛ چون الان دارم درک میکنم استاد میگن برو سراغ عشق و علاقت یعنی چی؟
من قبلا ماشینمو که ساینا بود دوسش نداشتم: سریع دوست داشتم برسم مقصدم از داخل ماشین بیام بیرون، رانندگی باهاشو دوست داشتم
اما الان ماشینمو دوست دارم؛ باهاش 70 تا بیشتر نمیرم؛ اصلا دوست ندارم برسم به مقصد دوست دارم مسیر طولانی بشه من بیشتر بتونم باهاش رانندگی کنم
شغل و کسب و کارم همینه: وقتی دوسش داری؛ دلت نمیاد برسی به مقصد پیاده شی، دوست داری برونی، دوست داری بری جلو تر؛ حرصم نداری گاز بدی؛ آروم آروم دوست داری برونی حال کنی، لذت ببری
خیلی خوشحالم که به این درک رسیدم و الان دیگه دلیل کار کردنم این نیست به اون عدد درآمدی برسم؛ الان دوست دارم فقط پشت فرمون شغلم بشینم آروم آروم رانندگی کنم و لذت ببرم؛ معلومه که اینطوری ام به مقصد میرسم؛ فقط با این تفاوت که از منظره لذت میبرم، از رانندگی لذت میبرم از جاده لذت میبرم
الان دلم میخاد تو مسائل فنی کسب و کارم رشد کنم؛ هیچ عجله ایی ام ندارم؛ همین که حال دلم خوشه؛ این یعنی همون استقلالی که استاد همش ازش حرف میزنه، این همون لذت بردن از تک تک لحظات زندگیه که استاد همش میگفتن و میگن و من همش دوست داشتم تجربش کنم: قبلا فکر میکردم باید مولتی ثروت مند بشم تا از تک تک لحظات زندگیم لذت ببرم: اما من همین الان دارم تجربش میکنم؛ چون شغلمو دوست دارم
خوشحالم که خداوند منو به شرایطی هدایت کرده تا از تک تک لحظات زندگیم لذت ببردم؛ من این خواسته رو از خدا داشتم و خدا این عشقو نسبت به کارم به دلم انداخت تا خواسته من محقق بشه؛ میخام بگم خدای من تا این حد خوبه
خدایا هزار بار شکرت