سرفصل آموزش های این فایل:
- چگونه دلیل اصلی نتایج را از یاد نبریم؛
- چگونه از مسیر عمل به قانون، خارج نشویم؛
- درمان معلولیت باوری و خلق زندگی دلخواه؛
- انسان فراموش کار است. نتایج، خیلی زود برای ما بدیهی می شود، خیلی راحت فراموش می کنیم که دلیل نتایج، کار کردن روی باورهایمان بوده است. در نتیجه از بهبود باورها غافل می شویم و دوباره به مسیر قبلی بر می گردیم. سپس اوضاع هم به همان شرایط نادلخواه قبلی بر می گردد؛
- سپاسگزاری ابزاری است برای خلع سلاح ذهن و دوباره برگشتن به مسیر خلق زندگی دلخوه؛
- وقتی با این باور که : احساس خوب = اتفاقات خوب ذهن خود را کنترل می کنی، فارغ از اینکه شرایط چیست، ورق به نفع تو بر می گردد؛
- چقدر ما توانمند هستیم برای اینکه شرایط زندگی مان را تغییر دهیم و چقدر راحت می توانیم این توانایی را فراموش کنیم و وارد روزمرگی و حاشیه ها شویم؛
- قانون تغییر مکان زندگی؛
برای دیدن سایر فایلهای این مجموعه کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه194MB26 دقیقه
- فایل صوتی live | خروج از جامعه "معلولان باوری" و خلق زندگی دلخواه25MB26 دقیقه
سلام استاد گرامی و دوستان همراه
الهی هدایتم را سپاس، قوانین بدون تغییر جهان را سپاس
” ما توانمندیم در خلق زندگیمون ”
وقتی باور کنیم که این ما هستیم با توجه و تمرکز روی نکات مثبت، روی زیبایی ها و با سپاسگزاری واقعی، میتونیم زندگیمون رو اونجور که میخوایم خلق کنیم. حال ممکنه نتایج بلافاصله و یا بعد مدتی بوجود بیاد و وقتی نتایج بوجود اومد، فراموش نکنیم که چه عواملی باعث خلق این نتایج شده و تکرار و تمرین کنیم.
سپاسگزاری واقعی با احساس خوب، قلب باز ، آرامش درونی، رهایی از رنج ها، سلامتی همراه هست.
” چند تجربه شخصی”
1_دخترم امتحان راهنمایی و رانندگی داشتن و روز امتحان برخلاف روزهای قبل دو تا افسر اومده بودن، دوستانی که قبلا امتحان داده بودن میگفتن فلان افسر خیلی بد اخلاق هستن، همه رو میندازن و سخت میگیرن. از قضا اسم دختر منم لیست همون افسر بود.
ما مدتی بود که با سایت آشنا شده بودیم و قوانین رو شنیده بودیم. داشتیم تمرین میکردیم.
تا نوبت دخترم بشه همین قوانین رو با هم تکرار کردیم که برای اونا سخت گرفته، برا ما قراره آسون باشه، قراره خوش اخلاق باشن و تجسم کردیم که قبول شدن و سپاسگزاری برا قبول شدنشون و ….
بالاخره برای امتحان رفتن و همون روز قبول شدن و اتفاقا تعریف کردن که افسر مربوطه خیلی هم خوب برخورد کردن و با آرامش امتحان گرفتن .
2_ پسرم امتحان نهایی داشتن. تمام امتحانات ساعت 10 صبح بود ولی تو لیست چند تا امتحان به صورت کشوری و ساعت 8 صبح برگزار میشد .
اولین امتحان کشوری اصلا فراموش کردیم که ساعت 8 هست و به روال امتحانای قبلی ساعت 9،30 حاضر شدیم که بریم تازه یادمون اومد که ساعت رو اشتباه کردیم. تصور کنین چه استرسی داشتیم. با وجود اینهمه استرس، تمام طول مسیر به پسرم میگفتم تصور کن نشستی داری امتحان میدی، نپذیر که نمیشه و خودم هم تو ذهنم میگفتم میریم خواهش میکنیم میگیم اشتباه شده. شاید باورتون نشه ولی اصلا به خواهش و درخواست نرسید. خودشون گفتن چه آزمونی دارن و برگه دادن و به همین راحتی حل شد.
سپاس بابت آگاهی های ناب دوره