سرفصل آموزش های این فایل:
- چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
- چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
- درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
- انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
- سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
- وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
- چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
- قانون تغییر مکان زندگی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه194MB26 دقیقه
- فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه25MB26 دقیقه
به نام خداوند جان آفرین
حکیم سخن بر زبان آفرین
سلام استاد گرامی
سلام خانم شایسته
سلام دوستان هم فرکانسی
استاد به نکتهی خیلی خوبی اشاره کردید
سن فقط یه عدده
من هم حدود سن شما را دارم ولی باور کنید از وقتیکه خدا رو جور دیگهای دیدم از وقتیکه احساسم خوب شده از وقتیکه روی باورهای خودم کار کردم و خیلی از باورهای محدودکننده رو گذاشتم کنار، اصلا احساس نمیکنم که سنم بالای چهل سال شده.
الان ورزش که میکنم قشنگ با همان قدرت با همون صلابتی که یک جوان بیست و دو و یا بیست و سه سال کار میکنند و از این بابت خدای خودم را بسیار شاکرم استاد
استاد جان، مهربان تر از جانم چی بگم به خدا شوکه شدم وقتی که یه مقداری از فایل گذشت.
چیزهایی را که داشتید میگفتید فقط برای من بود
انگار که این لایو فقط به سفارش من بود
همون چیزهایی میگفتید که من لازم داشتم
هرچند که نیم ساعت آخر رو افتخار داشتم که زنده گوش کنم اما منتظر بودم که فایل بیاد رو سایت
الله اکبر
الله اکبر
چی بگم
استاد یه بار دیگه با پتک زدین توسرم تا به هوش بیام و برگردم به مسیر درست.
من فراموش کرده بودم یکسری کارهای درست را که باعث شده بود من به این مسیر الهی برسم. من برام عادی شده بود این کارها
چه کاری؟؟؟؟
سپاسگزاری، سپاسگزاری سپاسگزاری
توی این فایل شما در مورد سپاسگزاری گفتید و اینکه فرکانس سپاسگزاری چقدر مهمه دقیقاً افتاد، دقیقاً دقیقاً درست گفتید من خودم یادم رفته بود و این لایو شما و این صحبت شما تلنگر بسیار خوبی به من بود تلنگری به من بود که برگردم و خودم را اصلاح کنم من فراموش کرده بودم که از کجا به کجا رسیدم و چه چیزی باعث اینهمه رشد و تغییر من شده بود غیر از اینکه من روی باورهای خودم کار کرده بودم و از همه مهمتر در ابتدابهساکن در ابتدایی که شروع کردم به کار بسیار بسیار آدم سپاسگزاری شده بودم و روزها و ماهها بود که من فقط و فقط نعمتهایی رو که داشتم میشمردم و بابت این بسیار بسیار سپاسگزار خداوند بودم در حدی که بعضی مواقع واقعاً اشکم درمیومد از اینهمه نعمت و ثروتی که خدا به من داده بود و من هیچ موقع اینها را ندیده بودم هیچ موقع ندیده بودم.
استاد واقعاً شاید این فایل فقط برای من بود شاید این فایل به خواستهی من بود یا در مسیر اصلاح رفتارها و باورهای من بود من بعد از اینکه با سپاسگزاری بسیار زیاد نتایج خیلی خوبی گرفتم مخصوصاً در زمینه باور و مخصوصاً در مورد شرایطی که داشتم با خودم قرار گذاشتم که بیایم روی باورهای مالیام کار کنم روی باورهای ثروت ساز که پاشنه آشیل من بود کار کنم و تقریباً مدت زیادی است که واقعاً به آن اندازه قبل سپاسگزاری را از یاد بردهام، سپاسگزار هستم ولی قبلش در هر نفس در هر قدم در هر حالتی خدا را سپاسگزار بودم و برای کوچکترین اتفاقات ممکن میگفتم خدایا شکرت، ولی الان به نسبت اون زمان خیلی کمتر شده و نتایج خودم هم به او نسبت خیلی کمتر شده است. با خودم داشتم دنبال این میگشتم که مشکل کار کجاست کجای کار من ایراد داره که نتایج اونطوری که باید و شاید اتفاق نمیافته، کدوم باور من چه باوری از من هست که باید اونو اصلاحش کنم تا نتایج تغییر کنه، خیلی داشتم فکر میکردم خیلی داشتم به خودشناسی خیلی داشتم کنکاش میکردم توی باورهای خودم و واقعاً نمیتونستم بهراحتی به این نتیجه برسم که آقا دلیل کم شدن نتایج من چیه؟؟؟ دلیلش چی میتونه باشه؟؟ نوشتم، برای خودم فکر کردم، با خودم حرف میزدم و با خودم صحبت میکردم، خودمو تجزیه تحلیل میکردم ولی بعد اون نکته اصلی را پیدا نمیکردم.
ولی خدا اون قدرتی که از همه برتر، اون قدرتی که مافوق همه قدرتها، از اون قدرتی که همه قدرتها را خلق کرده به وسیله دستی از دستان خودش یعنی سید حسین عباس منش راه او به من نشون داد، کلید به من داد، نشانه را به من داد،
من شکرگزاری ام به نسبت اون زمانی که نتایج خوبی میگرفتم کم شده بود
من بسیار آدم سپاسگزاری هستم، یکی از بزرگترین سپاسگزاری های من بودن در این جمع و داشتن و راهنمایی گرفتن و بودن با استاد گرامی خودم هست واقعاً نعمت بزرگی است واقعاً اینجا بینظیر.
ولی ولی ولی این مشکل من نبود، من دنبال اون نکته اساسی، دنبال اون ترمز ریزه میگشتم که آقا چی شده چرا نتایج من به نسبت قبل تغییر کرده؟ چرا نتایج من تغییر کرده؟ من که دارم اصطلاحاً روی خودم کار میکنم من که کنترل ورودی دارم من که دارم باورهای خوبی در وجود خودم میسازم، من که خیلی از باورهایم تغییر کرده، میتونم بهجرات بگم نسبت ب خود ششماهه قبلاً تغییر کرده، ولی نتایج اونطوری که باید و شاید نمیشد، خیلی دنبال این حلقه گمشده این ماجرا بودم که استاد گرامی من مثل همیشه مثل همیشه بینظیر و در زمان مناسب و در مکان مناسب و نکتهای را که من میخواستم بدونم و باید میدونستم را به من گفت. سپاسگزارم از تو ای ربالعالمین خودم.
آره اون نکته این بود که سپاسگزاری و شکرگزاری من کم شده بود، واقعاً این عضله من ضعیفشده بو، د عضله شکرگزاری من ضعیفشده بود و وقتیکه استاد گفت شما با شکرگزاری میتونی از بدترین از پائینترین درجه و بالاترین درجه برسی دقیقاً اونجایی بود که من باید میفهمیدم که من شکر گذاریم و سپاسگزاریم بهخاطر اینهمه نعمتی که خدا به من داده بهخاطر اینهمه ثروتی که به من داده که باور کن اصلا خیلی از این نعمتها و ثروتها با هیچ پولی قابل بدست آوردن نیست، من سپاسگزار نبودم من آنقدر که لازم بود سپاسگزار نبودم من آنقدر که بایسته و شایسته بود سپاسگزار نبودم واقعاً سپاسگزار نبودم و این سپاسگزار نبودن من باعث شد که این مشکلات برای من به وجود بیاد. خدای ربالعالمین من شکرت شکر که باز در زمان مناسب در زمان مناسب به من گفتی که ایراد کار کجاست. چرا؟؟
چون من متعهدانه دنبال پیدا کردن این ترمزم بودم دنبال پیدا کردن این قضیه بودم دنبال اینکه چرا کجای کار من گیر داده بودم و خدا وقتی تعهد منو دید وقتی تعهد منو دید گفت بنده من اینه مشکلت و من در کسری از ثانیه اصلا همهچی برام روشن شد من واقعاً عضله شکرگزاری در این مدت ضعیفشده بود خودم را درگیر مسائل دیگری کرده بودم درگیر تغییر باورها و درگیر مسائلی از ایندست شده بودم و شکرگزاری را فراموش کرده بودم و یادم رفته بود که من باید این عضلات را از هر عضلهای قوی و قویتر کنم خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت.
واقعاً نمیتونم نمیتونم اندازه خوشحالی و اندازه مسرتی که الان دارم رو بیان کنم شاید هیچکس غیر از خودم ندونه، که من چقدر خوشحالم که اون حلقهای گمشده و اون ترمز ریز کار خودمو پیدا کردم مثل کسی که ساعتها سالها ماهها دنبال گنج گمشدهاش میگشته ولی فارغ از اینکه غافل از اینکه گنج تو جیب خودش بوده، اون گنج تو جیب خودش بوده ولی یادش رفته که از جیبش دربیاره و از آن استفاده کنه من دقیقاً همین حسو دارم خدایا شکرت الحمدلله ربالعالمین خدایا شکرت خدایا شکرت.
استاد گرامی من شاید بیست دقیقه از فایلو گوش کردم و به نتیجه رسیدم این قسمت فایل که فقط برای من بود این قسمت لایو که فقط برای من بود خدایا شکرت خدایا شکرت که همچین استاد بینظیری دارم خدایا شکرت، استاد گرامی من پیامبر زندگی من خدایا شکرت خدایا شکرت که هستی سپاسگزارم حضرت استاد گرامی خانم شایسته عزیز از شما سپاسگزارم که زحمت تصویربرداری فایل برعهده شما بود بسیار سپاسگزارم از خداوندی که مرا در این مسیر قرار داده و امیدوارم که بتوانم بتوانم دوباره به همان فرکانس سپاسگزاری و شکرگزاری قبلاً رسیده بودم و باهاش داشتم دنیا را به دست میآوردم برگردم انسان فراموشکاره، انسان از نسیان میاد از فراموشکاری میاد من هم فراموش کردم من هم فراموش کردهام آنچیزی را که نباید فراموش میکردم من هم فراموش کردم آنچیزی که نباید فراموش کردم و پیامبر من سید حسین عباس منش به من تذکری داد به من تذکر داد که من دوباره برگردم به اونچیزی که فراموش کرده بودم پیدا کنم و دُر گرانبهایی را که گمش کرده بودم را پیدا کردم.
خدای من سپاسگزارم، ربالعالمین من سپاسگزارم
خدایا به من قدرتی بده که به همان خوبی که میگویم و مینویسم به همان خوبی عمل کنم الهی آمین
در پناه الله یکتا شاد باشید و سربلند
💙💜❤️💙💜❤️💙💜❤️💙💜❤️