live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشد - صفحه 31
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/09/abasmanesh-9.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2024-10-02 02:14:202024-10-02 05:37:38live | رعایت قانون تکامل = هموار شدن مسیر رشدشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام دوستان
تا این گام که اومدم می تونم بگم برآیند احساس من خوب بوده و راضی ام
اینجا دارم میفهمم که مدار من در حد همون شنیدن بوده و چون روشون کار نکردم رشد نکردن و طبیعتاً هم نتیجه دلخواه نگرفتم
کار هر روز من سر زدن به سایت بود و اینکه ببینم چی جدید اومده و من چه چیز جدیدی یاد میگیرم (در اصل می شنوم) که بیشتر بدونم از چهار نفر دور و بریم
مطالب جدیدی تو حوزه های مختلفی که از استاد عزیز میشنیدم و وقتایی که تو یه جمع بودم میگفتم
میگفتم که ثابت کنم یه چیزی میدونم که خیلیا نشنیدن
خب یه عده تعجب میکردن و عده ای اهمیت نمی دادن و رو نظر خودشون قفل بودن و بعضی ها هم تأیید میکردن
اما این چیزی به من اضافه نمی کرد فقط یه حس خوشایند گذرا میداد که از دیگران بیشتر میدونم و من به همین بسنده کرده بودم
معمولاً هم یکبار نهایتاً دو بار هر فایل رو تماشا میکردم همش عجله و عجله
میدونستم که به یک گنج عظیم دست پیدا کردم اما نمیدونستم چجوری بهره ببرم یعنی همین الانشم نمیتونم بگم درست یاد گرفتم
اما تا همین گام دوازده دارم یاد میگیرم که قانون تکامل دور زدنی نیست طی کردنیه ضمنا با کسی هم شوخی نداره
تجربه زندگیم کم نیست خیلی هم از این طمع و عجله کردن آسیب دیدم اما نمیدونم چرا درس نمی گیرم چرا یادم میره تجربیات و اشتباهات قبلی رو؟
از نظر مالی به قدری تو فشارم که واقعاً غیر قابل تحمله و امروز به سختی تونستم خودمو کنترل کنم به حس بد دچار نشم
اینا همش بخاطر این بود که خیلی عجله کردم طمع کردم
الآن فقط میگم خدایا کمکم کن که برسم به همون وضعیت قبلی که داشتم هر چند اون هم خیلی مطلوب نبود اما هر چی که بود بدهکار نبودم
همه اینها رو دارم میگم که به خودم و دوستان عزیز بگم که تکامل رو رعایت کنیم صحبت های استاد رو بارها گوش بدیم تا درست متوجه بشیم نه اونجوری که خودمون دوست داریم بشنویم
بدترین چیزی که الآن اذیتم میکنه اینه که بدقول شدم اونا بخاطر اعتمادی که به من داشتن قرض دادن و من نتونستم سر وقت پرداخت کنم و الآنم که میخان نمیتونم پس بدم
واقعاً الان از ظاهر من کسی نمیتونه بفهمه که چقدر بدهکارم چون خیلی دارم سعی میکنم احساسم رو خوب نگه دارم یا نذارم بد بشه بخاطر قانونی که از استاد یاد گرفتم
و دارم سعی میکنم ای احساس خوب رو حفظ کنم و با این پروژه الهی کم کم جبران کنم
سلام به شما دوست فرکانسی عزیز.
پذیرش و قبول نقصهامون خودش یه گام مثبت برای رشد و رسیدن موفقیتهای بعدی هستش به شرط اینکه همیشه چشم اندازی بهشون داشته باشیم و ازشون به عنوان درس و تجربه یاد کنیم.
نگه داشتن احساس خوب در شرایط بد خیلی سخت و دشوارتر هستش اما قانونیه که باید رعایتش کنیم تا با نتایج بهتری مواجه بشیم.
سعی کنید ذهنتون رو از اتفاقات گذشته و کارهای اشتباهی که انجام دادید پاک کنید و به خاطر اشتباهاتتون خودتون رو سرزنش نکنید از طرفی به آینده فکر نکنید و اجازه ندید ترس و نگرانی بر احساسات شما غلبه کنه.
هر روز صبح که از خواب بیدار میشید فکر کنید فقط برای امروز میخواید طبق قوانین آگاهانه با تمرکز کردن بر زیباییهای اطرافتون و هر نکته و نقاط مثبت اتفاقات روزمرتون احساستو خوب نگه داری.
با توجه به پذیرش عجز و ناتوانی خودمون و ایمانی که به قدرت خداوند داریم میتونیم مسیرو راحتتر ادامه بدیم. یعنی امروز سعی کنم فقط برای امروز با اعتماد و ایمانی که به خدا و قوانینش دارم حال خودمو خوب نگه دارم و نگاه مثبتی به قضایا داشته باشم هر جایی که فکر میکنی کاری از دستت بر نمیاد به خدا بسپار .
ما به اندازه ی توانمون حرکت و تلاش میکنیم اما بقیشو میسپاریم به خدا . سعی نکن ذهنتو درگیر اینکه چ جور و چطور میخواد جور بشه بکنی.
از خداوند کمک بگیر و با صبر و توکل جلو برو.
کانون توجهت رو آگاهان سمت هر چیزی که حالتو خوب میکنه ببر و اجازه نده ذهنت با افکار و باورهای منفی تو رو سمت ترس و نگرانی ببره.
جایی که ترس و نگرانی باشه ایمانی وجود نداره بنابراین نمیتونی منتظر نتیجه ی مطلوبی باشی.
به مشکلات به یکباره نگاه نکن چون آستانه ی صبرتون پایین میاره و تو رو سمت احساس بد میبره.
فکر کن فقط برای همین امروز با این مشکل روبرو هستی و قراره همین امروز با رعایت اصول این مشکلو یدک بکشی.اینجوری برات راحتر هضم میشه و ذهنت برای ورودیهای مناسب تر آماده میشه.
موفق و موید باشید.
سلام دوست عزیز
بینهایت سپاسگزارم از اینکه وقت گذاشتید و این پیام رو که واقعاً کمکم کرد رو نوشتید
با خوندنش یاد این آیه قرآن افتادم لاخوف علیهم و لا هم یحزنون
غم مسائل گذشته رو نخورم و ترسی از مسائلی که در آینده ممکنه پیش بیاد نداشته باشم
چون غم و ترس باعث پیش اومدن اتفاقات بد بیشتری میشه
من تلاش خودم رو میکنم هم از نظر فرکانسی و هم از نظر اینکه اگه ایده ای باشه اجرا کنم اما واقعا یک بخشی از مسائل رو نمیتونم حل کنم در توانم نیست اونو میسپرم به به خداوند و بهش فکر نمی کنم.
چقدر طلایی بود این جمله تون : جایی که ترس و نگرانی باشه ایمان نیست . واقعاً هم همینه قلب یا جای ایمانه یا چیزای دیگه
انتخاب با منه.
فقط برای امروز زندگی کنم
سلام آقای امامی امیدوارم حالتون خوب باشه هرچند توی این شرایطی که دارید واقعا سخت،
من توی گام های قبلی کامنت یکی از بچها رو خوندم که نوشته بود من بدهکاری هامو قسط بندی کردم برای خودم و الان تا بخشی دادم و بخشیش مونده و حالم خوبه
خواستم بگم ادامه بدید هرجا که ذهن خواست ناامیدتونه کنه سعی کنید برگردید که پیروزی نزدیک است
سلام خانم درویشی عزیز
واقعاً ازتون ممنونم برای راهکاری که برا مسئله من دادید
بله این کار رو کردم و درحال پرداخت هستم و پیام شما هم یه نشونه بود در بهترین زمان ممکن.
چون امروز یکم داشت نجواهای ذهنم اذیتم میکرد از خداوند درخواست کمک کردم که احساسم بهتر بشه و این پیام شما حالمو بهتر کرد
بازم ممنون
بنام خداوند بخشنده مهربان خدایا اول از هر چیزی،با گوش دادن به فایل متحد شدم که به خاطر داشته هایم از خداوند سپاسگزارم کنم واز خداوند درخواست میکنم کمک کنه با شروع این سپاسگزاری ها نگاهم رو تعغیر بدهم وقانون توجه ام رو برگردونم به سمت زیبای ها به سمت فراوانی به سمت خواسته های درونم بدون اقرار می دانم خداوند از قلبم آگاه هست خواسته های که هر روز در مسیر تکامل قرار میدن وهر روز مرا به خداوند بیشتر نزدیک میکنن ضربه سنگینی که من از عدم قانون تکامل خوردم وخارج شدن اون انرژی خداوند شد این بود که من اصلن متوجه نشدم که دارم چطور این انرژی رو هدایت میکنم به مسیر نادرست یعتی یک دفعه دوست داشتم صاحب مغازه ثروت بشم یعنی اول این قوانین رو اینطور درک کرده بوده ام گه من یک دفعه به همه چی می رسم وبه همین خاطر چون این اتفاق نیافتاد خیلی زود نا امید شدم وهر وارد نخ استه های بیشتری می شدم واین نا امیدی کلن مرا از مسیر خداوند دور کرد یعنی کلن اون هم نتیجه افکار باورهای خراب خودم یعنی کلن توجه ام از مسیر زیبا پر انگیزه پر شکر شوق تبدیل به مسیر سنگلاخی با گاری سنگین از افکار مخرب از فقر وبیماری بدی در حق خودم شد ونتیجه اون شور شوق شادی دیدن نعمت های خداوند وسپاسگزلری تبدیل شد به ناسپاسی چون کنترلی رو ذهنم نداشتم هرکس هر چی میگفت من باور می کردم واصلن نیومدم به تجربه خودم فکر کنم کما این این تضاد خودش خیر برکاتی هم با خودش آورد ولی خداوند کمک کنه متمرکز باشم بر روی خیر برکات این تضاد مثل همین الان که متوجه شدم که خداوند داره افکار من پاسخ میده جهان یعنی در واقع مسیری که من دادم میرم فکرهای و6 دارم میکنم غلط واین خودش کمک خداوند وجهان که داره به من میکنه خدایا با تمام وجودم پذیرفتم که نحوه فکر کردنم بر خلاف توحید یعنی خداوندداره پیام میده این فکرهای که داری میکنی اشتباه هست کلن من تجربه افکار مثبت تجربه توجه به زبیاها تجربه سپاسگزاری کردن به خاطر داشته وتجربه داشتم ولذت دنیا رو. بردم با همان داشته هایم ،با ورود به قوانین متوجه چند اشتباه از خودم شدم که میدورام خداوند با سپاسگزاری از خودش مرا مثل خودش کنه مرا بی نیاز کنه واز خداوند کمک می طلبم عین صداقت درونی من دوچار بیماری شدم بی نقص،عمل کردن واین بیماری باعث شده سنگ بزرگی سد راهم خودم قرار دادم به اسم خداوند گذاشتم که حتی خداوند این روهم قبول نداره و وهمین باور غلط باعث شده دنیای بیرون خودم فراری باشم مانع ارتباطم شده شروع هدایت من با شکرگزاری بوده باز شروع میکنم واز خداوند درخواست میکنم بهدخیر برکات این تضاد رسیدم واون هم شجاعت درون هست شجاعت یکتا پرستی هست که درون رو قرص کنه شجاعت برداشتن موانع برخلاف خواسته هایم خواسته خواست خداوند هست اون نیکی هم نیکی واحسان به خودم هست الان دارم متوجه می شوم که خواسته ای از ما نداره ما هستم که باید خواسته ایم رو از خداوند کنم وخداوند بدون شرط وشروط پاسخ میده واصلن شرط شروطی نداره ویک از عواملی که باعث شکست من شده بسیار عجول هستن وخیلی زود دوست دارم نتیحه بگیرم واینکه پذیرفتم زندگی خودم رو گره زده بودم به نگاه مردم وخیلی دوست داشتم به ثروت وموقعیت برسم وبه دیگران ثابت کنم وکلن این شیوه زندگی کردن کردن وفکر کردن رو ندارم وذهنم اصلن قانون رو برعکس کرفته بود ویعتی ساختار ذهنم طور شده از هر مسئله جعبه منفی شو به خودش میگیره که از خداوند درخواست میکنم کمک کنه صبر وشکزلری بر گردونم اون انرزی خداوند رو به شکل ثروت وسلامتی عشق در درون خودم که به من شرو شوق اشتیاق بده چون ایمان بهش دارم متوجه شدم که ایمان خودم چطور به خاطر افکار بیمار دیگران نا دیده گرفتم وبجای گوش دادن به الهات خداوند حقانیت درونم خودم وخداوند هست گوش دادم ونیروهای شطیان ومغرور شدم که این بر خلاف قانون است ولی کاملا می دونم خداوند بینهانیت دوستم داره شک ندارم وچون از درون من آگاه هست ومداری از خواسته هایم میکنه که به احساحس امید شکر شوق اشتیاق بده ویگباسپاسگزلری قلبی قرار میده
سلام ب استاد عزیز و بانو شایسته و سپاس گذارم بابت زحماتتون
سلام ب دوستان سایت
سلام ب روی ماه خودم
گام دوزادهم
امروز صب ک بیدار شدم ، قبلش اینو بگم ک خیلی خیلی دوست دارم دوره روانشناسی ثروت یک رو بخرم
اما گفتم تا از فایل های دانلودی نتیجه بگیرم انشالله تهیه میکنم ثروت 1 رو
ولی امروز صبح ب دلم افتاد ک دوره عزت نفس رو تهیه کنم
میدونستم بهای پایینتری نسبت دوره روانشناسی ثروت1 و مابقی دوره هاداره ولی اینکه چقد هست رو نمیدونستم
میخاستم بیام اقدام کنم ولی گفتم اول ورزشمو تموم کنم بعدش انجام میدم عجله نکنم چون کلا آدم عجولی هستم توی یکسری چیزا
دوباره پیش خودم میگفتم از کجا میدونی باید تهیش کنی صب کن تو این پول لازمت میشه از خدا خواستم ی نشونه بهم بده ک اقدام کنم یا ن
واردسایت شدم و رفتم قسمت محصولات لیست قیمت های دوره ها رو ک نگاه میکردم دیدم آخرین مهلت امروزه تا ساعت 11 و قراره افزایش بها داشته باشه ب خودم گفتم اینم نشونه ای ک میخاستی بفرما
و ساعت رو ک نگاه کردم 10 و 55 دقیقه بود و من اقدام ب خرید این دوره کردم
خدایا شکرت
و از گام دوزادهم یاد گرفتم اول باید قانون تکامل رو یاد گرفت و طی کرد
دوم خودم رو با کسی مقایسه نکنم درصورتی ک این باگ رو زیاد دارم و مدام خودم رو مقایسه میکنم و حتی سرزنش
و اینکه اگر میدونم مسیرم درسته پس نظر دیگران اصلا مهم نیست
و اینکه اگر هدف زندگیت رو درک کنی بهتر میتونی تصمیم بگیری ، زندگی قرار نیست زجر کشیدن باشه اگر قانون تکامل رو درک کنیم از مسیر رسیدن ب خواسته ها لذت میبریم
سلام .
دوست عزیز شما تا ساعت 11 ، 15 آبان فرصت خرید دارید.
اگه تمایل به کارکرد دوره ها دارید حتمن اقدام کنید چون بعدن با افزایش قیمت ،احساس پشیمونی بهتون دست میده.
ببینید تو چ زمینه ای نیاز به تغییرات بیشتر دارید همون دوره رو خریداری کنید و اگه توان خرید چن دوره رو دارید چن دوره رو تهیه کنید.
امیدوارم در تمام مراحل زندگیتون موفق باشید.
سلام به استاد عزیز و خانم شایسته
سلام به همه دوستان گرامی
از ابتدای شروع این فایل یک نکته کلیدی توی فرمایشات تون توی ذهن من قلاب شد
این جمله
هر کسی تو مدارش باشه ، ،« میشنوه »
هرکسی تو مدار ترش باشه ، « می فهمه »
هرکسی خیلی آماده اش باشه ، « عمل میکنم »
جالبه این موضوع تکامل پاشنه آشیل همه مونه
خیلی روی این سه جمله بالا تعمق کردم
بخدا با آب طلا هم اگر بنویسی بازم کمه
پشت هر کلمهی اون یک دنیا تجربه با درک قانون خوابیده
من توی چند سالی دلم خوش بود به این که با دوره های شما آشنا هستم و مرتب گوش میکنم ، ولی متوجه نبودم که فقط میشنوم .
ترسهام اجازه نمیداد که مثل شما درک کنم ، میخواستم این حرف های شما را با منطق و استدلال خودم مطابقت بدهم. و فکر اینکه تا این حد از زندگی چیزی نفهمیدم آزارم میداد.
بالاخره بعد سالها درجا زدن و جار زدن به دیگران که راه بهتری هم هست ، فهمیدم که باید پارو نزد وا داد باید دل رو به دریا داد…
اینجا جایی بود که چیزی برای از دست دادن نداشتم از همه چیز و همه کس بریده بودم و زیر چکمههای عجله و طمع خورد و خاکشیر شدم.
باورتون نمیشه وقتی این سه جمله بالا از دهان شما خارج شد , یه احساس بزرگی و قدرتی بهم دست داد که دمت گرم جلال جون
در بسیاری از زمینه ها لااقل جزو مرحله اولی ها نیستی ، در بیشتر امور زندگی جزو مرحله دومی ها هم نیستی.
امروز هرچند لاک پشتی اما نسبتاً عملکرد بیشتری دارم و از این بابت شکرگزارم.
بخاطر عدم رعایت قانون تکامل چند خانه از دست دادم و الان مستأجر هستم
چندین شغل عوض کردم ، بخاطر حرص و عجله بارها وام گرفتم ، ورشکستگی را تجربه کردم ، از طرف خانواده خودم رانده شدم.
و ….
نمیخواهم بیشتر توجه و تمرکزم به ناخواسته ها باشه
امروز طعم شیرین خوشبختی و احساس خوب را چشیدم
با اینکه هنوز هدف هایی دارم که باید تیک بخورد اما من امروز با آنها زندگی میکنم و لذت میبرم.
برای تک تک عزیزان و همراهان صمیمی سایت آرزوی سلامتی و سعادت در دنیا و آخرت دارم
در پناه حق
به نام الله یکتا
امروز با دیدن این فایل و توجه به قدرت خداوند و توجه به آیات قرآن که میگه الذین یومنون بالغیب
که همه از الطاف خداوند به من است به محض رسیدن به مغازه دست چکم رو پاره کردم که در عمل ایمانم رو نشون بدم و به جای تکیه بر چک تکیه ام فقط به خداوند باشه،امیدوارم همون الله که من رو به این ایمان رسوند تا اینکار رو انجام بدم خودش هم قلبم رو آروم کنه و هدایتم کنه به صراط مستقیم و منو از شکرگذاران و تسلیم شدگان درگاهش قرار بده….الهی آمین
بهترین ها رو برای تک تک شما دوستان عزیزم میخوام و امیدوارم که عمل کنیم به الهامات تا تکاملمون طی بشه و پناه میبرم به خداوندی که هر چی هست از خودشه و من هیچم در برابر او….
ما رمیت اذ رمیت لکن الله رمی
با نام و یاد خدا
خانه تکانی ذهن گام دوازدهم
استاد عزیزم از اینکه تکامل رو همیشه به ما یادآوری میکنین ازتون ممنونم.
فهم مطلب راحته اما در عمل اعتراف میکنم که ذهن چموش رو سخت میشه رامش کرد.
یکی از مکالمات هر روزه من با ذهنم اینه: اون آدم سالهاست تو این کاره، تو هم باید تکاملت رو طی کنی و برسی به اونجایی که این آدم الان هست.
چون ذهن همیشه میخواد به ما استرس بده و ما رو به هول و ولا بندازه.
و منی که قانون تکامل رو میشناسم باید این ذهن رو قانع کنم.
واقعا ذهن نقش بچه سرتقی رو داره که هی حرفش رو تکرار میکنه، و من مثل والد عاقل و صبور باید مدام براش توضیح بدم که بچه عزیزم قانونی هست به نام قانون تکامل. باید دوره ابتدایی رو بگذرونی، جمع و ضرب و تقسیم رو یاد بگیری، معادلات رو حل کنی تا برسی به انتگرال.
حتی گاهی تو درک مفاهیمی که شما توضیح میدید هم یه جاهایی ذهنم قفل میکنه. اونجاست که میفهمم درک اون مطلب مال چند مدار بالاتره، اما ذهنم گیر میده که نه تو اگه این یکی رو نفهمی پیشرفت نمیکنه و من باز باید براش توضیح بدم که اگه تکامل رو درست طی کنی میری به مدارهای بالاتر و درکت بیشتر میشه، الان وقتش نیست.
یا بازم میاد نتایج دوستانم رو میبینه و مقایسه میکنه و میگه ببین اینا دارن چقدر خوب رو خودشون کار میکنن. بازم باید تکامل رو بهش یادآوری کنم.
من فکر نمیکنم روزی بیاد که ما بتونیم بگیم تکامل رو به درستی فهمیدیم و به درستی داریم اجراش میکنیم. چون شیطان همیشه از این راه به ما حمله میکنه. اما ما میتونیم هر بار دستش رو بخونیم و تو قانون ماهرتر بشیم.
و قانون تصاعد هم بسیار برام جالب بود. وقتی به دور و اطرافم نگاه کردم و افراد موفق رو دیدم، متوجه شدم همشون تا یه جایی پیشرفت محسوسی نداشتن و یهو ترکوندن. اینجا جاییه که همه میگن طرف شانسش گل کرد و دیدی یهو چه پیشرفتی کرد؟
من باید تکاملم رو با احساس خوب طی کنم و ظرفم رو آماده کنم.
سوت زنان از توی جاده جنگلی پیش برم به سمت اون دودی که از دور میبینم و از مسیر لذت ببرم و یهو میبینم رسیدم به اون کلبه جنگلی که دودکشش رو از تو جاده میدیدم و یه نهر که از وسطش رد میشه و مرغ و جوجه های قشنگی که توش زندگی میکنن و هزار تا نعمتی که توی کلبه در انتظارمه.
بنام خدا
سلام به استادان عزیزم وهمه عزیزان
گام دوازدهم از پروژه خانه تکانی ذهن
تکامل ، مفهومی که در ذهن من بیشتر رند شده حرکت تدریجی در حد توان بدون زجر بدون سختی وبدو بدو وقتی مثال مغازه رو زدید یاد مغازه پدرم افتادم که جزو بهترین مغازه های بازار هست
یک زمانی پدرم با نیسان میوه باغ مون رو کنار ترمینال روستایی میفروخت وکم کم یه غرفه کوچیکه اجاره کرد ومیوهایی از بازار آورد بعد مغازه اجاره کرد وپله پله که بعد هامغازه خرید اون موقع پدرم میگفت کم کم مغازه میخریم وعجول نبود البته که تجربه داشت و کارهای زیادی رو امتحان کرده بود ولی من عجول بودم وفکر میکردم باید یکدفعه عمل کنم وسریع نتیجه بگیرم تصورم این بود که مسیر پدرم کند هست وراهش درست نیست در صورتی که راه درست مسیر آرام،آهسته و پیوسته است که از کارمون بازخورد بگیریم وهی مسیر رو اصلاح کنیم وذره ذره رشد کنیم از یک جایی تصاعد شروع میشه
سال 85 یه برهه ای وارد گلد کوئست شدم جوری انگیزه میدادند ومیگفتند تو باید حرکت کنی وبترکونی ویکساله به فلان درآمد میرسی ودوساله اینقدر میشه و..من رفته بودم یکشبه پولدار بشم یکساله خودم رو بازنشسته کنم
فکر میکردم بعد از یکسال من دیگه همه اهداف مالی رو بهش رسیدم خخخخ من مسیر رو اشتباه انتخاب کرده بودم مسیر درست مسیر علایقه مسیر عشق که لذت ببری
جیم ران : اگر به یک احمق انگیزه بدی در نهایت یک احمق با انگیزه داری
من درتمام مواردی که قانون تکامل رو رعایت کردم نتایجم عالی بوده آهسته بوده ولی موفقیت آمیز مثل باشگاه کشتی یا والیبال که چند سال هست بازی میکنم وهدفم یادگیری ولذت بردنه عجله ای هم در کار نیست
خدارو شکر که در مسیر یادگیری هستم این فایل رو که گوش میدادم استپ میزدم ویادداشت برداری میکردم ،حس میکردم که چرا تا الان که گوش میدادم این همه فایل چرا نشنیده بودم با وجودی که بارها این قانون رو گفتید من دوره 12 قدم رو حداقل چندین بار مرور کردم چطور اینها رو نشنیدم چطوره که فایل هاتون تازگی داره وبا هر بار گوش کردن چیزهای جدیدی میفهمیم چطوره که درکم بیشتر شده الله اکبر
خدایا سپاسگزارم از درک امروزم حسم اینه ظرف من بزرگتر شده صحبت های شما تغییر نداشته ،
بارها از شما شنیدم قوانین تکامل واحساس خوب مساوی با اتفاقات خوب رو وهر بار تکرار میشه برام تازگی داره
بعضی مواقع فکر میکنم من هیچی از قوانین نمیدونم ودوباره خودم رو میبندم به فایل دیدن وغرق میشم توی مطالب وکامنت های سایت مثل کسی که عطش داره وهر چی آگاهی دریافت میکنه اون عطش باز هم هست تشنه این آگاهی ها هستم
چند روز پیش یک نعمت بزرگی وارد زندگیم شد یه کیس وکیبرد وموس کامپیوتر ،مانیتورش رو داشتیم با ذوق و شوق زیاد وصلش کردیم چقدر احساس خوبی دارم
به روش معجزه آسایی برامون رسید خدای من اینقدر راحت اینقدر سریع اتفاق افتاد که من وعشقم بهت زده شدیم و امروز فایل ها رو توی مانیتور کامپیوتر میبینیم و این نتایج رو برای خودمون مرور میکنیم چرا قبلا اینجوری نبوداصلا تا الان من کامپیوتر نداشتم واین اولین کامپیوترمون هست خدایا شکرت ،اینها نتایج زیبابینی ،توجه وکنترل ذهنمون هست
هفته پیش هم نعمت دیگه ای بود چرخ گوشتمون ازکار افتاد به عشقم گفتم حتما یه چرخ گوشت خوب میخواد برامون برسه، به سه روز نکشید که یه چرخ گوشت برند ترکیه ای خریدیم اطلاعات از اینترنت در مورد چرخ گوشت خوندم وبرند ها رو نگاه کردم وجنس خوب مد نظرم بود هدایت شدیم به یه فروشگاه که چشمم به چرخ گوشت افتاد برند خوب وتخفیف هم خورده بود و نشانهها براین بود بخریم وبعد از خرید فهمیدیم مبلغ پانصد هزارتومان ارزانتر از جاهای دیگه بودخداروشکر
اونقدر روند زندگی رو به آسانیه که فکر میکنم خدا منتظره من چیزی رو درخواست کنم و برام جور کنه خدایا سپاسگزارم قبلا اینطوری نبود داره دنیا روی خوشش رو بهم نشون میده وباور میکنم که جور دیگه ای هم میشه زندگی کرد وخدا کارها رو انجام بده خدایا شکرت
خدایا من اجازه میدهم که مرا هدایت ام کنی به راه راست پر از نعمت وثروت وخوشبختی
سپاسگزارم
سلام آقای حسینی
اول اینکه تشکر میکنم بابت کامنت خوبتون خداروشکر که زندگی داره اون روی قشنگ و زیبا و راحتش به شما و همسرتون نشون میده
دوم خیلی خوشحال شدم وقتی خوندم والیبال بازی میکنید من خودم یه بار توی سن کمتر از 15 به تیم شهرستانمون دعوت شدم و خیلی ها بهم میگفتن برای والیبال خوب هستی و حتی یکبار دم عابر بانک بودم یک خانم بعد از تموم شدن کارم بهم گفت خیلی خوبه قدت خواهرم فلان شهر تیم داره بیا اونجا بازی کن
دستای کشیده و قد بلندم چیزی بود که هرکسی میدید میگفت تو خیلی خوبی
حتی بسکتبال هم پیشنهاد داشتم از یکی از مربیهای شهرمون
ولی علاقه همیشگیم فوتسال و فوتبال بود و دوست داشتم فوتسالیست بشم از 14 15 سالگی به خودم میگفتم
از 18 سالگی شروع کردم
و الان 24 سالمه تقریبا میشه گفت 1 سالی میشه برگشتم ولی بخاطر اینکه میخواستم از همون اول سنگ بزرگ بردارم مثل وحید شمسایی توی قدم اول برم لیگ برتر و اولین بازی، بازی کنم و گل بزنم وبه تیم ملی دعوت بشم
حتی اگر بهم میگفتن فلان تیم استانی توی یه استان دیگه میای میگفتم نه، با خودم میگفتم من آمادگی ندارم بعد برمیگشتم خونه میگفتم اگر قرار باشه برم یه استان دیگه همینجا توی استان خودمون دوتا تیم لیگی برتری هست میرم اونجا
همین سنگ بزرگ باعث شد من اصلا نتونم قدم از قدم بردارم
کلی دور سر خودم چرخیدم و اومدم از باشگاه شهرمون دوباره استارت زدم
بارها آرزو ها کردم کاش برمیگشتم به 18 سالگی چقدر خوب اونجا داشتم تکاملم طی میکردم هر روز شجاع تر میشدم
با هم تیمی هام موقعیت گل میخواستیم پاس گل میدادم یا گل میزدم، پا به توپ بازیکن حریف رد میکردم میرفتم جلو
پشت سرم یارم بلند میگفت آفرین
اوایل یادمه عقب گیر میبودم کسی اعتماد نمیکرد پاس عقب بهم بده چون خیلیی میترسیدم
که اشتباه کنم کم کم ترسم ریخت
کلی از بازیهای تفریحی سالن لذت میبردم
خلاصه کلام بگم همش لذت بود لذت و یادگیری و نگران هیچ چیزی اون جلو نبودم
یادم با خودم میگفتم من میتونم با کار کردن روی باورام توی 6 ماه به اندازه ی کسی که 2 یا 3 سال کار کرده رشد کنم الان که بیادش آوردم برام سخت بود ولی باید بپذیرم که گذشته دیگه گذشته و باید این لحظه دریابم
دقیقا باورم این بود و قدم به قدم مسیر میرفتم
توی فاصله بین 18 تا الان 24 سالمه بارها رفتم سالن حتی یه بارم رفتم چمن ولی هربار رها کردم
چمن رها کردم چون وقتی برگشتم خونه تمام بدنم سلول به سلول درد میکرد
دومین بارش سالن بود که اونم رفتم و برگشتم چون فهمیدم مربی بدون تمرین کردن میخواد تیم بفرسته مسابقات و دوم اینکه من حین بازی توی سالن همش احساس میکردم کشاله رانم میخواد پاره شه اصلا یه ترس عجیبی داشتم که منو بیخیال کرد و با گریه از این موضوع برگشتم خونه کلی هم مسخره شدم توسط بقیه که کم آوردی و فلان
همین تیم رفتن مسابقات وکلی مصدوم دادن البته خداروشکر میکنم که باهاشون همراه نشدم
بار سوم وقتی رفتم اینقدر رر خاطرات سالن و اینکه مثل قبل نیستم منو اذیت میکرد که همه چیو هر بار قورت میدادم هر بار دلم میخواست خاطرات گذشته رو یادآوری کنم
هر بار بگم قبلا چقدر خوب بود
یک کلام گذشته از ذهنم پاک نمیشد و من به خاطر این موضوع و همینطور یکسری بی ایمانی هام دیگه نرفتم
تا دوباره میتونم بگم 1 ماه بیشتر دوباره تصمیم گرفتم برسم سالن دقیقا از همین تابستون تا اینکه کم کم به تضادی خورد فوتسال شهرمون از 3 جلسه شد 2 جلسه و بعدش گفتن کلا کنسل
منم خداحافظی کردم و توی این چند هفته اخیر سعی کردم چندقدم بردارم برای هدفم
بعد از گوش دادن یکی از گام های قبلی که استاد گفت باید کار بزرگ و هدف بزرگ قسمت کنی من گفتم امروز چطور میتونم اولین قدم بردارم چند ساعت بعد مربی بهم پیام داد که بیا تمرین دوباره اول خیلی خوشحال شدم دقیقا روز پنج شنبه بود
من از قبلش همش حس اینو داشتم که پنج شنبه نیست بابا شنبه ست واقعا حس شنبه داشتم و شروع کردم کارها و وسایلم مرتب کردم آماده کردم برای پنج شنبه
تا اینکه پنج شنبه رسید و من اسنپ گرفتم رفتم همین که وارد شدم دیدم همه پشت در وایستادن گفتن تمرین کنسل
نمیدونید اون لحظه چه حس داشتم دلم میخواست تلفن را از مربی بگیرم با نایب رئیس کلی حرف بزنم خیلی عصبانی بودم
اینقدر که به همه گفتم من میمونم تا اروم شدم میرم و وسطاش گریه کردم
حالم گرفته شد گفتم خدا تو گفتی بیا مگه بهت نگفتم امروز باید یه امید بزرگ میدادی چرا اینطور شد
سگ نگهبان اومد چند دقیقه توی فاصله چند متری کنارم نشست هی نگا میکرد
نمیدونستم چیکار کنم
اخه خیلی امسال تلاش کرده بودم و بعد از اون صحفه گوشیم را باز کردم دیدم کامنت یکی از دوستان جلوی روم و دقیقا درمورد تضاد هاست و همون نشونه دیدم از اون روز سعی کردم با این نشونه به مسیرم ادامه بدم و هر روز فایلها گوش بدم
امروز احساس میکنم احساس میکنم باید روی احساس لیاقت کار کنم و خودم لایق بهترینها بدونم
دقیقا همین الان که دارم برای شما کامنت میذارم مربیم پیام داد و یه خبر شنیدم که منو داره ترغیب میکنه که باید برای خودم ارزش قائل باشم و کمتر از بهترین قانع نشم
بهترین در هر مرحله و مداری که هستم
بهترین یعنی چیزی که از مدار و شرایط من یک مدار بهتره نه بیشتر نه کمتر
بهترین یعنی رفتن به سمت چیزی که من توی این لحظه آمادگیشو دارم
بهترین یعنی چیزی که حالم باهاش خوبه احساس نمیکنم از سر من زیادیه
من لایق بهترینام
خداروشکر میکنم
آقای حسینی اصلااا فکرش نمیکردم که قراره یه همچین کامنت طولانی برای شما بنویسم اصلا قصدش نداشتم ولی اینجوری پیش رفت، میخواستم اخرش بیام در مورد قانون تکامل نتیجه گیری کنم ولی تا همینجا نگه میدارم
در پناه خدای مهربان
سلام به مریم خانم عزیزم خوشحال شدم نقطه آبی کنار اسمم رو دیدم ،چقدر توانمند هستید در کامنت نوشتن واقعا قابل تحسین هستید بهترین در هر مدار ومرحله ای که هستید یادمه یه مصاحبه از رحمان عموزاد ملی پوش کشتی آزاد دیدم که گفتند من همیشه بهترین خودم رو ارائه میدم وخیلی قابل تامل بود به این معنا که هر روز روی توانمندی های خودم کار میکنم و بهبود دائمی دارم
البته که همه ما فوق العاده هستیم مریم عزیز شما هم فوق العاده هستید شما هم لیاقت بهترین بودن رو دارید شما هم بی نظیرید به قول استاد هر روز ویژگی های مثبت رو به خودتون بگید وخودتون رو تشویق کنید وبرای خودتون دست بزنید
شما فوقالعاده هستید بهترین ها رو براتون آرزو میکنم سپاسگزارم
سلام و درود خدا به شما دوست همفرکانسی ..داشتم با عشق و با ولع زیاد کامنت ها رو میخوندم انگار که یه گنج بزرگ پیداکردم تو این فایل و کامنتهای تک تک دوستان…الله اکبر خدایا شکرت چقد حالم خوبه امروز نشانه های خوب از در و دیوار برام میاد از حس خوب و انرژی بینظیر روحی وجسمیم گرفته تا برخورد خوب همکارام و خوندن این کامنتهای گنجنینه ای…..کامنتتون خیلی برام انگیزه بخش بود و مخصوصا با ذکر مثال از پدر بزرگوارتون که چقدر ایشون قانون رو رعایت کرده بودن و نتیجه گرفتن خدایا شکرت بخاطر دقت اتم واری قوانین ثابتت..
چیزی که تهییجم کرد براتون کامنت بنویسم نوشتن نتایج معجزه وارتون بود و اینکه فرمودین انگار خدا منتظره من درخواست کنم واون اجابت کنه چقدر با این جمله تون ارتباط برقرار کردم وبه دلم نشست چون این تجربه هارو داشتم ولی متاسفانه ذهن اونارو فراموش میکنه…انشالله که این روند براتون پایدار و هر روز هم نتایج بزرگتر و بزرگتر وصدالبته با رعایت ازلی ترین قانون جهان قانون تکامل..ممنونم ازتون از استاد عزیز و خانم شایسته وتک تک دوستان که فرشته های این بهشت هستند هم سپاسگزارم..خدایا شکرت…
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به استاد عزیزم خانم شایسته بهترین ودوستان فوق العاده سایت
گام دوازدهم
چقدر با گوش دادن به این فایل دیدگاهم نسبت به قانون تکامل تغییر کرد همیشه هروقت در این مورد فکر میکردم دوست نداشتم که باید صبر کنم تا قدم به قدم نتیجه حاصل شود
اما با توضیحات استاد وباز کردن قانون تکامل خیلی به این قانون علاقهمند شدم والان در هر چیزی قانون تکامل را پیدا میکنم ولذت میبرم مثل رانندگی دوچرخه سواری رشد تکامل خودم از بچگی و…
من هم با رعایت نکردن این قانون ضربه های محکمی خوردم وچیزهایی را از دست دادم وامیدوارم همیشه در هر شرایطی پیروی از این قانون یادم بمونه
من روزی که به پروژه خانه تکانی ذهن هدایت شدم تا گام5 گذاشته شده بود خداراشکر بااین اطلاعیه خانم شایسته من هم رسیدم به گام 12اما از روز اول که میخواستم شروع کنم ذهنم میگفت اگر قسمتت بود از اول هدایت میشدی ومن هم بهش گفتم من دیروز از خدا هدایت خواستم وبه این مسیر دعوت شدم
خدایا شکرت بابت آگاهیهای زندگی ساز این فایلها
و آنان که به ایمان سبقت گرفتند از مهاجر و انصار،و آنان که به نیکوکاری پیروی آنان کردند،خدا از آنها خوشنود است،وآنها از خدا خوشنودند،وبرای آنها باغ هایی مهیا ساخته که از زیر (درختان)ش نهر ها جاری است.
تا ابد در آن باشند.
(100توبه)
درود و برکت و ثروت بیکران خداوند نثار استاد عباسمنش و خانم شایسته باشد که با این فایل هدیه ارزشمند،مسیر زندگی من را به سمت بهتر شدن هدایت کردن…
بله کاملاً درست است،انسان در مورد مسائل زندگی اش نباید بیتفاوت باشد و برای حل آنها کوتاهی کند و نه باید قانون تکامل را رعایت نکرده و شتاب زده عمل کند.
ره رو آن نیست که گهی تند و گهی خسته رود.
ره رو آن است که آهسته و پیوسته رود…
یکی از ویژگی های استاد عباسمنش و تمام افراد موفق صبور بودن است،باید در هر شرایطی که هستیم،اگر جنگ و قحطی و…است صبور باشیم و به رحمت خداوند امیدوار باشیم…
کارها آسان شود اما به صبر روزگار….
واگر هم صحبتی میشنویم که باعث گمراهی ما میشود،مثلا شخصی میخواهد ما را عضو شرکت هرمی کنند و یا هر شخصی با هر هدفی ازما انتقاد غیر سازنده میکند ویا باما بد برخورد میکند،یک گوش را درو گوش دیگر را دروازه…
بحث کردن بامردم هم باعث گمراهی ما میشود…باید با صبر و توکل در مسیر درست حرکت کرد…
خدانگهدار.
به نام خداوند نشان دهنده مسیر خوبیها
ردپای من
در گام دوازدهم از روز دوازدهم
سلام ودرود بر همه خوبان در این سرزمین توحیدی به فرماندهی استاد باعشق عباسمنش عزیز ومریم عزیز
درس امروز از این دوره بی نظیر
تکامل تکامل تکامل تکامل تکامل تکامل تکامل تکامل تکامل کم کم کم کم کم کم قطره قطره دریا میشود
استاد عزیزم ممنونم از تکرار اصل قانون که در تمام فایل هات چه مخفیانه چه آشکار بیان میشه تا وارد ضمیر ناخودآگاهمون بشه و زندگی تمام اونابی که در مدار دربافتش هستن و تغییر بده خداروشکرررررر که میکنم که در مدار دریافت این آگاهیی ها هستم چرا از کجا فهمیدم؟
ازاونجایی که هروقت به فایل ها و این آگاهی گوش میدم حالم خوب میشه حالم دگرگون میشه واصلااااااا وابدااااا هیچچچچچ مقاومتی برای پذیرفتن این موضوعات هم ندارم و دارم تکاملمو طی میکنم خیلی آرومتر از قبل صبور تر از قبل باوجود عیالوار بودنم حالم بد نمیشه نگران نمیشم از آینده بچهام وخودم نمیترسم میگم خدایی که امروز هست فردا هم هست و هر روز که میگذره با عمل به این آگاهی ها من طبیعتا وقطعااا قویتر میشم ضعیفتر که نمیشم من با رعایت همین تکامل در نرمشهای کششی روزانه ام که چندوقته شروع کردم قبلا جسته گریخته بمدت کم انجام میدادم و الان دوهفته هرروز دارم انجامش میدم ، در حرکت پلانک جلو رور اول بزور 20ثانیه زدم هرروز که میگذشت حس میکردم داره توانم بیشتر میشه که الان بعد گذشت فکر کنم دوهفته رکورد پلانکم شده 3دقیقه منو این حرفتونو کاملااااا درک میکنم تو زندگیم تجربه شو دیدم که چه روزایی بود عجله داشتم میخواستم زود ثروتمندبشم عصبی میشدم ولی الان ها که عواقب بدون طی نکردن روندتکامل و فهمیدم هرروز میگم خدایااااا شکرت که من ثروتمندنشده پولدارم نکردی
خیلی خوشحالم چون تا ذهن ثروتمند نشع از هرلحاظ پولدارشدن فقط خطره خطرررررر این ذهن ثروتمنده که میتونی هم پول زیاد دربیاری هم در جاهای درست ازش براحتی بهره ببری لذت ببری و خداروشکررررر که من هنوز پولدار نشدم چون ذهنم فقیره هنوز الگوی ثروت در ذهنم قرار نگرفت و الهی شکرررر به لطف این دوره دارم خیلی زیبا تکاملمو طی میکنم وچقددددد این مریم عزیز بانوی شایسته تربن آگاهیی این لایو ها رو کنار هم قرار داد بقول خودش بصورت الهامی که کدوم فایل باید اول میبود کدوم دوم و به همین ترتیب واقعاااااا دم مریم جان و خداش گرم از گام اول من یه چیزی رو در درونم حس میکنم که داره بزرگتر میشه صبورتر میشم مهربون تر میشم خدایاااااا بابت این چیدمان دوره بی نطیر گام به گام شکرررررت میکنم.
در فایل قبلی گام یازدهم در سرفصل آیتم آخر نوشتین وگفتین ، جنگیدن برای خواسته،باقوانین خداوند هماهنگ نیست و هماهنگی با قوانین یعنی مسیر کمترین مقاومت.
بسیااااااار زیبا گفتین این یعنی رعایت نکردن قانون تکامل این یعنی غر زدن به تضاد ها این یعنی نعوذبالله خدا هیچی حالیش نیست نمیدونه که من فلان چی و میخوام وبایددد بهم بده این چه مسخره بازی در اورده، دیگه نمیدونیم که من تا روند رشدمو طی نکنم اگه بهم بده نه تنها سود تیست بلکه چنان ضرریه که در آرزوی شرایط قبلیم باید شب وروز زجه بزنم و خداخدا کنم دقیقاااا مثل مثالی که استاد از روز اول بدتسازی رفتنش گفتن و تازه وقتی بدون تکامل به پول یا هرچیزی دیکه برسی اون چیز میشه وسیله عذابت وقتی اینو درک کنیم تازه میفهمیم که خدا چقددددددد مارو دوست داره وچقددددد مهربونه بعد برای همینش باید شکرگزاروقدردانش باشیم.
اصلاااا خداروشکرررر خیلی وقته خودمو با هیج کس قیاس نمیکنم از بس بچه بودیم درس نمیخوندیم مارو با آدمایی قیاس میکردن که درس خوان بودن قاطی میکردم واین باعث شد هرگز اینکارو خودم تکرار نکنم و عزت نفسمو خورد نکنم.
خداروشکرررر که ذهنم نصبت به این قانون و قوانین الهی هیچ گونه مقاومتی نداره و خداروشکر این روزا خیلی داره درکم بهترتر میشه و میفهمم که امباپه یا هر آدم موفقی رو که میبینم درک میکنم که از کجا به کجا رسید وزیبایی این قاتون اینه که وقتی مسیری رو با صبوری گذروندی به جایی میرسع که رشد بصورت تصاعدی یک دفعه با زمان کم و باسرعت زیاد صفر تا صد طی میشه که همه هاج وواجش میمانن وفقط اون فردی که از قانون خدا خبر داره میدونه چه اتفاقی داره میوفته که این بازی جهان بسیاااار زیبا و لذت بخشع بقول انیشنین خوندن فکر خدا بسیااااار لذت بخشه که دنبالش بود .
حالا فهمیدم که چرا نباید عجول باشم چرا دین میگه حرص و طمع اصلاااا خوب نیست وعجله کار شیطانه بخاطر اینکه اگه حرص بزنیم طمع داشته باشیم نمیتونیم صبوری کنیم که بقول شاعر میگه گرصبرکنی ز قوره حلوا سازی یعنی باصبوری کار به ظاهر نشد و میشع به شد تبدیلش کرد که قران هم در تمام حرفاش میگه صبوری کنید و صلات کنید که بااین دو کار میشه به هر خواسته ای رسید که صبوری کردن و توجه به زیبایی های مسیر یعنی رعایت قانون تکامل جهان که با حرص خوردن و طمع کردن نمیشه این روند و طی کرد و نتیجه اش میشه پشیمانی و درد ورنج فراوان .
برای همینه شیطان ازاین ترفند حرص زدن و طمع کردن و عجله کردن مارو به دامش میندازه حالا ماییم که میخوایم قدرت و دست شیطان بدیم یا دست خدا
این را فهمیدم که چیزی با تکامل بدست بیاد هرگززرر خراب شدنی نیست و سرشار از لذت و زیباییه وبا این نشونه میشه فهمید تکامل چقد شیرینه .خداروشکررررد که ذهنم مقاومت نداره خداروشکررررر که دارم تکاملمو طی میکنم که آرومم حالم خوبه الهی شکرت.
امضا
مجید مهربون مجید دوست داشتنی مجید بامرام…