live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه

سرفصل آموزش های این فایل:

  • چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
  • چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
  • درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
  • انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
  • سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
  • وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
  • چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
  • قانون تغییر مکان زندگی؛

برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    194MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه
    25MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

517 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نرگس سپهری نیا» در این صفحه: 1
  1. -
    نرگس سپهری نیا گفته:
    مدت عضویت: 1925 روز

    سلام استاد گرانقدر، من چند سالی هست که مباحث شما رو دنبال میکنم و نتیجه اش این شده که درونم خیلی آرومه و نیازهام برآورده میشه، اما بعد از 35 سال زندگی مشترک دارم جدا میشم، همه انگشت به دهن موندن که چرا ؟ چی شده؟

    البته همسرم همیشه به شدت آزارم میداد ولی من اجازه نمیدادم کسی بفهمه و ظاهر زندگیمو عالی نشون میدادم، اما از وقتی با قانون آشنا شدم کلی نشونه های مختلف میدیدم که باید از این رابطه آسیب زننده بیام بیرون..! در واقع سخت ترین ترس زتدگیم رو جلو پام گذاشتن و من هم گفتم خدایا هر چی تو بخوای منم تسلیمم!

    خیلی خیلی درد و سختی کشیدم، اما یه حسی مدام درونم میگفت آروم باش تو تحت حمایت خداوندی..

    میخوام بدونم چرا تو مسیر شکرگزاری و پرهیزگاری ، این دست از اتفاقای عجیب و البته دردناک برای انسان رقم میخوره…؟…!

    با سپاس از شما بنده خوب خدا و خانم شایسته عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: