سرفصل آموزش های این فایل:
- چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
- چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
- درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
- انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
- سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
- وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
- چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
- قانون تغییر مکان زندگی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه194MB26 دقیقه
- فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه25MB26 دقیقه
سلام بر استاد عزیزم،سلام بر مریم بانوی جان
سلام به شما که اینقد حس ما رو خوب میکنید.
این لایو عالی نشونه ی من بود و به خودم قول دادم تا زمانی که کامنت نزارم حق ندارم برم سراغ فایل دیگه ای.
شما ۲۲ سالتونه ولی من هنوز به دنیا نیومدم هنوز تکاملم به حد مناسبی نرسیده ،دارم روی خودم کار میکنم تا بیام به این دنیا و نعمتها رو بهتر بتونم ببینم ، الان تو شکم مادرم هستم در همون حد دارم نعمتها و زیبایی های اطرافم رو میبینم.
از رنگ آبی بگم که چقدر زیبا بود آبی لباستون، آبی دریاچه و آبی آسمون .خدا رو شکر به خاطر رنگ آبی😍من عاشق رنگ آبیم.
از لایو عالی بگم که چقدر معنای شکر گزاری رو بهتر برام جا انداخت.حدود دوسالی میشه شکرگذاری میکنم و مینویسم.نتیجه هم تا حدودی گرفتم ولی وقتی شما در موردش صحبت کردید وقتی گفتید سپاسگزاری میکنید احساس سپاسگزاری داشته باشید و وقتی قلبتون به شما میگه تو مسیر درست هستید اون سپاسگزاری واقعیه ، انگار تازه مطلبو گرفتم. فکر کردم به سپاسگذاریهام ،دیدم که آره ،اونا فقط برای رفع تکلیفه ،برای اینه که بگی آره من چندتا دفتر سپاسگزاری تموم کردم.
گفتید وقتی سپاسگزاری میکنید دفترتون خیس میشه، خیلی دلم خواست منم همچین حسی داشته باشم البته حس میکنم نسبت به قبل خیلی قلبم رقیق تر شده یه چیزی که حسمو درگیر میکنه یا آهنگایی که گوش میدم و مخاطبشو خدا جونم قرار میدم اشکم سرازیر میشه چه تنها چه توی جمع بعدش به خودم میگم زشته، یعنی چی گریه میکنی تو اگه میخوای بهتر باشی و به خدا نزدیکتر باید عمل کنی به دانسته هات.
خلاصه امروز که بیدار شدم از خواب،شروع کردم به سپاسگزاری ، ولی این دفعه با تمام وجودم مینوشتم ،انگار خدا هم توی دفترم بود پیش جمله هام بود،به خاطر نعمتهایی که بهم داده، به خاطر نشانه هایی که بهم نشون میده، به خاطر این که چند روزه بهتر متوجه شدم که خودم دارم خلق میکنم ، احساس لیاقت رو بهتر درک کردم ، اینکه قدرت دست منه نه دست بیماری، وقتی نجوای ذهنی میاد بهش میگم من ، من دارم میسازم.بازم میگه اگه نشد چی؟ بازم میگم من میسازم.و حالا این منم که خدا، زندگیم رو دست خودم داده، خدایا شکرت.
به خاطر پولهایی که توی حسابم میاد، به خاطر قانونی که گذاشته و … همشونو نوشتم و اون اشکه هم اومد با من شریک شد تو سپاسگزاری
و چقدر خوب گفتید وقتی آدم اینقدر نعمت داره شرمنده میشه بخواد به نداشته هاش فکر کنه.
استاد جان یک ساعت نگذشته بود که پول به حسابم واریز شدم ، گفتم خدای من آخه تو چقد سریع الاجابی! خدا جونم اشکمو جاری کردی منو بیچاره کردی.😍الانم اشکم در اومد.چه حس خوبی داره واقعا.شکرت خدا جونم.
پولی که به حسابم اومد ، چند برابر پولی بود، که با کار فیزیکی انجام داده بودم. این فقط نتیجه ی یه کار ذهنی و شکر گزاری بود ولی اونو دوروز وقت گذاشته بودم براش.خدایا چقد خوب قانونت جواب میده.
ممنونم ازتون و امیدوارم بتونم این بازی ساده رو به خوبی بازی کنم ،همون جور که میگید،همین چیزای ساده رو تمرین کنیم، تکرار کنیم و هی بهتر بشیم و باورمون به این قوانین بیشتر بشه، بیشتر ذهنمونو کنترل کنیم و هی نتایج بهتری بگیریم.❤️❤️❤️