سرفصل آموزش های این فایل:
- چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
- چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
- درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
- انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
- سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
- وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
- چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
- قانون تغییر مکان زندگی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه194MB26 دقیقه
- فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه25MB26 دقیقه
چه کار کنم که در زمان کار کردن روی باورهام ادامه بدم و رها نکنم؟
کار کردن روی باورها یعنی چه ؟
یعنی توجه کردن به نکات مثبت
داشتن احساس خوب
نوشتن و گفتن از ایمان و خداوند و هرآنچه احساس خوبی میده بهت ،
احساس سپاسگزاری داشتن در زمان بیدار شدن از خواب و زمان به خواب رفتن …
خب اول باید بررسی کنی که
چقدر باور داری که این نوع نگاه و نگرش نتایج بهتری رو برای تو خلق میکنه ؟
چقدر باور داری که تو میتونی با افکار ت زندگیت رو خلق کنی ؟
آیا همزمانیها و اتفاقاتی که در زمان کار کردن روی باورهات در زندگیت رخ میده دیدی و تجربه کردهای ؟
آیا متوجه تغییرات جهان پیرامونت در زمان تعهدت شدی ؟
باید بدونی که
انسان فراموشکار هست
زمانی که با ذهنش زندگی رو خلق میکنه ممکنه درگیر نتایج بشه و باز هم گرفتار بشه در روزمرگی و روند عادی زندگی و از قوانین ، مسیر و عاملی که براش نتایج دلخواه رو خلق کرده غفلت کنه .
بعد با کار نکردن روی باورها ، دچار سختیها و مشکلاتی که حاصل تفکر غافلانه و زندگی ناآگاهانه هست میشه و نتیجهی خلق شده رو از دست میده .
کار نکردن روی باورها یعنی چی ؟
توجه کردن به ضعف ها و کمبودها،
دیدن نداشتهها ،
وابستگی در روابط ،
انتظار داشتن از دیگران ک احساس ت رو بهتر کنن،
کنترل نکردن ورودی ها و …
این مسیر نتایج خوشایند رو در زندگی کمرنگ میکنن و نتایج ناگوار و ناخوشایندی رو که طبیعی و بدیهی هم دیده میشه در دید انسانهای عادی به بار میارن .
پس
همه ما نیاز داریم که تمرین کنیم
همه ما نیاز به یادآوری داریم
چون انسان فراموشکار ه و خیلی زود عامل خوشبختیها و نتایجش رو از یاد می بره .
بنابراین
من نیاز دارم به اینکه بر خودم و افکارم نظارت کنم. تقوا داشته باشم .
کنترل آگاهانهای داشته باشم بر افکار و احساساتم و به محض اینکه احساسم تغییر میکنه و حالم خراب میشه
و یا جسمم واکنش نشون میده یا نشانههایی دریافت میکنم
باید متوجه بشم که از مسیر خارج شدم .
و سعی کنم با سپاسگزاری دوباره خود رو به مسیر اصلی برگردونم .
چون ناسپاسی راهی است برای خارج کردن من از مسیر راست و الهی و سپاسگزاری واقعی (که نتیجه ش حال خوبه ) ابزاری هست برای برگشتن به مسیر و رسیدن به احساس و نتایج بهتر .
زمانی که حالت سپاسگزارانه دارم ، اتفاقات عالی از در و دیوار وارد زندگیم میشه و بر سرم میباره .
سپاسگزاری واقعی قلبت رو باز میکنه ، بدنت رو به آرامش و رهایی میرسونه ، احساس سبکی میکنی . زمانی که به این همه نعمتی که تو رو احاطه کرده نگاه کنی دگرگون و منقلب میشی و هاله ای از آرامش و اطمینان خاطر وجودت رو در برمیگیره . سپاسگزاری واقعی باعث میشه غم ها و ترس هات فراموش بشن .
وقتی می نویسی فهرستی از داشته های زندگیت رو ، احساس شرمندگی میکنی که چطور این همه نعمت رو ندیدی .
از دست و زبان که برآید
کز عهده ی شکرش به درآید ؟!
سپاسگزاری بزرگترین دروازه ی ورود نعمتها و ثروتها به زندگی من هست .
به محض انجام سپاسگزاری و ایجاد فرکانس جدید بدنت شروع میکنه به واکنش نشان دادن و قوی تر عمل کردن .
حتا زمانی که ظاهر امر خلاف خواستهی من هست .
در این مواقع شیطان میگه : همینه ک هست و چیزی تغییر نمیکنه و اوضاع بد میشه . اما خدای درون میگه : نه تو میتونی با افکار ت تغییر بدی شرایط رو . اگر فرکانس مناسب بفرستی ، اگر باورهات رو درست کنی ، اگر سپاسگزار باشی .
بنابراین به این نتیجه میرسم که اگر من وعده ی خدا رو باور کنم و بتونم احساسم رو خوب کنم . و اگر من بتونم ذهنم رو کنترل کنم و تمرکزم رو بذارم بر زیباییها ، احساسم رو با صحبت کردن با خودم بهتر کنم ، میتونم تغییر بدم وضعیت و ظاهر رو و برانگیخته کنم وجه خوب و مثبت آدمها و اتفاقات رو .
آدمهای کمی هستند که بتوانند در این شرایط بر اصل تمرکز کنند و اصل رو اجرا کنند .
آدمهای کمی هستند که زیبایی ها رو ببیند .آدمهای کمی هستند که سپاسگزار داشتهها باشند اون هم در زمانی که اوضاع کمی نامساعد شده . آدمهای کمی هستند که بتونن ذهن رو کنترل و هدایت کنن به سمت خوبیها و دیدن زیباییها .
جامعه تمرکز خودش رو بر روی کمبودها ، جنگها ، بیماری ها ، مشکلات و مسائل گذاشته اند و در مورد اونها میگن و مینویسن و میآموزن و در چنین جامعهای که همه از نظر باور معلولانه عمل میکنند ، من فقط کافی است تا به کار کردن روی باورها م ادامه بدم تا سوت زنان با تفریح و خوشگذرانی و بدون نگرانی و استرس ، با لذت بردن از جادهی زیبا و سرسبز زندگی عبور کنم و خوشبختیها و ثروت رو تجربه کنم و به دست بیارم .
دلیل تقلا و سختی کشیدن ها از مسیر خداوند خارج شدن ها هست
تا زمانی که در مسیر خداوند باشی همه چیز به آسانی اتفاق می افته .
بنابراین اگر من تمرکزم رو بر روی فراوانی و زیبایی بگذارم دنیای من به سرعت تغییر میکنه و آسان میشم برای آسانیها و نعمتها .
خدایا شکرت ک قدرت خلق زندگی م رو به خودم دادی و داری من رو با این قدرت آشنا می کنی.:-*