live | بهبود عملکرد، یک روند دائمی است - صفحه 18

523 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    شیدا میرزایی گفته:
    مدت عضویت: 2336 روز

    سلام بر تمام خوبان

    فقط تجسم خالی درست نیست تجسم با عمل معنا میکنه مثلا برای خودم از یه مثال کوچک چون من هنوز به مدار و نتایج بالا نرسیدم مثلا اگه بخوام تجسم کنم که در زمینه کاریم پیشرفت کنم و شاید یه کند کاری یا کم کاریهایی داشته باشم نمیشه انتظار داشته باشم با همون شخصیت قبلی بتونم نتایج جدیدی رو به دست بیارم و فقط بخوام تجسم کنم که آره دوست دارم یه زمانی اینجوری با دیگران بر خورد کنم و سر جای خودم باشم هیچ حرکتی نکنم و فقط و فقط انتظار روزهای خوب و نتایج خوب داشته باشم نه باید خودم بلند شم خودمو تغییر بدم و وقتی قدم برداشتم در کنارش تجسم کنم…استاد واقعا درست گفتین که نمیتونم درک کنم کسی که در ایران زندگی میکنه چرا انقدر براش مهمه که رئیس جمهور آمریکا کی میشه آخه ما حتی نباید برامون مهم باشه که رئیس کارمون یا رئیس جمهور کشور خودمون کی میشه چه برسه به اینکه رئیس جمهور آمریکا کی باشه چون اونا کوچکترین نقشی در سرنوشت ما ندارن…کنترل ذهن باید مثل غذا خوردن روزانه مون باشه و به نظرم این قانون بسیار زیباست چون در غیر اینصورت زندگی مون به سمت یکنواختی و روزمرگی ودر نهایت افسردگی پیش میرفت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  2. -
    احمد فردوسی گفته:
    مدت عضویت: 1494 روز

    به نام الله هدایتگربه سوی خواسته ها

    سلام دوستان عزیزم

    ردپای من درفایل90سفرنامه

    اصلی ترین حرف استادتواین فایل به نظرمن همون عمل کردنه

    عمل کردن به ایده هاوالهاماتی که بهت گفته میشه

    وبایدحرکت کنی واقدام کنی وبری تودل ترس هات وتسلیم امرپروردگارباشی واجازه بدی که خداوندهدایتت کنه

    اگرمیخوای ثروتمندبشی بایدحرکت کنی نه این که توخونه بشینی وتجسم کنی وازخدابخوای که بهت ثروت بده حتی اگرم کارمیکنی وبه نتیجه نمیرسی چون باورهای درستی نداری چون تسلیم پروزدگارنیستی

    ذهنتوپاک کن ازباورهای اشتباه ازشرک ازبی ایمانی

    وتوکل کن وذهنتوکنترل کن مراقبه یعنی کنترل ذهن یعنی درلحظه زندگی کردن ونگران گذشته واینده نبودن

    برای رسیدن به خواست هات بایدپابزاری درمسیرعلایقت ومهارت هات وتوانایی های خودت روافزایش بدی وبه خودت بگی که چقدرتوانایی داری ومهارت داری وبااین کاراحساس لیاقت وعزت نفس توافزایش پیدامیکنه.. وثروت واردزندگیت میشه

    خداوندقوانینی داره که تغییرنمیکنه ومابایدطبق همین قوانین عمل کنیم نه این که به شیوه ای که خودمون دوست داریم عمل کنیم ومسیررونادرست بریم جلو

    عوامل بیرونی مثل رییس جمهوروغیره توزندکی ماتاثیری ندارندوماخودمون مسعول 100٪زندگی وافکارخودمون هستیم وهمه چی ازدرون مااغازمیشودیک ارامش درونی واحساس خوب ازدرونه نه بیرون

    ازهرچی میترسی بایدبری تودل ترس هات

    ازتاریکی میترسی بروتودلش ازشروع یک کارجدیدمیترسی بروتودلش

    بایدهررورروی خودمون کارکنیم وتوسایت باشیم واحساس عالی داشته باشیم ودرمسیرباشیم واولین نشانه برای خارج شدن ازمسیربیماری جسمانی ماهست که نشون میده احساس بدی داریم وخارج شدیم ازمسیرالهی

    إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا ۚ فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا

    ـــــــــــــــ

    قطعا کسانی که به خود ظلم کرده اند، وقتی فرشتگان روح آنها را قبض می کنند، به آنها می گویند: شما در چه حال بودید؟ آنها می گویند: ما در زمین ضعیف شده بودیم. فرشتگان می گویند: مگر سرزمین خدا پهناور نبود؟ از آنجا مهاجرت می کردید. پس جایگاه آنها دوزخ است که عاقبت بدی است.

    (سوره النساء، آیه 97)

    شادوموفق باشید

    احمدفردوسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  3. -
    سعید صادق زاده گفته:
    مدت عضویت: 1187 روز

    سلام به استاد مهربان

    سلام به دوستان خوب خودم

    یک فایل عالی دیگر و یک فایل پر از نکته های دیگر

    نکات عالی از این فایل من یاد گرفتم و آنها را اینجا برای خودم می نویسم

    یک درس عالی برای من این بود که خیلی از اوقات من چیزی را که می خواهم بشنوم می شنوم

    کاری را که دوست دارم انجام می دهم

    در واقعا خودم به شیوه خودم عمل می کنم و آنوقت این همان می شود که نتایج دلخواه خودم را نگیرم

    همیشه درگیر این بودم که چرا جواب نمی گیرم

    اکنون به این درک رسیده ام که من خوب گوش نمی دهم

    من دقت نمی کنم

    ولی حالا باید این نکته را هم به کار و فعالیت خودم اضافه خودم علاوه بر این کار و فعالیت باید باورهای خوبی را همسو و همراستا با کار و عمل خودم بسازم

    آنوقت نتایج من عالی و خوب و پایدار خواهد بود

    در واقع من باید علاوه بر باور سازی و ساخت باورهای خوب

    باید عمل هم کنم

    قدم بر دارم

    مهارت های خودم را افزایش بدهم

    علاوه بر کارکرد ذهنی باید بصورت عملی هم کار کنم

    یک نکته و درس عالی دیگر

    سرمایه گذاری باید روی خودم باشم

    هر چه بیشتر روی خودم کار کنم و خودم را قوی کنم و به دستاورد و آگاهی بهتر و بیشتری نسبت به خودم برسم آنوقت من موفق ترین خواهم بود

    یک نکته دیگر که واقعا عالی بود برای من این بود که وقتی در مسیر درست هستم همان مسیر را ادامه بدهم

    همان راه جلو بروم

    دیگر از این شاخه به آن شاخه نپرم

    این را عمل کنم آرامش سهم همیشگی من خواهد بود

    درس عالی دیگر از این فایل برای من این بود که باید بتوانم به ترس های خودم غلبه کنم

    اگر از چیزی می ارسم به راحتی دل به داخل آن بگذارم و وارد آن بشوم

    آنوقت برای ذهن من این حکم می شود که چیز خاصی نیست و به راحتی می توانم موفق بشوم

    یک درس بی نظیر دیگر

    مهاجرت کردن

    غلبه کردن بر دایره امن ذهن خودم

    در دایره امن خودم باقی نمانم و همیشه در حال حرکت و تکاپو باشم

    از همه مهمتر احساس خوب داشتن

    حال خوب داشتن

    احساس لیاقت داشتن

    همه و همه اینها بزرگترین درس هایی است که من در این فایل فوق العاده یاد گرفتم

    ممنونم استاد عزیز بخاطر تهیه این همه فایل ارزشمند

    سپاس از خدای هدایتگر خودم

    سپاس از خدای زیبایی ها

    سپاس از خدای فراوانی ها

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    آوا گفته:
    مدت عضویت: 1240 روز

    به نام خدای مهربونم

    سلام به همه دوستان عزیزم و استاد بسیار خوبم و مریم جان دوستداشتنی

    روز 90 ، از شمار تحول زندگی من

    خب تو این فایل استادجان راجبه همه موارد مهمی که تو همشون هزاران نکته هست صحبت کردن که من مثل یه نشانه برای خودم در نظر گرفتم که باز هم دوباره و با تکرار های بیشتر برم سراغ این دوره ها و بتونم قانون تغییر ناپذیر خداوند رو از زبان استاد بهتر بشنوم و درکش کنم

    نکته هایی که استاد تو این فایل گفتن رو میخوام بنویسم تا یه یادآوری همیشگی هم باشه برای خودم:

    عزت نفس که پایه و اساس هرچیزی هست ،

    عمل کردن که تا انجام نشه نتیجه ای نداریم ،

    سرمایه اصلی که خودمون و توانایی هامون هست، همیشه ام باید بخودمون یادآوری کنیم که چی داریم ،

    داشتن احساس لیاقت، که تو این مدت با شروع این دوره بینظیر میتونم بگم که تازه دارم خودم میشناسم که اصلا خیلی از مسائل و شرایطم رو دارم ریشه ای حلش میکنم و اگه کسی هنوز این دوره رو شروع نکرده پیشنهاد میکنم که حتما حتما شروع کنه چون برای انجام هرکاری و ثروت سازی و داشتن روابط خوب، این باورها و این حس لیاقت هست که باعث میشه درهایی باز بشه که تا الان شاید فکر میکردیم اصلا دری نبوده

    توجه به نکات مثبت و وارد کردن اون جنس از توجه ها به زندگیمون ، که استاد وقتی مثال ترامپ زدند کاملا ادم متوجه میشه که تمام اتفاقات بخاطر فرکانسی که ما ارسال میکنیم و اقداماتی که در جهتش انجام میدیم پس چه بهتر که اینو برای زندگیمون بکار ببریم

    زندگی کردن در لحظه ، یعنی اگه بتونیم از لحظه های زندگیمون لذت ببریم و فکرای گذشته و نگرانی های آینده رو انقدر تو ذهنمون مرور نکنیم فکر میکنم براحتی میتونیم با این کنترل ذهنی رو خودمون و مهارتمون خیلی با لذت بیشتر کار کنیم

    که به لطف سایت و فایل های استاد ادم میتونه بیشتر وقتا تمرکزشو بذاره رو زیبایی ها و تمرین هایی که باعث بهبود شرایط میشه️

    باورهای توحیدی ، من اگه فایل های توحیدی استاد رو گوش نمیکردم (که البته کلا تو همه فایل ها راجبه توحید صحبت میکنن) روزهایی که پشت سر گذاشتم رو قطعا نابودم میکرد، اما همین یذره ایمان و توکل آرامشی به من داد که بتونم ذهنمو کنترل کنم و رو حل مسئله تمرکز کنم و باید خیلی بیشتر از اینا براش تلاش کنم تا بازهم کارا راحت تر بشه

    مهاجرت کردن، که با پا گذاشتن تو دل ترس ها و داشتن همین ایمان عملی میتونه کلی بهمون کمک کنه که هدایت بشیم به جایی که برامون خوبه و میتونیم بهتر پیشرفت کنیم، الگوهاشم که استاد بهمون گفتن آمریکای بینظیر یا همین تهران و خیلی از شهرای بزرگ دیگه (امیدوارم خودمم کم کم تو این جهت برم تو دل ترسام)

    و در آخر هم اون منظره زیبا از تمپا، اون آرامش و حس خوبی که از دیدن اون شهر و ادماش میشه گرفت، و ثروتی که توش موج میزنه انقدر که میان یه پیست اسکیت یخی رایگان رو برای مردم میذارن و فقط میخوان که لذت بیشتری ببرن و این ورزش از نظر من باحال رو با همه سهیم بشن، با دیدنش واقعا منم دلم خواست که اونجا میبودم

    امیدوارم همه بتونیم همیشه در هر جایی فقط جذب زیبایی ها و قشنگیا بشیم کلی بهمون خوش بگذره

    برای همتون بهترین آرزوها رو دارم

    مرسییییی استادجاااان️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    محمد دِرخشان گفته:
    مدت عضویت: 1936 روز

    به نام خدای مهر آفرین

    سلام و درود

    ثروت و پول نتیجه مسیر درست است

    مهاجرت

    اکثر شهرها و کشورهای ثروتمند و بزرگ را مهاجرین اون شهر ساختن مثلا همین تهران اکثرا تبریزی هستن و مهاجرین اقتصاد تهران را به دست گرفتن مثالش آقای عظیم زاده

    یا کشورهایی مثل آمریکا،کانادا،استرالیا را مهاجرین ساختن،چرا چنین اتفاقی میفته چون وقتی یک نفر به یک مکان جدید و ناشناخته میره تمام پتانسیل، ظرفیت و انرژیش را میزاره برای رسیدن به موفقیت چون هیچ وابستگی نداره و میدونه که اینجا باید موفق بشه و بر ترس ها و محیط امنی که قبلا داشته غلبه کرده و رفته

    همیشه در موضوع مقایسه باید رفتار،افکار و … امروز خودمون را با دیروز و گذشته خودمون مقایسه کنیم.نه اینکه الان خودمون را با دیگران مقایسه کنیم که بخواهیم ثابت کنیم که جلو یا عقب هستیم.که حالا یا ناامید بشیم و از مسیر زده بشیم یا یک نوع غرور و کبر ما را بگیره

    بهترین و درست ترین سرمایه گزاری،سرمایه گزاری روی خودمون هست،چون وقتی پول ها،ثروت ها،همسرها،دوستان،خانواده،ماشین،خونه ها خوب را میتونیم دریافت کنیم که خودمون بهترین باشیم،مثل اینکه ما باید اول پارکینگ خودرو را درست کنیم تا خودرو را در یک محیط امن و عالی قرار بدهیم،وقتی ما داریم روی خودمون کار می‌کنیم مثل ساخت پارکینگ برای اون ماشین هست.بهشت را به بهاء دهند به بهانه نیست،باید کار کنیم، وقت بزاریم،هزینه کنیم

    مراقبه یعنی کنترل ذهن در شرایط عالی و ناتالی هست،یعنی تحت هر شرایطی ما باید حالمون خوب باشه و در گیر حوادث آینده و گذشته نباشیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    مهشید و شیرین گفته:
    مدت عضویت: 1258 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام استاد و خانم شایسته عزیز

    رسیدن به اهداف مستلزم عمل کردن به آموزه های استاد به درستی و طبق قوانین نه طبق سلیقه و علایقمان است. برخی دوست دارند به شیوه ی خود عمل کرده و نتایج درستی هم بگیرند، در صورتی که قانون سلیقه ای نیست و با درک و عمل کردن صحیح نتایج حاصل خواهد شد.

    وقتی بر روی باورهای خود کار می کنیم ایده هایی به ما الهام شده که باید به آن عمل کنیم. ایمان و عمل صالح باید در کنار یکدیگر به کار رفته و داشتن باورهای درست بدون عمل کردن هیچ نتیجه ای در پی نخواهد داشت. باید قدم برداشته و حرکت کنیم، ایمان و توکل به خداوند ایده ها و الهامات او باعث می شود پا از محدوده ی امن خود فراتر گذاشته و بر ترس های خود غلبه کنیم. باید مهارت های خود را هر روز بهبود داده و بهای آن را پرداخت کنیم که بهای آن صرف زمان و انرژی بر روی ساختن باورها و افزایش مهارت هایمان است.بهترین سرمایه گذاری بر روی خودمان و مهارت هایمان است نه بورس و سایر موسسات. بهشت را به بها دهند نه بهانه.

    مراقبه یعنی در لحظه زندگی کردن نداشتن غم به خاطر گذشته و نداشتن ترس به دلیل اتفاقات آینده که تکنیک خاصی ندارد.

    مقایسه کردن خودمان با دیگران باعث کاهش عزت نفس و لیاقت ما شده و ما را از مسیر اصلی منحرف می کند. بهترین کار تمرکز بر نکات مثبت شخصیتمان و افزایش مهارت در آن است.

    پرداخت بها برای محصولات استاد عامل اصلی موفقیت و پیشرفت است. صداقت و درستی قدم اول برای رسیدن به تمام خواسته ها است.

    به جای یاد گرفتن چندین مهارت تنها بر روی یک مهارت تمرکز کرده و همان را هزاران و میلیون ها بار تکرار کنیم تا به فردی حرفه ای تبدیل شویم.

    مسیر درست را همواره ادامه داده و سخنان استاد را کلام خداوند بدانیم هر روز آن را شنیده و عمل کنیم مانند نفس کشیدن یا غذ خوردن. به دنبال مسیر های جدید نباشیم و اگر اصولی را یافتیم که تا این حد تاثیر گذار است هیچ گاه آن را رها نکنیم.

    احساس بد در درجه ی اول خودش را در جسم ما نشان داده، به محض دیدن کوچکترین نشانه در پی تغییر باورها و ذهنیت خود باشیم.

    مهاجرت، حرکت در دل ترس ها است. باید حرکت کرده و قدم برداریم تا پتانسیل های خود را شناخته و از آن ها استفاده کنیم. همین عامل باعث لذت بردن بیشتر از مسیر شده و ما را به ثروت و موفقیت نیز خواهد رساند. مهاجران در تمام شهرها و کشورها جز افراد موفق و ثروتمند هستند و حتی کشورهای مهاجر پذیر نیز جز کشورهای ثروتمند هستند.

    همواره در پی تجربیات جدید و پا گذاشتن فراتر از محدوده ی امن و غلبه بر ترس های خود باشیم تا زندگی واقعی را تجربه کنیم.

    عوامل بیرونی مثل رئیس جمهور ، اقتصاد، کشور و….هیچ تاثیری در موفقیت ما نخواهد داشت. ما با باورها و فرکانسهای خود زندگی خود را رقم خواهیم زد و خالق صد در صد زندگی خود هستیم.

    ما از باورها و فرکانس های افراد خبر نداشته و نمی توانیم از روی صحبت های انها به باورهایشان پی ببریم، پس تمرکز خود را بر روی باورها و فرکانسهای خود گذاشته و بر روی زندگی دیگران و نتایج آن ها تمرکز نکنیم.

    ثروت نتیجه بودن در مسیر درست و داشتن باورهای مناسب است. اگر در مسیر درست باشیم ثروت لاجرم به سمت ما هدایت خواهد شد.

    زیبایی جهان به دلیل تضادها است و هیچ عامل بیرونی در نتایج ما تاثیر گذار نخواهد بود. تمام شرایط زندگی ما به واسطه ی باورها و فرکانس هایمان است.

    خدایا شکرت

    عاشقتونیم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  7. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1597 روز

    به نام خداوندبخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    وسلام به تک تک دوستانم

    روزشصت وسوم،‌روزشمارتوانایی تشخیص اصل از فرع..

    موندن تو مسیر درست!!

    این درس امروز من بود،یعنی اینکه وقتی بعد اینکه من تسلیم وعاجز شدم در برابر هر طرز تفکر وهر باور وهر راه و روشی که تا به امروز داشتم که باعث شده بوده که زندگیم پر از سختی وبدبختی باشه!!!، حالا که فهمیدم، آگاه شدم، درک کردم که مسیر درستی وجود داره ، طرز تفکر جدید ودرستی وجود داره، باورهای درست و کاربردی وجود داره، عملکرد درستی وجود داره که شخصی واشخاص زیادی ازش استفاده کردند، چرا منم از همون مسیر استفاده نکنم ودرش نمونم؟؟؟؟

    چرا هی بخوام راهمو کج کنم؟؟؟

    چرا هی بخوام مسیرهای نادرست و بیراهه ای که به بن بست ختم میشه رو ادامه بدم؟؟؟

    غیر از اینه که عاجز نیستم هنوز؟

    غیر از اینه که هنوز فکر میکنم وگاهی باور دارم که راه و روش خودم درسته؟

    غیر از اینه که هنوز روی عقل و ذهن خودم وروی قدرت وتوانایی خودم حساب باز می کنم؟؟

    غیر از اینکه که هنوز از تغییر می ترسم و ترسهام اجازه نمیده که وارد مسیرهای تازه ای بشم و سبک وروش جدیدی رو امتحان کنم؟؟

    منم اون اوایل با هزار تا بهانه و توجیه پیش میومد که قانون رو نادیده میگرفتم، میدونستم سیدحسین عباسمنش داره به جا ودرست میگه ها، میدونستم اصلا راه و روش درست همینه ها، اماااااا

    نمی تونستم که صبور باشم، نمی تونستم روشهامو تغییر بدم، چون هنوز همون روش داشت بهم جواب میداد، یعنی یه جورایی برام منطقی تر بود که نسبت به شرایط زندگیم تو اون لحظه اون حرفو بزنم، اون تصمیم رو بگیرم و اون عملکرد رو داشته باشم…!!!

    چون عقلم میگفت کی بهتر از خودت میدونه که توی زندگیت چه خبره؟ کی میدونه که الان تو چه شرایطی هستی؟ پس خودت خیر وخوبی خودت رو بهتر میدونی…

    پیش خودم میگفتم خب سیدحسین عباسمنش حالا در نقش یه استاد و یه راهنما داره آگاهی میده، ولی اگاهی هاش کلی هست، صرفا که همه ی آموزشهاش مناسب کل زندگی من نیست که!!!

    واااای خدای من، همین فکرهای پوچ و باورهای نادرست وتوجیهات باعث شده، حدودا دو سال دیرتر وارد سایت بشم، همین طرز فکر باعث شد چند بار از کانال تلگرام خانواده صمیمی عباسمش لفت بدم و هی باز وارد کانال بشم…

    همین طرز فکر و باورهای مثلا منطقی که برای خودم میاوردم باعث شد، که نتونم زودتر تغییر کنم برای همین جهان با چک ولگد بهم فهموند که بابا جان به نظرت این تو نیستی که داری اشتباه میکنی؟؟؟؟ آیا این تونیستی که منیت هات داره زندگیتو نابود میکنه؟؟؟

    آیا فکر نمیکنی این تویی که نمی تونی ونمی دونی که چی برای زندگیت خوبه والان تو چه شرایط بد و اسفناکی هستی؟؟.

    بله اینطوری شد که بلاخره با چک ولگد جهان منو وارد تو این مسیر پر خیر وبرکت کرد…

    وقتی دید من دستی دستی دارم خودم رو به خاک سیاه می نشونم، چون بر خلاف ظاهرم واون مقاومتی که میکردم در برابر تغییر، گاهی انقدر خسته و عاجز میشدم که التماس کنان وفریادزنان واشک ریزان از خداوند طلب کمک میکردم…

    وهمون دلشکستگی ها، همون اشک وگریه زاری هایی که از روی درماندگی وناتوانی وعجز می ریختم، به حدی رسید که کلا دیگه تسلیم شدم، یه روزی یه جایی گفتم که دیگه نمی تونم خداجون واقعا از دست خودم خسته شدم، خودت به فریادم برس…

    و خداوند نزدیک تر شد بهم، خیلی نزدیکتر، طوریکه وقتی دستمو گرفت بدجوری بهش چسبیدم، بهش گفتم من دیگه نمیخوام ازت دور بشم، نمیخوام دستتو ول کنم فقط بگو راهش چیه، چطوری می تونم در پناه امنت بمونم؟؟

    گفت از قبل گفته بودم ولی تو توجه نکردی، باید بری توی مسیری که دارم مدتها نشونت میدم، اونجا که باشی انگار هر لحظه کنار منی…

    خیلی فکر کردم، پیش خودم گفتم کجا رو میگه؟ تو کدوم مسیر؟؟

    دقیقا یادم نیست چطور شد که یه شب دوباره وارد کانال خانواده صمیمی عباسمنش شدم وقتی میزدم روی لینک دیدگاهها منو میاورد توی سایت، ولی چون عضو سایت نبودم احساس غریبی داشتم، چند روز گذشت ومن یه جیمیل برای خودم ساختم و وارد سایت شدم، یادمه صبح تاشب تو سایت بودم….

    انگار جهان کاری کرده بود تا شرایط طوری پیش بره که هیچ کاری نداشته باشم وهیچ جایی برای رفتن، یکی دوماه توخونه بودم تنها، فقط درحدی میرفتم بیرون که یه کم خرید کنم برای اینکه گشنه نمونم فقط همین…

    هیچ ارتباطی با دنیای بیرون نداشتم، تواون یکماه، اون موقعه ها فک میکنم فایلهای سایت زیر 700و800 فایل بود همشو دیدم همشون رو چند بار گوش دادم، اونجا تازه حس کردم که یه مدته دارم هیچ کاری نمی کنم ویه جورایی استپ کردم، واین برای من نشونه خوبی بود، که می تونم بگم اون سکون به معنی صبر بود برای من، به معنای اینکه هیچ کاری نکردن بهتر از کاراشتباه کردنه، انگاری دیگه پذیرفته بودم که کل مسیر وراه زندگیم رو بیراهه رفته بودم بیراهه ای پراز دست انداز…

    پراز خار وخاشاک و ….

    چطور به این درک رسیده بودم؟

    از اونجا که سیدحسین عباسمنش با باورهایی قوی ومنطقی والبته با دست پر، هر روز هر ساعت هر دقیقه داشت بهم این فهم واگاهی واین درک رو میداد، که میناااااا راه درست فقط همینه، هیچ راه درست دیگه ای وجود نداره، فقط باید توراه ومسیر درست باشی وانقدر باشی تا این مسیره درستر بشه، سر راست تر بشه ، راحترتر بشه، دلچسب تر بشه برات هر روز…

    خدا بود که داشت از زبون استادقشنگم با من حرف میزد، حالا چطور این حسو داشتم؟؟؟

    چون حرفی که به دل میشینه که حرف خدا باشه، انقدر آرومت کنه انقدر بهت حس خوب بده انقدر بهت امنیت بده، که حس کنی تمام ناامیدیهایی که تمام عمر داشتی به امید وانگیزه تبدیل شده…

    نه اینکه تاوقتی که فقط اون حرفهارو میشنوی این حسو داشته باشی نه، حتی بعدش حتی ساعتها وروزها وروزها این حس خوب ادامه داره، این امید ادامه داره، بهت حس کاذب نمیده که فقط تو لحظه حالت خوب بشه و بعدش دوباره برگردی به اون حال بدو حس بدی که داشتی…

    آره حرف خدا صدای خدا این شکلیه، زیبا دلنشین ،شیرین و دلچسب و گوارا….

    حالا جهان اوردت تو مسیر و خداوند کار خودشو کرده با اون حس خوبی که گرفتی، اونجایی که باشنیدن اینهمه آگاهی قلبت باز شده، وامیدوار شدی به لطفش…

    حالا قدم بعدی چیه؟! چطوری میتونی حرکت کنی وبه پیش بری؟؟؟

    نیاز داری به عملکرد…

    پیش نیاز، و نیاز بودن توی این مسیر، تسلیم بودن در برابر قدرت خداوند، صادق بودن، درستکار بودن،صبور بودن، با ایمان بود ومتوکل بودنه…

    حالا چطوری میشه که اینطوری بود؟

    برای منی که تا قبل این نه معلوم بود صادق ودرستکار ومتوکل و با ایمانم نه مشخص بود بی دین وکافرو بدکارم؟؟؟

    وبین مسیر خیر وشر، گیر کرده بودم؟!!!

    با بودن توی سایت وبه صورت مداوم چندین ماه پشت سرهم دیدن وگوش دادن فایلها، گوشهام وچشهام و قلبم باز شده بود، دیگه به وضوح می تونستم ببینم ودرک کنم که کجاها توی زندگیم با نادانی وجهالت به خودم آسیب زدم وبه خودم ظلم، کردم…

    اولین کاری که باید میکردم این بودکه دست از ظلم به خودم بردارم، خب اوایل کار سختی بود..

    منیکه همش باید حرف خودم رو به کرسی مینشوندم، باید حتی به زورهم که شده همه چیز طبق خواسته ی من پیش بره، منیکه عجول بودم بی صبر بودم شدیدا، منیکه از دیدم خدا وهمه ظلم کرده بودند در حقم، منیکه خودم رو عقل کل میدونستم و صدای من میدونم هام ومن می تونم هام گوش فلک رو کر کرده بود، منیکه به هرکسی امید می بستم و به هرکسی غیر خدا تکیه میکردم، منیکه فقط دو قدم جلوی چشمم رو میدیدم و به چیزی به عنوان حاصل ونتیجه ی افکار وگفتار ورفتاری رو که داشتم ، وپیامدهاش اصلا فکر هم نمیکردم، منیکه هر جا همه چیز اوکی بود واوکی میشد رو از زور وقدرت و توانایی وزرنگی خودم میدیدم و هرجا زمین میخوردم رو مینداختم گردن خدا و این و اون…

    منیکه فقط فکر خودم ومنفعت خودم بودم همیشه و یه جورایی مغرور و خودخواه ، وگاهی از انور بوم میفتادم و به خودم برچسب فدا شده و دلسوز و مهربون میزدم که پای خوبی کردن به دیگران سوختم و فنا شدم…

    منیکه حتی خوب وبد رو برای زندگی دیگران هم تشخیص میدادم و براشون نسخه می پیچیدم و خدای همه بودم…

    حالا دیگه مثل پرنده ای که از یه سفری طولانی برگشته به آشیونش، پرنده ای که باد و بارون وطوفان و آفتاب، خسته و گرسنه و پرشکسته اش کرده، دیگه آروم گرفته بودم….

    انقدر با احتیاط فکر میکردم با احتیاط حرف میزدم با احتیاط سکوت میکردم، با احتیاط عمل میکردم که نکنه جای سهم خودم و نیروی برترم عوض بشه و باز مرتکب اشتباه بشم…

    این آزمون وخطاء مدتی طولانی ادامه داشت، هر چقدر من خودم وخداوند وقوانین جهان هستی رو بیشتر شناختم، تونستم شناخت بهتر وبیشتری از سهم خودم پیدا کنم…

    هر چقدر بیشتر تونستم تو انجام سهم ونقشم موفق باشم،اموراتم هم با راحتی بیشتری به انجام میرسید…

    انگار کوله بار سنگینی از روی دوشم برداشته شده بوده ، همون کوله باری که داخلش پر بوده از خودمحوریهام، از ترسهام، از ناامیدیهام، از نشناختن خداوند وقوانینش وبد بفهمی ها وکج فهمیهایی که در مورد خالقم وقوانینش داشتم، پر شده بوده از خستگیهام، از دردهام، از بی کسی هام، از ترس از دست دادن آدمها، از نشناختن خودم، کوله باری پراز تریدها، پراز عجله ها وبدو بدو هایی که منو از پا انداخته بودند….

    دوره 12 قدم برای من یه ابزار خیلی خیلی کاربردی وپیش برنده بود که بتونم خرد بشم توی خودم برم توی وجود خودم تا بتونم با کنکاش خودم با شناخت خودم وخداوند وقوانینش، کم کم قدمهای محکمتری توی این مسیر بردارم، خصوصا با تهیه چکاب فرکانسی قدم اول، وتمرین ستاره قطبی 12 قدم، این مسیر هر روز برام زیباتر شد به لطف الله …

    وقتی کم کم نقص ها وعیب وایرادهامو پیدا کردم و تونستم حسن هامو جایگزینشون کنم، وقتی حتی کوچیکترین تغییراتی که در شخصیتتم، ودر زندگیم به صورت مثبت پیش میومد رو میدیم و بابتش قدردان وسپاسگزار وخوشحال بودم، تونستم هر روز جاپامو توی این مسیر محکم کنم…

    والبته اون خدایی که دستمو گرفته بود میدونست که دیگه نمی خوام ونمی تونم دستشو رها کنم…

    برای همین کمکم میکرد تا نشونه ها رو دنبال کنم توی این مسیر…

    دیدن زیبایی های اطرافم، دیدن داشته هام، بودنم توی سایت و دسترسی داشتن به اینهمه آگاهی، سقفی که بالاسرم بود و غذایی که برای خوردن و لباسی که برای پوشیدن داشتم و امیدی وانگیزه ای که داشتم برای اینکه اهدافم رو دنبال کنم اون اوایل منو نگهداشت تو این مسیر، وکم کم انقدر نتایج مثبت زیاد وزیادتر شد که تا امروز موندم و ان شالله که به لطف الله مهربان توی این مسیر ثابت قدم بمونم…

    (((((به قول شما استاد عزیزم، منکه دارم تواین مسیر نتیجه میگیرم، دارم تواین مسیر بهتر میشم، چرا نیام این مسیرو قویتر کنم وادامه بدم؟؟؟؟)))

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    آیدا ربانی گفته:
    مدت عضویت: 1261 روز

    به نام خداوند جان و خرد

    کز این برتر اندیشه بر نگذرد

    خداوند نام و خداوند جای

    خداوند روزی ده رهنمای

    خداوند کیوان و گَردان سپهر

    فروزندهٔ ماه و ناهید و مهر

    درود بر همه عزیزان دل در این سایت الهی

    درود بر اساتید دوست داشتنی من استاد عباس منش و خانوم شایسته عزیز

    انشالله همگی در لطف و عنایت الهی سالم و تندرست باشیم و هدایت بشیم به سمت بهترین ها

    و ی تشکر حسابی بکنم از شما استاد عزیزم بخاطر این فایل پرمفهوم و ارزشمند.چقدر این سخنان که جاری میشه مثل گوهر میمونه و هرکسی باتوجه به مداری که توش هست میتونه از اون بهره مند بشه خدایا شکرت که هر لحظه هدایت گر ما هستی

    استاد این مبحث نشتی انرژی واقعا از اون دسته مبحثایی هست که اگه توی عمل فراموشش کنی اصلا قطع به یقین آدم رو به منجلاب میکشونه

    واقعا اینکه بخوای تمرکزتو از رو اصل برداری و وارد یسری مسائل حاشیه ای بشی کلا داستان رو باختی.بیای درگیر مسائل روزمره بشی و یادت بره که لیزر فوکس کنی رو موارد خواستت به قول شما کلا میری تو در و دیوار و تا زمانی که درستش نکنی تو در و دیوار خواهی بود

    استاد حقیقتا چون من همچین تجربه ای رو دارم خوب میفهمم که اگه یکم شل بگیرم به نابودی میکشونم خودم رو و انصافا هم چقدر با این کار به خودم ظلم کردم اما الان به خودم تعهد دادم که این مسیر قشنگی رو که ساختم به هیچ وجهه نزارم خراب بشه چون من مفت بدستش نیاوردم که مفت از دستش بدم باید بهای تموم خواسته هامو بپردازم اگه دوست دارم توی مسیر درستی و پاکی و اصل بمونم و نزارم حاشیه وارد کارم بشه تا فراموش کنم خودمو و مسیرمو

    درمورد این مبحث صحبت کردم چون واقعا این مورد رو باید خیلی رو خودم خوب کار کنم و به هیولا تبدیل بشم تو این مسیر

    استاد دوستون دارم و با عشق آرزوی بهترین ها رو برای همگی آرزومندم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  9. -
    Maryam گفته:
    مدت عضویت: 1437 روز

    روز90

    سلام به همه

    از وقتی ک اینجام و دارم مستمر ادامه میدم اتفاقات کوچیک و بزرگی در جهت هدایت برام افتاده ک کار ها برام آسون تراز قبل شده اینکه مسئله و مشکلات برام کمتراز قبل بزرگن و یه حسی بهم میگه درست میشه.

    و با گذشت 3ماه تازه یه موضوعی رو کشف کردم ک من باور کمبود دارم و ن تنها روی پول بلکه هر چیزی ک مطعلق به منه همیشه حس اینو دارم ک الان از فلان چیز استفاده کنم تموم میشه و همیشه نگران تموم شدن لوازمم پولم و کلا هرچی ک دارم نگرانشم و الان ک فهمیدم باید درستش کنم چون پول ب حسابم اومد و مستمر نبود و باز برگشت ب روال قبل و باید این حس کمبود رو از خودم دور کنم.

    در مورد بحث رفتن تو دل ترس ها یا اقدامات بزرگ کردن باید بگم من از وقتی شهردیگه تحصیل میکنم خیلی فرق کردم حس میکنم مستقل تر و شجاع تر شدم و روز ب روز داره بهتره میشه و حتی روابطمم بهتر شده و راحت تر میتونم توی جمع صحبت کنم یجورایی در این مورد پررو تر شدم بهتر میتونم حرفمو بزنم و نظر بدم ولی خب بازم جای کار داره و باید بیشتر روی این دو مورد عزت نفس و باور فراوانی کار کنم تا شرایط برام بهتر بشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1047 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    امروز روز 90ام ازاین سفر شگفت انگیزه

    خدایا شکرت من 90روز تمام 90کامنت برای فایل های سفرنامه گذاشتم به غیر از فایلای دیگه ، خدایا شکرت که تو این 90روز حتی اگر روزی یک آگاهی بهم داده شده باشه که هرروزش دریایی از آگاهی بوده گوش دادن فایل هرروز و نوشتن راجبش و مرور کامنت ها ،من 90اگاهی بهم داده شده ، سپاس گزارتم که تا به اینجا در مسیر ثابت قدمم داشتی و توانایی کنترل ذهن به من دادی و من تو این 90روز هرروز به سایت سر زدم و وصل تو بودم

    خدایا شکرت که به من تعهد و اراده عطا فرمودی ،

    خدایا شکرت که به من قدرت اجرای توحید در عمل عطا می‌کنی ،

    خدایا شکرت که به من ایمانی میدهی که همواره موجب عمل به دانسته ها واگاهی هام میشه در هر لحظه .

    و اما این فایل عالی که استاد مثل همیشه بهم تلنگر میزنن و اشاره میکنن که مسیر کدومه ، اصل چیه ، و کاری که باید انجام بدم چیه و چرا

    این فایل پرازاگاهی بود که اولش استاد از اون سوال تجسم شروع کردن و دریایی از آگاهی و بهتره بگم قوانین زندگی و بهمون گفتن اینکه قانون یکیه اینکه من با افکارم و فرکانسام در هر لحظه زندگیمو رقم میزنم و این بیس قوانینه مادره قوانینه و بقیه همش تابع این قانون بزرگ ،اینکه جهانو خداوند بر اساس فرکانس آفریده ،یعنی جهان به فرکانسای ما پاسخ میده و مترجم فرکانسای ماست به شکل اتفاقات و شرایط هم سنگ با فرکانسامون ، و دقیقا اینکه ما باید طبق این قانون حرکت کنیم و در مسیر علایقمون هرروز سعی کنیم مهارتمونو ببریم بالاتر ، هرروز با یک ترس روبرو شیم ،هرروز کمی باایمانتر ، کمی شجاعت ، کمی سپاس گزارتر ، کمی بااراده تر ،کمی با انرژی تر واین کمی بهتر و بهتر شدن در مسیر طوری مارو به تمام اون آرزوهای دورو درازی که حتی تجسمشم برامون سخته میرسونه که خودمون نمی‌فهمیم چطوری اتفاق افتاده چرا نمیفهمیم؟؟؟چون وقتی ما یکی از بزرگترین قوانین هستی رو رعایت میکنیم یعنی قانون تکامل رو دیگه اونوخ نه زجری درکاره ،نه نگرانی از نرسیدن ،نه عجله و حرص ، وقتی به خودمون مهلت میدیم و با جریان همراه میشیم و با توجه به نکات مثبت هر لحظه داریم ظرفمونو بزرگتر و بزرگتر میکنیم و روی باور هامون کار میکنیم انقدر همه چیز زیبا رخ میده که اصلا برامون عادیه و با خدا همه چی امکانپذیره به شرطی که مانند ابراهیم و موسی و عیسی و محمد و عباس منش عصر خودمون خداوندو درست بشناسیم و ما هم بتونیم خداوند اجابت کنیم ، چجوری اجابت کنیم ؟؟؟ با شناخت قوانینش و درک اونها و به کارگیری اونها در عمل ،درعمل ،درعمل و در عمل .

    وقتی در این فضای مثبت هستیم ما هدایت میشویم به نقطه ی توجه و تمرکزمون و خداوند به ما می‌گوید که چه کار باید بکنیم و اونی که باید بگه اونه ولی اونی که باید انجام بده منم ، پس خداوند بی نقصه اون همیشه سمت خودشو به بهترین شکل ممکن انجام میده و من هم باید اجابتش کنم و ایمانی که عمل نیاوررررد حرف مفت است ، و قدم بعدی بعد از برداشتن اولین قدم بهم گفته میشه و به همین ترتیب ، مثل داستان موسی که بهش گف برو سمت رود و موسی تسلییییییم بود که رفت و موسی آرام بود و ایمان داشت که قدم بعدی بهش گفته میشوددددد و قدم بعدی بهش گفته شد و معجزه ازراه رسید ، مثل ابراهیم که بهش گف چاقو رو بردار و قربانی کن ، ابراهیم قدم برداشت و چاقو گذاشت زیر گلوی فرزندش و قدم بعدی بهش گفته شد ، مثل محمد که آرام بود و میدونست که خداوند بهش میگه که چیکار کنه و خداوند از زبان سلمان فارسی زبان به سخن گشود و ایده ی حفر خندق داد و پیامبر بزرگترین جنگشو بدون هیچ درگیری پیروز شد ، یا مثال استاد ، استاد درخواست کرد و خدا بهش ایده سخنرانی تو کلاسای دانشگاه و داد اما استاد عمل کرد ، به استاد گفت برو تهران و استاد عمل کرد ،باز استاد درخواست داشت و طالب مهاجرت بود و به استاد گفت همه دفاترو جمع کن ،و اون جمع کرد و خبری نبود ،گف بزن به دل جاده و……. ، اینهایی که نوشتم خیلی راحته ها اینکه اون گف این عمل کرد ،اون گف این عمل کرد ولی در عمل که میرسه کی می‌تونه آنقدر ایمان داشته باشه و اعتماد کنه و به الهاماتش عمل کنه ؟؟؟ ببینید چنتا از این الهامات که به استاد شده شبیه خودکشیه ؟؟؟اومدن دست خالی به تهران با اون وضعیت یا جمع کردن دفاتری که میلیاردها میلیارد سودآوری داشته ؟؟؟ و این افرادن که نتیجه های متفاوتیم گرفتن ، و خدایا به منم قدرت بده تا مثل این بزرگان شجاعت عمل به الهامات و آگاهی هارو داشته باشم .

    و استاد گفتن که بیس همینه و فقط ما باید این و تمرین کنیم و هی تکرار کنیم و تکرار یکی از ویژگی های یه که تو قرآن همش به چشم میخوره که تکرار اصل توحیده بارها و بارها در قرآن پس دلیل اینکه استاد نتایجی گرفتن که هیچکس نگرفته تو حوزه ی ایشون فک میکنم مهر تاییدیه بر درستی آموزه های استاد و اینکه قانون خداوند یکیه و بدون تغییر و ثابت در گذشته همین بوده و در آینده هم همین خواهد بود ،پس وقتی قانون شناختم بقیش بهتر و بهتر شدن تو اجرای اون قانون ها تو زندگیمه نه که هرروز یه تکنیک جدید بیاد و هرروز درگیر تکنیک و پاکسازی و اینا باشم که به نظرم اینا هم همش دور زدن قانون تکامله چون من خودم دیدم که تو یوتیوب کلیپ گذاشته طرف که برنامه ریزی ضمیر ناخودآگاه در60ثانیه و از این دست مزخرفات به شکل های مختلف که اصن تکامل که هیچ کلا نمیدونم اینا اصن چیزی حالیشونه یا قصدشون فقط سواستفادس یا توهم زدن یا هرچی که شما بگین چنتاشم ، من که خودم گرفت و اصن بازشم نکردم فقط نوشته هاشو دیدم و خدارو واقعا شاکرم استادی دارم که به من داره یاد میده همه جوره رشد کنم و مو به مو یادم میده و از تمام توهماتی که خیلیا میزنن تو زمینه قوانین من خداروشکر به دورم ، واون توضیح استاد راجب مراقبه که چقدر عاشق استادم که اصن آنقدر همه چیو ساده می‌کنه برا من ، اینکه مراقبه درگیر گذشته نبودن و درگیر آینده دور نبودن و حضور در لحظه و تحسین زیبایی هاس و اینکه امروز باید چیکار کنم ؟؟؟ و بحث مهاجرت که مطرح کردن و چقدر سیر سعودی خودشونو و آیه ی معروف که اکثرا مطرح میکنن به دلم نشست و با منطق به من دوباره یادآوری کردن به زیبایی این مطالب مهم و اینکه من یاد گرفتم که مهاجرت به معنی رفتن از یک مکان به مکان دیگر نیست بلکه مهاجرت به معنای استقبال از تجربه های جدیده ،به معنای روبرو شدن با یک ترس و رفتن تو دل یه ترسه دیگس ، مهاجرت به معنای متوقف نشدن و همواره روبه بهبود بودن در تمام ابعاده و بسیاری مثالهای دیگر که ممکنه تو این جملات جا بگیرن و استاد عزیزم که همواره به زیبایی قلبه مارو به روی این آگاهی ها باز می‌کنه

    خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت بودن در مسیر قوانینت و اجرای اونها در لحظه به لحظه ی زندگیم .

    خدایا من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    هددایتم کن به راه آنان که به آنان نعمت دادی نه کسانی که بر آنان غضب نمودی نه گمراهان .

    در پناه الله یکتا .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: