سرفصل آموزش های این فایل:
- چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
- چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
- درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
- انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
- سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
- وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
- چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
- قانون تغییر مکان زندگی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه194MB26 دقیقه
- فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه25MB26 دقیقه
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عباسمنش عزیز و خانم شایسته گرامی
گام هفدهم – خروج از جامعه معلولان باوری و خلق زندگی دلخواه
امروز جمعه ست و هفته چندم لیگ برتر بود و. مسابقات انجام شد من اون لحظه فکر کردم منم میتونستم الان توی زمین باشم و تجربه کنم ولی همون لحظه به خودم گفتم راهش شکرگزاریه
شکرگزاری یه جور کنترل ذهن برای تجربه شرایط دلخواه
شکرگزاری یه جور کنترل برای قرار گرفتن در مسیر احساس خوب و ایمان و قانون اینکه فرکانس احساس خوب و ایمان چیزی جز هم جنس خودش وارد زندگیت نمیکنه
احساس خوب=اتفاقات خوب
شکرگزاری=توانایی کنترل ذهن
شکرگزاری بیشتر ،توانایی کنترل ذهن بیشتر
و از امروز تلاش میکنم به عمل کردن به موضوع و تسلیمش میشم تا در مدار احساس خوب قرار بگیرم
چون من فوتسال برای چی میخوام؟ برای احساس خوب و تجربه های لذت بخش میخوام؟ مگر چیزی غیر از اینکه چیزی غیر از احساس رهایی و پرواز؟ نه
پس هر روز سعی میکنم اگاهانه توی دفترچم یا گوشیم یا هر جا بنویسم از نعمت هایی که خدا بهم داده وقتی شرایط سخت میشه و کنترل ذهن دشواره به این شکل خودم رو به احساس خوب میرسونم
خودم در مدار هرچیز خوبی که درونم میخواد تجربه کنه قرار میدم
خدایاشکرت وقتی ناخن پام ضربه دید و شروع کرد به کنده شدن تو یه ناخن جدید دادی هنوزم در حال رشد من نمیدونستم که اگر ناخنم کنده بشه یه ناخن جدید رشد میکنه
نمیدونستم اگر ناخنم بخواد کنده بشه بدون درد و در راحتی کنده میشه این تجربه اولم بود
که اینو فهمیدم
خدایاشکرت بخاطر پاهای سالمم
بخاطر اینکه امسال بالای 130 کیلومتر دویدم
بخاطر قدرت و توان بدنی که بهم دادی
اینکه 50 شب هر شب میدویدم یعنی چی ؟یعنی من قدرت بدنی خیلی بالایی دارم
از اخرین باری که سر تمرین بودم توی دفاع، یکی رو بدجور حواسم بود بهش بعد گارد دفاعی گرفته بود کنارش تمام زور و حواسم گذاشته بودم دید در اورد گفت بابا چقدر تو چه قدرت بدنی داری
خدایاشکرت که میتونم دست بسته روپایی بزنم
میتونم بالای 50 تا روپایی بزنم
توی سالن توی هوای ازادو باد روپایی بزنم
خدایاشکرت که گوشیم که تمام این روزها تمام همراه و رفیقم بوده و بهم کمک کرده برای رشد خودم قدم بردارم
خدایاشکرت بخاطر انگشتام که هر روز داره حداقل 2 یا 3 تا کامنت مینویسه توی سایت
هر روز در حال تایپ کردنه
خدایاشکرت بخاطر دست راستم که کارهای زیادی انجام میده و دست چپم که از اون نابلد تره داره ازش یاد میگیره و مثل یه شاگرد به دست راست کمک میکنه
خدایاشکرت که پای چپم توی روپایی زدن دست کمی از پای راستم نداره
خدایا شکرت بخاطر این هوای معتدل و خنک و زیبای زمستانی فصل مهاجرت پرندگان و مرغان دریاییه
خدایاشکرت که به وای فای وصلم و میتونم هر 24 ساعت ازش استفاده کنم
شکرت که با وجودم اینکه خیلی وقت بود از فیلتر شکن استفاده نکرده بودم و میدونستم وای فای برای وصل شدن فیلتر شکن جواب نمیده
یه لینک که از خیلی قدیم توی برنامه بود بهم نشون دادی اونم زدم و میتونم به راحتی به یوتیوب وصل بشم
خدایاشکرت که اینکه میتونم برای خودم ناهار شام و صبحونه درست کنم
خدایاشکرت بخاطر میزنم که پنجره اتاقم باز میکنم نور میتابه به روی میزم
میخوره به دیوار اتاقم
خدایاشکرت که منو هدایت کزدی به سایت استاد عباسمنش
خدایاشکرت که تسلیم نشدم و هنوزم دارم ادامه میدم
خدایاشکرت که دیشب برای. خودم یه شام خوشمزه درست کردم
خدایاشکرت که بخاطر تمام جملات و نوشته های قشنگی که توی دفترسال 97 ام نوشتم و هنوز دارمش
خدایاشکرت که دستمال کاغذی همیشه هست یه روزی وقتی مهمان می امد بچگی مادرم میگفت از دستمال کاغذی استفاده نکنید برای مهمانهست شما دستتان بشورید
من همیشه این خواسته داشتم
الان سالهاست که از دستمال کاغذی به وفور استفاده میکنم
اصلا سطل اشغالم پر از دستمال کاغذی هی برمیدارم استفادا میکنم میندازم توی سطل اشغال و این تموم میشه بعدی رو میذارم روط میزنم
خدایاشکرت بخاطر اینکه توی خانواده ای بزرگ شدم که همیشه تخم مرغ محلی شیر محلی گوشت و مرغ محلی الویت داشته
همیشه کره ماست و پنیر محلی الویت داشته
یادم نمیاد اخرین بار کی مجبور شدم ماست پاستوریزه بخورم چون همیشه ماست محلی مادرم میخره
خدایاشکرت بخاطر ماکارانی شکل داری که داریم من عاشق ماکارانی شکل دارم به شکل های مختلف توی خونه داریم
خدایاشکرت که میتونم و بلدم دوچرخه سواری کن ایستاده یا با یه دست میتونم دوچرخه سواری کنم
خدایاشکرت بخاطر اینکه توی این سایت دوستان خوبی وجود داره که میتونم از کامنتهاشون یاد بگیرم
خدایا ممنونم منو به شکرگزاری دعوت کردی
با ایمان
مریم درویشی
21 دی 1403
سلام به استاد عباسمنش عزیزم و خانم شایسته عزیز و دوستان عزیزم در این پروژه
امروز گام هفدهم من در پروژه خانه تکانی به صورت گام به گام است
خداراشکر که با دیگر این فرصت دارم که اینجا ردپایی از خودم بذارم در این روزهای سخت اما متعهد به عمل به شنیده هام
خداراسپاس که بهم این قدرت دادی که که روزی با یک قلب پر از رویا مسیر جدیدم را شروع کنم وقتی برگشتم و کامنت سالها پیشم را خوندم درمورد شجاعتی که برای شروع علاقم نشون دادم ترغیب شدم بیام و بالاخره کامنت این فایل را بنویسم
خداراسپاس که اونقدر بهم شجاعت دادی که بدون یک ریال پول و درآمدی
بدون اینکه در ابتدا کسی حامی و همراه من باشه
بدون اینکه بدونم قراره در آینده چه شرایطی برام رقم بزنی
با و بندیل کتاب ها و دفترها و جزوه های کنکور را بستم و قسمتی را هدیه دادم به دوستم و قسمتی را در کمد گذاشتم و مدتی البته طولانی انها را به طور کامل از اتاقم خارج کردم
خدا میدونه فقط من چقدر کتاب تست و کمک آموزشی و جزوه ها و… داشتم
و اعلام کردم که دیگر درس و و کنکور بس است دانشگاه تعطیل و از این لحظه میخوام برم سراغ همان چیزی که بارها در دفتر خاطرات از خدا میخواستم و از آرزوهایم مینوشتم ،آرزوی فوتسالیست شدن یک فوتسالیست حرفه ای
خداراسپاس که به من قلبی مطمئن دادی که با آموزشهای استاد عباسمنش عزیز به تنهایی قدم در این جاده، که جاده آرزوهایم بود بردارم
بارها و بارها جلسه 4 راهنمای عملی را گوش بدم و بارها بارها به خودم یادآوری کنم که استاد گفته تمرکز هرچیزی مهم تره و اگر میخوای به جایی برسی باید صدتو بذاری
خیلی میگفتن میرفتی دانشگاه همزمان فوتسال ادامه میدادی
خیلی ها میگفتن بعد از کنکورت میگفتی که میخوای این کار کنی
اما من اینقدر به تصمیمم مطمئن بودم که صدای هیچ کسی را نمیشنیدم
صدای گریه ها و زاری های شبانه مادرم
صدای تهدید های پدرم
صدای نگاه کناره گرفتن و دور شدن خواهرم
من نیز نشستم و خداوند گفت و صبر کردم طوفان از من گذشت مثل طوفانی که از پارادایس گذشت
و بعد از طوفان مسیر را شروع کردم خداوند گفت مریم همه چیز آماده ست بلند برو سر تمرین
این کفش این جوراب این سالن این توپ این لباس…
و رفتم خدای من سپاس که مرا راهی کردی گفتی ازت محافظت میکنی و واقعا این کار را انجام دادی نه مثل ادمها توی حرف باشی نه عمل کردی ادمها زیاد از این حرفها به من زدن و من فهمیدم که دروغ میگویند
خداراسپاس میدونم که امروز شاید اون ایمان دیروز رو ندارم و به تصمیمی که وسط امتحاناتم بهم الهام کردی مثل گذشته باور ندارم
شک دارم چون آنقدر ادمها حرف میزنند و نظر میدهند دنبال این هستند که بگویند چه برای من خوب است یا خوب بود یا خوب خواهد بود که بکل یادم میرد که اینها را که میگوید..
شاید مثل قبل باور ندارم که از من محافظت میکنی چون خیلی ها دنبال هستند که بگویند من برایشان مهم هستم اما در رفتارشان چیز دیگریست
شاید مثل قبل آنقدر تورا باور ندارم که جز تو کسی را نبینم چون صبح ها وقتی بلند میشم به هزار یک نفر فکر میکنم به تمام آدمهایی که برای من خاطره ساختن یا دشمنی کردند یا.. اما هر روز بعد فکر کردن به هرکدامشان با خودم میگویم من دنبال این رابطه ها نیستم
رابطه من با کس دیگری
به دنبال اونم..
شاید دیگر مثل قبل تورا باور ندارم و شکرگزار تو نیستم چون آنقدر آدمهایی دورم توجهشان بر الگوهای بد و نا دلخواه هست که به سادگی گوشم را به آنها میسپرم
(استاد همیشه میگفت وقتی یه رابطه عاشقانه میبینید توی دلتون تحسینش کنید نگید ای بابا اینا دو روز دیگه میزنن به تیپ تار هم
درسهای استاد رو یادم رفته بود)
اره من تو رو خدا جون مثل قبل باور ندارم
امروز که کامنت چندسال پیش خوندم یادم افتاد که منو تو توی تنهایی کجا بودیم دیگران چقدر زدن توی سر خودشون که مارو منصرف کنن ولی ما هر روز از رفتن به سالن و تمرین لذت میبردیم
خداروشکر بخاطر تمام اون روزهای خوبی که ساختم
شکر بخاطر ایمان فعال درونیم که مرا همراهی کرد
فایل امروز :
خداروشکر میکنم که در حال شنیدن و درک کردن این اصل و اساس های مهم هستم
امروز وسط این فایل قلنجه زانومو شکوندم این عادتمه و ناخودآگاه انجامش میدم برخلاف دفعه های قبل خیلییی درد کمتری داشتم
هر بار این کار میکردم خیلی درد میگرفت زانو هر بارم میگفتم نمیخوام دیگه این عادت داشته باشم ولی ناخوداگاه دیگه انجامش میدی
این اتفاق برام جالب بود
یه اتفاق دیگه ام افتاد که دقیقا امروز اپیکیشن که برای سلامتی نصب کردم باز کردم پیام گذاشته بود امروز برای سه چیز شکرگزاری کنید
مهم تر از همه ام و ناهار نمیدونستم چی باید بخورم و دلم چیزهای تکراری نمیخواست
خیلی عجیب و غریب یک غذایی از قبل خیلی وقت پیش خام فریز کرده بودم و اصلا روحمم خیر نداشت که یه همچین چیزی دارم بعدش
این نکته بگم تا قبل از اینکه ببینمش اصلا نه فکرش میکردم نه میدونستم چی باید بخورم
خداروشکر درستش کردم و خوردم
فایل امروز خیلی خوب بود انرژی خاصی داشت، انرژی خاص خودش داشت
امیدوارم با ادامه دادن به این تعهدم بتونم به آگاهی ها علاوه بر خوب شنیدن خوب درک کنم و خوب عمل کنم
با ایمان
مریم درویشی
1403/7/26
سلام به ساناز عزیز
امیدوارم که الان حالت توپ توپ باشه
اومدم که از طرف خدای خودم بخاطر این زندگی که ساختی سپاسگزاری کنم
خدایاشکرت که ساناز را زنده کردی
خدایاشکرت که ساناز را از دل یه رابطه عاطفی نجات دادی
خدایاشکرت که به ساناز ماشین خوب دادی که هر خیابانی که دلش میخواد را دور بزند
خدایاشکرت که منو از اینستاگرام و ادمهای کفور جدا کردی و اوردی به سایت استاد عباسمنش
منو برگردونی به این مسیر
من امروز داشتم کامنتهای این فایل میخوندم هر روز کارمه خوندن کامنت های هر فایل
بعد هر کامنتی را میخوندم سرمو که از صحفه دور میکردم به اون بیرون و ادمهای اطراف نگاه میکردم میگفتم چرا اینا با ادمهای اینجا زمین تا اسمون فرق میکنن
چرا اینقدر تفاوت؟؟یعنی چی!!
خدایاشکرت بخاطر رابطه عاشقانه ساناز
خدایاشکرت بخاطر این احساس عشقی که ساناز در وجودش خودش بهش رسید برعکس خیلیها که برای پر کردن خلع های مالی و روحیشون اینقدر ذهنشون فقیر هست که اولین چیزی که به ذهنشون میرسه ازدواجه
یعنی خودشون و تواناییشون تو هیچ مورد باور ندارن فکر میکنن یکی بیاد اونا رو هندل کنه
خدایاشکرت بخاطر اینکه ساناز میتونه صبحونه بخوره
ساناز منم توی غذا خوردن چقدر بد بودم چقدرر کم اشتها بودم همیشه حالم بد بود ولی الان هر روز صبح تخم مرغ میخورم
و حالم از قبل بهتره
خدایاشکرت بخاطر این اسایش و ارامشی که ساناز با قدرت خودش برای خودش ایجاد کرده، مگه چندتا دختر و پسر توی ایران باور دارند که دولت و کشور و جایی که زندگی میکنن در خلق خواسته هاشون نقش اصلی نداره
همه فراری ان
خدایاشکرت بخاطر اون پسر خوشبخت که ساناز پیدا کرده
باید خیلی به خودش افتخار کنه که با دختری مثل تو توی رابطه ست که اینقدر قدر شناس خداونده بخاطر حتی اون نون و صبحانه ای که میخوره
خدایاشکرت بخاطر حساب بانکیت که هر بار کامنتهات خوندم نوشتی خالی شده ولی خدا پرش کرده
یا لینک جدید بهت داده جنس هات پرسودتر بفروشی
خدایاشکرت بخاطر خونه چند خوابه ای که قراره در اینده بخری
و ماشین بهتری که قراره جدید بخری و اینکه قراره در شغلت جهانی ام بشی
خدایاشکرت که به ساناز یاد دادی حساب کردن روی خودت و مسئولیت زندگی رو پذیرفتن
خدایاشکرت که بهش خواهر و برادر همراه دادی
خدایاشکرت بخاطر توانایی کنترل ذهنی که به ساناز دادی
خدایاشکرت که هستی و با این دوستان و سایت داری بهم میگی میشه یه رنگ دیگه ام زندگی کرد
خواسته ی همیشگی همین بوده که بتونم در تمام جنبه ها مسئولیت زندگیم برعهده بگیرم و مستقل زندگی کنم از بیرون خداروسپاس که با دیدن تو ساناز عزیز ترکی کوچک بر ذهن سیمانی هم ایجاد شد.
در پناه خدا باشی عزیزم