live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
  • چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
  • درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
  • انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
  • سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
  • وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
  • چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
  • قانون تغییر مکان زندگی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    194MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «علی قادری چاشمی» در این صفحه: 1
  1. -
    علی قادری چاشمی گفته:
    مدت عضویت: 2072 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    دوش وقتِ سَحَر از غُصّه نجاتم دادند

    واندر آن ظلمتِ شب آبِ حیاتم دادند

    بیخود از شَعْشَعِهٔ پرتوِ ذاتم کردند

    باده از جامِ تَجَلّیِّ صفاتم دادند

    چه مبارک‌سَحَری بود و چه فرخنده‌شبی

    آن شبِ قدر که این تازه‌براتم دادند

    بعد از این رویِ من و آینهٔ وصفِ جمال

    که در آن‌جا خبر از جلوهٔ ذاتم دادند

    من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب؟

    مستحق بودم و این‌ها به زکاتم دادند

    هاتف آن روز به من مژدهٔ این دولت داد

    که بِدان جور و جفا صبر و ثباتم دادند

    این همه شهد و شِکر کز سخنم می‌ریزد

    اجرِ صبریست کز آن شاخِ نباتم دادند

    همّتِ حافظ و انفاسِ سحرخیزان بود

    که ز بندِ غمِ ایّام نجاتم دادند

    چقدر این شعر و این فایل زیبا و متناسب هستند دوست داشتم دوباره آنرا بخوانم

    از کجای زیبایی ها بنویسم، از کدام سپاسگزاری بنویسم که حق مطلب را ادا کرده باشم

    تک تک جملات این فایل برایم نو و تازه و گوارا بود

    این فایل آب حیاتی بود برای ذهن خشکیده و ترسیده ام

    اولین چیزی که در درونم احساسش کردم حس شرمساری بود

    شرم از اینهمه فراموشکاری و بی معرفتی

    خیلی بی معرفتی است که بگیری و نبینی، استفاده کنی و غرولند کنی و ناشکری کنی

    خدایا بنده ات را ببخش ببخش ببخش

    همانگونه که تاکنون پرده پوشی کردی و منع نعمت نکردی

    ممنونتم خدا

    دستان الهی ات را می بوسم که همواره پشتیبانم بوده و هستی و بنده غافل از این همه لطف و رحمت و برکتت را رها نکردی

    دستان الهی ات را می بوسم که همواره نگاهدارم بودی و دستم را رها نگردی هر چند که بنده بارها و بارها از این غافل بودم

    دستان الهی ات را می بوسم که همواره حامی ام بودی

    یادم هست از کودکی ام که بارها و بارها از اتفاقات ناگوار معجزه آسا نجاتم دادی

    یادم هست آن روز که سگ هایی خشمگین پارس کنان به سمتم می آمدند و بنده از ترس رو به سوی تو کردم و از تو مدد خواستم و تو چطور همه آن سگ ها را سرد و سالم کردی برایم الهی شکرت

    یادم هست که از روی لبه رودخانه به پایین افتادم و تو با دستانت نجاتم دادی بدون حتی یک خراش الهی شکرت

    یادم هست که مرا از گزند های افراد و از تهمت ها چطور رهاندی الهی شکرت

    یادم هست که چه دلهایی را برایم نرم کردی تا دوست داشتنت را به بنده برسانی و بفهمانی الهی شکرت

    یادم هست که مرا به مسیر تربیتی با خانواده پدربزرگ همراه کردی تا از خیلی جهات تاثیرات خوبی بگیرم و بیراهه نروم الهی شکرت

    یادم هست که چطور خانه برایمان فراهم کردی و به راحتی مرا از روستا به شهر آوردی و مسیر تحصیلم را آسان نمودی الهی شکرت

    یادم هست که چطور دوستانی را به دورم جمع کردی که مایه دلگرمی و شادی ام بودند الهی شکرت

    یادم هست که در مسیر بلوغ جسمی و فکری و استقلال شخصیتی هدایتم کردی الهی شکرت

    یادم هست که مرا وارد بازار کار کردی و دستم را در جیب خودم گذاشتی الهی شکرت

    یادم هست که در دوران دانشگاه حمایت و هدایتم می کردی تا به خوبی آنرا به پایان بردم الهی شکرت

    یادم هست که در مسیر شغلی که داشتم تجربه ها نشانم دادی و پخته ترم کردی الهی شکرت

    یادم هست که مغازه برایم جور کردی و از شراکت بنده را رهاندی الهی شکرت

    یادم هست که چه زیبا سربازی امریه ام را جور کردی و مرا به خانه برگرداندی الهی شکرت

    یادم هست که هدایت هایت را سرعت دادی و بنده را به این مسیر زیبا هدایت کردی و زندگی ام را رنگ و بویی زیبایی دادی و تجربه هایی بی نظیر و فوق العاده را نصیبم کردی الهی شکرت

    یادم هست که لذت و رضایت از گذران روزها را به بنده هدیه دادی و امید را به قلبم بخشیدی الهی شکرت

    یادم هست که خودت گفتی و بنده کتابم را در بهترین احساسات نوشتم و هدایتی چاپش کردی الهی شکرت

    یادم هست که به خواسته هایی که بر اساس قانون و آموزه های جدید در این مسیر زیبا یادم دادی جامه تحقق بخشیدی الهی شکرت

    یادم هست که دوستی هم مدار و همفرکانس را وارد زندگی ام کردی تا لحظاتی ناب را با همدیگر داشته باشیم الهی شکرت

    یادم هست که بنده را به سمت جنگل ابر هدایت کردی و چه همزمانی ها و درس ها و درکهایی که به بنده دادی الهی شکرت

    یادم هست که بنده را از شغلم رها کردی و وارد مسیر خواسته های جدید کردی الهی شکرت

    یادم هست که چطور معجزه آسا پرایدم را تبدیل به هیوندا ورنا کردی الهی شکرت

    یادم هست که چقدر عالی زمین هایی را دچار چالش شده بود برایمان خریدی و به خیر و خوشی تمام کردی و درس هایی فوق العاده به بنده دادی الهی شکرت

    یادم هست که چطور مرا به سفرهایی دلپذیر می بردی و تجربه هایی فوق العاده را به بنده هدیه دادی الهی شکرت

    یادم هست که بنده را به خواسته مدرسی به زیبایی هدایت کردی الهی شکرت

    یادم هست که چه تجربه فوق العاده ای را از تنهایی در شب با تو به بنده هدیه دادی که نمی توانم وصفش کنم و فقط می گفتم خدایااااا شششکرت الهی شکرت

    یادم هست که مرا همراه دوست فرکانسی ام به سفری بردی و تجربه ای متفاوت را به بنده دادی و احساس لیاقت و ارزشمندی ام را افزودی الهی شکرت

    یادم هست که هر بار شگفت زده ام می کردی و مرا از روزمرگی می رهاندی و افرادی جدید و متنوع را سر راهم قرار می دادی الهی شکرت

    الهی شکر در هر برهه از زندگی آنچه که واضح و مشهود است رد پای تو و دستان توست که همراه و پشتیبانی ام کرد و هیچگاه تنهایم نگذاشت همانگونه که پیامبرش را تنها نگذاشت و اینگونه زیبا در گوش دلش زمزمه کرد

    بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

    به نام خداوند رحمتگر مهربان

    وَالضُّحَى ﴿1﴾

    سوگند به روشنایى روز

    وَاللَّیْلِ إِذَا سَجَى ﴿2﴾

    سوگند به شب چون آرام گیرد

    مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَمَا قَلَى ﴿3﴾

    که پروردگارت تو را وانگذاشته و خشم نداشته است

    وَلَلْآخِرَهُ خَیْرٌ لَکَ مِنَ الْأُولَى ﴿4﴾

    و قطعا آخرت براى تو از دنیا نیکوتر خواهد بود

    وَلَسَوْفَ یُعْطِیکَ رَبُّکَ فَتَرْضَى ﴿5)

    و بزودى پروردگارت عطاهای بسیارت می کند تا خرسند گردى

    أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَى ﴿6﴾

    مگر نه تو را یتیم یافت پس پناه داد

    وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَى ﴿7﴾

    و تو را سرگشته یافت پس هدایت کرد

    وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَى ﴿8﴾

    و تو را تنگدست‏ یافت و بى ‏نیاز گردانید

    فَأَمَّا الْیَتِیمَ فَلَا تَقْهَرْ ﴿9﴾

    و اما [تو نیز به پاس نعمت ما] یتیم را هرگز میازار

    وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ ﴿10﴾

    و سائل را از خود مران

    الحمد لله رب العالمین

    و چه کسی راست گفتار تر از خدای مهربان

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    الهی شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: